بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و علی آله الطاهرین
اللهم صلی علی محمد و آل محمد
ترتیب حج، دو مسئله یا سه مسئله تتمه داریم که سومیش رو بحث نمیکنیم آقایون ملاحظه کنید که وقوف عرفات و وقوف مشعرالحرام رکن است، ارکان اختیاری واضطراری رو آقایون مراجعه کنید به مناسک و ادله حج، بحث نمیکنیم.
اما دو بحث دیگری که باید مقداری صحبت کنیم، یکی ترتیب مصرف قربانیست و دیگر اعمال سهگانه منی اگر جلو عقب شد، ترتیب قربانی، یَقولُ رَبُّنَا سُبحَانَهُ وَ تَعَالی{فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ}
اگر همین آیه بود که فقط هَدی بود که هَدی هم هدیه است، این اختصاصی به قربانی نداشت. اما آیات سوره مبارکه حج {إِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا البَائِسِ الفَقیرْ الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ}میگوید حداقل درجه اول هدی عبارت است از قربانی، چه قربانی نحر باشد، چه قربانی ذبح باشد و روایات متواظرهای هم که یومَ النحر ما دارد، خب اشاره کردیم.
المَرحَلهُ الاُولی مِن النَّحر أوِ الذَّبح التَضحیَّه ….. زَمَاناً وَ مکاناً وَ کوناً و کیاناً لِمَرحَلهِ الخَاصَّه، الزَّمانْ یومَ العَاشِرْ مِنی حَجَّهِ الَحرام المَکان میلیون متراً مُرَبعاً فی مُنی، مکان و از نظر شرایط، این مصرف بشود از برای فقرا در منی.
اما اگر زمان را نتوانیم مراعات کنیم، روز دهم نشد، مکان را نتوانستیم مراعات کنیم، در منی نشد، الان قالب قربانگاههای منی خارج از منیست. فقط یک قربانگاه هست که نصف کمترش در منیست و نصف بیشترش در وادی مُحسّره، حجاج هم نوعاً قربانی میکنند در اون خارجیش یعنی از نظر مکان هم اینجا تخلف داره.
اگر از نظر زمان که مقرر است روز دهم، نشد، گوسفند نبود، فقیر نبود، من نتوانستم، چه، نشد، لَمْ یَجِد شد، لَم یَجدِ مُقرر، از نظر مکان هم اگر روز دهم شد، اما در خود منی نشد، جمعیت زیاده، دولت نمیذاره قربانی کنیم کما اینکه همینطورم هست، دو قربانگاه هست برای عرض میشود که قائله ملکی که بقیه نه. از نظر زمان نشد، از نظر مکان هم نشد یا فرض کنید از نظر زمان شد و از نظر مکان هم شد روز دهم ذی الحجه و در خود منی، اما خب خورندهای در کار نبود، کسی نیست که مصرف او بشه و این مسجّم ما فهمیدیم کتاباً و سنتاً که حتی بشریتاً به وضع عادی این باید مصرف بشود از برای فقرا در مرحله اصلی.
خب اگر چنانچه این شرط نبود یا هیچ کدام این شرایط نبود، یا بعضی از این شرایط نبود، ما چه باید بکنیم؟ قربانی نکنیم اصلاً؟ خب اینجا از نظر زمانیش ما فعلاً بحث میکنیم.
فَمَا أزمَنهُ الثَلاث فی الأضحیّ، الزَّمان الاوّل یومَ النحر فی مُنی. (فی مُنی که خصوصه) وَ الزّمان الثانی الأیاّم الثلاثه فی التَشریغ (دهم، یازدهم، دوازدهم) الزمانُ الثالث إلی آخر فی حَجَّهِ الحَرام، الزمان الاول و الثانی یَختصانِ بالمَکانِ الاول (روز دهم بکشید یا تا روز دوازدهم باید در منی باشید) وَالزِمانُ الثَالث کُل مَکَّه…. وَ کل حَرَم مَنْ، لزوم ندارد در منی بیایید، ما در منی میرفتیم جایی از اون خلوتتر پیدا نمیکردیم.
بر حسب آنچه استفاده میکنیم از نصوص، زمان قربانی سه بخش است، روز اول یا سه روز یا همه ذی الحجه. مکان قربانی دو بخش است عرض میشود که منی و بعد مکه، ببخشید سه بخشه، منی و بعد کلّ مکه و بعد کلّ حرم. اون سه مرحله زمانی و این سه مرحله مکانی.
حالا، اگر امکان دارد که ما همون روز دهم قربانی کنیم و به مصرف برسد که مطلبی نیست ولی الان این طور نیست. الان به مصرف نمیرسه، در اون مکان هم تازه نمیذارن ما قربانی کنیم. خب اگه نشد، مَکانْ هُنَا حَاضِر فی یومَ العَاشر مِن… حجهِ الَحرام وَ إلَی ثَلاثَهِ ایّام، همون قربانی، همون قربانی رو دهم نشد، خب یازدهم، خب دوازدهم، اگر در این سه روز هم نشد تا آخر ذی الحجه. اگر خودتون هستید در حضور خودتون قربانی میشه، اگر نیستید بر حسب روایات پولش را نزد کسی بذارید که در غیاب شما این قربانی کند.
پس ببینید، این قربانی از روز دهم ذی الحجه تا سی ام ذی الحجه وقت دارد بر حسب ترّتب، اول نشد، دوم، دوم نشد سوم، خودتون بودید خودتون، نبودید دیگری و در ضمن مطالبی در میاد که از جمله اینکه مگر قربانی مرحله دوم نیست در اعمال منی؟ المَرحَلَ الأولی رَمیُ الشیطانِ الاکبَرْ وَالثَانی تَضحیَّه وَ الثالِث الحَلقْ التقَصیر ….. أو مُقصّر قَبلَ أن أذبَحْ، قبلَ أن أنهی یَقول نَعم وَ نَعَم وَ نَعَم. درست دیگه چون وقتی که بر حسب نصوص، من دارم گزارش نصوص میدم. بر حسب نصوص اگر نشد روز اول یا سه روز بعد، سه روز هم نشد، در طول ذی حجّه. آیا در طول ذی حجّه من حلق کنم و تقصیر؟ حلق و تقصیر مال روز اوله، حلق و تقصیر که مال روز اوله، روز دوم که نمیتونید حلق و تقصیر کنید، حلق یا تقصیر حتما باید روز دهم باید، همونطور که رمی جمره عقبه، رَمیُ جَمرهُ العَقبه مَالْ یومَ العَاشِر و تبارک الحلقَ و التقصیر وَ أنَّ التَمام حول الأضحیّه، آیا اُضحیّه مخصوص است به روز دهم؟ خب اگر مخصوص باشد، که اگر روز دهم نشد، سه روز دیگر، اگه نشد تا آخر ذی حجّه، اگه بودی خودت، اگه نبودی دیگری، پس اون حلق و تقصیری که روز دهم باید بکنی، چی شد؟ این یکی از ادّله حدیثی ماست در اینکه رمی جمره عقبه مخصوص روز دهم، بِسم الله و حلق یا تقصیر مخصوص روز دهم بِسم الله، اما قربانی اختصاص به روز دهم ندارد. مرحله اولای قربانی دهم، بعد سه روز، بعد تمام ذی حجّه، این قربانی.
خب، مسئله دیگر، مرحله دوم، اگر چنانچه ما چه روز دهم، چه سه روز، چه کلّ ذی الحجه کسی را پیدا نکردیم که اینها رو بخوره، مصرف کنه، آیا ما قربانی کنیم و در سردخانهها و در وسایل دیگر نگه داریم تا به فقرا داده بشه یا نه؟ طبعاً همین طوره دیگه، چرا؟ برای اینکه هَدی مال کیست؟ هَدی مال جوّ منی و جوّ مکه و جوّ حرم، مال فقرا و بائِس فقیر و اینهاست که در، به مهمانی خدا اینها آمدهاند و باید استفاده کنند، پس خود قربانی ست.
پس در مرحله دوم، قربانیست در اوقات سه گانه خودش و در أمکنه سهگانه خودش که مصرف میشود. مرحله دوم قربانیست که فعلاً قربانی ست، مصرف نمیشود، قربانی تا کی باید بشه؟ از دهم تا سیام قربانی شد. ما از روز پانزدهم این کار رو کردیم. از روز پانزدهم عرض میشود که ذی الحجه تا روز سی ام ما قربانی کردیم، بالاخره هم در منی انجام میدادیم، اونجا بهتر میشد، ولی این گوشت ها رو نگه میداشتیم تو نور برا فقرا در مسائلی که داشتیم.
ولی 99 درصد گوشت ها رو فقرا میبردند. فقرا صف میکشیدند، حتی عرض میشود که سیراب و کله و پاچه و روده و موده و همه رو می بردند، اونایی که رونهه رو می انداختند دور و چه میکردند، اونها رو میبردن.
حالا اگر چنانچه وسعت بیشتری پیدا کرد و فقرایی نبودند که مصرف کنند چون گوشت زیاده ما سیصد تا گوسفند بیشتر دستمون نبود، سه هزار تا، سیصد هزار تا، بیشتر، اگر اینطور شد، ما اون مقداری که الان مصرف نمیشود نه دهم، نه سه روز، نه تا آخر ذیحجه برای فقرای حرم نگه میداریم در وسایل یا سردخانهها نگه میداریم، عرض میشود که یا تبدیلش میکنیم به مُعلّبات و کنسرو میکنیم و میفرستیم به بلاد اسلامی. این هم مرحله دوم. اگه این نشد، دوم نشد، نه مرحله اول، اولی شد، نه مرحله دوم ثانی، ثالث، المَرحَلَه الثَالِثَ الإنحاج الذّی یَعرف ظَرفَ مُنی وَ ظَرفَ الأضحِیّات لاَ یَقدرْ أنْ یَذبَحْ وَ إذَا ذَبَح وَ لاَ یُعتَلْ وَ لاَ یُعَلل وَ لاَکَذا وَ لاَ کَذا، هیچی، مصرف نمیشه، چه در این سه زمان و چه در این سه مکان و چه درست کنند، ذبح کنند جای دیگر اینا نخواهد شد، الان این طوره. چه کنیم؟ هَلْ یُنتَقَل مِنَ الأضحیّه إلیَ الثَّمَن أولا یَقولْ لِمَاذَا یُنتَقل، المَرحَلهَ الانتِقَالیّهَ، مَرحلَه بَعدَ الأضحیَّه.
خب نمیشه قربانی کرد؟ روز دهم در منی نشد شما به خانوادههاتون سفارش کنید که روز دهم عرض میشود اون قربانی رو قربانی کنید و بدید فقرا و شما اونجا رمی جمره عقبه میکنید، اینکه میگیم اینطور، این انتقال بعدیه دیگه منی نشد، در مکه، مکه نشد، در حرم کلّه. حرم کلّه و منی و چی، مکه نشد بلاخره باید قربانی باید بشه. اگر در بلد هَدی، اونجا کسی نیست که مصرفش بشه، گرسنهای نیست، فقیری نیست چه، فقرای غیر اون جَوّ خواهد بود، خب، در شهر خودتون یا در شهر دیگر روز دهم، اونجا دستور بدیدکه قربانی بدن، روز دهم، نشد سه روز، نشد روز بعد، روز بعد، از ذی حجه نباید بگذره دیگه، این مرحله بعدی.
مرحله بعدَ البَعد این است که انتقال به پول پیدا میکنه، اگر نه در سه زمان و سه مکان عرض میشود که حرم و نه بفرستیم به خارج نه داخل، اصلاً نشد و در شهر خودتون هم فرض کنید نشد، اونجام نشد، اونوقت منتقل میشود به پول، چرا؟ برای اینکه جنسی که مِثلیست کی انتقال بدیم، … و اینجا دعوایی با فقها داریم، آقایون فقرا میفرمایند که بعضی اجناس مثلیست، بعضی از اجناس قیمیست، تعدادی میگویند نسبیه، تعدادی میگویند قیمیست، این غلطه.
القِیمَی هیَ مَرحَلَه الثانیَ بَعدَ مِثلیَّ، اگر انسان موظف است که یک عبا به فلانی بده، اگر عبا نتوانست، اونوقت است که پول میدهد، حالا اگر شما عبا را جزو قیمیات شمردید، ندادید، آقایون اینطور فرمودند دیگه. قسمتی از چیزهایی که مُماثل داره جزء قیمیات میشمارن، قسمتی از چیزهای که مُماثِل نداره جزء مثلیّات می شمارند، نه فقط اون قسمتی که احیاناً مُماثِل داره جزء قیمیات می شمارند، میگیم نخیر، القِیمَی مَرحَلَه الثانیَ بَعدَ مِثل، أنْ مُکَلَّفُ أن تَدفَعَ المِثل، مَثلاً إذَا کَانَ عِندکَ عَبایَ مِن زِیدٍ وَ أحرَقتَهَا، سوخت، خب این قیمی است یا مثلی؟ آقایون می فرمایند که نه خب عبا که حالا شبیهش هم درست کنیم و فلان، نخیر این قیمیه، میگیم، نخیر این مثلیه، یا شما خود عبا را باید بدید یا مانند اون رو، اگر خود نشد و مانند اون نشد، اونوقت انتقال به قیمت. قیمت مرحله بَعدَ المِثله، بعد العین و بعد المثل، اگه خود عبا بود خودشو میدیم، نبود مانندشو، نبود قیمتشو، اینا مراحل اتوماتیکی در اشیاءه.
حالا{فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ}المُستَیسِرُ الاوَّل نَفسُ الأضحیّه، نَفسَ الأضحیّ بِمَراحِلِهَا المُختَلِفَه فی الحَرَم أو فی غَیرِ الحَرم، ……. حَجهِ الحَرام….، المَرحَلهَ الثَانیَه إنتِقَال إلَی الثَمَن، انتقال به پول پیدا میکند، این در مرحله دومه.
پس حالا برگردیم، اینجا ما چهارده فرض داریم در حقیقت، چهارده احتمال، روز اول، سه روز، کل ذی الحجه، در خود منی، در مکه، در کل حرم. تمام اینها یا اینکه خود اصل باشه که اُضحیّه باید قربانی بشه، منحور یا مذبوح، یا فرض کنید قیمت، اینجا تردد است که آیا انتقال به قیمت بدهد برای فقرای حرم؟ یا انتقال به قیمت چنین کند برای فقرای بعدی؟
اینجا جواب این است که اگر انتقال به قیمت پیدا کرد برای کی؟ برای فقرای حرمه دیگه، برای اینکه این گوشتها را میشد ببرید شما تهرانتون یا قم تون؟ نه، این گوشتها هدیه بود برای فقرای حرم، برای فقرای حرم دهم نشد، سه روز، سه روز نشد، تا آخر ذی الحجه، اگه نشد چی؟ پس به بیرون بردن چه اصلاً و چه قیمتاً وقتیست که اینجا زمینه ندارد، مادامی که در حرم مخصوصاً در مکه و مخصوصاً در منی که مرحله اولای اختصاصاته، مادامی که فقیری هست، اگر خود گوشت را نشد حالا یا بعداً بهش بدید که ذبح در ذی حجه است، شما پول رو به او باید بدید، اما اگر نمیشناسید، نمیدانید، نمیتوانید، اونوقت است که بعد المرحلتین منتقل به کجا؟ پس ببینید اینطوره.
المَرحَلهَ الأولی النحر أوِ الذَّبح فی جَوّ الحَرَم، مُنی أو مَکَّه أو کُلِّ الحَرم، المَرحَلهَ الثَانیَه دَفعُ المَبلَغ، دَفعُ الثَمن بالفُقراء الحَرم، برای اینکه وقتی من اصل را به شما بدهکار هستم، اصل نشد، قیمت را به شما، اگر شما نبودید کسی که نزدیک شماست، اینجام مرحله اولا این است که من این خوراکی را، این گوشت را به فقرای حرم بدم، در تمام مراحل نشد، لَمْ یَجِد شد، نه لَمْ یَجد که قدرت مالی ندارم نه، لَمْ یَجِد اونطوری که خدا مقرر فرموده، نشد به هیچ وجه نشد، به حالت حرجم نباید بیفتم، به حالت یُسر، بعداً پولش رو، من این سیصد ریال، پونصد، چهارصد ریال که بناست که گوسفند بخرم یا چه بخرم، بکشم نشد، در ذیحجه نمیشه، این پولش رو باید به فقرای حرم بدیم، چه فقرایی که مسافر هستند، چه فقرای غیر مسافر. پس در اینجا پول مقدم است بر کشتن در شهر، پس مرحله اولی خود أضحیّه است در حرم.
مرحله ثانی، پولش برای فقرای حرم. مرحله ثالث أضحیّه در خارج حرم، مرحله رابع، پولش در خارج حرم. پس در هر صورتی، اینکه گفتم چهارده فرضه، این اصول و فروع رو عرض کردم و اگه تقسیم کنیم حدود چهارده فرض یا بیشتر عرض میشود که خواهد شد. پس این جور نیست که هیچوقت من عرض میشود که این هَدی مُستَیسَر رو واجب نباشه من بدهم. حتی در روایت که براتون اشارتاً خوندیم، اگر روز اول بود گران بود، روز دوم گرانتر، روز سوم گرانتر، بعدش چیزی پیدا نشد، امام کاظم فرمودند که اول و دوم و سوم و جمع کن، تقسیم بر سه، پولش همش مال فقراست و اینم که {کُلوا مِنْهَا}این تجویزی که چنانچه عرض کردیم با فقرا شما هم صدق بشید در خوردن این مال، اصل مطلب اینطوه، اصل مطلب مال فقراست.
(صحبت حضار)
– چون أضحیّه مال کجاست؟ مال منیست، پس به کی باید داد؟ اگر به کسی گفتند که در تهران سفره پهن کنید و به فقرا بدین، یعنی فقرای قم بدین؟ گفتند در تهران شما سفره پهن کنید و فقرا بخورن، یعنی فقرای قم؟ بله از فقرای قم رفتن اونجا بسم الله، اما وقتی گفتند در تهران شما سفره پهن کنید، در تهران بکشید، در تهران سفره پهن کنید، {کُلُوا مِنْهَا وَ أطعِموا} شما که در منی ذبح میکنید یا نحر، {کُلُوا مِنْهَا وَ أطعِموا} یعنی برید تهران بخورید یا آفریقایی بره آفریقا بخوره، آمریکایی بره آمریکا، نه دیگه اونجاست دیگه.
پس مرحله اولی یعنی مادامی که فقیر در شهر شماست به جای دیگر که نمیرسد که. کما اینکه در باب زکاتم همینطوره. در باب زکات فطره و زکات غیر فطره، در باب خمس، الواجباتِ المَالیَّ الذّی یَجِبْ عَلینَا …. فی المَرحَلَه الاولی فی بَلَد….. نَعیشُ…. هَذَا البَلَد، …. من برم فیروزآباد بدم مثلاً، یا کجا برم نمیشه، بعد، مگر اینکه فقرای جای دیگر أقدم باشند. فقرای جای دیگر نون شبم ندارن، فقرای اینجا نون شب و روز دارن، مطلب دیگری شد، اما اگر فقرای جای دیگر با فقرای اینجا برابر هستند، من مامورم که اینجا سفره رو بندازم، سفره رو اینجا بندازم و به فقرای اینجا باید بدم، اگه خودش نشد پولش، امروز نشد، سه روز بعد، نشد تا آخر ذیحجه، پس بیرون فرستادن این چی شد؟ ممنوع میشه، مادامی که بشود فقرای حرم، اما اگر نه، فقرای حرم، مثل الان همینطوره تقریباً، کسانی که میرند حج، صد هزار، دویست هزار خرج کنه، این فقرای گوشت خوردن دیگه نیست، فقرایی که اونجام هستن مخصوصاً بسم الله، یک مقداری به فقرای اونجا داده میشه، من بودم در مسجدالحرام که بعضیا میومدن زکات میدادند، یکی چند ریال، گفتم آقا این زکاتتون باطله، شما به همه دارید پول میدید، دارا و ندار وگدا ناگدا و به همه دارید پول میدید، تشخیص انسان فقران.
اما این قید، سوالاً هَذاَ القید، الذابِح النَّاحِر، این حاشیه ایست دارم عرض میکنم که بازم جزء مسائله، الذَّابِحْ وَ النَّاحِر فی مُنی ذَابِحَهُ شیعیّاً لِشیعیّ أمَّا السُنّی…. لِمَا، مگه ذبح سنی درست نیست، نحر سنی درست نیست، کافرم ذبح کنه، نحر کنه بِسم الله بگه درسته که، چطور شما میگید حتما باید سنی باشه، شیعه باشه، وانگهی میگوید، وَکُلُوا مِنهَا أطعِموا، أطعِموا الشیعَه، این مسائل تفرقهانگیزی که هیچ دلیل ندارد از کجا شما دارید میارید اصلاً؟ مگر چقدر شیعه اونجاست؟ شما که فرض کنید که از این یک میلیون نفر فرض کنید که دویست هزار شیعه میره، این دویست هزار شیعه مگه چقدر فقیر دارند که این دویست هزار قربانی بدید، به اونا بدید بخورند، شما مطلبی که دلیل ندارد چرا میفرمایید اصلاً، ذبح کن، باید شیعه باشد، بخورد، باید شیعه باشد، بخورانید به شیعه بخورانید، اگر شیعه نباشد چنین است، چنانکه بعضی از فقهای بزرگوار فرمودند، ما با کمال بزرگواری احتیاط بدون جا کردن، دلیل بر این مطلب اصلاً ندارند، یک اشاره ای بر این مطلب هرگز نیست.
حالا، این دو مرحله اولا که هر کدوم مراحلی داره که عرض کردم در تقسیم چهارده، پونزده تا میشه، دو مرحله اولا که اگر اول نشد، دوم نشد، سوم نشد، آخر سر، اگر خود حیوان نشد در این بیست روز ذی الحجه، برای فقرای حرم پولش برای فقرای حرم. اگر هیچ کدام نشد، بعد منتقل میشد به خود قربانی چون مادامی که اصل میشه، مکان که رفت، زمان که رفت، اگر در فلان مکان در فلان زمان باید قربانی بده، زمان نشد، مکان نشد، پولم نشد، دیگه اینجا انتقال به ثَمَن یعنی چه؟ اصل که عبارت باشه از خود قربانی، شما سفارش کنید در بلدتون بکشند در خود ذی الحجه، اگر اونم نشد، نمیشد، فعلاً وضعش جور نیست، از ذی الحجه میگذره، اینجا منتقل میشود به ثمن و این پول که یک ثروت بسیار بسیار مهم هدیه حج است مربوط است به فقرای عالم اسلامی درجه اول شکم ها رو سیر کردند. این رو تفسیرش رو آقایون من اشاره به روایت کردم، تفصیل در مناسک حج ملاحظه بفرمایید و همچنین در تفسیر، در مناسک مفصلتره.
خب این یک و بیشتر از این ما در این زمینه عرضیم نباید داشته باشیم.
دو، فی مُنی أمیّاتُ الثَلاث، الأمیَّهَ الاولی هِیَ سَلبیَّ رَمیُ جَمَرهِ عَقَبه، الثَّانیَ الهَدی، الثَالِثَ الحَلق أو تَقصیر إذَا خَلافُنَا، یکی جلو، یکی عقب، ما به جای اینکه اول رمی جمره عقبه کنیم، اول حلق یا تقصیر کردیم، به جای اینکه آخر حلق یا تقصیر کنیم، آخر رمی جمره عقبه کردیم یا آخر عرض میشود که ذبح کردیم، چه باید کرد در اینجا؟
خب، معلوم است همه این فروضی که میکنیم در همون روز دهمهها و سوالاتی هم که از رسول الله شده همینه، سولَ رسول الله (ص) کِراراً وَ تکراراً حَسَب روایاتُ الشیعیّ وَ سُنیّ مُتَضافِره…. أو حَدَّ تضُافر، سوال وَاحِد وَ الجَواب وَاحِد، سوال واحد، إذَا قَدَّم رمیَ جَمره، إذَا قَدَّمَ الحَلقَ أو التقصیر عَلی الرَّمی أو أخَرَ الرَّمیَ عَنِ الهَدی، أو مَعنا ذَلِک مِن تَقدیمٍ أو تَأخیرٍ خَلافَ ترتیب، مَاذَا عَلیه؟ قَالْ لاحَرَج، لاحَرج، لاحَرج، لاحَرج.
این لاحَرج دو معنا دارد، عرض میکنیم لاحرج. یک معنی لاحرج این خیلی عادی که دقت فیضیه و دقت عرض میشود که فقهی این حرفا نیست، به زحمت نیفتید، اگر جهالتاً نسیاناً، خطائاً، این آدمی که از گرد راه رسیده خستهست، به جای اینکه بره رمی عقبه، فوری رفت ذبح کرد یا فوری رفت حلق و تقصیر کرد. فرمود لاحرج، لاحرج، جهالتاً، نسیاناً، خطائاً، عمداً که معنی نداره که، انسان که عمداً که نمیاد کارش رو خراب کنه که، ترتیب اینطوره بر حسب شریعت، اول اونه، بعد اینه، بعد این، اگر عمداً عوض کنی که عمداً خراب شده کارت اصلاً، حالا چقدر خراب شده کاری نداریم، ولکن اگر کسی جاهل مسئله بود، یا ناسی بود، یا خاطی بود، یا هرچه بود، اگر یکی جلوتر از دیگری افتاد، آیا اگر من فرض کنید که اول حلق و تقصیر کردم، بعد ذبح کردم، بعد رمی، این حلق و تقصیر تکرار کنم؟ یا اگر اول ذبح یا نحر کردم هر مقدار، اشتباهاً، بعدم فرض کنید اونای دیگه رو انجام دادم، باید مجدد برگردم، اول رمی و بعد عرض میشود که مجدد ذبح و عرض میشود که یا نحر و بعد چی؟ نه، لاحرج، لاحرج. این لاحرج، لاحرجَ میفهماند یک مطلبی را که در بقیه احکام اینطور نیست. در احکام عمره و در احکام حج اینطور نیست. لاحرجَ لاحرجَ فقط در این مورده، سوالاتی که بر حسب رویات شیعه و سنی از رسول الله (ص) شده فقط در این مورده که در این سه عمل واجب مُنی، اگر جلو و عقب شد، مطلبی نیست.
یک مطلب دیگه، سوال، إذَا تَرَکَ الهَدیَ عَمداً (دیگه بالاتر که نیست) بَینَهُ مَال فُقرا کَذا وَ کَذا، تَرَکَ الهَدیَ عَمداً، مَا هَذا؟، ولِکن رمَی الجَمَرَهِ العَقَبَه وَ حَلَقَ أو قَصَّر فی المَراحلِ المَکَّه المُکَرَّمَه کَفَّل مَناسِک ثُمَّ رَجَع إلی بَلَدِکْ، حجّهُ صَحیح أو باطِل؟
صحیح، همه میگن صحیح، منتها نوعاً توجه ندارند که این واجب اما واجبی که این ترک شه حج خراب نمیشود، حالا بر عهدشه بعداً، بِسم الله، این مطلب دیگریست، این غیر این است که اگه طواف رو ترک کرد عمداً، خب این ترک نشده، سعی رو ترک کرد نشده، عرفات رو نشده، بیتوته منی رو نشده، اینا نیست، نخیر، در این سه تا اینجوره، مخصوصاً این وسطی، این وسطی که عرض میشود که ذبح باشه، نحر یا ذبح باشد، اینو اگر عمداً هم حتی ترک کند، ترک واجب کرده است اما ضرری به حج او اصلاً نمیزند. اینجور نیست که حجَّ مِن قَابل باید باشه، نخیر، خب جبران دارد. جبران مطلب دیگریست، رکن نیست.
-با اینکه رکن نیست ولی اعمال حج باید پشت سرهم …
-با این حال، دلیل داریم برای این مسائل، دلیل داریم، چون دلیل داریم، در روایات هم همینطوره
-مثل کسی که سجده نماز رو انجام نداد
– اون اینطور نیست، چون واجبات فرق میکنه دیگه، واجبات و ارکان با هم فرق میکنن، این از واجباتی است که اگر نمیشه مثال زد که، این از واجباتیست به دلیل، به دلیل ….. اگه ترک بشه عمداً، این اشکال نداره، اینو من عرض کردم برای مطلب دوم، که ما اونجا که سال دوم بود ظاهراً، بله سال دوم بود که سیصد تا پول قربانی به ما دادند، بعد سوال میکردند که خب این قربانی که روز دهم که شما اینجا نمیکنید که، چون نمیشود، از روز پانزدهم به بعد میکنید، پس ما حلق و تقصیر بکنیم چه؟ عرض کردم به آقایون طبق تمام فتاوا، منتها در مناسکم نیست، جواهر رو مطالعه کنید، طبق تمام فتاوا بر حسب ادّله، شما حتی اگر عمداً هم ترک کنید با حلق یا تقصیر از احرام میایید بیرون، إلا نساء و عرض میشود که عِطریات که با طواف و با طواف نساء و این حرفا عرض می شود که برطرف میشود و بقیه حالت احرامن.
خب، پس اگر تاخیر شد عمداً تا چه رسد غیر عمدی، گفتند شما وقتی که حلق و تقصیر کردید از احرام میایید بیرون، بعد این واجب است بر ما به عنوان وکالت که این کار را انجام بدهیم تا آخر ذی الحجه هم ما سیصد گوسفند کشتیم که حتی یک ماشین بنز داشتیم ترکید از بس حمل گوشت میکردیم، چهل گوسفند حمل میکردیم با این ماشین برای فقرای مکه، چه شیعه، چه غیر شیعه، این ماشین ترکید، داغون شد، از بین رفت. خب پس این عرض میشود که مرحله ای که ما باید در نظر بگیریم در بین این اعمال سهگانه منی.
مطلبی دیگر، خب در منی ما چند روز بمانیم؟ خب، همه آقایون میفرمایند که سه روز دیگه، ده و یازده و دوازده، دوازده کی خارج میشیم؟ ظهر دوازدهم، اگه به عصر بیفته حق نداریم، اگر به عصر بیافتد دیگه حق نداریم، حبسیم تا فردا روز سیزدهم. خب سوال؟ اگر چنانچه انسان بخواد روز دوازدهم از مُنی خارج شه، هیچ شرطی نداره؟ میفرمایند اگر صید نکرده است، یَجوزُ لِمَن یَبیتُ فی مُنی أن الیَخرُج مِن مُنی ظُهرَ العَشَر إذَا لَمْ یَصِدْ، إذَا صَادْ لا مَحبوسٌ لِیومِ الآخَر، آقایون اینطور میفرمایند، قرآن چی میفرماید؟{فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَمَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقَی} آقایون {لِمَنِ اتَّقَی} رو میزنند به صید، آخه اونجا چیزی نیست که صید کنه آدم اونجا، وانگهی اینقدر گله گشاد، از من سوال میکنند خانه شما کجاست؟ بگم در خاورمیانه، شوخی کردم یا اینکه چه حرفیه؟ کسی که از من آدرس میخواد، خاورمیانه.
خب، خداوند در بیانُ للناس که منحصر به فرد هم هست آیش در اینجا، در کلّ قرآن منحصربهفرده {فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَمَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقَی}تَعَجَّلَ لِمَنِ اتَّقی، اگر کسی دو روز بعد از روز اول که روز دوازدهمه، اگر عجله کرد رفت، طوری نیست، مَنْ تَأَخَّرَ، طوری نیست، اما این تأخیر مال کیه؟ التأخُّرْ بینَ الأیَّامَ الثَلاثَه وَ أیَّامَ أربَعَه لِمَنِ اتَّقی وَ أمَّا مَنْ یَتَّقِ فَلاَ تَأخُّرَه یَجِبْ أنْ یَبقی لِیومِ الرَّابِع. آقایون درست مراجعه کنید آقایان.
{فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ} یعنی یومین بعدَ العَاشِر،{فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَيْه} بعضیها خیال میکنند اثمه، اینکه بمونیم روز چهارم فلان،{وَمَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقَی} لِمَنِ اتَّقَی …… ، مال تأخیره دیگه، چون مخیّر فرمود است حاجی رو بین اینکه سه روز بماند یا سه روز بماند که زودتر میره یا چهار روز بماند که تأخره، که تَعَجَّلَ، از خود تَعَجَّلَ، تأخّرَ چه در میاریم؟
ببینید،
(صحبت حضار)
-أحسنت
از {فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَيْه وَمَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ}مَاذَا سَبیل أولاًو ثَانیاً؟ اولاً، أنَّ الهَدی مُخَیَّر وَلکِن أرجَح ان یُؤخِّر، ببینید، تَعَجَّلَ فرموده، کسی عجله کند در روز، دو روز اشکال نداره، تأخیرم کنه اشکال نداره، پس تاخیر بهتر از تعجیله چون ترجیحه، اون تعجیله، تَأخیر أنِ الوَاجِب وَ تَعجیل أنِ المُستَحَب. تأخیر امری واجب و تعجیل امری مستحب، واجبی که همگانی و عمومی است{لِمَنِ اتَّقَی} لِمَنِ اتَّقَی قیدٌ لِهَذَا التخیّر، التَخَیُّر بینَ ثلاثَ أیّام وَ بینَ أربَعِ إیام.
خب{لِمَنِ اتَّقَی}رو میگن در روایت دارد صیده، میگه خب در روایت داره صیده، فرض کنید صدها روایت دارد که لِمَنِ اتَّقَی صیده، کما اینکه{فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي الْحَجِّ} مگه روایت نیست که وَ لا فُسوقَ یعنی کذب، فسوق از کذبه، بله این حرفو زدن، وَ لاَ جِدَالَ، وَ لاَ جِدَال فقط همون لاَ وَ لا فلا الله، کتک زدن نیست، تو مغز هم زدن و فحش پدر و مادر و چه که بعضیا رو دیدم من، یک کاروان داشت و فحش و سر و صدا و نه، اینکه لاَ وَ لا فلا الله نگفت، فقط داد زد و فحش داده. نه، این مصادیق را بیان میکند، پس روایت که میگوید که {وَمَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقی} یعنی مَنِ اتَّقی الصید، تخصص به صید غلطه، بله لِمَنِ اتَّقی المُحَرَّمات بِهَذه الحَرام، مَنِ اتَّقی المُحَرَّمات کُلِّهَا، المُحرَّمات الخاصَّه بالحَرام وَالمُحرّمات العامَّه لِتُحَلِّق عَلی کّلِ هَذا التَکلیف، اینکه فَلا {الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ} چی میخواد بگه؟ دو بعد داره.
یک، حلالهایی در غیر احرام، حرام میشه. اینجا عرض میشود که{فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقَى} لِمَنِ اتَّقَى در این بعد فعلی چیه؟ لِمَنِ اتَّقَى المُحَّرمات هَذا الحَرام، این یک.
دوم، محرمات اصلی، هَلْ إنَّ المُحَرَّماتِ الأصلیَّه الدائِمیَّه المُحَلِقَّ علی کلهِ تَکلیف حُرمَتها أکثر أنِ المِحرَّم فی الحَرام
اگه کسی در غیر احرام زنا کنه این بدتره یا در حال احرام با زنش نزدیک شه، خب این کفاره داره مثلاً ولی اون کفاره فرض کنید نداره، معلوم.
محرماتی که به طور مطلق محرماند، محرمترند و تقوا در اون قویتر است، یا محرمات در حالت احرام که مدرسه تربیتیست؟ پس این{فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَمَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقَی} لِمَنِ اتَّقَی کَافَّه المُحَرَّمات مِن نوعیهَا المُحَرَّماتِ الخَاصَّه بِهَذِه الحَرام، یعنی مختص به صید، وَ المُحرَّماتِ العَامَّه.
پس این مدرسه تربیتی عرفات اولاً، مشعر ثانیاً، منی ثالثاً، در مرحله اخیره که بعد از رمی جمره عقبه و بعد از تضحیه اگه شد، بعداً حلق یا تقصیر میکنیم، حالا حلق و تقصیر شد و روز اول تمام شد، روز دوم هم سه جمره، روز سوم هم سه جمره، روز سوم ظهر{فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ}گناه نداره، میتونین همینجا بمونید.{وَمَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقَی} در صورتی حاجی میتواند روز دوازدهم برود از مُنی خارج که ابتقاء کرده باشد کل محرمات رو، فقط عُدول میتونن برن اونم نه همه عُدول، بعضی عُدول یک مقداری پاشون کج میشه بعضی وقتا، بعضیا عُدول حوصلهشون سر میره عرض میشود که محرمات احرام انجام میدن. عُدولِ خُصوص، اون کسانی که مراعات عدالت را در این دار التخریج مدرسه احرام کردند، جوری ست که انسان بیرون میرود از منی، انسان بیرون میره از منی و درست آمادگی دارد برود زیارت بیت الحرام را به طور صحیح انجام بدهد. اونوقت، و لذا رو این فتوا میشود عرض کرد که شاید مثلاً 99 درصد از حجاج زود میرن بیرون. 99 درصد از حجاج.
آخه این، این سه روز باید کاملاً صددرصد عالی بود که این مدرسه بسیار بسیار عظیمه و قرآن یک زمینههایی رو مقرر کرده است در بعد اخلاقی، در بعد عقیدتی، در بعد اقتصادی، در بعد اجتماعی، در بعد فردی، یک زمینههای عامیست و یک زمینههای خاصیست. الظروفُ الخاصهِ الاقتِصادیَّه الّتی تُفَجِّرُ الصدقات، تَعددُ الزواج، یکیش، الهَدی مَاسْتَیسَرَ مِنَ الهَدی، این یکیش وَ و و. الظروفُ الخَاصَّه فی…. العداله، تعدد زواج کذلک، آدم چند تا زن داشته باشه، به یکیشم نمیتونه، عدالت نمیکنه، چند تا زن داره عدالتی که اسلام گفته، این گود زورخانه عدالته، نه اینکه اسلام گفته دوتا، سه تا، چهارتا، شهوتش؟ نه شرایط داره. این باید جوری عدالت کند که اگه زن … بزنه، زن فاسق شده، ولی مرد عدالت رو انجام بده.
این یکی از ظروف عادل پروره، از ظروف عادل پرور سه روز منی است، یعنی این طول احرام حج، احرام حج از مکه مکرمه، بعد عرفات است، بعد مشعر است، بعد منی است. روز اول نه، روز دوم نه، روز سوم، ظهر روز سوم که شما از منی خارج شوید که خروج کلی ست، بیتوته تمام شد، این لِمَنِ اتَّقیست و إلاّ روز چهارم باید حبس باشید، روز چهارم که عرض میشود که خب عدهای رفتند و حالت قربتی دست میده به انسان، عدهای رفتند، این روز چهارم که باید حبس بشود، اینم یکی از فتاوایی است که ما طبق نصّ قرآن عرض میکنیم، {لِمَنِ اتَّقی} در صورتی که تمام محرمات را کلاً، چه محرمات احرامیه و چه محرمات غیر احرامیه به طور کلی این عرض میشود که ترک کرده باشه. خب،
-قبل از ظهر باید ترک کنیم یا بعد از ظهر؟
– ظهر دیگه، ظهر که شد،
-اذان بدن یا؟
-بله اذان نه ظهر، زوال شمس
(صحبت حضار)
-فقط همه میگن صید،
(صحبت حضار)
-آفتاب معلومه دیگه، رو شاخه، ساعت،… یوم الثانی عَشَر إذَا زالَتِ الشَمس، مثل همه جای دنیا.
(صحبت حضار)
-اگه ظهر شد این به طور عادی دیگه، اما اگر تا عصر موند، مخصوصاً اگه سر شب شد، دیگه شب حبس داره، باید بمونه.
-الان دلیل اون آقایون چیه میفرمایند
-آقایون میگن روایت دارد که لِمَنِ التَّقی مِنَ الصید،
ما معنا میکنیم، روایت لِمَنِ التَّقی مِنَ الصید برای مصداقه و إلاّ معنا ندارد{لِمَنَ اتَّقی}کسی که تقوا در تمام قرآن تقوا کلّه، اونم اینجا تقوا دوبله است، تقوای کلّ معاصی، تقوای معاصی احرام، اونوقت{لِمَنَ اتَّقی} میگن که فقط صید نکنه.
(صحبت حضار)
-میگیم برای مصداق، برای مصداقه
خب بیتوته مُنی، مِنَ الوَاجِباتِ فی مُنی البیتوتَه، البیتوته أنْ یَصدُقْ أنَّ … مُنی، شما عرض میشود که رمی جمرات روزه، روز از اول آفتاب تا غروب شمس رمی جمراته در روز اول رمی جمره عقبه است، در روزهای دیگر سه شیطانه، روز اول شیطان بزرگ را اول میزنه آدم که بیجون بشه، روز دوم هر سه را، چون شیطان بزرگ ممکنه رفته نایب شیطان اول و دوم، این اسراریست که اونجا عرض کردیم شما ملاحظه کنید، سه شیطان را و روز سوم هم باز سه شیطان رو، بعد اگر شیطان ها از بین نرفتند و انسان شیطونی کرد و لِمَنِ اتَّقی نشد، اینجا روز چهارم هم باید بمونه.
اما بیتوته در منی واجبه، البیتوته فی مُنی واجِب لَیلَ الهادی عَشَر، لیلَ الثانی عَشَر أنا أقل تقدیر برای اینکه لیل العاشر رو که انسان در مشعره، این دو شب را که اقل التقدیر یا سه شب را اکثر التقدیر واجب است در منی بیتوته واجبه، استثنا دارد یا نه؟ بله، استثنا داره. إذَا ذَهَبَ الأنسان مِن مُنی لیلاً إلَی المَسجد الحرام لِلعِباده فقط لاَ لِلمَنا، لَل لِإستراحه، لَا لریح، لِلعِباده، قولَ لیل یَعبُدَ … مسجدالحرام…..
برای اینکه این کار مشکلیه، …. برای اینکه موندن در منی برای چیه؟ برای گند و کثافت و آشغال و چی و فلان و فلان، انسان بیتوته کند، بیدار باشد، بخوابد چه، این یک ریاضتی است از برای انسان در مدرسه احرام و در مدرسه منی، اگر این ریاضت تبدیل شد به عبادت در مسجد الحرام، اما برود مکه تو خانه خودش ولو قرآن بخونه، درس بخونه، نخیر، در مسجد الحرام در اونجا مشغول عبادت، چه عبادت فردی و چه عبادت اجتماعی که مهمتره که ما عبادت اجتماعی میکردیم، میرفتیم، مینشستیم تا صبح، سوالاتی که میشد ما مثلاً جواب بدیم، اینها همش عبادته یا برای ضرورت دیگر، ضرورت مزاجی و ضرورت بهداشتی مقتضیست که انسان در منی نباشه، اون مقداری که ضرورت است از منی خارج میشیم، ولی اون مقداری که ضروری نیست در مُنی حتماً باید باشه که کلُّ لیلهٍ لاَ یَبیتُ فی مُنی مِنَ الیَالِ الوَاجِبَهِ البیتوته عَلیهِ تَسلیم هَدی، اون ماسْتَیسَر، یا یک گوسفندی یا یک بزرگتری یا یک کوچکتری یا هر چی، منتها هَدیهای عمره، عرض میشود که احرام عمره با هدیهای احرام حج با هَدی آخر فرق میکنه. هُنَا…. مِن هَدی، هَدیٌ جَزاء لِمَن تَخلَّفَ فی احرامِ العُمره، این یک، لِمَن تَخَلَّف فی احرامِ الحَج، این دو.
هدی آخر که قربانی روز منی، قربانی روز منی مال فقرای منی ست و تخلفی که در احرام حج کرده است، باز مربوط است به فقرایی که با خود او هستند تا منی، اما تخلفی که در احرام عمره کرده است اون لزومی ندارد در منی کشته بشه. آقایون میفرمایند همش باید در منی کشته بشه، ولکن ادّله اینطور نیست، ادّله جدا کرده است، اون عرض میشود که هدیی که، قربانی که به عهده انسان میاد برای بعضی از تخلفاتی که در عمره هست، حالا عمره تمتع یا عمره مفرده یا عمره چه، این در منی لازم نیست، در مکه میخواد بکشه، در شهرش میخواد بکشه، نصّ داریم، در روایات نص داریم و اما تخلفی که در واجباتی که واجبات ذبح و نهر و چه که در حج به عهده انسان میاد یا روز دهم این مربوط به منی ست. اما مربوط به منی ست در صورتی که اونجا زمینه داشته باشد، چنانچه مفصلاً ما عرض کردیم و بحث کردیم.
ظاهراً مطالبی که در باب حج و عمره باید عرض کنیم یا تفصیلاً یا اشارتاً عرض کردیم و ظاهراً فردا منتقل میشیم به بابی دیگر، اون باب دیگر بر حسب ترتیب فقه باب صوم است که وقتش گذشته، سال دیگه اگه زنده موندیم، پس منتقل میکنیم به باب امر به معروف و نهی از منکر، بابُ الامرِ بِمعروف وَ نَهی عَنِ المُنکَر مَبحث … ….. سُبحانَهُ وَ تَعالی عَلی الترتیب کتاب العلامّه حلّی، تَبصرهُ المُتعلیمن و علی ضوء ما سَجلنا تبصره الفقها و المَرحله الاولی … آیات.
یکی از ابعادی که خیلی مظلوم است در فقه ما باب امر به معروف و نهی از منکره، مظلوم است هم در بعدی که در رسالهها بیاد که نیست، مگه اخیراً آقای خمینی آوردند در تحریر و مظلوم است از نظر بحث که دقت در این باب بر محور آیات که نشده هیچ، بر محور روایات هم حتی بحث نشده، انشالله از فردا زنده ماندیم، تتمه مطالبی که فروعات جریانات حج و عمره است، آقایان به کتاب مناسک به کتاب عرض میشود الفرقان مراجعه خواهید فرمود.
اللهم الشرح صدورنا بالنور العلم و الایمان و معارف القرآن العظیم و وفقنا بما تحبوا و ترضا و جنبنا ان ما لا تحبوا و لا ترضا. والسلام علیکم و رحمه الله.
اللهم صل علی محمد و آل محمد