جلسه دویست و هفتادم درس خارج فقه

نماز (نماز جمعه)

بِسْمِ اَللَّهِ اَلرَّحْمَانِ اَلرَّحِيم

الْحَمْدُ اللَّهُ رَبُّ العالَمِينَ وَ صَلَّي اللَّهُ عَليَّ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍ آلِهِ اَلطَّاهِرِين

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَيَّ مُحَمَّدٌ وَ آلُ مُحَمَّد

(أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ)

(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ) [جمعه: آیه ۹]. (فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ) [جمعه: آیه ۱۰].

بحث سر ندا بود که قبلاً گذشت، و بحث بعدی و اخیر (فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ) [جمعه: آیه ۹]

سوال

خب (ذِكْرِ اللَّهِ) مراحلی دارد. ذکر درونی، ذکر برونی، که به قال باشد یا به اعمال باشد. این دو مرحله.

ذکر برونی که دیگری را تذکر بدهیم، یا دیگری شما را تذکر بدهد.

مرحله بعدی ذکر اجتماعی. یعنی مجتمعی با هم جمع بشن دعا کنن، الله، الله بگویند اینم یه مرحله ست. مرحله اخیرش که طبعاً مراد از(فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ) [جمعه: آیه ۹] است اینه

مجتمعی باشد که در این مجتمع بر محور زکاله اجتماعی مسلمین اضافه بر مصابه فردی مورد بحث و طرح قرار بگیرد. خوب عرض می کنیم آخری مراد است. چرا؟ برای اینکه (إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ)[جمعه: آیه ۹] اگر (ذِكْرِ اللَّهِ) در قلبه، خب تو خونتون، تو رختخوابتون.

اگر ذِكْرِ اللَّهِ لسانی ست باز هم، هی ذکر بگید. اگر (ذِكْرِ اللَّهِ) عملی است، عمل شما (ذِكْرِ اللَّهِ) باشد بازهم فرقی ندارد. اگر (ذِكْرِ اللَّهِ) است که به دیگری تذکر بدید، خوب دیگری نمی آید اینجا بهش تذکر بدید یا دیگری به شما تذکر بده.

اگر (ذِكْرِ اللَّهِ) معنی دعا ست که مستحب است، دعا به حالت جمعی باشد با هم یا الله بگید، با هم الله اکبر بگید. خب عده جمع کنید اینجا، عده ای اینجا، عده ای اونجا.

پس اینکه (فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ)[جمعه: آیه ۹] که (ذِكْرِ اللَّهِ) خطبتین جمعه ست این حساب داره. یعنی خطبتین جمعه اونقدر مسئولیت دارد، و اونقدر حساسیت و اهمیت دارد که کل اعمال و اشغال انسان بیعاً، تجارتاً، فرضاً، (اَنْ تَكُونَ لَهْواً) تمام خلاف (ذِكْرِ اللَّهِ)

خب نماز (ذِكْرِ اللَّهِ)، دعای کمیلم (ذِكْرِ اللَّهِ)، اما اگر داره وقت نماز می گذره، دعای کمیل بازم (ذِكْرِ اللَّهِ)؟ ذکر شیطان میشه. غیر از اینه؟

دعای کمیل و یا هرقدر شما به هر کیفیتی خدا را یاد کنید به زبان، و به چه، این (ذِكْرِ اللَّهِ). اما اگر نماز که (ذِكْرِ اللَّهِ) اکبر است دارد وقتش از بین می رود اون ذکر شیطان خواهد شد. اینطوره دیگه.

حالا

اینکه در اینجا می فرماید (فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ)[جمعه: آیه ۹] چند معنا استفاده می کنیم. یک معنا (كُلِّ عَمَلِيَّةٍ، كُلُّ قالَةٍ، كُلُّ فَعَالَةِ، كُلِّ حَرَكَةٍ، كُلُّ شِئ ذِكْرُ شَيْطانٍ اِذا عَارِض حُضُورِ خُطْبَتَيْنِ الْجُمُعِهِ) اینطور می شه دیگه.

منتها.

(صحبت حضار)

عَلَيْكِ سَلاَمٌ

کارهای دیگری که انسان انجام می دهد غیر از نمازجمعه دو جوره، یا سه جوره، یا بیشتره. نماز جمعه که خود خطبه جمعه واجب، و حضور جمعه واجب، این (ذِكْرِ اللَّهِ) در اینجا محور است.

اگر در زمان خطبتین جمعه، و نماز جمعه شما کار دیگری بکنید اگر واجب است، ذکر شیطان میشه. مستحب است، ذکر شیطان. مباح است، ذکر شیطان. مکروه و مردود است، ذکر شیطان. حرام است، ذکر شیطان. دوبله میشه، تمام اینا ذکر شیطان.

هر کاری را انسان بکند در وقت نماز جمعه که انسان معذورم نیست از حضور جمعه و می تواند برود حرجی نیست، مرجی نیست، چیزی نیست، مرضی نیست. مع الذالک کار دیگری را انجام بدهد ولو واجب باشد. این می شود ذکر شیطان.

ما از این جمله مبارکه (فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ)[جمعه: آیه ۹] می فهمیم که غیر از نماز جمعه، بقیه ذکر شیطانه. ولو به حساب خودش (ذِكْرِ اللَّهِ) است اما وقتی که مزاحم شد با خطبتین جمعه و نماز جمعه این عرض شود که ذکر شیطانه.

این مطلبیه که قبلاً هم اشاره کردیم، حالا هم چون می خوایم دست و پای نمازجمعه رو جمع کنیم نمی خوایم زود خارج شیم ولی دست و پاشو جمع کنیم اون مقداری که بحثای اساسی هست جمع کنیم بعد منتقل شیم به بحث ذکات.

اقتصادیات اسلامی که در اینجا اوقائیات فتوایی و نظری طبعاً زیاد تر خواهد بود. قبلاً بحث کردیم و نوشتیم ولیکن بحث مجدد که می کنیم باز یه تبلوراتی ست.

حالا

(فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ) [جمعه: آیه ۹] ما واجب است که حاضر بشویم در نماز جمعه کی؟ بحث. (هَلْ يَجُوزُ تَقْدِيمُ خُطْبَتَيْنِ اَوْ شَيَّ مِنْهُما اَوْ اهداهُما قَبْلَ اَلظُّهْرِ اَوْلاً) ما نظر به آیه می کنیم، به روایاتم مستنده.

از آیه استفاده می کنیم که خطبتین جمعه اول ظهر وقتشه، تا بعد. اما اگر قبل از ظهر شما خطبتین جمعه بخونید مثل اینکه دو رکعت نماز ظهر و قبل از ظهر بخونید. دو رکعت نماز مغرب رو قبل از مغرب بخوانید. چرا؟ دلیل.

ببینید (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ) [جمعه: آیه ۹] (فَاسْعَوْا) کی واجب کرد که ما باید حاضر باشیم برای استماع (ذِكْرِ اللَّهِ)؟ (إِذَا نُودِيَ). آقا اذان قبل از ظهر میشه گفت؟ یک روز می شود اذان را قبل از وقت گفت؟ قبل از ظهر؟ قبل از مغرب؟ قبل از عشاء؟ قبل از صبح؟ قبل از.

نمیشه خوب. چون این اذان اعلام است از برای دخول وقت، نه اعلام است از برای اینکه وقت بعداً خواهد آمد و لذا مشروع نیست که شما اذان و قبل از ظهر بگید، در هیچ روزی قبل از مغرب بگید، قبل از طلوع فجر صادق بگید، مشروع نیست.

کما اینکه بعدش مطلب دیگری ست. حالا. (إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ) [جمعه: آیه ۹] یعنی اِذا اذِّن. یعنی (اِذَا دَخَلْتَ وَقْتٌ). یعنی (اِذا ظَاهِرَةُ اَلشَّمْسِ)، مگر عبادات توقیفیه نیست؟ عبادات توقیفیه است دیگه.

نظیرش و عرض کنم، (يَقُولُونَ احْيَانَا كَثِيراً فِي خِطَابَاتٍ كَثِيراً اِنْهَوْا اِذَا نَظَرْتَ انْسانِ عَنْ يُحْرِمُ قَبْلَ مِيقَاتٍ يَجِبُ اَلْوَفَاءُ بِهِ نزِدْهُ و اِذا اُحْرَمْ قَبْلَ مِيقَاتٍ هُوَ مُحْرِمٌ وَ لاَ يَجِبُ وَ لاَ يَجِبُ عَلَيْهِ عَنْ يُجَدِّدَ اَلاحْرَامَ عِنْدَ الاِمام) این و میگن آقایون. خوب این حرف درست نیست. چرا؟ میقات برا چیه؟ میقات رکن است،

نیت احرام رکن است، نیت احرام، نیت حج عمره، و همچنین تلویات رکن است. لباس احرام هم صلباً و ایجاباً واجب است، رکن نیست.

خب حالا

میگیم عرض می شود که شرط مکانی احرام که عبارت است از میقات رکنه. اگر شما قبل از میقات محرم شوی مثل نماز قبل از وقت است، مثل حج قبل از عرض می شود که وقت حج است. مثل صوم قبل از وقت صوم است.

شما به جای رمضان شعبان روزه بگیرید میشه؟ یک روزش و قبل از رمضان روزه بگیرید. حساب میشه؟ نه. عبادات توقیفی ست.

بنابراین اون روایتی رو هم که در این زمینه وارد شده باید معنا کرد. چون خلاف ضرورت است که قبل از میقات کما اینکه بعد از میقات. شما میقات رو ول کنید برید بعد از میقات در غیر میقات محرم بشید، بی خود.

هم قبل از میقات محرم شدن غلط است، هم بعد از میقات محرم شدن غلط است. در میقات باید محرم شید. مگر ضرورتی ست، خطری ست، چه است، چه است، که این هم پیدا نمیشه. کذالک خطبتین جمعه اولاً، ثانیاً، ثالثاً.

اولاً خطبتین جمعه مگر از نماز جمعه نیست؟ بر حسب آیاتش، روایاتش به صورت مطابقه خطبتین جمعه، الصلاة جمعه است و لذا خواهیم عرض کرد تمام شرایطی که در صلاة صلباً و ایجاباً شرط است در خطبتینم اماماً و مأموماً شرطه. بحثش و بعد خواهیم کرد.

بنابراین وقتی که خداوند مقرر می کنه (إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا) [جمعه: آیه ۹]. سعی می خواد چی کار کنه؟ سعی میخواد شما رو برسوند در وقت اذان، وقت اذان تمام شد. برساند که چی؟ (فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ) [جمعه: آیه ۹].

امام برای اینکه خطبتین رو اجرا کند، مأموم برای اینکه خطبتین را بشنود، این (فَاسْعَوْا) خطاب به ائمه و مأمومین هر دوست. (يَا اَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا لاَ يَخُصُّ اَلْمَأْمُومِينَ وَ لاَ يَخُصُّ اَلاِئِمَةَ). ائمة و مأمومین (يَجِبُ سَعْيُ عَلِيٍ كِلَيْهِمَا فِي مَحَلِّ اللَّائِقِ مَنْ لَاقَامَةِ الْجُمُعَةِ).

خب پس این (يَا اَيُّهَا اَلَّذِينَ) اولاً خطبتین از صلاةِ، صلاة قبل از ظهر غلطه. دو؛ اضافه بر اینکه خطبتین از صلاة است (إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا) [جمعه: آیه ۹] خوب قبل از (نُودِيَ) چی؟ قبل از اونم (فَاسْعَوْا)، چرا؟ روایت می گد، خب بی خود میگه. مگر روایت می تواند قرآن رو نقض کنه؟

قرآن مقرر کرده. وقتی که قرآن مقرر کرده است که سعی (إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ) جوازاً، تشریعاً عرض می شود که طاعتاً این وقتی که (إِذَا نُودِيَ) اذان و گفتن بعد از اینکه اذان تمام شد، واجب است شما برای استماع (ذِكْرِ اللَّهِ) مأموماً برای اسماع (ذِكْرِ اللَّهِ) اماماً حاضر بشوید در محل مناسب نماز جمعه، پس قبلش یعنی چی؟ قبلش حاضر بشید اما (ذِكْرِ اللَّهِ) نیست.

قبلش خطابات است، چنین است، چنان است، وزیر فلان، وکیل فلان، مدیر فلان، آقا فلان، حجت الاسلام فلان، بحث کنند، فکر کنند، هر چی میخوان بگن اما خطبتین جمعه اول ظهر است، یعنی بعد از اذان است.

بنابراین خواندن خطبتین قبل از اذان یک بدعت است، و اگر استناد می کند فقیه به روایات باید روایات و عرض بر کتاب کند، کتاب قبول ندارد این حرف و. این مطلب اول. خب بعداً.

(إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ) [جمعه: آیه ۹]. ما در (وَذَرُوا الْبَيْعَ) بحث کردیم، تکرار نمی کنیم. تمام چیزهایی که حلال بوده، حرام است در وقت جمعه برای کسی که قادر باشد و اونایی که حرام بوده که حرام تره.

و لذا اگر شما می توانید برید نماز جمعه و بگید در وقت نماز جمعه نماز بخونید، باطل است. بیع می کنید، باطل است. اجاره می کنید، باطل است. مضاربه، باطل است. مسابقات، باطل است. همش باطله، چون نهی از عبادات معلومه دیگه.

نهی از عرض می شود که معامله. نهی از معامله میخوایم بگیم معامله در نظر من درست نیست کما اینکه ربا، بیع ربوی نیست بیع باطل است، نه اینکه این بیع صحیح است بعد ربا شو قاطی کنیم، خارج کنیم درست میشه، نخیر.

(وَذَرُوا الْبَيْعَ) میگه این بیع، نه. میگه این بیع که حرام است یعنی تحقق پیدا نمی کنه، یعنی مال شما منتقل به طرف نمیشه، سند منتقل به شما نمیشه، این حرام است و این اثر را ندارد.

اگر صلاة باشد، باطل است. دعا باشد، حرام است، باطل است. تدریس باشد هر چه می خواد باشد این و قبلاً عرض کردیم.

(صحبت حضار)

در معاملاتم به این دلیل موجب فساده که این معامله باید شرعی باشد یا غیر شرعی هم درسته؟ معامله شرعی.

خب اگر خدا نهی کرد غیر شرعیه دیگه، حرامه دیگه.

(صحبت حضار)

شما جواب منو بده. این معامله ببینید. یه وقتی معامله از نظر اینکه رضایت در کار نیست باطله، بله. یه مرتبه رضایت در کار هست اما افزونی ست باطله، اجازه نداده. یه مرتبه در این مکان باطل است، در این زمان باطله.

در این زمان وقتی شرع می گد در این زمان (وَذَرُوا الْبَيْعَ) یعنی (الْبَيْعَ) نکنید، یعنی حرام است (الْبَيْعَ) کنید. پس این (الْبَيْعَ) را شرع قبول ندارد. پس این (الْبَيْعَ)، (الْبَيْعَ) شرعی نیست، بیع شرعی صحیح است؟ بیع غیر شرعی.

(صحبت حضار)

و لذا همینطوره. در نماز جمعه (الْبَيْعَ) برای بایع و مشتری که می توانند نماز جمعه بروند و نمی روند برای این چش سفیدا باطل است. برای اینا، برای بیع نه.

برای کسانی که این وقت که منحصر است به نماز جمعه و این وقت و مصرف کردند در کار دیگر، این کار دیگر اگر عبادت ست، باطل. و اگر چنانچه معامله است باطل.

(صحبت حضار)

بله؟ می فهمم. ولکن بعضی احکام است که حالت خاصه داره. کسی که مستطیع است حج برش واجب، کسی که مستطیع نیست برش واجب نیست، کسی که مستطیع نیست و براش خطر داره برش حرام، حکمم واحده. منتها حالات فرق می کنه.

در حالتی که نماز جمعه اقامه شده است و شما معذور نیستید و محذوری ندارید در اینجا برای شما واجب است نماز جمعه حاضر بشید، بقیه کارها ذروست، حرام است.

(صحبت حضار)

اینجام شرط شو بیان کرده، شرط استطاعت. تمام تکالیف اینطوره. تمام تکالیف شرط ش استطاعته. اگر شما استطاعت دارید. خوب ببینید. اینم مال این.

حالا

(إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ) [جمعه: آیه ۹] این مبحثم درست، که خطبتین رو قبل از ظهر انسان انجام بده، این بدعت است. نمی خوایم بگیم آقایونی که فتوا دادن بدعت کردن، نه توجه نفرمودن به قرآن، قرآن مظلوم بوده همیشه. توجه به قرآن نکردن، هی رفتن سراغ روایات و روایاتم متعدد داریم.

روایات داریم بعضیش نصّ در اینه که قبل از ظهره، بعضیش دارد نماز جمعه را اول ظهر شروع کنید اینا خیال می کنن نماز جمعه یعنی دو رکعت، روی این خیال اینا فتوا دادن.

نماز جمعه را وقتی که (اِذاً ظاهِرَةَ الشَّمْسِ وَ صَلِّي اَلْجُمُعَةُ خَيْرَ عَلَيْكَ اَنَّ اَلْمَعْنِيَّ مَعَ اَلصِّلاَتِ وَ رَكْعَتَيْنِنهْ) نه (صَلُّوا اَلْجَمْعَه) یعنی جمعه با مقدماتش که خطبتین باشه.

اکثر روایات ما یا دلالت دارد بر اینکه قبل از ظهر نباید خطبتین انجام بشه، یا اینجوری ست که (صَلِّي اَلْجَمْعَهُ عِنْدَ اَلزَّوَالِ) این (صَلِّي اَلْجَمْعَهُ عِنْدَ اَلزَّوَالِ) نمیشه معنی کرد که رکعتینه.

بعضی از روایاتم دارن که قلیل اند از نظر دلالت و از نظر سند که قبل از ظهر خطبتین، این بحث سوم رو عرض علی القاعد می کنیم. عرض علی القاعد برای چی؟ برای اینکه خلافه، عرض می شود که نص قرآن شریف است که (إِذَا نُودِيَ فَاسْعَوْا). خب.

حالا سوال

دو مطلب است که عند الشیعه مخصوصاً محرض و مسلمه، بیبینیم حالا باز مسلمه یا نه. عند الشیعه محرضه. یک، مسافتی که در اون مسافت واجب است شخصی که معذور نیست حاضر به شود در نماز جمعه از فرسخین مادونه، آیه اونطوری می فرماید از فرسخین مادونه.

بیشتر از فرسخین واجب نیست. اینو بحثش و ما قبول کردیم که فرسخین الان نیست. الان فرسخین نیست. چرا؟

برای اینکه فرسخین درون زمانی که هشت فرسخ مسافت قرض بود رو حساب هاش، الان هشت فرسخ نیست، حالا هشتاد فرسخم نیست. تازه اگر (مَسِيرَةَ اَلْيَوْمِ بِعَقْلٍ بِالسَّيْرِ وَ اَلْقَالُ عَلَيَّ اَلْمَسِيرُ) بگیریم بیست و چهار ساعت تقریباً هزار و دویست کیلومتر میشه، و ربعش می شود عرض می شود سیصد کیلومتر. از سر سیصد کیلومتری باید حاضر شد به نماز جمعه.

این از باب بحثی که در باب حد قصر داریم، این این طرفش. البته روایاتم دارد، همونطور که روایات قصر را معنا می کنیم، روایات

(صحبت حضار)

عَلَيْكِ سَلاَمٌ

فرسخین رو هم معنا می کنیم و دیروز خوندیم بعضی از روایاتی که (مَن اِذا صلّي البلاغتي اَهْلِكْ وَصَلَ اَليَ اَلْجُمْعُهُ) میشه شیش ساعت. اینو قبلاً فهمیدیم.

دومی ش، دومی ش این ست که، نماز جمعه اینجا اقامه میشه. آیا در چه مسافت دیگری می شود نماز جمعه دیگری اقامه بشه؟ یک دونه روایت داریم. مرحوم آقای بروجردی (رِضْوَانُ اَللَّهِ عَلَيْهِ) یکی از امتیازاتشون این بود.

ایشون می گفتن که شما نگاه نکنید عن فلان، عن فلان، چند تا ذکره. نه، ممکن است عن فلان، عن فلان، یه روایت باشد بعضی وقتا دو تا عن فلان، دو روایته. چطور؟ شما وقتی اون آخری میرسی می نویسی (زُرَارَةُ عَلِيٌ اَلْبَاقِرُ، زُرَارَةُ عَلِيٌ اَلْبَاقِرُ، زُرَارَةُ عَلِيٌ اَلْبَاقِرُ). راویان قبل مختلف ان همش یه روایته این. این که صد نفر اجیر کردن نقل کنن، یه موقع می بینین یه نفرم یه نفره. صد تا روایته، خوب یه روایته.

در اینجا سه، چهار روایت نقل کرده ست که دیروز براتون خوندم دیگه نمی خونم. سه چهار روایت نقل شده است که در حد یک فرسخ، که سه میل است می شود عرض می شود که جمعه را خواند.

اما اگر در کمتر از یک میل در کمتر از یک فرسخ نماز جمعه دیگری باشد، اگر هر دو مقارن اند، هر دو باطلن. اگر اینکه قبله دیگری بعده قبل صحیح است بعد باطله.

خوب ما اینجا سوال داریم؟ اینطوری میگیم یک فرسخ رو چه حساب؟ قاعدش دو فرسخ باید باشه دیگه، چه فرقی می کنه. چه علی خواجه، چه خواجه علی، این حرف اول ما.

قاعدتاً باید دو فرسخ باشه، مگر از سر دو فرسخ واجب نیست شرکت کنن در نماز جمعه؟ خوب واجب است. مگه واجب نیست؟ راجع که نیست. از سر دو فرسخی یعنی در این مرکز دایره که شعاش دو فرسخ است به حساب قبل، به حساب حال که هیچی. به حساب قبل که شعاعش دو فرسخ است.

این شعاع دو فرسخ را ضربدر پی می کنیم، چقدر میشه؟ در این محیط یک نماز جمعه واجب. خوب حالا چطور شما یه فرسخ اینور تر میای میگی یه نماز جمعه دیگه هم میشه اینجا خوند؟

از روایت بگیرید، روایت که یک دونه راوی بیشتر نداریم ما، و اون محمد بن مسلم عن الباقر (عَلَيْهِ سَلاَمِ) دلالتی هم چندان نداره، اینو الان براتون می خونیم. این اولاً.

ثانیاً، حد سیر الان فرق کرده، مثلاً در تهران ما، تهران ما اول تهران تا آخر تهران حدود سی کیلومترِ، بیشتره. آقایونی که رفتن می دونن. از اول تهران تا آخر تهران از نظر آبادی حساب کنیم سی، چهل کیلومتره. مثلاً پنج فرسخه، شیش فرسخه

آیا در کل تهران که پنج فرسخ است، پنج تا نماز جمعه می خونیم؟ (فَاصْبَحِ اَلصِّلاَتَ اَلْجُمُعَةَ اَلَّتِي هِيَ رَمْزُ اَلْوَحْدَةِ رَمْزُ اَلاِخْتِلاَفِ). اختلاف چی؟ نماز جمعه یکی از رموزش وحدت است.

در تهران یک نماز جمعه، در قم یک نماز جمعه، در کاشان یه نماز جمعه، اگر بنا به شود در تهران که از بزرگترین بلاد شرق اوسط است پنج نماز جمعه خوانده به شود خودش تفرقه است، اونم با این وسایلی که الان موجود است. وسایل جمعی که موجود است، وسایل اجتماعی که موجوداست.

شما ببینید سر یک فرسخی در دانشگاه تهران نماز بخونند. عرض می شود در کرجم یکی، در عرض می شود که کجام یکی، در کجام یکی، کجام یکی. حساب یک فرسخ اینجوری نیست.

(صحبت حضار)

بله؟ کجا؟ شابدالعظیم خوب یک شهر دیگری ست. شهر دیگه ست شابدالعظیم. اما اگر ما پنج، شیش تا، ده داریم. هفت، هشت، ده تا، ده داریم. یکی از این دها ام القراء ست، مرکزه. دهات دیگرم هست. آیا در اینجا هر دهی یه نماز؟ ولو نیم فرسخ، ولو دو کیلومتر؟ نه بابا. باید که حفظ وحدت به شود

کما اینکه در جماعتم همینطوره. مگر این نماز جماعتای ما درسته؟ اگر مسجد الحرام را دست ما داده بودن چه می کردیم؟ پونصد تا نماز می خوندیم، همشم باطل بود.

نماز جماعت رمز وحدت است، نه رمز اختلاف است. نماز جمعه که رمز بالاتری از وحدت دارد ما نمی خوایم که در اینجا قیاس کنیم که، اصلاً اصل نماز جمعه برای چیه؟ برای وحدت است، برای تذکر دادن مسلمین است امور سیاسی

(مَا يَجْرِي فِي اَلْبِلاَدِ) است و (مَا يَجْرِي خارج اَلْبِلاَدِ) است که مسلمین توجه داشته باشن که لطمه نخورد، اجتماع اسلامی و دولت اسلامی. خب بنابراین دو فرسخ رد، یک فرسخم رد. یک فرسخ هیچ، دو فرسخ هیچ، هیچ، هیچ. منات اینه.

منات این ست که بر حسب اعتنا به آیه، (إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا) [جمعه: آیه ۹]. از اونجایی که می تونید، از اونجایی که می توانید باید سعی کنید، نمی توانید همونجا نماز جمعه.

اگر شما از کرج می توانید به نماز جمعه تهران بیایید و استطاعت است، خوب بیایید. اگه نمی توانید در کرجم جمعه. اگه در قزوین می توانید به کجا بیایید، (بِسْمِ اَللَّهِ)،اگه نمی توانید اونجا.

فاصله باید جوری باشد که ایجاد اختلاف نکند، حداقل این شهر، اون شهر، اون شهر، اون شهر، اما در دهات فرق می کنه، دهات متصله متواصله که پنجاه تا ده در فاصله پنجاه کیلومتر مثلاً هست. بیان پنجاه تا نماز جمعه بخونن؟ نه.

ام القراء دهات و محور القراء در نظر بگیرن نماز، نماز جمعه رو عرض می شود که انجام بدن و بخوانن. خب

(صحبت حضار)

اگر حساب اختلاف درش پیش نیاد و واقعاً دو نماز جمعه ای ست که با هم تنازعی نیست، جوری نیست که به آسانی بشه از این رفت به اون، ازون رفت به این، مطلبی است. این یه وَجه، وِجهه عامی دارد در حقیقت.

یعنی دیگه کیلومتر خاصی در اینجا در نظر نیست، همون مثالی که زدم خوب بود دیگه. در تهران نماز جمعه چند تا بود؟ پنج تا نماز جمعه، در پنج جای تهران نماز جمعه بخوانن و پنج تا 23:13) پخش کنه، پنج تا خطیب و پنج تا فلان، اینم یه مطلب.

مطلب دیگر این ست که (إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ) [جمعه: آیه ۹] را اول عرض کردم در تشقیقات، که (ذِكْرِ اللَّهِ) چیه. آیا خطبه جمعه مثل سایر خطبه هاست. حمد و صلاتی و بعدم دعایی و بعدم بری پی کارت، این جمع شدن نمی خواد دیگه.

شما تخم شیش زرده نیاوردی که، خطیب جمعه امتیازاتی دارد که سایر خطبا ندارن. سایر خطبا، سایر ائمه، سایر علما، سایر قضات، سایر مراجع، سایر.

و لذا تعبیر شده است از خطیب جمعه به امام. یعنی چه امام؟ امام معصوم که نیست، در روایات توجه کنید. نصوص روایات هست که مراد از امام، امام الجمعة است. منتها امام جمعه کسی است که باید حالت قیادتی داشته باشد، باید قاعد باشد.

از نظر علمی، از نظر اخلاقی، از نظر تقوا، از نظر اطلاعات سیاسی، اطلاعات مختلفی که در اجتماع اسلامی لازم است این وارد باشد. و چرا نماز جمعه را می خونن، و چرا خطبتین جمعه

در اون خطبه امام رضا (عَلَيْهِ سَلاَمٌ) است که خداوند دو خطبه قرار داده. یکیش برای جریانات سیاسی که در داخل خاک اسلامی، در خارج خاک اسلامی می گذرد.

و یکی هم برای تذکر و دعا و تعلیم و فلان. خوب این دو خطبه ست دیگه، و شرایط این دو خطبه رو متأسفانه مدتها بود انجام نمی دادن حالا دارن کم کم انجام میدن.

خب خطبتین لازم است که شهادتین درش باشد، در هر خطبه. شهادتین اول، امر به تقوا باید باشد. نه امر خالی تقوا پیشه کنید تموم بشه، این خشک و خالی نه. آیه ای از قرآن باید باشد.

آیه مخصوص (إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ) [نحل: آیه ۹۰]. چرا این آیه باید باشه؟ اگه سوره حمد جای این بخونیم کافی نیست.

اگه مفصل ترین آیه قرآن و جای این بخونیم کافی نیست. چرا؟ اگر در عمق آیه توجه کنید این آیه تمام احکام را بیان کرده.

چطور شما در نماز سوره حمد که می خونید، سوره دیگر کافی نیست؟ چون در سوره حمد کل قرآن به صورت مجمل موجوده. صلاة جمعه هم که یک صلاة اجتماعی ست و تذکر اجتماعی ست، آیه ای هم که درش خونده میشه و مفروض است هم در خطبه اول، هم در خطبه دوم خونده به شود

(إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ) [نحل: آیه ۹۰] تمام واجبات فردی و اجتماعی، درونی و برونی اسلام را در این آیه خدا ذکر کرده. پس نماز جمعه بر محور تمامیت اسلام، و بر محور تمام آنچه را که اسلام برای مسلمون ها مخصوصاً مجتمع اسلامی خواسته است باید که بیان کند. اینم این.

و باید که یک سوره هم از قرآن خونده بشه. همیشه (قُلْ هُوَ اللَّهُ) [اخلاص: آیه ۱] بخونید؟ مثل نماز که ما همیشه (قُلْ هُوَ اللَّهُ) [اخلاص: آیه ۱] می خونیم. اصلاً خداوند بعد از سوره حمد، سوره یا آیاتی را مقرر کرده است که بر حسب اون روایاتی که قبلاً خوندیم در رابطه با صلاة، برای اینکه مسلمون ها همیشه آشنای با همه قرآن باشند. منتها همه قرآن را مسلمون ها دو جوره مرور می کنن.

یک جور در حمد به صورت المجمله، و یک جور در آیات بعد الحمد. و لذا شما چند آیه هم که بخونید کافی ست. حتماً (قُلْ هُوَ اللَّهُ) [اخلاص: آیه ۱] بخونید، حتماً (قُلْ أَعُوذُ) [فلق: آیه ۱] بخونید؟ نخیر، از اول قرآن تا آخر قرآن اِلّا آیاتی که آیات وجوب سجده است که در مورد اونها هم بحث است و مطلبی هست

و لذا اینجا قرص می توانیم فتوا بدیم بر حسب کتاب، و بر حسب سنت که سوره قاعده لازم نیست. سورتینم می تونیم بخونیم. و اگرم سوره قاعده خوندیم لزومی ندارد از اول تا آخر، سوره بقره که نزدیک سیصد آیه دارد، این دویست و هشتاد و چند همه رو بخونیم؟ نه.

(لِكَيْ لاَ يَكُونَ اَلْقُرْآنُ مَدْرُوساً (27:10) لِكَيْ لاَ يَكُونَ اَلْقُرْآنُ مَدْرُوساً). حالا میگی سوره (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) [اخلاص: آیه ۱] اینکه هر بچه ای بلده که، این که قرآن می خواهد مدروس نباشد و گوش ها بشنوند و زبان ها بگویند، بخوانند آیات قرآن رو.

یعنی بعد از اینکه به طور مجمل قرآن را ما طی کردیم در سوره حمد، به طور مفصل. رکعت اول آیاتی، رکعت دوم آیاتی، سوم و چهارم که آیاتی ندارد سوره حمد تنها رو میشه خوند و عرض می شود که سبحانیاته.

خوب در خطبتین واجب است ممتاز ترین افراد در اون محیطی که نماز جمعه خوانده می شود تعیین بشه. من در زمان آقای خمینی پیغام دادم به ایشون که شما خودتون نماز جمعه را بخونید، مگر یادتون نیست که شما در نجف روز جمعه، نماز را در مسجد شیخ انصاری تعطیل می فرمودید، چون شما در خانه نماز جمعه می خوندین. جواب دادن جهات امریه.

خوب حالا کاری نداریم. افضل افراد باید که واعظ و رهبر مملکت اسلامی باشد، افضل افراد باید در اون محیط قضا قاضی باشد. افضل افراد باید امام جمعه باشد، نه اینکه افضل افراد علمش زیاد است، تقواش زیاد است، حرف بلد نیست بزنه.

ما یه بار در نماز جمعه در یه جایی از ایران شرکت کردیم یه موقعی، ده سال پیش که می خواستن انتخابات ریاست جمهور بکنن و از جمله آقای رجایی (رَحْمَتُ اَللَّهِ عَلَيْهِ) بود که ایشونم جزو کاندیدا های ریاست جمهوری بود.

اون خطیب جمعه، پیرمرد فاضل، عالم، مجتهد، که نمیگم کجاست، نبایدم بگم. ما هم رفتیم اونجا خوب در اون شهر کار داشتیم. نمیگم چه کار داشتیم چون معلوم میشه کدوم شهره.

رفتیم نماز جمعه تو آفتاب نشستیم و ایشونم تشریف آوردن و شروع کردن خطبه. البته حرفا به هم به هیچ ارتباطی نداشت یعنی وقتی آدم زور بزنه، اطلاعات نداشته باشه اینجوریه.

حالا اینو کاری نداریم، بعداً. فرمودن با لفظ مبارکشون در جایی که از همه دنیا، جمعیت جمع میشه ها خیلی زیاد. با لفظ مبارکشون فرمودن که چون (كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ) [بقرة: آیه ۱۸۳] پس واجب است به آقای رجایی رأی بدید.

نفهمیدیم ارتباط چی هست، آخه نامربوطی انقدر زیاد؟ خطیب جمعه باید لساناً، لغتاً، فهماً، تفکراً، علماً، سعادتاً، سیاستاً، در همه چیز باید محتاط باشد، چرا؟ برای اینکه او دارد رهبری می کند مردم رو.

یعنی در این صدها هزار جمعیت در یک میلیون بیشتر جمعیت، الان که صدها میلیون جمعیته. چون خطبه را از رادیو و تلویزیون میشنون. این جمعیت کثیر بصیری که حاضر هستن باید راهنمایی بشن، از نظر فکری، عقیدتی، ایمانی، سیاسی.

این (ذِكْرُ اَللَّهِ) هم که در نماز جمعه ست که فقط ذكر (اَللَّهِ اَكْبَرُ، اَللَّهِ اَكْبَرُ) نیست.

خوب اینجا سوال می شود از ما که آقا این (فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ) [جمعه: آیه ۹] با اینکه فلان مملکت چجور است، و اینجا آب چجور است، و اونجا نون چجور است، و اونجا انگلیس چکار می کنه، چجور است، و اونجا آمریکا این با (ذِكْرُ اَللَّهِ) چه تناسبی داره؟

جواب قبلشم آقای خمینی در طول هفتاد سال می فرمودن ما هم عرض می کنیم، که خیال (خَيْلِ عَلِيٍ النَّاسَ النَّسْناسَ انَّ السِّياستِ عَجَلَةٌ عَنِ اَلدِّينِ وَ اَلدِّينُ عِجْلُ اَلسِّيَاسِتِ لاَ ها كَذَا هَا سِیَاسَتِ مَعَ اَلْقِيَادَتِ قِيَادَتٌ اِحْيَانَا رَحْمَانِيَّةً اِحْيا شَيْطانِيَةً وَ الاِسْلامُ يَأْمُرُوا البقْيادَ الرَّحْمانِيَّةَ)