و آيا زمينه ى ترس بر جان- كه موجب ترك كيفيتى از نماز است- با مسافرت هاى فعلى كه هيچ گونه خوف و ترسى در آن ها متصّور نيست برابر است؟!!! به اين معنا كه با صِرف مسافرتى كوتاه چهل و چهار كيلومترى، و يا حتى هزار كيلومترى و بيشتر با هيچ گونه ترس و خوفى دو ركعت آن هم از نمازهاى چهار ركعتى بايستى كاسته گردد؟!!! و همان گونه كه كاستن از نماز به اندازه ى ترس جانى و مانندش واجب است، در مسافرت هاى معمولى نيز بدون هيچ گونه خوف و ترسى كاستن از نماز واجب باشد؟!!! در اين صورت چنان چه اين كاستى در هر دو حالت واجب باشد، پس «انْ خِفْتُمَ انْ يفتنكم الذين كفروا» در آيه شريفه چه نقشى دارد؟ و اين خود يكى از عجيب و غريب ترين فتاوايى است كه در ميان احكام اسلامى و بين علماى فريقين نفوذ و شهرت والايى به خود گرفته به حدّى كه كاستن از نمازهاى چهار ركعتى را در سفرهاى معمولى جزو ضروريات دين شمرده اند و نماز را كه ركن دين و عماد يقين است بدون هيچ گونه عسر و حرجى، و بى هيچ ضرورت و ترسى، تنها به مجرد سفرى- كه چه بسا دربردارنده ى آرامشى بسى بيشتر از حَضَرْ است- با فتواى به قصر كمرشكن و دو نيم كرده اند و ما در جزوه ى مسافران و ذيل آيه 101 سوره ى نساء و در تفسير شريف الفرقان در اين رابطه مفصلًا بحث نموده ايم و نظرات قرآنى خويش ارايه نموده ايم طالبان حقيقت به اين منابع مراجعه فرمايند