بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و علی آله الطاهرین
اللهم صلی علی محمد و آل محمد
تتمه از باب شرکت مونده است که عرض میکنیم بعد باب مضاربه، که مضاربه { 00:24}ما عرض کردیم { 00:34} البته اضافه هم داریم کسی با شما شریک میشه شما توجه دارید که دو شرط و شریک هست از نظر عقلائی و شرعی، شرط اول این است که شریک شما معمول باشه امین باشه معاملات بی خودی نکنه تحقیر نکنه نخوره از بین نبره. شرط دوم کاردانیه اگر یک ادمی نماز شب خون، قائم الیل، صائم النهار و چه و چه و چه اما عقلش نمیرسه به معامله توی یک شرایطی قرار میزاره معامله، نمیشه که دو شرط هست، یک شرط محافظت بر مال الشرکه و اعمالی که در 01:28} انجام میشه این شرط رو بناست به یک معنا و شریط زیربنا این است که عُرضه داشته باشه و عرضه رو به خرج بده پس چند شرط شد، یک اعلیت شرکت کردن با شما در این معامله باشه، دو امین باشه معنیه امین چیه؟ معنی امین چند جهته یک جهتش اینه که این اعلیت رو مصرف کنه و بی عرضگی نکنه این چون بی عرضگی کردن { 01:58}است. دو، خیانت نکنه پس اینجا سه بعد است که این سه بعد باید در باب شریک گرفتن از نظر شرعی درست باشه والا اگر کسی را شما شریک میکنی در تجارت کارتون که امین نیست خود این کار حرام است. چطور { 02:25}حق نداری صفیح سبک مغز که سبک مغزی دارد در امور اقتصادی مال خودتون رو بدین حتی مال خودش هم حق نداره دست خودش باشه اینطوره دیگه حالا ما دو تا صفیح داریم یک صفیح که اتوماتیکی صفیحه رسائی نداره، یکی نه عقلش میرسه ولی شیطنت میکنه، خیانت میکنه حق صفیح و این اصفحه. حالا شما که میخواهید یک نفر شریک رو در یک کار تجارتی کار که میخوای سود ببری و بهتر و درست سود ببری باید این شریک شما امین باشد کاردان باشد، کاردانی را مصرف کند، اونجور که امکان یک نفر هست این رو انجام بده اگر اینها شد، بعدا اگه ضرری شد منفعت کم شد ایشون امین است خائن که نیست ما ما قبلا { 03:29}امینه خائن که نیست حتی اگر اون مقدار سرمایه ای که نزد این شریک است در معامله ای با شرایط ثلاثه این از بین رفت شما حق نداری بگی که جُورش رو بده نخیر چرا؟ چون امینه.
کسی سوال میپرسد و صدا ضعیف است
شما ظاهرا باید معلوم باشه که امینه چون ما که علم غیب نداریم، ظاهرا ادمی رو باید باهاش شرکت کنید که از نظر مقدمات ظاهری امین بدانید علم غیب که نیستش که، که اگر خائن دراومد همونجا معدم شود حتی اگر خائن دراومد شما نمیتونی استمرار بدی شرکت خودتون رو با اون چرا؟ برای اینکه { 04:17}چه کلا من مالم رو به ادم صفیح بدم که صفیحه اقتصادیه قصوریست و چه صفیح خیانتی فطر امانت چه بخشی از مال دست اوست بخشی دست من، چه شرکت { 04:40}من اگر خودم ….. ادم صحیفی باشم خودم حق ندارم شریک کسی بشم دو تا صفیح شریک شدن غلطه یک صفیح یک عاقل غلطه یک خائت یک امین غلطه باید دو نفر امین باشند و طبق شرایط قابلیت و قائلیت شرکت با حفظ امانت این کار رو انجام بدن بنابراین ایشون که میگن { 05:08}هر شریکی نه، اون شریکی که ….. محرز شده باشد …. این { 05:30}نباید داشته باشه …. درسته …. هم درسته …. ولی دو قصور داریم یک قصور تقصیری داریم یک قصور غیر تقصیری در این سه شرط که عرض کردم یکیش قصور تقصیریه ادمی که نمیتواند در چنین تجارتی با شما شرکت کند خود را توانا نشان میدهد، امینم هستش هااااا خود را توانا نشان میدهد و در این تجارت شرکت میکند این مقصره این قاصر نیست این مقصره مثل ادمی که قرض میکنه نیت داره که بپردازه اما وضعش جوری نیست که بپردازه، این قرض کردنش حرامه { 06:12}در ….. یکی اینکه حالا شرط سوم کاری نکرده …. من در صورتی حق دارم از شما مالی قرض بگیرم که نیت پرداخت داشته باشم کافیه؟ اقایون همین رو میگن اما دوم هم همین رو میگه توان پرداخت نداشته باشد اگر نیت پرداخت باشد توان پرداخت نه، نه اگر توان پرداخت باشد نیت نه، نه اگر هر دو هم نه، که نه تر فقط مرحله ی { 06:40}هم نیت پرداخت و هم توان پرداخت، توان پرداخت علم غیب داره نه اقا؟ من ماهی 10 هزارتومن دارم ماهی 1000 تومنش رو میتونم بدم اگرم منو بیرون کردن که نمیدونستم در اینجا همینجوریه در مورد شریک این شرایط هست که هر دو شریک باید این شرایط رو در نظر بگیرن { 07:03}ما این حرف رو قبول نکردیم قبلا در باب بیع و اجاره اینجا هم قبول نمیکنیم بعدا حاشیه خواهم داد به حرف خودم در اینجا که ما هم بیع کالی به کالی داریم هم اجاره کالی به کالی داریم هم مضاربه کالی به کالی داریم هم شرکت کالی به کالی، در شرکت کالی به کالی من با شما قرارداد میکنم که در این مال و عمل هر دو شریک باشیم کِی مال رد و بدل میشه و مشروع میشه؟ یک ماه بعد ولی از حالا قرارداد میبندیم { 07:38}کمرش تیر خورد حالا بره بگیره ….. مگه حالا قرارداد نکردی منتها یا دو مورد قرارداد هر دو موجوده یا یکیش موجوده اگر هر دو موجود هست نقد هست اگر یکیش موجود هست یا نسیه هست اگر پول متاخر هست یا اینکه سلف هست اگر عین متاخره یا نه پول و نه عین نه مورد اجاره نه عین نه مورد شرکت نه { 08:08}شرکت نه عین مورد بیع نه …. اقا از حالا ما قرارداد میکنیم شما که از یک ماه دیگه با من شریکی با 08:19}نه هااااا که اگر شما شرکت من رو رها کنی با ….. نمیشه ………. لازمه است ما در دو بعد عرض میکنیم ….. لازمه است بعد اول که خود اقایون قبول دارن میفرمایند شرکت از عقود لازمه نیست؟ ما میگیم هست. بله عقودی که به طبعیت الحال لازم نیست بسم الله مثل وکاله ولیکن عقودی که به طبیعت الحال لازمه بنده با شما روی حساب شما با من یک ساله شرکت { 08:54}این اول ثانیا در نسیه متلقش، نسیه متلق یعنی بنده که با شما شرکت میکنم نه مضاربه چون مضاربه بعد سوم شرکت است بعد اول و دوم بنده که با شما شرکت میکنم یعنی مالی از من و مالی از شما در دست من و در دست شما که روش کار میکنیم و کار و مال هر دو شرکت است یکی از ابعاد چندگانه شرکته در اینجا همش نسیه بشه 1 ماه بعد چه اشکالی داره؟ ما چه نثری داریم که این رو برطرف کنیم؟ف غرر است؟ نه ما حواسمون رو جمع میکنیم که غرر هم در کار نباشه. اینجا ایشون میفرمایند 09:38}اینکه نسیه است هر دو کالی به کالی شرکت کالی به کالی ….. ما حرف ایشون رو نقل کردیم نفی ای هم نکردیم حالا نفی میکنیم میگیم نخیر کالی به کالی نشده { 10:00}میگیم چرا شرکت باطل میشد به مرگ در بیع که باطل نمیشه در اجاره هم که باطل نمیشه در شرکت چرا باطل شه؟ اگربنده با شما 1 سالی شرکت کردیم که من خودم با مال حالا عرض شود که مال رو { 10:18}حساب میکنیم مال من و مال شما دست ادم سوم ….. یک میلیون از من یک میلیون از شما شرکت در مال بدیم به شخص سوم و با شخص سوم دوتایی مضاربه میکنیم ولی من با شما شرکت دارم ما دوتایی با دیگری مضاربه است چون عمل از اوست و مال از من ولی من با شما شرکت میکنم من که با شما شرکت میکنم 1 ساله اگر من بمیرم یا باشم شما بمیری یا باشی هر دو بمیرم چرا شرکت از مال از بین بره؟ ماترک میشه دیگه ماترکش چیه همونطوری که در ماترک حقوق است امال هست و چه است و چه هست در اینجا هم از چیزهایی که من با مرگم گذاشتم و رفتم شرکت 1 میلیون مال من و شرکت 1 میلیون مال شما این شرکت دست عامل میمونه تا مادامی که این عامل کار میکند مضاربه بین عامل و دو صاحب مال و شرکت بین دو صاحب مال چرا با موت از بین بره؟ و چرا با { 11:20}از بین بره.
کسی سوال میپرسد و صدا ضعیف است
اون رو استثنا میکنیم الا، این الاست که اشاره فرمودید پس در اصل مطلبی نیست الا اینکه بنده با شما شرکت میکنم 1 ساله به شرکت اینکه هر دو زنده باشیم در اجاره هم همینطوریه ما اصل رو داریم عرض میکنیم بنده با شما شرکت میکنم به شرط اینکه من زنده باشم.
کسی سوال میپرسد و صدا ضعیف است
این همون شرطه دیگه قیده یعنی من با شما شریکم و من قراره با شما کار کنم نه اولادم من اما نه اگر بگیم که عمل و مال مشترک میشود مال حالا یا بعد از مرگ عمل حالا و بعد ورثه ی من منتها زمان باید معین بشه اگر زمان معین نباشه این { 12:16} جهالت هست و غرره ولی ما اینجا عرض میکنیم که ….. حرف ایشون رو داریم بیان میکنیم … این حرف شد ولاکن …. باید قید بشه …. هیچ منافات ندارد …… این یک { 13:04}من با پسرام تا 10 سال من حالا و بعد از مرگ من پسرام تا 10 سال شریکیم. بله اگر پسر من بعدا قبول نکرد مسئله ی دیگری شد اما اگر قبول کردن استمرار این شرکت شما نمیتونید بهم بزنید چون بنده مردم یا اگر من و شما دو شریک هر دو مردیم پسران من و اولاد شما بر مبنای همین شرکت لازمه تا اون عمل محدود و اون وقت معین باقی ان اگر زیر بار نرن چون من مالک پسرم نیستم که بنده چه وصیت کنم چه امر کنم چه هر چه بنده مالک اولاد خودم نیستم که حتما اون پینه دوزی که ما بودیم اون هم باشه شاید اون دوست داشت پزشک بشه مثلا این که دلیل نمیشه ولی ما در اصل داریم بحث میکنیم که اصل عقد شرکت که عقد لازم است و بین طرفین شد نه با موت شون نه با جنون شون نه با صفح شون نه مفح شون با هیچی از بین نمیره مگر اینکه بعد از موت اینها قبول نکنند { 14:35}
کسی سوال میپرسد و صدا ضعیف است
نه استمرار شرکت. نشد یک مرتبه میگیم طرف دوباره شرکت ایجاد کنه { 14:49}این رو ما میگیم استمراره
کسی سوال میپرسد و صدا ضعیف است
استمراره. از اول چی بوده بله از اول اینطور بوده بنده با شما شریک 50 ساله 10 ساله هر چی با این قید که اگر من هم مردم این فرزندان هم که میدونید اینها هم شریک باشند اگر قبول کرد؟
کسی سوال میپرسد و صدا ضعیف است
اخه ظاهر مطلب چیه اگه ظاهر داشته باشه چی اگر من با شما شرکت میکنم ظاهرش که هر دوست
کسی سوال میپرسد و صدا ضعیف است
اگر من به طور مطلق باشه و زبون دار نباشه و نه اثبات کند و نه { 15:50}و نه نفی کند مقتضاش چیه ما در اصل مطلب داریم بحث میکنیم ایشون میفرمایند اصل مطلب اینه که …… شرکت از بین میره میگیم نخیر اصل شرکت با موت از بین نمیره الا در دو بعد. یک مطلق منصرف به حال حیات طبیعی باشه دو در این صورت اینه که قید کند، قید کند که شرکت ما فقط مال من و شما فقط در حال عقد نه موت نه جنون نه صفح و نه چه ما در اصل داریم بحث میکنیم.
کسی سوال میپرسد و صدا ضعیف است
موارد فرق میکنه . پس دو تا مطلبه مال من مطلق یعنی { 16:38}مال منه ولی کاره من کار من که مطلق نیست کاره من کار منه پس باید قید کنه اگر گفته بود من با شما شرکت داریم و ورثه مون و در مال قید ندارن مال خودش مطلقه چون مال من بعد از منم مال منه فرقی نداره پس این برای چه فهمیده میشه و اصل مطلب این است که اصل شرکت باطل نمیشود با موت میدونین چرا میگم باطل نمیشه چون میگن جائر یک علت جائزه 17:10}شهرتی است بین اقایون فقها که میگن جائزه ….. { 17:20}این عبارت ماله من چون فهمیدم این عبارت مال خودمه میدونم … چون … دو پرانتز رو بردارید … اینو بارها به طور استخراجی عرض کردیم حضور برادرها حالا در باب مضاربه که خیلی بحث است این روزا باید چه کرد. در باب مضاربه عمل از یکی و مال از دیگری زیرا اگر هم عمل و هم مال از هر دو طرف باشه اینو اصطلاحا شرکت میدونن اگر که فرض کنید من عمل و مال و شما فقط عمل من عمل و مال و شما فقط مال بازم شرکته. منهای این مرحله که داریم بحث میکنیم اینکه عمل فقط از شما مال فقط از من در اینجا اسمش مضاربه مطلق است. اما اگر چه مخلوط شد مال و عمل از هر دو مال از یکی عمل و مال از دیگری تمام این موارد این شرکت است اما مضاربه میگه فقط مال از یکی باشد و عمل از دیگری باشد البته سومی هم داره سومی نظر ما نظر رو هم جزو عمل بیاریم غیر از مال انچه هست در این مضاربه غیر از این 1 میلیون مالی که به شما دادم نه هر چه است از شماست چه عمل است فکر است مهندسی هندسه است و چه و چه هر چه روی این مال کار میشود چه کار فکری و چه کار عملی از شماست این در اصطلاح فقهی ما مضاربه است
کسی سوال میپرسد و صدا ضعیف است
نه نظر مثلا فکر کنین این ماله خوبه بده چنین نیست و چنان نیست یا فرض کنید من یک پولی به یک نفر دادم که بره ساختمون درست کنه پول از منه و کار ساختمان از اون یعنی کار ساختمان کار مهندس و معماره. منهای مال هر کاری برای استفاده کردن در محور این مال هست از طرف مقابل است یا از چند طرف مقابل چون مضاربه داریم که بین دو نفر باشه یا بین پنج نفر باشه یا شش نفر باشه بیشتر باشه یا کمتر باشه. مال لازم نیست که از چند طرف مال نه خیر مال فقط از عمل از شما چند نفر عمل از یک نفر مال از چند نفر چند نفر پول میدن عمل از شما یک نفر پول میده عمل از چندنفر یک نفر پول میده عمل از یک نفر در تمام موارد مضاربه است همه ی این موارد مضاربه بوده و شرکتی در اصطلاح نخواهد بود. خب در اینجا ما چندتا حساب باید بکنیم یک حساب این هست که به چه حساب مالی که زبان دار نیست کارگر نیست کار نمیکند در مورد { 20:48}اگر انسان استفاده کنه رباست اما در باب مضاربه ربا نیست این یک بحث با اینکه این بحث رو قبلا کردیم ولی شاید لازم باشه اشاره کنیم. مطلب دیگر ایا ارزش این مالی که مورد عمل قرارمیگیرد بیشتر است یا ارزش عملی که روی این مال قرارمیگیرد بیشتر است. سوم اصولا مال چه مالیست که مورد مضاربه قرارمیگیره این سوم رو مقدم میداریم و بعد بقیه بحث ها رو انجام میدیم. این مالی به بنده به شما میدم برای مضاربه باید مال حلال باشه مورد حق دیگری نباشه این مال برای شخص من باشه چنانچه که عمل هم عمل شماست. همانطور که عمل، عمل شماست یا { 21:34}مال هم باید مال من باشد یا مورد اجازه ی صاحب مال باشد. حالا این مالی که من به شما میدم این مال تبلور عمل هست یا نه؟ بله در تراجع داریم بحث میکنیم ایا این مال که روش عمل میشود بیشتر سود میگیرد یا عملی که روی مال میشود بیشتر سود میگیرد من صاحب 1 میلیونم و شما صاحب این 1 میلیونی هستی که به کار میبری و شب و روز داری کار میکنی. ایا درصد بهره حالا اینجا که بهره نیست ضرر هم نیست نفع هم نیست یا ضرر هست مطلب دیگریست ما در ضلع اول داریم بحث میکنیم که مراد هم ضلع اوله مراد از مضاربه ضلع اوله که بهره هایی که از این مال شما در تجارت و زراعت و چه بردید این رو درصد تقسیم کنید فلان مقدار برای من فلان مقدار برای تو. ایا این درصدهایی که معمول هست در مضاربه ها عادلانه هست درسته که درصد بیشتر مال صاحب مال باشد و درصد کمتر مال صاحب عمل باشد.
کسی سوال میپرسد و صدا ضعیف است
نه قاطی نکنین مال برای منه عمل هم ماله شماست این رو داریم بحث میکنیم. میخواهیم ببینم که این 1 میلیون تومن من که دست شما داده شد و شما 10 هزارتومن استفاده کردی ایا این 10 هزارتومن بیشتر این منفعت مال من هست که صاحب مالم یا مال اوست که صاحبه عمله. اینجا دو حساب داریم. حساب اول ایا به وجح مطلق ارزش مزد اول بیشتر است یا ارزش روی مال کار کردن بیشتره ارزش عمل در چند بعد بیشتره چرا؟ برای اینکه عمل اگر مال هم نباشد استفاده داره اگر با تاکسی نباشه با گاری میبرم خودم میبرم مثلا عمل میشود بدون مال ولیکن مال بدون عمل زیاد نمیشه با اینکه دزد هم ممکنه ببره پس این یک رجحان عامل در بعد اول حق بیشتری دارد چون عمل بدون مال استفاده دارد ولی کم ولیکن مال بدون عمل هیچ استفاده ای نداره.
کسی سوال میپرسد و صدا ضعیف است
در بحث مضاربه بنده یک ادمی هستم که میتوانم خودم { 24:34}حمالی کنم میتونم با تاکسی و باربر ببرم ما در اینجا داریم بحث میکنیم
کسی سوال میپرسد و صدا ضعیف است
اخه اون یک مضاربه است این یک نوع دیگه است ما در مورد این نوع دیگر داریم بحث میکنیم. در این نوعی که شما دارید میگید کمتر میشه قبول دارم ولی این سه بعدی که ما داریم بحث میکنیم این چند بعدی که ترجیح دارد برای عمل این در اونجائیست که عمل بدون مال فایده دارد ولی کم اینجا رو داریم بحث میکنیم. اونجا رو هم عرض میکنیم اونجا البته کمتره حالا چرا کمتره یعنی درصد شخص عامل در هر صورت بیشتر طبق قاعده هااااا این بخش اول رو دارم عرض میکنم بعد بخش دوم. بخش اول اینه که عمل در چند بعد ارزش و دستمزد و بهره و درصدش بیشتره، یک، عمل بدون مال این بهره دارد مال بدون عمل بهره ندارد مگه در باب ربا که قبول نداریم. دو، عمل زنده است مال عمل مرده است یعنی کار کردی زراعت کردی فلان کردی همه شده مال، مال الان جامد شد عمل حرکت بود اون حرکت نتیجه داد روی این مال عمل مرده است عمل زنده که نیست مگر شما روش کار کنی و ازش استفاده کنی ایا عمل زنده ارزش بیشتر دارد مال زنده ارزش بیشتر دارد یا مال مرده. ایا این عمل که عمل شماست بیشتر ارزش دارد یا مال که عمل مرده منه عمل شما عمل زنده است اره حرکت خودتون زنده اید ولیکن عمل من که به چهره ی مال امده است این عمل مرده است، مال عمل مرده است عمل متحرک نیست. سوم کسی که مالی را میدهد به کسی کار کند { 26:40}نداره نوعا اینطوره دیگه …. داره اما کسی که مجبور است مالی رو بگیره و کار کنه یعنی اگر مال از شما نگیرد دیگه نمیتونه زندگیش رو بگردونه پس { 26:54}ایا شخص دهنده ی مال که روش کار کنه نوعا عرض میکنم هااااا شما همه ی افراد رو نگین شخصی که مالی به شما میدهد که روی این مال کار کنید بهش چیزی بدید این احوج هست یا اون کسی که مجبور است مالی را از شما بگیرد و روش کار کند صاحب عمل احوج هست. پس شما حاجت تون کمتر یک، عمل تون مرده است به صورت مال امده دو، سه، از مال بدون عمل استفاده نمیشه ولیکن این سه رجحان از برای سه عامل هست این بعد اول بود. البته در اونجاهایی که بدون مال هیچ عملی نمیشه ما بحث نداریم. در اونجایی که بدون مال هیچ عملی نمیشه یکی { 27:34}دو تا می مونه اون دوتایی که میمونه عمل زنده است مال مرده صاحب عمل احوج هست صاحب مال نه این دو تا که هست بالاخره رجحان دارد یا رجحان دو سوم یا یک سوم.
کسی سوال میپرسد و صدا ضعیف است
نشد ببیند ما در اصل مطلب کسی که مضاربه میکند مجموع مضاربه هست کسی هست که نیمتواند یا نمیخواهد
کسی سوال میپرسد و صدا ضعیف است
اخه این بعد دوم این رو تفسیر میکنه. در بعد دوم مال برای من عمل برای شما ولی عمل شما ارزشش خیلی کمتر از مال منه اینجا باید چیکار کنیم؟ اگر چنانچه مال من ارزش کارکرد روی این مال از عمل شما بیشتر است پس درصد من بیشتر هست.
کسی سوال میپرسد و صدا ضعیف است
نخیر مثلا مال من 100 هزارتومنه شما به اندازه ی 1 میلیون سرمایه روی این مال کار میکنید چی شد؟ ارزشش به عکس شد این شخص کارکُن ارزش کارش بیشتره. برابر، اگر اون مقدار مالی که من دادم ارزش کارکرد این مال برابر است با ارزش عمل شما پس درصد چجوره؟ به حساب چی به حساب عدالت یعنی چی؟ در بعد ربا عرض نمیکنم هااااا ربا رو منها کنید در بعد کارکرد اگر چنانچه شخص عامل به قدری دقیق کاربر هست به قدری چه هست که این از 100 هزار تومن مثل 1 میلیون تومن درامد میکنه اما خود این ادم نمیتونست ایا در اینجا ارزش کار عامل بیشتر هست؟ بله خب 10 برابر این با 100 هزارتومن 1 میلیون تومن کار کرده در اینجا پس ارزش عامل بیشتره اما اگر شما 1 میلیون دادید و این ادم به اندازه ی 100 هزارتومن کار میکنه این به عکس شد. 1 میلیون دادی خائن هم نیست هااااااااا کسی هم نبود غیر از این جوری هم نبود که سفاحت باشه نه یک ادمی بود که اینطوریه ولی این ادم با 1 میلیون جنس که اگر کسی دیگری بود میشد اینقدر استفاده کنه این ادم کمتر تقصیر هم نداره اگر از 1 میلیون شما مثل 100 هزارتومن کار میکند در اینجا ارزش مال شما بیشتر است و ارزش عمل او کمتر هست پس کلا به حسابه اون سه بعد اول با این سه بعد دوم رو با هم مخلوط کنید جریان این میشه اینطور نیست که ما یرخی حساب کنیم این پول رو ما دادیم به فلانی تاکسی خریده بعد با این تاکسی کار کنه این ادم شب و روز کار میکنه پدر صاحب بچه در میاد حالا خرج هم من کاملا اداره بشه ولی اون گرسنگی بکشه چرا برای اینکه درصد مختصری رو میگیره مطلبی نیست گاهی این ور گاهی اون ور و گاه با هم برابر خواهند بود مثل الاکلنگ. این بخش اول بحث مضاربه. بخش دوم بحث مضاربه این هست که در باب مضاربه چرا انسان مضاربه میکنه؟ برای استفاده چرا طرف کار میکنه؟ برای استفاده هر دو برای استفاده. هم منی که پول میدهم به شما بیخود پول نمیدم که من وقتی پول بدم بعد ببینم استفاده نیست چرا مضاربه کنم بهت قرض میدم این پولی که من به شما میدهم برای اینه که کارکنی روش و شما هم کار کنی روی این پول اما اگر بنده 1 میلیون به شما میدهم به عنوان مضاربه اما کار نمیکنید روش { 31:34}من مقصر نیستم مضاربه بهم خورد چون اصل متن مضاربه اینه که بنده پول به شما ندهم و با شما قرارداد ببندم شما هرچی کار کردی درصدی مال من درصد چی؟! اصل متن و محور و بنیه اصلی مضاربه این هست که این پول را میدهم کار مرده ایست که با کار زنده شده شما منظوت شود این دو کار یک کار زنده مال شما و یک کار مرده برای من با هم مخطوط اند { 32:00}که اگر شما کار نکنید مضاربه باطل اگر من مال ندهم مضاربه باطل اگر شما کم کار کنین برخلاف قرار خلاف امانت اگر من کم پول بدهم خلاف مضاربه است. پس بعضی ها مضاربه میکنن میگن بله ما پول دادیم به فلانی به عنوان مضاربه اقا میخوام خونه اجاره کنم بشینم توش یا میخواد بخوره نون بگیره گوشت بخره بخوره این مضاربه نیستش که این ضربه این مضاربه نیست مضاربه این شرط درش هست که { 32:30} اقایون نفرمودند ولی ما باید بگیم که این شرط هست که انتفاع طرفینی از کار طرفینی یک کار زنده هست که کار شماست یک کار مرده هست که ماله من این مال رو به کار گرفته اگر این مال رو به کار نگرفت و توی صندوقش گذاشت و یک سال گذشت بعدا من حق دارم ازش فایده بگیرم خب نه اون حق داره این کار رو بکنه خب نه این عمل باطل بوده و حرام بوده ایشون غاصب بوده این ادم غاصب بوده که 1 میلیون تومن منو گرفته و من منعفت ازش نمیتونم بگیرم درصد مضاربه هم نمیتونم بگیرم چون کار نکرده مقصر است 33:13}حبس کرده یک جایی من نمیتونم دنبال کار برم البته اون مطلب دیگریه. این مرحله ی دوم. مرحله ی سوم این هست که در باب مضاربه اونی که اشاره کردیم قصد از این مضاربه این هست که دهنده ی پول درصد میبرد و کننده ی کار هم درصد میبره هرچه بیشتر و مناسب تر بهتر پس این محور اوله محور دوم ناخوداگاه هست محور سوم ناخوداگاه هست اگر خوداگاه و خود خواسته باشد که بهره ای شد این بهره بَینَهُما تقسیم میشود به حساب عدل، هرکس ارزش کارش اگر صاحب پول، پولش صاحب عمل، عملش اما دوم و سوم هم داره. دوم، روی این پول کار کرد کرد کرد نه فایده کرد و نه ضرر کرد چی هست اینجا، درصد داره؟ معلومه دیگه اون شخصی که پول داده درصد موقعی دارد که بهره داشته باشه بهره نبوده تقصیر هم نبوده بی عرضگی هم نبوده اگر تقصیر بی عرضگی و خیانت بود که از اول باطل بود لازم نبود این کار رو بکنی اگر هم بعد معلوم میشد که باطل میشد ولی ادم اینجا تقصیر نکرده و زرنگ هم بوده ولی این ور اون ور دنیا رو به هم زد ولی هیچ فایده ای نکرد فقط پول خودش رو سفت گرفت که ضرر نکنه اینجا دو مطلبه. یک، ایا شخص دهنده ی پول میتونه چیزی بگیره؟ چرا چیزی بگیره از چی بگیره اگه بدهکار نباشه طلبکار نیست اون بدبخت کار کرده این ادمی که پول داره کار نکرده که یعنی نه نفع کرده و نه ضرر کرده در جا زده ولی اون شاخص دیگه کار کرده بدبخت پس اینجا اینطوریه که یک، شخص دهنده ی پول حق نداره چیزی بگیره چون اون پولی که قرار بود بگیره درصد منافع بود کسی که نه نفع کرده و نه ضرر دیگه درصد نداره اما نسبت به عامل، عامل میگه اقا من کلی کار کردم تقصیر هم نکردم عرضه هم داشتم این کار من که مسلمانم ارزش داره یا نه بده { 35:34}مطلب اینجاست … کسی بیاد اینطور بگه که این کار مسلم هست و با اجازه بود شرکت کردم دیگه شرکت کردم با اجازه بوده با قرارداد بوده روی اجازه و قرارداد پدر صاحب بچه در اومده کار کرده نه فایده و نه ضرر پس یک چیزی بهش بده این حرف درسته ظاهری اینه ولی این جواب داره 36:00}شرکت کرده اند بر مبنای اینکه اگر نفعی شد درصد بده خب وقتی نشد …… بسم الله ….. ولیکن ایا در این مضاربه این قرار دوم هم بود؟ چون قرارد اول این بود که در نفعش درصد بشه ایا قرار دوم هم بود که اگر نفعی نشد بنده مزد کار شما رو بدم؟ خب نبود پس بنابراین نه شخص دهنده ی پول اینجا چیزی خواهد داشت و نه شخص کننده ی کار. در شخص دهنده ی پول به سرعت رد میشیم چون این پول { 36:40}اضافه از درامد …… اما در دومیش یک خورده توقف میکنیم این شخص مسلمان هست کار کرده با اجازه کار کرده نه ضرر کرده و نه نفع کرده پدر صاحب بچه در اومده یک لقمه هم نون زن و بچه در نیومده پس بهش بده چرا بهش بدیم؟ برای اینکه قرارداد ما از درامد بود. اینم دستور که نه نفع باشه و نه ضرر. سوم، ضرر، ضرر چجور، ضرر به این معنا که خرج کرده کار کرده چه کرده و چه کرده اصلا اصل سرمایه از بین رفت مقداریش از بین یا همش از بین رفت بدون خیانت بدون تقصیر از بین رفت از جیب کی میره اقایون مضاربین میگن از جیب شخص عامل نخیر اینطور نیست برای اینکه این محسن است این امینه { 37:34}در باب امانت چه عرض کردیم این شخص امینه این مالی که شما دستور دادید امانت است نزد اون به این امانت خیانت نکرد تقصیر هم نکرد و چه هم نکرد حالا ضرر شد و از بین رفت بمب از عراق امد زد همه ی پول ها رو از بین برد اتیش زد. در اینجا از جیب جناب صاحب مال رفته از جیب صاحب عمل هم رفته از جیب جناب صاحب عمل رفته دویده دویده دویده هیچ فایده ای هم نکرده از جیب صاحب مال هم رفته ندویده ندویده ندویده مالی از بین رفته. حالا کاری به زیاد یا کم نداریم ولی بالاخره بر مبنای قرارداد مضاربه ای اولا و بر مبنای ما عَلَى الْمُحْسِنِینَ مِنْ سَبِیلٍ در بعد سوم سنار حق ندارد شخص صاحب مال از شخص عامل بگیره. مرحله ی سوم این هست که این درصد چجور باید باشه که بعدا بهتون خواهم گفت.
وسلام علیکم