جلسه هفتصد و پنجاه و سوم درس خارج فقه

منزلت قرآن

762

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین

و صل الله علی محمد و علی آله الطاهرین

اسلام را ما مسلمونها علمای اسلامی قران به قدری لجنزار کرده این که لجنزارتر دو سالوس به هم دست دادند و قران را از محوریت اسلامی از حوزه های اسلامی اولا و از امت اسلام دور کردند سالوس اول سالوس الحاد و شرک و کفر کتابی است سالوس الحاد و شرک و کفر کتابی در کفر مجموع ظاهری و باطنی اش بر مبنای عنادی که با اسلام داشت به جهات گوناگون فعالیت های مختلفی تا اونجا که می توانست کرد تا قران را از حوزه های اسلام و از امت اسلام دور کند ولذا به عنوان روایت قال الصادق قال الباقر قال رسول الله قال رضا قال کاظم علیهم السلام افکار … را از طرفی و افکار شرکی را از طرفی و افکار کفر کتابی را از طرف دیگر وارد اسلام کردند جوری که حتی بر نصوص و ظواهر مستقر قران تقدم یافت سالوس کفر در وجهه دوم که وجهه درونی باشد که ملحد به عنوان مسلمان مشرک در چهره اسلام یهودی و نصرانی در چهره اسلام که در درون بقا در کفر و در برون و در ظاهر مسلمان تر از مسلمانها در جماعت و کمتر از دیگر در دادن زکات مقدم تر از دیگران به این عنوان با درون کفر و برون اسلام و زهر های مسموم کننده خود را بر پیکر مقدس اسلام ریختند بنابراین سالوس اول که اغازگر صدمه بر پیکر مقدس اسلام بود سالوس الحاد و شرک و کفر کتابی بود بر مبنای عناد و چرا چند دلیل یکی اینکه مشرکین و ملحدین و لای…اهل کتاب دیدند وضع افکار خودشون دگرگون است اعمالشون افکارشون علومشون نظراتشون نابه سامان است وقتی قران نازل شد با استما به قران و تفکر احیانی در قران دانستند که قران تمام نا به سامانی ها را از بین می برد و سامان مطلق و وسیع به گروندگاه خود خواهد داد ولکن چون بر سنت دیرینه کفر الحادی و شرک و کفر کتابی خود می خواهند باقی بمانند به نظر افکندن که با این سه نظر اسلام را دگرگون کنند در این سه نظر اخباری و روایاتی را بر ضد نص قران و بر ضد ظاهر قران جعل کردند که یا مسلمان را به کلی کافر کنند یا مسلمان را یهود و نصرانی کنند یا مسلمان را در اسلام مردد کنند اگر مسلمان با نظر عمیق انسانی و بالاتر با نظر قوی به اسلامی به این روایات نظر کند تناقضات و تضاداتی و تفاوتاتی و خلاف کل مواضین خواهد دید که نظیرش در خلافات اسرائیلی در خرافات وطنی و در خرافات کنسی و مسیحی وجود دارد اینها خواستند اسلامی که اصل اصیلش و بنیان رفیع اش قران است لفظش و صداش در میان مسلمونها باشد اما معناش نباشد اینها بر حسب اونچه خداوند اراده فرموده است و بر مبنای تصدیق ایاتی از قران شریف قدرت بر تحریف کتاب نداشتند نه از نظر برونی کفر نه از نظر درونی نفاق و نه از نظر درونی جهل و تجاهل و خود خواهی بعضی از مسلمونها خداوند بر مبنای استمرار دادن حجت بالغه  و حکمت بالغه خودش دین اخرین را بر محور قران غیر محرف که مصون از هرگونه تحریف باشد حفظ کرده ولذا اینها توان تحریف لفظی قران را حتی نسخه ای را جابه جا کردن لفظی را کلمه ای را حرفی را آیه ای را سوره ای را حتی در جابه جا کردن که معنا را هم عوض نکند نداشتند ولذا مصمم شد سالوس کفر بادکنک سالوس اسلام سالوس کفر که الحاد باشد و شرک باشد و کفر کتابی چه در برونش تظاهر به کفر و چه در درونش حالت نفاق که مسلمون شد منافق بود و همچنین خود مسلمون ها خود مسلمونها البته کفار در بعد عناد سالوس کفر در بعد عناد با اسلام و اینکه مسلمانها نیز مانند کفار دگرگون شوند بر عقاید و اخلاق و اعمال و افکار خودشون در بعد عناد ولکن مسلمونها در سه بعد دیگر مسلمون که عناد ندارد مسلمون که منافق نیست ولو درصد اسلامش قوی نباشد و ضعیف باشد عناد ندارد کفار وادار کردند که مسلمونها یک بر مبنای تقدیس تقدیس قران و تقدیس مقام ربوبیت قران را از فلک معرفت و از فلک دورس خاصه حزوی و از فلک تبلیغات عامه مسلمونها بیرون می برند بر مبنای تقدیس این یک دو بر مبنای جهالت و سه بر مبنای خودخواهی سالوس تقدیس و جهالت و خودخواهی که بعدا سنت شد و سنت دوری شد که قران از معرکه بحث و تفکر و مطالعه و دقت و مباحثه و اینها بیرون شود و مخصوصا در بعد فقهی و احکامی اش این قران که از اسما اش حکم الله است واقعا سوزنده است این مطلب گفتنش و شنیدنش و گریه اورنده است این قران که مهیمن بر کل کتب اسمانی است این قران که اخرین پیام وحی است این قران که تمامش حکم است احکام فلسفی احکام عرفانی احکام فقهی احکام مقدمات فقهی احکام اخلاقی سیاسی اجتماعی عقیدتی در تلوزیون جمهوری اسلامی بارها نشان داده شود که قران کتاب احکام نیست ایا گفتن و نوشتن و نشان دادن اینکه قران کتاب احکام نیست کسی که ..رهبری کل جهان اسلام را به خود گرفته است این خطرناک تر است یا خطرات … و کسانی که بر ضد اسلام چیر می نویسند درست است این کفر علمی است و صاحبش توبه کرد اخرسر و دعوت کرد در نوشته عمومی اش به حج به حجاج که باید تمام حوزه های اسلامی تمام علومش بر محور قران باشد ولکن در اون زمان معین که بارها در تلوزیون جمهوری اسلامی نشان داده شد که قران کتاب احکام نیست بر چه مبنا مثلا در قران شریف می فرماید که سوره …ایه سی و هفت وکذلک انزلناه حکما عربیا ولان تبعت اهوائم بعد ما جائک من العلم ما لک من الله من ولی و لانصیر ایه اینجاست سوره چهل و دو شوری آیه ده و مختلفتم فیه من شی و حکمه من الله ایه سوم و ایاتی و تبع ما یوحی الیه …و هو خیر الحاکمین ایه اول وکذلک انزلناه ه چیه قران را و این گونه بزرگوار و اینگونه صاحب تمام فضایل فضایل … و اینگونه که دور از هر گونه که جعل کند از هر گونه مشرع که تشریع کند از هر گونه فصاحت که این گونه فصیح سخن بگوید از هر گونه بلاغت که این گونه بلیغ سخن بگوید حقوق دادن سیاست دان عالم وکذلک انزلناه حکما عربیا عربی معنیش لغت عربی است یعنی .. اینگونه نازل کرده ایم قران را حکمی واضح در تعبیر واضح در عمل واضح در تفهم واضح  در تفسیر واضح در تمام مراحل صدور و صادر و مصدر و تفسیر هیچ و… ندارد حکما عربیا ولان اتبعت اهوا اهوا چیه؟ اهوایی که در خلاف و کذلک انزلناه حکما عربیا هوا اول هوای نفس شیطانی جاهلانه اول برخلاف نص تعبیر این ایه این است که قران …احکام نیست وکذلک انزلنا این از این دوم دوم اینکه صاحب معالم و صاحب معالیمیها می گویند قران دلالت یعنی واضح نیست اینم هوا او هوای به چهره اسلام به چهره علمای اسلام به چهره مراجع اسلام به چهره مولفین اسلام بر خلاف نص واضح این ایه و ایات دیگر شد و کذلک انزلناه حکما قران کتاب احکام نیست عربیا یعنی واضحا دلاله است و این همه ایات مقدسات قران به فریاد می زنند بیان للناس است تبیان است قران است نور است واضح است حجت است حجت بالغه است به این گوشهای کر نرسیده در میان یهود و نصاری کتابهای اصلیشون که تورات ها و انجیلها باشد تحریف شد و روایات تحریف شده ام جعل شد تحریف علی تحریف … ولکن ما مسلمونها که اصل کتاب وحی مون قابل تحریف نبود و نیست و تحریف نشده است و الی یوم القیامت مانده است حکما را برداشتیم کتاب احکام العربیه رو برداشتیم واضح نیست ضمیر دلالت این در بعد جهل یا تجاهل و لو اعلم علما باشد جهل یا تجاهل در بعد تقدیس همون طوری که خداوند فوق تمام قدس ها و قدوسیت ها است و نمی شود با او ملاقات کرد نمی شود او را دید نمی شود بر او احاطه ای کرد نمی شود او را فهمید کذلک کلام خدا را نمی توان فهمید و حدیثی عرض کردم جعاله احادیث جعال این حدیث که هم سالوس نفاق کفر بود و هم مسلمانان جاهل و متجاهل اعم از محدث و راوی و سقت الاسلام حجت الاسلام ایت الله و ایت الله عظمی اصلا فرع وحی احادیثی را جعل کردند که اگر ایه ای از ایات قران را تفسیر کنید بدون حدیث فالیت.. کدوم حدیث احادیثی که تناقض دارد تفاوت دارد خلاف تمام مبانی مطلب دارد این احادیث که جعل شده است و جعالین احادیث هم حساب کردند این حدیثی رو که ما جعل می کنیم این حدیث باید جوری بشود که نمو پیدا کند و نمود پیدا کند با ناظران در این حدیث از فقها و غیر فقها قبول کنند دو تا کردند یک جعل سندهای تاریخی سند صحیح فلان عن فلان عن فلان فلانهای جعلی ولکن ابوذرها مقدادها زراره ها ابی بکیرها ابومسلمها صحیح صحیح صحیح سند صحیح متن را جعل کردند سند را جعل کردند جعلم زیاد کردند یعنی در میان بیست حدیث که راجع حکمی است از احکام  در وسایل ملاحظه می کنید فرض کنید در بعضی موارد هفده حدیث هجده حدیث شونزده حدیث جعلی است دو سه حدیث اصلی چرا اینکارو کردید برای اینکه اگر به قلت جعل حدیث اکتفا می کنند خود قلت دلیل بر ضعف بود اگر جعل سند قوی نمی کردند خود ضعف سند دلیل بر جعل بود و قابل قبول نبود برای اینکه رجالی ها توجه کنند سند را قوی و برای اینکه کثرت حدیث نظر فقها را و نظر علما را و هر نظر کننده ای را به خود جلب کند از فلان از فلان از فلان حدیث حدیث حدیث حدیث حدیث فلذا ابواب ما در فقه روایتی داریم که احادیث زیادی بر خلاف نص قران وبرخلاف ظاهر مستقر قران هست یکی دو حدیث موافق قران هست و ما علمای اسلام در فقه داریم صحبت می کنیم ما فقهای اسلام به جای اینکه با دو چشم و به سه چشم به حدیث نظر کنیم با یک چشم نظر می کنیم یک چشم یک چشم سند حدیث و اگر چشم دیگریم داشتیم کاش نمی داشتیم کثرت حدیث چشم سند حدیث چشم کثرت حدیث اما چشم متن نداریم متون احادیثی که بر خلاف نص قران است برخلاف ظاهر مستقر قران است بر خلاف عقل است عدل است شعور است حس است برخلاف انسانیت است برخلاف حیوانیت است انچه بر خلاف موازین عقل است به اسلام نسبت دادیم و فتوا دادیم به حساب اینکه حدیث اکثر است و سند ولی قران سند … اولا به قران مراجعه نمی شود و اگرم مراجعه شود این همه احادیث این همه ایمه فرمودند این همه علما گفتند نفهمیدند فقط تو فهمیدی خوب اونا نفهمیدن انچنان مبتلا کرذیم ما اسلام را که ابتلاش از یهودی ها بیشتر است از نصرانی ها بیشتر است از بت پرستها بیشتر است از هرکه پرستها بیشتر است برای اینکه ما لب دریا شیرین و گوارا هستیم قران شریف که همه چیر را تبیان بکل شی حداقل اصول معارف اصول معارف فلسفی فقهی عرفانی علمی سیاسی اقتصادی اقلا اصول معارف با مغز ما جوری کرد که استعمار خارجی به استعمار داخلی که اصلا سراغ قران نمی رویم اگر هم احیانا سراغ آیه از ایات برویم این قران است اخلاقی است اخلاقی است وقتی به ایات می رسیم که نص است در حکمی از احکام و برخلاف فتاوا است میگیم اخلاقی است خوب زنا هم اخلاقی است لواط هم اخلاقی است دزدی هم اخلاقی است … اصلا ..متمم مکارم الاخلاق ما نمونه هایی از کثرت احادیث داریم که این نمونه ها رو اقایون عرض می کنم گرچه احادیث تکراره اما این صدا برای این فریاد قرانی باید باقی بماند در تاریخ به یاری خداوند. در میان حوزه های یهودی و حوزه های نصرانی اگر عالمی اگر طلبه ای اگر انسان یهودی و نصرانی به تورات نظر نکند به انجیل نظر نکند میگن بی دینه تورات و انجیل ولکن در حوزه های اسلامی اگر کسی اتفاق بر قران کند میگن بی دینه واویلا اگر کسی قال الله بگوید میگن عمریه ولکن کتاب الله اگر کسی قال الله بگوید می گن که این وهابیه باید .. هجوم کنند چاقو بکشند زخمی کنند اذیت کنند تا در خانه ما رو مستقر کنند ما بدتر از یهودیا شدیم بدتر از نصرانی ها شدیم یهود و نصاری اگر برخلاف تورات و انجیل نظر بدند یا روی مبانی دیگر غیر از تورات و انجیل کار کنند میگن تو یهودی نیستی تو کافری تو نصرانی نیستی ما به عکس اگر یک عالم مسلمانی که تمام حوزه های اسلامی رو در پنجاه و شش سال دیده اگر روی قران کار کند بر خلاف فلسفه به متن قران برخلاف عرفان بر خلاف اصول برخلاف … برخلاف اخلاقشون برخلاف برخلاف انچه را که از احادیث مجهوله متهاجل درست کردند و به خورد مسلمانها دادند و اسلام رو اینطور زشت و بی قواره به مردم نشان دادند برخلاف اون محرف است قاصر است وهابی است عمری است کثافت عمر می ارزد به تمام هیکلتون که برخلاف کتاب الله فتوا میدید عمرم غلط کرد عمرم غلط کرد اگر کتاب الله درست است عمر پس چرا برخلاف ایه نص عمل کردی ان هو وحی یوحی علمه فعل .. ما پیغمبر … خوب پیغمبر که در اخر عمر فرمود که بیارید یه چیزی بنویسم براتون وصیتی که اگر بش عمل کنید لم تزلوا ابدا چرا گفت …کتاب الله یرادوا ب… جوری دست به دست داد نیروهای منحرف کفار و نیروهای خودخواه جاهلانه تقدیس ماب اسلام که اصلا قرن به طور کلی از اسلام دور است تقدیس جهالت کفار راجع به نقل قران قرائت قران حفظ قران نمی شود خودخواهی کرد نمی شود ایه جعل کرد ایه کم کرد ایه ای زیاد کرد زیر و زیر کرد جابه جا کرد اما احادیث احادیث عن فلن عن فلان عن فلان که پیغمبر اکرم و امیرالمومنین یه روز نماز عصر رو نخوندن که فرض کنید پیغمبر خواب بود امیرالمومنین هم به حساب خواب بودن پیغمبر بیدارش نکرد نمازه عصر شد اما عمدا نخوند ولکن خورشید را خداوند برگردوند به احترام امیرالمومنین یک باب کلا روایت اینطوره … ابوابی از فقه معرفت و فقه عقیده و … تا چه رسد ابوابی که سرتاسر روایات جعلی است یا اکثر روایات جعلی است یا ما مسلمان هستیم یا مسلمون نیستیم اگر مسلمان هستیم انچه را که مسلمان به عنوان اسلام قبول دارد قران است و بعد چیزای دیگه اس چیزای دیگه ای که مخالف قران نباشه از بان نمونه هایی که باید عرض کنم مثلا در مو.. موت شوهر قبل از دخول زن … اگر کسی زن گرفت و قبل از دخول این زن مرد یا زن مرد یا مرد مرد در این صورت روایات زیادی که تقریبا نود درصد است برخلاف نص قران قال صادق قال باقر قال که قال که قال که که این نصف المهر است اگر مرد قبل از زنش بمیرد پیش از دخول اگر زن قبل از شوهرش بمیرد پیش از دخول نسبت به مهر الحاق قیاسی تا اونجایی که قبل از دخول طلاق بگیرد اگر قبل از دخول طلاق باشد به نص ایه قران نصف المهر است و چون قاعده عقد دایم بر مبنای ایاتی چند و وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً  وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً  یعنی همشو … این استثنا هست که وَإِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ ایا قاعده کتاب اصولا چیه اگر عامی استثنا خورد مطلقی استثنا خورد در بقیه افراد عام و مطلق عام مطلق نص است یا نه اگر زید امد فقط زید امد یعنی در کل افراد قوم الا زید نص است یا نه در اینجام همینطوره در اینجا ایاتی چنانچه در وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً با استثنا طلاق قبل از دخول که نصف است بقیه کل است بنابراین قران در دو بعد نص است در بعد عموم و در بعد خصوص نص است در اینکه نصف المجهولا فقط در انحصار طلاق قبل از دخوله ولکن حدودا هشتاد نود درصد در وسایل الشیعه هشتاد نود درصد روایتش از این طرف از اون طرف تناقض سر جمع اینکه زن اگر قبل از دخول بمیرد یا مرد قبل از دخول بمیرد اینجا هم نصف المهر است اخرش چی دو سه روایت دارد سند درستی ام نداره فرض کنید دو سه روایت دارد که نه خیر مطابق قران فقط نصف المهر قبل از دخول طلاقی است اما قبل از دخول در موت شوهر یا مرد این یک مورد روایت زیاد سند هم قوی اما چه باید کرد نه خیر با دخول به شرطی که طلاق باشد با دخول تمام ولی با دخول مقید اگر که دخول نشده است ایا نصف المهر اگر دخول نشده است نصف المهر است به شرط چی به شرط طلاق و ان طلقتموهن من قبل گرفتم شما دارید میگید ایه عدم دخول نصف عدم دخول نصف است در صورت طلاق طلقتموهن قاعده این است که قاعده این است که عرض می شود که وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً که کل مهریه بر حسب ایات به صرف عقل حاصل میشه دخول شرطه اصلا دخول وجه من الشرطه فقط کجا شرطه دخول در کل مهریه شرط است دز اینجا یک طلاق در کار باشد اگر طلاقی در کار باشد اینجا دخول معنای دیگری دارد اگر طلاق در کار باشد دخول معنای … بنابراین این استثنا دارد که بقیه افراد مستثنه منه نص است و اگر روایاتی که هشتاد درصد مخالف ایه بیست درصد موافق با قران تطبیق کنیم اون بیست درصدی که مطابق با ایه است قابل قبوله حالا تعداد قبلی ها بیشتر سند قبلی ها قوی تر شهرت و اجماعاتی در کار هست ولکن برخلاف شهرت ها و اجماعات و روایات و اسناد صحیحه این روایتی که اقلیت دارد مقدم است و همچنین أَنْ يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَ عرض می شود که أَنْ يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَ الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكَاحِ من به یده در روایت شیعه و سنی ملاحظه کنید من … تفسیر شده است اکثرا زیاد زیاد به حق یا … پدر این دختر یا برادر این دختر و خیلی کم روایت شده است که قل زوجه از ایه به طور مستقر از چند جهتی به جز … مجموعش سلب و ایجاب است سلبا و ایجابا ایجابا که اصل نفاق است سلبا که والا اگر أَنْ يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَ الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكَاحِ مراد ایجاب نکاح باشد خوب زنم شریکه مگه زن شریک در .. نیست زن و شوهر اولا اگر پدر باشد اگر برادر باشد زن و شوهر درجه اول و قدر مقدرند و من به جز … بین زن و مرد بحث کنم إِلَّا أَنْ يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَ الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكَاحِ این باید شوهر باشد شوهر منحصرا چه عقد نکاحی ایجابا در اصل نکاح مشترک با زن و در سلب که خصوصی است من بِيَدِهِ عُقْدَةُ بنابراین روایات زیادی که بر خلاف ایه است طرد می شود و روایان موافق ایات قبول می شود و همچنین باب ثلاث روایات بسیار زیادی که ثلاث عقود رو به سه طور و دو .. تقیسم کرد سه طور طور اول طور … و بعدنم …بعد وقتی که اول حیض سوم شد این زن ازاد است که ازدواج کنه روایت زیاده و روایت بسیار کمی است که حیض … اون روایات بسیار زیاد که تعدادش زیاد و سندش نسبتا قوی اونها برخلاف ایه است و اون روایتی که بسیار بسیار کم است موافق ایه و جعال حدیث .. جعال حدیث برای کرسی نشوندن باطل خودش هم زیاد جعل می کند متون را و هم دقت می کند در جعل سند و همچنین باب محرمات نکاح که بحث کردیم خواهر موصوف حرامه روایت داریم خواهر موصوف حرامه اگر کسی معاذالله با پسری عمل جنسی انجام داد خواهر براش حرام است و و و روایات زیاد داریم حرام حرام حرام یکی دو روایت داریم که نه خیر حرام نیست برای اینکه این داخل ایه مبارکه نسا نیست که و وَأُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَٰلِكُمْ هستش ماورا لکم محرمات را قران در کل سوره نسا و غیر نسا ذکر کرده و جزو محرماتی که قران ذکر کرده است خواهر شخص موصوف نیست اینجا روایات قلیل را مقدم داریم بر روایت کثیر چون روایات قلیل موافق ایه است و همچنین قاعده ازدواج با زانیه در باب ازدواج با زانیه غیر طایفه روایت زیادی داریم که نعم و روایات کم داریم که لا روایت کم لاحدوا با نص قران موافق است و روایات زیادی دور با نص قران مخالف است و همچنین قاعده الزام متاسفانه قاعده الزام … مفتضح کردن شیعه رو قاعده الزام یک باب هست حدود بیست سی حدیث سی حدیث بیشتر الزموهم به ملتزم بملتزم به البته متناقضه روایت ولکن اکثر به قریب تمام تقریبا نود و چند درصد روایاتش می گوید که درست است که به طلاق در یک درجه درست بود و درست است که طلاق داریم …ولکن اگر شخص سنی که معتقد است طلاق در اینجادرست است و بدون شاهدین درست است الزموهم بملتزم … زانی بودنش را می توانید ازدواج کنید زنی که به نص قران طلاقش باطل است الزموهم … اینه من مسلمان الزام کنم اون کسی را که قران قبول ندارد یا جهلا یا تجاهلا یا عنادا الزام کنم برخلاف نص قران عمل کنم البته در بعضی روایات داریم که … قلیله که بله شما زنی را که طلاق دادن ازدواج نکنید چون ذات الزوج است این روایت کمه ولکن روایات بسیار زیادی که الزموهم بملتزموا به … طلاقی که درنزد سنی ها صحیح است و در نزد شیعه باطل است این طلاق را شما شیعه صحیح حساب کنید و با اون زن ازدواج کنید یعنی با زن شوهر دار یعنی برخلاف نص قران و سنت برخلاف نص قران و برخلاف نص سنت رسول الله و سنت ایمه علیهم السلام که دین اسلام نصا مسلما ثابتا می گوید که این زن شوهر دارد این زن در عده است این زن طلاقش درست نیست چه طلاق است این زن طلاقش درست نیست شاهد در کار نیست چنانچه در روایت دارد که امام معصوم فرمود که اینا به عکس کردند انجا که خداوند شاهدین را واجب دانست طلاق را واجب نمی داند و انجا که واجب ندانسته است در نکاح واجب می داند و اشهدوا عدل منکم واجب کرده است اشهاد رو اگر اشهاد ولو جهلا ولوجهلا به مساله یا تجاهلا تا چه رسد عنادا و علما در این صورت طلاقش باطله با زن شوهردار الزموهم یه مرتبه بگو … عرض می شود که در رساله صریحا نوشته است که من مطالب جدید دارم اگر عرض می شود که زنی شوهر سنی دارد و شوهر سنی او را طلاق داده و طلاقش باطل بود شما می توانید با این زن ازدواج کنید یا اگر زنی شیعه زن مرد سنی شد در عین حالی که زن ..نیست چون بر موازین شیعه ازدواجش درست نیست می شود با او ازدواج کنید سرجمع بلاهایی که به سر اسلام اورده ایم در اثر کمک کردن سالوس کفر و سالوس اسلام و اگر ما هر کدام که … به این عهد هستیم صدها هزار باز کشته شویم و همه جور بلا سرمون بیارن اگر محروم از سلامها از تعارف ها از صحن امام ها از دستبوسی ها از جمعیت ها از اقبالها از …باشیم و اگر محروم از .. باشیم ارزش دارد شما تعجب می کنید یک نفر در طول پنجاه و شش سال با کل علمای اسلام بر نفاق نص قران می کند این زنده بودن ما اعجازه … انقدر طرد و لعن و اتهام و افترا و اذیت و تبلیغات ضده چرا برای اینکه چنانچه رسول الله صلوات الله علیه البته فاصله زیاده چنانجه اون محمد بزرگوار محمد صلوات الله علیه با طاهرین از عترت مبارکش قیام کردند که اسلام و قرانی و قران اسلام در الواح مردم جایگزین گردد در عبودشون در افکارشون در تدبرشون زیاد گردد ولو کفار …جهالت مسلمانان نذاشت … خوشباوری به تقدس مسلمان نذاشت نگذاشت بنابراین ما از اسلام دوریم و در صورتی می شود امام زمان تشریف بیارند که یوتئون طریق المهدی ولو یک راه در میان میلیونها بی راهه یک راه در میان اجماعات و شهرت ها و اتفاقات و ضرورتها یک راه یک راه یک کوچه ای باشد که امام … یا این یک پا باشد که امام زنان بتواند قدم بگذارد اجماع کلی بر خلاف رای امام زمان باشد اگر اجماع کلی برخلاف ارا امام زمان باشد که بر وفق قران نظر می دهد بر وفق سنت نظر می دهد دیگه چیکار کند امام زمان باید یک جوی باریکه ای باشد یک باریک باید در کار باشد و ای وای بر ما که ازاد بخوابیم ازاد بخوریم ازاد زندگی کنیم اسلام زیر لگدهای ما حجت الاسلام ها له میشه و بدتر از …وای بر کسانی که جسد امام حسین رو دیدند دارند تکه تکه می کنند دارند پاره پاره می کنند پیرهن از تن خونیش دراوردند انگشتو بریدند که انگشتر دراورند و چیزیشون نشد با امام ما حسین مولای امام حسین مرجع امام حسین بزرگتر از امام حسین در طول تاریخ اسلام دارد چنین می شود و ما تقیه کردیم تقیه کنیم علیک تقیه تقیه

اللهم اشرح قلوبنا به نور علم الایمان ووفقنا لما تحبه و لاترضاه

40.50