بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و علی آله الطاهرین
در دنباله بحث دیروز با یه ترکیب مرتب تری اصولاً اگر انسانی قدرتی دارد برای دفاعی از ناموسی از نوامیسش طبعاً باید این قدرت رو مصرف کند ولی به اتفاق اما اگر مهاجم از اون قوی تر است این انسان از برای حفظ خود باید قدرت مکافه در خودش ایجاد کنه اگر می تواند و اگر نمی تواند کمک بگیره اگر منه دارن می کشن و من زورم نمی رسه که دفاع کنم باید کمک بگیرم اگر نه خودم می توانم و نه می توانم کمک بگیرم در این صورت خب من نمیتونم دفاع از جان خودم بکنم مقتولم هستم مظلومم این یک عنوان عامیست در کل مراحل دفاع حالا در باب دفاع که کل قلوب اسلامی دفاع است دو جهت رو باید منظور داشت یک جهت عِده ، یک جهت عُده ، عِده افراد مهاجم و در مقابل یک عده افراد مدافع دوم عُده قدرت اونها از نظر زور بازو از نظر اسلحه از نظر امکانات از نظر تاکتیک های جنگی و هجوم عِده تعداد افراد است عُده قدرت هایست که چه قدرتهای درونی باشد و چه قدرتهای برونی ممکن است یکنفر قدرتش اونقد زیاد باشد ده نفر قالب بشه عده کاره ای نیست پس عِده و عُده را ما از هم جدا می کنیم عِده افراد مهاجم که در مقابل مدافع عُده ای هم در کار است که قدرت و آمادگی از برای دفاع در بُعد قدرت درونی یا در بعد قدرت برونی حالا مسلمانها در طول تاریخ اسلامی تا کنون و تا ولی امر صلواه الله علیه که تشریف بیارن اینها هم عِده ظاهریشون کمتر هست هم عُده ظاهریشون کمتر مگر اینطور نیست و اگر مسلمانهای واقعی رو نظر کنیم که خیلی کمتر خواهد شد مسلمانهایی که تعهد دارن ایمان صحیح دارن حاضرن در راه خدا قتال کنن دفاع کنن امر کنن نهی کنن مال بدهن فکر بدهن علدم بدن و چه کسانی که زندگیشون مثلثیست از مهاجرت و جهاد و قتال اینا خیلی کمن چون مثلث زندگی انسان مسلمان صحیح به معنی کلمه عبارت از اینکه دائماً مهاجرت درونی و برونی داشته باشد از بدها و بدیها و مجاهده درونی و برونی داشته باشد همچنین با بدها و بدیها و در مرحله اخیره قتال فقط برونیست درونی که نیست نفس کشی معنا ندارد قتال که مرحله اخیر است خب در هر دو بعد که ما درست بنگریم می بینیم که عِده ظاهری و عُده ظاهری مسلمانها از غیر مسلمانها کمتر است درصد مسلمانها ولو قائلین به شهادتین را بگیرد در صد درصد مسلمانها یک چندم غیر مسلمانهاست از کتاب دین و مشرکین و چه و چه و اینها این از نظر عِده عِده افراد از نظر قدرت بدنی هم اینطور نیست که مسلمونها زورشون و دلاوری بدنیشون نوعاً بیشتر از دیگران باشه نخیر بلکه تو مسلمونها گرسنگی هست ضعف هست به حساب اسلام اونایی که اسلام و احکام خدا سرشون نمیشه گوشت خوک می خوره گوشت سگ می خوره گوشت چه می خوره مال هر کسی می خوره بنابراین حداقل این است که اینطور نیست که قدرت بازوی مسلمونها بیشترازدیگران باشد اگر فرض کنیم کمتر نباشه و از نظر اسلحه این اسلحه جنگی غیر مسلمانها هم از نظر عِده بیشتر است و هم از نظر عُده امروز مشاهده می کنیم اسلحه اتوماتیکی و سازندگان بیشتر دارن کسانی که قدرت اقتصادیشون زیادتر است بیشتر دارن یا کسانی که میخرن کسانی که از اونا تهیه میکنن خب شکی نیست بلکه سازندگان اسلحه های اسلحه های اتوماتیکی و غیر اتوماتیکی تجارت می کنند منتهی تجارت مال فقط نیست تجارت ها جانها نیز هست بنابراین کفار در طول خط اسلامی تا زمان ولی امر (ص) هم عددشون بیشتر است هم زور بازوشون بیشتر است همه اسلحه شون زیادتر است تبلیغاتم دارن اینا هم جنگ سرد دارن با مسلمونها هم جنگ گرم دارن در جنگ گرم قدرتشون خیلی زیادتر است عددشون اسلحه شون و چه و چه و چه و در جنگ سرد هم شما مشاهده می کنید تبلیغاتی که مبشرین از مسیحین می کنن مسلمونها خب ندارن اونها در کل ابعاد باطلهای خود را که مخلوط با حق است یا هر چه مشغول تبلیغاتن مثلاً فرض کنیم یکنفر استاد فیزیکدان است می رود در مدرسه تدریس فیزیک میکنه اما کشیشه مخصوص فیزیک نیست از مجرای فیزیک مسیحیت را داخل دل این بچه مسلمان کردن یا شیمیسته یا پزشکه یا مزشکه هر چه هست اینها از تمام وسائل از تمام اسباب استفاده می کنن که بتوانن اون حرفهای خود را در دلهای بچه مسلمونها و غیر مسلمونها که واضح است بگذارند مسلمونها چنین وسعت تبلیغاتی رو اصلاً ندارن بنابراین ما مسلمونها به وجه العام متخلفیم چرا دو حال خارج نیست یا نمی توانید پس چرا امر دارید واعدو مستطعتم من (07:33) اگر کاری رو ما مسلمونها بعنوان دفاع دوبله از نوامیس خودمون نمی توانیم چرا امر داریم دفاع دوبله چیه این یک اسلام خودهامون را نگه داریم از هجوم تبلیغاتی دیگران دو و دیگران را نیز مسلمان کنیم در این دو بعدی که ما ماموریت داریم اگر نه بعد اول را می توانیم که هجوم تبلیغاتی کفار زیاد است و به طریق اولا بعد دوم را نمی توانیم پس چطور ما ماموریت داریم ماموریت داریم به کاری که نمی توانیم (08:29) تازه ترحبونه یعنی بلفعل فقط نه اونروز مفصل بحث کردیم جوری باید باشه که اصلاً به فکر معارضه با ما نیفتن به فکر جنگ سرد یا گرم یا هر دو نیفتن پس ما میتوانیم و نمی کنیم میتوانیم یعنی چه میتوانیم عددمون زیادتر کنیم اسلحه مون زیادتر کنیم زور بازمون رو زیادتر کنیم یا ایمان مون رو زیادتر کنیم و تبلیغاتمون زیادتر کنیم مثلاً امر بالاتر عر می شود و قاتلوهم حتی لا تکونه (09:10) دو آیه داریم با اختلاف یه لفظ و قاتلوهم امر به کل مسلمونهاست برای اینکه نمیشه به عده خاصی از مسلمونها محال که آیا مسلمونهای زمان صدور وحی اینقدر بودن از نظر عِده و عُده که مقاتله کنن که ریشه فتنه رو بکنن روی زمین نمیشه در هیچ زمان خاصی چنین نیست بلکه قاتلوهم امر به کل مسلمونهای طول تاریخ تا زمان ولی امر یعنی تمام نیروهای مسلمونها درونی و برونی ظاهری و باطنی تبلیغی و و و و باید بسیج شود تا یک زمانی که صاحب اصلی زمان تشریف آوردن خود را غریب نبینن این میشه مطلب که دو بعدی است فعالیتهای ما در حقیقت این مثلث زندگی اسلامی ما که عبارت از مهاجرت و مجاهدت و قتال است این باید علی طول الخط استمرار داشته باشد ای خطابه ای و روضه خوانی نیست که ما عرض کنیم این که پرچم قرمز ابی عبدالله نیست نمیخواد بلند چرا تا وقتی که امام زمان نیاد باید بلند بشه پرچم باید ما در حال دفاع باشیم دفاع سرد مهمتر و دفاع گرم مرحله دوم در مقابل جنگ سرد تبلیغاتی دشمن بسیار مهمتر که در توان ماست و در مرحله اخیره دفاع در جنگ گرم کفار است علیه ما این پرچم سرخ پرچم خون پرچم جهاد همیشه بلند است تا هنگامیکه صاحب الامر تشریف بیارن و با افراد تبلور یافته در طول تاریخ اسلامی از زمان رسول الله (ص) تا زمان صاحب امر از این میون از زنده و مرده شون 313 تا اصحاب الالبیه و ده هزار نفر سربازان زیر پرچم تهیه شه که بعدام ملحقی شه بقیه ملحقیناً اصل پس وظیفه ما بسیار سنگینه قرآن که می فرماید که *(11:29) یک آیه ، آیه دوم * تمام طاعت در انحصار حق باشه طاعت غیر حق نشه حال استطا پذیره تمام طاعت یعنی خب بعضی اقلیت داشته باشن کفار ، کفار اقلیت داشته باشن و نقشی و رنگی نداشته باشد وجود اونها علیه مسلمونها خب این در یک زمان باید تهیه بشه یعنی فقط امام زمان مامورن اینکار بکنن امام زمان 313 نفر درست میکنن امام زمان ده هزار درست میکنن فقط خود اون آقا تشریف بیارن دین مال خداس خدا خودش درست میکنه یا مال امام زمان خودش درست میکنه خدا که دین نداره که خدا بی دینه اصلاً دین برای ما درست کرده امام زمان بیاد ما باید اعداد کنیم طریق المهدی صلواه الله علیه این اعداد به چیه اِعداد در چند بُعده یک بعد محوری در مثلث ابعاد بعد ایمان ، ایمان ما باید هر قدر ضد ایمان و زحمات ایمان و صدمات و معارضات ایمان زیادتر باشد در جو لا ایمانی در جو کفر و فسق جهانگیر باید ما کوشش کنیم مسابقه کنیم در اینکه ایمام ما قویتر و قویتر و قویتر دعوتمون قویتر امرمون قویتر نهیمون قویتر مهاجرتمون قویتر مجاهدمون قویتر تا برسه به قتال مرحله آخریست یعنی هر قدر افرادمون کمتر عِده کمتر فرض کنیم سلاح ظاهری کمتر امام ایمانمون قویتر یک ، دو اگر یکنفر مسلمان آگاهه با ایمان قوی درست تبلیغ کند اسلام رو چقدر اثر داره فرض کنید ده هزار نفر دشمن در واقع ما صد نفر همه رو میکشه بله اما یکنفر مسلمان میگذارد به حرف برسد حرف جهالته چرا کفار جنگ میکنن جنگ جهالت است عناد است بقا در جهالت است اگر نیروهای دعوت اله الله و نیروهای تبلیغاتی ما مکافه باشد بلکه قالب باشد که انه للحق الدوله و لباطله جوله اگر ما به وظایف خود سازی و دیگران سازی خود تبلیغ خود و تبلیغ دیگران اونجور که امکان دارد و می توانیم و خداوند به ما استعداد داده موادشو داده هیئاتشو داده نیروهاشو داده شان داده اگه مقاومت کنیم اسلام جهانگیر است جوری که جنگ کنه آقایون اطلاع دارید که امام زمان نوعاً جنگ نمیکنه (14:32) برای یه مدت معین اون مدت معین اون مقدار داشت کردن ولذا پیغمبر که وفات نمودن بیست و سه سال رسالت اینقد مسلمان درست شد حدود نیم میلیون مسلمان حداقل بنده پنجاه سال از عمر آخوند بودنم میره (14:45) بنده و بنده ها وانگهی پیغمبر یک بعدی نبود کارش بعد اول خود و بعد دیگران خودهایی درست کرد علی ها و حسن ها و سلمان ها درست کرد که اینها حامل رسالت اسلام باشن و علی طول الخط دعوت کنن نه این است که شخص پیغمبر این کارفقط باید بکنه نمیشه بکنه بنابراین سوالات اینجا جوابش بینه سوال و خب اشارتاً که ما عده مون کمتر عُده هر دومون کمتر چه کمتر چه کمتر ولی در مقابل همه این کمی ها افراد کمه سلاح کمه زور کمه اما کی به مرحله جنگ خواهد رسید اصلاً به مرحله جنگ آخرین مرحله ست آخرین مرحله معان دین معان دین ابوجهلی و ابولهبی ما کم داریم در میان مردم کم درصد کسانی که (15:51) کمه اکثریت نمی دانن و نمی دانن که نمی دانن بر عهده کیست که نادان را نادانان را دانا کند کسانی که نمی دانند که نمی دانند به اونها بفهمانند که نمی دانند بعد اونها رو دانا کنن تفسیر فقط با نادانان نیست معان دین مطلب دیگری یا درصد بسیار کم تفسیر فقط با نادانان نیست بلکه می شود گفت تقصیر محوری و عمده با دانایانیست که می توانند برون و با وسائل گوناگون نادانی زدائی کنن و بی معرفتی رو برطرف کنن امام نمی کنن می گن البیت یعطی علی یعطی مثال بیت دور من نمی گرده من باید دور بیت بگردم ولی آقایون اینطور نیست پیغمبر بزرگوار بر حسب کلام امیر المومنین طبین الدوارو بطبه میشینم همونجا آیت الله عظما تو کوچه تو خیابون مسجد الحرام میزننش فشش میدن معده گوسفند سرش می ریزن (16:59) عرض می شود که اینجوری ست که در تمام مجالاتی که ممکن است ابراهیم چرا (17:06) می خواست که یک جوی ایجاد کند بیان دورش نمی اومدن دورش یعنی اونقدر تبلیغات شده بود که دور ابراهیم کسی نباید بره چون نفهمه چون مجنون چون فلانه چون بلان ابراهیم یه تقی کرد که مجبوراً بیان دورش ، دورش شروع کرد بحث ما که نمی خوایم فیضیه باز کنیم ما میریم فیضیه ، فیضیه مثاله البته لزوم ندارد که ما بریم آلمان بیاد سراغ ما آمریکا بیاد سراغ ما نخیر ما تبلیغات خودمان را تبلیغات صدایی تبلیغات سیمایی تبلیغات کتابی تبلیغات فکری و به همه جهان برسونید و یک مرد اگر فقط یک مرد با امکاناتی که خداوند به او داده و امکانات مادی که مسلمونها موظفن به او کمک کنن یک مرد می تواند جهان را روشن کند ولی ما هممون خارج از رجودیت هستیم ما رجودیت دعوت اله الله و تبدیلی رو اصلاً نداریم پس واعدو درسته اعِدو دو بُعد داره مستطعتم من قوه اکثرش قوای دعوت اله الله (18:16) آخرش جنگیه اگر ما قوای تبلیغی رو درست بطور متبلور عمل کنیم و جهان شمول کنیم تبلیغات نورانی اسلام رو جنگ کمتر می رسه خواستم عرض کنم امام زمان جنگ نمیکنه سیزده شهر امام زمان جنگ شهر مسلمان مکه ، مدینه ، کوفه ، بصره ، تهران ، شام ،دمیسان ، هُجرت نمی دونم سیزده شهر مسلمان نشین با امام زمان جنگ می کنه کفار جنگ نمی کنن یعنی مسلمان غافلتر کفاره نه خب مسلمانا جنگ میکنن حساب داره کفار جنگ نمیکنن حساب داره مسلمان جنگ میکنه میگه علم مرکز علم کوفه مرکز چی دریل مرکز چی مدینه همش مرکز علم مرکز علما ، علمای اعلا چرا جنگ میکنه واسه تو اصلاً از کی اجازه گرفتی و ا کجا اومدی کی به تو اجازه داد کی شناختت چرا برخلاف شهرت و اجماع و فلان فتوا میدی جنگ منگ داد قال فریاد چاقو بزن تو مسجد امام رضا بیا دشنه بکش مطلب اینه دیگه (19:28) نه خب تابع تهرانه چون ری قاتی میشه قاتی پاتی میشه بله ، بله ولی حالا رو عرض نمی کنیم که قم آره نمیتونن امام زمان نمیتونه باشه اصلاً بله حالا نمی تونه باشه (19:47) مسلمون نشدن کی میگه کی میگه) 20:00( خواهش مامون چه کرد اون جاسلی ها رو کرد مسلمان چه برسه دیگران اون میتونستن کردن اون مقداری که می توانستن و امکانش بود کردن بطور مجمل اینه حالا این اینا جنگ می کنن خب چرا آلمان و آمریکا و روسیه و اینا جنگ برای اینکه خب وقتی حق ظاهر شد اولاً نه اینکه ما حق کلک نشون بدیم نه اینکه ما بیاییم کارایی بکنیم که اسلام مفتضح نشون بدیم که حتی مسلمونها میرن و تکس کفارنه اسلامی که با عقل و با فطرت و با زندگی صحیح انسانی مناسبت داره ارائه میده چرا (20:40) اکثراً نباید فرار کنن ما در میریم ما در میریم که وظیفه (20:48) این یک ، دوم اونقدر بشر ظالم و مظلومش زیاد میشه این یه بحث خاص داره در باب امامت اشاره اونقدر بشریت علی طول خطها ظالم مظلوم زیاد میشه که هم ظالم مظلومن هم مظلوم ظالم ظلام هم ظلام هم مظلوم مظلوم هم ظالم هم ظالم باز چه میشه به ستوه به سوته در انتظار یه روزنه ای هستن چون هر کس اون بدتر کرد قوز بالا قوز قوز بالا قوز قوز بالا قوز هر کس اومد با عمامه اومد با کراوات اومد با شب کلاه اومد با نمیدونم چه اومد بدتر شد وقتی یه کسی اومد که این داره اصلاح می کنه روزنه امید این نور این خورشید این عدل این معرفت است این محبت است این عنایت است شمشیر نکش اول شمشیر بعد حرف نخیر شمشیر کاری نمی کند دجال مجال میشه مگه همه دجالن نه پس ظرف ظهور ولی امر این ظرف دو بعدیس یک بعد در میان مسلمانها متاسفانه و یک بعد در میان غیر مسلمانها ولذا اگر ما بر محور قرآن افتاع کنیم حرف بزنیم در میان حوزه ما رو تکفیر میکنن اما در میان مردم ما رو تکفیر نمی کنن با فطرتشون جوره با عقلشون با قلبشون با فطرتشون با فکرشون جوره برای خودم من نمی خوام حرف بزنم برادرا چون این همه جا پخش خواهد شد این یه مطلب واقعیت داره چون (22:16) قرآن یه دستوری می داد و گروه زیادی از مفسرین و فقها خیال می کنن منسوخه سوره مبارکه انفال این در همین متن بحث ماس سوره مبارکه انفال از آیه 65 و آیه 66 دستور حض * (22:42) خب چجور یکی در مقابل یکی نه * شرط داره یقلبو نیست یقلبو جزای شرطه ، جزای شرط دو معنا دارد یک معناش اگر بی صابر باشن نتیجه غلبه بر معطین معنی دوم که در حاشیه اینه یعنی باید غلبه بر معطین کنن اگر نشد از اختیار خارج باید جدیت کنن بیست نفر مسلمان صابر با شرائطی که در جهاد در (23:35) داده بودن باید بیست نفر این معشار باشن یعنی یکی بر عرض می شود که ده یک نفر بر ده تا غلبه کرده باشه چرا من یه نفرم ده تا من یه سلاح دارم بقیه ده تا سلاح دارن من مثلاً قوه م کمتر است بیشتر نخیر (23:53) چرا چند بعد دارد یک اون کافر ایمان به خدا که نداره ولذا حاضر نیست برای کشته شدن معمولاً جدیت میکنن که کشتنش اگه کشته بشه اون به اختیار خودش نیست اگه جای کشتن خب فرار میکنه مومن که اینطور نیست مومن چون الا الحسین میدانه ولذا میگه ذلک و انهم و بانهم قوماً لا یفتهون لا یعلمون نیست لا یشعرون لا یفقهون بله انکم (24:23) این اول سوال چرا نفرمود اگه یکی باشه دوتا فرمود اگه بیس تا باشه عرض می شود که دویس تاس برای اینکه این بیس تا سرایاس بعضی روایات سرای جنگها جزیی جنگای جزیی از بیس شروع میشد به بعد جنگای جزیی و این دستور جنگای جزیی میگه کلی نمیشه این یک ، دوم اینکه واقعاً اگر مسلمان یک نفر در مقابل ده تا کافر در اینجا امر نداره که در ده تا قالب باشه نخیر اما (24:58) * تفسیرش در تفسیر مراجعه کنید اشاره می کنه فقط که چون سرایا بیس بوده از بیس شروع کردن (25:08) ما داریم چیزی که امکان می دهد به ما که بیس تا بر عرض می شود که دویس تا ولی اونها این امکان رو ندارن بله امکان فردی دارن بیشتر امکان سلاحی دارن بیشتر امکان زور بازو دارن بیشتر ولکن روحیه اونها روحیه ای نیست که جان رو از (25:42) برای چی مثلاً شما روحیه دارین خود روحیه مهمه (25:45) همین میخوام بحث کنم که نص شده یا نه ما حرف داریم که نص نشده حالا ببینیم چی میشه عرض ی کردیم و انهم قل لا یکم ، لا یکم یعنی چه اصلاً فقه یعنی چه تفق فقه یعنی انسان از ظاهر به باطن برسه ظاهر ببینه خب حیواناتم می بینن چیزی نیستش که اصلاً فقهه اینه تفقهو معنیش اینه یعنی شما آنچه را بارز است بین است وسیله قرار بدی برای بدست آوردن آنچه مخفی ست کفار که اینطور نیستن کفار یعلمون ظاهراً من حیات الدنیا علی الاخرتهم قاتلو این عقلش به چشمشه فقط بخون بشین چه کن فلان این کاری به باطن عالم نداره ولی شما مومنین به باطن آدم کار دارین باطن عالم دارای دو بعد است یک بعد من الله بعد دوم اله الله هم من الله آمدید باید مراقبت کنید هم اله الله خواهید رفت که یوم الحساب یعنی حرف ندارن که ولذا شما روحیتون قویتر اولاً در اینجا روحیه قویتر است به حساب اینکه انتم قوماً تفقهون و هم قوماً لا یفقهون کسی که ظاهری جنگ میکنه مادامیکه کشته نشه خب معلوم است که جونی نداره ولی کسی که میره یا بکشد یا کشته شود یا هر دو این دیگه پاشو بر فرق وجودش گذاشته کسی که می رود نه برای برگشتن یه مرتبه میرد کشته شود که غلطه نه میرود که بکشد و در راه کشتن اگر هم کشته شود یا هم بکشد هم کشته شود یا فقط بکشد یا کشته شود خب این در حقیقت حالت انتحاریس اگه تعبیر درست باشه ولی این که یفقهم چون میداند کشته شود عندالله بکشد عندالله مجبور بتواند معجوره نتواند ادای دی کرده باز معجوره ولذا قدرت یکنفر که دارای این روحیه است این برابری می کند با قدرت ده نفر بعد میگن الان (27:57) الان کی خیال میکنن گروهی که یعنی همین الان الان همین الان اینو قبلاً خداوند گفتش بیس تا به دویستا صدتا به هزار تا الان میگه نخیر یکی به دوتا صد تا به دویستا هزارتا به هزار و صدتا چرا اونا اونطور میگن (28:19) اینو بدون فاصله خداوند (28:23) چرا و انم فی کل ضعفا دانس ضعیفه قبلاً نمی دونس قبلاً نمی دونس ضعیفی حالا فهمید ضعیفی قبلاً که نمیدونس ضعیفی گف بیستا در مقابل دویستا صدتا مقابل هزارتا حالا که فهمید ضعیفی گف نخیر صد تا مقابل دویستا هزارتا دو هزارتا این هر دو غلطه و خیال میکنن این آیه ناسق آیه قبلی یعنی آن قبلی که اگه فاصل نداشته باشه که عجیبه اگه فاصل عمل ند نباشه نفعی نیس بابا اگه قبلاً بهش عمل نشده بعداً که نسق نمیاد نسق زمان عمله اگه عمل شد اونوقت نسقه عمل نشده از اول نگه چیزی که بنا نیست عمل بشه و فرصت عمل نیست چرا بگن اصلاً اول باید بگن عمل ، عملو مایی بشه بعدا نسق کنن تو نسقاً ، اونی که میگه اینطور میشه الان اینطور میشه دیگه اونی که میگه اینطور ما که نمی گیم عمل نشده آل آن خفه فلا انکم و علمه انه فیکم ضعفا الان کیه مگه آیات پشت سر هم نازل شده آیات پشت سر هم نازل شده بله طبع مطلب این است آیات پشت سر همه اما اگه دلیل داشته باشیم این آیه قبل از اونه اون آیه بعد از اینه فاصلش یه ساله فاصلش ده ساله در سوره مزمل اینطوره تقریباً ده سال فاصله بین ببخشید در سوره اقرا اینطوره تقریبا ده سال فاصله س بین آیات خمسه اولا و آیات بعدی بعد الله خب پس اینطور نیستش که این عبارات بلافاصله بعد از هم نازل شده این که اشکالات زیاد دارد که چون باید که بعد اینکه عمل بشه اونوقت نص اما اگه همین الان گفته مگه در فاصله یکی دو ثانیه عمل کردن در فاصله این دوثانیه خدا فرمودن بیستا دویستا عرض می شود که صدتا هزارتا تا اینو گفت رفتن جنگو اینکارو کردن و برگشتن و الان الان که نمیشه که این باید فاصله باشه فاصله جنگی یک فاصله جنگی که چند روزی این حداقل لازم داره پس فاصله جنگی بود فاصله جنگی بوده بعداً خداوند تخفیف داده چرا حساب داره حسابشم خود آیه (30:45) آل آن غلطه اصلاً چون اعل آن میشه من آل آن گفتم اشتباه گفتم اشتباه از جای دیگه س که یه عرض می شود که قاید این است که مد داره بله آلا اینجا الان آل آن نیس چون آل آن اعل آن میشه الان خفه فالله (31:12) داره حکم میده پس چی حکم داره میده الان خفه فالله الان کدوم آنه آنیس که زمینه اش ظرفش وضعش توانش با قبل فرق داره قبل توان این بود امکان این بود لزوم اینهم بود چطو برای اینکه قبلاً افراد دشمن بسیار زیادتر بودن مثلاً ده در مقابل یک پس قدرتی که باید اعمال بشه باید که بیشتر بشه بعداً چی بعداً نخیر افراد مسلمانها زیادتر شدن و افراد کفار محارب نه کفار همه عالم افراد کفار محارب از قبل کمترن افراد مسلمان مجاهد از قبل بیشترن این یک ، دو مسلمانا که کمترن اگه تو خونه یکی دو نفر بیشتر آدم نباشه چنتا دزد بیان یکی دو نفر بیشتر از دو نفر قدرت مصرف میکنن اما اگه پنج تا دزد بیا تو خونه م پنج تا این پنج تا قدرت کمتر مصرف میکنن ولی اینطور نیست حالا وقتی که عده دشمن زیاد است ده برابر مثلاً و عده مسلمانان کمتر است اگر اونا هجوم کردن هر یک فرد مسلمان ده برابر باید قدرت مصرف کنه چاره ای جز این نیست که صابرون ولیکن اگر عده دشمن دو برابر مسلمان اس خب مثلاً ده برابر نه دیگه دوبرابر کافیه چون مقصود غلبه بر اون هس دیگه الان خفه فالله عنکم و (32:48) خداوند می دانست ضعیفی می دانست ضعیفی دو بعد داره یه مرتبه واقعاً نمی تونید چون واقعاً نمیتونید بنابراین حکم در این واقعاً نمیتونید عوض میشه میتونن خب به اندازه توان حکم میاد یه مرتبه نمیتونن به اندازه ناتوانی در این یک بعد علمه انکم ضعفا یعنی الان در این وقتی که الان چرا (33:20) تخفیف داد چرا برای اینکه هرجیست برای شما ضعف در شما چرا افراد زیادتر بسم الله افرادتون زیادتره ولی افراد زیادتر بودن چند جهت درش ایجاد شده که موجب شد خداوند اینجا حکم رو عوض کنه یک جهت زیادتر شدن افراد اون همیت و اون قدرت و اون صلابتی که در کم بودن بوده است نخواهد داشت یک ، دوم لازم نیست لازم نیس وقتی که من قدرت دو مرد رو مصرف کنم کافیست چرا قدرت ده مرد مصرف کنم اینم در بعد دوم الان خفه فالله عنکم (33:58) چرا برای اینکه تعداد زیاد شده ؛ میدانست بله خدا هم قبل میدانست هم بعد قبلو میدانس قوته اینجور حالا که میداند ضعفه اینجور منتهی ضعف دو ضعفه یک ضعفه که ضعف نشون میده ما باید قوت نشون بدی امام واقعا شما ضعف نشون میدی چرا برای اینکه افراد زیادتر شده مثل اینکه وقتی ما جمهوری اسلامی نداشتیم در مقابل شاه قویتر بودیم حالا چه عرض کنم حالا شلتر میشیم بعضی وقتا شلتر میشیم (34:35) قدرت دست ماست دیگه ولش میکنیم ولی اگه قدرت دست دشمن بود در مقابل دشمن ما جان میدادیم مال میدادیم چه میکردیم طبیعت مطلب اینه وقتی که افراد زیادتر بودن اعتماد میکنن به کثرت و قدرت و غلبه بنابراین شل میان فلذا در جنگ عرض می شود چیز اینطور شد در جنگ طائف اینطور شد در جنگ طائف عده مسلمانها بیشتر از کفار بودن پس مغلوب شدن ، مغلوب شدن بابا این مسلمانا که مکه رو گرفتن آقا مکه رو گرفتن بدون خونریزی وتعداد مسلمانا کم بود تعداد کفار زیاد بود بعد از فتح مکه رفتن جنگ طائف در جنگ طائف شکست خورد (35:15) چرا شکست خوردن برای اینکه اینا گفتن خب ما کاری نکرده در جنگ مکه قالب شدیم حالا دیگه لزومی ندارد (35:22) قدرت و صلابت و جدیتی که باید به خرج بدن ندادن شکست خوردن اینجا همینطوره و علمه انه فیکم ضعفا این ضعف ان تفسیرنه ضعف ان تفسیر نباید نمیخواد بگه شما لازم نیست نه شما ضعف ان تفسیر ندارین چون در میان شما افرادیکه احتمامشون کم میشود صلابتشون کم میشه کم میشه ما اگه در همین ظرف موجود ولو ظرف عصیان است در همین ظرف موجود ظرف عصیان است بگیم نخیر باید که هر یکی ده تا خب نمیشه چون ابزار درست نیست الان خه فالله عنکم وعلمه ان فیکم ضعفا و ان یکم (36:04) خب چرا این آیه ناسقه قبل باشه چون حالات دو حالته حالات فرق میکنه دیگه حالات در چند بعد یک اگر جمعیت دشمن چندین برابر ماس ما هم باید قدرت خود را برابری بدیم با اونها اگر در مقابل هر یکی ده تا س یکی باید ده تا قدرت نشون بده امام اگه در مقابل یکی دوتاس یکی دوتا باید نشون بده اگر یکیست یکی نشون بده اگر نصفیست نصفی نشون بده پس این نص کرده ما قبول نداریم نص چون این عرض می شود بر حسب زمانها برحسب ظروف برحسب عرض می شود که قدرتها بر حسب فعالیتها این فرق میکنه خب این یه نمونه ایس که آقایون مفصلاً در تفسیر ملاحظه خواهید فرمود ما تتمه حرف ما به وجه العام در وضه فعلیمون در طول تاریخ مثلاً توان جنگ گرم غالب را نداریم چون نه یکی دوتا نه عرض می شود که یکی در مقابل ده تا یکی در مقابل دوتا هم نیست چرا کفار صدها و هزارها برابر ما از نظر ادب و نظر قدرت از نظر چه کی جبران میکند اونی که جبران میکند این است که جنگ سرد جلوی جنگ سرد را گرفتن جنگ تبلیغاتی دو بعد دارد یک نگذاریم تبلیغات دشمن در میان مسلمانها وارد شه و اگرم وارد شد مسلمانها رو جوری به اسلام آگاه کنیم که اون تبلیغات درشون تاثیر نکنه یکی از آیات داره در سوره مبارکه طه راجب قیامته و ان ساعته عاتیطاً (38:01) در اونجا آیه ای دارد فعلاً یادم نیست اگه یادتونه بفرمایید به موسی امر میشد که کاری نکن که تو را در ساعت که تو را نسبت به ساعت مردد کند مشکوک کند آیه یادم نیست (38:23) باز کنید و انه ساعته لاتیتاً (38:26) آیه قبله یا بعد یادم نیست بله ، بله آیه قرآن باز کنید ببینید که سوره طه سوره بیستم حالا ببینید اون آقایون می خواستن دلیل بر این مطلب بگیرن که ما ایمانی داریم اصل ایجاد ایمان تحصیل ایمان بر ما واجبه دو نگهبانی هم واجبه اگر ما در گروهی باشیم که تبلیغات ضد ندارن خب آن اصل ایجاد ایمان کافیه اما اگر در گروهی از این تبلیغات ضد کنن بعد دوم میشه باید این ایمان موجود را من با سلاح دلیل و برهان نگهدارم که از بین نره این بعد دومه مسلمانها در بعد اول باید که این ایمان را در خودشون به مقداری که کافیست از برای اطمینان عمل انجام بدن در مرحله دوم هر قدر اجتماعاتی که مسلمانها در اون اجتماعات زندگی میکنن قوای مضاده و تبلیغات ضد بیشتر دارد هر اندازه تبلیغات بیشتر دارد نگهبانی دوبله میشه من همونطور که ایمان قبل نگهدارم حالا نگهدارم که ایمان ا بین نره این مرحله دوم ، سوم اضافه بر اینکه ایمان تحصیل کردن و نگه میدارم ایمان را در مقابل تبلیغات ضد ا بین نره باید دیگران را هم که ایمان ندارن دعوت به ایمان بکنم برای سوم و این تبلیغات به امکان مسلمانها هست کاری داریم رادیو کم تلوزیون کم چه کم چه کم فرض کن البته اینها جزو اِعدادِ اتم هست پیدا کردین بله ، عرض می شود که بله (40:18) آیه 17 سوره طه (40:26) چی می خواد بگه دومی رو داره میگه ایمان موسی معلومه البته موس هم بعنوان رسولی هم بعنوان رسالتی در اینجا مخاطبه در (40:42) هرگز نکند جلوگیر تو شود از ساعه ایمان به ساعت عمله برای ساعت حفظ عقیده به ساعت اینا رو داریم نکند جلوشو بگیرد ای همه میخواد بگیره این بعد دومه پس ما سه بعد در ایمان در مرحله عقیده و در مرحله عمل داریم مرحله اول آمنو و عملو صالحات است مرحله دوم لایصدونکه تبلیغات ضد ایمانی که واجب است من تهیه کنم و ضد عملی که من باید انجام بدم جلو تبلیغات ضد میگیرم فلا یصدونکه انهم من لا یومنه بها عرض می شود (41:26) مرحله سوم این است که نخیر باید که این اسلام را در محیط های غیر اسلامی ضد اسلامی غیر اسلامی من نشو بدم و نمو بدم این مرحله سوم در این سه مرحله قویترین طوائف عالم مسلمانها هست افراد کم اسلحه کم قوای مادی کم ولکن اون قوه ای که جبران میکند کمبود قوای ماد گرچه در قوای ماد مثلاً در افراد تناکهو تناسلو فانی گواهی بکن در (42:00) این ترکها خیلی می زان زیاد میشن گفتم بذا بشن گفتن دارن بیشتر از آلمانی میشن گفتم خب بشن یعنی مطلبیه خودش در لبنان می گفتن شیعه ها قبلاً کمتر بود از مسیحیا و سنی ها حالا از مسیحی و سنی و دوبله و سوبله بیشتر شدن خب بشن من دنبال کسی میگشتم گفتم که ابوفلان کجاس که چهارده تا بچه داره گفت منم ابو محمودم انه عندی (42:25) حالا این تولد باید بیشتر بشه مال بیشتر اقتصاد بیشتر سیاست بیشتر قوا ولی حالا این نبود اولاً باید بیشتر بشه جوری باید بکنیم که ما از نظر عدد هم از نظر قدرت هم از نظر اقتصاد سیاست هم ازنظر آلات هرمی هم از هر نظری اعداد ما بیشتر باشن حالا نشد نکرد ولکن اونی که ما از حالا می توانیم بکنیم وهمیشه باید بکنیم این اعداد تبلیغاتی ست و چون حقی که در اختیار ماست در اختیار هیچ گروهی از گروه های عرض می شود که دینی جهان نیست انجیلشون قاتی شده تورات قاتی شده چه شده زور میزنن تازه برسونه به یه کسی بچه مسیحی میگه که اگه مسیح خداس خدا رو که داره مرده مرده ما با خدای مرده کاری نداریم اصلاً به اینجا می رسه با این حال اینا دنبال تبلیغات گرفتن گرفتن و بعد سیاسی داره اون تبلیغاتشون بعد دینی که داره دین ندارن حالا اون قدرتی که خداوند به ما مسلمونها داده قدرت مادی داره چاه های نفت بیشتر مال ماس اونو ولش کن و و و اما قدرت تبلیغاتی بر محور مواد تبلیغاتی ما کتاب و سنت است ما زیاد داریم پس ما هممون مقصریم یعنی هر کدام ما که می توانیم و می فهمیم و میتوانیم بتوانیم و میتوانیم بیشتر بفهمیم میتوانیم فکر کنیم و بنویسیم و نشر کنیم ما باید دائم الحرکه باشیم تا دائم البرکه باشیم بنابراین جواب حرف اول اینجا قشنگ داده میشه که خب چطور مسلمونها و (44:05) قاتلون بعد مهمش قتال سرده جنگ سرده ینی بکشیم روح جهل و روح کفر و روح عناد رو کشتن روح جهل و کفر و عناد و فسق این بعد اول قاتلو هست در باب امر به معروف و نهی از منکر هم همین طوره اول مرحله یدقون اله الخیر است بعد کشتن روح ترک واجب و کشتن روح عرض می شود که فعل حرامه مقاتله به کل بد ها و بدیها اینه در اختیار ماست و اگر چنانچه ما این بعد را که در اختیار ماست و قدرت داریم و می توانیم و مادش رو خداوند در اختیارمون گذاشته کتاب و سنت است اگه عمل کنیم بقیه اعدادها دنبالشه وحتی اگه بقیه اعدادها نباشد امام زمان با چند نفر میان و غالب بر کل عالم تکلیف میشود نه فقط کره زمین بلکه تمام کراتی که در اون جا مکلفینی وجود دارن ولی امر صلواه الله علیه بر همه اونها غالب میشه بنا بر این باید بگیم ربن(45:04) هممون گناهکاریم دست رو شان هر کس بذارد گناهکاره مخصوصاً کسانی که میشنن تو حوزه و (45:15) حوزه مال موندن نیست حوزه مال درس خوندن و رفتن است یا اگر می مانید مفید باشید موثر باشید و حوزه های ما نه مانده هاش نه وامانده هاش نه رفته هاش نه نرفته هاش به درد اسلام نمی خورن به درد کفر خیلی میخورن چون مفاهیمی که در حوزه های ما بدست میاد مفاهیم اسلامی نیست مفاهیم فیزیک و شیمی و دنیوی هم نیست مفاهیم یا غیر اسلامیس یا ضد اسلامیس .
اللهم الشرح صدورنا بالنور العلم و الایمان و معارف القرآن العظیم و وفقنا بما تحبوا و ترضا و جنبنا ان ما لا تحبوا و لا ترضا. والسلام علیکم .