جلسه دویست و هشتم درس خارج فقه

نماز

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدالله الرّب العالمین و صلی الله علی محمد و علی آله الطاهرین

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَىٰ وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ

اگر تکراری در قرآن شریف راجع به احکامی و موضوعاتی و قصصی مشاهده می کنیم تکرار نیست. این دارای ابعادیست. یکی از ابعاد آنچه ظاهراً مکرر است اهمیت مطلب است. و از جمله ابعادش این است که در هر جایی که انسان گمان می کند تکرار شده است مطلب اضافه ای استفاده می کند انسان. فبای آلاء ربکما تکذبان که در سوره الرحمان صورتاً تکرار شده و لکن در هر جایی این آلاء بعد از نعمتی است که خداوند ذکر فرموده و مراد از این آلاء بعد خصوصی همان نعمت است. گرچه فبای آلاء ربکما تکذبان به صورت مطلقه همه آلا رو می گیره. اما کسی به شما عبا ندادن آیا نعمت من انکار می کنید؟ به شما قبا ندادن؟ شما هر کدوم این نعمت به اون چیز خاص بر می گرده. اضافه بر این که اگر بعضی از موضوعات در قرآن شریف بعنوان موضوع تکرار می شود مثل صلات که نود و نه مرتبه به سیق مختلفه غیر از صلا البته که صلا بیست و پنج مرتبه است صلوا صلوا صلات که نود و نه مرتبه از بابت تفعیل به سیق مختلفه مصدری یا فعلی یا ماضی یا مضارع یا اسم فاعل ذکر شده است اولا برای توجه دادن به اهمیت این موضوع است که بزرگترین مشعل فروزان نورانیست که ظلمات رو می شکافد و ما رو در بعد معرفت و عبودیت تقرب برامون حاصل می کنه. مطلب دیگر این است که اوصافی از برای صلات در قرآن شریف ذکر شده کما عندربنا سبحانه و تعالی یغفر اسماء قیامت الکبری و العاد الاسماء معانی ابدع بالمثل قاد و القیامت الکبری و لیس تکرارا. کذالک الصلات. اگر خداوند لفظ صاخت لفظ یوم القیامت دارد یوم قوم الاشهاد دارد و و در این یوم که یک یوم است یک زمان است که ممتد است بعد از زمان بزرخ این یوم را با اسماء گوناگونی تعریف می کنه. گاه اوقات چیزی را یا کسی را با جمله ای و یا کلامی تعریف می کنند. گاه با اسم تعریف می کنند. خداوند بعنوان مختصر گویی و در عین حال بسیار زیبا و روشن گویی و اذا جاعت الصافه یوم یفرق مرء من اخیه و امه و ابیه و صاحبته و بنیه لکل امره منه یومئذ شأن یغنی یا اینکه اذا وقعت الواقعة یا اسمای دیگری که اسمای وصفیه است از برای یوم القیامت الکبری ذکر می شه اینها خصوصیات و حالات و اوصاف یوم القیامت رو در جهات گوناگونی بدایتاً وسطاً نهایتاً جمعاً بیان می کنه. همچنین است در میان عبادات در میان کل عبادات برونی حالا درونی که توحید است و آیات توحید زیاده. در میان کل عبادات برونی که مظهر جسمانی دارد لفظ دارد عمل دارد سکوت دارد سخن دارد چه دارد چه دارد. عبادات برونی که پیداست از انسان یا پیداست به صورت پیدا و یا  پیداست به صورت نهان مانند صوم هیچ کدام از این عبادات رو خداوند به اندازه نماز روش حساب نکرده. و به اندازه نماز امر نکرده و توصیف نکرده. خدا حال بده بتوانیم بفهمیم و صحبت کنیم. یکی از اولیاء الله بهشون عرض کردم اوجد چه می کنی؟ فرمود نماز می خوانم. من فهمیدم چه می گوید. نماز خواندنم کار شد پیش نماز شدنم کاره؟ … برای پیش نماز خوندن پس نماز. پس بنابراین نماز می خوانم یعنی محور کار من نمازه. برای نماز صبح که می خوام بخوانم خودم رو آماده باید بکنم تا درست به محضر حق سبحانه تعالی مشرف شوم. برای تشرف به محضر حق مقدمات لازمه تحیع لازمه پاکیزه شدن برون و درون لازم است وقت خاصی که خداوند مقرر فرموده در بهترین وقت لازم است در اول وقت لازم است من نماز می خوانم و به همون بزرگوار عرض کردم که چل سال پیش که گناه؟ گفت مگر می شه انسان گناه کنه؟ راست می گفت. مگر معصوم می شه گناه کند؟ این نشدن به اختیاره. وقتی انسان خود را در محضر حق سبحان الله تعالی ببینه و بداند که حق به او آگاه تر است از خود او به او نزدیک تر است از خود او به او چطور می شه گناه کنه اصلاً؟ اصلاً نمی شه گناه کنه. این گناها همه از روی غفلت است. خود را گم کردن است خدا را گم کردن است. در ظلمات زندگی کردن است. چشم بصیرت انسان کور شده یا درست نمی بینه. حالا نمازی که خداوند برای انبیاء ذکر کنه. آخه عبادت مختلفه دیگه. نماز رو خدا به موسی که می گد اقم الصلات ذکری نماز هیچوقت موسی ها عیسی ها و ابراهیم ها و نوح ها و محمدها علی ها و بالاترها و پایین ترها هیچوقت معذور از نماز نیستند. و لذا در باب تیمم هم عرض کردم ما فاقد طهورین هم نداریم. یا اگر فاقد طهورین داشته باشیم با اون سئه ای که صعید دارد، صعید با صاد، مگر فاقد طهورین می شود نماز نخونه؟ اگر فاقد طهورین باشد نماز نخواند. این را هم اشاره خواهیم کرد و در تفسیر هست مراجعه بفرمایید. حالا، ملاصفات تطهر لذکر حکیم بالنسبة القلت العبادات و هامت العبادات. مرکز العبادات اصلات. و علیکم ذکراً قلیلاً لاننی قلیل منها. ملاحظه بفرمایید از جمله آیاتی که راجع به صلات است و ذکر اسم ربه فصلی. دوم فصل لربک وانحر سوره کوثر. یک معنی است که انسان همینطور نگاه می کند و رد می شد و اونوقت خیال می کند این سوره به این کوچیکی از نظر الفاظ خوب چقدر اهمیت خدا براش قائل شده. خوب سوره کوثر با بسم الله چهار آیه دارد. و سوره توحید مثلاً با بسم الله پنج شیش آیه دارد. پنج آیه دارد. خوب این سوره کوثر به این کوچیکی چقدر اهمیت دارد؟ این فقط کوثر یعنی فاطمه و چون به تو فاطمه دادیم. یعنی فاطمه بالاتر از پیامبره؟ انا اعطیناک الکوثر. کوثر این مبالغه است خیلی کثیره. از تمام خیراتی که خودش خیر است دنباله اش خیر است از خیر است خیر زاست خیر زیست است بهترینش را بالاترینش را شایسته ترینش را ما به تو دادیم. این بزرگترین نعمته. النعمه التی تنعم الرسول الهدا صلی الله علیه و آله و سلم اهل علی الکافة نعم الا. قاعدش اینه که قاعده ظاهریش که اینه. حالا خداوند انّا. که این جمعیت صفات است جمعیت ذات که نیست. انّا. یعنی با تمام عنایات رحمانیه و رحمیه بدون یک مثقال یک ذره یک خورده کسری بذاریم، آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری. در روایات کافی باب ابوذر هست که خداوند حالا می خواد مثال بزنه ما بفهمیم. خداوند عقل داد یعنی عقل کلی داد عقل من و شما. عقل بین تمام زرالعقول را زرالعقول کاری نداریم. عقل تما زرالعقول. انبیا کروبئین انس جن. این عقل را صد قسمت کرد در تقسیم نود و نه قسمت مال خاتم النبیین شد یک قسمت مال ابراهیم ها و موسی ها و عیسی ها منتها قسمت اونها میلیون برابر قسمت اونهاست. البته این معنا دارد این اشاره است. حالا انا اعطیناک الکوثر. خوب چی در مقابلش؟ در مقابلش چی؟ فصلی لربک. پس معلوم می شد در مقابل بالاترین نعمت هایی که جمع جمیع خوبی ها و نیکی ها و شایستگی ها و بایستگی هاست، یه چیز خدا ازتون می خواد. فصلی لربک. پس صلات همت العبادته. کما انّا اعطیات محمد رسول صلوات الله علیه اعلی من عطیات کذلک ما یقابلها من شکر متمدلٍ فی الصلات. انا اعطیناک الکوثر. فصل ربک. صل لربک. پیغمبر که تمامش نور است و ظلمت ها رو کنار زده است قطعاً و رفعاً و بالاترین مدارج معراج نور را طی کرده است بازم فصلی لربک. لربک. نه لاللهه نه لاالرحمن نه لاالرحیم. لربک. الذی رباک بما اعتاک الکوثر. تربیت. بالاترین تربیتی که از طرف حق سبحانه و تعالی در کل ابعاد تربیتی رحیمیه شده است و جامع ترین تربیت ها در اختصاص رسول الله صلوات الله و سلام علیهه. مقابلش نماز بخون. همین. همین که ما می خونیم. و تو … زد تو مغز ما. آتشش باید زد. در فقه اکبر حرام است و در فقه اصغر واجب است پیکره رو ما تغییر می دیم شاید شاید ما از این پیکره رحیمیت پی ببریم به آنچه در عهده ماست در کل ابعاد زندگی. فصلی لربک بعد چی؟ ونهر از نهره نهرم چندتا معنا داره یکی ازونا نهره. شتر را کشتن نهره. این دستها رو بالا بردن نهره. در تکبیر چه می کنیم ما استحبابه دیگه. این ام دست اینجاست بقیش اینجاست. فصل لربک ونهر هر سه معنا رو می ده. مگر ما بخیلیم؟ خداوند که فرمود فصل لربک ونهر هم ونهر فی الصلات هم ونهر فی الخارج. ونهر فی الصلات یکی از ونهرش اینه. این نهر را این گلو را آماده کن از برای کشته شدن در راه خدا. مگر در باب قربانی اینطور نیست؟ اصلاً معنی قربانی روز منا چیست؟ قربانی روز منا در فقه معرفت رمز است و در فقه ظاهر شکم سیر کردن است. فاذا وجبت جنوبها فکولو منها و اطعموا باعث الفقیر باعث المعتر این فقه ظاهره و شکم ظاهرو سیر کردنه. اما در باطن چیه؟ ابراهیم چه کار کرد؟ این استمرار طی کرد. این گوسفندو ما می کشیم. فقه رمز معنویش اینه. خدایا من تا اونجا خود را رسانده ام که حاظرم در راه رضای تو کشته شوم. اما چون اجازه نمی دهی من یک حلال گوشتی را می کشم از گوشت او کسانی که نیازمندند استفاده کنن و این یه رمزه. و رمز دوم پا در میان سیل خون نهادن که خدایا من پا در راه سیل خون می گذارم برای تو وقتی که این مراحل تمام شد اونوقت می رود تواف عید که حج عرض می شود که تمتع است. حالا ونهر نه فقط فصل لربک نه به تمام وجود صلات باش از برای رب. بلکه پا بر قله وجود بنه خود را آماده کن این جور که در هر آنی این گلوی خود را این شاهرگ خود را در برابر اراده حق حاضر کنی که برای خدا کشته شوی چنان که برای خدا زنده هستی و برای خدا زندگی می کنی. و برای خدا زنده می کنی. برای خدا هم کشته شود. مرگ از برای خدا حیات از برای خدا همه چیز از برای خدا. این یه بعدش. ببینید عمر و صلات دیگر ونهر در حال صلات اینطور کن روایتم داره نداشتم اطلاق آیه است ونهر یعنی چه؟ اینطور. اینطور نه. اینطورم نه. اینطور. چطور؟ یعنی آن که و آن چه غیر خداست پشت سر بنه. همانطوری که بیت الله را که قبله مبارکه است در وجه باطنی خود قرار بده. در وجه باطنی خود که عقل توست صدر توست قلب توست فکر توست خفی توست اخفای توست اضر توست انهوا یعلموا جر و اخفی تمام مراحل ادارکی وجود و معرفتی وجود را اینطور کن. همه را غیر خدا پشت سر قلب انداختن کما اینکه همه قبله ها را پشت سر انداختن و … کعبة الحرام توجه کردن ظاهرت به طرف کعبه حق چون خدا که ظاهر ندارد ظاهر به طرف ظاهر او باشد. و باطنت معنایت معنا پیدا کند و معنا پیدا کردن معنا این است که کل ما سوا الله اجعله خلق ارادتک و … و فکرک و تصمیمک و تعقلک و تفکرک و تجاهک و حیاتک کلها. ونهر. اما چی فقط جلوست؟ چی فقط جلوست؟ به کی فقط توجه دارم؟ به اون کسی که ایاک نعبد و ایاک نستعین. پس این دو سه. فقط نماز بخون؟ گرسنه ها گرسنگی بکشند بمیرند نه. ونهر شتر نهر کن. چرا شتر؟ برای اینکه بزرگترین حیواناتی که می شود قربانی کرد که در این قربانی دو رمز معنویست و یک رمز شکم سیر کردن ظاهریست شتره دیگه. از شتر گنده تر ما نداریم که. همانطوری که صلات بزرگترین عبادات است فصل لربک همانطوریکه نهر که بزرگترین خضوع است اینطور و همانطوریکه شارکت و گردن را نهادن در برابر اراده حق که حاضرم جان خود را به رضای تو و در راه رضای تو بدهم کذالک. ازین جمع دو جمعه. یلقت با یلق خلق و لذا اقیم الصلات عاطوا الذکات اقیم الصلات عاطوا الذکات. اتصال با حق اتصال با خلق اتصال با خلق اتصال با حق. اینجور نیست که فقط شکما رو سیر کنن به خدا کار ندارن. اینطور نیست که فقط توجه به خدا دارم به شکما کاری ندارم. نخیر هر دو. اینها بندگان خدا هستند الخلق ایاض الله و احق خلق الی الله من ادخل فی اهل بیت السوره. عبارت هر جوره معنا اینه. فصل لربک ونهر. رسول الهدی که در بالاترین قله معرفت و عبودیت است جزای … ظاهری می گیم می تونه. بیشتر از این نمی تونه دیگه. بالاترین تشکری که می تواند در بالاترین نعمت های حق سبحان و تعالی بکند که انا اعطیناک الکوثر. کوثر قرآن کوثر علم کوثر الوهیت کوثر معرفت کوثر داماد علی کوثر فرزند فاطمه همشون کوثرند اینها تمام کوثر منتها کوثری که استمرار دارد الی یوم القیامت حسباً نسباً علماً اخلاقاً معرفتاً این دوام دارد از یک دختر عالم پر شد از نسل رسول الله صلوات الله علیه و از یک کتاب عالم پر شد از اقیانوس معرفت قرآن و لکن انا شانئک هوالابتر. اینا اولاد داشتن اولاداشون مردن قبل از خودشون خشک موندن هیچ. در خانه بسته شد کما اینکه بسته هم بود. تبت اذا ابی لهب و تب و اما رسول الله صلوات الله علیه در بعد نسل هم از همه صاحبان نسل نسلش بیشتر و قوی تر است. خوب این یک مواصفه است برای صلات. بله. خوب برای اینکه ما رو عام الفهم کنن دیگه. پیغمبرم خطاب بهشون هی بره بالا هی بره بالا. می دونید … دومی چیه؟ حالا. عرض می شود که بله. بعدش و استعینوا بالصبر و الصلات. الآیه الخامس و الاربعون سورت البقره. و استعینوا بالصبر و الصلات همشو من اشاره می کنم چون هر کدومش یه هفته ما بحث کردیم. تازه نفهمیدیم که می شود فهمید. خوب اونچه تکلیف ما بود بالاخره خودمونو ذوب کردیم در کتاب الله تا مقداری که بفهمیم بیشتر عام الفهم بشیم. و استعینوا بالصبره و الصلات و انها. ها به کجا بر می گرده؟ صلات فقط؟ نخیر. صبر؟ صبر که مذکره. به صلات و صبر انهما فی ازدهماً و استعینوا بالصبر و الصلات و انها انا الاستعانة صبر و الصلات. الصبر و الصلات و لاسیه ما الصلات کبیرة الّا علی الکاشئین و الاستعانة. ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم. صبر درست نماز درست خودش محور است خودش قله عبادت هاست. صبر در بعد صوم و در بعد صبر در جهاد و در بعد سعی در مقابل اعداء و در کل ابعاد صلبی و صلات که در کل ابعاد ایجابی واجب اما و استعینوا. و استعینوا فی خول من معارف حیویه ظاهریة و باطنیة برای اینکه ما در زندگی خوب خیلی دشمن داریم اگر به راه راست بخوایم بریم. راه کجم بریم باز یه چیز دیگست. ما خیلی دشمن داریم خیلی موانع داریم خیلی عراقی داریم. پس باید چه کرد؟ باید نسبت به شیطان درونی و شیطان های برونی الشیاطین و دخلانیة و الشیاطین البرانیة و الشیاطین الجن و الشیاطین الانس و الشیاطین … و الحیوانات و شهوات شیاطین همینطور. چقدر زیادند شیطان ها. میان خود ما چقدر شیطان عبادوش هست؟ میان عرق سینه ها چقدر شیطان هست. حالا کاری نداریم. استعانت. باید کمک بگیریم؟ مستعان کیست؟ المستعان و ربنا سبحان الله تعالی. و المستعان به هم الربانیون. من رسل الله علیهم السلام. و استعینوا در اونجاهایی که صبر لازم است تا با صبر ما حفظ ایمان و حفظ ایمانیات بکنیم حتی تا پای جان صبر کنیم حتی جان بدهیم در راه خدا استعانت برای کمک کردن به دین و الصلات در کل چون زندگی انسان مرکب است از لااله الاالله لا اله صلب کل غیر اله است الا الله ایجاب الله است فقط. در لااله الا الله ها در لااله ها قصه هست. در الا الله ها فی صلات و استعینو بالصبر و الصلات و انها لکبیرة. خوب نمی توند آدم حرف بزند بعضی وقتها مگر اینکه خدا کمک کنه. از جمله این جاست. و انها لکبیرةٌ. استعارة بالصبر و الصلات سخته. خود صلات سخته. صلات کار آسونیه. هی نمازو بخونم خستگیم رفع شه خسته شدم. نمازه رو خوندم که راحت بشم. پس سخته. هیچ شده است من با این دختر هفده ساله ازدواج کنم راحت شم. و دیگه. نه آقا صد تا هم باشه شما ممکن است حال داشته باشی. ممکنه حال داشته باشی. و استعینوا الصلات. اگر صلات قر عین ما بود اگر ملجا ما بود ماوای ما بود مقصد ما بود هوای عقلی و معرفتی ما بود که باید همش. خوشا آنان که دائم در صلاتند. باید دائماً در حال حضور نسبت به محضر حق سبحان الله تعالی باشیم. … کبیرة. سخت سنگین بار سنگینی است الّا علی الحاشعین حاشع کیه؟ دلباخته. الحاشع. حشوع مالت قلب. الّا علی الحاشعین.  دلباختگان همه چیز باخته اند.  دلباختگان به شیطان همه چیز باخته در راه شیطان اند و دلباختگان رحمان هم همه چیز باخته رحمانند. هیچ چیز مانع اونها نمی شود. از وصول معرفتی و عبودیت در سلک معرفت الله و عبودیت الله. خوب اگر کسی دلباخته کسی است که هیچی مانعش نمی شه. یه مادریست بچه اش افتاده تو چاه با سر. زمستونم هست. این مادرم با سر می ره تو چاه. دیگه حساب نمی کنه آخه این سره اون سنگه اون خاکه. این دلباخته فرزنده. کسی که دلباخته مالیست یا حالیست یا اولادیست یا معشوقیست معشوقش این به همه چیز باختست. این چون همه چیز باختست پا بر پشت بام وجوب می نهد و میره. کشته شد، شد زخمی شد شد. تازه مدتی هم سر این مادر شکسته زخمه حالیش نیست. اصلاً حالیش نیست. اینی که می گن امام حسین گردنشو بریدن در یک بعد دردش نمی ماند. در یک بعد … در جنب معرفت حق و در جنب ربوبیت حق سبحان تعالی و لذا زینب وقتی که اومد یه جمله ای گفتش که نوعاً ما توجه به این جمله نداریم. اللهم تقبل هذا القلیل. قتیلم داریم. هذا القلیل من نسل ابراهیم در جنب تو یارب این خیلی کوچک است. حسین بزرگ. در جنب تو این خیلی کوچک است. و استعینوا بالصبر و الصلات و انها لکبیرةٌ الّا علی الحاشعین. دنباله داره البته این یه هفته بحث داره. بعدش. عرض می شود که لان اقمتم الصلات. سورة المعد مائدة الآیة ثانی عشر. لان اقمتم الصلات و آتیتم الزکات و آمتنم برسلی اقمتم الصلات. چقدر در قرآن شریف اقیمم الصلات داره؟ ولو قاموا علی الصلات هم داره. اذا قاموا الی الصلات داره. قاموا سکارا قامو کسارا یرائون چه چه چه چه. اما اقامه صلات این نماز زمین خورده نباشه. این چراغو می خواید روشن کنید که ته چاه نباید بذارید که باید بذاریدش بالا. روشنش کنید بالا. استیقای نور. استیقات النور من وقور الصلات لابد عن یکون مقاماً. این باید بالا بره این نماز. این نماز باید بالای همه عبادات باشه. بالای همه مقاصد باشد. بالای همه اهداف باشد. اصلاً همه زندگی ما برای نماز باشد. چون نماز حضور نورانی در محضر رب است همیشه باید در محضر رب سبحان الله تعالی در حالت حضور باشیم. پس اقامت الصلات است. اقامه صلات یه حسابایی هم داره که ما خوب نوعاً توجه نداریم ملاحظه می فرمایید؟ ببینید. و اقیموا الصلات بسورة الام الآیه الثانی و سبعون. و اقیموا الصلات و تقوموا و هو الذی الیه یحرون. فی وقود الصلات امرانتنا امر صلبیٌ و امر الایجابی. صلباً لضلمات ایجاباً لالنور. آیات همینو می گه. ببینید و تقوا چیه؟ پرهیز. پرهیز از ظلمات پرهیز از گناهان. پرهیز از نابسامانی ها. و اقیموا الصلات. و تقوا بله. و اقیموالصلات و اتقوا و هو الذی الیه تحشرون. و الذین یمسکون بالکتاب. ببینید چند بعد در قرآن شریف راجع به نماز داریم. یک. الصلات نتیجة الایمان و کذالک من حیثاً اخری منتجة الایمان. ایمان الاقلا و ایمان الاول. الصلات نتیجة تلاوت القرآن و کذالک تنتت تلاوتاً قالیتاً عالیتاً للقرآن. آیات داره ها. این محور ها دیگه. ایمان سبب صلات و ثواب صلات سبب ایمان بالاتر. تلاوت الکتاب عمقش و بعدش صلات صحیح است و صلات صحیح در تلاوت به انسان معرفت بیشتر می دهد. ملاحظه کنید آیات رو. و الذین یمسکون بالکتاب و اقاموا الصلات و الذین یمسکون بالکتاب و اقاموا الصلات انا لا ندیع اجراً مصلحین. سورة الاعراف آیة … و سبعین. یتمسکون نیستا یمسکون. یتمسکون که چیزی نیستش که. یمسکون تمسیک می کند. با کمال قوت نگهبانی می کند. التمسیک بالقوة القالی. چی رو؟ یمسکون العقایدهم انفسهم اموالهم اعرابهم اقرابهم اهدافهم. برای اینکه در حال فرار کردنه در برابر شیاطین و جن و انس. انسانیت های ما عقل های ما فطرت های ما. راه های صحیح ما در برابر راه زنان در حال فرار است در حال کندن است. و الذین یمسکون بالکتاب. یمسکون انفسهم نفائسهم یمسکون حوزاتهم اسواقهم یمسکون عقایدهم یمسکون فقههم و فلسفتهم و عرفانهم. یمسکون منطقهم. یمسکون کل شی. بالکتاب بالسنت. و الذین یمسکون بالکتاب این بالکتاب متعدی به خاص. اما یمسکون مفعول داره محذوفه. چرا محذوفه؟ می خواد بگه همه چیزهای شایسته شما بوسیله قرآن تمسیک می شه. محکم حفظ می شه. و احتسموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرق. و الذین یمسکون بالکتاب. و اقاموا الصلات. نتیجه. و… نتایج و قیمت النتایج التی یخلقه تمسک بالکتاب اقاموا الصلات. نه فقط برای عرفان محفوظه. تمسیک به کتاب تمام ظلمات رو از بین می بره. تمام تاریکی ها رو از بین می بره. تمام نا بسامانی ها رو از بین می بره. سامان می دهد حجب بین ما و رب رو از بین می برد. در درون و در برون به طور کلی ربانی می شویم. و الذین یمسکون بالکتاب و اقاموال الصلات. بعد چی؟ انا لا ندیع اجرا مصلحین. لا صلاحین. یتمسکون صالحین بود. مصلحین فساد ها را از بین می برند با تمسیک به کتاب. بالتمسیک بالقرآن بامکان النزیه کل فسادٍ و کل تخلفٍ و کل خلافٍ. چه عرض کنم ما اینها رو … و الذین یمسکون بالکتاب و اقاموا الصلات. انا لا نزیع اجراً مصلحین. من قابل المصلح. حجر. لا مفسد. حجر لا تکفیر. مفسد. الذین لا یمسک بالقرآن مفسد ایاً کان و ایام. و الذین یمسکون بالکتاب. این هم یکی از تعریف های در قرآن کتاب قرآن. اهل بیتم اهل اهل بیتم اهل بیت شدنشون با این که وحی قرآن در قلبشون جا گرفته و الا نبود که هیچی. پس بنابراین بعد اولو ما … مثل کسانی که لفظ واو و لام ی رو هرجا می بینن ولایت می گه ولایت علی. محمد کو؟ الله؟ آقا ولایت الله که اوله که ولایت النبی که بعده که ولایت الائمه هم بعده ولایت المومنین هم بعده. چهارتا ولایته. هرجا لفظ واو و لام و ی می بینن می گن ولایت علی بابا قبلش چی؟ یا اینکه بنیه اسلام علی خمس منها الولایت. و ما نودی باشی مثل ما نودی بالولایت. یعنی لم یناد بالتوحید و لم یناد بالایمان بالرسول. یعنی الایمان بالتوحید و الایمان بالرسول بعد الایمان بالولایت علی آقا ما خیلی خرفتیم واقعاً من خودمو عرض می کنما ببخشید خودمون جمعاً خیلی خرفتیم. برای اینکه ما یا مفرطیم یا مفرط یا افراط می کنیم یا تفریط. خوب. بله. ببینید آخره. آخره. بله خوب. مثل کسی که کشمیش خورده گرمیش کرده ما بگیم هیچکس کشمش نخور. حالا آیه دیگر و اقیموا الصلات و بشر المومنین. سورة یونس الآیة السابعة و الثمانی. و اقیموا الصلات و بشر المومنین. بشارت چی؟ بفسوا ان کل دار و شر لانه دخل فی ظم معرفت الله و طاعت الله. مومن اینه دیگه. یکی از مومنین خدا … المومن العزیز المهیمن الجبار. لانه یومننا یصلنا یسلنا عن کل مخارف اینطوری دیگه هو الذی یصلی علیکم و ملائکة لیخرجهم من الظلمات الی النور و کان بالمومنین الرحیم تهیتهم فیها سلام و آخر دعواهم عن الحمدلله و رب العالمین. مومن اینه. ما هم مومن باشیم. اینکه المومنون مرآت المومنین یه معنای دوم هم داره ها. ما باید مرآت همدیگر باشیم. بعضی هامون یواشکی نشون می دیم. مرآت که صدا نداره که. خودتون نشون بدید. دوم المومن مرآت المومن یعنی شخصی که مومن کاملیست این نماینده نه نمونه نماینده حق است ربانیات درش بینه. سوم. خدا هم مومنه. المومن مرآت المومن. خود خداوند مومن است و مرآتنا. یعنی اگر ما درست بنده باشیم او هم درست نسبت به ما خدایی می کند. یعنی خدایی که باید به حق بکند نسبت به ما انجام بدهد. و اوفو بعهدی اوفی بعهدکم و ایا فرهبون. حالا و بشر المومنین. این بشر المومنین رو کجا گفته؟ در اقیمو الصلات. اقیمو الصلات  چون کسانی که صلات را اقامه می کنن و ایقاد نور می کنن خوب وقتی که نور شد و ظلمت ها رفت دیگه بشارت است دیگه دیگه همه چیز نسیب ما می شود از اون چیزهایی که خداوند مقرر کرده است. پس و الذین صبروا التقا و وجه ربهم و اقاموا الصلات. ببینید صلب. صلبه ایجاب. صلب ایجاب. صلب ایجاب. تمام صلب ها و ایجاب ها در خود صلات مقدمه مقدمه صلاته در خود صلاته. و الذین صبروا التقا وجه ربهم و اقاموا الصلات چطور؟ اتقای وجه رب. وجه رب چیه؟ و یبقا وجه ربک ذوالجلال و الاکرام. کل رب وجهه. صورت و دست پا نیست که. برای اینکه حق سبحان و تعالی یا من هو اختفا. از شعرهایی که خوب گفته آقای سبزواری اینه. یامن هو اختفا لفرت نوره ابواهن باطن فی بیوته بنور وجهه سرار کل شی و انه بنور وجهه سواه خیر. این کسانی که اتقای وجه دارن خدا که از اون ها مخفیست. اصلش توحیدش معرفتش چه اش چه اش مخفیست. اینا اتقای وجه رب می کنن. می خوان همه وجودشون مواجه با حق و در محضر حق باشد. می خوان در محضر حق در معرفت و عبودیت تقسیرها از بین برد و قسور ها کم بشه. اینا چکار می کنن؟ نماز می خونن. و الذین صبروا التقا وجه ربهم و اقاموا الصلات. اقاموا الصلات هو الذی یجعلهم یسرون الی رب الی معرفت الرب و الی عبودیت الرب. و لیس نار بینهم و بین رب سبحان تعالی. خوب. و الذین صبروا اتقای وجه ربهم فاقاموا اصلات. قل لعباد. آیه سوره ابراهیم آیه سی و یک. سورة ابراهیم الآیة الواحدة و التاسعون. قل عباد الذین آمنوا یقیموا الصلات خلاصله ایمان کلاسه ایمان نتیجه ایمان یقیموا الصلات. ربنا یقیموا الصلات قل ابراهیم الخلیل علیه السلام. ابراهیم وقتی که زنش هاجر و بچه اش اسماعیل فقط دو نفر بودند همشم باد غیر زر بود. رب انی اسکنت من زریتی بواد غیر فی زرع. این خیلی دل می خواد. این دل باید  چقدر ربانی باشد که برای خدا به امر خدا به فرمان خدا ذریه خودشو که از سارا ذریه نداشت سارا هم کسی نبود چندان. هاجر مهم است مادر اصلی رسول الله صلوات الله علیه. و اسماعیل که جد اعلای بعد از ابراهیم رسول الله صلوات الله علیه این حالا این بچه رو با این مادر می خواد بذارد در وادی غیر زرع. ربنا لیقیموا الصلات. از نظر ظاهری چیزی نیست در بیتت الیقیموا الصلات اجعل افعدت من الناس تهوی علیهم. چه شد؟ مگه نماز دل های مردمو به اسلام توجه می ده؟ آخه قرآن یه چیزایی می گه ما هیچ بلد نیستیم اصلاً. لفظشم بلد نیستیم. لیقیموا الصلات خوب فاجعل. مگه چکار کرده؟ لیقموا الصلات می گه من اینو این من ذریتی بواد غیر زرع میذارم برای چی؟ برای چی؟ اون اصل هدف و قله هدف لیقموا الصلات. خوب نتیجه حالا جزا می خوام اجعل الافعدت من الناس تحری علیه نه این نماز ما که نیستش که. این نمازیست که تمام نور را ایجاد می کند که هر کس چشمشو باز کند این نورو می بیند چشم بصیرت رو. پس نماز ما رو باید اینطور کند. افعدت من الناس افعدت الناس نیست. پس ناس نسناس است. افعدت من الناس لمن کان له القلب او عقل سمع و هو شهید کسی که دل دارد این دلو همشو گل نگرفته یه مقداری این دل هست و تابش نور اگر روش قرار بگیره اون زنگار ها مانع نمی شه افعدت الناس. اون خلصای مردم خلصاء الناس و خلصاء الناس. او فلساء الناس. اونایی که خالص ترن سالم ترن پاک ترن دلدار ترن. دل رو بیشتر عقب زدن. فجعل افعدتاً من الناس تحری علیه و ارزقنا من الطهارت هنوز هم هست. در مکه مکرمه ما دو سال بودیم تمام میوه های روی کره زمین تمام ایام سال بود. ولی ظاهر شکمو بود. یکی شکموئه اصلاً. از نظر غیر شکم. مومنین درجه اول لازم است بیشتر به حج بیت الله برود که در اونجا یک معتمر ثنوی عالمی مسلمین است و بزرگترین مجتمعی است که تمام حاجات ظاهری و باطنی مسلمان ها را اونجا باید با مشورت حل کنن. خوب. آیه دیگر. اننی انا الله. در طور. در وادی مقدس اولین مرحله ایست که خدا با موسی دارد حرف می زند. حرف رسالتی. اننی انا الله. لا الا الا انا. فعبدنی بعد چی اول کاره اول باره. و اقم الصلات لذکری سوة طاها الآیه رابع عشر. من در میان بیش از صد معنایی که از نظر ابحاس مختلفه ادبی و معنوی در این آیه است و به سوره طاها مراجعه بفرمایید من دوتاشو عرض می کنم. اقم الصلات لذکری. ذکر این مصدر است دیگه. این مصدر گاه اضافه به فاعل می شه گاه اضافه به مفعول می شه. مگه اینطور نیست؟ ذکری ایاک. این چی می شه؟ ذکری ایاک این یا مفعوله. ذکر مصدر است مضافه. یا عرض می شود که فاعله. مضاف الیه ولی فاعله. ذکری ایاک یعنی انا اذکرک. گاه اوقات ذکری یعنی این یا مفعوله و فاعل محذوفه یعنی انت تذکرونی. تذکرونی اذکرکم. فاذکرونی اذکرکم اول از ما شروع می شه. شما خدا را یاد کنید خدا هم شما رو یاد می کنه. خدا که از یادش نمی ره ولی ربوبیت خودش را ابراز می دارد نسبت به کسانی که یه قدم آمدند ده قدم میاد. در اینجا اقم الصلات بعد از این مقدمات انی انا الله. لا اله الا انا. فاعبد انی. چون لا اله الا انا فاعبدنی. اون قله عبودیت چیه. فاقم الصلات لذکری. یعنی لذکرک از نظر معنا محال است خودشون محالن برا خدا که محال نیستش که اینکه ممکنه ممتنعه. ماج علی الله لرجل من قبلین فی جوف برای ما فرض کنید محال باشه ولو نیست. در جای خودش. اما خداوند که مقام جمع الجمع دارد کل یوم الحال فی شع در تمام آنات و کمتر از آنات به تمام صلبیات و ایجابیات عالم تکوین و تشریع توجه علمی و توجه قدرتی و احاطه قیمی دارد این جمع چند معنا در یه لفظ نمی تونه؟ در یک اراده می تونه در یک لفظ نمی تونه؟ حالا در اینجا. و اقم الصلات لذکری یعنی لذکرک ایای حتی تطهرنی حتی تتذکر فصلات قمة الذکر حتی نذکر ربنا. لذکری. دوم و اقام الصلات لذکری. یعنی این یا چی باشه؟ گاه فاعل است گاه مفعوله. اول مفعوله لذکری لذکرک ایای. لذکری لذکری ایاک. فذکرونی اذکرکم الآیات تفسرو بعضها بعضاً. اذکرونی اذکرونی اذکرکم. این یا اینکه اوفوا بعهدی بعهدکم. اقم الصلات لذکری بله. انا ساعت الآتیت اقاد فیها الی آخر. بعد بعدش. بله حالا. خاموش شد من که خاموش نشدم. و امر اهلک بالصلات و استبر علیها. این آیه رو روش فکر کنید آقایون. تا شنبه بقیه آیات رو ملاحظه بفرمایید مطلبی که خواهیم داشت راجع به اینه که حافظوا علی الصلوات. چرا حافظوا احفظوا نیست؟ صلوات چیه؟ همه نماز های یومیه است فقط؟ یا نمازهای غیر یومیه رو می گیره؟ و الصلات وسطی این رو من در تفسیر ننوشتم آخرین بار. و الصات وسطی چرا فرمود؟ چرا و الصلات وسیطه نفرمود. وسطی پس یه صلات وسیطه داریم یه صلات وسطی وسطای در کجا؟ صلات وسطی همه صلات ها وسیطه هاست وسیطه بین کجا و کجا رو می فهمیم. اما الوسطی مثل الفاطمة الکبری. لفاطمه اطهر غلطه البته چون اطهر مذکره. فاطمه که مذکر نبود. این چیزیست که از ما درومده. فاطمه اطهر غلطه. فاطمه مطهره. بسم الله. حالا. حافظ علی الصلوات و الصلات الوسطی. این صلات وسطی رو بگردید ببینید یکیست دوتاست وسطای عددی است عدد رکعات مغرب چیه؟ وسطای زمانیست روز نماز ظهر می شه وسطای زمانیست کلاً نماز صبح می شه وسطای اسبویی است نماز جمعه می شه. وسطای چیه. کدوم وسطی در اینجا مراده یا همه اینها مراده.

الهم شرح صدورنا به نور علم و ایمان و معارف القرآن العظیم واغفرنا  لما تحبون و تالله و جنت ما اما لا تحب و لا ترداه اسلام علیکم.