جلسه دویست و هفتادم درس خارج فقه

نماز (نماز جمعه)

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدالله الرّب العالمین و صلی الله علی محمد و علی آله الطاهرین

اعوذ بالله من الشیطان ارجیم

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ  ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ. فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ .

بحث سر ندا بود که قبلاً گذشت و بحث بعدی و اخیر فاسعوا الی ذکرلله. سوال. خوب ذکرالله مراحلی دارد. ذکر درونی ذکر برونی که به قال باشد یا به اعمال باشد. این دو مرحله. ذکر برونی که دیگری را تذکر بدهیم یا دیگری شما را تذکر بدهد. مرحله بعدی ذکر اجتماعی. یعنی مجتمعی با هم جمع بشن دعا کنن. الله الله بگویند. اینم یه مرحلست. مرحله اخیرش که طبعاً مراد از فاسعوا الی ذکرلله است اینه. مجتمعی باشد که در این مجتمع بر محور زکاله اجتماعی مسلمین اضافه بر مصابه فردی مورد بحث و طرح قرار بگیرد. خوب عرض می کنیم آخری مراد است. چرا؟ برای اینکه اذا نودی لصلات یوم الجمعه فاسعوا الی ذکر الله اگر ذکرلله در قلبه خوب تو خونتون تو رختخوابتون. اگر ذکرلله لسانیست باز هم، هی ذکر بگید. اگر ذکرلله عملی است عمل شما ذکرلله باشد بازهم فرقی ندارد. اگر ذکرلله است که به دیگری تذکر بدید. خوب دیگری نمی آید اینجا بهش تذکر بدید یا دیگری به شما تذکر بده. اگر ذکرلله معنی دعاست که مستحب است دعا به حالت جمعی باشد با هم یا الله بگید با هم الله اکبر بگید خوب عده جمع کنید اینجا، عده ای اینجا، عده ای اونجا. پس اینکه فاسعوا الی ذکرلله که ذکرلله خطبتین جمعست این حساب داره. یعنی خطبتین جمعه اونقدر مسئولیت دارد و اونقدر حساسیت و اهمیت دارد که کل اعمال و اشغال انسان بیعاً تجارتاً فرضاً ان تکون لهواً تمام اطراف ذکراللهه. خوب نماز ذکراللهه. دعای کمیلم ذکراللهه اما اگر داره وقت نماز می گذره دعای کمیل بازم ذکراللهه؟ ذکر شیطان می شه. غیر از اینه؟ دعای کمیل و یا هرقدر شما به هر کیفیتی خدارا یاد کنید به زبان و به چه این ذکراللهه اما اگر نماز که ذکرالله اکبر است دارد وقتش از بین می رود اون ذکر شیطان خواهد شد. اینطوره دیگه. حالا. اینکه در اینجا می فرماید فاسعوا الی ذکرالله چند معنا استفاده می کنیم. یک معنا کل عملیةٍ کل قالةٍ کل فعالةٍ کل حرکةٍ کل شئٍ ذکر شیطان اذا عارض حضور خطبتین الجمعه. اینطور می شه دیگه. منتها. کارهای دیگری که انسان انجام می دهد غیر از نمازجمعه دو جوره یا سه جوره یا بیشتره. نماز جمعه که خود خطبه جمعه واجب و حضور جمعه واجب این ذکرلله در اینجا محور است. اگر در زمان خطبتین جمعه و نماز جمعه شما کار دیگری بکنید اگر واجب است ذکر شیطان می شه مستحب است ذکر شیطان. مکروه و مردود است ذکر شیطان حرام است ذکر شیطان دوبله می شه. تمام اینا ذکر شیطان. هرکاری را انسان بکند در وقت نماز جمعه که انسان معذورم نیست از حضور جمعه و می تواند برود حرجی نیست مرجی نیست چیزی نیست مرضی نیست. مع الذالک کار دیگری را انجام بدهد ولو واجب باشد. این می شود ذکر شیطان. ما از این جمله مبارکه فاسعوا الی ذکرلله می فهمیم که غیر از نماز جمعه بقیه ذکر شیطانه. ولو به حساب خودش ذکرالله است اما وقتی که مزاحم شد با خطبتین جمعه و نماز جمعه این عرض شود که ذکر شیطانه. این مطلبیه که قبلاً هم اشاره کردیم حالام چون می خوایم دست و پای نمازجمعه رو جمع کنیم نمی خوایم زود خارج شیم ولی دست و پاشو جمع کنیم اون مقداری که بحثای اساسی هست جمع کنیم بعد منتقل شیم به بحث ذکات. اقتصادیات اسلامی که در اینجا اوقائیات فتوایی و نظری طبعاً زیاد تر خواهد بود. قبلاً بحث کردیم و نوشتیم ولیکن بحث مجدد که می کنیم باز یه تبلوراتیست. حالا. فاسعوا الی ذکرلله. ما واجب است که حاضر بشویم در نماز جمعه کی؟ بحث. هل یجوزُ تقدیمُ خطبتین او شی منهما او اهداهما قبل الظهر اولا. ما نظر به آیه می کنیم. به روایاتم مستنده. از آیه استفاده می کنیم که خطبتین جمعه اول ظهر وقتشه تا بعد. اما اگر قبل از ظهر شما خطبتین جمعه بخونید مثل اینکه دو رکعت نماز ظهرو قبل از ظهر بخونید. دو رکعت نماز مغرب رو قبل از مغرب بخوانید. چرا؟ دلیل. ببینید یا ایها الذین آمنوا اذا نودی فاسعوا کی واجب کرد که ما باید حاضر باشیم برای استماع ذکرلله؟ اذا نودی. آقا اذان قبل از ظهر می شه گفت؟ یک روز می شود اذان را قبل از وقت گفت؟ قبل از ظهر؟ قبل از مغرب؟ قبل از عشا قبل از صبح قبل از؟ نمیشه خوب. چون این اذان اعلام است از برای دخول وقت. نه اعلام است از برای اینکه وقت بعدا خواهد آمد و لذا مشروع نیست که شما اذانو قبل از ظهر بگید. در هیچ روزی. قبل از مغرب بگید. قبل از طلوع فجر صادق بگید. مشروع نیست. کما اینکه بعدش مطلب دیگریست. حالا. اذا نودی للصلات یعنی اذا اذِّن. یعنی اذا دخلت وقت. یعنی اذا ظاهرة الشمس. مگر عبادات توقیفیه نیست؟ عبادات توقیفیه است دیگه. نظیرشو عرض کنم. یقولون احیاناً کثیراً فی خطابات کثیراً انهوا اذا نظرت انسان عن یحرم قبل میقات یجب الوفاء به نزده. و اذا احرم قبل میقات هو محرمٌ و لا یجب و لا یجب علیه عن یجدد الاحرام عند الامام. اینو می گن آقایون. خوب این حرف درست نیست. چرا؟ میقات برا چیه؟ میقات رکن است. نیت احرام رکن است. نیت احرام نیت حج عمره. و همچنین تلویات رکن است. لباس احرام هم صلباً و ایجاباً واجب است. رکن نیست. خوب حالا. می گیم عرض می شود که شرط مکانی احرام که عبارت است ای میقات رکنه. اگر شما قبل از میقات محرم شوی مثل نماز قبل از وقت است. مثل حج قبل از عرض می شود که وقت حج است. مثل صوم قبل از وقت صوم است. شما به جای رمضان شعبان روزه بگیرید می شه؟ یک روزشو قبل از رمضان روزه بگیرید. حساب می شه؟ نه. عبادات توقیفیست. بنابراین اون روایتی رو هم که در این زمینه وارد شده باید معنا کرد. چون خلاف ضرورت است که قبل از میقات کما اینکه بعد از میقات شما میقات رو ول کنید برید بعد از میقات در غیر میقات محرم بشید. بی خود. هم قبل از میقات محرم شدن غلط است هم بعد از میقات محرم شدن غلط است در میقات باید محرم شید. مگر ضرورتیست خطریست چه است چه است که این هم پیدا نمیشه. کذالک خطبتین جمعه اولاً ثانیاً ثالثاً. اولاً خطبتین جمعه مگر از نماز جمعه نیست؟ بر حسب آیاتش روایاتش به صورت متطابقه خطبتین جمعه الصلات جمعه است و لذا خواهیم عرض کرد تمام شرایطی که در صلات صلباً و ایجاباً شرط است در خطبتینم اماماً و مأموماً شرطه . بحثشو بعد خواهیم کرد. بنابراین وقتی که خداوند مقرر می کنه اذا نودی لصلات من یوم الجمعه فاسعوا. سعی می خواد چی کار کنه؟ سعی می خواد شما رو برسوند در وقت اذان. وقت اذان تمام شد. برساند که چی؟ فاسعوا الی ذکرلله. امام برای اینکه خطبتین رو اجرا کند مأموم برای اینکه خطبتین را بشنود این فاسعوا خطاب به ائمه و مأمومین هر دوست. یا ایها الذین آمنوا لا یخص المأمومین و لا یخص الائمة. ائمة و مأمومین. یجب سعی علی کلیهما فی محل اللائقٍ من لاقامة الجمعة. خوب پس این یا ایها الذین اولاً خطبتین از صلاته. صلات قبل از ظهر غلطه. دو اضافه بر اینکه خطبتین از صلات است اذا نودی لصلات من یوم الجمعه فاسعوا. خوب قبل از نودی چی؟ قبل از اونم فاسعوا. چرا؟ روایت می گد. خوب بی خود می گه. مگر روایت می تواند قرآن رو نقض کنه؟ قرآن مقرر کرده وقتیکه قران مقرر کرده است که سعی الی ذکر الله جوازاً تشریعاً عرض می شود که طاعتاً این وقتی که اذا نودی اذانو گفتن بعد ازینکه اذان تمام شد واجب است شما برای استماع ذکر لله ماموما برای اسماع ذکرلله اماماً حاضر بشوید در محل مناسب نماز جمعه پس قبلش یعنی چی؟ قبلش حاضر بشید اما ذکرلله نیست. قبلش خطابات است چنین است چنان است وزیر فلان وکیل فلان مدیر فلان آقا فلان حجت الاسلام فلان بحث کنند فکر کنند هر چی می خوان بگن اما خطبتین جمعه اول ظهر است یعنی بعد از اذان است بنابراین خواندن خطبتین قبل از اذان یک بدعت است و اگر استناد می کند فقیه به روایات باید روایاتو عرض بر کتاب کند کتاب قبول ندارد این حرفو. این مطلب اول. خوب بعداً. اذا نودی لصلات من یوم الجمعه فاسعوا الی ذکرلله و ذروالبیع. ما در ذروالبیع بحث کردیم تکرار نمی کنیم. تمام چیزهایی که حلال بوده حرام است در وقت جمعه برای کسی که قادر باشد و اونایی که حرام بوده که حرام تره. و لذا اگر شما می توانید برید نماز جمعه و بگید در وقت نماز جمعه نماز بخونید باطل است بیع می کنید باطل است. اجاره می کنید باطل است مضاربه باطل است مساقات باطل است. همش باطله چون نهی از عبادات معلومه دیگه. نهی از عرض می شود که معامله. نهی از معامله می خوایم بگیم معامله در نظر من درست نیست کما اینکه ربا بیع ربوی نیست . بیع باطل است. نه اینکه این بیع صحیح است بعد رباشو قاطی کنیم. خارج کنیم درست میشه. نخیر. و ذروالبیع. میگه این بیع نه. میگه این بیع که حرام است یعنی تحقق پیدا نمی کنه. یعنی مال شما منتقل به طرف نمیشه. سند منتقل به شما نمیشه. این حرام است و این اثر را ندارد. اگر صلات باشد باطل است دعا باشد حرام است باطل است تدریس باشد هر چه می خواد باشد اینو قبلا عرض کردیم. در معاملاتم به این دلیل موجب فساده. که این معامله باید شرعی باشد یا غیر شرعی هم درسته؟ معامله شرعی. خوب اگر خدا نهی کرد غیر شرعیه دیگه. حرامه دیگه. شما جواب منو بده. این معامله ببینید. یه وقتی معامله از نظر اینکه رضایت در کار نیست باطله. بله.. یه مرتبه رضایت در کار هست اما فزونیست باطله. اجازه نداده. یه مرتبه در این مکان باطل است در این زمان باطله. در این زمان وقتی شرع می گد در این زمان و ذروالبیع یعنی بیع نکنید یعنی حرام است بیع کنید پس این بیع را شرع قبول ندارد. پس این بیع بیع شرعی نیست. بیع شرعی صحیح است؟ بیع غیر شرعی. و لذا همینطوره. در نماز جمعه بیع برای بایع و مشتری که می توانند نماز جمعه بروند و نمی روند برای این چش سفیدا باطل است. برای اینا. برای بیع نه. برای کسانی که این وقت که منحصر است به نماز جمعه و این وقتو مصرف کردند در کار دیگر این کار دیگر اگر عبادتست باطل و اگر چنانچه معامله است باطل. بله؟ می فهمم. ولکن بعضی احکام است که حالت خاصه داره. کسی که مستطیع است حج برش واجب کسی که مستطیع نیست برش واجب نیست کسی که مستطیع نیست و براش خطر داره برش حرام. حکمم واحده. منتها حالات فرق می کنه. در حالتیکه نماز جمعه اقامه شده است و شما معذور نیستید و محذوری ندارید در اینجا برای شما واجب است نماز جمعه حاضر بشید بقیه کارها ذروست. حرام است. اینجام شرطشو بیان کرده. شرط استطاعت. تمام تکالیف اینطوره. تمام تکالیف شرطش استطاعته. اگر شما استطاعت دارید.خوب ببینید. اینم مال این. حالا. اذا نودی لصلات من یوم الجمعه فاسعوا الی ذکرلله این مبحثم درست، که خطبتین رو قبل از ظهر انسان انجام بده این بدعت است نمی خوایم بگیم آقایونی که فتوا دادن بدعت کردن نه توجه نفرمودن به قرآن. قرآن مظلوم بوده همیشه. توجه به قرآن نکردن. هی رفتن سراغ روایات و روایاتم متعدد داریم. روایات داریم بعضیش نصّ در اینه که قبل از ظهره. بعضیش دارد نماز جمعه را اول ظهر شروع کنید اینا خیال می کنن نماز جمعه یعنی دو رکعت. روی این خیال اینا فتوا دادن. نماز جمعه را وقتی که اذا ظاهرة الشمس و صلی الجمعة. خیر علیک انّ المعنی مع الصلات و رکعتین.نه صلوا الجمعه یعنی جمعه با مقدماتش که خطبتین باشه. اکثر روایات ما یا دلالت دارد بر اینکه قبل از ظهر نباید خطبتین انجام بشه یا اینجوریست که صلی الجمعه عند الزوال این صلی الجمعه عند الزوال نمیشه معنی کرد که رکعتینه. بعضی از روایاتم دارن که قلیل اند از نظر دلالت و از نظر سند که قبل از ظهر خطبتین. این بحث سوم رو عرض علی القاعد می کنیم. عرض علی القاعد برای چی برای اینکه خلافه عرض می شود که نص قرآن شریف است که اذا نودی فاسعوا. خوب. حالا سوال. دو مطلب است که عند الشیعه مخصوصاً محرض و مسلمه. بیبینیم حالا باز مسلمه یا نه. عند الشیعه محرضه. یک. مسافتی که در اون مسافت واجب است شخصی که معذور نیست حاضر بشود در نماز جمعه از فرسخین مادونه. آیه اونطوری می فرماید. از فرسخین مادونه. بیشتر از فرسخین واجب نیست اینو بحثشو ما قبول کردیم که فرسخین الان نیست. الان فرسخین نیست. چرا؟ برای اینکه فرسخین درون زمانی که هشت فرسخ مسافت قرض بود رو حسابهاش. الان هشت فرسخ نیست حالا هشتاد فرسخم نیست. تازه اگر مسیرة الیوم بعقل بالسیر و القال علی المسیر بگیریم بیست و چهار ساعت تقریباً هزارودویست کیلومتر می شه و ربعش می شود عرض می شود سیصد کیلومتر. از سر سیصد کیلومتری باید حاضر شدبه نماز جمعه. این از باب بحثی که در باب حد قصر داریم. این این طرفش. البته مراعاتم دارد. همونطور که روایات قصر را معنا می کنیم، روایات فرسخین رم معنا می کنیم و دیروز خوندیم بعضی از روایاتی که من اذا صلی البلاغتی اهلک وصل الی الجمعه. می شه شیش ساعت. اینو قبلاً فهمیدیم. دومیش. دومیش اینست که نماز جمعه اینجا اقامه می شه. آیا در چه مسافت دیگری می شود نماز جمعه دیگری اقامه بشه. یک دونه روایت داریم. مرحوم آقای بروجردی رضوان الله علیه یکی از امتیازاتشون این بود. ایشون می گفتن که شما نگاه نکنید عن فلان عن فلان چندتا ذکره. نه ممکن است عن فلان عن فلان یه روایت باشد بعضی وقتا دو تا عن فلان دو روایته. چطور؟ شما وقتی اون آخری میرسی می نویسی زرارة علی الباقر. زرارة عن الباقر. زرارة الباقر. راویان قبل مختلفن همش یه روایته این.این که صد نفر اجیر کردن نقل کنن. یه موقع می بینین یه نفرم یه نفره. صدتا روایته. خوب یه روایته. در اینجا سه چهار روایت نقل کردست که دیروز براتون خوندم دیگه نمی خونم. سه چهار روایت نقل شده است که در حد یک فرسخ که سه میل است می شود عرض می شود که جمعه را خواند. اما اگر در کمتر از یک میل در کمتر از یک فرسخ نماز جمعه دیگری باشد اگر هر دو مقارن اند هر دو باطلن. اگر اینکه قبله دیگری بعده قبل صحیح است بعد باطله. خوب اینجا سواله اینطوری. می گیم یک فرسخ رو چه حساب؟ قاعدش  دو فرسخ باید باشه دیگه. چه فرقی می کنه. چه علی خواجه چه خواجه علی. این حرف اول ما. قاعدتاً باید دو فرسخ باشه. مگر از سر دو فرسخ واجب نیست شرکت کنن در نماز جمعه؟ خوب واجب است. مگه واجب نیست؟ راجع که نیست. از سر دو فرسخی یعنی در این مرکز دایره که شعاش دو فرسخ است به حساب قبل به حساب حال که هیچی به حساب قبل که شعاعش دو فرسخ است این شعاع دو فرسخ را ضربدر پی می کنیم چقدر می شه. در این محیط یک نماز جمعه واجب. خوب حالا چطور شما یه فرسخ اینورتر میای می گی یه نماز جمعه دیگه هم میشه اینجا خوند؟ از روایت بگیرید، روایت که یک دونه راوی بیشتر نداریم ما. و اون محمدبن مسلم عن الباقر علیه سلامه. دلالتی هم چندان نداره اینو الان براتون می خونیم. این اولاً. ثانیاً حد سیر الان فرق کرده مثلا در تهران ما. تهران ما اول تهران تا آخر تهران حدود سی کیلومتره بیشتره. آقایونی که رفتن می دونن. از اول تهران تا آخر تهران از نظر آبادی حساب کنیم سی چهل کیلومتره. مثلاً پنج فرسخه شیش فرسخه آیا در کل تهران که پنج فرسخ است پنج تا نماز جمعه می خونیم؟ فاصبح الصلات الجمعة التی هی رمز الوحدة رمز الاختلاف. اختلاف چی؟ نماز جمعه یکی از رموزش وحدت است. در تهران یک نماز جمعه در قم یک نماز جمعه در کاشان یه نماز جمعه اگر بنا بشود در تهران که از بزرگترین بلاد شرق اوسط است پنج نماز جمعه خوانده بشود خودش تفرقه است. اونم با این وسایلی که الان موجود است. وسایل جمعی که موجود است وسایل اجتماعی که موجوداست. شما ببینید سر یک فرسخی در دانشگاه تهران نماز بخونند. عرض می شود در کرجم یکی. در عرض می شود که کجام یکی در کجام یکی کجام یکی. حساب یک فرسخ اینجوری نیست. بله؟ کجا؟ شابدالعظیم خوب یک شهر دیگریست. شهر دیگست شابدالعظیم. اما اگر ما پنج شیش تا ده داریم. هفت هشت ده تا ده داریم. یکی از این دها ام القراء ست. مرکزه. دهات دیگرم هست. آیا دراینجا هر دهی یه نماز؟ ولو نیم فرسخ. ولو دو کیلومتر؟ نه بابا. باید که حفظ وحدت بشود کما اینکه در جماعتم همینطوره. مگر این نماز جماعتای ما درسته؟ اگر مسجد الحرام را دست ما داده بودن چه می کردیم؟ پونصد تا نماز می خوندیم. همشم باطل بود. نماز جماعت رمز وحدت است نه رمز اختلاف است. نماز جمعه که رمز بالاتری از وحدت دارد. ما نمی خوایم که در اینجا قیاس کنیم که . اصلاً اصل نماز جمعه برای چیه؟ برای وحدت است. برای تذکر دادن مسلمین است. امور سیاسی ما یجری فی البلاد است و ما یجری خارج البلاد است که مسلمین توجه داشته باشن که لطمه نخورد اجتماع اسلامی و دولت اسلامی. خوب بنابراین دو فرسخ رد یک فرسخم رد. یک فرسخ هیچ دو فرسخ هیچ. هیچ هیچ. منات اینه. منات اینست که بر حسب اعتنا به آیه. اذا نودی لصلات یوم الجمعة فاسعوا. از اونجایی که می تونید. از اونجایی که می توانید باید سعی کنید. نمی توانید همونجا نماز جمعه. اگر شما از کرج می توانید به نماز جمعه تهران بیایید و استطاعت است خوب بیایید. اگه نمی توانید در کرجم جمعه. اگه در قزوین می توانید به کجا بیایید بسم الله اگه نمی توانید اونجا. فاصله باید جوری باشد که ایجاد اختلاف نکند حداقل این شهر اون شهر اون شهر اون شهر. اما در دهات فرق می کنه. دهات متصله متواصله که پنجاه تا ده در فاصله پنجاه کیلومتر مثلا هست. بیان پنجاه تا نماز جمعه بخونن؟ نه. ام القراء دهات و محور القراء در نظر بگیرن نماز نماز جمعه رو عرض می شود که انجام بدن و بخوانن. خوب. اگر حساب اختلاف درش پیش نیاد و واقعاً دو نمازجمعه ایست که با هم تنازعی نیست. جوری نیست که به آسانی بشه ازین رفت به اون ازون رفت به این مطلبی است. این یه وَجه وِجهه عامی دارد در حقیقت. یعنی دیگه کیلومتر خاصی در اینجا در نظر نیست. همون مثالی که زدم خوب بود دیگه. در تهران نماز جمعه چند تا بود؟ پنج تا نماز جمعه در پنج جای تهران نماز جمعه بخوانن و پنج تا … پخش کنه پنج تا خطیب و پنج تا فلان اینم یه مطلب. مطلب دیگر اینست که اذا نودی لصلات من یوم الجمعة فاسعوا الی ذکرلله را اول عرض کردم در تشقیقات که ذکرلله چیه؟ آیا خطبه جمعه مثل سایر خطبه هاست؟ حمد و صلاتی و بعدم دعایی و بعدم بری پی کارت؟ این جمع شدن نمی خواد دیگه. شما تخم شیش زرده نیاوردی که. خطیب جمعه امتیازاتی دارد که سایر خطبا ندارن. سایر خطبا سایر ائمه سایر علما سایر قضات سایر مراجع سایر و لذا تعبیر شده است از خطیب جمعه به امام. یعنی چه امام. امام معصوم که نیست. در روایات توجه کنید. نصوص روایات هست که مراد از امام امام الجمعة است منتها امام جمعه کسی است که باید حالت قیادتی داشته باشد. باید قاعد باشد. از نظر علمی از نظر اخلاقی از نظر تقوا از نظر اطلاعات سیاسی اطلاعات مختلفی که در اجتماع اسلامی لازم است این وارد باشد. و چرا نماز جمعه را می خونن و چرا خطبتین جمعه. در اون خطبه امام رضا علیه سلام است که خداوند دو خطبه قرار داده یکیش برای جریانات سیاسی که در داخل خاک اسلامی در خارج خاک اسلامی می گذرد و یکی هم برای تذکر و دعا و تعلیم و فلان. خوب این دو خطبست دیگه. و شرایط این دو خطبه رو متأسفانه مدتها بود انجام نمی دادن حالا دارن کم کم انجام می دن. خوب خطبتین لازم است که شهادتین درش باشد. درهر خطبه. شهادتین اول. امر به تقوا باید باشد. نه امر خالی. تقوا پیشه کنید تموم بشه. این خشک و خالی نه. آیه ای از قرآن باید باشد. آیه مخصوص.  إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَىٰ وَيَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ. چرا این آیه باید باشه؟ اگه سوره حمد جای این بخونیم کافی نیست. اگه مفصل ترین آیه قرآنو جای این بخونیم کافی نیست. چرا  اگر در عمق آیه توجه کنید این آیه تمام احکام را بیان کرده. چطور شما در نماز سوره حمد که می خونید سوره دیگر کافی نیست؟ چون در سوره حمد کل قرآن بصورت مجمل موجوده. صلات جمعه هم که یک صلات اجتماعیست و تذکر اجتماعیست آیه ای هم که درش خونده می شه و مفروض است هم در خطبه اول هم در خطبه دوم خونده بشود، ان الله یامروا بالعدل و الاحسان. تمام واجبات فردی و اجتماعی درونی و برونی اسلام را در این آیه خدا ذکر کرده. پس نماز جمعه بر محور تمامیت اسلام و بر محور تمام آنچه را که اسلام برای مسلمونها مخصوصاً مجتمع اسلامی خواسته است باید که بیان کند. اینم این. و باید که یک سوره هم از قرآن خونده بشه. همیشه قل هوالله بخونید؟ مثل نماز که ما همیشه قل هوالله می خونیم. اصلاً خداوند بعد از سوره حمد سوره یا آیاتی را مقرر کرده است که بر حسب اون روایاتی که قبلاً خوندیم در رابطه با صلات برای اینکه مسلمون ها همیشه آشنای با همه قرآن باشند منتها همه قرآن را مسلمونها دو جوره مرور می کنن. یک جور در حمد بصورت المجمله و یک جور در آیات بعد الحمد و لذا شما چند آیه هم که بخونید کافیست. حتماً قل هوالله بخونید حتماً قل اعوذ بخونید. نخیر از اول قرآن تا آخر قرآن الّا آیاتی که آیات وجوب سجده است که در مورد اونها هم بحث است و مطلبی هست و لذا اینجا قرص می توانیم فتوا بدیم بر حسب کتاب و بر حسب سنت که سوره قاعده لازم نیست سورتینم می تونیم بخونیم و اگرم سوره قاعده خوندیم لزومی ندارد از اول تا آخر سوره بقره که نزدیک سیصد آیه دارد این دویست و هشتاد و چند همه رو بخونیم؟ نه. لکی لا یکون القرآن مدروساً … لکی لا یکون القرآن مدروسا. حالا می گی سوره قل هو الله الاحد. اینکه هر بچه ای بلده که. این که قرآن می خواهد مدروس نباشد و گوش ها بشنوند و زبان ها بگویند بخوانند آیات قرآن رو یعنی بعد از اینکه به طور مجمل قرآن را ما طی کردیم در سوره حمد به طور مفصل رکعت اول آیاتی رکعت دوم آیاتی سوم و چهارم که آیاتی ندارد سوره حمد تنها رو می شه خوند و عرض می شود که سبحانیاته. خوب در خطبتین واجب است ممتاز ترین افراد در اون محیطی که نماز جمعه خوانده می شود تعیین بشه. من در زمان آقای خمینی پیغام دادم به ایشون که شما خودتون نماز جمعه را بخونید. مگر یادتون نیست که شما در نجف روز جمعه نماز را در مسجد شیخ انصاری تعطیل می فرمودید شما در خانه نماز جمعه می خوندین. جواب دادن جهات امریه. خوب حالا. کاری نداریم. افضل افراد باید که واعظ و رهبر مملکت اسلامی باشد. افضل افراد باید در اون محیط قضا قاضی باشد. افضل افراد باید امام جمعه باشد نه اینکه افضل افراد علمش زیاد است تقواش زیاد است حرف بلد نیست بزنه. ما یه بار در نماز جمعه در یه جایی از ایران شرکت کردیم یه موقعی ده سال پیش که می خواستن انتخابات ریاست جمهور بکنن و از جمله آقای رجایی رحمت الله علیه بود که ایشونم جزو کاندیداهای ریاست جمهوری بود. اون خطیب جمعه پیرمرد فاضل عالم مجتهد که نمی گم کجاست نبایدم بگم ما هم رفتیم اونجا خوب در اون شهر کار داشتیم. نمی گم چه کار داشتیم چون معلوم می شه کدوم شهره. رفتیم نماز جمعه تو آفتاب نشستیم و ایشونم تشریف آوردن و شروع کردن خطبه. البته حرفا به هم به هیچ ارتباطی نداشت یعنی وقتی آدم زور بزنه اطلاعات نداشته باشه اینجوریه. حالا اینو کاری نداریم بعداً فرمودن با لفظ مبارکشون در جایی که از همه دنیا جمعیت جمع می شه ها خیلی زیاد. با لفظ مبارکشون فرمودن که چون کتب علیکم الصیام کما کتب علی المن قبلکم پس واجب است به آقای رجایی رأی بدید. نفهمیدیم ارتباط چی هست. آخه نامربوطی انقدر زیاد؟ خطیب جمعه باید لساناً لغتاً فهماً تفکراً علماً سعادتاً سیاستاً در همه چیز باید محتاط باشد چرا؟ برای اینکه او دارد رهبری می کند مردم رو. یعنی در این صدها هزار جمعیت دریک میلیون بیشتر جمعیت الان که صدها ملیون جمعیته چون خطبه را از رادیو و تلویزیون میشنون. این جمعیت کثیر بصیری که حاضر هستن باید راهنمایی بشن از نظر فکری عقیدتی ایمانی سیاسی. این ذکرللهی هم که در نماز جمعست که فقط ذکر الله اکبر الله اکبر نیست. خوب اینجا سوال می شود از ما که آقا این فاسعوا الی ذکرلله با اینکه فلان مملکت چجور است و اینجا آب چجور است و اونجا نون چجور است و اونجا انگلیس چکار می کنه چجور است و اونجا امریکا این با ذکر الله چه تناسبی داره؟ جواب قبلشم آقای خمینی در طول هفتاد سال می فرمودن ما هم عرض می کنیم که خیال. خُیِّلَ علی الناس النسناس ان السیاستٌ عجلةٌ عن الدین و الدین عجل السیاست لا ها کذا ها. سیاست مع القیادت قیادت احیاناً رحمانیة احیاً شیطانیة و الاسلام یأمروا البقیاد الرحمانیة