پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله‌العظمی دکتر محمد صادقی تهرانی

اصولاً زن زناكار قابل اعتماد نيست، و مردى كه مى‌‌خواهد با چنان زنى ازدواج كند بايد بداند كه او مانعى از ازدواج ندارد، از جمله اين‌‌كه شوهر ندارد و در عده هم نيست، و مگر سخن چنان زنى كه: مانعى از ازدواج دارد يا ندارد و يا بگويد در عدّه نيستم شرعا قابل قبول است؟
گذشته از اين آيه‌‌ى نور به‌‌طور صراحت ازدواج ميان دو نفر را كه يكى عفيف و ديگرى بى‌‌عفت است حرام كرده، گرچه بدانيم كه چنان زنى در عده نيست و شوهر هم ندارد، و نه تنها اين آيه نسخ نشده بلكه در آيه‌‌ى مائده كه آخرين نزول سوره‌‌ى قرآن کريم است تأكيد نيز شده و بُعد بيشترى هم پيدا كرده است كه «وَ الُْمحْصَناتُ مِنَ الْمؤمِناتِ وَ الْمحْصَناتُ مِنَ الَّذينَ أوتُوا الْكِتاب»(سوره‌‌ى مائده، آيه‌‌ى 5) حليّت زنان پاكدامن مؤمنه و زنان پاكدامن كتابيه را تثبيت نموده است …كه روى اين اصل، تنها زنى كه پاكدامن است براى مردى پاكدامن قابل ازدواج است، كه اگر ميدانى ناپاك است تكليفش روشن، و اگر نه پاكى و نه ناپاكى او هيچ كدام براى شما معلوم نيست، در اين صورت هم ازدواج با او بى‌‌اشكال است زيرا «المحصنات» مقابلش تنها زناكارانند. و مى‌‌بينيم كه در اين مرحله‌‌ى آخرين نه تنها ازدواج ناپاك و مشرك با شخص پاك و مؤمن حرام است، بلكه ازدواج ناپاكان با هيچ‌‌كس گرچه مسلمان و ناپاك باشند حلال نيست، و اين نهى از منكرى است كه به‌‌كلى ناپاكى جنسى را از چهره‌‌ى مسلمانان مى‌‌زدايد*.