جلسه دویست و سی‌ام درس خارج فقه

نماز

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدالله الرّب العالمین و صلی الله علی محمد و علی آله الطاهرین

… صلات من جمعة ندای به سوی چیزی و یا ندای برای چیزی آیا … خود اون شخص در وقت آمد نزد شما باید صداش کنید؟ یا صدا کردن او برای آمدن اوست؟ نماز هم که حضور در معراج رب سبحانه و تعالاست این اطلاع و احضار می خواد. اما اگر کسی را اطلاع ندادند که وقت شده و ترغیب نکردند که در وقت نماز نماز بخوان. اگر ایستاد بدون مقدمه احضاری که یک ماهیت اصلیست ندارد. اصولاً اذان و اقامه که قبل از نمازند از واجب غیر رکنی هستند و یا واجب نیستند. معنی واجب رکنی مانند طهارت از حرث است. واجب رکنی قبل از صلات داریم عرض می کنیم. در صلاتم همینطوره. یک واجب رکنی قبل از صلات یا فی الصلات داریم که اگر انسان به هر وجهی از وجوه ترکش کند اون واجب باطل است. در صلات مانند سجدتین مانند رکوع مانند تکبیرة الاحرام و از این قبیل. و قبل از صلات که استمرار در صلات دارد مانند طهارت از حرث اگر کسی غفلتاً سهواً جهلاً یا هرچه بدون طهارت مائیه نماز بخواند این نمازش باطل است. اما طهارت از خبس اینطور نیست. طهارت از خبس این واجب رکنی نیست. ولکن طهارت از حدث واجب رکنیست. و واجب رکنی دلیل می خواد. کما اینکه اصل وجوب چیزی دلیل می خواد چه قبل از نماز چه در نماز رکن بودن یک واجبی هم دلیل بر رکن بودن در بعد وجوب می خواد. حالا بحثمون در اذان و اقامه است و سه احتمال در اینجا هست. احتمال اول اینست که اذان و اقامه از واجبات رکنیه مقدماتیه هستند. حرف دوم این است که نخیر از واجبات غیر رکنیه هستند. حرف سوم این است که از واجبان نیستند. کسی که مدعیست از واجبات رکنیه است حرفش اینه و استنادشم به این حرف است که اگر کسی نسیانن اذان و اقامه رو انجام نداد و شروع به نماز کرد در نمازش متذکر شد نماز را بشکند و برگردد اذان و اقامه را بخواند این معنیش چی چیه؟ این حرف که مستند به حدیثیست که خواهیم خوند معنیش این است که اذان و اقامه از واجبات رکنیه هستند. چرا؟ چون زمینه این حرف و زمینه این حدیث کسیست که نسیانن اذان و اقامه را نخوانده است. شخص ناسی که مکلف نیستش که. شخص ناسی مکلف نیست نسبت به واجب غیر رکنی. تا چه رسد غیر واجب. پس این اذان و اقامه باید واجب رکنی باشند که در هر حالی از حالات ترکش موجب بطلان صلات است یا موجب جواز ابطال صلات است. اینا می گن اگر عمداً ترک کنه اصلاً نماز نمی تونه بخونه. بله بله. آقایونو عرض نمی کنم. نوعاً عرض می کنم. آقایون نوعاً در حاشیه عروه همانطوری که دیروز بعضی برادران اشاره فرمودند آقایون نوعاً یا واجب فتوایی نمی دانند یا احتیاط واجب می دانند. به حاشیه عروه مراجعه کنید. نه احتیاط واجب عرض می کنم. حالا ببینید ما به طور مطلق داریم بحث می کنیم. این که اذان و اقامه واجبند دلیل می خواد. بالاتر ازون. اینکه واجب رکنی هستند دلیل فوق الدلیل می خواد. اگر ما نه بر رکن بودنشان و نه بر واجب بودنشان دلیل نداشتیم چنانکه نداریم نه کتاباً و نه سنتاً بنابراین عمداً می شود اذان و اقامه رو ترک کرد. با توجه به این مثلثی که عرض می کنم. ما دو مثلث در اینجا ترسیم می کنیم. مثلث اول حالت رکنی اذان و اقامه که آیا واجب رکنی اند؟ آیا واجب غیر رکنی اند؟ و آیا واجب نیستند. این یک مثلث. مثلث دوم آیا اذان و اقامه برای اطلاع دادن دیگران است برای حضور جماعت؟ یک یا نه برای اطلاع دادن دیگران است کلاً ولو جماعت نباشد؟ دو. سه نخیر اگر هم جماعتی نباشد و دیگرانی هم نباشند و شما در یک جای خلوتی می خواید خودتون نماز بخونید در اینجا هم اذان و اقامه بگید خودتون برای آماده باش خودتون این هم یک مثلث است در باب اصل وضع و حکمت و حساب اذان و اقامه. راجع به دومی عرض می کنیم.حی علی الصلات یعنی چه؟ بشتاب به سوی صلات. حی علی الفلاح. حی علی خیر عمل. به خودت داری می گی شما؟ خودتون به خودتون دارید می گید بشتاب؟ مگر انسان خودشو امر می کند؟ یا خودشو نهی می کند؟ وانگهی عالمی که خودش ایستاده می خواد نماز بخونه وضو گرفته و شرایط رو مقدمات رو انجام داده می خواد نماز بخونه مثل آدمی که سر سفره نشسته سر سفره نشسته است و گرسنه است و می خواد غذا بخوره بشتاب به سوی لقمه زدن. مسخره است این. خوب گفتن نمی خواد اگرم بگید نشتاب و نخور می خوره. حالا کسی که می خواد نماز بخواند آماده شده است وضو گرفته است برای نماز خواندن و آماده شده بگد که حی علی الصلات؟ کیو می گه؟ خودشو؟ خودش که در خود حی هست. آخه معنی باید داشته باشه. آه باید معنی داشته باشه. چرا برای جماعت برای دیگران نه برای خودم. برای خودم دارم بحث می کنم. درست همه اینا شد. همه این کارا رو من کردم تمام شتاب ها را از برای واجبات و مستحبات مقدماتی نماز انجام دادم عملاً می خوام بگم الله اکبر نماز ظهر. دیگه حی علی الصلات می خوام چکار من برای خودم؟ پس برای غیر می خوام. بعد مگر توقیفی در کار باشد. توقیفی در کار باشد که نخیر حتماً اذان و اقامه رو حتماً یه نفر راجح است وسنت است اذان و اقامه رو بگویید ولو جماعتی نیست. ولو کسان نیستند. این مطلب دیگریه. ولکن آیا طبع اذان و اقامه که جانش عبارت است از حی علی صلات این تحریز دیگران است به نماز. اطلاع دادن وقته و لذا اذا نادیتم الی الصلات نادیتم الی الصلات اعلام وقته. اذان اعلام بعید و اقامت اعلام اقرب. این بنا به اعلامه. کسی می خواد اعلام کند از برای کاری. اگر کسی برای خود اون کار حاضر است که می خواد انجام بده اعلام چی؟ بعدش کسی خواب است کسی مشغول شغله اذان بگیم حی علی خیر العمل حی علی خیر العمل مردم بشتابند به سوی نماز بسم الله اما کسانی که الان اینجا نشسته اند و میخوان نماز بخوانن و امام مقرر است مأمومین هستند ما حتماً در حرف داریم بحث می کنیم. حتماً فرضاً یا بالاتر فرض رکنی ما این حی علات رو در عرض می شود که اذان و اقامه بگیم این برای چی؟ مگر شرع ممکن است بر ما ایجاب کند؟ بله رجحان بسم الله. رجحان رجحان به این معنا که ما در رجحان که بحثی نداریم. راجح است که الله اکبر الله اکبر یه تهیه قلبی است. بسم الله کما اینکه تهیه قلبی کلاً لازمه. عرض می شود که نه استحباب به این معناست که من که می گم حی علی قل هو الله احد. قل هو الله احد چیه؟ وقتی که می خوام نماز تنها بخوانم. بسم الله الرحمن الرحیم قل هو لله احد یعنی چی؟ چرا قل می گن؟ ها. اینکه می گفتن بگو مرگ بر شاه یعنی نه فقط من می گم من می گم شما هم بگو. ما باید عادت کنیم چیزی که می گیم هم خودمون بگوییم ولو تنها باشیم و هم اگر کسی باشد بشنود که اونم بداند که باید بگوید. این خوب صدق داره. حالا که حساب وجوبی در اذان و اقامه نخواهد داشت. حالا ببینید بعد اولی که احیاناً ادعا می شود و کمتر بهش فتوا می دن یا اینکه احتیاط مطلق می فرمایند آقایون این که اذان و اقامه از واجبات مقدماتیه رکنیه است. دلیلش هم حدیثی است که براتون می خونیم. ملاحظه بفرمایید. البته این حدیث رو در جلد یعنی جز شیش و هفتم که اواخر مائده است نقل کردم. صحیحة الحلبی ان ابی عبدالله علیه السلام قال اذا تتحت صلات فنسیتت انت و تقیم ثم ذکرت قبل ان ترک فانصر و ادن و اقم و استحب صلات و ان کنت رکعت و اتم علی صلاتک الوسائل ابواب الذان ابواب التاسع عشرون الحدیث الثالث. این حدیث. حالا حدیثو ملاحظه کنید. چی می خواد بگه حدیث اذا تتحت صلات فنسیتت یعنی نسیان می گیره. علمو که نمی گیره. اگر در زمینه نسیان . نسیان که مکلف نیست مگر نسیان عمدی باشه. اگر انسان نسیان کرد و اذان و اقامه رو نخوند بعنوان مقدمه. بعد شروع به نماز کرد می گن قبل از اینکه رکوع کنید. چرا قبل از اینکه رکوع کنید؟ آیا قبل از اینکه رکوع کنید یعنی قبل از اینکه رکنی انجام بدید خوب نشد که اینا رکن نیست. سوالاتی داریم ما در این حدیث. قبل از اینکه رکوع کنید. واجب است فنیست انت و تقیم ثم ذکرت قبل ان ترک فانصر فانصر امر واجب است که نماز را ابطال کنید. … دیگه انصراف عن صراطه واجب است نماز رو رها کنید. رها کردن دو معنا داره. یا نماز خودش باطل شده است چون یادتان آمد اذان و اقامه نگفتید بگویید. یا نماز را ابطال کنید. از ذیل حدیث می فهمیم که نماز را ابطال کنید. چطور؟ عرض می شود که اذا تتحت صلات و نسیت عن تقیم ثم ذکرت قبل ان ترک فانصر و عدل و اقم و استفتح صلات. چی می خواد بگه؟ می خواد بگه نمازتون باطل باید بکنید یا باطل شد؟ باطل شد نمی شه بگیم. چون اگر باطل شد بخواد بگه دنباله غلطه. و ان کنت رکعت و اتم علی صلاتک. اگر رکوع کردی نماز را تمام کن. سوال می کنیم آیا اذان و اقامه واجب رکنی هستند و یا واجب رکنی نیستند. احق من … که نیست. اگر اذان و اقامه واجب رکنی صلات اند وقتی شما نسیان کردید و نماز را شروع کردید حتی در سجده اخیرم باشید یادتون بیاد این نماز را یا باطل است یا ابطال کنید. کی شما می گید قبل ان ترک پس واجب رکنی نیستند. نمیشه گفت واجب رکنی هستند نسبت به چیزی و واجب رکنی نیستند نسبت به چیز دیگه. پس واجب رکنی نیستند. وقتی واجب رکنی نبود واجب ذکری می شه. مثلثی که ترسیم کردیم. اما واجب الرکنی واجبان رکنیان اما واجبان غیر رکنیه و اما راجحان. پس واجب رکنی نیستند به دلیل خود حدیث. حالا کاری نداریم که این حدیق عرض می شود که قابل قبول حضرت صدور یا نه. حالا نظر می کنیم به این حدیث. پس واجب رکنی نیستند. واجب غیر رکنی اند. در واجب غیر رکنی عند النسیان شما تکلیف ندارید که. در واجب غیر رکنی مثل فرض کنید که کسی ندانسته با لباسی نماز خوند نمی داند این لباس متنجس است نماز خواند و در بین نماز نمازو خواند و تمام شد. بعد فهمید با لباس متنجس نماز خوانده نماز باطله یا نه؟ طهارت از خبث که واجب رکنی نیست بلکه واجب ذکریست بله اگر می دانست متنجس است بعد باهاش نماز خوند و بعد فهمید نماز باطله چرا؟ برای اینکه این نسیان عمدیست نسیان تغافلی و عرض می شود که عدم توجهه. حالا در اینجا. اگر چنانچه واجب رکنی باشد قبل از رکوع و بعد رکوع فرق ندارد. اگر واجب غیر رکنی باشد نسیان موجب سقوط … وقتی که نسیان کرد اذان و اقامه رو بگوید بعد قبل از اینکه یادش اومد امر می کند نماز رو بشکنید. ما عرض می کنیم به دلیل لاتبطلو اعمالکم این نمازو نباید شکست چون باطل نیست. اگر باطل بود معنیش این است که واجب رکنیست. خود حدیث می گه واجب رکنی نیست. و اگر باطل نبود پس واجب رکنی نیست. حالا که واجب رکنی نیست و نماز باطل نیست نماز را ابطال کن که اون واجب غیر رکنی را انجام بدی این خلاف نص قرآن است. لاتبطلو اعمالکم. من به چه حساب عملی که صحیح است و درست است برای کسب یک وجاهتی در مقدمه نماز رو ابطال کنیم بنابراین این درسته. ثم. این حدیث معارض داره. هنا معارضات عده فی النسبت حال صحیحة الصحیحة غیر صحیحه و هی صحیحه هتی ذلالت. قال سالت ابا جعفر من باقر علیهم السلام. عن رجل نسی الاذان و الاقامه حتی دخل فی الصلات قال فالینظر فی صلاته فانما الاذان سنة. از واجبات نیستش که. سنت نمی خواد بگه واجب سنتیست چون ما واجب دو جور داریم. یک واجب فریضه ای داریم که قران بهش امر می کنه. قرآن هم به اذان و اقامه امر نکرده اذا نادو. یک واجب در سنت داریم که قرآن بهش امر نکرده این واجب دست پایینه. این مراجحه؟ نه. چون اگر واجبی بود که در سنت واجب شده این واجب اگر رکنیت دارد که چه نسیان کنیم چه نه و اگر رکنیت ندارد فالینظر فی الصلات درست است اینو می خواد بگه. اگر دلالت بر وجوب کند وجوب غیر رکنیست. و این روایتم نداره. … می فرماید که الرجل نسی الاذان و الاقامه حتی دخل فی الصلات قال فالینظر فی الصلات فانما الاذان سنة. همون آدرس قبلی و صحیحة الداود بالفرهان عن ابی عبدالله علیه السلام فی رجل نسی الاذان و الاقامه. درست همون مقابلش نسی است امر نداره. حتی دخل اصلات. قال لیس علیه شیٌ. اقول فقد یضل انما الاذان سنة علی اذان فرق الاذان و الاقامه فانهما معاً مورد سوال و روایت و فی صحیحة محمدبن مسلم عن ابی عبدالله علیه السلام قال فرجل ینسی اذان و الاقامة، حتی یدخل فی الصلاة قال ان کان ذکر قبل ان یقرأ فلیصل عن النبی صلوات الله و سلام علیه … و ان کان قدقرح فالیتم صلاتهو. این حدیثم مثل همون حدیث اوله منتها وضعش بدتر از اون خواهد بود. خوب حالا. ما دلیل قرآنی بر وجوب اذان و اقامه که نداریم هیچ بلکه و اذا نادیت الی صلات خودش می گه من واجب نیستم. می گن دعوت کنید و بنویسید آقا فلانی می داند قبلاً هم بهش گفتم و خواهد آمد حالا این نوشتن برای او و تلفن کردن و دعوت کردن موضوعیت داره؟ نه. یه طرزیت داره. حالا اون چیزی که ولو واجب باشد اگر طریقیت داشته باشه و ما این طریق را طی کرده ایم الان ایستاده ایم نماز می خونیم. بنابراین نادیت الی صلات عنوان وجوب نخواهد داشت. فقط نادیتم الی الصلات اینجا و در اینجا هم اذا نودی صلات من یوم الجمعه عرض می شود بعنوان طریقیته. بعد بین هلالین مطلبی داریم که در باب صلات جمعه عرض خواهم کرد. مفصلشو مختصرشو. ما با آقای خویی رحمت الله بحث داشتیم راجع به وجوب تعیینی نماز جمعه یا وجوب شرطی. ایشون می فرمودند که اذا اقیمت وجبت حضور علی الاحود. ایجاب مطلق در رسالشونم دارند. اذا اقیمت وجب حضورت علی الاحود. بنده عرض می کنم عرض می کردم که نخیر اقامتها وجبت نه اذا اقیمت. به ایشون گفتن شما اقتدا به چی می کنید؟ فرمودن به آیه نماز جمعه یا ایها الذین آمنو اذا نودی الصلات من یوم الجمعه فاسعوا الی ذکر الله. فاسعوا الی ذکر الله که امره این متفرع است بر اذا نودی. ایشون فرمودن اذا نودی یوقت نماز جمعه رو شروع کردی. نودی علی الصلات که شروع نماز نیست. اذا نودی علی الصلات غیر … علی الصلات. گفتم آقا این چه حرفیه شما می زنید. که من در علی شرایط الجمعه نوشتم در تفسیر سوره جمعه هم مفصل دارم و اشاره کردم اسم نبردم که اذی نودی لصلات من یوم الجمعه لا ندا لصلات اسلامیاً الّا الاذان ثم الاقامه. و الاذان و الاقامه قبل الصلات. شما می گید که اذا نودی یعنی وقتی که محیا شدن برای نماز جمعه و خواستند نماز جمعه بخوانند اونوقت واجبه اما اگر محیا برای نماز جمعه نشدند واجب نیست. قرآن می گد یا ایها الذین آمنوا یا ایها الذین آمنوا یشمل الائمة و المأمومین علیک … هر دو رو می گه. اذا نودی یعنی اذا اذن یعنی وقتی که اذان روز جمعه گفتن. اذان جمعه رو گفتن یعنی وقتی وقت حاصل شد. این وقت داخل شدن محوره چه اذان بگویند و چه اذان نگن. آیا اگر اذان نگویند نماز واجب نیست؟ خوب وقتی وقت داخل شد فاسعوا الی ذکر الله. فالیسعی الائمه لاقامة. فاسعوا شامل همه مومنین میشه. آیا ائمه مومنین نیستند؟ این فاسعوا الی ذکر الله یعنی فاسعوا الی ذکر الله احتماماً فقط؟ نه یه مجموعه ایست نماز جمعه امام دارد و مامومین همانطوری که مامومین ماموریت داردم امام ماموریت داره و در باب صلات جمعه خواهیم عرض کرد کسانی که صلاحیت امامت در نماز جمعه را دارند باید خود را آماده کنند و کسانی که صلاحیت وجوبی احتمام دارند باید خود را آماده کنند. ائمه جمعه مأمومین فراهم کنند. مامومین باید ائمه فراهم کند. یعنی اینها باید که با هم کمک کنند. اینجور نیست که امام بنشیند و بگه نه من فلان نه. یا مأموم بشیند بگد اما نیست. نخیر. همانطور که نماز جماعت در صورتی که واجب باشد آیا نماز جماعت واجب فقط بر مأمومین واجب است اگر امام بود بر امام واجب است اگر ماموم بود نخیر باید تشکیل نماز جماعت بشه که بعضی ها شایستگی امامت دارند و بعضی ها شایستگی مامومیت دارند و این دو باید که انجام بشه. اگر وضع و خطابه لازم است هم بر واعظ لازم است که وعظ کند هم بر کسانی که باید متحد باشند لازم است که اتحاد کنند نه اینکه واعظ بره بالا ولی هیچکس نباشه. یا موعظین عرض می شود که برن بشینن و واعظ نداشته باشن. این وجوب بر هر دوست اینو بعنوان یک بین الحلالین عرض کردیم و در باب صلات جمعه انشالله عرض خواهیم کرد مفصلشو. حالا این مربوط به اذان و اقامه. اذان و اقامه نه کتاباً و نه سنتاً دلیل بر وجوب ندارد و ما احتیاط مطلقم نمی کنیم. رحجان دارد شکی نداره و لاسی ما در باب جماعت. و لاسی ما موقعی که مردم خوابند و لاسی ما اذان صبح در اینجا اختلافی با برادرا سنی داریم. اختلافی که با برادران سنی داریم در اذان است در اقامه نیست. در اذان برادران سنی در نماز صبح به جای حی علی خیر العمل می گن الصلات و خیر من النوم و ما می گوییم حی علی خیر العمل اونا حی علی خیر العمل ندارن. ما بحثمون هم با اونهاست هم با برادرای شیعه. هم کم کردن از اذان اسلام حرام است هم زیاد کردن در اذان اسلام حرام است. همانطور که حی علی خیر العمل رو خلیفه ثانی برداشت و به جاش گفت الصلات خیر من النوم بگویید این بدعت است و باطل است و ما ورد اذان صلات الصبح الصلات خیر عمل نوم انما اختلاف الخلیفة الثانی علی ال… الخلیفة الثانی عمر اختلفت هذا. لماذا؟ استصحدا … این مصلحت چه مصلحتی. گفت ما اگر بگیم که حی علی خیر العمل در صبم بگیم خوب مردمم خیر عمل رو نماز می دونن و به جهاد نمی رن. ما می گیم عرض می شود الصلات خیر من النوم. حی علی خیر العمل نگیم تا مردم از جهاد نمانند. چه ربطی به صبح داره آقای عمر خوب ظهرم هست عصرم هست مغربم هست عشا هم هست گفت نه ما در اونا نمی گیم. ما حی علی خیر العمل رو از بیخ نمی گیم و لذا در اذان ها و اقامه های پنج نماز اصلاً حی علی خیر العمل ندارند منتها در جای حی علی خیر العمل الصلات خیر من النوم می گویند برای اینکه مردم را از خواب بیدار کنند و تشویق کنن به نماز. می گیم هر دو غلطه هم ترک حی علی خیر العمل در کل صلوات غلطه شما اصتصلاح کردید که اگر بگیم حی علی خیر العمل در اذان اقامه مردم جهاد را ترک می کنن اکتفا به نماز می کنن. تو بهتر شعورت می رسه آقای عمر یا پیغمبر؟ یا خدا که این حکم رو تشریع فرموده. اینکه از مسلمات است سنتاً و شیعتاً که حی علی خیر العمل داخل اذان و اقامه است و اذان و اقامه خیر الاعماله. الصلات عمود الدین عماد الیقین که شکی ندارد. اونجام که می گه الصلات خیر من النوم هم تغییرش نمی خوند با ارکان اذان و اقامه می گه الصلات خیر من النوم شکست اصلاً کمرش شکست. ببینید کمر این تشکیلات صوتی و موسیقی اذان و اقامه اصلاً شکست. عرضی که برادرای شیعه داریم این است که شما اشهد ان علی ولی الله رو … آیا شما در وقتی که حمد می خوانید بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین  الهم صل علی محمد و علی علیٍ و علی فاطمه و علی زینب و علی .. که نمی تونیم بگیم. نماز باطله. عبادات توقیفیه. از اول بعثت رسول الله صلوات الله علیه تا اونوقتی که نواب اربعه واسطه بودند در نقل حدیث از امام ولی امر صلوات الله علیه و الی زمان هذا یک حدیث ولو کور و کچل ولو مرسل ولو خیلی ضعیف از هیچ امامی و از هیچ غیر امامی در … نداریم که یکی از ارکان و اصول اذان و اقامه اشهد ان علی ولی الله خوب نداریم خوب نداریم چرا زور می گید می خواید اضافه کنید. که اگر کسی نگوید می گید شیعه نیست. الّا در اذان و اقامه چون اگر در اذان ببینید استحباب داریم. روایت داریم که هر وقت مرا یاد کردید علی را یاد کنید. کلی الّا فی الاذان و نماز. چرا؟ برای اینکه در اذان و اقامه تمام نصوصی که از رسول الله و ائمه معصومین علیه السلام وضع شدست شهادت … ندارد این ندارد یعنی به حرف خودشون عمل نکردند؟ خود محمد به حرف خودش عمل نکرد خود علی به حرف خودش عمل نکرد؟ این ائمه علیه السلام که می فرمایند که وقتی پیغمبر یاد شد علی را یاد کنید این یک کلیست خوب این کلی استثنا می خورد دیگه. مثلاً فرض کنید که در روایت داریم که من ذکرت عند و ان یصل علیه فقط جهال هر کس که اسم من پیغمبر نزد او ذکر شد و صلوات نفرسته جهاله حالا من دارم نماز می خونم ایاک نعبد و ایاک نستعین یه مرتبه شما گفتید محمد بگم الهم صل علی محمد و آل محمد؟ استثناست دیگه. نماز یک جریان خاصی دارد سلباً و ایجاباً. خوب جریانات عامه هم داره ولی جریان خاصی دارد سلباً و ایجاباً هم در مقدماتش هم در خود نماز. بنابراین من یادم است در عصر رقیه صلوات الله علیها یه نفری نماز خوند که کاری نداریم. شیعه ای پول داده بود به سنی که جاش نماز بخونه حالا کاری نداریم. یه نفر برای این اذان و اقامه گفت. وقتی که به علی ابن عبدالله می رسه اشهد ان علی ابن ابی طالب داماد رسول الله ازین حرفای قاطی پاتی. بعد و اشهد ان زینباً و اشهد ان رقیتاً و اشهد ان سکینتا د د د یالله. مسخره بازی چیه مثلاً؟ اونچه را که ما امر فرمودند و مقرر فرمودند همون رو انجام بدیم. مثلاً در تشهد نماز الهم صلی علی محمد و آل محمد. بله اما اگر الهم صلی علی محمد و علی علیٍ و علی فاطمة و علی الحسن و علی الحسین در جایی که خوب است ما قربان خاک کفششون می ریم اما در نماز خیر. هر خوبی رو که در هر جا ما نمی تونیم بذاریم که. این مرحله اذان و اقامه. در قنوت. قنوت بله. بسم الله. اما در خود ارکانی که ما انجام می دیم چی؟ شما قبل از اذان و اقامه و بعد حالا بعد کار نداریم. قبل از اذان و اقامه بشینید شصت هزار بار بگید الهم صلی علی محمد … اما شما بگید الله اکبر الهم صلی علی علیٍ الله اکبر الهم صل علی فاطمه الله اکبر الهم صلی علی … مسخرست این دیگه. این هم به همین مقدار مختصر ما طی می کنیم. ولو بعضی از جهالی که اینجا تشریف ندارند نیستند بگن دشمن امام علیست. خوب. رجاء. رجاء یعنی این که احتمال بدیم ما یقین داریم که جز این نیست. نه مستحباً نه و اجباً رجاء مثل آقای حکیم رضوان الله علیه فرمودند نماز جمعه حرام است. در زمان غیبت. اما به قصد مطلوبیت به رجاء … می گیم آقای حکیم رضوان الله علیه آقا اگر حرام است شما امید دارید مطلوب باشد حرام؟ نفهمیدم رجاء مصونیت بابا شما فتوا می دید حرامه وقتی که نماز جمعه در زمان غیبت به فتوای شما حرام است و اگر یکی مقلد شما باشد بخواند این حرام انجام داده و از عدالت افتاده می گد و رجاءت المطلوبیه. آخه رجاء مطلوب اینه که نمی دونید حلال است یا حرامه. آقا اگر نمی دانید حلال است یا حرامه بسم الله بگید رجا المطلوبیت حالا در باب اذان و اقامه ما رجا مطلوبه داریم یعنی اینکه احتمال می دیم احادیثی دارد که عرض می شود که شهادت ثلاثه را بگید. احادیثی دارد که نگید. احادیثی ندارد بگویید یا نگویید. احتمال می دیم. احتمال می دیم فرض کنید اگر قبول کردیم از باب رجا مطلوبیت و لکن در جایی که کتاباً کتاباً که جای خودش سنتاً که در کل آیاتی که در باب اذان و اقامه است از شیعه و سنی از پیغمبر و ائمه یکدونه ندارد که اشهد ان علی بگید این نگفتن معنیش چیه؟ امکان دارد که ائمه نفرمایند رسول الله نفرماید رسول الله که نماز اقامه می گفت چی می گفت؟ می گفت اشهد ان علی ولی الله؟ بله محمدو باید بگید. مأموره ولی اشهد علی یا خود امیرالمومنین اشهد ان علی ولی الله. آخه اینو اگر می گفتند. ببینید ما یه سنت قولی داریم. یک سنت عملی داریم یه سنت تحقیقی داریم. نه در سنت قولی نه در سنت عملی نه در سنت عرض می شود که چی تحقیقی ما نداریم اصلاً شهادت علی. بله؟ که چی؟ کتاب بله. که چی؟ خوب. بعد چی شد؟ بله در روایتی خیلی مسخرست. همینو عرض می کنم. تمام فقهای اسلام شیعتاً و سنتاً نقل می کنن. منتها بعضی ها که می خوان مریداشون کم نشه یا مسخرشون نکنن یا اذیتشون نکنن یا هو نکنن یا تو مسجد چاقو نکشن … می گن بله من نظرم هست که پسر مرحوم کاظم طباطبائی رضوان الله تعالی علیهما ایشون شایستگی مرجعیت داشت بعد از رفتن سر نماز گفتن آقا اشهادت الثالثة شرعیة عن بدعت. قال بدعت … این بازی رو درآوردن ولی ما این پی هارو به تنمون مالیدیم. آنچه حلال است می گیم حلاله آنچه حرامه می گیم حرام است. اینجور نیست که ما بیایم تقیه کنیم از شیعه از کسانی که ما می خوایم از من تقلید کنن. منو سگ بخوره می خوام از من تقلید نکنن. من حرف خدارو زیر پا بذارم؟ من نمی تونم این کارو بکنم. خوب. این بحث مختصر راجع به اذان و اقامه. اما مطلب بعدی که به ترتیب… الهم صلی علی محمد و آل محمد برای چی. داریم بله این واجبه. و اما الهم صلی علی محمد و علیٍ نمازو باطل می کنه. بله؟ نمی شه. بعد بله در حال نماز آقا شما که دارید حمد می خوانید در ببینید خوب نیست. خوب نیست. ولی توی عرض ما نیست. خوب حالا. اینم یه مطلب مطلب دیگه خود صلات. ما در اونچه را که برادران بزرگوار همه اختلافی ندارند که ما حرفی ندارند اگرم اجماع دارن بر مطلبی که ما مخالفیم عرض خواهیم کرد. و اگرم اختلاف دارن باز عرایضی خواهیم داشت. این مقدماتی بود که از برای صلات ما عرض کردیم…. نه ایشون گفتن رجحانش. حالا خود صلات. تکبیرة الاحرام که افتتاحیه صلات است لاریب فیها که واجبه اما این عرض ما اول عرض به فقهای عزیز اسلام داریم که می فرمایند هفت تکبیر مستحب است قبل از شروع به حمد. این هفت تکبیر یکیش تکبیرة الاحرام. یکیش. می فرمایند که شما می خواید اولی رو نیت کن دومی رو نیت کن آخری رو نیت کن هر کدومو نیت کن تکبیرة الاحرامه. ما اینجا عرض کردیم که. نه می فرمایند. ما … ما اینجا عرض داریم. ما می گیم شما اگر تکبیر اخیره را نیت تکبیرة الاحرام کردید خوب معلوم بود قبلی هام مستحبه. اما اگر شما تکبیر اول را نیت تکبیرة الاحرام کردید بقیه چیه؟ بقیه مقدمات تکبیرة الاحرام است؟ بقیه جز صلات است؟ بقیه چیه؟ آخه این هفت تا که برای ما مشروع است بعنوان مقدمات تکبیرة الاحرامه این هفت تا شیش تاش مقدمه است و یکیش موخره است شما چرا به عکس می فرمایید؟ پس شیش تارو بعنوان مقدمه. الله اکبر آماده باشه دیگه. من سفر اول که به حج مشرف شدم خوب ابتدای کار بود برای طواف. گفتم اول طواف نمی کنم. اول یه خورده می گردم ببینم چجوری می شه بعد طواف کردم. حالا شما که می خواید الله اکبر راست و حسینی و حسابی رو برای نماز بگید، اول چندتا الله اکبر بگید امتحان. الله اکبر الله اکبر شیش تا شیش تا رو که رفتی اون هفتمی مرحله اخیره است و خود تکبیرة الاحرامه اما خوب نصوصم همینطور دارد که این هفت تا واجب یک تکبیرة الاحرامه بقیه حالت مقدماتی و تهیه ای دارد. پس این چه فرمایشی است برادران بزرگوار فقیه می فرمایید که جایز است شما یکی از اینها رو … یکی از اینها رو نیت تکبیرة الاحرام بکنید. می گیم اگر آخری رو نیت تکبیرة الاحرام بکند قبلی ها این ها مقدمه است اما اگر اولی یا قبل از آخری یکیش رو نیت تکبیرة الاحرام بکنه اونوقت بعدی ها چیه؟ بعدی ها مبطل صلاته. بعدی ها بی جاست. اگر شما در ضمن بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله الرب العالمین بگید الله اکبر ایاک نعبد الله اکبر ایاک نستعین الله اکبر نماز چیه؟ باطله. بنابراین در این هفت تکبیره الاحرم گفتن هفت تا تکبیرة الاحرام نیست یکی تکبیرة الاحرام اصلیست که آخری خواهد بود هفتمیه و بقیه هم عرض می شود که فرعیست. بعداً راجع به حمد و سوره مطلب عامی ما داریم. اون مطلب عام که مخصوصاً در حمد و سوره حال بقیه اذکار صلات نکته دیگه ایست. مخصوصاً در حمد و سوره جایز نیست که صلات اصلش توقیفیست وقتش توقیفیست کفیتش توقفیست مادش توقفیست الفاظش اعمالش سلوکش تمام توقیفیست. یعنی انی ارید ان اعبد کما ارید. اونطور که خدا می خواد ما باید او رو عبادت کنیم بنابراین باید از شرع مقدس دستور برسه زمانش مکانش لباسش وضعش ظاهرش باطنش لفظش همه اینها باید که دستوری باشه. حالا از جمله ضروریات اسلامیه. مما اجمع علیه المسلون ضرورتاً و الکتاب ناطق به ذالک و سنت کذالک انهوا لا تکفی ایت السورة الصلات الّا الحمد. السورة بداعیه. اولیش. شما همه قرآنو بخونید حمدو نخونید باطله. حمد. خوب. حالا که این حمدو باید بخونیم حمد کیو بخونیم؟ حمد آشیخ رضای چار حصاری رو بخونیم؟ ما یه همسایه ای داشتیم در تهران در عرض می شود گلوبندک چهار راه … بود که اخباری بود بعد اومد قم آخر سر. ایشون می گفتش که غیر صراط من انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و غیر الضالین. این شد حدیث. حدثه حدیث که نیست. یه حدیث رو ایشون دیده و ترجیح داده است این حدیث به قول خود محتمل رو بر نص متواتر قرآن. آقا این قرآن را کسانی نقل کردند و این نقل ها گوناگونه قرائات سبعه قرائات عشره و روایات چنان و روایات چنان اما اونی که اثبت است بلکه اثبت از کل ثابت است در قرائات قرائت متواتره قرآنه دیگه. اونیکه در قرآنیست که خطاً کتباً تفسیراً در طول تاریخ اسلام از صدور حفاظ منتشر شده است به کتابت و بعد و بعد و بعد اینه. بسم الله الرحمان الرحیم الحمدلله الرب العالمین الرحمان الرحیم مالک نه ملک آقایون در ملکه بحث دارند. این یه بحث. سه بحث در اینجا هست. یک مالک او ملک او نجمع بینهما. انا اقول اذا تجمع بینهما فقد ابطلت صلات. اذا قلت ملک فقد ابطلت صلاتک اذا قلت مالک صلات صحیح. مالک مطابق قرآنه. آقایون بزرگوار ما مثل آقای حکیم و دیگران اومدند مقدمه چیدند که در قرآن مالک بیشتره یا ملک؟ ملک بهتره یا مالک؟ حمل مصلحتی. نخیر ملک بهتره ملک قوی تره ملک چنان تره پس ملک می گیم. می گیم آقا این حرفارو برا کی شما دارید می زنید؟ قرآن یه جا می گد مالک جایی می گد ملک جاهای متعدده مالک جاهای متعدده ملک. خوب شما بگید که این مالکی که در سوره مبارکه حمد است میاید با این صحبتها می خواید ملکش کنید. این غلط اند غلط است که بعداً بحث خواهیم کرد. و از قضا دو روایت متنقاض از رسول الله صلوات الله علیه نقل شده. در سوره حمد در جلد اول الفرقان من نوشتم مراجعه خواهید فرمود. یه روایت این است که کان رسول الله صلوات الله علیه یقرأ ملک یوم الدین روایت اخری کان رسول الله یقرأ مالک یوم الدین. هم در شیعه هم در سنی. خوب این تناقضه. اگر کان یقرا ملک کان یقرا مالک غلطه اگر کان یقرا مالک کان یقرا ملک غلطه خوب این چه کار می کنیم؟ می گیم کان یقرا مالک صحیح. … قرآن مالک. و کان یقرا ملک غلط ولو مرة واحدة. اگر یه مرتبه هم شما بگید رسول الله این کارو کرده بر خلاف نص متواتر عرض می شود که قرآن شریف خونده. البته این یک نکته است که بحث مختصری خواهم کرد. دوم… اون با اینجا فرق داره اون با اینجا فرق داره. برای اینکه پیغمبر بزرگوار اینطور نیست که بعضی وقتا سوره حمد و قرآنو بخونن بعضی وقتا سوره حمد خودشونو. سوره حمد قرآنو همیشه می خوندن قرآن مالکه. این فرق داره با اونجا. جوابش این است که این چیزی که از کتاب اومده از صدور حفاظ اومده از صدور حفاظ مالک اومد یا ملک؟ مالک اومده چون مالک در تمام قرآن. عرض شود که حالا این حرف اول. حرف دوم غیر مغضوب صراط انعمت علیهم غیر مغضوب علیهم و غیر الضالین بگیم؟ کما اینکه در یه روایته یا نه صراط الذین انعمت علیهم. معنا فرض کنید یکیه فرض کن معنا یکیه. اگر وحدت معنا کافیه پس ما به زبان انگلیسی نماز بخونیم. وحدت معنا کافیه؟ ما همه عبارات تغییر بدیم نخیر. خدا خواسته است وحدت در ابتدا در معراج عرض می شود که صلات انجام بشه. ما ماموریت داریم حمد بخوانیم حمد چی؟ حمدی که خدا نازل کرده. حمدی که خدا نازل کرده است از کجا پیدا کنیم غیر از کتاب الله؟ شما ببینید اینور اونور گیر و گور که الصلات عرض می شود صرات من انعمت علیهم پیدا می کنید و غیر مغضوب علیهم و غیر الضالین که آقا این معناش چیز دیگر است کما اینکه خنده داره من نقلش کنم. سوم سوره بعدالحمد بحث داریم. آیا بعدالحمد سورة الواحدة باید خوند یا اگر چند آیه از سوره بخونیم کافیه؟ این یه مطلب است که بعداً صحبت می کنیم. ثم در این کفواً احد چهار قرائته. کفواً احدا کفواعاً احد کفاً احد کف عن احد هر چهار تا جایز است چنانچه قرآن می فرماید؟ یا فقط اونی که قرآن می گد جایزه؟ قرآن می گد کفواً احد. کفواً احد. معنا مثل معنا الصلات الباقیه و لکن لا تختلف. ما هم در معنا و هم در لفظ باید که تبعیت کنیم از حکم خدا. خداوند که فرموده است سوره ای از قرآن بخوانید یکی از سوره های قرآن سوره توحیده. ما سوره توحید را اونطور که خداوند نازل کرده است باید بخوانیم نه اونطور که قرائت فلان قرائت فلان قرائت فلان. اصلا این قرائات تواتر نداره. آقایون می گن تواتر داره نداره. شما بررسی کنید تواتر نداره. ثانیاً اگر تواتر داره، اگر مطلبی رو پونصد نفر گفتن یه مطلبی رو هزار نفر یه مطلبی رو ده هزار نفر یه مطلبی رو بلیارد نفر گفتن بلیارد نفر… چی؟ … گفتم از صدور رجاله. جواب آقای محمدی رو دادم. از صدور رجال. ببینید این نقطه ها و این حرکت ها از کجا اومده؟ از همونجایی که خود حروف آمده. حروف از صدور رجال آمده درسته؟ اگر من گفتم اذا کانت ننوشتم که اذا کانت وقتی می نویسند اذا کان می نویسند اذا ک ان نمی نویسن. اذا کان. چرا؟ برای اینکه همین صوت همونطوری که حروف را مقرر می کند نقطه ها رم مقرر می کند و زیر و زبر  را هم مقرر می کند. عین همانی که در صدور رجال بود همان منتقل شد به کتب و اینکه می گن امیرالمومنین قرآنی داشت غیر از این قرآن این از شوخیای معروف است که خلاف نص خود قرآن است در ابعاد گوناگون که موقعی بحث می کنیم و الانم بحث کردیم. حالا ما سوره مبارکه حمد رو اونطوری که در قرآن متواتر که فوق کل تواترات است می خونیم. و هر روایتی هر حدیثی ولو تواتر ولو هرچه تواتر باشه تواترش به اندازه قرآن که نیست.اون صراط من انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم  و الضالین که شیخ … می گفت که در نمازشم می خوند نماز مردمو باطل می کرد این یکی دو تا حدیث پیدا کرده. آقا یکی دو تا حدیث در مقابل نص قرآن حدثه. این حدثٌ حائلٌ فی التحریف. شما هی چسبیدید به بیضه و عورت این احادیثی که عورتند برای اسلام. و جعل شده.  و در مقابل قرآن صف آرایی کردند و عرض می شود که جبهه تشکیل دادند. ما هر جبهه ای که در مقابل قرآن است رو جبهه رو باید بشکنیم. هر جبهه ای از هر کسی می خواد باشد در هر بعدی از عرض می شود که ابعاد. اینم جواب می دیم. اینم جواب می دیم. اون تقیه است اون تقیه است. این دو جواب داره فرمایش شما. حالا عرض می کنم. نه. سنی ها دو دسته اند. سه دسته اند. یک دسته بسم الله را می گویند در حمد. بلند. یک دسته بسم الله رو می گویند یواش. یه دسته نمی گن. وهابیا نمی مگن. اصلاً نمی گن. نه یواش می گن نه بلند. ما دلیل داریم علیه اونها عرض خواهیم کرد.