بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله نهال طاهری و الا الهی طاهری
از دو جهت استفاده میکنیم از ادله شرعیه که مفترات و مبطلاات صوم سه چیز بیشتر نیست اکل است و شرب است و عمل جنسی چه داخلی باشد و چه خارجی عمل جنسی داخلی که خود عمل جماع است و خارجیش استمنا ست یا خروج منی به طور حلال یا به طور حرام از دو جهت استفاده میکنیم که مفترات و مبطلات صوم این سه تا بیشتر نیستند اون هم در حالت صوم نه قبل از صوم همانطوری که قبل از طلوع فجر صادق اکل و شرب اشکال ندارد جنابت هم به هر نوعش قبل از طلوع فجر صادق این مفتر و مبطل صوم نیست این دو جهت یک یکی اینکه در قرآن شریف همین سه تارو ذکر فرموده و همین یک آیه در کل قرآن شریف بیشتر نیست
فالان باشروهن و ابتغوا ما کتب الله لکم و کولوا و اشربوا
چیز دیگه ای نیست حالا که چیز دیگه ای نیست ما میگیم که باز چیز دیگه هم ممنوعه خب من اونی که قرآن میگن ممنوعه این سه تاست میگ این سه تا جایز است تا قبل از طلوع فجر صادق بعد این سه تا حرام است
صم اتم الصیام الی اللیل
اینم اضافه کنید نه می توانیم کم کنیم نه میتوانیم اضافه کنیم حالا عرض می کنم عجله نکنید اگر کسی بگد که در سنت چنین است که مبتلات دیگر ما داریم چند تا جواب داریم یک نخیر چنین نیست در سنت تناقض است در روایات در روایات تناقض است بر این مطلب که آیا فرض کنید ارتماس کذب علی الله و رسوله و چه و چه و چه آیا اینها مبطل است یا نخیر حرام حرام مقلد است اگر در حالت صوم بعضی از چیزها حرام شدید بود حرمت شدید اونها دلیل بر ابطال صوم نیست ملازمتی بین حرمت شدیده کاری در نهار صیام بر اینکه مبطل صیام است اصلاً ما نداریم غیبت کردن تهمت زدن و چه و چه و چه که از بدترین گناهان است در هر حالی که حد هم دارد تهمت جنسی در ناهار صیام مبطل صیام نیست بله ارزش صیام رو کم میکنه وآنگهی مطلب دوم اگر احیاناً روایاتی داریم اون روایات مقابل نباشه احیانا روایاتی داریم که مثلاً تعمد بقاء بر جنابت مبطل است این خلاف نص دیروز بحث کردیم اگر روایاتی داریم که ارتماس مبطل است در مقابلش هم روایاتی داریم که ارتماسی مبطل نیست وآنگهی وقتی در قرآن شریف نفیا و اثباتا حلا و حرمتا ابطالیتا فقط این سه ذکر شده خب بقیه ولو روایات زیادی هم داشته باشیم قابل قبول نیست یعنی حالت نصوصیت دارد این آیات مبارکاتی که مفترات را در این سه متوقف کرده است و تا کی
حتی یتبین لکم الخیط الابیض من الخیط الاسود من الفجر
قبل از اینکه در این بحث وارد شویم یک جمله خدا رحمتش کند حاج آقا همدانی و دیگران و آقای خمینی که دنبال ایشان رفتند در این مساله میخوایم به آقایان زحمت بدیم در برزخ آقایون می فرمایند که این آقایون چند نفرند میفرمایند که در لیالی مقمره حتی یتبین که نیست قرآن می فرماید حتی یتبین اینها گمان میکنند که حتی یتبین در صورتی که ببینی فجرصادق را حتی تبصر اگر ببینی فجرصادق را در اینجا این سه تا حرام میشه وگرنه میبینی و هنوز ندیده ای طبعا حرام نخواهد شد حلیت این سه تا وقتیست که شما طلوع فجر صادق رو ببینید میگن حتی یتبین یعنی ببینید و لذا زن در لیالی مقمره حتی روایت است ها که فقط لیالی مقمره نیست روایت ابر هم میگه اون روایتی که استناد میکنه ابر هم میگه لیالی مقمره که شب چهاردهم ماه است وهوا بسیار روشنه و در هوای بسیار روشن شب چهاردهم و پانزدهم و قبل و بعدش این تبینی حاصل نخواهد شد چون تبیینی حاصل نخواهد شد پس شما صبر کنید صبر کنید صبر کنید تا تبیین بهروشنی حسابی حاصل گردد مال وقتی که ساعات نبود ما داریم بحث میکنیم تا حالا که ساعت است خب در روایت دارد که اگر ابر بود و نفهمیدیم اگر هوا روشن بود و نفهمیدیم پس صبر کن این معنیش چیه آقایون اولا و ثانیا اولاً
حتی یتبین لکم الخیط الابیض من الخیط الاسود من الفجر
تبینه ابصار نیست تبین یعنی روشن و واضح شدن نه روشن هوایی تا واضح شود برای شما خیلی روشن و واضح شود برای شما خیط ابیض آمده است و خیط اسود دارد می رود یعنی آغاز طلوع فجر صادق برای شما ثابت شود
نه ببینید حتی اگر
ان تبصروا
اگر بود باز معنا می کردیم چرا اگر اینجا
حتی تبصروا
مگه همگان می بینند طلوع فجر رو نوعا نمیتونند ببینند و نمی بینند نوعا نمی بیند و نمی توانند ببینند اعتماد میکنند در بینندگان یا اعتماد می کنند در ساعت بر چه پس
حتی تبصروا هم بود
مطلب همین بود اما قرآن می فرماید که
حتی یتبین لکم الخیط الابیض من الخیط الاسود من الفجر
تبیین این اعم است از دیدن شما دیدن دیگری شهادت دیگری ساعه عرض میشود که اکستروسکوپ چه چه که معلوم شد از نظر شما که در این آن طلوع فجر صادق شده حالا می خوام بدونم در وضعی که ابره اگر ابر بود خیلیم ابر سیاه و سیاه بود همینطور تا غروب ابر بود شما هی بخورید هی باشروهن نکنید هی بخورید بیاشامید این یک مطلب مثل اون پیرزنه که عرض می شود که یک پرده سیاه انداخته توی اتاقش من نخوردم سحری همینطوری هی خورد و خورد و خورد چند ساعت خورد بین این خیلی عجیب است از یک فقیه این حرف بزنه ولو صد میلیون روایت داشته باشید باید تو سر جعالش بزنید این خلاف حس است اگر روایاتی بر خلاف بر خلاف صریح حس بر خلاف صریح عقل برخلاف صریح آنچه که همگان می فهمند گفت این قابل قبول قبول نیستش که روایت پیدا کردید که جریان لیالی مقبره فرمایش میکنید که بله شبهایی که روشن است یا ابر است یا روشن است شما برای اینکه مطمئن شید مقداری صبر کنید حالا اگر انسان خودش ندید دیگری دید مطمئن نشده اگر خودش ندید دیگری هم ندید هوا لیالی مقمره بود یا ابر بود اینجا خورشید هم توقف می فرماید آخه شبی یک دقیقه فرق میکنه دیگه چطور شما میگید بیست دقیقه صبر کن در تلویزیون گفتید در رادیو گفتید در کتاب گفتید در رساله گفتید بیست دقیقه برای چه ما صبر کنیم بیست دقیقه صبر کنید که هوا روشن تر شود طوری که بفهمیم طلوع فجر صادق ه شما چند تناقض فرمودین یک این که آیا وقتی که شب مقمره است خورشید ترمز می کنه به خاطر اون روایت ترمز میکنه وامیسته همینطور وامیسته بعد که بیست دقیقه گذشت اون وقت شروع میکنه به حرکت کردن مطلب اینه به عنوان لیالی مقمره وانگهی چرا شما بین روزه و نماز فرق گذاشته اید گفتی که در همان لحظه که طلوع فجر و شما ندیدید امساک کنید ولی نماز رو بیست دقیقه بعد بخونید چرا بین نماز و روزه شما فرق داشته اید اگر شده است نماز هم میخونیم اگر نشده است خوب بخورید بالاخره این خوردن و آشامیدن با نماز خوندن با هم ملازمت دارد این حرفی است که چرا شما میزنید احتیاط کنید خلاف احتیاط از چرا چون که وقتی که معلوم از امشب در ساعت پنج و دو دقیقه طلوع فجر فرداشب پنج و سه دقیقه س،فرداشب پنج و چهار دقیقه س، بنده امشب پنج و دو دقیقه رو بیست دقیقه هم صبر کنم پنج و بیست و دو دقیقه چرا برای اینکه لیالی مقمره برای اینکه ابر است این حرف یعنی چه که شما میزنید استغفار کنید در برزخ خوبی یه مطلبی است که برای این که در آن زمان هم انسان میتواند بدون ساعت تقدیر کند تقدیر بدون ساعت انسان میتواند تقطیر کند با تقدیر را خودش بابا ببست دقیقه با یک دقیقه فرق نداره یعنی بیست برابر انسان اشتباه میکنه بیست برابر اشتباه و در اون زمان هم تقدیرهای در کار بود تقدیر هایی با نماز خواندن با قران خوندن با چه کردن تقطیر با این تقطیر ها در لیالی مقمره یا در لیالی که ابر هست خوب چهار پنج دقیقه فاصله تا معلوم بشود اون روایت هم اینو میگه میگه چون معلوم نیست لیالی مقمره و لیالی که ابر هست معلوم نیست که طلوع بشر چون معلوم نیست معلوم باشه حالا که معلوم است شما در این زمان فتوا میدین واقعا اگر انسان گیر میکند مثل تیغ که اگه نگی چه حرفی که شما داریم میزنیم چیزهای دیگری که آقایون عنوان مفطر
و تعمد الغی
اینم از اعاجیبه انسان عمدا غی کنه آقایون میگم این مبطله ما دو تا حرف داریم اینکه این اصلاً دلیل نداره شهرت انسان عمدا در نهار صیام قی کند دلیل نداره این شهرت روایت هم داشت تناقض بود ببینین چرا آقایون در نهار صیام خوردن حرامه بیرون دادن حرامه تضاد شد آخه خوردن یعنی تو شکم قرار دادن از تو شکم بیرون دادن هم حرامه چی شد شما باشید اینجا واجب نباشید من واجبه خب چیکار کنم باشم یا نباشم هم باشم هم نباشم آن شما چرا این حرف هایی که تناقض دارد میزنید اصلاً چرا فتوا میدین این گذشته از اشکالات دیگری که در کار است که دلیل قرانی که ندارد معلوم دلیل روایت ثابت ندارد معلوم حتی اگر تواتر روایات بود فرض کنید اگر ارتباط متواتره بود که قیچی کردن در روز رمضان حرام است و مبطل صیامه قی کردن یعنی اینکه در دل است بیرون دادن خوردن یعنی اونی که بیرون است داخل کردن چطور داخل معده کردن مبطل است و هم خارج از معده کردن مبطل است اگر کسی سحر چلو کباب خورده و سیر شده حالا میخواد روزه بگیره این اگر روز چلو کباب بخورد مبطل است چرا کباب که خورده بره پایین تناقض دارید میگید این هم مربوط به قی است که ما اینجا نوشتیم که صفحه دویست و چهل وچهار
و لا دلیل علی انه مفطر
و لا انه محرم حاله الصوم کما وتستعبد حرمته فضلا ان مفطریه انهما او اهداهما لکل اکل و الشرب والقی جمع بین الضدین و ان کان ادخال الطعام فی المعده مفطرا فکیف یکون اخراجه منها مثل
این خیلی عجیبه این اخراجش هم حرامه ادخالش حرامه اخراجش هم حرامه آخه این ادخال و اخراج که هر دو حرام باشه این جمع بین نقیضینه حالا در اکل ببینید در کلام من یه موقع رفته بودم من یه موقعی یک جایی رفته بودم پیش نماز عرض می شود که بعد از نمازش خب اقتدا هم کرده بودن به او بعد معلوم شد که شهود نداره چون ما در عدالت خیلی وسیع هستیم بعد رفت منبر و مجلس خیلی مهم بود البته اون به عنوان تقلید داشت نقل میکرد گفت اگر شما یک نخی را در نهار صیام بکنید دهنتون تر بشه بیارید بیرون دوباره بکنید باطل میشه میگن همشون میگن دیگه بعدا بهش گفتم آقایی حرفی بود که زدی گفت خوب در رساله ست گفتم خب اونام آهوهستند گفت چطور برای اینکه این شرب نیست بدبخت آخه این شربه آقاجون این از چند جهت مخدوشه یک انسان آب دهانی که در دهان دارد قورت بدهد این حرامه مبطله خوب نه آب دهان حالا اگر نخی بکند تو دهنش برای اینکه سوزنی رو چیز کنه و این نخ رو دوباره بکند تو دهنش دوباره این تره رطوبت داره تره این تری و رطوبت بودن این هم مبطل است اولاً این تو گلو نخواهد رفت اینقدر دیگه دهن تره که به اون نمیرسه ثانیا فرض کنید تو گلو بره آخه اینکه شرب نیست بنده خدا این شربه این کجاش شربه قرآن میگه اکل و شرب و لذا ما دخان رو میذاریم کنار دخان دود و مود و این حرف ها اینا مبطل نیست چون نه اکل ست نه شرب است نه جماع نه اینکه بگی جماعه مثلا یا اکل است یا شرب است آقا دخان این نه شرب است نه اکل است نه جماعه یا فرض کنید عرض می شود که کسی یه چند تا ریک خورد بله حرامه بسم الله اما ریک ماکوله مگه ما در کتاب و سنت داریم استفاده بدنی اکل شرب در مورد آمپول هم بحث می کنیم اگر کسی آمپول بزنه این آمپول تقویت بکنه مریضه هر چی حالا اما تقویت میکنه اکله اکل نیست شربه ما اکل و شرب داریم میگیم ما که نمیخوایم بر کرسی عرض می شود تشریع بنشینیم شارع مقدس که میدونست تا قیامت چه خواهد شد گفته اکل و شرب و الا اگر اونی که مبطل است و حرام است در نهار صوم تقویت است میگفت
و ان تقوا ابدانکم
همه رو میگیره میدونی بعدا چه خواهد شد
و ان تقوا ابدانکم
این آمپول مقوی ما مغزی نگفتیم مقوی این آمپول مقوی ما مقوی های دیگری هم غیر از آمپول داریم اگر انسان در نهار صیام ورزش کند ورزش تقویت بدنی هست یا نه نخیر ما راجع به قوی داریم بحث میکنیم نه مغزی اول مقوی بعد مغزی ما یه مقوی داریم یه مغذی ما مغذی رو داریم بحث میکنیم مغذی رو کاری نداریم مغذی رو بعد باهاش بحث می کنیم اگر انسان همینطور تنبل بشینه بخوابه بیشتر تقویت میشه یا ورزش هم بکنه ورزش کشنده نه ورزش کنه ورزش مقوی است یا نه این ورزش مبطله چه فرق می کند تقویت چه بالفعل باشد چه بالشان باشد تقویت ورزش بالفعل است تقویت ورزش بالفعل تر است تا تقویت آمپول آمپول رومیزنن بعد وارد خون که شد چه میکند ولی تقویت ورزش بالفعله همین الان شما در هوای آزاد و بسیار خوب و ورزش کن شروع کنیم چه کنیم این در صورتی که ارزش بیخودی نباشد که انسان اذیت کند ورزش که برای انسان تقویت بدن است تقویت بازوست پس تقویت مبطله دو مغزی کی گفت مغزی مبطله مغزی اعم است از خوردن دیگه هدف ما نمیتونیم تشریع کنیم شارع بلد بود که در آینده چی میخواد بشه میدونست از ما عالم تر بود شارع می دانست در آینده الی یوم القیامه آمپول و مامپول چه و این حرفا خواهد آمد اینو میدونست ولکن فرمود که
و کولوا و اشربوا
اکل است شرب است اگر شما
آمپول عرض میشود که سه دوازده بزنید اگر که معده رو باز کنه توش چند تا قاب چلوکباب کنن این اکله قبول داریم اکله اینوقبول داریم آمپولی که میزنن به معده نمیره به خون میره ببخشید دلیل فقط اکله اکل است و شرب اما اگر شما تو آب خنک باید تو آب یخ برید تشنگی برطرف بشه مبطله
قرآن میگن اکل شرب این نه اکل است نه شرب ما سه حالت داریم یا صدق اکل و شرب میکند یا صدق نمی کند یا مشکوک است چهارم هم داریم اگر صدق اکل و شرب کرد بسم الله
کسی که به جای آب به او این چیز میامیدن این چیه اسمش سرم این واقعا هم اکل است و هم شرب همه میفهمند اما اگر کیی بهش آمپول میزنن آمپول گرسنگی رو کم میکنه این آمپول تقویت می کند این نه اکل است و نه شرب است یا شاکیم در اینکه یا اکل است یا شرب شما صدق کنید صدق عرف اکل و شرب باید بکند پس در آمپول های تقویتی در آمپول های تغذیتی حتی نه اون سرم رو عرض نمیکنم آمپول های تقویتی و آمپول های تغذیتی که صدق اکل و شرب عقل و نمی کند یا شاکیم در این که صدق اکل و شرب می کند در اینجا به چه حساب شما میگید مبطل است میخواد قیاس بفرمایید برای این که بر بدن انسان تقویت شد خب شارع بلدتر از ما بود بلد بود که اونچه که مبطل است عبارت است از چیزی که بدن انسان را تقویت کند یا تغذیه می گفت المقوی المغذی یا المقوی می گفت المغذی رو هم میگرفت و لکن
کولوا و اشربوا حتی یتبن
اکل و شرب را گفت و بالاتر از اینها ببینید عرض کردیم سه بعد می دانیم که اکل و شرب است از دهان باشد از بالا باشه از پایین باشد یا میدانیم اکل و شرب نیست یا شک داریم فقط در اموراتی که می دانیم اکل و شرب است در اون مورد خب طبعا مبطل است شکی نداریم ولو معده رو باز کنند توش غذا بریزن رو معده رو باز کن دوش مقداری آب بریزن چه فرقی میکند کما اینکه در باب عرض می شود که بول قائد همینطوره اگر بول از غیر مجرای معتاد بیاد بول است یا نه خب بله اگر قائد از غیر مجرای معتاد بیاد قائد است یا نه خب بله اگر منی با شهوت از جای دیگه بیاد این منی است یانه خوب بله صدق باید بکنه ولو در زمان قبل نبوده ولی در زمان بعد هست یا در بعضی موارد هست که نه شک داریم می دانیم اکل نیست اکل باید ماکول باشد چیزی که ماکوله اگر کسی فرض کنید چهارتا ریک رو بلعید در حال صیام مبطله آقایون میگن مبطله خب چرا مگه اکله چیزی وارد معده کردن کلا اکل است پس بنابراین آدم مریضه این آدم مریض است ولی مریضی که نیستش که روزه نگیره حالا میخوان یه عملی کنن شکم رو باز می کنند و توی شکم قیچی که میبرد چی فلان فلان میذارن از قضا یکی گفت قیچی تو شکمم موند بعد دوباره عمل کرد این قیچی تو شکم آقا ماند پس این مبطل صومه یا اکله این خورد یا وقتی وارد شکم انسان می کنند و برمی گردد و این خود صدق خوردن نمیکند قیچی خوردن سوزن خوردن سنجاق خوردن آیا خوردن ریک خوردن اینها نه تنها حرام بله حرام بسم الله ولکن این حرام ست که اکل نه بعضی وقتا حکل است حرام خاک خاک خوردن مثلاً زنانی که حامله هستند احیاناً شهوت دارند میل دارند که خاک بخورند و خاک خوردن دوبله حرامه در حال روزه یک جهتش خاک خوردن از خوائصه دوم این است که این خوردن اما هر خوردنی حرام کتک خوردن چطور مثل دیروز که بحث می کردیم مثل دخان کتک خوردن اینطور نیست که حتی چیزی که لفظ خوردن باشه حرامه تا جه رسد اکل نسبت به ماکوله اول یک نفر آدم چند تا ریک را خورد معاذ الله یک پشه را خورد یک بال مگس رو بلعید نسبت به خاک بعضی ها میخورند واقعا ولو حرام سنگ رو هیچکس نمیخوره و ماکول نیست فرقش اینه حداقل شک کنید خوراکی و بالاتر از همه همون مثالی که اول عرض کردم آخه خوردن یه مرتبه میخورد ماکول رو چه حرام حلال یه وقتایی می خورد غیر ماکول را میخورد غیر ماکول را صدق اکل برش حداقل مشکوکه اون اکلی که قرآن میگه کل اکله کتک خوردن و مبطل کتک میخوره دیگه غصه خوردن کتک خوردن ما یک غیر ماکول داریم که اون حرام نمی خورن بیمه به نه حرام خاطرات زن های آبستن که خدا نکنه شما اونطور بشید زنهای آبستن به حساب ویار خاک رو می خورند واقعا مزه می کنند خوردنیست در وقت خاک اما ریک هیچوقت خوردنی نیست نه به عنوان حلال نه به عنوان حرام نه به عنوان اضطرار کسی که گرسنه ست آیا ریک بخوره سیر میشه ولی خاک سیر میکنه ولی ریک هیچ وقت سیر نمی کنه پدر صاحب بچه رو در میاره اینجا هم بلعه هم اکله. خاک در بعضی وقتا هست ولکن ریک خوردن فرض کنید که مگس خوردن معاذ الله ببینید حد اقلش اینه ما ندانیم که آیا لین اکل است یا شرب اکل چند بعد داره اکل ماکول همیشه اکل ماکول احیاناً اکل غیر ماکول که اصلاً هیچ اثری نداره سنگ بره ریک بره تو شکم و نره این نه سیر میکنه نه چیزی این هیچ کاری نمیکنه بلک اذیت میکنه اونم که شما میگید تقویت و اطعام فلان و این حرفها ابن هم هرگز نخواهد بود این مربوط به اینجاست بعد حقنه بالمایعات ما اینجا نوشتیم که
قد تبدات بدلیل و لکن علیل
در بعضی از روایات دارد که آقای بروجردی می گفتند که آمپول هایی که تقویتی است احوط این است که مبطل است ما عرض می کنیم که احوط این است که این فرمایش رو نکنید برای اینکه این اکل نیست دلیل بر مبطل بودن میخوایم ما این آمپول ب دوازده که شما میزنید ب کمپلکس که میزنید تقویت اما این اکل نیست بله اگر شما با سرم مقداری آب داخل شکم کنید آب هم مشروب است هم ماکول عرض کردیم مطلب دیگری است عرض کردیم سه بعده یا میدانیم مشروب ماکوله عرفا یا میدانیم نیست یا شک داریم دراونجایی که فقط میدانیم هست در اونجا مبطله اگر کسی بخار هوا راهی بخوره بخوره بخوره این شرب نیست و حال این که ذرات عرض میشود ما موجود این شرب نیست اما عرفا صدق شرب می کند در چه عرفی عرفی که به غیر وسیله دهان هم آب داخل معده می کند اما آمپول داخل معده نمیشه آمپول داخل خون میشه داخل معده میره بعد داخل خون میره اونی که داخل خون خون میشه آیا اینو میگن که در بیمارستان اینطوری و عرض می شود عرف طبی اینطوریه که ما غذا بهش نمیدیم غذا از طریق آمپول می دهیم اگر غذا از طریق آمپول دادن پس شرب و اکل از طریق عرض می شود که آمپول اما اگر آمپول تقویتی بزنیم که این نه شربه نه اکله
نه تقویتی اکل و شرب اگر صدق اکل و شرب یا در عرف عام بکند یا در عرف خاص
بعضی وقتها تقویت است و مغذی نیست مثل ورزش تقویته ولی مغذی نیست خب تتمه مطلب فردا ان شاءالله
اللهم اشرح صدورنا بالنور علم و الایمان و معارف القرآن العظیم و وفقنا لما تحب و ترضی و جنبنا عما لا تحبه و لا ترضی سلام علیکم
اگر سرقت عکس و شوهر اگر در سال عمر میکند بعضی افراد تقویت از دو مغزی نیست مثل ورزش تقویت از مغزی نیست سلام امیر فهمیدم علمی ولی مال و معارف قرآن عظیم برنامه من و تو بت السا و جنب ناخن سلام علیکم