.
یکی از بدترین بلاهایی که متوجه مسلمانهاست،
روایات جعلی است که در میان ما است.
روایتی که بوزینه را آدم، آدم را بوزینه،
حق را ناحق و ناحق را حق نشان داده است.
روایاتی است که بدترین نسبتهای ناروا را به رسولالله، به الله، به رسولالله و به ائمه زدهاند
و ما به سلسله سند نگاه میکنیم، میبینیم سند صحیح است پس قبول است.
وانگهی بر خلاف نص قرآن
احیاناً، احیان بسیار زیادی روایات ما داریم.
بنیامیه و بنیعباس و یهود به صورت مسلمان،
نصارای به صورت مسلمان و نفهمهای مسلمان،
کسانی که شعور ندارند، بهعنوان اینکه شعور ندارند
خیال کردند همینطور روایت نقل کن، روایت نقل کن،
آنقدر ساحت مقدس اسلام را مفتضح کردند
که اگر صاحب امر تشریف بیاورند، اصلاً اینها چیست؟
این حرفها چیست؟ این اعمال چیست؟ این افکار چیست؟ این حرفها چیست؟
و لذا «یأتی بکتاب جدید» کتاب جدید میآورد دیگر.
قرآن دیگر است؟ اینکه ارتداد است. همین است که هست.
پس سومی است؛ یعنی فتوای امام زمان روی قرآن است.
ولذا خیلی از ماها با او دعوا خواهیم کرد.
من انشاءالله آن وقت نخواهم بود یا اگر هستم، دعوا نمیکنم.
خیلی از ریش و عمامهها با او دعوا میکنند.
آنقدر ریش و عمامههای دراز و گنده با او دعوا میکنند.
آقاسید تو چهل ساله هستی، با این ریش کوتاه بر خلاف ماها فتوا میدهی؟
برخلاف اجماع، بر خلاف شهرت، برخلاف ضرورت.