دنبالهی وجود پیامبر
.
ذنب رسولالله یعنی رسالت رسولالله که در بالاترین قله رسالت و حمل وحی و دعوت است و مجاهدت است و جنگ است و… این در بالاترین مرحله مسئولیت و در بالاترین قله نورانیت و مخالفت با شهوات فردی و اجتماعی و درونی و برونی، سیاسی، اقتصادی، عقیدتی، اخلاقی، دنباله دارد. دنباله دنیوی آن خطرناکترین، کشندهترین، موذیترین و دنباله اخروی آن بالاترین مقام، که «عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً» سوره اسراء. «وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُودا» یا «قُلْ إِنْ كانَ لِلرَّحْمنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعابِدينَ» یا «إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ» و… که اشاره کردیم. با این عظمت و با این اهمیت که اول الخلق است به تمام معنی الکلمه و آخر الخلق است به تمام معنی الکلمه و کل الخلق است
ای حضرت ذو الجلال وجه هو از غیب برآ انا النبیون گو
تمام نبوتها در وجود اقدسش جمع است و بالاتر است. این آدم همه وجودش ذنب است، دنباله دارد. دنباله اخروی و دنیوی او متناقض است. دنباله اخروی او بالاترین مقام و منزلت و عظمت و دنباله اخروی او بدترین اذیت و ناراحتی، ذنب است. پس ذنب یک بُعدی نیست. ذنب اگر مطلق ذکر شود، دو بُعد احتمال است؛ یا این یا آن یا هر دو یا هر چه. پس ذنب عصیان نیست که شما بگویید «وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ» پیغمبر گناه کرد. «وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَ لِلْمُؤْمِنينَ» گناه کرد. «لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ» گناه کرد. چرا شما از اول توجه نمیکنید به لغت قرآن؟ بعد میآیید حدیث جعل میکنید. حدیث جعل است، نمیشود گفت این حدیث درست است که بله، از امام معصوم سؤال کردند: شما که انبیا را معصوم میدانید پس «لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ» یعنی چه؟ گفت: «من ذنب امتک» چه شد؟ «من ذنب امتک»، مثل اینکه به نوح بگویند: ای مشرک. مشرک یعنی پسرت! نمیشود.