پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله‌العظمی دکتر محمد صادقی تهرانی

جستجو

کلمات کلیدی

خلاصه بحث

جلسه پانصد و نود و هشتم درس خارج فقه

محرمات نکاح

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صل الله علی محمد و علی آله الطاهرین

 یکی از اشکالات کار تفهم قرآن برای مفسران تا چه رسد غیر مفسران شعون نزول آیاته ،‌یک بلایی بسیار عظیم که اینجا مثلن روایاتی وارد شده است شعن نزول این آیه فلان جریانست ،‌اون وقت چیکار میکند کسی به آیه توجه میکنه میگه با توجه به این شعن نزول آیه فقط اون موردو در نظر داره یا مشابهشو

خیلی بالا بره یا مشابهشو یا خود اون مورد یا مشابهش رو این چنتا اشکال داره و از جمله اشکالات در روایات ما هست که امام باقر علیه سلام مروی هست از ایشون که فرمودند که لو ان الایه ماتسلمات مورد نزولها لمات القران کله خب آیات که به شعون خاصه نزول و به مناسباتی نازل شده است مناسبات در زمان نزول اگر بنا بشود معنای آیه در انحصار همان زمان و خصوصیت نزول باشد پس بنابراین بعد از اینکه وحی قرآن تمام شد قرآن مرد دیگه چون همه آیات شعن نزول داره نوعن

نوعن آیات یا همه تقریبن شعن نزول دارد بنابراین تمام قرآن میمیره این نقض را امام باقر علیه سلام فرموده اند خب نقض های زیادی در کار هست اولن شعن نزول ها همچین قرص نیستند بعضی شعن نزول ها کسی که شعن نزول رو جعل کرده حواسش جمع نبوده چیکار داره میکنه اصلن مثلن سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ لِلْکافِرینَ بِوَلَایَهًِْ عَلِیٍّ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ مِنَ اللهِ ذِی الْمَعارِجِ آیه مکیست میگد که این سائل بعذاب این خلافته خب مکه جای خلافت نبود مکه جای تعلیم خلیفه نبود اصلن بله ما بیاناتی از رسول الله صلوات الله علیه داریم ولاکن که شعن نزول آیه اینه که پیغمبر بزرگوار امیرول مومنین را تعیین کرد به خلافت مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ چه و چه و چه خب اینو قبول داریم این در مدینه بود دیگه

این توجه نکرده از بس این علاقه داشته به ولایت علاقه به 0303 بدون توجه زمانو مکان رو این در نظر نگرفته بابا این آیات مربوطست به عهد مکی و قضیه صراحت عمومی ولایت و خلافت امیرول مومنین صلوات الله علیه در حجت الوداع بود یعنی یک سال به رحلت رسول الله صلوات الله و سلام علیه بود

بعضی وقتا اینطوره در بعضی موارد شعن نزول ، بله ، بعله متعسفانه .

خب چه عرض کنیم. این آیه مکیست . همان اشکالاتی که دیرو عرض کردم مقداری راجبه اصل روایات راجبه شعون نزول هم بعضی شعن نزول هستش که اصلن شعن نزول نمیتونه باشه ما نمیخوایم تفصیل بدیم به طور مختصر داریم فهرست میکنیم اصلن شعن نزول با نص آیه مخالفه اصن نص آیه شعن نزول رو میذاره کنار و شعن نزول هم نص آیه رو میزند کنار

سوم بعضی از شعن نزول ها است که تضاد درشه بعضی روایات اینجور بعضی اینجور چیکارش کنیم . چهارم قسمتی از شعن نزول ها است که ثابتو سرور نیست  وَلا تَقفُ ما لَيسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ پنجم، خیلی بابا میره ولی میخوایم تعداد عرض کنیم که شعن نزول ها خیلی مرض زیاد دارن.

پنجم، فرض کنید ثابت ثابت ثابت که این آیه به این مناسبت نازل شد ، اما آیه منحصر معنی شد . شعن نزول معنیش این نیست که فقط به این مناسبت که اگر مشابه این مناسبت باشد یا بالاتر باشد زمان بعد باشد مکان بعد باشد از کس دیگر باشد نه ، قرآن منحصر است به یک زمان . مگر خداوند متعال آیاتی را که بعنوان کتاب خالد الی یوم القیامه فرستاده است و رسول الله صلوات الله علیه فقط اون زمان در نظر گرفته بقیه فرعن بقیه حاشیه ان

در اون بعد اولی شعن نزول که در انحصار خصوص شعن نزول باشد که تموم شد 0536 و در اون بعد دیگر که باید مشابه این باشه خب آقاق این شعن نزول یک مورد خاصه از ابعاد عام آیه یا از ابعاد مطلق آیه است اگر آیه مطلقست و آیه عامه است مطلقه است این افرادی را شامله ، افرادی را که فرد اعلاست فرد ابناست فرد متوسط همه رو میگیره وقتی که نص یا ظاهر اطلاق یا عموم آیه مثلث افراد را شاملست اگر به مناسبت فرد اعلا نازل شده میگیم پس ادنا نمیاد چون کاری بکنیم .

اگر به مناسبت فرد متوسط نازل شده دیگه فرد ادنارو نمیگیره بله اگر به مناسبت فرد ادلا آمده اگه خیلی خودش نباشه میگیم فرد متوسطم میگیره بالاتره و اولا بله همه رو میگیره ولی اقا وقتی که آیه مخصوصن از نظر نص که هیچ بینه ،‌اگر نص باشد یا ظاهر کنس باشد یا مطلق یا عامه نص در عموم اطلاق یا ظاهر در عموم اطلاق باشن که کل افرادی را که لفظ آیه میتواند بگیرد گرفت ، شما بعنوان شعن نزول تقلید میدین

میگین این در این فرد متوسط وارد شده به نظیرش که ما سرایت بدیم اون فردی که مانند اینه فرد پایین تر نه یا در فرد اعلا نازل شده است یا ایها النسان یعنی امیر المومنین خب پس غیر امیرول مومنین در اینجا مراد نیست و حال اینکه امیرول مومنین در اینجا مشمول نیست چون مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ  آخه امیرالمومنین مقرور نبود که

ببینید اصن توجه به آیاتم نمیشه ها در آیاتی که خودش دلالت دارد خودش اگه آزاد بزارید آیه رو به طور ازاد دلالت دارد کل افرادی را میگیرد مگر اون افرادی یا خصوصیاتی که خود آیه یا آیات قبلو بعد یا خود قرآن تقلید میکند بعد شما بگید شعن نزول

شما حتا اگر از خود قرآن یک آیه ای باشد که نصست و در مقابل این عام یا در مقابل مطلق تخصیص ولی میداند قرآن ناسخ قرآن یا مقید هردوش . هردوش یعنی ناسخ باشه اون وقت شما شعن نزول بدبختو میارید با این مرض هایش این شعن نزول وردت هذا الایه در مورد خاص این فرد بنابراین از این تجاوز نمیکند . بلا ایجاد میکنه

نمونه هاش آقایون مقداری عرض کردم میدانید شما مثلن اِهْدِنَا الصِّراطَ المُسْتَقيم  روایات زیاد داریم یعنی امیرالمومنین ،‌همین،‌یامانند او که بابا از صرات مستقیم که اصل صراط مستقیم که الله ، خب بعدم صراط مستقیم رسول الله است چطور امیرالمومنین شعن نزول اِهْدِنَا الصِّراطَ المُسْتَقيم  است و منحصر به این باشه و راجبه رسول الله نباشد راجبه مادون امیرالمومنین نباشد .

تمام سراطهای مستقیم هرگونه ،‌یا اینکه عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ ، عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ  ، عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ  میگد فقط عن الله ان رسول الله ان  امیرالمومنین ان که ان ائمه که بیان مصداق که نبع عظیم فقط امیرالمومنینه و حال اینکه این سوره نباع کلن درباره معاد بحث میکنه سوره نبع کلن در باره معاد بحث میکنه شما میگید که بله این شعن نزول به این معنا قبول که بله یکی از مصادیق عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ  در بعد دوم امیرالمومنین خواهد بود.

نبع عظیم توحید داریم آیات داریم نبع عظیم معاد داریم آیات داریم نبع عظیم نبوت داریم آیات دریم بله هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ قرآن ، چهار نَبَأٌ عَظِيمٌ طبق نسوس آیات داریم این چهار نَبَأٌ عَظِيمٌ اصلندو فرع ، یکی از انباعه عظیمه نبع نبوت است که بعد از نبع توحیدو معادست در بعد اصالتی تصدیقی و عملی حالا یا دومی یا سومی کاری نداریم به عدد

اون وقت استمرار نبع عظیم نبوت خلافت معصومست که نقطه اولاش امیرالمومنینه بقیه چی ؟‌نبع عظیم قران عرض می شود که استمرارش سنت قطعیست ‌نبع عظیم معاد کاملش عرض می شود که برزخ قبلش ‌نبع عظیم توحید کل خصوصیاتی که در باب توحیدست تازه اون شعن نزول هایی هم که درست است و واقعیت دارد بیان مفهوم نیست بیان مصداقیست حالا در اینجا ما این اختلافو داریم روایت داریم که بعله در مدینه فواسق زیاد بودن

فواسق جمع فاسقه است زنهایی که عرض می شود که خراب بودن زیاد بودن ، حالا که زیاد بودن و پولم زیاد دریافت میکردن خیلی پول دستشون میومد چون مخصوصن در مکه جایی که گرمه خیلی وضع خرابه شما خودتون برید یخورده خودتونو عرض می شود که آماده کنید که ، هوا گرم خاص در اینجا هست که جوری دیگه میکنه انسان هفتاد ساله میشه بیست ساله

عرض می شود که ، از حالا حواستون جمع باشه حالا در مدینه اونم با اون وضعی که اونا راه میرن حالاشم اینطوره حالا که خیلی پوشیدن چجوریه که گفتنی نیست حالا روایات متعدد داره روایات متعدد در شعن نزول این آیه مبارکه الزَّانِی لا یَنْکِحُ إِلَّا زانِیَةً أَوْ مُشْرِکَةً الا آخر الزانی لا ینکح میگوید که فواسقی بودن در مدینه و این فواسقی که در مدینه بودن پول زیاد در میاوردن مسلمونام پول نداشتن گرسنه بودن پولدار ترین افراد زنان فاحشه بودن روایت دارد از رسول الله صلوات الله علیه سوال شد که یا رسول الله چطورست که ما با این زنها بریم یه ازدواجی بکنیم تا از پولهاشون که دستشون است بعد بریم کنار پول دستمون بیاد بعد طلاق بدیم

فرمود خب بد نیست در بعضی روایات بد نیست اما ترکش کنید بهتره مثلن در بعضی روایات حرامه ،‌حالا اونشو ما میگیم اون روایت که میگه حرامه میگه ها پس شعن نزول این آیه الزَّانِی لا یَنْکِحُ إِلَّا زانِیَةً أَوْ مُشْرِکَةً و به عکس این فقط زنان فاحشه پرچم دارند که اگه یه زنی فاحشه پرچم دار نیست خب پیش بیاد مثلن جریان میشه نخیر این خارج از بیانه

بابا آیه میفرماید که الزانی الزانی پرچم دار کجاش پرچم داره ، اینو شما پرچم به آیه میدین آیه که پرچم ندارد که آیه بی پرچمه الزَّانِی لا یَنْکِحُ إِلَّا زانِیَةً أَوْ مُشْرِکَةً الزَّانِي لَا يَنْكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنْكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ ۚ وَحُرِّمَ ذَٰلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ به اون بیانی که عرض کردم الزانی و زانیه آیه قبلی تا الزانی و زانیه آیات بعدی از نظر تقیید آیه عرض می شود که طبق فرق میکنه که تکرار نمیکنیم.

بله ؟‌ کدوم دو نفر ، زناکار یعنی کارش زناست اگه یه مردی یه مرتبه زنا کرده توبه نکرده دیگم نکرده این زناکاره ،‌زنا کرده زنا کار فرق میکنه مثه یه بقال اگر یه نفر آدم یه روز سبزی فروخت بقاله ،‌نخیر . اما کسی که شغلشو خب بقاله در باب مشتقم یه اشاره ای خواهیم کرد که مشتقم آقایون قاطی کردن به اون وضعی که آقایون بیان فرمودن نیست .

خب ببینید در اینجا آیه رو آزاد بزارید چرا اسیر میکنید شما یا سراغ آیه نمیرید یا اسیرش میکنید اسیر دست روایاتی که شعن نزول بیان کرده . آقا فلان کس در فلان مجلس به مناسبت اینکه یک مومنه ای فوت کرده بود این مطالب رو گفت حالا این مطالب درباره مومنست اگه مومن باشی ایمانشم بالاتر باشه این مطلبو که نمیگن نه آقا خب به مناسبته

اگر به مناسبت مطلبی رو خدا فرمود اون خدایی که مطالبی رو میفرماید منحصر به یک زمانو مکانو افراد خاصو مصادیق خاصه ای نیست بلکه تا اونجا که میشود این لغت شامل باشد در طول زمان و عرض مکان نسبت به کل مکلفین عرض می شود که آیه شامله چرا اسیر میکنید آیه رو چرا محدود میکنید برای خار چنینو چنان چنان اگه روایتی باشه میگید روایات اجماعی باشید اجماع شهرتی باشید شهرت چه باشید چه

بقیش نمیگم خب ببینید آیه که آیه دوم  الزانی والزانی این کلیست الزَّانِي لَا يَنْكِحُ باز کلیست بعد وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ به اولی قید زد به دومی که قید نزد که پس اون الزانیتو وزانی در بعد شهادت و در بعد حد باید اربعتو شهادت باشه اما اون الزانی و زانیه ای که در اصل زناست نه در مورد شهادت در اصل زناست شما چرا به اونجا همل میکنید خب اورو به اینجا حمل کنید هردو غلطه البته

چه شما الزانیتو والزانی رو بگید صرف زناست غلطه چون آیه بعدی بیان کرده تدبیر کرده چه الزَّانِي لَا يَنْكِحُ رو بزارید به بالا اینم غلطه دو غلطه سومیش درسته سومی هرکدام به حساب خودشون سیاق درست نکنید بیخودی در خود آیه دقت کنید حالا استمرار بحث در خود آیه مبارکه .

الزَّانِي لَا يَنْكِحُ ،‌الزانی در اون ابعاد چهارگانه از بعد دوم به بعد مشموله ، بعد اول که زنا کرده استو توبه کرده است و حالا مقدسو مومن شده استو حالا عادل شده است پیشنمازم شده است آیت الله مرجع تقلید شده این دیگه زانی نیست برای اینکه 1555 الزانی از بعد دوم میگیره یعنی زنا کرده توبه نکرده

زنا کرده بازم زنا میکنه این دو ، زنا کرده پرچم داره ، مردی که منتها مردا پرچم نمیزنن چون مردا دنبالشن ببینید مردی که معلومه زناکاره این پرچمه به سرش لزومی نداره به درش خونش لزومی نداره باشه زنی که زناکاره هرسه بعدو میگیره چرا شما منحصر میکنید به پرچمدار اون به زن پرچم دار، اونم به زن پرچم دار به مرد کاری ندارید ها خیلی جالبه به مردی که پرچمش قوی تر از زنست در زنا به او کاری نداریم اما به زنی که یه پرچیمو یه خانه این حرفا عرض می شود که در جای محدوده

این مرد همه جا میره این مرد هرجایی که پیدا کرد سیاهو سفیدو سرخو سبزو آبیو کوچیکو بزرگو از دم میگذرونه نه اینو کاری نداریم ،‌پرچم فقط مال زناست .

قبول نمیشه، اگه کسی اعتراف کنه اصن خود این اقرار غلطه اقرار حرامه کسی که اقرار کند که من با این زنا کردم این فقط در بعد حد نه در بعد اول ثابته .

خب نشد ، شکی نداره، این که بعد دومه ما بعد اولم میگیم مشموله بعد اول زنا کرده به کسیم نمیگه به کسیم نمیخواد بگه توبه نکرده اینکه بعد بالاترش که ما هر سه بعد رو عرض میکنیم که مشمول الزانیتو وزانی هست . حالا این الزانی، ازانی الف لام شما میخواید ذکر بگید خب بگید میخواید جنس بگید استقرا هرچی میخواید بگید این صدمه ای به استدلال نمیزنه دیرو عرض کردم.

چی ،‌میدانم میگیم اگر هیچی میخواید بگید بگید نه میخوایم بگیم که انقدر قویه دلالت که الف لامو هرچی دلتون میخواد بگید هرچی دلتون میخواید بگید ببینید اولن الزانی زانی اسم فاعله اسم فاعل الف لامش چه معنا میده آقا ،‌احسن الذی یزنی، الذی یزنی یزنی یه مرتبه یزنیست همیشم ینزیست پرچم دار یزنیست بی پرچم یزنیست مادامی که توبه نکرده ینزیست .

البته معنی الزانی که این نمتونه باشه ببینید ما در صفت مشبه که نمیخوایم در مشتق بحث کنیم میگیم مشتقات فرق میکنند آقایون خلط میکنند میگن که آیا مشتق حقیقت فی من تربسست یا من مضاحم باشد متلبس باشد شامله ؟ 1832

میگیم فرق میکنه آخه آخه الزانی من تلبس نمتونه باشه برای اینکه اگر این کسی که العان دارید میبینید زنا میکنه این نمیشه که .

احسن ، مثه چیه مثه بقاله ،‌اونا بقالو قاطی جنگاشون میشه مثلن المتکلم ،‌کسی که حرف میزنه اگر کسی مشهوره حرف نزنه متکلمه درسته ولی البقال باید مشغول بقالی باشه نخیر .

کارو نمیگم الزانی زنا کار نیستش که ،‌زانی لزوم نداره که الان مشغول بشه نخیر بعدنم که هیچی نه حالا نه بعدن بله حالا مشهور باشه علامه بزرگوار نداره ولی انحصار به حالا یا مستندن و بعد یا بعد نخیر کسی که زنا کرده است استمرار میدهد نمیدهد زیادست کمست پرچم دار است نیست توبه نکرده .

کسی که توبه نکرده زانیست دیگه .لزومی نداره اصن بقال باشه چون بقال کسیست که و الا کسیست که یه روز سبزی فروخت سبزی باغچه زیاد بود و این سبزیشو فروخت حالا این بقال شد مثلن بعد شد سبزی نه کسی که شغلش سبزی فروشیه اصن بقال فعاله باقل که نیست اگه گفت باقل یعنی سبزی فروش کسی که سبزی فروخته نه سبزی فروش ،‌ کسی سبزی رو فروخته

حالا پس این ما باید که مشتقاتو با هم فرق قاعل بشیم در اینجا الزانی عمل زنا اینجور نیستش که درصورتی طبق زنا کرده است که العان مشمول باشه بله العان است اما اگر نیم ساعت پیش یه ساعت پیش یه سال پیش چند وقت پیش زنا کرده و توبه نکرده این گناه زنارو داره یا نداره عف میشه ،‌ گناه زنا داره وانگهی زانی نیست کسی که زانی نیست گناه زنا داره پس زانیه

پس مطلب اینست که در این اسم فاعل در اینجا لزوم ندراد که بلفعل باشه که آقایون در اصول هی بالا و پایین که بلفعل مثلن قدر مطلق هست این صرفن زنا کرده و توبه نکرده که اگر توبه کرد چون 2038 حالا الزانی،‌ الزَّانِي لَا يَنْكِحُ دیرو عرض کردیم شعونش رو که این لا ینکحو اگر میخواد بگید که نکاح اصل عمله بیستو سه آیه در قرآن شریف لفظ نکاح را ذکر کرده است و مراد از نکاح عمل جنسی نیست .

یا نکاح دائم است یا نکاح منقطع است بله فقط در یکی دو آیه با دلیل خود آیه ما از نکاح استفاده عمل جنسی میکنیم در معنای حلال اونم عمل جنسی حلال، در فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّىٰ تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ ۗ از زوجن میفهمیم اگر دفعه سوم این زن را طلاق داد این زن برا اون مرد حلال نمیشد در اینجا میگن که حلال نمیشود یعنی ازدواج دائم ، خب فلا تحل  یعنی ازدواج دائم ،‌چه دائم چه منقطع فلا تحل  عرض کردیم .

حالا  فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّىٰ تَنْكِحَ این زن ،‌چیو ؟‌حَتَّىٰ تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ ۗ پس زوجیت محرضه ، اگر زوجیت مردی بر این زن محرض بود اون وقت تنکح زن چیه ازدواجه بازم ؟عقده  تکرار شده ،‌نه دیگه ‌آخه نخیر

نخیر ،‌آره ببینید ، آقاجان نشد،‌نشد زوجیت محققه تا تنکح باشه ‌،اگر گفتن که زنی نکاح کرد با شوهرش با شوهرش ،‌یعنی شوهر بودن اول باید ثابت بشه ،‌بعد ، شوهرش ، شوهر بودن اوله ، بله دیگه پس عمل جنسیه

ببینید در اینجا تنکح عمل جنسی به دلیل خود آیه برخلاف شیعه و سنی ما میگیم سنی ها میگن دلیل نداریم که این دخول شرط باشه شیعه ها میگن روایت میگه میگیم هردو اشتباه کردن روایت داریم ولی روایت متابق آیه، آیه رو دقت کنید حَتَّىٰ تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ ۗ نه رجلن غیره ،‌اگر حَتَّىٰ تَنْكِحَ رجلً غَيْرَهُ بود مطلبی بود حَتَّىٰ تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ ۗ موضوع در اینجا چیه ؟

میرسیم حالا، حالا اینجا رو ببینیم. در اینجا که حَتَّىٰ تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ ۗ موضوع زوجنه ، حکم چیه نکاحو زوج ، زنی با شوهر خود نکاح کرد ، یعنی باز دوباره شوهرش شد خب نه دیگه پس این نکاح بعد دومه نکاح نتیجه تحلیل یعنی عمل جنسی کردن . و مطلب دیگر

حالا در بیستو سه آیه قرآن شریف این عرف قرآن درست نمیکنه که نکاح عمل جنسی نیست. که اعم از زنا و غیر زنا باشه ولاسیما در اینجا در اینجا اگه ما هیچ آیه نداشتیم اصلن اصلن ما هیچ آیه ای نداشتیم و اصلن کل آیات نکاح فرض کنید که عمل جنسی بود فرض کنید صفاح بود سه فرضه دیگه یا نکاح مقابل صفاحه یا هردو صفاحه شما اصرار دارید که این عمل جنسیه ،‌ چه حلال چه حرام میگیم فرض کنید که نکاح در کل قرآن در کل بیستو سه جا استمار شده است بر عمل جنسی حرام اینجا این معنارو نمیده

چرا ،‌برای اینکه الزانی لا ینکح یعنی مرد زناکار عمل جنسیه حرام نمیکند مگر با زن زناکار، این دو بعد ،  مگه اجبار نمیکنن زنانو کاری میکنن پس دروغه . وَالزَّانِيَةُ لَا يَنْكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ ۚ اینکه دروغش بیشتره که . زن زنا کار را عمل جنسی حرام نمیکند مگر زانی او مشرک بابا شما که طبق فتاوا طبق بیشتر فتاوا نودو نه درصد فتاوا میگید که بزار بره کارشو بکنه عقد منقطع کنه درسته که پس چی شد .

پس لذا شما مشرک کردید زانی کردید قضیه به عکس شد که . خب ببینید به هرجا که اینها بزنن بلخره ینکحو رو چیکارش کنن لا ینکح این به انشاعو اخبارش فعلن کاری نداریم از باب اینکه نکاح چیست ؟‌نکاح در اینجا اولن یاینطور ثانین نکاح در قرآن زناست . آخه اینجا نکاح در مقابل زنا زکر شده وقتی که نکاح در مقابل زنا ذکر شده است یعنی چه زنا عمل جنسی حرام ، نکاح خود اصل و عمل جنسی حلال

پس نکاح  در اینجا مطلق عمل جنسی نیست چه زنا چه غیر زنا بابا در مقابل زناست . و از جمله آیاتی که زانی و زانیه رو از ایمان خارج میکنه اینجاست وَحُرِّمَ ذَٰلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ که این بحث  بعدی ماست .

عقد ازدواج دائم منقطع ملک یمین هر سه رو میگیره عقد ازدواج ،‌ازدواج زناشویی زناشوییه دائم منقطع ملک یمین این لا ینکحوست الزانی لا ینکح حالا این لا ینکحو چه نکاح عبارت باشد از زناشویی بهترین تعبیرش زناشوییست که ملک یمینم مشموله خب این بعد اول .

بعد دوم ،‌اینجا انشاعست یا اخبارست ؟ خب اگر اخبار باشد که دروغ خیلی گردن کلفتیه دیگه مرد عرض می شود که مرد زناکار ازدواج نمیکند مگر با زن زناکار شهر نو یا زن مشرکه خب غلطه این دروغه . این نود و نه درصد دروغه صددرصد دروغه اصلن چرا برا اینکه مردی که کارش زناست یا زنی یه مرتبه کرده اینکه یه مرتبه زنا کرده ولاسیما کسی که زناکارست این اگر بخواد ازدواج کند و زنش خوب فقط میره در این آیه بیستو میزنه فقط میره فاحشه خونه

دروغه صددرصد دروغه خدا یه درصدم دروغ نمیگه شما صددرصد دروغ به خدا تعمیم میکنید این اخبار، پس انشاعه ،‌ انشاع منتها انشاع دارای دو بعده یه بعد دیرو عرض کردم یکیم حالا عرض میکنم این انشاع دارای دو بعده الزانی لا ینکحو خب دلیل بعدیش این که وَحُرِّمَ ذَٰلِكَ دیگه .

اگر این لا ینکحو دلالت نداشت خودش بر اینکه این انشاعست حرم چیه ؟‌حرمم اخباره حرم حرام شده است حالا معلوم نیست خدا حرام کرده شیطون حرام کرده مردم حرم دیگه بینه ببینید میخ کوبه چند بعدیه حالا ، این الزَّانِي لَا يَنْكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً که در بعضی جهات البته تقلیل میخوره در بعضی آیات ، یه مرتبست که این مردی که محکوم زناست زنا کرده واقعن و توبه نکرده ، یه مرتبست العان میخواد یک زنی را باهاش زناشویی کند .

این اگه زانیه باشه بسم الله مشرکه هم باشه که ما بعد بحث میکنیم بسم الله ، اما اگر یک زنی را باهاش ازدواج کرده این مرد زانیست ، مرد زانی نیست یک زنی باش ازدواج کرده این زنی که ازدواج کرده این زن معاذلله زنا داد ولاسیما استمرارم پیدا کرد هرچیم نصیحت میکنه زیر بار نمیره ایا این نکاح باقیست یا نه به نظر آقایون ؟

طلاق نمیخواد طلاق نمیخواد چرا ؟‌برای اینکه مثال زیاد داریم ما مثالو نمیخوایم  مثلن وَأَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ فقط اولو میگیره یا استمرارم میگیره ، اگر حالا بخواد دو خواهر ازدواج کند فقط این حرامه یا نه اگر قبل از اسلام دو خواهرو ازدواج کرده بعد که اسلام امدو این ایمان آورد این دو خواهر میمونه هنوز این تجاوز استمراره جمعه ،‌یک ابتدای جمعست یک استمراره جمعه استمرار جمعه دیگه چه فرق میکنه

میخواد نهی کنه، ببینید انشاعه میخواد نهی کنه نفی که غلطه حرامست که زانی با غیر زانیه، زانیه با غیر زانی، زناشویی حرامه چه در بعد اول که العان این غیر زانی زانیه بگیره یا العان این زانی غیر زانیه میگیره یا نخیر در وسط کار، چند سالست با هم زندگی کردن بعد پالون این  مرد کج شد ،‌همش به زن نباید زد به مردم باید زد پالونه این مرد کج شد ، اگر پالون این مرد کج شد زناکار در آمد با این زن عفیفه عقد منفصل میشه اصلن عقد منفصل میشه طلاقم نمیخواد چرا برای اینکه الزَّانِي لَا يَنْكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً در این بعد وَالزَّانِيَةُ لَا يَنْكِحُهَا إِلَّا زَانٍ حالا این زن زانیه شد وقتی این زن زانیه شد شوهر این زن نمیتواندن کسی باشد مگر خودش زانی باشد یا مشرک باشد وَحُرِّمَ ذَٰلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ در صورتی که مومنست این مومن هم ابتداش و هم استمرارش نسبت به این عرض می شود که غلطه

خب ، بعله ، البته این فروعاتی دارد که ما باید که بعدن بحث کنیم این ارکان بحثست که ما حضور برادران عرض میکنیم. خب ،‌چی چی ، ناحیه نیست عزیزم این نافیست خبرست ولاکن ، نه گفتنم نه نه عرض کردیم دیروزم گفتم حالام میگم همیشم میگم این صیغه خبرست ولی در معنای انشاعست بر معنای نهی منجزست عرض میکنم ببینید لا ینکح نکاح نمیکند خبر میده دروغه نکاح نباید بکند منتها این نکاح نباید بکند به تعبیر لا ینکح میگه اینو دیرزو عرض کردم مفصلن تشریف داشید شما که بعضی وقتا چیزی میگن حتمن باید بشه میگه شد حتمن نباید بشه میگه نیست

خب نیستو شد خبره ، اما خبری که از انشاع عاکده بعله از نظر صیغه خبرست ولاکن از منظر معنا چیه از نظر معنا عاکد از انشاعه خب حالا سوال از اول بگیریم،‌که  این آقایون ملاحظه بفرمایید اگر چنانچه این مرد خب پالونش کج نیست اما یه زنی پالونش کجه  در هر بعدی از ابعاد ثلاثه ولاکن اگر با این زن ازدواج کند یا دائم یا منقطع یا ملک یمین این زن توبه خواهد کرد.

آیا هنوز توبه نکرده مادامیکه به او ازدواج نکرده توبه نکرده اما اگر ازدواج کند بعدن احتمالن یا بالاتر یقینن توبه میکند این ازدواج درسته یا نه ،‌جواب اینست که اینجا تعارض عامینه ، بله 3148 چرا ؟‌برا اینکه این آیه میفرماید کله ، الزَّانِي لَا يَنْكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنْكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ خب این در صورتی که توبه نکرده این زانیست و زانیه است .

پس جایز نیست چه توبه کند ببخشید چه توبه نکرده است که بعد توبه نخواهد کرد ، چه توبه نکرده استو بعد توبه خواهد کرد هردو مشمول عام هستند یا نه آقایون این یک عام ،‌عام دوم عدله نهی از منکر ،‌زنی را که نهی میکنند عن المنکر از منکر زنا این اعمست از زنی که صرفن نهی میکنند که زنا انجام ندهد یا نه عملن او را نهی میکنن که با او ازدواج صورت میدهند که او ترک کند این هم عامه

پس عدله نهی از منکر و این آیه مبارکه اون خصوص من وجهن ،‌محور تساقد کجاست همین زن ،  همین زنی که زنا داده استو توبه نکرده استو توبه هم نمیکند تا ازدواج نکنی اگر ازدواج کنید توبه میکند . آیات نهی از منکر میگوید باید ازدواج کنید این آیه میگوید نباید ازدواج کنید اینجا 3306 هست یا نه بله

جوابش چیه آقایون فکر کنید.