پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله‌العظمی دکتر محمد صادقی تهرانی

بيش از يك طلاق با يك لفظ و يك جا هرگز درست نيست، كه اگر بگويد «اَنْتِ طالِقٌ ثِنْتَيْن أوْ ثَلاثَةً» تو طلاق داده شدى دومرتبه يا سه‌‌مرتبه، تنها يك طلاق محسوب است، زيرا طلاق به‌‌معنى گسستن عقد است، و چگونه امكان دارد كه عقد بيش از يك مرتبه يك‌‌جا گسسته شود، كه پس از هر بستنى يك بازكردن است، و نمى‌‌توان يك بسته را چند مرتبه و بدون هيچ گسستنى يك‌‌جا باز كرد، و آيا شما مى‌‌توانيد كاغذى را از يك نقطه يكجا چند مرتبه پاره كنيد و يا طنابى را از يك نقطه يكجا چند مرتبه قطع كنيد؟ هرگز! كه هر قطع كردنى يك بار بيشتر نيست و قطع دوّم نياز به‌‌بستنى دوباره دارد والاّچه چيزى را دوبار يا سه‌‌بار قطع مى‌‌كند، قطع كرده را؟ كه اين شدنى نيست! و يا بسته را كه آنرا نيز يك مرتبه بيشتر نمى‌‌توان باز كرد.
بنابراين طلاق دوم تا چه رسد به‌‌سوم در صورتى معنى و واقعيت دارد كه پس از عقد دوم و يا رجوعى كه در حكم عقد است باشد، و هم‌‌چنين است طلاق سوم، و طلاق سه‌‌گانه و يا دوگانه‌‌ى يك‌‌جا كه نه تنها كارى است نامشروع، بلكه نامعقول و برخلاف حس نيز هست، كه چگونه مى‌‌توان يكجا سه بار عقدى را گسست كه تنها بنيه‌‌ى يك بار گسستن را دارد و بس؟
و بسى شگفت‌‌انگيز است كه برادران سنى ما چگونه به‌‌چنان عمل نامعقولى چهره‌‌ى شرعى داده‌‌اند كه هم برخلاف عقل و حس است و هم برخلاف كتاب و سنت.
و قرآن کريم نيز به‌‌اين حقيقت عقلى با افزودن جنبه‌‌ى ادبى تصريح دارد كه «ألطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإمْساكٌ بِمَعْروفٍ أوْ تَسريحٌ بِإحسانٌ…فَإنْ طَلَّقها فَلا تَحِلُّ لَهُ مَنْ بَعْدُ حَتّى تَنْكِحَ زَوْجا غَيْرَهُ فإنْ طَلَّقَها فَلا جُناجَ عَلَيْهِما اَنْ تَرَاجَعا إنْ ظَنّا أنْ يُقيما حُدوَ اللّه‌‌ وَ تِلْكَ حُدودُ اللّه‌‌ يُبَيِّنُها لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ»(سوره‌‌ى بقره، آيه‌‌ى 229 و 230) «طلاق دو مرتبه است و سپس يا نگه‌‌داشتن به‌‌شايستگى يا آزاد كردن به‌‌نيكويى…پس اگر بار سوم طلاقش داد بر او حلال نيست تا اين‌‌كه با شوهر ديگرى درآميزد، پس اگر اين شوهر هم او را طلاق داد گناهى بر آن دو نيست كه ـ به‌‌عقد جديد ـ به‌‌كانون زناشويى جديد ـ بازگردند به‌‌شرطى كه گمان داشته باشند كه حدود و مقررات الهى را در اين بازگشت به‌‌زندگى زناشويى به‌‌پا دارند و اين‌‌ها حدود الهى است كه براى دانايان بيان مى‌‌فرمايد».