پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله‌العظمی دکتر محمد صادقی تهرانی

جستجو

کلمات کلیدی

خلاصه بحث

جلسه دویست و سی و سوم درس خارج فقه

نماز

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدالله الرّب العالمین و صلی الله علی محمد و علی آله الطاهرین

بحث در جواز تبدیل سور بعد از حمد یه مقدمه مختصری عرض می کنیم که شعور دارد نسبت به کل فقه. چون محور اصلی ما که و لا تقف ما لیس … از طرفی و از طرف دیگر قل فالله الحجت الله وحی بنابراین اگر برای وجوب دین چه ادله متعارض بودن و چه ادله نبودند نه به وجوب می توانیم قائل بشیم نسبت به اون کار و نه به حرمت. حالا. روایاتی که راجع به قرائتی بعد الحمد وارد شده است تمام این روایات سنتاً و شیعتاً و فوق این ضرورتاً این مطلب را اجمالاً اثبات می کند که قرائت المایی قرات المای قرآنی بعد از حمد واجبه. اما البته در حالیکه امکان داشته باشه. همش فرض در حال امکانه و بودن وقت. و اما اگر این قرائت الماء سوره کامله باشد لازم است سوره کامله باشد یا اگر بعض سوره باشه کافی است یا نه؟ دو دسته روایت داریم اون دسته ای که اقل است دلالتا و اقل است عدداً می گوید که سوره ای تبعیض نباید بشه. و اون دسته ای که افصح است دلالتا یا صریح است و ظاهر است دلالتا و قبلی ها نه صریح بود نه ظاهر بود دلالتاً دسته دوم که دو اکثریت دارد یه اکثریت دلالی دارد در صراحت و یا ظهور که مقادیریش رو خوندیم و بقیه را به جامع الحادیث استاد اعظم آقای … مراجعه بفرمایید ما طبق قاعده فقهی دسته دوم را ترجیح می دهیم که تبعیض در قرائت بعد الحمد این جائز نیست. و حتی اگر دسته دوم را ترجیح ندهیم از نظر دلالت و از نظر عدد و از نظر سند و از هر نظری بالاخره تهاوت و تصاقد است وقتی تهاوت و تصاعت بود تهاوت و تصاعت در چیست؟ توافق در یک چیز است و تهاوت و تصاهت در چیز دیگر. توافق در اصول قرآن الماست بعد الحمد و تصاقت در وجوب یا لاوجوب سورة الواحده است بعد الحمد. بنابراین نتیجه این است که ما آیاتی را اگر بعد الحمد بخوانیم کافیست. و اگر بخوایم احتیاط کنیم به اندازه آیات کوچکترین سوره قرآن که سوره کوثر است منهای بسم الله سه آیه کما اینکه در بعضی از روایات خوندیم با بسم الله چهار آیه که ما احتیاط مطلق در اینجا می کنیم پس چهار آیه از هر جای قرآن از هر سوره قرآن شما بخوانید بعد از حمد این کافیست. منتها اگر از اول سوره ای بخوانید بسم الله جزوشه.اما اگر از بعد الاول بخوانید طبعاً بسم الله نداره چهار آیه از اواسط بقره آل عمران نسا و هر جا و هر جا و هرجا. خوب سوالی که اینجا می شه. چرا ما اینجا احتیاط نکنیم. مگر نه اینست که این قاعده ایست که فقها فرمودن ولی می خوایم جوابشو عرض کنیم. چرا ما احتیاط نکنیم در جایی که ما می دانیم قرائت الما واجب است بعد الحمد اما این دائر دوران امر است بین اقل و اکبر یا قرائت الما سوره کامله است یا قرائت الما کمتر از سوره کامله. اگر ما کمتر از سوره کامله بخوانیم نمی دانیم قرائت الما واجب رو انجام دادیم یا نه. اما اگر سوره کامله بخوانیم می دانیم قرائت الما رو انجام دادیم. پس چرا احتیاط نکنیم. جواب. جواب اینست که قل فلالله حجت البالغة و لا تخف مالیس و بهی اسم. این نمازهای یومیه که مورد ابتلا هر شبانه روز هر مسلمانیست اگر واجبی دارد باید بالغ بشود به اون واجب به ما به طور استیناد. و اگر حرامی دارد باید این حرام برسد به ما به طور اطمینان و ما هم که در تفحسیم کتاباً و سنتاً. ما که در اصل علیهم السلام و سنتاً در بطن تفحسیم هیچ عرض می شود که بلوغی از برای ما به طور اطمینان دراین جهت حاصل نیست که سورة الواحده باید خوند بلکه اگر اسمشو بخواید بلوغ بذارید ما ظن متاخر به علم داریم بر حسب روایات دسته دوم که عدداً و عُدداً بیشتر هستند اینست که تبدیل سوره جایزه و اما اگر ازین ظن متاخر دست برداریم می گیم این دو دسته روایات تساعد می کنن با هم. بالاخره ما نه علم داریم نه حجت بالغه الهیه داریم بر اینکه سوري الواحده لازم است و نه حجت بالغه الهیه داریم که بعض سوره جایز است. فقط حجت بالغه الهیه دلالت مجموعیه دو دسته روایته که قرآن الما لازم است. این قرآن الما که لازم است آیا صدق قرآن الما بر بعض سوره می کند یا نه مخصوصاً اگر چهار آیه باشد که مطابق کوچکترین سوره قرآن است که سوره مبارکه کوثره. بنابراین هیچ اشکال فقهی در فتوا دادن به جواز تبدیل سور اصلا ما نداریم. این مطلب اول. مطلب دوم. آیا سوره هایی که سجده درش واجب است جایز است ما بعد الحمد بخوانیم یا کلاً یا بعضاً؟ بعضنی که مشتمل بر آیه سجده است و یا مشتمل بر آیه سجده نیست. ما دو جور بحث داریم یک جور بحث روایتی داریم که می خونیم. اینم مثل بحث قبلی. اکثر روایت ما د لیل بر جواز خواند آیات سجده و سوره مشتمل بر سجده است. روایات شیعه و سنی هم به جای خودش. و اقل روایات منع می کند و این منعم یکی از دو بعد داره یا منع تحریم صرف است نه ابطال یا منع تحریم با ابطاله. پس یک مثلثی در این میان بر حسب دو دسته از روایات ما داریم. ولی بحث اول اینکه آیا اگر ما بعد الحمد آیه سجده و یا سوره سجده مشتمل بر آیه یا فرض کنیم غیر مشتمل آیه چون آقایون می فرماید که غیر مشتملم باشد اونایی که می فرماید مانع داره می گن غیر مشتملم باشد اشکال داره. اگر سوره سجده مشتمل بر آیه یا آیه سجده بعد الحمد خوندیم خوب در اینجا چه اشکالی دارد که اینجا ما رو این حساب فتوا بدیم جایز نیست و نماز باطله. گفته می شود که وقتی آیه سجده رو شما خواندید واجب است سجده کنید. مشا در حال قیام. در حال قیام فعلی که منافی با صلات است و منافی با قیام است نباید انجام بدید. آیا جایز است در حال قیام بنشینید؟ در حال قیام راه بروید؟ نمی شه. کارهایی که منافی با صلات است نباید انجام بدید. حالا اگر شما آیه سجده یا ساوره مشتل بر آیه سجده خواندید در حال قیام واجب است سجده کنید؟ یا واجب نیست سجده کنید؟ خوب واجب است. شنیدن استماع و حداقل سماع اینجوری استماعه شما خودتون دارید می خونید. خودتون که دارید آیات سجده را می خوانید سماع است و استماع خوب استماعه خودتون دارید می خونید. بله اگر کس دیگر بخواند ممکن است سماع باشده ممکن است استمعاع. وقتی که خودتون دارید می خونید استماعه. این سماع معنی نداره. حالا وقتی شما آیات سجده را می خوانید بعد الحمد این طبق ادله قرآنی یک امر به سجده است و ادله سنت که سجده را واجب می داند در زمینه استماع آیه سجده واجب است همون حال سجده کنید یا اشاره کنید یا بگذارید نماز تمام بشه سجده کنید. خوب ایما که معنا ندارد. برای اینکه مادامیکه انسان بتواند سجده کند که اشاره معنا ندارد. داریم بحث می کنیم حالا می خوایم چی بشم. ما اصولشو داریم عرض می کنیم. این چند حال داره. یا مانع اولو داریم می گیم روایتشو که بعد از . مانع اول اینکه چون به وجه العام فعلی که مانع افعال صلات باشد عمداً جایز نیست که انسان انجام بده وقتی که جایز نیست انجام بده پس چرا آیه سجده بخواند که مجبور شود سجده کند؟ در اینجا چند احتماله. یک آیه سجده را می خواند و سجده می کند و سجده فعلیست که منافی با قیام است دیگه. در حال سجده که انسان نیست. اگرم در حال سجده باشد که سجده نمی کند سجده رو سجده نیست. در حال قیام است. رکوعم که معنا نداره. چون آیاتی که خوانده می شود بعدالحمد در حال قیامه. آیات بعدالحمد در حال قیام که آیات سجده است خوب این مقتضاش اینست که واجب است انسان سجده کنه. اگر سجده بکند که نماز باطل شده. چون فعل منافی با صلات انجام شده. اگر ایما کند که اشاره کردن سجود به جای سجود کافی نیست مگر جایی که نتواند. اگر بگید نمی تواند سجده کند چرا نمی تواند سجده کند؟ ما سر این چرا بحث داریم. اگر بگید سجده را بندازد بعد از نماز چرا؟ مگر واجب فوری نیست سجده کردن بعد از استماع سجده. پس بعد از استماع آیه سجده خود سجده واجب است فوری باید انجام بشه. حالا داریم می رسیم. بذارید من بحث کنم به همین می رسیم. دارم آیه آیه دارم عرض می کنم. مقتضای استماع آیه سجده اینست که بلافاصله خود سجده را انجام بدهد. نه ایما کند. و نه بگذارد سجده را بعد از نماز. باید خود سجده را انجام بده. گیر شما چیه؟ گیر شما اینست که این سجده از کارهاییست که فعل هاییست که منافی با صلات است بنابراین این سجده حرام است. اگر این سجده را بکنید به حساب اهمیت صلات اهمیت حفظ صلات شما اینجا دوران امر بین اهم و مهمه. یا نماز سالم بماند و شما بعد از نماز سجده کنید. یا در خود این امر اطاعت کنید سجده کنید و نماز از بین برود. این حرفیست که زده می شه. جواب. بفرمایید بینم اگر شما مشغول ایاک نعبد و ایاک نستعین هستید می تونید به کسی سلام کنید؟ خوب نه. اما اگر کسی به شما سلام کرد باید جواب بدید یا نه؟ خوب بله. همون سلامی که ابتدائش قول منافی با صلات بود  مبطل صلات بود همان سلام به اضافه … تحیت فاحسن منها او … واجب است نه راجح است واجب است جواب سلام رو به اون مقداری که سلام کرده بدید. مگه اینطور نیست؟ پس چه اشکالی دارد یک فعلی که به طبیعت الحال منافی با صلاته یه قولی که فعلی که قول و فعل چه فرقی می کنه قولی که مبطل صلات است به طبیعت الحال فعلی که مبطل الصلات است به طبیعت الحال اما. می رسیم حالا. می رسیم. عرض می کنم. صبر کنید. صحبت سر اینست که چرا نباید سوره عرض می شود آیه سجده بخوانند. این بحث سر اینه. چرا نباید آیه سجده بخوانند. این چرا نبایدو داریم بحث می کنیم. می گیم نباید آیه سجده بخواند چون اگر آیه سجده بخواند مجبور است سجده کند. می گیم خوب اگر مجبور شود سجده کند این سجده اجباری به امر سجده استماعی بعد از آیه سجده این واجب است یا نه؟ اولو کاری نداریما. این واجبه دیگه. کما اینکه نظیر آوردیم. نظیرش اینست که تکرار نمی کنم. همون اشاره. شما در حال صلات حق نداریم به کسی سلام کنید. اما اگر به شما سلام کردند واجب است به مقداری که او سلام کرده جواب بدید. پس این السلام علیکم گاه مبطل صلات است گاه واجب است انجام بدید که اگر انجام دادید نماز باطل می شه. اگر شما ابتدائاً می گید سلام کنید نماز باطله. و اگر کسی در نماز به شما سلام کرد و جواب ندادید باز نماز باطله. فعل حرام کردید. فعل حرام کردید. می فهمم. رو این مبنایی که قبلاً عرض کردم ان الصلات عنها. مبنایی که ما داریم عرض میکنیم مبنای جدیده. ان الصلات تنها عن الفحشا و المنکر اقل فحشا و منکر اینست که در صلات انجام بشه. آیا ترک جواب سلام منکر است یا نه؟ بله. حداقل حالت صلات این است که نهی از منکر کنه اینجا که نهی از منکر نکرد پس نماز باطل شد. این مبنا رو دارم عرض می کنم. حالا. آیا ترک جواب سلام منکر است یا نه؟ بنابر اون مبنای عمومی نه ولی بنا بر مبنای آیه چرا که نمی دونم بحث … ضبط شده که مبطل صلاته ضبط شده. ضبط این نوار … شما شاید فراموش کنید این فراموش نمی کنه. حالا رو این مبنا که ان الصلات تنها علن الفحشا و المنکر … چرا زیاد بحث شده. حالا شما یا تشریف نداشتید یا … منم یادم می ره بعضی وقتا ولی این ضبط یادش نمیره. حالا. حالا دارم می گم. قبلاً گفتم فرض کنید قبلاً گفتم حالا می گم غیر اونه. حالا ملاحظه بفرمایید در اینجا همانطوری که سلام وجوب سلام نماز را ابطال می کند ترک سلام هم نماز را ابطال می کند یا حداقل حرامه. حداقل حرامه طبق حق الناس نماز رو ابطال می کند که اگر عمداً رد سلام نکردید. خوب سجده که فعل زائد است با سلام که قول زائد است چه فرق داره آقایون؟ چرا فرق می کنه؟ باشه در اصل مطلب چه فرق می کنه می گم. ببینید. آقا بنده در نماز یک کاری کردم یه اشاره ای کردم کسی به من سلام کرد. حالا فرض کنیم. نماز یه وضعی بود در یک جایی ببینید من در یه جایی ایستادم نماز می خونم که هر کس بیاد به من سلام می کنه. حالا در اونجا نایستم نماز بخونم؟ این به اختیار منه دیگه. به اختیار من به من سلام کردند و من واجب است به اختیار خودم جواب بدم. این به اختیار من که به من سلام کردند اضافه کنید به اختیار خودم من آیه سجده خواندم آیه سجده که بعد از قرائت خواندم گیرش چیه شما گیرو بگید. ببینید توجه کنید. اصلاً ما کاری به مثال ها که نداریم. این مثال برای تقریبه. اصل مطلبو من عرض می کنم. چرا خوندن آیات سجده بعد الحمد اشکال دارد؟ این دو تا جواب داره. یک  جواب اعتباری داریم بحث می کنیم یک جواب روایتی. جواب روایتی اکثر اکثریت صاحقه روایات اکثریت خیلی زیاد روایات دارد می گد اشکال نداره سجده کنید. این مال اون. حالا قبل از اکثریت روایات ما یه بحث داریم میکنیم که آقایون گیر در اونجا دارن می گن چون موجب فعل زائد است اگر موجب فعل زائد باشد نماز باطل است می گیم نخیر فعل زائد دو جور است یک فعل زائد واجب است یک فعل زائد بی خود است. کما اینکه رد السلام قول زائد واجب است احتمال می دید اینم فعل زائد واجب باشه نخیر یقین داریم فعل زائد واجبه چرا؟ مزاحمت نداره. نداره. مگر جواب سلام مزاحمت داشت با صلات؟ اینم با اون یکیه. ا عجب حرفیه؟ من کار حرام که نمی کنم عجب حرفیه. می گم مگر سجده. توجه کنید مگر سجده کردن در نماز مثلاً در نماز فرض کنید که برای دفع جانور من مجبور شدم همچی کنم یک فعل زائدی انجام شد باطله؟ نه اون واجبه. می گم واجبه. این واجبه. ببینید آقایون پس من توضیح بیشتر بدم البته شما حق دارید آقایون چون فتوا مستقر بر اینه. البته رفیقم ما داریما. رفقا آقای خوئی … قروه اینو می گم. من که می گم برای اینکه تنها نباشیم چون تنهایی آدمو خفه می کند. شما نه البته. دیگران. آقای خوئی هم می گد که اقوا اینست که نخیر اشکال ندارد ما اضافه بر ایشون داریم عرض می کنیم. ما می گیم اینکه آیات سجده می خواند بعد از قرائت حمد اشکال روایاتی که ندارد می خونیم حالا اشکال اعتباری هم ندارد. شما می گید که فعل زائد است نخیر فعل زائد واجب است. فعل زائد واجب رو خودم درست کردم خوب خودم درست کردم. منافات داره. اگر من آیه سجده نخوانم منافیه بخوانم واجبه. اگر به من سلام نکنند سلام علیکمش حرامه. مبطل نمازه. اگر من سلام بکنم حتی من بهشون بگم که آقا من به نماز که ایستادم به من سلام کنید. چطوره؟ هیچ طور نیست. حالا اگر دیگری بخوانه. صبر کنید من دارم نماز می خوانم. من دارم نماز می خوانم دیگری آیه سجده خوند چکار باید بکنم؟ باید آیه سجده بخوانم. صبر کنید بینم صبر کنید بینم. نه اینجا همون حرفو می زنن آقایون. دیگری آیه سجده خوند منم دارم نماز می خوانم در حال قرائتم هستم سجده کنم یا نه خوب بله.می فهمم ولی اینم می گن نه. می گن منافیه کجاش منافیه؟ آقا جان عملی که واجب است در صلات انجام بدید چون موجب وجوب حاصل شده چرا انجام ندم؟ ما دنبال منافی هستیم عزیزم. ببینید آقا سجده کردن در حال قیام منافیه قرائت غیر قرائت صلات منافیه افعال غیر افعال صلات منافیه ولکن خواندنی که عمل کردنی که موجبش در صلات حاصل شد فرض کن من حاصل کردم. من موجب این قول را من حاصل کردم. یا دیگری حاصل کرد من چیزی نگفتم یا موجب این فعل را من حاصل کردم ولکن موجب است یا نه؟ شما دلیل بیارید بر اینکه بر اینکه اگر آیه سجده رو استماع کردید در نماز نباید سجده کنید ندارید سجده. واجب است همه جا. وقتی که واجبه همه جا من موجب این واجب را در نماز ایجاد کردم وقتی. عجب حرفی. آقا جان منافی هیئت صلات در صورتیست که موجب نداشته باشه مثل قول دیگه. مثل السلام علیکم که در جواب میدم. چند دفه باید تکرار کنم شما دقت بفرمایید. السلام علیکم خودم بگم نماز باطل شده اگر کسی به من سلام کرد و من جواب دادم منافی قولیست؟ منافی قولی اینه که… حالا چه فرق می کنه چه من باشم چه دیگری چه من موجب ببینید چه من موجب قول غیر صلاتی ایجاد کنم چه دیگر. موجب. شما چی می خواید بگید؟ حرف صافتونو بزنید آقا جان بنده بعد از حمد سوره سجده آیه سجده می خوانم وقتی آیه سجده نخوانده بودم مطلبی نبود باید که حمد و بعد ولی حالا که آیه سجده خواند م آیا در وجوب سجده عند استماع سجده استثنائی هست؟ خیر. واجب است در اینجا سجده کنم؟ بله. این سجده واجب منافی صلاته نه. اونی منافی صلاته که واجب نباشد. چیزی که واجب است چرا منافی صلاته؟ بله سجده بی خودی این منافی صلاته کما اینکه السلام علیکم بی خودی منافی صلاته. ولی السلام علیکم که در جواب باشد و اینجا دوتایی با هم در این جهت شرکت دارند السلام علیکم در جواب چه من موجب باشم چه دیگری. سجده واجب در صلات چه من موجب باشم چه من آیه سجده خوندم یا دیگری آیه سجده خونده در این جهت فرق نداره که بر من واجب است چی چی جلوی منو می گیره؟ چی چی جلوی خوندن آیه سجده رو می گیره؟ و چی چی جلوی اینکه واجب است من سجده کنم در اون حال رو می گیره؟ و از قضا در روایات این مطلب صافه. هر وقت آیات سجده خواندید سجده کنید بعد بایستید بقیه حمد رو بخوانید ببخشید بقیه سوره رو بخوانید یا اگر بقیه ای ندارد بایستید برید به رکوع. بنابراین از نظر اعتباری و از نظر ادله هیچ منافاتی ندارد حالا روایات توجه کنید. من کتاب جامع الشیعه استاد بزرگوار مرحوم آقای بروجردی رو براتون باز می کنم. صفحه صدوهفتادو هشت جلد پنجم. ایشون مرقوم فرمودند باب العدل بالجواز قرائت العصائم فی المکتوبه البته عنوان می دن عنوان طبق فتوای خودشونه والا عنوان که روایت نیست. و وجوب العدول الی غیرها ان شرع فی حاد سیاناً و بیانٌ سایر الاحکامها و جواز قرائت حافظ نافله این فرمایشیست که ایشون … روایت. اول عن زلالة عن احدهما علیه السلام قال لاتقرأ فی المکتوبة به شی من الاذائن. دلیل. فان السجود زیادت فی المکتوبة. جواب سجود زیادت فی المکتوبة به طبیعة الحال. اما سجود واجب چی؟ جوابش. سجود اگر انسان در حال قیام سجود کند این زیادت فی المکتوبة. بی خود زیاد کرد. اما اگر سجود واجب باشد ولو خودم بر خودم واجب کردم سجود را خودم بر خودم واجب کردم که آیات سجده خوندم این زیادت … زیاده واجب بله. می دونم ولی زیاده واجبه است در همه جای نمازه. چی می فرمایید شما؟ کاسه داغتر از آش که شما نمی شه که. عجب. صبر کنید بینم. کدوم امام؟ همین روایت که داریم می خونید. این روایت از امامه مگه؟ مگه از امامه این روایت؟ نقل شده نمی دونم از امامه یا نه. ما می خوایم بگیم از امام نیست. چرا؟ برای اینکه استدلال درست نیست. آخه بعضی از روایات که استدلال نداره. ولی بعضی روایات استدلال دارد استدلال غلطه یقین می کنیم امام نفرموده. مثل اون قضیه ارث نبردن زن از از … اطمینان داریم امام نفرموده یا رجحان می دیم امام نفرموده چرا؟ به همین جهت. می فرماید که لا تقرأ فی المکتوبة بشئ من الاذائن. چرا؟ اگر ما شئ از اذان رو خوندیم چرا لاتقرأ برای اینکه مجبوریم سجده کنیم. مجبوریم سجده کنیم واجب است یا نه خوب بله. اینجا اهم و مهم در نظر نگرفتنا. که اهم و مهمم نیست. حالا اگر واجب است سجده کنیم آیا سجده واجبه در نماز مثل السلام علیکم واجب در نماز مثل دوییدن و سگو بیرون کردن در نماز مثل … اجر می شه. این باطل می کنه نمازو؟ این حرف غلطه اصلاً نمی شود معصوم این حرفو بزنه. این حدیث اول. دوم الهدایت. قال الصادق علیه السلام. لا تقرأ فی الفریضة باشئ من الاذان الاربع. هی سجده لقمان و ها میم السجده و النجم یقرأ بسم و لابأس تقرأ عوام الناس. اینجا دو تا اشکال داریم. یعنی چون دلیل نیاورده یه اشکال. می گیم صور سجده چهار تا نیست نه تاست. ما نه جای قرآن شریف کجا من بحث کردم در الفرقان یادم نیست نه جا البته در جاهای مختلف بحث شده ولی یه جا نظرم هست که یا دو جا بحث کردیم که نه جای قرآن شریف سجده واجب است چرا؟ چون امر به سجده کرده. هر جایی که امر سجده نکنید برای شمس قمر سجده کنید بر کسی که خلق کرده. خوب سجده واجب شد. چه فرق دارد آیات سجده در این چهار سوره با آیات سجده در اون پنج سوره دیگر بنابر این این جا فتوا می دهیم که در هر جایی که امر به سجده هست چه در چارسوره باشد چه در بقیه این یک اشکال در روایت. آقا اشکال دوم استدلال نکردن.ما نه تا سوره ها رو از قرآن می فهمیم چهارتاش رو … ولی من می فهمیدم برای اینکه امره دیگه. شمام می فهمید. امر دلیل نیست؟ سبحکم الله بخیر سبحکم الله بخیر. چطور امر بر وجوب نیست؟ الا بقرین القاطعة. خوب قرین داره دراینجا که. این حدیث دوم. مخاطب همه ان. این سجده نکنید پس باید سجده کنید این همه مکلفین دینی است. البته اینو بحثشو ما در باب سجده خواهیم کرد ایشالله. در باب سجده این بحثو اجازه بدین که ما تبدیل به باب سجده کنیم. خوب اینم یکی. سوم. موسی … عن ابی عبدالله علیه السلام فی الرجل. یسمع السجدة فی الساعة التی لا یستقیم صلات فیها قبل الغروب الشمس و بعد الصلات الفجر. قبل غروب شمس لایستقیم الصلات. کدوم قبل اون قبلی که وقت نماز عصرم گذشته؟ یا وقتی که وقت نماز عصر هست؟ خوب قبل غروب شمسی که وقت نماز عصر هست چطور باید بدون صلات بله لا یستقیم برای صلاتی که غیر صلات عصره برای کسی که صلات عصرشو نخونده این یه مطلبیست. حالا مطلب دیگه. فی الرجل یسمع السجدة فی الساعة التی لا یستقیم الصلات فیها قبل الغروب الشمس و بعد الصلات فجر بعد صلات فجر بینه. فقال لا یسجد یسمع السجده گفت لایسجد. اااا چطور شد؟ یهچرا لایسجد آخه؟ اینکه خودش آیه سجده رو نخونده دیگری آیه سجده رو خونده کما اینکه دیگری سلام کرد واجب است جواب سلام بدم. دیگری آیه سجده خوند من در نمازم این سجده نکنم چرا؟ برای چی؟ و عن الرجل یقرأ فی المکتوب سورة فیها سجدة منا الاذائن فقال اذا بلغ موضع السجدة فلا یقرأها و ان یحب یرجع سورتاً غیرها و ان … التی السجدة فیرجع الی غیرها و عن الرجل یصلی مع قومٍ لایقتدی بهم فیصلی لنفسه و ربما قرائو آیة من الاذائن فلایسجدون فیها فکیف یصنع قال لایسجد. اینم قبول نداریم. حدیث بعد از دئائر. عن جعفر ابن محمد علیهم السلام قال من قرأ سجدة او سمعها من قارئٍ یقرئها و کان یسمع قرائت فالیسجد. از اینجا شروع می شود روایتی که دسته دومه. من قرأ سجدة خودش. او سمعها من قارئٍ یقرئها و کان یسمع قرائت که استماعه فالیسجد. فان سمعها فی الصلات فریضةً من غیر امامٍ او مع الرأسهی اگه غیر امام او مع. او مع رو قبول نمی کنیم. چرا او مع. سجده واجبه است. بله اگر حجت بالغه الهیه بود ما تعهداً قبول می کردیم ولی یه حدیث و دو حدیث اینجوری اونم از دوائم و این حرفا که و ان قرئها و هو فی الصلات سجد و سجد معهوا عن کان اماماً. شد؟ در حال صلاته و خودش قرائت کرد. سجد خود این شخص و سجد معهوا ان کان اماماً و لا ینبقی لالامام عن یعتمد قرائت سورت فیها سجدة فی الصلات فریض … مرجوح است سجده کنه. چون اگر آیه سجده بخواند مبتلا می شود که این سجده رو که واجب است انجام بده. بله. همینطورم هست. نه لا … حمل بر عرض می شود حرمت می توانیم بذاریم کلا و نه لا یقرا رو حمل بر کراهت می تونیم بذاریم کلاً. پس دلالت بر هیچ کدوم ندارد. مگه قرین قاطعه ای باشه. قرینه قاطعه روایت دیگریست. حدیث دیگر. نه شایسته نیست. شایسته نیست. فرق می کنه دیگه. این با یکره فرق داره. حدیث دیگر عن الحلبی عن ابی عبدالله علیه السلام انه سئل عن الرجل یقرأ بالسجدة فی آخر سوره قال یسجد. ثم یقوم فیقرأ فاتحة الکتاب ثم یرکع و یسجد. چرا فاتحة الکتاب؟ چون عن الرجل یقرأ بالسجدة فی آخر السوره. حالا این رجل دو رجله. یه رجل امامه یه رجل مأمومه. اگر رجل امام باشد به این آدم اقتدا کرده یه بحثه. اقتدا نکرده بحث دیگره.  ولی سرجمع مطلب اینست که نه منع کرده ام از قرائت آیه سجده و نه منع کرده اند از انجام سجده بلکه امر کردن یسجد این سجود رو انجام بده و بعد بر میگرده کارهای دیگرو انجام بده. بله؟ اگر خودت در سوره فاتحه نمی خواد که اما اگر امام عرض می شود که مشغوله و ایشونم در فاتحه است چون اقتدا نکرده چون اقتدا به سنی ها اینجوریست دیگه احیاناً انسان خودش فاتحه رو می خونه و لکن فرض کنید که اما داره سوره می خونه فاتحه رو تمام نکرده مثلاً. ولی امام در سوره آیه سجده می خونه این فاتحه رو تمام نکرده. مصداقش اینجا می شه دیگه. دیگر. علی ابن جعفر عن اخیه موسی ابن جعفر قال سألت عن رجل یقرأ فی الفریضة سورة النجم البته روایت سنی که متظاهر بر این مطلبه برخلافه. ولی حالا روایت چیست. سألت عن رجل یقرأ فی الفریضة سورة النجم ایرکع بها او یسجد ثم یقوم و یقرأ بفاتحة الکتاب بغیرها قال یسجد ثم یقوم و یقرأ بغیرها ثم یسجد. که این سجده واجب است نه اینکه مانع صلات باشد. ثم یقوم فیقرأ بفاتحة الکتاب و یقرأ و لایعود. دیگه تکرار نکنید. تکرار نکنید چی می خواد بگه؟ می خواد بگه حرامه آیه سجده خوندن؟ اگر حرام باشه نماز باطله. پس لایقرأ حرمت نیست. مرجوح است. حدیث دیگر. مرجوح اگر باشد نه. خوب اینو ما اینطوری تعبیر کردیم که این لایعود می خواد بگد حرام است؟ اگر حرام است چرا شما گفتید سجده کن و نماز درسته و حرام در نماز نمازو ابطال می کند طبق مبنای ان الصلات تنها عن الفحشا و المنکر ما طبق آیه اینطور می گیم دیگه ما که روایت چیز دیگه نداریم ک ه. حدیث دیگر. عن العلا عن محمد عن احدهما علیه السلام قال سألت عن الرجل یقرأ سجدة فینساها حتی یرکع و یسجد قال یسجد اذا ذکر اذا کانت من الاذائن. انقدر اهمیت داره. آیه سجده رو بعد از حمد خونده بعد یادش رفته سجده کنه. رکوع کرد و چه کرد و بعد یادش اومد فرمود هر وقت یادش اومد همون آن بره سجده. حدیث دیگر. چطور؟ این یقرأ سجده نفرمود یقرأ سجده نسیاناً فرمود یقرأ سجدة فینساها. یعنی فأنس سجده. دوتا سجده یکی آیه سجده رو می خونه ولی آیه سجده خوند یادش رفت سجده کنه نه یاد رفته آیه سجده را خونده نه ینسها به خود آیه سجده بر می گرده نه به خود. هینسها آخه . بعد. مثل عرض می شود که در سوره مبارک یوسف عرض می شود که اون فا رو آقایون توجه ندارن و یوسف رو اونجا بله. قال سألت و … نیسیان می کند سجده رو می خونه یا نه سجده ای که واجب است بر انسان نسیان می کند. حتی یرکع و اسجد قال یسجد اذا ذکر اذا کانت من الاذائن. آقایون سوال از فرائض یومیه است نه از مستحبات. حدیثی دیگر. آخر السرائر عن محمد بن مسلم قال فی الرجله یقرأ بسورة فیها سجدة. بعد الحمده دیگه. فینسا چیو؟ مثل همونه که سجده کنه و یرکع و یسجد سجدتین ثم یاکل بعد ذالک چیو؟ یادش اومد که سجده نکرده. قال یسجد اذا کانت من الاذائن و الاذائن اربع. که اربع رو ما قبول نکردیم. حالا دیگه حالا ما گناه بزرگمون کتاب اللهه. حدیثی دیگر عن سماعة قال من قرأ اسم اقرا بسم ربک فاذا ختمها فلیسجد. آخرشه دیگه آیه سجده آخرشه. فاذا قام فالیقرأ فاتحة الکتاب و الیرکع. حالا این می گه فاتحة الکتاب بخونید. فاتحة الکتاب چیز نداره. خوب. بعد. وقت ندارم حالا. فالیقرأ فاتحة الکتاب و الیرکع. قال اذا تولیت مع امامٍ لایسجد و یجزیک الایماء و الرکوع و لا تقرأ فی الفریضة و لا تقرأ فی الفریضة. خوب اینو می گی. دیگر. عن سماء ابی بصیر عن ابی عبدالله علیه السلام قال ان صلیت مع قومٍ و قرأ امام اقرأ بسم ربک الذی خلق او شیئاً من الاذائن و فرق من قرائته و لم یسجد اگه اون لم یسجد فاو من ایماءً. ما اعتراض داریم چرا فاو من ایماء برای اینکه ایماء درصورتیست که اضطراری باشه و در اینجا مثل مثلاً به شما سلام کنند. السلام علیکم شما می گید که اینطوری یا ایما کنید برای سلام خوب نمیشه. محتمله. بعضیش یقینی وارد نشده. تعارضه. فوقش تعارضه مثل بحث قبلی که تبعیض صورت گرفت. تفاوته. تفاوته. قرآن که می گد اقرأ بسم فقط سوره های غیر اذانو فرموده؟ پس عامه. پس ما عام قرآنی داریم. نشد عام قرآنی می گد اقرأ بسم. اقرأ یعنی چی چی اقرأ؟ کل قرآنو؟ خوب از کل قرآن سوره های اذائن هست که آیه سجده دارد پس عام قرآنی ما داریم. سختتون است البته. اصولاً روش ما روش فقهی قرآنیست و سخته ولیکن سخت رو آقایون یه ذره فکر کنید بعد بگید. ممکن است بنده هم اشتباه کنم مگه معصوم که نیستم ولی اشتباه ما که احتمال بر کتاب معصوم داریم خیلی کمتر است از اشتباه دیگران. خوب این هم یکی. دیگر. عن علی ابن جعفر عن اخی موسی بن جعفر قال سألت عن امامٍ قرأ سجدة فعهد قبل عن یسجد. کار داشت خراب می شد. البته این جریان داشت آقای خویی حفظه الله خوب این درایت در نهایت عدالت می کنه ایشون عرض می شود که یادش رفته بود وضو بگیره اومد نماز مغربو خوند بین مغرب و عشا …. نماز می خونه با ایشون. اقتدا کرده بودن. بین نماز مغرب و عشا ایشون یادش اومد وضو نگرفته. رو کرد به مأمومین گفت لست علی وضوء رفت خونه. اینجا حالا سألت عن امامٍ قرأ سجدة البته اینجا فاحدث … نه. فاحدث قبل یسجد کیف یسنع قال یقدم غیرهوا فیتشهد و یسجد و ینسر هو و قتمت صلاته. می خواد بگه نمازش باطل نشده اون آیه سجده رم که خونده باید سجده کنه. چرا؟ برای اینکه آیه سجده را محدث بخونه غیر محدث بخونه مصلی امام مأموم هرکس بخونه شما وقتی صرف اینکه استماع کردید آیه سجده رو در هرجای نماز یا غیر نماز هستید باید سجده رو انجام بدید. بعد قروة اسناد. علی ابن جعفر عن اخیه موسی ابن جعفر علیهم السلام قال سألت و الامامٍ قرأ در وسائیل یقرأ قرأ سجدة فاحدث قبل عن یسجد، کیف یسنع؟ قال یقدم غیرهوا فیسجد و یسجدوا. هم خودش و هم مأمومین دیگر با اینکه امام عوض شده امام اول حدث داده شده امام دوم آمده ولیکن نسبت به آیه سجده که خونده این وجوب سجده محفوظ است. قال یقدم غیره فیسجد یسجدون فینسر فقتمم صلاتهم. نمازشون دوتا تمت داره یک تمت اینکه امام اونطور شد امام دیگر آوردند دوم اینکه این سجده ای که برای آیه سجده کردند خوب واجب بوده انجام دادن. ایشون می گن وقد تقدم فی روایت ابی بصیر شونزده از باب چهارده از سورة التی یستحب عن تقرأ فی نوافل قوله اذا اردت تصلی صلات الیل فی لیل الجمعة قرئت فی رکعت اول قول کتاب  و الی … خوب این راجع به نافله است تقدم. ولی تمام روایات دسته دوم که خوندیم … ندارد. بلکه قدر معلومش و قدر روشن و اقواش عبارت بود از فریضها. ببینید حالا این روایات. در اینجا خوب دو دسته روایات داشتیم مثل بحث قبلی. نخیر نمی ذاریم کنار. نه نمی ذاریم کنار. اولاً راجع به قرآن که هذا بیان للناس همش در مقام بیانه. و راجع. حالا راجع به روایاتم شخص عاقل وقتی که حرف می زنه در مقام خواب و سهو گویی نیست در مقام بیانه وانگهی اگر بخواد در مقام بیان نباشه چجوری حرف می زنه؟ کسی که داره سوال می کنه سوال از نافله که نکرده. سوال کرده است از قرائت سجده بعدالحمد. چرا؟ برای اونیکه مورد اهمیت است و مورد تصاعد و سوال و جواب و این حرفاست این عبارت است از فریضه. بنابراین بعد اقواش فریضه است مقل قضیه چیزه ها عرض می شود که والمحسنات من المومنات و المحسنات من الذین اوت الکتاب. آقایون می فرمایند اکثراً اکثر قریب اتفاق تقریباً که این و المسحنات من الذین اوتو الکتاب یعنی عقد منقطع. می گیم آقایون اگه گفتن عقد چی بیشتر به نظر می رسد؟ عقد دائم. عقد منقطع در حاشیه است. چطور خداوند فرموده والمحسنات من الذین اوت الکتاب و عقد منقطع اراده کرده است؟ می گیم ورد صحیح را ارده کرده است بدون هیچ قرینه ای. اگر با قرینه بود باز ما دعوا داشتیم باید خود لفظش بود. در اینجام اونیکه محور است از برای سوالات عبارت است از عرض می شود که نمازهای فریضه و نمازهای یومیه. شما حمل می کنید بر نماز نافله برای خاطر چی؟ برای خاطر یک و نفصی مطلب؟ یکیش که می گه سنی ها اینجورن خوب باشن. سنی ها مسلمون نیستن؟ بعضی وقتا اونا راست می گن ما دروغ می گیم بعضی وقتا ما راست می گیم اونا دروغ می گن بعضی وقتا هردو راست می گیم بعضی وقتا هر دو دروغ می گیم. اینطور نیستش که ما هرجایی که سنی ها یه جور گفتن ما بگیم خود مخالفة العامة خود مخالفه جا دارد. جای خود مخالفه العامه رو باید پیدا کرد و ببینیم پیدا اصلاً می تونیم بکنیم اصلاً یا نمی تونیم. چون ما غریق حجج ربانی هستیم. حجج ربانی از نظر کتاب که بین و از نظر سنتم باید که حجت بالغه ارائه بشد تا قابل قبول باشد.

والسلام علیکم و رحمت الله

بحثای دیگری هست که ظاهراً شنبه آینده خواهد بود و هفته آینده هم چون آقایون کار داریم تعطیل می شه و حوزه هم تعطیله ولی روز چارشنبه یادتون نره روز چارشنبه مبعث است و به یاری خداوند متعال.

می گم ما بهم نزدیم اصلاً. چرا؟ برای اینکه در واجب اهم یک واجب مهمی آمده و جمعش می توانیم بکنیم. ببینید اگر ما در آن امر بین واجب و مهم بود که یکیشو بتونیم انجام بدیم دیگری نه اهم مقدمه اما اگر بتوانیم اهم و مهم جمع کنیم چی؟ اینجا می تونیم جمع کنیم. من هم می توانم نمازمو ادامه بدم هم جواب سلام بدم. می تونم یا نه؟ اگه ترتیب وجوباً بهم خورد چی؟ می گم نشد. اهم و مهم که نتونیم جمع کنیم می تونیم جمع کنیم که. ترتیب در صورت امکان. اینجا امکان نداره. برای اینکه واجب است من سجده کنم. جواب سلام جواب سلام. در جواب. آیا قول غیر صلات قول غیر صلاتی جایزه یا نه؟ نه اما اینجا واجبه اینجا فعل غیر صلاتی جایز نیست اما اینجا واجبه.