جلسه دویست و هجدهم درس خارج فقه

نماز (اوقات نمازهای پنجگانه)

وجهه قانونی مثلا اما اینجا منزل ماست و منزل شماست و در هرجا که هستیم و هرکه هستیم و در هر زمان که هستیم راه رو ما تشخیص داده ایم که راه صحیح بسوی حق راه قرآن است و چون اینطور تشخیص داده ایم بنابراین سروجان ما جانان ما همه چیز ما فدای قرآن این قرآن را روی سرمون میذاریم و این قرآن سپر کل بلاهاست و کتاب الله هفت تا بین السما و الارض.

ما راجب عمود الدین و عماد الیقین که صلاه است همانطوریکه در اصل صلاه و در کیفیت صلاه ما باید طبق اراده حق سبحانه و تعالی انجام بدیم مادتا و کیفیتا و مکانا زمان  زمانا همچنین اوقات الرئیسیه خمس قراها الله سبحانه و تعالی لکینا المحضر لمحضره الشریف ان نصای لربنا سبحانه و تعالی و نقول بعدما نقول ایاک نعبد علیکم اسلام و ایاک نستعین نعبد ربنا علیک سلام سبحانه و تعالی ولانعبد السواه ونستعین ربنا سبحانه و تعالی ولا نستعین سواه و اذا نستعین بسوا فانما بامره و الیک اذا الله البصیر.

اگر من به لغتین صحبت میکنم چون بعضی از برادران عرب زبان تشریف دارن اما اکثرا اکثریت مطلقه فارسی رو توجه دارید صحبتهایی که مناسب بود فکر کنیم راجب جریان عاشورای شنبه در مسجد امام رضا در و به تمام عالم اسلامی پخش خواهد شد که بدانن مسلمانان عالم به این کتاب مظلوم این قرآن مظلوم این محمد مظلوم این علی اینها میاد. بنام خدا ضد خدا بنام محمد ضد محمد بنام علی ضد علی

آیه ای که در زبانمون باید و هی تکرار این آیه مبارکه از سوره من الشیطان الرجیم فالصبر علی ما یقولون سمعا وطاعتا ربنا نصبر علی ما یقولون و یقولون و یقولون ولکن لاصبرا تاخرا عن تقدیم الحق انما تصبر للحفاظ علی الحق و لکی نزل الشیاطین من الوجود من الکف او من الکیان و طبعا اذا نرید ان نسلک صبررا ربنا سبحانه و تعالی علینا ان نجتازا العقبا و العقوبات و حمرنا فی الشیاطین و لاقد لنا ان البسا جلباب للحرب محراب الصلاه محراب النهار بالشیطان و محراب الجبهات محراب النهار بالشیاطین و الشیاطین درکات و نحن باذن الله تعالی فی سبیل الحق برکات نعم فالصبر علی ما یقولون مامور  رسول خدا صلوات الله و سلام علیه است که راس الزاویه در تمام حرکات الهیه و ربانیه و تمام انفجارات در وجه ظلم و طغیان است از او آغاز میشود کمااینکه در این ایه مبارکه سوره هود دیروز مقداری صحبت کردیم فاستقم کما امرت و من تاب معک ما هم میخوایم همان نقشه را ولو با فاصله زیاد این محمد کجا و اون محمد  این علی ها کجا و اون علی اما همون راهی را که اونها میرفتند ولو با فراسخی دور به حساب قصور یا تقصیرمان همون راه رو میخوایم بریم امر اول به رسول خدا صاحب وحی است و محور اول وحی است اولین سخن وحی مربوط است به قلب رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نزل به روح الامین لتکون من المنظرین و لسان عربین مبین نزل به روح الامین علی قلبک لتکون من المنظرین و لسان العربی مبین

اگر این منزل وحی منزل قوی و امانت داری نبود چرا وحی بر پیغمبر نازل شد رهبر خوابی نازل نشده یه ادم بی عرضه تنبلی که همینکه یه دست رو دراز کند ببوسن یک دست رو پول بدن اینکه نبوده که وحی به شخصی میشود که ماموریت دارد فاستقم کما امرتم و من تاب معک تا آخرین مرحله وجود باید استقامت کنی و قیام کنی ازبرای اینکه این حق مظلوم را خدا که مظلوم نیست حقی که پیش پای ما گذاشته مظلوم را فاذکر انما ان متذکر نست علیهم بمستر الا من تولی و کفرت ان همونطوریکه این مهاجمین مسجد امام رضا اونجا هجوم کردن دیشب هم نیمه شب به منزل ما هجوم کردن و شیشه در را شکستن اما ایمان ما رو نمیتونن بشکنن هدف ما شکستنی نیست هدف باطل شکستنیست اما هدف حق شکستنی نیست

مطالبیست که نمیدانم خب فاصبر علی ما یقولون بعد چه این فاصبر علی ما یقولون صورتا حالت سلبیست استقامته نه سرتو بیار پایین بزنم قشنگتر بزنم نخیر این صبر به این معناییست که اگر الاغی یک لگد زد شما لگد به او نزنی که الاغ دوم درست شه اما اگر جاییکه جایی تعدیبه الاغو ذبحش میکنیم چون از الاغیتم بالاتر رفتی و ما ذبح خواهیم کرد انشالله

حالا فاصبر علی ما یقولون بعدش فسبح بحمد ربک این ماموریت مربوط به رسول خدا صلوات الله علیه و سلام علیه است در قمه ذات او و در قله ماموریت خب چه کنم صلاه التی هی عمود الدین و عماد الیقین عماد الیقین لابد عن تتبق و لابد عن تقام بکل قیامه و قوامه و قیام فاصبر علی ما یقولون بعدلک و سبح بحمده ربک صبرنا علی ما یقولون و یقولون وعلی طول الخط ولکن نسبح بحد ربنا و هذا الیوم نبحس حول احکام الاوقات لعمود الدین فاصبر علی ما یقولون و سبح بحمده ربک قبل طلوع الشمس صلاه الفجر تا اینکه خورشید طلوع بکرد و قبل غروبها صلاه العصر و من عانا اللیل عانا جمع صلاه المغرب صلاه العشا و ان شات قلت صلاه الفجر کذلک لانها داخلت فی ظلام اللیل ولو کانت قضا و اطراف النهار اطراف النهار اونطرف نهار طرفهای روز سه طرف الطرف الاول والطرف الوسط والطرف الاخیر بعضی از نمازهایی تکرار شده

ملاحظه بفرمایید قبل طلوع الشمس نماز فجرو گرفته قطعا و همچنین اطراف النهار طرف اول نماز فجره و روی نماز فجر خدا خیلی حساب میکنه اقم الصلاه قبل الطلوع شمس و قبل غروبها ببخشید و سبح بحمد ربک قبل طلوع الشمس و قبل غروبها یا اینکه اقم الصلاه لدلوک الشمس الی غسق اللیل و قرآن الفجر ان قرآن الفجر کان مشهودا روی این نماز صبح دورکعتی که کمم هست خیلی حسابه دراینجا ببینید تکرار شده

فسبح بحمده ربک قبل طلوع الشمس و قبل غروبها و من عانا اللیل فسبح و اطراف النهار و من عانا اللیل اشارتا ثانیه الی صلاه الفجر الفجر بدایت فجر من عانا اللیل ظاهریه فسبح و اطراف النهار اشاره ثالثه اطرف الاول النهار عبارت ان قبل طلوع الشمس لعلک ترضی اینجا بود که من در روز شنبه سیاه و عاشورای قرآن پریروز عرض کردم که ما که قدرت نداریم اینو بفهمیم ما نقل از رسول الله صلوات الله علیه لعلک ترضی یعنی نمیشه پیغمبر راضی بشه به این مقدار حضور در قله اوقات و در محور اوقات عمق اوقات استراحت که فجر است و عمق اوقات شغل که ظهر است و سایر اوقات به همین مقدار نمیتونه پیغمبر اکتفا کنه ما چی هستیم هیچی دو رکعت نمازکافیه دیگه بقیش بریم سراغ کارمون اونم بخونیم و در بریم از این خستگی اما نه لعلک ترضی یعنی ما ترضی هذه الصلوات الخمس باقامتها رسول الهدی صلوات الله علیه للحضور الخالصه عند ربه انما هنا شی آخر له اتصال برب فی صلوات و له اتصال بالخلق فی رسالته و علیه ان یجمع بین الرسولیت و الرسالی ان نبوت و الرسولیه المحمدیه فی قمه العبادات الخالصه تقتضی ان یکون متصل المعرفه و دائم المعرفه بربه سبحان و تعالی

خوشا آنانکه دائم در نمازن اگر خدا برش نمیگردوند پیغمبرو از لیل معراج همونجا بود همون صم دنا فتدلا فکان قاب اوصین او اعدنا از اون دیدن که غفلت حاصلش دلش در چشم چشمش در دلش از خود بیخود اما پیغمبر که ازخود بیخود بشه همیشه خب پس کی سلمان درست کنه کی علی درست کنه کی ابوذر درست کنه کی تقی درست کنه کی نقی درست کنه هردو جنبه باید باشه لعلک ترضی لعلک من نمیتونم بفهمم اقا لعلک رو خدا داره میگه لعلک ترجی متانا ترجی مکانت ترجی مکانت ترجی ترجیا بربنا سبحانه وتعالی من رسول الهدی انه لعله یرضی بهذا المقدار من التشرف حضور الرب لولا امرالله تعالی ما کان یرضی

بعضیارو به زور باید کشید کشید بعضیا نه این تشخیص داده اونجاست اسب اونجاست میره بزنید میره بکشید میره فحش بدید میره مگه اینطور نیست این مادری که بچش تو چاه افتاده و چاهم ابه این مادر با سر میره تو چاه این حساب بکنید زمستونه سرده یخ میزنم میمیرم نخیر اون رو مقدم بر خود میداند

اگر ما به این مقام رسیدیم به این قله معرفتی رسیدیم یه مقداریش البته دیگه فقط ما تک خدایی خواهیم گفت ما که نوعا خود خدایی هستیم ما که نوعا زن خدایی مال خدایی مقام خدایی تقی خدایی نقی خدایی اینها هستیم تک خدایی و من الناس من یعبد لا علی حرف فان اصابه فتنه للبلقه علی فان اصابه خیر للقلب علی فان اصابه خیر معن به و ان اصابته من قلب علی وجهک انقلب علی وجهک نوعا ما اینجوری هستیم ولذا خدا در سوره یوسف میفرماید که و ما یومن اکثرهم بالله الا و هم مشرکون ای محمدها اهای فلانیها الا وهم مشرکون فقط یک نقطه است که به اون نقطه باید توجه کرد از اون نقطه سلب کرد تاریکی ها را و برای اون نقطه نقاطی دیگر است چه حجب نور باشد و چه حجب ظلمت باشد لعلک ترضی شاید راضی شوی ایخدا ما کی هستیم چی داریم میگیم این حالا

مطلبی دیگر یه مطلب فلسفی قرانی و عرفانی قرآنی قرآنی برای اینکه و عرفان علی و از این حرفا و از ابوجهلم جاهلترن اینا ابوجهل راست میگفت نه اینا بگن اره اما اره رو میارن خرابش میکنن عرض میشود که فسبح بحمد ربک یعنی چه سبح بحمد ربک این چیه اخه بابا یسبح یا ها یا سلب یا ایجاب ولکن ربنا سبحان تعالی فی الآیات یقول فی الذکر الحکیم فسبح بحمد ربک و هذه العباره وعباراه اخری عبارت کلها ولکن مع واحد تسبیح فی الهام تسبیح فی الهام

من ندیدم دیگر برادران مفسر این جارو توقفی بفرماین و دقتی بفرماین اما اجازه بدید ما دقت بکنیم فسبح بحمده ربک التسبیح مقام السلب الهم مقام جمع فسبح بحمده ربک سبح صفات سلبیه سبح ربک عن کل خلق عن دوات خلائق عن کون الخلائق عن کیان الخلائق عن افعال الخلائق افکار الخلائق عن کل الخلائق بامتها بذاتیاتها و اعراضها سبح این تسبیح حسابیست اما بعضی وقتا انسان در این سلب میفته به انکار خدا خدا چه نیست چه نیست چه نیست پس نیست خراب شد فاذا کانت تسبیح طلیقا لا عماد له و لا احد له و یسر تسبیح الی سلب الرب اطباق ولکن سیلیس مطلقا سیلیس مطلق کما ایجاب لیس مطلق لما نقول لا اله فی بعده الا الله و لما نقول الا الله فی قبله لا اله سلب و ایجاب هست نه مانند دیگران نیست مانند دیگران هست نه مانند دیگران کل الکائنات بکیاناتها احوالها اقوالها لکل حالاتها دوات فصفات سلبیه لرب سبحانه و تعالی

از امام صادق علیه السلام سوال کرد که خدا رو معرفی کنید مختصر لنا ربک بصوره المختصر و لیس اختصرا مختص قال قال کل ما یکون الخلق لیس الخالق و کل ما یکون الخالق لیس الخلق تواتر کلی اونچه خلق است و اونچه خلقیات دارن نه کمش نه زیادش خالق او را نداره نداشتن فقر و اونچه خالق دارد که داشتن عذلیت است و ابدیت خلق ندارد پس به این روسای عقلا که اسمشوگذاشتن فلاسفه که میگن خدا علت هست و مخلوق معلول هست و بهم چسبیده اند و ارکان اصلی فلسفه غلط است خلاف عقله لم یلد اونا میگن ولدا نمیخوام فلسفه عرض کنیم ایه مربوط به فقهه اما قرآن فقهش فقه وسیعه فقط فقه که نیستش که روحتم باید عقلتم اب قلبتم اب بکشه قران که فقط لباس ظاهر نیست یا ایها الناس انا انزلنا علیکم الیکم علیکم لباس یواریس اتکم و ریشا و لباس التقوی ذلک خیر این مهم مهم اینه مهم عورت روح رو پوشوندنه روح عورت نشه یه وقت خر نشه بدتر از خر نشه این نور انسانی و تبلور یافته بشه

حالا فسبح بحمد ربک ببینید فسبحان الله اما یصفون کی میخواد بگه فسبحان الله یعنا یصفون الا عباد الله المخلصین و لماذا بین نفسه و الا اشخاصی هستن که اینا میخوان مقدستر از خدا بشن میگه خدا عرض میشود که چی نیست چی نیست چی نیست اصلا وجود نداره راحت میشن یعنی از هول حلیم تو‌دیگ میفتن این در سلب اطلاق میده سلب رو نیست نیست نیست ازبیخ این سلب غلطه این سبحان الله نیست در اثباتم همینطور خدا همه چیز هست چی هست چی هست چی هست شد مثل خلق مثل حاجی سبزواری میگد کالنور حیث ما تقوی و اقا این نور شما ظلمته ببخشیدا کالنوره حیث ما تقوی الضوف نور الذات القدسیه الربانیه لا تخفاذ و لا تضعف و ان تتشبه وجود ربنا سبحانه تعالی نور القویه و وجود ناموجودات نا انوار ضعیفه لا ضعیفه قوی یعنی بعض اونه دیگه خدا زائیده خدا زائیده منتهی به این لفظ نمیگه النور حیث ما و ضعاف ضد القرآن و قلتت ضد العقل التی یعتلف بوجود لا سبحان تعالی عن یری لیس وجوده کامثال سایر الوجودات کما یقول ربنا فی صوره الشورا لیس کمثله شی لا روحا و لا جسما و لاعلما و لا عقلا و لا نقلا و لا مقلا مباینه کلی و لیس منا قبه

هرچه ماداریم خدا نداره چون دارایی های ما فقره هرچیم خدا دارد ما نداریم چون دارای او غنا جواب داره چون اضافه پنج جوره یکی اضافه شی به نفسه یکی اضافه شی به کله یکی اضافه شی به مصنوعشه اینا فرق داره مثلا خانه من جزو منه بیت الله این خدا چی میشه اضافارو شما که ادبیاتو زودتر یعنی نزدیکترید از معرفتش

حالا اخلاق الله معنیش اینست که دو جور اخلاق الله عه یه اخلاقاییست که اخلاق ربوبیت حق است میگیم محاله در محاله ما باس خدا بشیم یکی نه الاخلاق التی ترها ربنا سبحانه و تعالی لکین لتقلق کنه این مراده اولی مراد نیست تقلق ولذلکل فی روایت آخری تخلق باخلاق الروحانیین برای اینکه روحانیین درجه اولی کسانی هستن که در راه مثلا صلاه چیه راهشو خدا خودش میره راهش چیه خدا مقرر کرده ما برویم ما برویم که نورانی شویم نزدیک شویم ازنظر معرفتی

حالا ما یک جهت سلب داریم و یک جهت ایجاب و در کل مراحل وجودی ما این جهت سلب و ایجاب هست بیشتر سلب مقدم است و ایجاب موخره احیانا ایجاب مقدمه بحساب دیگر و سلب موخره مرکب است اصل زندگی ما و حرکات حیات ما حتی در راه باطل تا چه رسد درراه حق مرکب است از سلب و ایجاب فسبح بحمد ربک چی میخواد بگه الصلاه تسلیحا فکذلک حمدا الصلاه نموزجته العالیه الغالیه من کلمه التوحید لا اله الا الله ولکن چجور صلاه سلب داره ایجابم داره الله اکبر سلب و ایجاب داره الله اکبر یعنی من عن یوسی اکبر ایجاب به بزرگی به تمام معنا ولکن بزرگتر است عرض میشود که زید و تقی نقیه بزرگتر از محمد محمد بزرگه در مقابل حق تو از او بزرگتر باشی که الله اکبر من کل شی غلط غلطت شرکیه هل هنالک شی عمام ربنا حد کبیرا ثم کون الله اکبر کالنور حیث ما قضاف حتی فی النقول فصل العقود الشرع الاسلامیه القدسیه المتبنیه القرآن العظیم الله اکبر اولا سلب است ایجاب اولش ایجابه بعد سلبه الله ایجاب اکبر بزرگتر از چی بزرگتر از هر چیزی غلط است

یا ایها الناس انتم الفقرا الی الله والله هو الغنی الحمید ان یشا یذهبکم و یات بخلق جدید و ما ذلک علی الله بعزیز اما اکبر لما یسالون الامام الباقر علیه السلام ماذا یعنی قولنا الله اکبر قال یعنی اکبر من عن یوسف من عن یوسف میرالواسط غیر المخلصین فسبحان الله عما یصفون الا عبادا الله المخلصین ایا و روایه و لماذا لانهم لایصفون الله الا کما وصف به نفسه الصفات سلبیه فی حق القرآن العظیم صفات سلبیه کما یصف الله تعالی العباد المخلصون پس سلبش باید که درست بشه سلب مطلق نیست نه نه نه تموم شد نه همه نه ها جمع میشه نه ایجاب هم همینطوره تسبیح خالی کافی نیست مرز نداره که حمد خالیم کافی نیست اذا نحن افتینا بحمد ربنا سبحانه تعالی و لو فی احبد الحمد و اعلی قلل الحمد التی هی عمود الدین و عماد الیقین صلاتنا اذا اکتفینا بالهم تشبیه خدا قدرت دارد علم دارد وجود دارد اراده دارد دارد دارد دارد دارد داردا قاطی میشه قدرت مانند قدرت یخورده بیشتر زیاد بیشتر مانند علم ما بیشتر مانند وجود ما کالنور حیث ما دیگه نه نه اون سلب مطلق درست است و نه ایجاب مطلق سلب مطلق سر میزند از انکار خدا و ایجاب مطلق سر میزند از تشبیه مگه اینطور نیست آقایون

سلب مطلق نه نه نه نه مثل اوناییکه هی نه نه نه نه نیست اصلا بعضی از فلاسفه میگن ما میگیم خدا وجود دارد غلط است وجود دارد تشبیهه میگه تو غلطی این خدا وجود نداره تا تو چه فیلسوفی هستی بدبخت سلب مطلق نه ایجاب مطلق هم نه چون ایجاب مطلق میگیم الله موجود الله علیم الله سمیع الله بصیر الله رحیم الله رحمان الله کذا الله لذا الله کذا نه الله میفهمیم نه رحمانو برای اینکه وقتی که میگیم که الله علیم علم خودمون میزان میگیریم بیشتره الله قادر قدرت خودمونو بیشتره بصیرا بصر خودمونو بیشتره سمیع سمع خودمونو به او بیشتره ولی نه فسبح بحمد ربک باید جمع بشه گفت نیست مانند خلق هست نه مانند خلق ببینید سلب اما یصفون الا عباده الله المخلصین

ولذا میفرماید که فسبح بحمد ربک سبح بحمد ربک چه فاصبر علی ما یقولون و سبح بحمد ربک سبح بحمد ربک نماز تسبیحه و حمد است تسبیح با هم حمد با تسبیح تسبیحش نیست یعنی مانند عالم خلق حمد هست نه مانند عالم خلق پس هست اما هستی که مانند هستی ما نیست هستی ما ذره ای از هستی او نیست عالم است علم ما ذره ای از علم او نیست مگر در خلق علم بر خود اما از علم را بزاید محمد میشود پس محمد خدای دوم شماست یه مداحه میگفتش که اگر عیسی اگر مریم یک خدا زائید عیسی دو خدا زائید گفتیم تو را خر زاییده است این حرفو میزنی از خدا چی بله ها چی عیسی ما گفتیم عیسی گفت اگر فاطمه یه خدا زایید که عیساست عرض میشود که حضرت مریم یک خدا زایید که عیساست فاطمه دو خدارو زایید که حسن و حسینه گفتم تو را خر زاییده برای اینکه اخه خدا که زاییدی نه میزاد و نه زاییده میشه فسبح بحمده ربک قبل طلوع الشمس و قبل غروبها و من عانا اللیل پس ببینید

یعنی چی به سبب هم تذکر خوبی دادید تسبیح کنترل میخواد این تسبیح که سلب میکنید از حق کنترل میخواد اصل وجود محفوظ ولی اصل وجودی که مشابه ندارد مع خب اگه مع بود مع میگفت لال که نبود خدا فسبح بحمده ربه نه مع ربه حمد معیت ملازم است در اینجا نه معین احیانیست یعنی در تمام تسلیحا ها هم باشه در تمام نفی ها اثبات باید بشه در تمام اثباتهای ربانی نفی باید بشه نفی کل غیر اله از اله ثبات سلبی ضواط الخلائق صفات السلبیه ذاتیه لذات ربنا و احوال الاخلایق و افعال الخلایق صفات سلبیه حالیه افعالیه اقوالیه بنا صفت ثبوتی اگه تو سلب بیفتیم که در دریای سلب غرق میشیم و دیگه ثبوتی نیست اما هست نه مانند ما علم نه مانند ما قدرت نه مانند قدرت ما چون ما با سلب رفیقتریم دیگه با نه رفیقتر نیستیم ما چون به نه نزدیکتریم عالم است نه مانند علوم ما چیه چگونه قادر است نه مانند قدرتهای ما

خب آیه دیگر که مربوط به همین موضوع است در سوره مبارکه روم و اما الذین کفروا آیه شونزدهم که بعدش و اما الذین کفروا و کذبوا بایاتنا و لقا الآخره فاولئک فی العذابه محضرون بعد چه فسبحان الله حین تمسون و حین تصبحون و له الحمد فی السماوات و الارض و عشیا و حین یظهرون پنج نمازو گفته باز این فسبحان الله این محور رو کرده تسبیح تسبیح مقدم بر حمده دیگه تا نفی نباشه که اثبات نیست لااله الا الله این لا اله مقدم است بر الا الله اینجا همینطور این صلاه دارای دو جنبه است لصلاه نهیتان اصنتان ان ناحیه الاولی لا نقول اولی الناحیه الاولی الناحیه السلبیه النسبح ربنا سبحان تعالی اما لایضیق به والناحیه الایجابیه ان نثبت ربوبیه ربنا و ذات ربنا سبحان تعالی کما تناسب له هنا یقول فسبحان الله نفرمود سبح سبح سبح امره سبحان اصلا محیط کائناتی که الان مکلفین مامورن باید سبحان باشد ما باید سبحان باشه

ما به تمام وجودمون افکارمون عقولمون اعمالمون نوشته هامون همه چیزمون باید سبحان باشه قیل العیسی ابن مریم علیه السلام من نعاشر یاروح الله قال من یذکرکم الله رویه و یزید فی علمکم مرتقه ویرغبکم فی الآخره عمله ببیننش وضعشو ببینن به یاد خدا میفتن به یاد شیطون نمیفتن به یاد خرحمالا نمیفتن به یاد چاقو کشا نمیفتن به یاد خدا میفتن داخل در نور میشن فسبحان الله همرو میگه فسبحان الله حین تمسون و حین تصبحون عصر صبح عصر نمیگه سبحه لله اونجا سبح نیست فسبح بحمد این سبحانه مثل خود عرض میشود که نماز که ان الصلاه کانت علی المومنین کتابا موقوتا که از همونجا افتادیم به جریان سلیمان گفتیم بابا سلیمان پیغمبر بود و چه نماز عصرو‌عمدا ترک نکرد که بعدا خدا بگه نازی نماز عصر ترک کردی خورشید برگردونیم گفتیم ساحت سلیمان رو این لکه دار میکنه از همونجا که به الواطی دیگران رسید

حالا فسبحان الله یعنی اصلا به تمام وجود ما مستمعان و ما مخاطبان و ما مومنان و مکلفان به تمام وجود باید سبحان الله در تمام اطوار وجودی خودمون باید منزه از ذات حق سبحانه و تعالی صفات حق و افعال حق و کیان حق و قول حق باشیم درست اما کی همیشه خب بله خب همیشه واجبش کردی همیشه خب بله یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا فسبح بکره و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمات الی النور و کان بالمومنین رحیما هوالذی یصلی

بله واجبش کیه اگه همش واجب بود که علی موند و حوضش علیم نمیشد بمونه چون جنبه دعوتی داشته اخه همش که نمیشه الله باشه واجبش کدوم بود اون واجبش که تمام مکلفین واجب است در اون زمان سبحان لفظی سبحان معرفتی سبحان علمی سبحان عملی نسبت به حضرت اقدس حق سبحانه وتعالی باشه کیه و سبحان الله حین تمسون خسته ای میخوای بری خونتون نخیر سبحان الله اینجا که خسته اید در مقابل توجه به حق خستگی معنا ندارد عمق خواب صبح معنا ندارد عمق شغل ظهر معنا ندارد

حالا فسبحان الله حین تمسون بعد وحین تصبحون صبح وله الحمد سوال این سبحان از هم جدا شد میشه جدا بشه ایا اخه به عبارت قران اقلا توجه کنید ما بعضی وقتا همینطور میگیم میگد سبحان الله یعنی فقط نماز عصر تسبیح است و نماز صبح تسبیح است و بعد دیگه حمد نداره نخیر فسبحان الله حین تمسون و حین تصبحون بعد چی و له الحمد فی السماوات و الارض میخواد بگه حمد حالت زیربنایی دارد سبحان حالت روبنایی دارد چطور میگد شما نسبت به حمد حمد در وجود حق حمد در توحید حق حمد در افعال حق حمد در چه این همیشگیست این صبح و عصر و ظهر و مغرب و عشا فقط نیست این پنج وقتو بعنوان حاشیه حمد مطلق مقرر کردیم که تسبیح اونیکه هست این نیست اون نیست اون نیست

آیه رو ملاحظه کنید فسبحان الله حین تمسون و حین تصبحون وله الحمد فی السماوات و الارض جمله هم معترضه است هم نیست جمله معترضه است چون اول سبحان معترضه نیست عمق بده عمق بدهد برای ارتباط ما با رب عمق همیشگی یک عمق پنج زمانی عمق همه زمانی مستحب داریم عمق پنج زمانی وجوب سبحان در پنج نمازه عمق عرض میشود که همه زمانی غیر وجوب سبحان در همه وقتهاست و عمق همه زمانی وجوب حمد عبارت است از سبحان الله حین تمسون و حین تصبحون وله الحمد ایه هم جداس ایه دوم فسبحان ببخشید وله الحمد فی السماوات و الارض درست شد

نفرمود عشی واو اینجا کارستا یه موقع عمر رو منبر این ایه رو خوند من المهاجرین و الانصار واو رو انداخت گفت و من المهاجرین والانصار الذین التبعواهم باحسان اراد هو او ما اراد اراد ان هو کان من المهاجرین کان یرید فی حدس حلم واو المبارک من الآیه ان یجعل نفسه فی الغمه متبوعا مهاجرین فقام عربی عربی و قال عین الواو یا خلیفه الرسول الله من المهاجرین و الانصار و الذین او من المهاجرین و الانصار الذین

یدونه واو خلیفه مسلمین رو به تزلزل اورد گفت ببخشید اشتباه کردم یه واو اقا همه قرآن رو دارن بهش هجوم میکنن در جمهوری اسلامی که بعد از چاهارده قرن یه مرجع تقلید رئیس دولت اسلام شد دارن هجوم میکنن به قرآن در خانه خدا دیوانه ها چه میکنید شما حاضرین دیوانه نیستن دیوانه حقن دیوانه مقامن دیوانه قال قیلن چه میکنی خدا شاهد است من برای شخص خودم عصبانی نیستم دیروز در صحبت خودم گفتم گفتم اگر من کشته میشدم در برزخ میخندیدم و صدای قاه قاه منو شما میشنیدید چرا که انسان در راه خدا کشته میشود که مطلبی نیستش که این نهایت شرف است نهایت عظمت است

آقا یک واو خلیفه رو تکون داد خلیفه به حقم نبود ما چرا همه قرانو بهش میخندیم هجوم میکنن به قرآن کسی هیچیش نمیشه از شنبه تا کنون یکدونه تلفن نشده است که آقا چطوری چته شما تشریف اوردی یکدونه تلفن نشد یکدونه چیز نشد به برادران گفتم به کسی هم مراجعه نفرمایید کردید برای احتجاجه من به هیچکس کاری ندارم چون وضع وضع دیگریست ما یک موج قرآنی ایجاد کردیم که بعد از مرگ ما معلوم خواهد شد حالا خیلی معلوم نمیشه یک موج قرآنی که این قرآنی که در منبرها کتک خورده در حوزه ها کتک خورده تو ‌بازار لگد مال شده همه جا لگد مال شده اصلا استناد به این کتاب نمیشود ما که حالا مشغول شدیم دیگه صبح به یکی علی دادم گفتم من حدود سی سال پیش علی نوشتم من مخالف علیم منکه میگم علی فاسق نیست اما من مخالف علی تو که میگی علی فاسقه تو طرفدار علی هستی وله الحمد فی السماوات و الارض از دستم در نمیره حرفا ولی خب وقتی میبینم بچه میکشن پخ پخ بشینم نگاه کنم یا عادی حرف بزنم این قرآن از جان ما جانان تر است وله الحمد فی السماوات و الارض بعد واو وعشی دنباله حرف قبلیه ها چیشد اینطور فسبحان الله حین تمسون و حین تصبحون و عشی حین تظهرون وسطی چرا اومد؟

وسطی خواست عمق بده به سبحان سلب اصل نیست ایجاب اصله سلبو آوردیم که ایجاب اینجا درست بشه اینکه گفتیم لا اله برای این بود که الا الله درست شه گفتیم خدا این نیست این نیست این نیست برای اینکه اونیکه هست درست شه در اینجا هم فسبحان الله حین تمسون و حین تصبحون اما حواستون جمع باشه وله الحمد فی السماوات و الارض حمد در سماوات هم در ارض تمام مکانهای سماواتی ارضی تمام زمانهای سماواتی ارضی در حال صلاه در غیر حال صلاه این حمد عمق دارد در تمام مراحل وجود حق و وحدت حق اما سبحان این هم با سبحان باید قاطی شه در مورد وجوب و در مورد استحباب استحباب هم و له الحمد فی السماوات و الارض و عشی و حین تظهرون

عرایض ما طبق وقت تمام شد و دنباله بحث رو ‌راجب اوقات صلاه داریم چند بحث است در باب صلاه بسیارمهم است که اختلاف بین شیعه و سنیست اختلاف بین شیعس اختلاف بین سنیه بعضیرم نه شیعه گفته نه سنی بعضیارم هم شیعه گفته هم سنی ایشالله بحث خواهیم کرد برادران ولو راهتون دوره اما شما به حق نزدیکید شما چون به حق نزدیکید هرقدر به حق نزدیکتر باشید لیس فاصل الزمان و لا فاصل المکان بما یفص سننا عن رب سبحانه و تعالی کما یقولون ربنا سبحانه و تعالی محمد رسول الله اللهم صل علی محمد و آل محمد والذین معه اشدا علی الکفار ماذا تانی معه راجعه صوره فخر معه زمانا مکانا لغتا سببا نسبا لا محمد رسول الله لا فی المحمدیه فی حمل الرساله فی الهیه والذین مع یمکن التکون هنا مع رسول الله یفاصل آلات کیلومترات المکان فاصل اربع عشره زمان و بفاصل النسب بفاصل بفاصل لغت بفاصل النسب ولکن انت مع الرسول

ما میخوایم باهم باشیم خدا شاهد است و اگر غیر این من نظرم باشد همین الان خدا جان منو بگیره که معلوم بشود که من دروغ بگم خدا شاهد است نمیخوام دور من جمع شید من کی هستم بهتره یه رودی دور خدا شاهد است مکان و دوری مکان و بعد زمان و اینکه من اهل کدوم شهرم الان شاید از پونزده شونزده شهرو مملکت شما تشریف دارید و در مسجد خانه خدام که بودید شیاطین نگذاشتن فعلا و بعد خواهیم رفت مسجد انشالله از ممالک عالم اسلامی تشریف دارن و میدونن که منطق ما قال الله عه اگر قال لله گناه است پس الله گناه است محمد گناه است علی گناه است فاطمه گناه است همه گناه و الذین معه اشدا علی الکفار ما باید اشدا علی الکفار باشیم کفر ابولهبه برو ابولهب کافر ریش داره عرض میشود که عرقچین داره نمیدونم فرض کنید که روزه هم میگیره بینیشم باد کرده است سجده ولی برای شیطان سجده کرده البته خب اینکه خطرش بیشتره که آقا خطر ابولهب بیشتر است یا خطر منافق

اللهم اشرح صدورنا بالنور العلم و الایمان و معارف القرآن العظیم و وفقنا لما تحبوا و ترضا و جنبنا ان ما لا تحبوا و لا ترضا

والسلام علیکم