پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله‌العظمی دکتر محمد صادقی تهرانی

جستجو

کلمات کلیدی

خلاصه بحث

جلسه صد و هشتادم درس خارج فقه

غسل

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صل الله علی محمد و علی آله الطاهرین

بحثه اقصار، برای انجامه نماز که مشروطه محوریست در طهارته از حدث و نجس و خبث البته ظواهریم دارم از جمله لواحده صلات طوافه بلبیت است که هم از قران استفاده میشود و هم از سنت که اَلطَّوَافُ بِالْبَيْتِ صَلاَةٌ و لذا در مشترکاتش ما ملتزم هستیم بدون طهارت از حدث یا خبث یا نجس طواف بلبیت درست نیست چنانکه که صلات هم درست نیست الا در صورته اضطرار

و همچنین مسحه کتاب الله که بحث شد این سه بعد ابعاد محوریه هسند در اینکه شرط است اگر تماس جسمانی انسان پیدا میکند با اینها که هرکدام تماسش مربوطه به وضعه خودشه باید طهارت از این سه داشته باشیم

مرحله دوم عبارتست از جنابت، جنابت چیست من از برادران استدعا میکنم گرچه مجردید مجرد بشوید ما هم مجرد تر میشویم و خودمون را در محوره اصلیه قران از نظر کل بیاناته ربانیه قرار میدهیم بنابراین آنچه در اذهانه ما بحسابه عرفه متشرع بودن و عرفه مقلد بودن و یا عرفه مجتهد بودن و یا عرفه لغت اجتهاد یا لغت تقلید یا لغته تفسر یا لغت فقه بودن ما اینهارو از خودمون خارج میکنیم و با چشم مجرد و فکر مجرد بدون هیچ گونه تحمیلی و نه تجمیلی و نه تقویهی ما صاف نظر میکنیم به آیات مقدساته قرآنیه که در متنست و در حاشیه هم سنت

خوب نگاه کنید به این دو آیه این دو آیه که یکی آیه چهلو سومه سوره نساعست اگر در خدمت قرآن هستید باز کنید و یکی هم آیه ششم سوره ماعده است این دو آیه مشترکاتی دارد اما آیه مبارکه ماعده یکی از اختصاصاته چند گانه اشاره اینست که بحث وضو را هم به طور مشروع کرده است اما در آیه نساع بحثه وضو نیست در آیه نساع مطلبی که انسان حساب میکند اضافه است قضیه اینست که اگر انسان مستحدثه باشد در حاله مستی جوریکه نمیداند چه میگوید داخل مسجد شدن برش حرامه و نماز خوندن هم برش حرامه این مطلب دیگریست که بینه آیه نساع و آیه ماعده عموم و خصوص من وجهست در بعضی از جهات اشتراک دارند و در بعضی از جهات این اختصاص دارد و یا اون اختصاص دارد

درست است ما به آیات مقدسات قرآن زیاد نگاه کردیم مارو عرض میکنیم با هم طلابه حوزه قرآن هرجای دنیا هستند اما اینجوری نیست که چون ما قبلن این آیات رو دیده ایم و فکر کردیم و بلکه نوشتیم بعد تفسیر الفرقانم اوردیم همه یک دفم نگاه کردیم اکتفا کنیم نه اینطور نیست

مگر نه اینست که مجتهدینه بزرگوار اسلام مخصوصن فقهای شیعه تجدد در رای پیدا میکنن این تجدد در رای برای چیه ایا تفکر جدید است دقته جدید منتها این تجدد در رای برای کسانی که محور فکریشون قرآن باشه کم پیدا میشه سالی یه مرتبه دوسالی یه مرتبه چون محور معصومه اما کسانیکه محور اصلیشون قرآن نیست تجدد در اری زیاد دارن خیلی زیاد دارن اون صفحه چیزی این صفحه چیزی دیگر اون صفحه چیز دیگر

حالا البته این بیانه واقعست بیانه انتقاد نیست حالا به این دو آیه آقایون توجه بفرمایید که کسانیکه قیامه الصلات میخواهند بکنند چه چیزهایی شرطست بعنوان مقدمه ، درست توجه بفرمایید آیا مقدماتی که منفصله از صلات است یا متصله به صلات است اما مربوطه به اصله صلات نیست منفصله از صلاتش یا متصله به صلاتش که جزعه عینیه صلات نیست مثه طهارته از حدث طهارته از خبث طهارته از نجس که جزعه عینیه صلات نیست قبل از صلات باید آماده شود در صلاتم استقرار باید داشته باشد اینا چند چیزه

ما طهارت لازم داریم در صلات حالا صلات که موضوعه محوریست طهارت از چی لازم داریم آیا فقط طهارت از حدثه اصغر و اکبر لازم داریم و حدسه اکبر چیست تازه، اصغر که میدونیم چیه یا طهارت از نجس و خبس هم لازمست ؟‌ آیا ما طهارت از نجس و خبث را چه در لباس انسان باشد و چه در بدنه انسان باشد از آیه وضو میفهمیم ؟‌یا نمیفهمیم ، اگر نمیفهمی بنده عرض میکنیم من خیلی نفهمم چون آیه وضو آیه منحصر به فرده که کل طهارتهایی که در نماز شرطه بیان کرده

یک آیست در قرآن شریف ببینید یا ایها الذین امنو همه هرکس هرچه هست  إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُواچیکار میخواد بکنه ؟ میخواد طهارت هایی که در صلات شرطست ما طهارت در فقه اکبر رو که بحث نمیکنیم طهارته قلبیو طهارت فکریو طهارت اخلاقیو طهارت عملیو اینهارو رو آیه دیگر بیان میکند إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَ أَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي ازین قبیل ولاکن اون طهارتی که مربوطه به ظاهر و باطنه ظاهرست در اون حداقل این آیه منحصر به فرد دارد بحث میکند و طهارتی که مربوطه به ظاهر است یا ظاهر بدنست که طهارته از نجسست و طهارت از خبث است حالا بقیشو بعد عرض میکنیم چون کم کم باید وارد شهر بشیم

ما فلن هممون دهاتی هستیم از نبده و شما البته در شهر قرآن وارد نشدیم حالا میخوایم در شهر قرآن وارد شیم کمکم از آبادیها باید وارد شیم اول طهارت از بدنست از نجاست و از خباثت ظاهرو داریم عرض میکنیم بعد طهارته لباسست از نجاست و از خباثت خب بعدم طهارت لباس است از قصب بودن مال مردم بودن چه بودن مطالب دیگری حالا در طهارت داریم بحث میکنیم

و یک طهارت که هم باطن میشود حساب کرد و هم ظاهر یا برزخه بینل امیرینه طهارت در حدث وقتیکه حدثی صادر میشه، آیا باطن انسان نجس میشه خب نه باطن معصوم نجس میشه اونوقتم خدا امر کرده امر کرده بعد قایه اگه انسان نگه دارد که حرامه احیانن کهخدا امر کرده یا مباح کرده اینجا بیاد نقصه روحه انسان بشه

یه موقع عرض کردم در ابتدا بابه وضو نخیر معنیه حدث اینست که حداثه ای برای انسان حاصل شده است که اون حادثه ضرر به روح ندارد ضرر به جسم هم ندارد اما موقعیته نماز که معراجه مومنست مقتضی اینست که اون حادثه برطرف شود کفشهایی که حضرت موسا پاش بود حرام نبود که کفش بود ولاکن فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ ۖ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى چون وادیه صلات یک وادیه خاصیست که در اونجا باید انسان یک اختصاصات بیشتر از معمول رو داشته باشه

و الا با اون کفشا راه رفتنه موسا که بد نبود موسا که نمیاد کفشه حرام یا کفشه مرجوحو مکروه پاش کنه مثلن بعضی از علمای بزرگوار اطلاع داریم که اینها یه دونه مباهم انجام ندادن یک مکروه تا چه رسه مکروه مباحم انجام نداده یا واجب بود یا مستحب ، اونوقت موسبن عمران که از انبیاعه اولول عظمه پنج گانه است در کله رسالت های الاهیه خب نمیتونیم بگیم که این حرام بوده مثلن حالا ببینید در آیه وضو نمیخوام توسعه بدم نه چون مطلب مطلبیست که خودمم باید کم کم بتونم باور کنم

با اینکه پنجاه سال رو قرآن ما داریم فکر میکنیم اما قرآن که این حرفا نیستش که پنجاه سالو پونسد سال دقت باید کرد باید تجرد پیدا کرد ،‌همانطور که در معرفت الله هرقدر ما مجرده از علایق و بواعع و حواعق گردیم هرقدر حجب ان تقصیر و ان قصور رو دور بزنیم هرقدر حجب را تناصی کنیم معرفت ما نسبت به حق صبحانه تعالی زیادتر میشد از نظره بعده علمی هم نسبت به کتاب خدا هرقدر حجبی که بر افکار و بر فطرتها و بر عقول ما بر اندیشه های ما هست اینهارو برطرف کنیم حجاب زیاده اینهارو اضاله کنیم این لا اله زمانه بیشتری میخواد قدرته بیشتر لازم داره بزنیم کنار اون وقتست که دید امام صادق پیدا میکنیم در قرآن

نه اونقدر البته تالیتلب معصوم میشه یخورده هلش بدین بفرمایش اونطور ،‌ تا اونجایی که بشر امکان دارد عصمت علمی پیدا کند انسان عصمت علمی پیدا میکند خب بقیش که یلربی لازمستو مقامه عصمت مطلقه اخرین یا هر عصمتی لازمست اون مربوطست به عصمت با افاضه ربانیه

حالا يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا به همه داره میگه ، ما هم میخوام نماز بخونیم چیکار کنیم ما که میخوایم نماز بخونیم خداوند امور قلبی رو دارد بحث میکند اینجا آبو خاکو جنبو لامستمو من القاعتو سفرو اینها کاری به امور قلبی فعلن نداره در اموره قالبی داره صحبت میکنه خب اون چیزهایی که شرطست نسبت به قالبه ما قالب غلطه نسبت به قالبه ما یا ظاهریست که نجاسته خبثیست نجاسته نجسیست ما همه میگیم نجاست عارضه خبثیست عارضه نجسیست عرض می شود که این دوتا و راجع به حدث هم عارضه حدثیست عارضه حدثی هم نمیخوام استناد به اجماع کنیم کل مسلمین قبول دارن که دوتا حدث بیشتر نیست سوم نداریم

یا حدثه اصغرست و یا حدثه اکبره،‌دیگه حدثه اکبر چند قسم میشه همش اکبره حدثه اصغرم چندن قسم میشه همش اصغره یک حدثه اصغرست یک حدثه اکبر ، خدا هردو رو خواسته بیان بفرمایید دیگه خب بله خدا فقط حدثه اصغرو نفرموده فقط نفرمودست که يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ ۚ این ماله حدثه اصغره ، بعله ، وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا ۚ، وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا ۚ این صفه دومو باز شد

صفحه ی دومه در بعده حدث حدثه اصغرست پس کله احداثه صغیره را شامله چه اونهایی که صریحن در جمله بعدی آیه ذکر شده عرض می شود که وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَىٰ أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ و چه اونهایی که صریحن ذکر نشده در آیات دیگر ذکر شده مثله نوم که إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعَاسَ أَمَنَةً مِنْهُ وَيُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ اونایی که ذکر شده

و چه اونی که در آیه نساع ذکر شده اون سکری که انسان رو جوری از خود بیخود کند که زواله ادراکه قلبیست ، خب ببینید در حدث اصغر خداوند متعال اونچه که میشود مزید سبب اصغر باشد صددرصد ذکر فرموده که وضو البته بعدم تیمم جای او میاد مطلب دیگریست اصله محوری و بعدن که حدث اکبرست اونی که اضاله میکند حدث اکبر رو حدث اکبر چیه حدث اکبر جنابتست به قولن مطلق جنابت معروفه مسه میتست حیضست نفاسست استحاضه کثیره است اینها احداث کبرا هستند و با این احداثه کبرا که نمیشود انسان نماز بخوند باید کاری بکند که این احداثه کبرا از بین بروند تا بتواند نماز بخونه

پس برای الذین امنو دو بعدست از صلات ،‌ یعنی مادامیکه این دو بعد از بین نره نماز خوندن درست نیست ، در حاله اضطرار مطلب دیگریه بعد اول بعد اصغر بعد دوم بعده اکبر ،‌بعد اصغر اینست که جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ که حدث اصغره ،‌این ضوالش با چیه اضالش با وضوست یا اگر نبود تیمم

و بعداکبر اینست که نه با وضو گرفتن نیست هم خودش حدثه بزرگتریست و هم این حدث بزرگتر با فقط صورته دستهارو شستن بعنوان وضو از بین نمیره همه بدن را باید شست این بعد اکبرست ،‌حالا در اینجا از بعده اصغر تعبیر به بعد نفرمود گفت خیلی سادستو همگانیستو هممون لازم نداره چی لازم نداره خب وضو گرفتنست دیگه

با عرض می شود که چند سیر آبم میشه وضو گرفت ولذا فرمود يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ این چیه این اضاله کرد حدث اصغر را حدث اصغر مانعه اصغر بود

از بین بردنه مانعه اصغر اصغر بوداسونتر بود بعد چی وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا جنب یعنی چی آقایون ؟ اقا جنب دو معنا داره یه معناشو همهمیدانیم میگن فلان کس جنب شد حالا یا جنبه با همبستر شدن شد یا با انزال شد یا با هردو شد ، اما اگر زنی حاعز شد نمیگن جنب نمیگن دیگه،‌اگر نفسا شد نمیگن جنب اگر استحاضه ی کثیره شد نمیگن جنب اما قرآن میگد جنب ،‌چون جنب یعنی چه خب ما نمونه داریم آخه لغته جنب لغتست و این لغت را منها و شماها منحصر کردیم در اون بعد خاصه حدثه اکبر که حتمن منی بیرون امدن یا ادخاله چی هست در چه یا هردو

اما اگر کسی مسحه میت کند کهاین حرفا نیست یا بزاید که این حرفا نیست یا حاعز شود که این حرفا نیست یا استحاضه کثیره شود که این حرفا نیستت ماها نگفتیم جنب خدا هم نفرموده خدا از ما تبعیت میکنه ، خب بریم ببینیم لغته قرآن چیه ؟ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا فغتسلوهم نداره اینجا ما سه تعبیر دارم راجبه برطرف شدنه این بعد این بعدی که انسان از صلات دارد و تبعن از طواف دارد و تبعن از مسه کتابتول قرآن دارد جنب نه واحده

این بعدی کهان دارد با چه برطرف میشد با فقتسلو فطهرو حتا تقتصلو اما بعد اول که بعد اصغرست با اغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ که این وضو هست برطرف میشه ما نمیخوایم رو قرآن بزاریم ها اگه حرف من مثلن شما فکر کنید میزارم جلومو بگیرید ما میخوایم خودمون رو آزاده آزاد آزاد کنیم که از کتاب الله مطلب بفهمیم و خدا میداند که منظور این نیستش که ما یه حرفی بزنیم که برخلاف برادرانه دیگر باشد

‌کمااینکه علامه بزرگوار حلی که منظوحاته منظوحاته رو زد کنار خب علامه خیلی بزرگتر از این حرفاست که بله چون شیخو سیده چیو چی فرمودن بنده میام علامه میشمو من میگم نخیر مطلب این نیست و الا این فقیه نیست اصلن معاذلله صفیحه من صفیح نیستم انشالله خب ببینید

اینارو میدونم همه رو ولی کم کم داریم راه میریم میگم ما هممون تو دهیم الان با اجازه من که تو دهم حالا شما تو شهری ما میخوایم تو شهر بیایم یواش یواش این میشه اینجا حالا، ببینید اولن این دو تعبیرو ملاحظه بفرمایید در سوره ی در آیه مبارکه چهلو سومه سوره نساع اگر در خدمت قرآن هستید باز کنید شاید من اشتباه کنم میفرماید يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ وَلَا جُنُبًا إِلَّا عَابِرِي سَبِيلٍ حَتَّى تَغْتَسِلُوا تغتهرو چرا نفرمود‌؟ آخه خدا اینجا فرمود فطهرو اونجا و آخر این میفرماید که فغتسلو چرا مگر اغطهار اعم از اغتسال نیست خب چرا؟ مگر اغطهار که مبالغه در تطهیرست در باب اینکه انسان بتواند نماز بخونه این فقط طهارت شستشوست پس تیمم که شستشو ندارد که اغتهار تیمم میگیره دیگه که بعد مفصل بحث میکنیم

فطهرو یعنی اون رمزی که خداوند مقرر کرده است ولو اینکه همه میفهمن رمزی که مقرر فرموده است از برای شخصه جنب چنانکه از برای شخصی که محدثه اصغرست اون رمز اغطهارست اگر تیممست اطهارست اگر غسلست اطهارست اگر وضوست اطهارست منتها اغتهارو به وسیله وضو رفعه حدثه اصغر به وسیله غسل رفعه حدثه اکبر اطهار آبیست اما اغتهاره تیمم بدل از وضو تیمم بدل از غسل اغطهار آبی نیست رمزه خالیست یه مرتبه رمزه خالیست که یک باید صورت انسان چشمه انسان زبانه انسان مغزه انسان دسته انسان پای انسان پاک بشه این 1812 نمیخواد نه غسل میخواد نه تیمم

یه مرتبه نخیر این رمزیست که با شسشتو حاصل میشود رمزی که با شستشوی وضویی حاصل میشود آیه گر آب دارید رمزی که با شسشتوی غسلی حاصل میشود اگر آب دارید اما اگر فلم تجدو ماعن این رمز منتقل میشود از شستشوی وضوعی و شستشوی غسلی ‌که بعضو شمول به تمام شمولست به چی ؟‌دست بزنید به خاک به اینجا بمالید اینجا مرکز انسانیته انسانه ای انسان که خودرا به افلاک رساندی بدان که تو هنوز خاکی

حتا خود خاک بودنش در بودنست از خداس تا چه رصد اونچه را که بالاتر حساب میکنیم که مطالب رمزیست در بابه رفعه حدثه اصغر و رفعه حدثه اکبر حالا ببینید در آیه سوره نساع میفرماید که و ان کنتم جنوبن فغطهرو حساب داره فغتسلو نفرمود ، ببخشید يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اشتباه کردم لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى وَلَا جُنُبًا إِلَّا عَابِرِي سَبِيلٍ حَتَّى تَغْتَسِلُوا  صبر کنید، چرا تغتسلو فرمود چرا فقتهور نفرمود با اینکه وضو هم نداره آیه نساع ولیکن آیه ماعده وضو داره چرا حساب داره اینجاست که بینه علامه و فخردین اختلافه ما با فخردین موافقیم

در این راس ، اختلاف درایم که اگر انسان واجبست غسل کنه اما آب نیست مجبورست تیمم کنه با تیمم چنانکه میشود نماز خوند مسجد هم میشود رفت علامه و دیگران میفرماید بله فخردین و بنده عرض میکنیم نه ، ما دو استناد به آیه میکنیم آیه فرمود که وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فاغتسلو چرا ، برا اینکه دو مطللب در کاره اگر فقط نماز در کار بود فقطهرو که طهارته ماعی رو بگیرد هم طهارته ترابی رو

اما در اینجا نماز و مسجد هردو در کاره ،‌ببینید يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ وَلَا جُنُبًا إِلَّا عَابِرِي سَبِيلٍ سبیل چیه آقایون ،‌مسجد، هم نماز در کارست هم مسجد مجموعه مسجد ونماز که در کارست گاه نماز را در مسجد گاه نماز را خارج از مسجد گاه مسجدرا بدونه نماز 2141

این سه بعد که هست مخصوصن بعد مسجد و بعد نماز منفصل اگر چنانچه تیمم بدل از آب برای مسجد رفتن هم کافی بود چرا فقتسلو فرمود ، فقطهرو نفرمود ،‌آیا فقتسلو که شستشوی با آبست به خاکمالی را هم میگیرد ؟ این البته بعد باید بحث کنیم که سوره نسا ما توجه کنید ولی بعد بحث میکنیم

ببینید حالا در آیه مبارکه نساع فقتسلوست ، اغتصال هم مربوط به کل بدنه ‌کمااینکه در مسحه رجلین و أَرجلكُم الی الکعبین اگر الی الکعبین نبود که تا اینجا ما مسح میکردیم علل کعبین بود محدودمون کرد طولن اما عرضن ما استیعابه عرضی رو گفتیم که أَرجلكُمه استیعابه در اینجام عرض می شود که وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فغتسلو وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَىٰ أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ الا آخر

پس باید غسل کرد باید غسل کرد برای نماز اما برای مسجد رفتن هم غسل چه بخواید نماز بخونید چه نه نخیر چون تیمم بدله اضطراریست و رفتنه در مسجد اضطرار نیست مگه بعضی جاها مسجدول حرام مثلن میخواد ثواب کنه مطلبی دیگریست که باید بحث کنیم خب این یک حالا در آیه مبارکه ماعده يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ اونجا هم تقتسلو داشت هم فقتسلو ،‌ عرض می شود که يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ ۚ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا ۚ اینجا … اینجا غسل نگفت فطهرو

اما در آیه نساع عرض می شود که اغتصال داست قرآنو باز کنید ملاحظه کنید اگه من اشتباه کردم بفرمایید آیه نساع اینطور فرمود يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ وَلَا جُنُبًا إِلَّا عَابِرِي سَبِيلٍ حَتَّى تَغْتَسِلُوا  حتا تغتسلو ،  اغتصال محور قرار گرفته و اغتسال آخر مرحله است نه اغطهار ، اغطهار آخرین مرحله نیست چون اگر اغطهار اخرین مرحله بود بدل هم دارد اغتسال که تیمم است تیمم بدله غسله ولی در مسجد رفتن چون مسجد رفتن در آیه نساع هست در نماز بله تیمم بدله غسل هست ولی در مسجد رفتن تیمم بدل از غسل نیست اگر شما که مسجد رفتنتون ضروری نیست تیمم بدله غسل کردین در مسجد هم حرامست

عابری سبیل مطلبه دیگریست که در حاله جنابته رسمیم هست که نه غسل کرده نه تیمم ، حالا در اینجا میفرماید که و ان کنتم جنبن

حَتَّى تَغْتَسِلُو همین دیگه من خوندم اینو بعله ، حَتَّى تَغْتَسِلُو در اینجا چیه در اینجا میفرماید که وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ ۚ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا اغتسلو نفرمود، حساب دراه روی این حساب کنیم ما اخه خدا که هرچی که بشه که نمیگه که حسابه یکجای دوجای دوعه یکونیم جایه یکو نیمه یکوصد دهم جای یه دهم غیره درست،‌درست حروف در مواضعه خاصه خودشه اشتباه نمیکنه غلط نمیره تقصیر نیست قصور نیست احاطه است احاطه در کل تشریعیات و تکوینیاته

خب ببینید جنب کیه ؟‌ با توجه به این مطلب که آیه ماعده آیه منحصره به فرده قرآنست در وضو و آیه دومست در باب غسل و تیمم، خب حال که آیه منحصره به فردست در بابه وضو و غسل و تیمم پس اونچه را در باب اغطهار در باب طهارت ظاهر بدن و لباس هم از نجس از خبث و در بابه طهارت مقداری باطن بدن که طهارت از حدثه اصغر و حدثه اکبر همه رو باید ضمیمه کنه دیگه همرو ضمیمه کرده

بله یک نمونه از برای جنابت بیان فرموده است که عرض می شود که وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَىٰ أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ لامستم ذکر کرده چون لامستم هر روز هست ، 2627

این أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ همیشه شما دست به میت نمیزنید همیشه همه حیض نمیشن همه نفاس نمیشن همه استحاضه کثیره نمیشن 2636 اما اونی که معمولن در دسترس همست و نوعن میرن زیر لحافت صبح دوتا سه تا درمیان چارتا در میان و این عرض می شود که أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ ، ببینید این أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ چی میخواد بگه أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ حدثه ولی همه حدث های اکبر نیست اون حدثه عرض می شود که گل سر سبده معمولیه اکبر هارو أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ ولی منحصر به این نیست چرا برا اینکه وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا  باید جنب دیده شه ،

جنب لغوین کیست ؟ و معنوین کیست ؟ جنب لغوین کسیست که دورترست به نماز خب سوال ، جنب یعنی دور دیگه والجار جنب و الصاحبه بالجمع جارلجنوب یعنی جنبه نماز نمتونه بخونه میگیم نه آقا آقا لفظ جنب هم مفردن استعمال بشد هم جمعن استمعال میشد ما که در تفسیر مشاهده میفرمودن عرض میکنیم یعنی دور منتها دوری فرق داره در اینجا بحث سره نماز دیگه، مگه نیست اینطور ،‌چون بحث سر نماز پس وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا ۚ  دوری از نماز چه دوری دوری بیشتر حدث ، دوری اولی دوریه حدثه اصغر بود حالا دوریه بیشتره

دوریه بیشتریست کهاین دوریه بیشتر را باید با 2754 زیادتر از بین برد ، استحار زیادتر در بعد شستشوی آب غسلست و در بعد عرض می شود که خاک هم این تیممه بدل از غسله حالا هرجور هست اون اختلافی هست بعدن

بله ،‌چی ؟‌

دوری فعلن دوریه بدنه حالا میرسیم بدن انسان انسان ، ببینید توجه کنید شخصه مکلف که العان دورست از نماز خوندن یعنی نمیتواند به این حال نماز بخونه این شخص اصلش کدوم مکلفه لباس مسعله دیگریست لباس مطلب دیگر مکان مطلب دیگر باطن مطلب دیگر ظاهر ، این شخص از نظر بعد ظاهریه خودش نه ظاهر ظاهر که خبثو این حرفا نه از بعد ظاهریه حدثی اگر حدث حدث اکبرست این دورستاز نماز خوندن این دور باید نزدیک شه با چی؟

با فَاطَّهَّرُوا ، با … اینو ما داریم بحث میکنیم ،‌اینو ما داریم بحث میکنیم حالا ،

نه پس دوریه شما دوریه من دوریه بدن چیه ، دوریه بدن مرده که نماز نمیخونه دوریه مکلف مکلف که دورست از انجام نماز و این نماز دارای دو بعده نماز یک بعد ظاهری دارد و یک بعده باطنی دارد و انسان مکلف با ظاهرو باطن نماز میخونه اما ما نماز ظاهرو داریم بحث میکنیم این نماز ظاهری که انسان میخوند و لو در باطن چیزی نیستاین اگر این انسان مکلفه زنده دورست در این حالت که نماز بخواند برای برطرف کردن دوری فَاطَّهَّرُوا اینه دیگه

دوریه کلی که نیستش که ‌کمااینکه حدثه اصغر دوریه کلی نبود با وضو برطرف میشد اینم دوریه مقطعیه حالا ملاحظه کنید ،

 نه ،برای اینکه اینجوری خدا دستور داده خدا دستور داد زن بگیره خدا دستور داد بچه درست کن خدا ، چطور منقصه ،‌اصن حدثه اصغرو اکبر منقصه نیست اصلن که منقصه نیست

اونم منقصه نیست ،‌مگه 3001 اشکال داره شما میگید ایت الله کبرایی فوت کرده میبیوسیدش کاری بدی کردین؟

میدونم ولی این دوری یک آدابیست در نماز من در صفحه صدو شصت چار اینطور نوشتم …

آخه باز قیاصه ،بنده که مکلفم نماز بخونم جسمم مکلفه یا روحم یا هردو؟ خیلی خب هردو دیگه این جوابش

ببینید هرکدوم جای خودش ،‌حالا ملاحظه بفرمایید در صفحه صدو شصت چهار ملاحظه بفرمایید آقایون اینطور من نوشتم و ان کنتم جنبن فطهرو الجنبو تاتی مفردن کفبصرت بهی ان جنبن دنبالش و هم لا یشعرون ، لا یشعرون سوره بیستو هشت آیه یازده فَبَصُرَتْ بِهِ عَنْ جُنُبٍ چی بصرت بهی جنبن ، خواهر موسا موسا را از دور دید باید این موسا از پسدان مادر خودش شیر بخوره اما این بچه رو از نیل گرفته است فرعونو برده اونجارو هیچ پستانی رو نمیگیره عرض می شود که به هر کسی نباید پیغمبر بزرگوار باید پیغمبر بشه این از پستانه کسی بگیره

رجعناک الا امک خبره در اینجاها،‌چجور به اینجور فَبَصُرَتْ بِهِ عَنْ جُنُبٍ وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ خواهر موسا از جنب دید،‌موسا جنب بود دید؟‌خواهر موسا جنب بدو نه ان بعدن،‌حالا این جنب میخوایم مفرد بگیریم دوری ، یا نیک جنب دوریها دوریهام میشه حالا دوری ، از یک مکان دوری خواهر موسا موسارو دید و معمولن اینطوره اگر انسان بخواد کسیکه چیزی که بش علاقه داره زیاد چشمشم خیلی تیز بین نباشه این نگاه کنه میفهممه تشخیص میده حالا موسا را خواهر موسا به امر الاهی به خواست مادر موسا میخواد بیارن ‌که مادر موسی چی شده

فَبَصُرَتْ بِهِ عَنْ جُنُبٍ خداوند جنبو اینجا مثلن برخلاف حقیقت استعمال کرده مگه حقیقته جنب یعنی چه حقیقته جنب یعنی دور ،گاه دور از زمانن گاه دور از مکانن گاه دور از شکلن گاه دورست مالن گاه دورست عقیدتن گاه دورست دوریها فرق داره تا ببینیم نزدیکی چیه در اینجا فَبَصُرَتْ بِهِ عَنْ جُنُبٍ وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ این یک

دو ولجاره جنبه ..

حقیقت ، مجاز دلیل نمیخواد ، مجاز یعنی چی ، اصلن حقیقته جنب یعنی چی ،‌اگر جنب رو اختصاص بدن به اون جنابته معمولی این مجازه، میگم اگر جنب که دل لغت کله دوریست اگر جنب رو وصل کنند در معنای خاصه جنابت این مجازه این دلیل میخواد ما که دلیل نمیخوایم ما دلیلمون اینست که لغت قران دلیل ماست منتها در اینجا که راجبه نماز استماع شده یعنی دور از نماز کسی که دور از نمازست در چه در حدثه اکبر این حدثه اکبرو بگیم منحصرست به این جنابت نخیر مسحه میت هست حیض هست نفاص هست اختلافات کثیره هست همه اینها جنبه حاعز جنبست مستحاضو کثیره جنبست مماسه میت جنبست نفاسا جنبست منتها ما 3331 نکردیم به خدا که تابع ما نیستش که

آیه دوم ملاحظه کنید میفرماید که 3338 جار جنوب کیه اینکه میگد شما باید به جار جنبتون و صاحبل جنبتون خدمت کنید اینو همسایه که جنبن باید خدمت کرد اینا که جنب نیستن باید خدمت نکنیم اینکه نیستش که اگر بخوایم لفظ جنب رو به اون معنایی که ما گرفتیم نخیر جارول جارو نه اینجورست که شما فقط همسایه که نزدیکه بش خدمت کنید

نه همسایه دور هم ، بله ، حقیقته دیگه حقیقته ما داریم حقیقت میگیم .

اگر وصل کنند در جناب اینجوری مجاز میشه این دلیل که ندارد برای برخلافشه پس ببینید ما قرآن را که کلید فهم قرآن یکی از کلیدهای فهمه عددی قرآن بر ظاهر لغتست خود قرآن لفظ جنب را سه جا استعمال کرده است یجا در همین آیه مبارکه ماعده و دوجا هم یکی در ولجارل جنب یکیم در عرض می شود که فبصرت بهی عن جنبن اون دوتا شاهدست ولو لغات خودشه

ولی لغت قرآن شاهدست بر اینکه جنب یعنی دور در اینجا یعنی دور از نماز دور از نماز با دوریه چیه ؟‌دوره اصغر که قبلن فرمود پس دو قرینه شد یک دوری از نمازست ، یادم نره ، یک دوری از نمازست دو دوریه ابعدست دوریه اصغر نیست چون دوریه اصغر را قبلن ذکر فرمود چیکار کند برطرف شه ، فرمود وضو بگیرید و این دوریه اصغر بعدنم ذکر میفرماید فان کنتم مرضاها وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَىٰ أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ این أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ دوریه اصغر را اشاره میکنه أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ یک مصداق خیلیه عالیه معمولیه دوریه اکبر رو بیان میکنه ولو ما دوریهای اصغر دیگرم داریم که باز از انسان رها بشه لزومی نداره مسترا

باید تو خیابونم 3531 این وضو باید بگیره یا نه اونی که معمولیه ایرو بعدن عرض می شود که ذکر میفرماید.

شهر قرآنه دیگه ،‌کو کو ،‌فقهای که قرآن نیستند اصطلاح خدارو ما داریم میگیم .آخه فقهام باید تابعه خدا باشند و هستند انشاالله گفتن و ببینید ما باید مجرد باشیم . ما باید درست نگاه کنیم که چی چی داره میگه قرآن لغت چی میگه

حالا من یه سوال میکنم از برادران …

نخیر در لغت نیست . اصطلاح فقهی به درد نمیخوره اصولی . اصطلاح فقهی به درد نمیخوره فلسفی به درد نمیخوره اصولی به درد نمیخوره عرفانی به درد نمیخوره اخلاقی این دو 3615

چون نظر داشته ما عرض میکنیم شما موافقید با این عرضی که من میکنم ببینید مثلن یکی از اصطلاحاته فقهی که ما داریم مکروه مگر نیست، اینو صدها مرتبه گفتم ولی چجور خب مکوره چیه آقایون ، مکروه در اصطلاح فقهی چیه آقایون مرجوح خلافه نص قرآنست هرجا لفظه مکروه در قرآن استعمال شده چه مکروهه تکوینی و چه مکروهه تشریحی یعنی اقل از حرمتن

عقلز حرمتن یعنی تشریحی حرامه قویست و عقلز حرمتن یعنی تکوینی یعنی تکوینه قلیز تکوینه مذکوره غلیط از جمله سوره اسراع رو باز کنید آیاتو ملاحظه بفرمایید اواعله اسرا كُلُّ ذَٰلِكَ كَانَ سَيِّئُهُ به همه تفاسیرم که امکان دارد تفسیر کرده مراجعه کنید ببینید چی نوشتن ، كُلُّ ذَٰلِكَ كَانَ سَيِّئُهُ عِنْدَ رَبِّكَ مَكْرُوهًا چیه ؟‌

سیعهو چیه سیعهو شکر بالله است حقوق والدینست زناست بچه کشتنست حسنهو چیه حسنهو عبادت الله است احترام به والدینست چه هست بزرگترین واجباتو قبلن ذکر فرموده و بزرگترین محرماتو که وسطه این بزرگترین واجبات و بزرگترین محرمات که قبلن ذکر فرمودن کلو ذلک یعنی چه یعنی اون چنتا واجبه خیلی گردن کلفت و این چنتا حرامه خیلی گردن کلفت

سیعش کدامه حرام دیگه كُلُّ ذَٰلِكَ كَانَ سَيِّئُهُ عِنْدَ رَبِّكَ مَكْرُوهًا چرا محرمن نفرمود ؟

نه ما نمیخوایم اینطوری حرف بزنیم این كُلُّ ذَٰلِكَ كَانَ سَيِّئُهُ عِنْدَ رَبِّكَ مَكْرُوهًا آقایون عندل ربو قبول داریم ما یا نه فقهای بزرگوار اسلام عندل ربو هممون قبول میکنیم بنابراین اصطلاح بعدی میگیم واجب حرام مباح مستحب مکروه نه ، مرجوح، چون شما لفظ مکروه رو اصطلاح فرمود هرجا در قرآن شریف یا در سنت شرح علیون میگید خب مرجوحه و حال اینکه بعضی 3818

اونم داره بعضی وقتا نمیخواد داشته باشده ببینید یک بابه مفصله از مکروهات اضطراری از بین رفت شد محرمات ،‌بله…

آقا مکروه داریم عرض میکنیم ، مکروه ثلاثه مجرده ، مکروه …

ما مجرد داریم میگیم مکروه مجرده آخه ،

ببینید کره یکرهو مکروهن ،‌کارهم مکروه درسته ما اینو داریم بحث میکنیم همین که شما میفرمایید کره یکرهو کارهول مکروهو این مکروهونه که در فقهه ما فقهه شیعه و سنی به معنای مرجوحست در قرآن و لغت قرآن اشدو حرمتن هست كُلُّ ذَٰلِكَ كَانَ سَيِّئُهُ عِنْدَ رَبِّكَ مَكْرُوهًا اونایی که این بداش رو میگیم بله زنا آدم کشتن شرک زنا این مکروهه خب چیکار کنیم اینجا تعویل کنیم که بگیم که نه مکروه یعنی حرام خدا بلد نبوده حرف بزنه یعنی خدا لغته حرام بلد نی بگه خب میگفت حرام فرمود مکروه پس مکروه بالاتر از حرامه این مکروه از حرام بالاتره و کل قرآن شریف همینطوره در هرجاش مثلن فرض کنید که كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ بفرمایید

آیا انسان جانشو از دست بدهد بدونه چیزی که دستش بیاد چی از این بدترست برای انسان ،‌هیچی ، و هو ببینید میگه ما فتوارو نوشتیم شما به طبیعته حال لو کلیهتوم و طباعکم تحته ، آدم بره جنگ کنه برای چی بره جنگ که چنینو چنان و بعد مادیم نداره

کلهوم لکم این کل واقعن اینطوره یا اینکه وَ يَجْعَلُونَ للّه‏ِِ الْبَناتِ للهون ، يَجْعَلُونَ لِلَّهِ ما يَكْرَهُونَ اونی که بدشونمیاد برای خدا قرار میدن نه از دختر انقدر بدشون میومد که میکشن دختر رو گوسفنداشونو همرو نمیکشتن الاغاشونو نمیکشتن موشاشون نمیکشتن سگاشوننمیکشتن دختر میکشتن يَجْعَلُونَ لِلَّهِ ما يَكْرَهُونَ این  چیه ،‌ببینید چی کراهت در بعده تشریحی چه کراهته در بعده خبری چه کراهته در بعد تکوینی تمام اونجا قرآن به اندازه لغت که ما قبولش کنیم عقلن

قرآنو در تمام محاور باید قبول کنیم به اندازه لغتم قبول میکنیم برگردیم حالا پس جنب کیه ،  جنب اونی که قرآن میگه حالا شما رو این آیه دقت بفرمایید ، اگر چنانچه حاعز نفسا مستحازه کثیره ماسه میت این چهارتا حدثه اکبر میارن اگر اینها که حدثه اکبر میارن به اتفاق جمیعه علمای اسلام شک نیست اگر اینها حدثه اکبر بیارن غسل از بین میره یا وضو غسل دیگه

خب خدا در اینجا چه فرموده فرموده وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا ۚ این هم اثباته هم نفیه اگر جنبی فاطهروا تا بتونید نماز بخونید اما اگر جنب نیستید حالا وضو دارید یا ندارید اگر جنب نیستید همینطور برید نماز بخونید یعنی حاعز وضو بگیره نماز بخونه یا وضو هم نگیره حاعز غسل نکند نماز بخونه نفسا غسل نکنه نماز بخونه استحاضه کثیره همینطور ، ماسه میت غسل نفرموده نماز بخونه چرا چون خداوند داره میگه چیکار کنه که نماز بخونید

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ دیگه چیز دیگه نیست ، شما نماز میخونید در بعد اینکه باید بدنتون در ظاهر چجورو که خبثستو نجس و در باطنه که این تعویل حدث میشه حدثه اصغر حدثه اکبر حدثه اصغرو فرمود وضو حدثه اکبرم باید همرو بگه دیگه اگر همه حدثه اکبر مراد نباشد پس تعارض کردهاین سنتو قرآن بینه روایاتی که میگد در اونه چند چیز واجبست انسان غسل کنه تا نماز بخونه میگیم چرا غسل کنه قرآن که هحصر کرده که و حصرست نمیخوام بگیم اداته حصرست در اینجا

در اینجا خداوند همانطور که فقط با وضو میگد حدثه اصغر برطرف میشه فقط هم با غسل در بعد آب شستشوی حدثه اصغر حدثه اکبر میشه اگر حدثه اکبر همین جنابته معمولیست پس حدث های اکبر دیگر اکبر نیست اصغر هم نیست همینطور انسان نماز بخونه این حرف البته دنباله دارد شما …

سنت که نمتونه معارضه با قرآن بکنه که اولن خب این یک ، ببینید معارضه هست یا نه اینو عرض خواهیم کرد دوم جایی که قرآن میتوند بدون اضافه گفتن مطلب رو بیان کنه چرا بگیم مراد نیست ، قرآن میگد إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا جنبن که میتوانن از نظره لغوی تمام احداثه کبیره رو بگیره چرا محدودش بکنیم بعد بگیم سنت گفته اینکه

لغتن که اینطوره شما که قبول دارید ،‌عربید که شما

درسته حاعز دوره از دو بعد یا نه ؟‌حاعز ، دورو نزدیکه

ببینید این بحثم ما ، بعله صبر کنید باز رفتید رو اصطلاح ما به اصطلاحات کاری نداریم

ما یک جنبه معنوی داریم یک جنبه دخولی داریم یک جنبه حیزی درایم یک جنبه نفاسی داریم یک جنبه استحاضه ای داریم یک جنبه مسحه میت ، یه حرفو داریم میزنیم دیگه

باید چی اراده کرد همون که همه اراده میکنن فایده نداره شما از جنابت خارج نمیشید اما اونی که قرآن اراده میکند خارج میشه برای اینکه حیز باشید از حیز خارج میشید اگرم نفاس باشید از نفاس خارج میشید .