طلاب حوزههاى علميه چه مبتدى باشند و چه متوسط و يا منتهى، بايد محور اصلى تحصيلاتشان قرآن، و در حاشيهى آن سنت قطعيه باشد، و علوم رايج حوزوى نه تنها طلبه را بهاسلام نزديكتر نمىكند بلكه بسى او را از معارف قرآنى در ابعادى چند دور هم مىكند، و اگر بخواهيم كلمهى «لااله الااللّه» در حوزههاى علميه نقش پيدا كند، نخست بايستى دروس و كتابهايى كه محور قرآنى ندارند ـ يا بدتر كه محور ضد قرآنى دارند ـ از حوزههاى درسى زدوده شوند، و سپس بهجاى آنها معارف ناب قرآنى را كه همچون آفتاب واضح و روشن و متجلّى است جايگزين نمايند، و با تعليم و تعلّم قرآن عظيم دلهاى خود و دلهاى طلاب معارف قرانى از اين ظلمتها و تاريكىهاى موجود نجات داده و بانور قرآن کريم آنها را جلا داده و متجلّى سازند، تا بهوسيلهى اين نور بتوانند مشعلداران اسلام بر پايهى قرآن کريمگردند، و راه چنان جريانى نخست اين است كه مطالبى از اين كتابها كه برخلاف قرآن کريم است و يا موافق آن نيست كنار بريزند و سپس تأليفاتى نوين بر محور قرآن و سنت جايگزين آنهاكنند، و اين خود مسئوليتى بسيار مهم و حساس است برعهدهى مدرسان و شرعمدارانى كه حوزهاى صددرصد قرآنى بنا كنند.