جلسه ششصد و شصتم درس خارج فقه

طلاق

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد الله رب العالمین و صل الله علی محمد و علی آله الطاهرین

أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا ۖ فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ باز هم روی این آیه مبارکه دقت میکنیم چون فتاوای فقهای شیعه اکثر غریب به اتفاق بر خلاف آیه است و موافق روایاتیست که زیاد هم هست. وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ  که چه توفی آینده باشد و چه توفی محقق وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا  میگذارند زنهایی را حاق واقع گذارندن زنهایی بعد از مرگ دیگه اطلاعو عدم اطلاع را نمیپذیره . همینقدر که مرد یک انسانی چه زن بداند چه نداند چه دانستنش با فاصله چه دانستنش نزدیک باشد که ده سال نداند چه آنان بدانند یزرون تحقق پیدا کرده کسی که مرد و زنانی گذاشت کسانی که میمیرند و زنانی را میگذارند یعنی میگذارند زن بدون شوهر را گذاشتن همینه دیگه گذاشتن بعد از مرگ یعنی گذاشتن زن بدون شوهر مادامی که شوهر موجودست زن را تنها نگذاشته اما وقتی شوهر مرد زن را بدون شوهر گذاشته این معنارو ما از آیه می فهمیم

اما اینکه در اینجا شرط کنند وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا  و هن یَعلمنَ‌ زنهایی رو بگذارند و این زنها میدانند که این شوهر مرده دانستن اینکه شوهر مرده یا ندانستن اینکه شوهر مرده این در یزرون هرگز تاثیری ندارد پس آیه ظاهر کنفس است بلکه نص است در اینکه موضوع آغاز يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا ۖ موضوعش یزرونست بگذرد آن را که بداند زن و چه نداند زن وانگهی يَتَرَبَّصْنَ ، يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ  برا چیه باید که خودهاشون را نگهداری کنند و صبر کنند چهار ماه و ده شب صبر کنند بعد از کی ،‌ بعد از اینکه دانستن شوهر شون مرده یا بعداز یزرون ازواجن بعد از یزرون ازواجن دیگه بعد از اینکه ازواجی را گذاشتن واقع مردن و واقع تنها گذاشتن ازواج این موضوعست از برای حکم يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا

این راجبه آیه دومست که عرض میشود که مَتَاعًا إِلَى الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْرَاجٍ  مال اون آیه است اون آیه بحث کردیم در این آیه چی باید گفت در این آیه که أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا  ، أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا  بعد چه بعد یزرونست و بعد یعلمن وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا  موضوع آیا قرآن بیان للناس هست یا نیست .

حالا کاری نداری برده نبرده دانسته ندانسته هرچه ما در این باره بحث میکنیم که وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا  نه وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا  و هن یعلمن آیا این که زن بداند شوهر کی مرده است تاثیر دارد بر تنها بودنش نخیر، این شوهر مرد و این زن بدون شوهر مانده پس موضوع حکم زن بدون شوهر بودنه اما دانستن زن و ندانستن زن در اینجا اصلا تاثیری ندارد .

خب بعدش ، بله ،‌ ببینید توجه کنید مثلا واقع اینست که این باید در خانه مرد یکسال باشه حال این یکسال بداند مرد مرده نداند مرد مرده است بداند یا نداند در این خونه هست دیگه . نخیر متاعن چیه متاعن بهره از شوهر بردن نیست بهره از زندگی شوهره بهره از زندگی شوهر بداند مرده است نداند مرده اگر نداند مرده بهره نمیبره یا نه فرق نمیکنه بداند این شوهر مرده نداند شوهر مرده بدانند مرده ندانند مرده بلخره این زن یکسال در خانه شوهر زندگی میکند چه فرق میکند .

خب این مربوط به آیه پس از دو نکته ما استفاده میکنیم یکی یزرون یکی یتربسن تربس انتظاره انتظار از برای ازدواج بعدیست بعد که انتظار برای ازدواج بعدیست بعد از اینکه تنها ماند. نه بعد از اینکه دانست تنها مانده این آیه حالا فرض کنید صد روایت دویست روایت هر چند روایت ما داشتیم که از هنگامی که زن اطلاع پیدا کرد یتربسن میگیم نخیر ، چون از هنگامی که یزرون نه از هنگامی که اضافه بر یزرون اطلاع پید کرد که این شوهر مرده روایت در اینجا مختلفه اکثر روایات بر خلاف ظاهر کن نص آیه اینجا است که این باید مطلع باشه تا هدات بگیرد چون هدات رو واجب میدانن

روایت هدات میخوانیم لازمست زنی که شوهرش مرد هدات کند یعنی بزک نکند لباسی که برای شوهر میپوشد نپوشد حالتی داشته باشد که حالت شوهر مرده است حالت هدات . اگرم حالت عذا نیست حالت شوهر داشتن نیست این مطلبیست که در جای خودش خواهیم خوند ولکن این روایت که دو دسته است یه دسته از روایات که خوندیم فرمود که فرق نمیکند چه بداند و چه نداند عده این زن از اون هنگامیست که شوهر مرده ولذا در روایت بعدی داشتیم شاهد ببینید در این روایت که عرض میشود که حسن بن زیاد 0754 اگر شاهدان عدلان امدند که این قلب این ساعت مرده 0813 عده ندارد اگر شاهدان عدلان آمدند شاهدانی که یک سال قبل مرده خب بعد عده نداره نه زنی که طلاق یافته و نه زنی که شوهرش مرده .

و الا تعتددان و الا تعتددان منتها تعدان یکیش رو قبول میکنیم یکیش رو قبول نمیکنیم اونی که یکسال با زنش نبوده عده نگه دارد میگیم 0837 اینو قبول نمیکنیم و اما اینکه از دنیا رفته است شوهرش و معلوم میشه کی مرده ممکنست دیرو مرده باشد ممکنست دیرو مرده باشد این عده وفات ندارد ولکن عده چی عده طلاق دارد .

این ما قبول نمیکنیم خب حالا در اینجا روایات رو ملاحظه میکنید. روایات دو بخش است روایاتی که برخلاف آیه است دو بخش است یه دسته روایات صاف میگد که از وقتی که اطلاع پیدا کرد وقتی اطلاع پیدا کرد ولو بعد از سالی باشد یه دسته روایات میگد که نخیر برا اینکه لازمست هدات نگه دارد و این زن نمیدانسته است که شوهرش مرده پس هدات نگه نداشته بنابراین بعد هدات چهار ماه ده شب نگه داره روایات میخونیم .

صفحه چهارصدو چلو شیشه وسائلو شیعه 0939 اینو آقایون مسلم گرفتن که 0956 اینطور معنی کردن که از زوجی که به او خبر داده اند فوت کرده از اون روز باید عده نگه داره اینطور میگن دیگه اینو اولن اگر معنی این باشد این برخلاف آیه است ثانیا معنیش این نیست که 1012 یعنی اون زوجی که به او رسید که او وفات کرده امروز گفتن حالا این وفات کرده امروز وفات کرده کی یک ماه پیش خب پس 1023

امروز خبر دادند که ایشون وفات کرده خبر دادند یک ماه پیش دوماه پیش پنج ماه پیش یکسال پیش وفات کرده پس از چه روز عده نگه داره از روزی که 1040 خود وفات نه بلوغ وفات پس اینجا معنی دومه اینجور نیست که متده معنای اول داشته باشه که مِنْ یَوْمِ یَبْلُغُهَا وفات یعنی از روزی که به او خبر دادن وفات کرده از اون روز عده نگه داره نخیر بلوغ وفات خود وفات بلوغ وفات دو بعد داره دیگه یکی اطلاع وفاته خود وفاته ما میگیم معنای دوم روزی که یبلغها وفاتو یعنی خود وفات چه روزی بوده از روزی که وفات بوده از اون روز عده نگه داره

اگر چار ماهو ده شب گذشته گذشته اگر کمتره خب اینو جبران میکنه پس این احتمال باز در کار هست احتیاج به احتمال نداره این ولی احتمال باز در کار هست . حدیث دیگر 1119 بینه باشد یا نباشد از اون روزی که وفات کرده است عده است .

اینم همینطوره ، بعد روایت دسته دوم که میگد که چرا از روزی که البته اونها تقریبن نص میشد در معنای اول چرا از روزی که بهش اطلاع دادن وفات کرده از اون وقت میگد که برای اینکه باید هدات نگه داره، عرض میشود که بعله ، 1201 معنای اول شد . که من یوم یبلغها یعنی از همان روزی که مطلع شد وفات کرده از روز اطلاع نه از روز وفات اینطوره از روز اطلاع چرا 1225 چون میخواد که هدات نگه داره

ببینید یکی فوتست یکی یوم اطلاع بعد فوت است یکی هدات ،‌هدات در جای خودش لازمه فرض کنید هدات لازمه ،‌لازمست که این زن عذا دار باشد در مدت چار ماهو ده شب یعنی زینت نکند و طبعن زنی که شوهرش نیست زینتن نمیکه زنی که شوهرش نیست طبعن مگه اینکه بخواد عروسی بره جایی بره ، هدات به این معنا در این مدت چار ماهو ده شب این زن زینت نکند لباسی که برای شوهر میپوشند نپوشد به این معنا دیگه هدات باشه حالا زنی که شوهرش مرده چار حالت داره یا میداند که شوهرش مرده وقتی که شوهرش مرده میداند و از همون وقت هدات میگیرد و عده نگه میدارد .

یه مرتبه نمیداند شوهرش مرده ولی با اینکه نمیداند شوهرش مرده زینت نمیکنه فرض میکنه دیگه با اینکه نمیداند شوهرش مرده چون شوهرش نیست زینت نمیکند لباسی که برا شوهر میپوشند نمیپوشه پس این هدات اتوماتیکی داره هدات در صورتی که میداند هدات در صورتی که نمیداند .

اینم یه بعده ، یه بعد اینست که نخیر میداند شوهرش مرده و هدات نگه نمیداره . اگر میداند شوهرش مرده امروز جلو چشمش مرد ولی چار ماهو ده روز عده نگه میداره ولی هدات نگه نمیداره این که عده نگه میدارد چار ماهو ده روز و هدات نگه نمیئداره آیا این عده محصورست عده یا عده محصور نیست . اگر بگید عده محصور است که بر خلاف ضوابط کلی گفتی اگر این زن تا چار سال پنج سالم هدات نکند عده نگه داره عده نیستش که پس بنابراین هدات یک واجبست عده واجب دیگریست بعضی وقتا هدات و عده تداخل میکنند بعضی وقتا از هم جدا میشند بنابراین این چه دلیلیست که 1426 چرا وقتی که خبر به او رسید از وقتی که خبر رسید این باید عده نگه داره

برای اینکه قبل از اینکه خبر بهش برسه فرض کنید چار پنج ماه گذشته و هدات نکرده چون هدات نکرده هدات لازمست برای خروج از عده یعنی عده و هدات با هم ملازمند ، عده که لازمست هدات هم لازمه این دوتا باید با هم باشند از روز اول تا روز آخر باید با هم باشند اما اگر هدات از عده منفصل باشد یا عمدن منفصل باشد یا غیر عمدی این فایده ندارد میگیم بر خلاف ضوابطه چرا برا اینکه زنی که در این چار احتمال زنی که شوهرش مرده و این زن عین زمانی که شوهرش زندست بزک میکنه لباس نو میپوشه رفت آمدمیکنه فلان این مادامی که اینطوره پس بگید تا آخر عمر اگه بیست سال سی سالم بموند و این هدات نکند از عده خارج نمیشه این که نیست بنابراین حرف قابل قبول نیست

عمده مطلب اینکه آقایون به تعداد روایات نگاه کردن یک ،‌ که تعداد روایاتی که میگد از هنگامی که به او خبر رسید باید عده نگه داره ولو یکسال گذشته چند سال گذشته و خبر نداشته از هنگامی که خبر رسید باید عده نگه داره این روایات زیاده اول

ثانی ، این روایات بر خلاف سنت است و ما دستور داریم در جایی که روایاتی موافق سنت بود قبول نکنید برخلاف سنت بود قبول کنید میگد این روایات که میگد که من حین یبلغها الخبر هروقت به او خبر دادند باید که این عده نگه داره و اون مقداری که قبلا بوده قبول نیست میگد چون برخلاف سنت است ما این روایات قبول نمیکنیم سنت چی میگن سنی ها نوعن فتوا میدن که فرق نمیکند زن مطلقه یا زنی که شوهرش مرده خبر برسد و خبر نرسد اون واقع عده ملاکه

یعنی اگر این زن بطور نا آگاه طلاق دادن و سه ماه این شوهر نکرده 1643 عده خارجه یا زنی که شوهرش مرده و چار ماهو ده شب هم این ازدواج نکرد طبعا ازدواجم نمیکنه . سنی ها میگن که این خبر بدهد یا خبر ندهد فرق نمیکنه آقایون فقهای شیعه چیکار میکنند آقایون فقهای شیعه میگن که ما چون این روایات هم زیادست این دسته و هم برخلاف سنی هاست به دلیل زیاد بودن اولن و به دلیل برخلاف سنی ها بودن ثانیا ما قبول میکنیم .

عرض در کتاب در اینجا موضع ندارد مثال، مثال در باب عرض میشود که میراث زن از ماترک شوهر ، در میراث زن از ماترک شوهر قرآن نص است . نه ذلک نص ،‌نص است در اینکه ترک شوهر زن میبرد. اگر داشته باشد . متفقول قول است موافق قرآن شیعه هم دارد اصلا توی قرآنه مخالف قرآن ،‌ صاحب  1735 که سنی اونجور شیعه دو جور ولکن ما بر خلاف روایات سنی فتوا میدهیم و میگیم زن از کل ماترک شوهر ارث نمیبرد. میگیم آقا پس 1751 اگر همه اگر کلن شیعه هام برخلاف اینها روایات کردن کلن کلن شیعه ها و سنی ها ، میتونیم قبول کنیم نمیشه .

اونی که موافق کتابست قبول میکنیم اونی که مخالف کتابست ترد میکنیم و اونی که موافق کتابست قبول میکنیم موافق کتاب روایاتیست که سنتن به طور اتباق و شیعتن به طور متعدد روایات دارد که زن از کل ماترک شوهر ارث میبرد. ولکن چون کتاب نقش نداره دیگه قرآن نقش ندارد نه تعمق میشود و نه اگر تعمق بشود نقش داره ما اولل مرجحات که قرآن است اصلا بهش کاری نداریم توجه نداریم که اهل تسنن است به او توجه میکنیم.

از این جهت اینجا فتوا میدن آقایون که در صورتی که خبر بهش رسید از وقتی که از این موقع اولن و ثانین و ثالثا همون اولن کافیه که برخلاف کتابست و قابل قبول نیست .

بله میداند شوهرش مرده میداند شوهرش مرده و عمدن هدات انجام نمیده این جا یک کار انجام داده یک کارو انجام نداده کاری که انجام داده عده نگه داشته کاری که انجام نداده هدات نگه نداشته هدات نگه نداشتن کاری به عده ندارد که ملازمات به هم ندارند که . بله

از فرضی که هدات واجب باشد 1914 ایندوتا بهم نچسبیده ملازمه هم نیستند اگر ملازمه هم باشند همون اعتراض که عرض کردم وارد میشه این در بعد هدات

حالا بحث میکنیم. هدات روایاتی دارد هدات روایات هداتم مختلفه . بعضی روایات هدات میگد که نخیر مطلبی نیست . شوهرش مرده مثل وقتی شوهرش زنده باشه . بعضی روایات هدات میگد که نخیر نباید کل کند نباید بزک کند نباید لباس خوب بپوشد نباید از خونه بیرون برد . بعضی روایات میگد بینابین میگیره روایات در اینجا مختلفه ما میگیم بر فرض فرضه بر فرض که هدات به اون واجبه ولی هدات خلاف هدات به اون صورتی که در بعضی روایات است این ملازمتی با عده ندارد عده هیچ واجب است هدات واجبیست در عده وانگهی اون مطلبی که عرض کردم نمونه که عرض کردم اگر دانسته هدات انجام نداد و عده نگه داشت در اینجا عده حساب میشه نه همه میگن بله  بنابراین ملازمه نخواهد بود.

حالا عرض میشود که صفحه چهارصدو شصتو یک، بابو وجوبو عدت  الوفات علی المراته التی لم یدخلوها این بحث دومه،‌ خب آیه البته مطلقست وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا  این مطلقست . چه ازواج مدخول بهم باشند غیر مدخول بهم باشند عرض میشود که یائسه باشند غیر یائسه باشند صغیره باشند غیر صغیره این مطلقه آیه مطلقه .

و روایات در اینجا مختلفه دسته ای از روایات که دسته کمی از روایات است میگد که اگر چنانچه این زن مدخول بها باشد یا غیر مدخول بها باشد اینجور باشد فرق نمیکند دسته دیگر میگد فرق میکنه دو دسته روایات داریم که هست ما چه کنیم در اینجا در اینجا اون دست روایاتی که زیادست و صراحت دارد و بیانش روشنست در این که … صلوات بفرستید .