پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله‌العظمی دکتر محمد صادقی تهرانی

جستجو

کلمات کلیدی

خلاصه بحث

جلسه دویست و بیست و پنجم درس خارج فقه

نماز (قبله)

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و علی آله الطاهرین

و حیث ما کنتم فولوا وجوهکم شطره توجه قلبی به حق سبحانه و تعالی نه متوجه فیه خاصی لازم دارد چه زمان باشد مسجد باشد مکان و چه زمان باشد که مثلا روز جمعه یا بین الطلوعین یا چه متوجه فیه و نه متوجه الیه خاصی لازم دارد توجه قلبی که اگر ما با قلبمون توجه به حق کردیم از سوی کعبه خدا متوجه میشود و اما اگر به سایر جهات به حق توجه کردیم خدا توجه نمیکند اینطور نیست و این دو آیه مبارکه قرآن که آیه اولش ولله المشرق و المغرب فاینما تولوا فسمی وجه الله ان الله واسع علیم یک خط قرمز اصلی کشیده است بر سه بعد خاص در متن اولیه توجهاتی که متوجهین به حق سبحانه و تعالی باید و شاید بکنن. یک خط قرمز اصلی بر زمان توجه زمان خاصی در تمام زمان ها خداوند توجهات را میبیند و میپذیرد دوم مکان خاص اینکه حتما باید در مسجد باشد در مسجد الحرام باشد در مسجدی از مساجد باشد تا خداوند توجه انسان را بفهمد و یا توجه کند و خط قرمز سوم اینست که حتما توجه قلبی ما باید به سوی کعبه باشد تا اینکه خداوند توجه ما را بفهمد و بپذیرد.

اول به این آیه اول که در صفحه صد و شش الفرقان روش بحث کردیم ملاحظه بفرمایید آیه صد و پونزدهم قبلش آیه صد و چاهاردهم و من اظلم ممن منع مساجد الله ان یذکر فیها اسمه البته ظالم ترین کسان به حق حق و مساجد حق و اهل حق کسانی هستند که منع کنن مساجد الهی را که اونچه مربوط به مساجد است در اونها انجام بشه که ان یذکر فیها اسمه و بالاتر و سعی فی خرابها اولئک ما کان لهم ان یدخلوها الا خائفین لهم فی الدنیا خزی و اخره عذاب عظیم

این مطلب اول نزدیک به باید در مسجد لازم است باشد ممکن است این خیال به نظر گروهی از متعبدین بیاد چنانچه آمده بود و هست و خواهد بود که اگر نگذاشتند ما نماز را در مسجد بخوانیم پس این نماز نیست مسجد است که ما تولی وجه به سوی حق میکنیم از نظر ظاهر به حق اولا حق سبحانه و تعالی وضع منکر کسانی که مساجد الله را منع میکنن ازینکه درش ذکر الله بشه و حال اینکه اقدس مکانات ذکر الله مساجد الله عه میفرماید که اونها ظالم ترین افراد هستند که با خدا و خدایی ها بیگانه هستند اما شما مومنین اگر منعتون کردن از خانه خدا و نگذاشتند مضادین با خدا و مشاقین با خدا و مخالفین با خدا نگذاشتند که ذکر خدا را نماز خدا را کتاب خدا را در خانه خدا شما استمرار بدهید مکان خاصی ندارد.

ولذا در آیه ی مبارکه بعد و لله المشرق و المغرب این مشرق و مغرب دو جهت اصلی است و شامل تمام جهات شش گانه است فوق و تحت و مشرق و مغرب و شمال و جنوب که اگر در بعضی از آیات مشرقین و مغربین هست و در بعضی از آیات مشارق و مغاربه نظر به این جهت دارد که هر جا المشرق و المغرب ذکر شد الا به قرینه القاطعه مراد تمام جهات کائناته و لله المشرق و المغرب مسلمون ها شما را اگر از خانه خدا بیرون کردند و نگذاشتند که ذکر خدا را نماز خدا را کتاب خدا را در خانه خدا انجام بدهید که بهترین محل و مقدس ترین مکانه و لله المشرق و المغرب همه جا مال خداست. فاینما تولوا فسمی وجه الله.

اینما دو بعد داره یک اینما از نظر مکان توجه به حق و یک اینما از نظر زمان توجه به حق و یک اینما از نظر متوجه الیه آیه قبلی مربوط است به مکان توجه به حق که در مساجد خدا بندگان خدا توجه به حق میکردن اما گروهی مانع شدن و نگذاشتن و چه میگن نه فاینما تولوا در هر مکانی توجه وجه به حق سبحان الله و تعالی بکنید فسمی وجه الله این از نظر مکان

از نظر عموم یا اطلاق آیه مبارکه شامل زمان هم هست که مکان شامل زمان نیست در هر زمانی شما توجه به حق بکنید فسمی وجه الله خدا خواب نیست مرحله ی سوم که مربوط است به قبله اینما تولوا این اینما تولوا وجوهکم الی که بحث ما اینه و حیث ما کنتم فولوا وجوهکم شطره به اون شطری که در هر زمانی و در هر مکانی به اون شطری که شما توجه میکنید اون شطر وجه رب است اما در باب نماز خداوند مقرر فرموده است که عبدان خودمون را در حالت عمود الدین و عماد الیقین که صلاه است به شطر مسجد الحرام توجه کنیم توجه بدیم بنابراین چی فهمیدیم روی هم رفته؟

روی هم رفته اینست که اگر کسی ممنوع شد و یا معذور شد که در زمان خاص یا در مکان خاص یا به جهت خاصه که مقرر است مانند قبله توجه به حق بکند این معذوره بله اگر کسی عمدا بر خلاف قبله نماز خوند نمازش باطل است عمدا بر خلاف قبله ذبح کرد و توجه نکرد باطل است اما در صورتیکه انسان را منع کردن پس معذور شد یا خود خویشتن را معذور کرد یا نتوانست توانایی تولیه وجه الی کعبه مکرمه نداشت یا قدرت بر رفتن به خانه خدا و شرکت در نماز جماعت و یا توجه به حق را در خانه خدا نداشت این فاینما تولوا فسمی وجه الله چرا؟ ان الله واسع علیم روایاتم من اینجا زیاد نقل کردند ملاحظه بفرمایید از رسول الله صلوات الله علیه و ائمه معصومین علیهم السلام که این مربوط به همین جهات مختلفه است. نماز مادامی که میشود طرف قبله مخصوصا نماز واجب و اگر قبله را ندانستید که نتوانستید بدانید و معذور بودید اینما تولوا فسمی وجه الله.

حالا آیه ای که مورد بحث بود و تکمیل نشد بحثمون خداوند متعال راجب توجه وجه ظاهری به مسجد الحرام دو خطاب دارد به کل مکلفین این دو خطاب اینه و حیث ما کنتم فولوا وجوهکم شطره این حیث ما کنتم کی؟ اون روز بحث کردیم اما بعضی از آیات رو که باز توجه بدیم ملاحظه بفرمایید در سوره ی مبارکه رعد آیه سیزده و یسبح الرعد بحمده و الملائکه من خیفته رعد تسبیح بالحمد دارد و از باب آیه مبارکه اسرا ان من شی و ان من شی الا یسبح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم ولکن والملائکه یعنی با یسبح الملائکه بحمده من خیفته پس اینجور نیست که ملائکه مکلف نباشن خوف از عقاب خدا نداشته باشن اوتوماتیکی باشد افعالشون و درودشون نخیر بله اینها معصوم هستن اما معصومند پایین تر از عصمت بشری به اون حسابهایی که عرض کردم و میدانیم و یسبح الرعد بحمده و الملائکه یعنی و یسبح الملائکه بحمده چرا؟ من خیفته منتهی رعد من خیفته در کار نیست یا ما نمیفهمیم اما ملائکه که کانون های معرفت حق سبحان الله و تعالی هستند اینها یسبحون چه جور من خیفته.

خب آیه دیگر و لله یسجد ما فی السماوات و ما فی الارض من دابه و الملائکه و هم لا یستکبرون سوره نحل آیه چهل و نه این ولله یسجد ما فی السماوات و ما فی الارض من دابه که عامه هرکدام به وضع خودشون و من دابه و الملائکه

ملائکه هم در حال سجده هستن همه ی حالاتشون سجده است اما یک سجده های خاصه به صلاه است که مربوط به کل عارفین و کل مصلین است و بعد از نبیین ملائکه علیهم السلام در بالاترین قله سجده و عبودیت و صلاه نسبت به حق سبحانه و تعالی هستند. کجا علت اینست که اینجا خواسته است اونایی که ما بهتر میتونیم بفهمیم و الا ان من شی الا یسبح بحمده یعنی اونایی که شعور دارن خواسته ذکر داره در یکی از آیاتی که ما بحث داریم که اشاره به اوقات صلوات خمسس میفرماید که فسبحان الله حین تمسون و حین تصبحون و له الحمد فی السماوات و الارض و عشیا و حین تظهرون پس تسبیح بالحمد لله هست فی السماوات و الارض برای کی؟

برای مکلفان و عارفان باالله مگر ملائکه الله بعد از نبیین در بالاترین قله معرفت و در نتیجه در بالاترین قله عبودیت و تسبیح به حمد نسبت به حق سبحان الله و تعالی نیستن و آیا صلاه بهترین نمونه تسبیح بحمد نسبت به حق سبحان تعالی نیست؟ چرا و این صلاه که بهترین نمونه تسبیح به حمد است برای حق پنج وقت براش مقرر شده خب با این جهات وقتی خداوند دو خطاب میفرماید و مکلف خاصی را مکلفین خاصی را در نظر نمیگیرد و حیث ما کنتم کی؟ انسان ها جن ها ملائکه سایر مکلفین البته این خطاب است امر است تکلیفه کاری نداریم به دواب به غیر عاقله اون بحث دیگریست کاری نداریم به ان من شی الا یسبح بحمده مطلب دیگریست ولکن اینهایی که دارای معرفتن پس دارای تکلیفن مخصوصا اونهایی که دارای کانون معرفتن و مظاهر عبودیت اونها کما اینکه بطون عبودیت اونها باید دارای مراحل بالاتری باشد اینها وظیفه ندارند که قبله خاصه مصلین را در صلاه داشته باشند؟

کاری نداریم کسی گفتست یا نگفته اما خدا فرموده این که و حیث ما کنتم فولوا وجوهکم شطره همین تمام ملائکه الله در تمام سماوات به شطرالمسجد الحرام توجه دارند در اوقاتی که تسبیح بحمد دارن کاری نداریم اوقات تسبیح بحمد اونها بیشتر لازم است باشد چون کار های جسدانی و کارهایی که لازمه جسد بشریت است ندارن برای همه مکلفین دلیل عدم خصوص مکلف خاصیست. این مقدمه رو من عرض کردم که عارفین باالله اینها صلاه لله و تسبیح بالحمد دارند میشه نداشته باشند آیاتو خوندم دیگه نظرتون هست خب وقتیکه عارفین باالله تسبیح بالحمد دارند فی السماوت و الارض و یسبح الرعد و بحمده و الملائکه من خیفته تسبیح بالحمدم اون قله علیاش عبارت است از صلاه و مهم ترین مرحله ظاهری صلاه هم سجده است بنابراین وقتی فرمود که و حیث ما کنتم فولوا وجوهکم شطره کنتم کیه؟ اونو جواب دادم من چون رعد که تکلیف ندارد که اون دارد بیان تسبیح تسبیح میکند که ما متوجه نیستیم و لذا و الملائکه من خیفته شما میفرمایید آخه ولکن تمام هدایت ها مربوط به کل کسانیست که شایستگی اهتدا دارند آیا ملائکه امر ندارند نهی ندارند خیفه ندارند یفعلون ما امرون ندارند تمام این آیات شاهد است بر اینکه ما نمیخوایم بگیم ملائکه الله مانند ما سر به زمین میذارن مانند ما غسل جنابت میکنن که جنابت ندارند اونها ولی نه در کل تکالیف معرفتی که جامعش تسبیح بالحمد هست و قله ی تسبیح بالحمد عبارتست از صلاه لله و محاور صلاه لله پنج وقت است که خداوند در آیاتی مقرر کرده بنابراین و حیث ما کنتم فولوا وجوهکم شطره آیا کنتم اینست که یه دسته خاصی را که انسانند اون هم انسان های مدینه یا مکه خداوند خطاب کرده؟ خداوند خطاب تکلیفی خطاب تسبیح بالحمد فقط به انسان ها میکند جن ها نیستن فقط به انسانها و جن های اون زمان میکنه سایر عقلا و عرفای عالم که احق و احرا هستند که مورد خطاب تسبیح بالحمد و صلاه لله و سجده لله قرار میگیرند طبعا هستند.

حالا ببینید این جمله رو اون روز مقداری مطلب آخر سر قاطی شد و وقت هم گذشت نتونستم من بیان کنم اینکه و حیث ما کنتم فولوا وجوهکم شطره ما اگر راس وجه را ربع الدایره بگیریم که نود درجه هست و شطر را هم ربع الدایره بگیریم که نود درجه هست جمعا میشه صد و هشتاد درجه نصف دایره پس ما اونیکه وظیفه داریم به وجه عام در توجه صلاتی علیک السلام اونی که وظیفه داریم به وجه عام در توجه صلاتی اینست که شطرالمسجد الحرام باید مورد توجه وجه ما باشد این نیم دایرست درست نیم دایره ولکن این نیم دایره توسعست و اونی که ما میدونیم که مسجدالحرام اینطرفه ما اینطرف کما اینکه در خود مسجدالحرام کعبه مکرمه اینجور است ما اینجور کنیم بگیم مسجدالحرام جزوه نه اینا دارای مراتبه.

بنابراین و حیث ما کنتم فولوا وجوهکم شطره چنان که در روایت است بین المشرق و المغرب قبله از خود همین آیه استفاده میشه که اگر ما جدیت کردیم و کردیم و کردیم و کردیم اما قبل از آخر وقت نماز را خوندیم بدون اینکه بدانیم قبله کدوم وره. بعد معلوم شد پشت به قبلست ولی بعد هنوز وقت داریم هنوز وقت داریم که نماز را به طرف قبله حالا که فهمیدیم آفتاب مثلا زیر ابر بوده حالا آفتاب اومد بیرون آیا نماز مجدد بخوانیم یا نه؟

خب این چه فرق دارد با وضو چه فرق دارد با غسل ما یک قاعده ی کلی داریم که این رو آقایون توجه کنید ما امر داریم که اقامه الصلاه کنیم و این امر به اقامه الصلاه در بیشتر از نصف بیست و چهار ساعت وقت داریم دیروز عرض کردم ما از سر شب تا نیمه شب که معتدلا شش ساعته بعد از طلوع فجر تا طلوع آفتاب که دو ساعت است هشت ساعت و بعد از ظهر تا عصر که شش ساعته چهارده ساعت طبعا چهارده ساعت فرض کنید عرض میشود که نصف وقت ما نصف وقت نصف بیشتر وقت اوقات صلوات ماست اما اون شرایطی که اون واجباتی که اون مقدماتی که اون آمادگی هایی که از برای این نماز های پنج گانه در نصف یا نصف بیشتر وقت باید داشته باشیم فقط در وقت آماده کنیم؟ اگر من بدانم که در وقت آب نیست که غسل یا تیمم کنم قبل از وقت واجب نیست خب چرا؟ معنی مقدمه واجب اینست که ترشح کند آقایون به زحمت بیفتند که بگن وجود دهریست نخیر همه میدانند در هر شغلی از شغل ها که دارن اگر در یک وقت معین مضیق یا موسعی کاری لازم است انجام بشه آنچه مقدمات این کار لازم داره اگر شد در وقت و اگر نشد قبل از وقت لازم میدانند که انجام بدن که اگر دانسته قبل از وقت انجام ندن عمدا اون تاریک و مقدور خود را ترک کرده اند.

حالا این نماز ما مقدماتی دارد شرایطی دارد اجزایی دارد مقارناتی دارد لباس مصلیست طهارت مصلیست زمان صلاه است قبله مصلیست تمام اینهارا ما حسب القدرته و الاستطاعه باید در نظر بگیریم پس همونطوری که از اول تا آخر وقت اگر ما مطمئن نشدیم که درآخر وقت آب گیرمون میاد احتمال داره آب دیر بیاد ما حق نداریم که قبل از آخر وقت تیمم کنیم نماز بخونیم و اگر تیمم گرفتیم و نماز خوندیم ولکن تا آخر وقت مقدار انجام نماز با وضو باقیست باید وضو بگیریم و نماز بخونیم چرا؟ برای اینکه از ما نماز مقامه خواستند اقامه الصلاه نماز زمین خورده نخواستن نماز زمین خورده در شرایط در اجزا در مقارنات در خصوصیات نخواستن و لذا اگر ما بتوانیم نمازمون را در غیر حال خوف بخوانیم که صلاه خوف نشود باید در غیر حال خوف بخوانیم اگر ما بشود نماز را در غیر سفر تمام بخوانیم باید در غیر سفر تمام بخوانیم اگر ما بتوانیم نماز را در این فاصله وقت ایستاده بخوانیم باید در وقتی که میتوانیم ایستاده بخوانیم نه اینکه

مریض خواهیم شد و آمپولی خواهیم زد که این آمپول موجب میشود که ما ایستاده نماز نخوانیم پس در اون وقتی که خوابیده نماز باید بخوانیم بخوانیم نخیر ما باید مراعات تمام جهات را حسب القدرته و الاستطاعه در وقت که به طور ثابت و در قبل از وقت هم برای احراز اینکه ما این واجب رو به طور مقامه انجام بدیم نه نماز زمین خورده ولذا این بحث در کل جریانات ادامه داره مثلا

اگر ما بدانیم یا احتمال قوی بدهیم که این راهی که میرویم راه خوف است و خوف موجب میشود که ما از نماز رکعاتی کم کنیم حق داریم این راهو برویم ما مامور به چه نمازی هستیم ما مامور به نماز زمین خورده هستیم مامور به نماز معذوریم؟ ما مامور به نمازی نیستیم که معذوریم اگر میتوانیم معذور نباشیم در غیر حال عذر نماز را بخوانیم تا چه رسد در زمینی که عذر برای خودمون درست کنیم یا در باب سفر سفر که الان واسعه مثلا در باب روزه که اگر ماه رمضون زنده موندیم بحث روزه رو خواهیم کرد انشاالله در باب روزه من که در وطن خودم هستم و ماه روزه هست حق دارم که مسافرتی کنم که در اون مسافرت روزه رو باید افطار کرد؟ حق ندارم فمن شهد منکم الشهر فلیصمه یکی از ادله مهمش اینه.  کسی که در ماه رمضان شهد الشهر حاضر است فلیصمه تمام ماه را باید روزه بگیرد حق ندارد لغیر ضرورتین مسافرت کند که در مسافرت روزه رو نگیره تازه اگر مسافرتی کرد که این مسافرت موجب افطار است هم باید روزه رو بگیره هم این یه بحثیست که در جای خودش خواهیم خواند.

حالا طهارت صلاه قبله ی صلاه و سایر جهات واجبه صلاه که بهش اقامه الصلاه صدق میکند این قدر القدرته و الاستطاعه باید که محفوظ گردد بنابراین در بحث خودمون اگر ما در راهی هستیم که جایی هستیم که قبله رو نمیدانیم و چه کنیم در اینجا؟ بگیم حالا که ما نمیدانیم شطرالمسجد الحرام را نمیدانیم بنابراین به یک طرف بایستیم نماز بخونیم نخیر این مانند کسیست که حالا آب نداره ولی احتمال میدهد یا بالاتر یقین دارد که بعدا آب حاصل میشه بلکه حتی اگر احتمالم نمیدهد تا چه رسد یقین داشته باشد این باید صبر کند نماز را الان با تیمم نخونه صبر کند تا مقداری به آخر وقت بماند که اگر آب بود بشود با غسل یا وضو طهارت حاصل کنه و بعدا نماز بخونه قبلم همینطوره.

شما تا آخر وقت ازتون نمازی میخواهند که این نماز شطر المسجد الحرام باشد اما اگر شطر المسجد الحرام را الان نمیدانید ولکن بعدا تا قبل از آخر وقت به مقداری که بتوانید نماز الی شطرالمسجد الحرام بخوانید اگر باشد شما میتونید قبلا نماز رو یا چهارتا به قول برادران دیگر یا سه تا یا دوتا یا یکی بخوانید شما وظیفه ندارید و اگر هم بخوانید کاری نداریم این حرام یا غیر حرام و اگر هم بخوانید و بعدا معلوم شد که شما شطرالمسجد الحرام نخوانده اید پشت به قبله پشت به قبله خوانده اید و وقت هنوز باقیست باید حتما نماز را شطر المسجد الحرام بخوانید.

اینجا ما یک جواب به اون برادران عزیز فقیه داریم که میفرمایند که اگر شما قبله رو ندانستید به چهار طرف نماز بخوانید میگیم اولا و ثانیا و ثالثا و رابعا و بیشتر نمیخوایم تعداد زیاد اولا اولا کی اینکارو بکنیم ما موقعی که نماز عصرو نخونده موقعی که شونزده رکعت وقت به آخر وقت داریم بخوانیم؟ معلومه چنانکه اگر شما چهار برابر وقت به آخر به عصر دارید نمیتونید با تیمم نماز بخونید حق ندارید با تیمم نماز بخونید چون صلاه مقامه از شما خواستن

خیلی خب خیلی خب خیلی خب نمیده این احتمالو نمیده ولکن احتمال میدهد که اگر تا ما قبل از آخر وقت بداند قبله رو بفهمه یا نه بفرمایید نه نمیده خیلی خب حالا این آدم قبل از آخر وقت نماز را به یک جهتی خواند ولکن بعدا قبله براش روشن شد مسئلست که مطرحه قبله روشن شد و الان وقت دارد نماز را شطرالمسجد الحرام بخوانه نماز قبلی درست بوده؟ نه ما اینو داریم بحث میکنیم حالا اصولا خب بین این وقتین خب خب چطور شد چطور شد شاید پشت به قبله بود نه این نیم دایرست اصلا نشد نشد چهارتا اولا خواندن چهارتا مجوز نداره حالا عرض میکنیم ببینید آیا نماز ظهر چند تا بر همه واجب است یکی چرا دوتا بخواند چرا سه تا چرا چهارتا؟ برای احراز قبله این اشکال داره چند تا اشکال داریم عرض میکنیم.

یک قرآن شریف میفرماید که و حیث ما کنتم فولوا وجوهکم شطره به کی داره میگه؟ نه این غیر مسجده چی کاری بیت و اینا نداریم اصلا شطرالمسجد الحرام داریم بحث میکنیم قبلست ما کاری جواب هر دوست اون آیه قبلیم که خوندیم چی بود؟ آیه قبلی و لله المشرق و المغرب فاینما تولوا فسمی وجه الله ما میخوایم از آیات ببینیم چیزی میفهمیم یا نه اگر از آیات چیزی راجع به کسی که متحیر است آیا یک نماز بخوند دو نماز بخوند بیشتر بخونه چهارتا بخونه ببینیم از آیات میفهمیم چیزی یا نه. اگر ازآیات چیزی فهمیدیم که روایت کاره ای نیست و ازآیات میفهمیم حالا ببینید اینطور که بنده فهمیدم چیه ملاحظه کنید اینکه

و حیث ما کنتم فولوا وجوهکم شطره به کی خطابه؟ به کسی که نمیتواند به کسی که میتواند؟ کسی که معذور است و مقصر نیست و نمیتواند شطرالمسجد الحرام را بفهمد و بداند این احسنت احسنت احسنت ماهم همینو داریم میگیم بله پس عرض میشود که یرید الله بکم الیسر و لایرید بکم العسر اینجا عسرم نمیشه ما جعل علیکم فی الدین من هرج و همچنین عرض میشود که لا یکلف الله نفسا الا وسعها من الان در صورتی تکلیف دارم که به صبر کنید ما داریم آیات رو داریم میخونیم آیات میگد که شما نماز باید بخوانید ظهر یکی عصر یکی مغرب یکی عشا یکی صبح یکی اینو داره میگه شما میخواید زیاد کنید ببینیم که قرآن اجازه میده زیاد کنید یا نه صبر کنید این شطر را که لازم میداند برای کی لازم میداند؟

اگر وضو را لازم میدانست برای کسی لازم میدانست که امکان داشته باشه آب گیرش بیاد اما اگر کسی امکان نداره آب گیرش بیاد تیمم. ما این شرایطو داریم میگیم میگیم همه کاراشو کرده دقت کرده فکر کرده بالا رفته پایین رفته اصلا جهت را نمیفهمد شبه این آدم بالاتر از کسیست که یا مثل کسیست که این آب اصلا ندارد تشنه هم هست و نمازم باید بخونه این وظیفش چیه؟ وظیفش اینه نماز را بخواند با تیمم و همچنین اینجا هم بدلش اینما تولوا فسمی وجه چرا توجه نمیکنید میفهمم خب بذارید من حرفمو بزنم بذارید من حرفمو بزنم بعد اعتراض دارید استفاده میکنم ببینید

اولا اولا و بالذات خدا وجه خاصی ندارد جهت خاصی ندارد اینما تولوا فسمی وجه الله قبول که در مکانش در متوجه الیهش متوجه فیهش زمانش فلان این معلوم اما خدا مقرر کرده است ازبرای نماز های واجب حداقل که شطر المسجد الحرام باشیم آیا مقرر هرجی کرده است یا مقرر امکانی کرده است؟ مقرر هرجی که نیستش که و حیث ما کنتم وفولوا

وجوهکم شطره برا کسی که بتواند آخه چهار تا رو شما دارید میگید عجب حرفیه آخه اونی که بر ما واجب کرده اند چهار تا نیست سه تا نیست دو تا نیست پنج تا نیست ده تا نیست یکیه اینو داریم بحث میکنیم بله دیگه اونی که بر ما واجب کرده است که فولوا وجوهکم شطره حین تظهرون و حین کذا حینه کذا مسلمه در مسلمه ضروریست که در چه بر انسان مسلمان واجب است یک صبح است یک ظهر است یک عصر است یک مغرب است یه عشا بیشتر از این نه نهی داره حالا عرض میکنیم ملاحظه کنید حالا و حیث ما کنتم فولوا وجوهکم شطره این تکلیف به کی متوجه است؟ آیا وحدت مطلوب است یا تعدد مطلوب است؟ اگر وحدت مطلوب باشد اینست که یا شطر المسجد الحرام نماز بخونید یا اگه نمیتونی نخونی اینکه نداریم که تعدد مطلوب حتی در شروط باطنی صلاه تعدد مطلوب طهارت شرط لزام صلاته حالا در رکعات صلاه همچنین پس این تعدد مطلوبه تعدد مطلوب مطلوبه واحدی که لا یترک به حال مثل اینکه نماز باید خوانده شود.

اما مطلوب دوم شطر المسجد الحرامه این شطر المسجد الحرام در صورت امکان است دیگه و ما یه نماز که بیشتر بهمون واجب نکردند که این یه نماز صبح رو که من میخوام بخوانم دو رکعت رو و شطر المسجد الحرام باید بخوانم و نمیدانم میتوانم بدانم و هیچ وسیله ای ندارم که بدانم که شطر المسجد الحرام کجاست نماز بخوانم نماز را بخوانم بیش از دو رکعت خب چرا؟ این دلیل میخواد بلکه دلیل به عکس داریم چون ما به یک نماز بیشتر تکلیف نداریم که یه افقه در دو افق مطلب دیگریست چون یه افق است یک نماز درست مثل اینکه مثل اینکه اینجا تشریف نداشتید نماز درست کدامه؟ نماز درست نمازیست که من به وظیفه خودم عمل کنم وظیفه من در صورت عدم امکان وضو اینست که نماز نخوانم یا با تیمم نماز بخوانم اینجام عدم امکان شطر المسجد الحرامه دیگه چیکار کنم؟ عدم امکان شطر المسجد الحرام است باز شطر المسجد الحرام شرط است؟ چی میفرمود شما بنابراین این حرف اول و چی میاد اینجا؟

اینجا میاد لله المشرق و المغرب فاینما تولوا فسمی وجه الله وقتیکه این شرط رو نتوانستید احراز کنید به هر طرف که خواستید یا احتمال بیشتر دادید نماز بخونید این حرف اول دوم دوم اینست که خب چرا چهار تا نماز؟ فرض کنیم ما بیش از یه نماز چرا چهارتا؟ مگه خداوند نفرمود که و حیث ما کنتم فولوا وجوهکم شطره ببینید این کره زمین این وسط مسجد الحرام شطر المسجد الحرام چیه؟ صدو هشتاد درجه است به اون طوری که عرض کردم چون شطره یعنی جانب المسجد الحرام اگر من اینطور اینطور اینطور اینطور اینطور در صد و هشتاد درجه بایستم شطر المسجد الحرامه نه عین المسجد الحرام نه عین الکعبه مضافا بر اینکه وجه ربع الدایرست که نود درجست فرض کنید شطر المسجد الحرامم ربع الدایرست که نود درجه صد و هشتاد درجه دایره سیصد و شصت درجست در این دایره سیصد و شصت درجه اگر برای من احراز شطر المسجد الحرام واجب باشد که نیست اگر واجب باشه اگر احراز شطر المسجد الحرام واجب باشد خب دو نماز کافیه یکی اینور یکی نقطه مقابل یا شطر اونور است یا شطر اینوره بقیش که لازم نیست.

میگم ما شطر رو داریم بحث میکنیم چرا توجه نمیکنین آقا شطر المسجد الحرام برا چیه اصلا؟ این شطر المسجد الحرام یک قبله واسعه بین المشرق و المغرب است برای کل منتهی ما چی فهمیدیم و چی گفتیم؟ گفتیم بله این شطر قبله رو وسعت میده اما مادامی که انسان بیشتر بتواند به مسجد الحرام توجه کند باید توجه کنه اما این نتوانست خب اینور اینور اینور تا کجا؟ تا صد و هشتاد درجه تا صد و هشتاد درجه در اونجا که شطر را میدانم اما عین مسجد نمیدانم

مجازه اما اونجایی که شطر را نمیدانم اصلا اگر شطر را ندانم که این طرف است یا این طرف دوتا بیشتر نیستا شطر صد و هشتاد درجه است دو صد و هشتاد درجه بشه سیصد و شصت درجه اگر شطر را ندانم بر فرض اینکه دلیل داشتیم که نداریم بر فرض اینکه دلیل داشته باشیم که شطر المسجد الحرام الا ای حال لازم است خب دو نماز چرا دیگه چهارتا؟ چرا دیگه سه تا خب ما از قرآن این مطلب رو استفاده میکنیم که شطر بله میگم اگر گفتم اگر شطر المسجد الحرام عند المجهولیه لازم باشه رو اگر گفتم من چرا توجه نمیفرمایید میگم اولا شطر المسجد الحرام در صورتی لازم است که ممکن باشد و اما اگر ممکن نباشد لازم نیست اینما تولوا فسمی وجه الله ما میگیم اگر کردیم احسنت احسنت ما که همونو میگیم.

اما اگر اومدیم با آقایون مماشات کنیم میگیم فرض کنیم که شطر المسجد الحرام الا ای حال اونجام که نمیتونیم واجبه احتیاط میگییم احتیاط خب دو تا نماز لازمه این سه تا و چهار تا یعنی چه؟ آقایون استناد میفرمایند به روایتی که این روایت هم بر خلاف نصوصی از قرآن است هم بر خلاف روایت صحیحه هست صفحه صد و دیویست و سیزده الفرقان رو باز کنید دیویست و سیزده عرض میشود که دیویست و دوازده و تری اذا فقد العلم او فقد فقد العلم او الظن بشطر المسجد الحرام فحل یصلی الی اربعتها لمرسله الیتیم  یتیم در چند جهت یکی سندش درست نیست یکی روایت دیگر موافقش نیست یکی مخالفه قرآنه مرسله یتیم نوشتم هی مرسله قریش عن بعض اصحابنا عن ابی عبدلله علیه السلام قال قلت جعلت فدا اها اولا المخالفین علینا یقولون سنیا آخه سنیا قبول ندارن سنی میگه یکی نماز باید خوند انها اولا المخالفین علینا یقولون اذا اطبقت السما علینا او اوظلمت فلم نعرف السما کنا و انتم سوا فی الاجتهاد ما سنیا شما شیعه ها مثل همیم خب یه نماز میخونیم فقال لیس کما یقولون اذا کان ذلک فلیصل لاربع وجوه از ابی عبدالله روایتو نقل کرده ولی مشد عبدالله بی سوادی بوده این شخص هم بر خلاف نص نصوص قرآن حرف زده از جهات شتی و هم بر خلاف صحیحه ای که بعدا خواهیم خوند حالا و تری اذا فقد العلم او الظن بشطر المسجد الحرام فحل یصلی الی اربع جهات لمرسله یتیم لا توافق الکتاب و لسنه مراعات کرده این بلکه تخالف کتاب و سنه مع العلم انه لیس علیه الا صلاه واحد حتی مع تفسیره فی الجتهاد القبله فضلا عن قصوره و حتی اذا ارید بذلک درک القبله فصلوات الثلاثیه الکافیه ما خیلی گیج و واسعش کرد فان بین مشرق مغرب قبله اینجا باید حاشیه بزنیم که نخیر فصلاتان دو تا کافیه دیگه چون بین مشرق و المغرب قبله نیم دایره این وجه مسجد شطر المسجد الحرامه ام این حرف اول ام یصلی لجهت الواحد لذلک برا حرفی که زدیم ما و لصحیحه فاضلین عن ابی جعفر للباقر علیهم السلام یجزل یجزل متحیر ابدا اینما توجه اذا لم یعلم وجه القبله این صحیحه زراره و محمد بن مسلم مرویه فی التقیه عن ابی جعفر الباقر عنه قال خب ثم فلا ریب فی اجزا صلاه واحد ام اقل مماشات کنیم فی تقیع الوقت مع الاحتمال الاول و تری حین ینحرف عن القبله قاصرا یمینا او شمالا ام بینهما ثم تبین هل یعید ام یجزی الظاهر قد نقد صلاته و ما بین المشرق و المغرب قبله.

اینهم روایت داره که ما نقل کردند اینجا چند جوره در صورتی که انسان معذوره معذور است و خب نتوانست به شطر المسجد الحرام این نماز بخوانه و نماز رو به حال تحیر به یک طرف خوند بعدا توجه کرد که این شطر وسط نبوده شطر اینور اونور اونور بود خب نماز غلط نیستش که درسته چون وظیفه شطر المسجد الحرامه ولی نتوانسته یا نه بعدا فهمید که شطر المسجد الحرام پشتشه این بعدا دو جوره یه مرتبست بعد الوقت هست یه مرتبه وقت هنوز باقیست اگر بعد

الوقت است که چرا اعاده کنه خب اونی که وظیفش بود انجام داد چون تا آخر وقت صبر کرد و نشد و نشد و نشد چهار رکعت نماز عصر بر عهدش بود خوند به یک طرفی بعدا معلوم شد که پشت به قبله بوده خب باشه اینکه وظیفه بیش از این نداشته چون در کل وقت چهار رکعت نماز از اون میخواستند اینجا تعدد مطلوب مطلوب دوم که شطر المسجد الحرام باشه این ساقط شد چون مقدور او نبوده اگه بعد الوقت باشه اما اگر که وقت هنوز باقیست اگر به مقدار تکرار اون نماز باقیست باید نماز رو تکرار کنه در صورتیکه پشت به قبله بوده اما اگر که یمینا شمالا چه چه چه درسته اختلاف روایاته ولی چون شطر المسجد الحرام بوده و اون شطر وسط را مراعات نکرده است چون معذور بوده است ازین جهت اعاده در وقت هم لازم ندارد اما اگر چنانچه پشت به قبله فهمید مثلا خورشید زیر ابر بوده و این خیال کرد که اینوره و هر چیم فکر کرد نشد و نمازو این طرف خوند بعد خورشید اومد بیرون معلوم شد درست پشت به قبله بوده اینجا نماز رو باید حتما اعاده کنه هم از آیات میفهمیم و هم از روایاتی که آقایون ملاحظه میفرمایید این مربوط است به اتجاح صلاه که عرض میشود در قبل خارج وقت باشد یا داخل وقت باشد یا چه باشد.

بیشتر از صد و هشتاد درجه به حساب اینکه وجه نود درجه دو شطر دوتا شطر نه دو جهت یه شطره ببینید فول وجهک شطر چیه؟ شطر نود درجست این شطر ببینید این شطر گفتیم نود درجست بله وجهم این جا این جا این جا این جا این جا اینم نود درجه شد صد و هشتاد درجه و یه مطلب دیگه که اینجا یادم رفت بگم اینه عزیزم این شطر نود درجست اضافه میشه بر این نود درجه میشه صد و هشتاد درجه و اینکه میخواستم حالا بگم اینه ببینید آقا این نود درجه شطر درست مقابل نود درجه صورت نمیتونه باشه اصلا و الا باید یه نقطه خاصی رو به شطر اگر نقطه خاصی را به شطر لازم است توجه بدیم بهش نود درجه اما نقطه خاص نیست این نود درجست خودش چون وجه عبارتست از ربع الدایره و ربع الدایره نود درجست این نود درجه را از هر جاش خواستی یا اون نود درجه به هر جا خواستی شد چی؟ شد صد و هشتاد درجه و لذا روایات ما بین المشرق و المغرب قبله رو ما قبول میکنیم رو حساب این آیه مطلبی که یادم رفت و تکمیل مطلب است اینه ببینید ما باید به این توجه کنیم هر مقدار نزدیکتر بشیم سعه اتجاح این نزدیکتره هر قدر دورتر بشیم سعه دورتره