پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله‌العظمی دکتر محمد صادقی تهرانی

جستجو

کلمات کلیدی

خلاصه بحث

جلسه صد و چهل و پنجم درس خارج فقه

نماز (اذان و اقامه)

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و علی آله الطاهرین

اللهم صل علی محمد و آل محمد

راجع به احکامی نسبت به اذان و اقامه و معنای اذان و اقامه و مطالب دیگر که روز اول، آیا اذان و اقامه در قرآن اشاره ای دارد؟ نصی دارد یا ندارد؟

و اگر دارد، دلالت بر وجوب می کند یا دلالت بر وجوب ندارد؟ و اگر هم دلالت در وجوب یا استحباب دارد، آیا ترکش موجب بطلان نماز است که بر حسب چند روایت، کسی که اذان و اقامه را نگوید، هیچ کدام را یا یکی رو نگوید و شروع به نماز کند، باید نماز را بهم بزند و اذان یا اقامه بگوید یا جایز است اینکار رو بکند؟ و ابحاث دیگر دیگر.

راجع به اذان و یا اذان و اقامه در سوره مائده آیه پنجاه و پنج می بینیم که (وَإِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْقِلُونَ) [مائده: آیه ۵۸] این (اتَّخَذُوهَا) مربوط است به کسانی که برحسب آیه قبل، دین را مسخره گرفته اند و بازیچه.

(صحبت حضار) آیه چند فرمودین؟

آیه پنجاه و هشت.

آیه قبلی (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاءَ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ) [مائده: آیه ۵۷] بعدش (وَإِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ) [مائده: آیه ۵۸] مومنان حرام است که کسانی که دینشان را، اسلامشان را، به مسخره گرفته اند یا بازی گرفته اند، اون ها رو، ولایت نسبت به اون ها داشته باشند یا ولایت دوستی یا بالاتر ولایت سرپرستی.

ولایت سرپرستی که قطعاً حرام است، مسلمان که ملاحظه می کند کسانی اسلام را مسخره می گیرند یا بازیچه می گیرند، اینا رو ولیّ خودشون، سرپرست خودشون از نظر سیاسی قرار بدن حرامه، تا چه رسد از نظر دینی و یا دینی و سیاسی.

ولیّ به معنای ولایت امر و سرپرستی هست، به معنای دوستی و محبت هم هست. اینجا (لَا تَتَّخِذُوا الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاءَ) [مائده: آیه ۵۷] اولیاء جمع ولیه، ولیّ تمام مراحل و مراتب ولایت رو شامل است، چه ولایت فوقانی باشد که سرپرستی باشد و چه ولایت ادنی و عام باشد که دوستی باشد.

(صحبت حضار)

حالا عرض می کنیم، عرض می کنیم، چشم حق با شماست

خب اولیاء که کل ولایت ها را شامل است، ولایت در بُعد سرپرستی، در بُعد دوستی، در بُعد دنبال روی، ولیّ دنبال رو، در بعُد دنبال روی، در بُعد ارتباطاتی که درونی باشد یا برونی باشد، همبستگی باشد، پیوستگی باشد در کل ابعاد، ولیّ گرفتن کسانی که دین اسلام را لعب می گیرند و مسخره می کنند، حرام است.

خب (وَالْكُفَّارَ) [مائده: آیه ۵۷] اول (مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ) [مائده: آیه ۵۷] یهودیان، نصرانیان، یهودی ها و نصرانی ها، گروهیشون اسلام رو مسخره می کردند، اذان را مسخره می کردند. مثلاً نصرانیا که قبل از نمازشون ناقوس داشتند، وقتی که پیغمبر بزرگوار اسلام اذان و اقامه رو قبل از نماز شروع کرد، گفتند تو نبی نیستی، تو برخلاف آنچه ما قرارداد داشتیم که ناقوس بود، تو اذان و اقامه میگی، این (الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ) [مائده: آیه ۵۷] کفار چه ملحدین باشند، چه موحدین باشند، چه منافقین به ظاهر مسلمان. کفار ذکر عام است بعد از خاص.

اگر کفار بود (مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ) [مائده: آیه ۵۷] نبود، خیال میشد که کفار، کفار اصلی هستند که ملحدین و مشرکینن.

ولکن اول (الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ) [مائده: آیه ۵۷] که موحدان هستند، صاحبان کتب وحیانی هستند، ولی انحرافشون به اندازه ای ست که اسلام اخیر را و شریعت اخیر را مورد مسخره و عرض می شود بازیچه می گیرند.

بعد (وَالْكُفَّارَ) کفار کتابی شون ذکر شد، کفار غیر کتابی مانند موحدین غیر کتابی احیاناً، مانند مشرکین، مانند ملحدین، مانند منافقین که منافق بدتر از همه هستند (إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ) [نساء: آیه ۱۴۵].

خب (وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ) [مائده: آیه ۵۷] حالا کسانی که دین را مسخره می گیرند، مراحلی هستند. یا کفار رسمی هستند یا کفار غیر رسمی مانند منافقین هستند یا کفار غیر رسمی غیر منافقین غیر کتابی، ولی به ظاهر مسلمان هستند.

اینایی که به ظاهر مسلمان هستند، اگر اسلام را به مسخره بگیرند خب مرتد اند و اگر محور اسلام را که قرآن است مسخره بگیرند، خب مرتد است، مگر در صورتی که جهل به قدری عمیق باشد که میگن قرآن را نمی شود فهمید، اینم جهله، قاصر مقصر است، بین قصور و عرض می شود که تقصیر است و این فسق علمی ست و فسق معرفتی ست که قبلاً هم عرض کردیم.

خب (وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ) [مائده: آیه ۵۷] حالا از جمله اعمالشون (وَإِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْقِلُونَ) [مائده: آیه ۵۸] مثلاً نصارا وقتی که شنیدن که پیغمبر بزرگوار مسلمون ها، قبل از اذان، قبل از نماز، اذان و اقامه میگن اعتراض کردند، اگر تو رسولی همون ناقوس را قبل از نماز بزن، پس تو رسول نیستی.

جوابشون دو بُعدی ست. یک بُعد این است که (لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا) [مائده: آیه ۴۸] هر امتی در هر زمانی به عنوان شمولی، شریعتی را از دین دارند، نمازشون، اذانشون، روزشون، حجشون و سایر اعمالشون، واجباتشون، محرماتشون، صورتاً احیاناً فرق هایی دارد. بنابراین چه اشکال دارد که نصارا قبل نمازشون ناقوس داشتند که ناقوس هم اصالتی نداره اصلاً، جعل کردند.

حالا اگر ناقوس هم اصالتی داشته باشد به عنوان زنگ اخبار نماز، خب در نصارا چنین بوده، ولیکن در اسلام چنین نیست. وانگهی ما دلیل داریم که در نماز نصارا ناقوس جعلی ست. اگر جعلی هم نباشد، ربانی و وحیانی نباشد، قابل تغییره، وانگهی جعلی ست چرا؟

برای اینکه شریعت تورات اصل است از برای توراتیان و از برای انجیلیان. در جایاجای انجیل نص است که شریعت تورات تا آسمان هست و تا ستارگان هستند تا چه هست، تا چه هست، حق است و قابل نسخی نیست، البته نسخ دو نسخه.

یک نسخ کلی ست، یک نسخ بعضی ست. قابل نسخ کلی نیست، قابل نسخ بعضیم نیست، نسبت به شریعت انجیل، یعنی انجیل شریعت نیست، انجیل احکام اخلاقی ست، انجیل تأکید کرده است در آیاتی چند که آن گونه شرایع که در شریعت موسی، آنگونه احکامی که در شریعت موسی  آمده است، ثابت است و ثابت است و ثابت است، حتی برای انجیلیان و در میان یهود ناقوس نبوده، در تورات ناقوس نیست، در انجیل ناقوس نیست، بنابراین اعلام نماز که ناقوس باشد نه در تورات است، نه در انجیل است، بلکه جعلی ست از جعلیات نصارا اولاً.

ثانیاً اگر هم در شریعت تورات و شریعت انجیل، ناقوس از نداهای نماز و اشعار نماز باشد، باز در اسلام قابل عرض می شود که تعویضه اولاً.

ثانیاً ما یک اشعار و ندای صامت داریم و یک اشعار و ندای ناطق. آیا هوشیار و ندا و اشعار، اینکه ناقوس می زنند، میگه ناقوس چی میگه؟ هیچی، ناقوس قراردادی ست که هر وقت ناقوس زدن نمازه ولی هیچی نمیگه، این ندا ندای صامته، در یک بُعد ناطق است که صداست، در بُعد معنوی صامت است و در بُعد ظاهری ناطق است، اما اذان و اقامه در هر دو بُعد ناطق است، در بُعد لفظی ناطق است، در بُعد معنوی هم ناطق است.

خب حالا بحثی که ما داریم راجب نداست. آیا این (نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ) [مائده: آیه ۵۸] چیه؟ (الصَّلَاةِ الصَّلَاةِ) است چنانکه در روایاتی هست که برای نماز عید و نماز قرآن نداش (الصَّلَاةِالصَّلَاةِ) است یا اذان و اقامه است، چنانکه برای صلوات مفروضات هیفده رکعت پنجگانه، این از مسلمات قطعی اسلامی ست شیعتاً و سنتاً. گرچه در بعضی ارکان اختلاف دارند ولیکن در اصل اینکه اذان و اقامه از مقدمات صلاة است یا وجوباً یا استحباباً اختلاف ندارند.

حالا این (نَادَيْتُمْ) چیست؟ آیا از (الصَّلَاةِ) چی می فهمیم؟ خب دو بُعده. یک بُعد صلاة معمولی روزانه است و یک بُعد صلاة سالیانه است که نماز عید قربان، نماز عید فطر، آیا می شود که (نَادَيْتُمْ) ندای هر دو رو بگیرد یا ندای اولی رو بگیرد فقط دومی رو نگیره؟ کدومه؟ اینجا چند احتمال داریم.

یک (نَادَيْتُمْ) هم ندای (الصَّلَاةِ الصَّلَاةِ) نماز عید قربان و عید فطر رو بگیره این یه بُعد.

بُعد دوم اینکه نخیر (الصَّلَاةِ) نمازهای یومیه هر روز رو بگیرد.

سه این است که هر دو رو بگیره. اما اینکه بُعد اول که فقط (نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ) [مائده: آیه ۵۸] نمازهای سنوی رو بگیره که در سال دو نمازه، یکی عید قربان است یکی فطر، قابل قبول نیست، چطور فرد مسلم قطعی هر روزی را (نَادَيْتُمْ) نگیره، فرد مسلم سالیانه رو بگیره میشه همچین چیزی؟ نمیشه همچین چیزی، پس این غلطه.

بُعد دوم این است که هر دو رو شامل بشه، هم اذان و اقامه نمازهای واجب هر روزی را، هم (الصَّلَاةِ) نماز عید قربان رو.

ولکن سنت قطعیه (الصَّلَاةِ) نماز عید قربان را جزء (نَادَيْتُمْ) نمی گیره و مشهور روایت نمیزنه. بنابراین بُعد سوم که (نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ) [مائده: آیه ۵۸] حداقل قدر متیقن و مسلم (وَإِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ) [مائده: آیه ۵۸] اذان اقامه هست. حالا چه شامل (الصَّلَاةِ الصَّلَاةِ) بشود و چه شامل نشود.

ما دو تا ندا برای نماز داریم، یک ندای هر روزی اذان و اقامه، یک ندای هر سال. چه (نَادَيْتُمْ) شامل هر دو بشود، چه شامل اولی بشود، بالاخره اذان و اقامه مشمول است یا به طور مساوی صددرصد یا به طور شمول فرد اقوا و فرد هر روزی متیقن، بنابراین

(صحبت حضار) بنابراین روز جمعه را، صلاة جمعه را

عرض می‌کنم حالا، عرض می کنم

حالا (نَادَيْتُمْ) سه بُعد دارد. (نَادَيْتُمْ) فی، (نَادَيْتُمْ) ل، (نَادَيْتُمْ) إلی، مثل عدل. عدله، عدل به، عدل فیه، معناش فرق داره. زر، ازراء معنیش فرق میکنه، صیغه ها معنی ماده رو عوض می کنند، ماده فعل رو. حرف های جر معنا را عوض می کنند، تعدی و غیر تعدی معنا را عوض می کنند.

بنابراین باید توجه، دقت در لغت کرد، چون کلید فهم عرض می شود که عبارات، چه عربی چه فارسی لغته. لغت به طور کلی اتقان نکند معنا نمیتونه به دست بیاره، بنابراین اینجا داریم (نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ) [مائده: آیه ۵۸] در سوره جمعه دارد که (إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ) [جمعه: آیه ۹] اینجا الی ست، اونجا ل ست، یعنی چی؟

حالا، قدر متیقن و قدر مسلم از ندای برای صلاة به طور معمولی اذان و اقامه است. چه الی باشد، چه ل باشد. منتهی الی برای کل صلواته، ل برای (صَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ) است.

(إِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ) [مائده: آیه ۵۸] کل صلوات هر روزه را شامل است به طور متیقن و قطعی. ولکن (إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ) [جمعه: آیه ۹]

(صحبت حضار)

بله؟

(صحبت حضار) به استثنای اینکه الصلاة داره

(الصَّلَاةِ) اوناییکه (الصَّلَاةِ) داره که

(صحبت حضار)

بله، عرض می کنم، اونیکه عرض می شود که (الصَّلَاةِ) داره و اذان و اقامه نداره، اونو یا مشمول باشد یا مشمول نباشد، فرد ضعیفه، فرد قوی مسلم منصوص در (نُودِيَ لِلصَّلَاةِ) عرض می شود که اذان و اقامه برای نماز های معمولی ست، نماز های روزانه.

منتهی این نماز های روزانه که در هفته، هفت شبانه روز است، یک روزش که روز جمعه است (إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ) [جمعه: آیه ۹] چرا میگیم (لِلصَّلَاةِ) شده؟

اولاً این ندا اذان و اقامه روز جمعه است فقط. اذان و اقامه روزهای دیگه شامل نمیشه، چون (لِلصَّلَاةِ) روز جمعه است، (لِلصَّلَاةِ) چراست؟ اونجا (إِلَى الصَّلَاةِ) فرقش این است که ببینید (لِلصَّلَاةِ) مماسه، (إِلَى الصَّلَاةِ) [مائده: آیه ۵۸] با فاصله است.

(صحبت حضار)

میخوام عرض می کنم، بحث می کنیم چشم

(لِلصَّلَاةِ) مماسه یعنی قبل از صلاة بلافاصله. فی الصلاة که در صلاته، در نماز که اذان اقامه نیست که. (لِلصَّلَاةِ) مماسه فاصله بعد از این ندا نمازه.

آیا ندا بلافاصله قبل از نماز اذان است یا اقامه؟ اقامه است. بنابراین (نُودِيَ لِلصَّلَاةِ) اقامه است، البته قبلش اذانه، منافات نداره، چون (نُودِيَ لِلصَّلَاةِ) اذان را شامل است در بُعد فاصله. اقامه رم شامل است در بُعد بی فاصله به طور عام.

ولکن (لِلصَّلَاةِ) خاصه، (لِلصَّلَاةِ) تنها اقامه است، چرا؟ برای اینکه ندای مماسه. مثلاً اینکه (اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ) [فاتحه: آیه ۵] الی الصراط، للصراط، علی الصراط معناش فرق میکنه، (اهْدِنَا الصِّرَاطَ) عرض می شود که

(صحبت حضار)

کم کم داریم روشن می کنیم، بذارین بفهمم چی میگم

(صحبت حضار) اگر شما اذان را در نظر بگیری، اذان باید قبل از اقامه باشه تا مؤمنین بشنوند

دارم بحث می کنم چشم، دارم بحث می کنم

(صحبت حضار) پس بنابراین (لِلصَّلَاةِ)

دارم بحث می کنم، چشم

بنابراین (إِلَى الصَّلَاةِ) [مائده: آیه ۵۸] یا تنها اذان است که مماس نیست یا اذان و اقامه هر دو است که جمع بین مماس و غیر مماس (إِلَى) ست، برای اینکه اگر تنها مماس باشد (لِلصَّلَاةِ) میشه، ولیکن اگر بین مماس و غیر مماس هر دو رو بشه که اذان و اقامه است غلطه.

(إِلَى الصَّلَاةِ) دارای دو بُعده. یک ندای غیر مماس که اذانه. دو مجموع ندای غیر مماس و مماس که هم اذان و اقامه است، ولکن (لِلصَّلَاةِ) مماسه، توجه کنید ل برای مماسه، (إِلَى) برای بَعده.

حالا من یادم است که در درس آقای خویی رضوان الله علیه، در نماز جمعشون شرکت کردم ببینم چی میگه ایشون، چون عقیده من وجوب نماز جمعه بود، بدون هیچ‌ شرطی مگر اذان با فاصله، ایشون به این آیه استدلال کردند (إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ) [جمعه: آیه ۹] یعنی (اذا اقیمت) در رساله دارد.

(صحبت حضار) استدلالشون این بود؟

استدلال ایشون بود، می گوید که (إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ) یعنی (اذا اقیمت) (اذا اقیمت لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا) نتیجه می گیرد که اگر اقامه نشود اقامه اش لازم نیست، اگر اقامه بشود که شخصی عادل با شرایط اقامه کند، لازم است معمومینی که مأمومینی نیستند، شرکت کنند.

در درسشون کسی اشکال نمیکرد، من اشکال کردم، گفتم آقاجان اذا (نُودِيَ لِلصَّلَاةِ)، فی الصلاة که نیست. ندا (لِلصَّلَاةِ) نماز که نیست، ندا برای نمازه. برای اینکه ایشون میگد که، میگفتش که، (إِذَا نُودِيَ) یعنی (اذا اقیمت) (اقیمت الصلاة) با (نُودِيَ لِلصَّلَاةِ) فرق داره، ندا لصلاة غیر صلاته، اقیمه الصلاة خود صلاته. بنابراین شما برخلاف نص این آیه دارین فتوا میدید، بعد بحث کردیم، تمام شد. حالا

(صحبت حضار)

حالا عرض میکنم، باشه

(إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ) [جمعه: آیه ۹] یعنی صلاتی که مخصوص یوم الجمعه است. برای اینکه اگر این صلاة مخصوص یوم الجمعه نبود، آیه عرض می شود که سوره مائده بود که (وَإِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ، إِلَى الصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ) صلاتی که از یوم جمعه است، صلاتی که خاص یوم جمعه است چیه؟ نماز ظهره؟ نخیر، عصره؟ نخیر، نماز جمعه است. پس یک بحثی ست که مفصل در در عرض می شود الفرقان کردیم، حالا اختصار عرض می کنم.  

بنابراین (نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ) [جمعه: آیه ۹]، یعنی وقتی که برای نماز که این نماز مخصوص جمعه است، ندا شد، ندا چیه؟ ندا الصلاته؟ نخیر، برای اینکه الصلاة قطعاً منحصر است به نماز عید و نماز عید قربان و نماز عید فطر. بنابراین این ندا همون اذان است و همون اقامه است، حداقل اقامه.

وقتی که اقامه گفتند در روز جمعه، حالا سوال، آیا سوال، اگر روز جمعه اقامهِ اقامه نماز نگویند، حضور نماز جمعه واحب نیست؟ کسی که، ممکنه اینطور خیال کنه که بگد (اذا اقیم فَاسْعَوْا) (اذا نُودِيَ فَاسْعَوْا).

اگر اذان گفتند در اول ظهر جمعه، آنگاه هست که نماز جمعه لازم است، اما اگر هیچکس اذان نگفت، ولکن وقت شد واجب نیست، جواب این است که نخیر، این اذان اعلانه فقط، اذان موضوعیتی نداره، اذان شد یعنی وقت شد، و إلّا اذان، ممکن است اذان رو قبل از ظهر بگن، بعد از ظهر بگن، اذان شد اول اذان برای مرحله اولی نماز، عرض می شود که اول وقته.

بنابراین اذان اعلام است از برای دخول وقت، چه بگویند چه نگویند. بشنوید نشنوید، اصلاً اذان نگویند، اصلاً اقامه نگویند، اذان و اقامه که اعلام برای نماز است نگویند، ولی وقت داخل شد نماز لازم نیست؟ مثلاً (وَإِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ (فَاتَّخَذوها) اتَّخَذُوهَا) [مائده: آیه ۵۸] وقتی که ندای برای صلاة می کنیم اذان و اقامه میگید (اتَّخَذُوهَا).

حالا اگه ندا نکنند، اذان نگویند، اقامه نگویند، نماز نیست؟ نماز محور اصلی ست و وقتش فلان وقت و فلان وقته، اگر اذان بگویند یعنی اعلام شد که وقت داخل شده، اعلام دوبُعدی ست. وقت داخل شده و نماز هم حاضر شده، اذان دخول وقت است، اقامه حضور صلاة است به طور مماس. بنابراین

(صحبت حضار) پس بنابراین (وَإِذَا نَادَيْتُمْ) مرادش

حداقل اذان است، حداکثر اذان و اقامه است. حالا بحث می کنیم.

حالا عرض می شود که بنابراین راجع به آیه جمعه که عرض کردیم مفصل مراجعه بفرمایید، مختصرش رو عرض کردم، پس (إِذَا نُودِيَ) [جمعه: آیه ۹] دلیل است بر اینکه وقتی وقت ظهر شد، در روز جمعه، در وقت ظهر که علامتش اذان و اقامه است، (فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ) [جمعه: آیه ۹] (فَاسْعَوْا) مخاطب کیه؟ (فَاسْعَوْا)؟ يا أَيُّهَا فقط ائمه اند؟ مأمومین اند یا هر دو؟ هر دو.

آیا اگر مأمومین باشند، (الَّذينَ آمَنُوا) ائمه ایمان ندارند؟ اگر ائمه جمعه هستند، مأمومین ایمان ندارند؟ پس (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ) [جمعه: آیه ۹] هم شامل امام جمعه هاست هم شامل مأمومین، یعنی وقتی که وقت ظهر روز جمعه شد، ائمه و مأمومین باید که سعی کنند (إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ) [جمعه: آیه ۹].

ائمه برای اقامه نماز جمعه و مأمومین برای شرکت. پس این وجوب فقط برای مأمومین نیست که (اذا اقیم) نخیر، واجب است اقامه شود با شرایطش، در زمان حضور و در زمان غیبت، این اقامه در دو بُعد است، اقامه محوری که امام باشد، اقامه فرعی که مأموم باشد که بحث مفصلی ست، بعد خواهیم کرد انشالله.

حالا برگردیم (وَإِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ) [مائده: آیه ۵۸] سوال، آیا از (إِذَا نَادَيْتُمْ) وجوب استفاده میشه؟ نخیر، هنگامی که خب، گاه اذان نمیگن اقامه نمیگن (نَادَيْتُمْ) نیست، گاه اذان میگن اقامه میگن (نَادَيْتُمْ) هست، گاه فقط اذان میگن، گاه فقط اقامه، پس (نَادَيْتُمْ) اذا است، نمیگد که (نودوا الی الصلاة) اگر داشت (نودوا الی الصلاة و اذا نادیتم) چنین می کنند بله، ولیکن امر که نیست

(صحبت حضار) امر (نُودِيَ) دیگه

بله؟ (فَاسْعَوْا) (فَاسْعَوْا) (فَاسْعَوْا) امره، (فَاسْعَوْا) امره،

(صحبت حضار)

بله بله، ما داریم روی (نَادَيْتُمْ) بحث می کنیم حالا (نُودِيَ) [جمعه: آیه ۹] رو بعد بحث می کنیم. (وَإِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ) [مائده: آیه ۵۸] (نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ) اذان است و اقامه است که هر دو لصلاة اند، منتهی اذان ندای الی الصلاة است و اقامه ندای لصلاة است که شامل هر دوست.

حالا (إِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ) [مائده: آیه ۵۸] از کجا وجوب درمیاد؟ بله استحباب درمیاد ولیکن اگر نداء (إِلَى الصَّلَاةِ) که اذان و اقامه است استحباب ندارد، پس مومنین اینکار رو نمی کنند، مؤمن برای نماز کاری که استحباب ندارد، وظیفه نه وجوبی دارد نه استحبابی، بنابراین حداقل وظیفه استحبابی ست که سنت اذان و اقامه هست و اگر وجوب بود یک اشاره در قرآن میشد، با اینکه قرآن نسبت به کل واجبات و کل محرمات یا صراحت دارد یا ظهور دارد یا اشاره مورد اطمینان دارد، ولکن هیچ اشاره ای نه در (نُودِيَ) [جمعه: آیه ۹] هست نه در (نَادَيْتُمْ).

بله در (نُودِيَ) [جمعه: آیه ۹] میگد که اگر ظهر جمعه شد واجب است ائمه ومأمومین نماز جمعه بخوانند، اما این (نُودِيَ) واجب است؟ نخیر هم (إِذَا نَادَيْتُمْ) وجوب نمی رساند، هم (نُودِيَ) وجوب نمی رساند، یعنی اگر روز جمعه اذان گفتند آن وقت نماز جمعه واجب است؟ اذان نگن واجب نیست؟ اینکه درست نیست.

حالا پس از (نَادَيْتُمْ) وجوب استفاده نمیشه. در بعضی روایات عرض می شود که اشاره وجوب است که ما میگیم این روایات از چند جهت مخدوش است که بحث می کنیم.

بنابراین اصل استحباب اذان و اقامه مسجل و ثابت در بُعد قرآن (إِذَا نَادَيْتُمْ) (إِذَا نُودِيَ) و در بُعد سنت قطعیه که اذان و اقامه بر حسب چهارصد حدیث شیعه و سنی، عملی ست عرض می شود که شرعی قبل از عرض می شود که نماز.

حالا بحث در این است که اصل ندا یعنی چه اصلاً؟ این بحث رو برای چی میگیم؟ برای اینکه بفهمیم آیا اذان و اقامه برای جماعت راجح است یا واجب است یا برای فرادی هم هست؟

کسی اینطور خیال کند بگد (إِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ اتَّخَذُوهَا) [مائده: آیه ۵۸] ندا (إِلَى الصَّلَاةِ) کردن ندای کیه؟ ندای خودمه. اصلاً ندا یعنی چی؟ ندا یعنی اعلام، ندا یعنی هشدار دادن، هشدار دادن و اعلام به وقت صلاة و اقامه صلاة. وقت صلاة اذان، اقامه صلاة که مماس است عرض می شود که خود نماز.

حالا کسی که خودش میخواد نماز بخونه تنها، چیو اعلام کنه؟ خودش رو اعلام کنه؟ این دلیل کسانی ست که خیال کردند که اذان و اقامه تنها شرعیتش، چه وجوبش باشه چه استحبابش برای نماز جماعته، ما این عرض می شود که استدلال رو مؤکد می کنیم تا وقتی که خراب شد، (فَخَرَّ عَلَيْهِمُ السَّقْفُ مِنْ فَوْقِهِمْ) [نحل: آیه ۲۶].

میگیم ندا هشدار است، هشدار دادن دارای دو بُعد است، یک هشدار دادن دیگران که آقایون وقت حاصل شده، اذان، نماز بر پا شده، اقامه. و یک هشدار دادن خود، مگر انسان به خودش نباید هشدار بده؟

هشدار دو‌ بُعد است، یک بُعد درونی خودی، یک بُعد برونی. هشدار در بُعد درونی اذان و اقامه است، هشدار در بُعد برونی هم اذان و اقامه است. هشدار تنبه، آگاهی، آمادگی، آمادگی از برای واجب، راجح است یا واجب است؟ حداقل راجحه.

کسانی که در اوقات خمسه مشغول اعمال عادی خودشون هستند یا خواب بوده بیدار شده که سخته یا سرظهر است مشغول کاره یا عصر است مشغول کاره یا مغرب است مشغول کاره یا عشاست مشغول استراحت میخواد بشه، در این اوقات خمسه که اوقات محوری کارهای انسان است یا اوقات رفع خستگی انسان است، تنبه لازم است از برای صلاة یا نه؟ صلاة که عمود الدین و عماد الدین است باید انسان تنبه حاصل کند. این تنبه یا درونی ست یا برونی ست یا برونی درونی.

تنبه درونی انسان حواسش جمع باشه که باید وقت نماز، نماز بخونه، ولیکن اگر لفظ اذان و لفظ اقامه بگوید، این لفظ توام با معناست که این لفظ اعلام صدادار است و درون اعلام صامت. هم اعلام صامت در باطن هم اعلام عرض میشود که صدا دار. که اذان بگوید، اقامه بگوید تا آماده شود از برای نماز.

بنابراین (إِذَا نَادَيْتُمْ) [مائده: آیه ۵۸] اختصاص به نماز جماعت ندارد، برای اینکه (تُمْ) شما شما شما، شما شما شما که (نَادَيْتُمْ) شما که ندا می کنید یا در جماعت است ندا می کنید خود و دیگران را، یا فرادی ست فقط خود را.

اضافه براینکه سنت قطعیه اسلامیه سنتاً و شیعتاً دلیل است بر رجحان اذان و اقامه چه فرادی و چه جماعت، در جماعت بیشتره.

(صحبت حضار)

بله؟

(صحبت حضار)

برای اینکه (نَادَيْتُمْ) اعم از هر دوست. ندا یعنی تنبه دادن. تنبه دادن فقط تنبه دیگرانه یا تنبه خودیم هست؟ بله توامه.

(صحبت حضار)

خب (نَادَيْتُمْ) این ندای لفظیه، ندای معنوی که نیست که. برای اینکه اگر ندای معنوی بشد معنا رو از کجا میفهمند؟ پس یه لفظی صدایی باید بشه (اتَّخَذُوهَا هُزُوًا) [مائده: آیه ۵۸].

مثلاً کافری که ایستاده، شما نماز فرادی دارید میخونید (اللّهُ‏ أَکْبَرُ) این (نَادَيْتُمْ) هست یا نه؟ صدا کردید که دیگری شنید، دیگری یا بشنود که نماز جماعت بخونه یا نمیخواد بشنوه (اتَّخَذُوهَا) [مائده: آیه ۵۸].

بنابراین از آیه در نمیاد که نداء مربوط به نماز جماعت فقط، نخیر، ندا آگاه کردن، هشدار دادن، ذکر گفتن، (حَیَّ) عرض می شود که (اللّهُ‏ أَکْبَرُ) و فلان و عرض می شود که (حَیَّ عَلَی الصَّلاةِ) است، اینا برای تنبه.

تنبه اول درونی ست بعد برونی، تنبه درونی هم با نداست، با صداست، تنبه درونی بی صدا کافی نیست، تنبه درونی باصدا که لفظ انسان تنبه دهد و قلب انسان، گوش انسان متنبه شود از عرض می شود که ندای لفظی.

بعضیا خیال می کنند که نداء صدای از دور است، اینطور خیال می کنند، ندا صدای از دوره، میگیم نخیر ندا تنبهه، از دور از نزدیک، کسی نزدیک شماست (اللّهُ‏ أَکْبَرُ) بشنوه، کسی از دوره از دور بشنوه، بله اگر مراد عرض می شود که ندا صدای از دور بود میگفت صدا. صدا دور میشه، ولیکن نداء اعم از صدایی که نزدیک باشد، صدای دور باشد نزدیک خودی، نزدیک غیری، دور غیری. در این مثلث در هر سه بُعدش (نَادَيْتُمْ) عرض می شود که شامله.

خب بنابراین این دو بحث روشن شد که اولاً اذان و اقامه واجب نیستند، مستحب هستند در جماعت و در غیر جماعت.

حالا این سوال، آیا حتی اگر اذان و اقامه واجب بود و انسان عمداً این اذان و اقامه رو ترک کرد و نماز بدون اذان و اقامه خوند، نماز باطل است؟ نماز رو باید ابطال کند اذان اقامه از سر بخواند یا نه؟ ما چند جواب داریم. ببینید واجبات نماز یا واجبات مقارن است یا واجبات مقدماتی.

واجبات مقارن واجباتی ست که در حال نماز باید باشه. پاکی لباس، پاکی بدن، طهارت، غصبی نبودن لباس، غصبی نبودن مکان، اینا مقارنه. نیت، نیت، نیت قربة الی الله، غصبی نبودن مکان، غصبی نبودن لباس، پاک بودن لباس، طهارت عرض می شود که طهارت صغری، طهرت کبری این ها مقارنه.

این مقارن ها گر چه قبلاً انجام میشه، قبلا وضو می گیرید، قبلاً غسل می کنید، قبلاً لباس میپوشید، قبلاً مکان غیر مغصوب، این قبلاً استمرار دارد و إلّا اگر قبلاً وضو بگیرید بعد برای نمازتون باطل بشه فایده نداره، قبلاً مکان غیر غصبی و بدن طاهر عرض می شود که بشه و در نماز بشه، بنابراین این استمرار داره.

ما سه وجوب داریم فرض کنید یک وجوب مربوط به نماز است در حالت نماز. (إِنَّ الصَّلَاة) [عنکبوت: آیه ۴۵] یک وجوب استمراری داریم که قبل از نماز انجام بشه، مکان و لباس و طهارت و این حرف ها که قبل از نماز باید بشه تا متصل نماز، تا در نماز طاهر باشید و مکان غصبی نباشد لباس غصبی نباشد چه باشد.

ولکن سوم، فرض کنید که اذان و اقامه واجب، ولکن نه وجوب اول است نه وجوب دوم، نه وجوب مقارن مستقل صلاتی ست که (تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ) [عنکبوت: آیه ۴۵] باشد، نه وجوب مقدماتی مستمر است که قبلاً باید انجام بدید بعد در نماز باش،د بلکه واجبی ست منفصل از صلاة، مقدمه است، اذان اقامه اعلام است، تحیع است، هشدار است برای نماز.

در چند جهت اگر هم اذان و اقامه واجب باشند، عمداً ترک شود، موجب بطلان نماز نیست، یک مگر مقصود از اذان و اقامه هشدار نیست؟ خب هشداری راجح داریم، هشداری واجب.

هشدار راجح این است که انسان لفظ را بگوید تا در قلب هم توجه کند، نماز درست بخونه، ولکن هشدار واجب این است که حتماً باید که اذان و اقامه لفظاً گفته شود تا (36:03) بشود

این حتم دلیل نداره، نه کتاباً نه سنتاً دلیل بر حتمیت این هشدار در اذان و اقامه نیست. ولکن دلیل بر رجحان این هشدار در جماعت و در فرادی هست.

حالا اگر این هشدار انسان دارد، بدون لفظ، چون لفظ مستحبه دیگه، هشدار را دارد بدون لفظ، نماز بخوند، خب چی از بین رفته؟ چه چیز ناقص است در نمازه؟ مقارن نماز، مقارن مستقل نماز، مقارن مستقل نماز، مستقل نماز چیزی نیست.

وانگهی از نظر دلیل لفظی کتاباً و سنتاً دلیل بر وجوب اذان و اقامه نیست، مگر چند روایت یا یک یا دو روایت که این روایت متناقض است.

عرض می شود که صحیحه حلبی، وسائل الشیعه، وسائل الشیعه ابواب اذان عرض می شود که باب بیست و نه اذان، جلد سوم، جلد سوم وسائل الشیعه، باب بیست و نهم اذان.

صحیحه الحلبی (عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ إِذَا اِفْتَتَحْتَ اَلصَّلاَةَ فَنَسِيتَ أَنْ تُؤَذِّنَ وَ تُقِيمَ ثُمَّ ذَكَرْتَ قَبْلَ أَنْ تَرْكَعَ فَانْصَرِفْ فَأَذِّنْ وَ أَقِمْ وَ اِسْتَفْتِحِ اَلصَّلاَةَ وَ إِنْ كُنْتَ قَدْ رَكَعْتَ فَأَتِمَّ عَلَى صَلاَتِكَ).

این یک روایت و یا یک روایت دیگر در کار است که اینطور میگه، اگر شما نماز را، نماز واجب شروع کردید و اذان و اقامه یادتون رفت، نه اینکه عمداً، یادتون رفت، (ثُمَّ) عرض می شود که (ذَكَرْتَ) قبل از رکوع اگه یادتون اومد که اذان و اقامه نگفتید (فَانْصَرِفْ) نماز را ابطال کن (فَأَذِّنْ وَ أَقِمْ وَ اِسْتَفْتِحِ اَلصَّلاَةَ) نماز رو از سر بخوان (وَ إِنْ كُنْتَ قَدْ رَكَعْتَ فَأَتِمَّ) چند تناقض درونی و برونی در این روایت هست.

اولاً

(صحبت حضار)

از امام صادق علیه‌السلام، سند صحیحه بله، سند صحیحه ولی متن غلطه.

حالا چند تناقض درونی و برونی در این روایت هست. اولاً این روایت معارض است با روایاتی دیگر که بعد خواهیم گفت. در ثانی اگر که اذان و اقامه رو انسان فراموش کنه، نماز با این حال باطل است؟ خب چه قبل از رکوع باشد و چه بعد از رکوع باشد، نتیجه میگیرد که (إِذَا اِفْتَتَحْتَ اَلصَّلاَةَ فَنَسِيتَ أَنْ تُؤَذِّنَ وَ تُقِيمَ ثُمَّ ذَكَرْتَ قَبْلَ أَنْ تَرْكَعَ) مگر قبل رکوع نماز نیست؟ قبل از رکوع نماز است، بعد از رکوع نماز است، اگر نماز در کل مشروط است به اذان و اقامه، اذان و اقامه رو فراموش کردی، این شرط رو انجام ندادید، چه قبل از رکوع، چه بعد از رکوع، (فَانْصَرِفْ) این دو.

سوم، اذان و اقامه اگر هم واجب باشد، نه واجب اول است که مقارن شخصی با نماز است، نه واجب دوم است که مقارن مستمر است، بلکه اذان و اقامه کاری ست نیتاً، لفظاً قبل از نماز.

اصولاً هیچ واجبی از واجبات قبل از نماز یا بعد از نماز که استمرارش شرط در صلاة نیست، مبطل صلاة هرگز نیست.

اگر کسی رمضان روزه نمیگیره ولی نماز ظهر عصر میخونه، آیا نماز ظهر و عصر باطله؟ نخیر هیچ واجبی، هیچ مستحبی، ولو أوجب واجبات باشد، ولو عرض می شود که قمّه واجبات باشد، ولیکن ارتباط مماسی با نماز ندارد که استمرارش شرط در نماز نیست، مبطل صلاة هرگز نیست.

وانگهی آیه شریفه که (لَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ) [محمد: آیه ۳۳] ابطال عمل را حرام میداند. بنابراین شما که حتی نماز مستحبی شروع کنی، در شروع نماز مستحب، اگر ابطال کنی، ابطال نماز مستحب که واجب نیست، باطله، چرا؟ برای اینکه عمله.

عمل مستحب عمل شرعی ست، واجب شرعی ست، چه عمل واجب، چه عمل شرعی، (أَعْمَالَكُمْ) یعنی اعمالی که خدا دستور داده، چه واجب است، چه مستحب، اگر ابطال کنید بدون عذر عرض می شود که این حرام است.

وانگهی (اذا نسیت) اگر هم شرط باشد اذان و اقامه، شرط داخلی که این محاله البته، اگر گفتند اذان و اقامه شرط داخل صلاة باشد و حال آنکه قبل از صلاته، اگر شرط باشد در صورت نسیان، نسیان خودش اونجا عذره دیگه، اگه انسان فراموش کنه عذره، مگر چیزی که شرط اصلی ماست، مثلاً اگه نسیان کند طهارت را، وضو را، یا غسل را یا تیمم را، اینا شرط اصلیه، ولکن شرط فرعی، استحبابی، اونم مقدمه صلاة، اینا عرض می شود که شاید ده پونزده تا اشکال در این حدیث هست و در مقابلش احادیثی است مثل صحیحه زرارة (قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ رَجُلٍ) عین همون حدیث (عن رجل نسی اذان و الاقامه حتی)

(صحبت حضار)

بله بله بله، عرض میکنم، همون جلد، همون صفحه

(قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ رَجُلٍ نَسِيَ اَلْأَذَانَ وَ اَلْإِقَامَةَ حَتَّى دَخَلَ فِي اَلصَّلاَةِ قَالَ فَلْيَمْضِ فِي صَلاَتِهِ) واجب است نماز را ادامه بده، این حرام است ترک کنه. این درست نقیض است با حدیث اول، (فَإِنَّمَا اَلْأَذَانُ سُنَّةٌ).

حالا این (سُنَّةٌ) چه سنت واجب باشد، چه سنت مستحب باشد، بالاخره قبل از نمازه. چیزی که قبل از نماز است، چه سنت است، چه سنت واجب، چه سنت مستحب، تعمدش موجب بطلان صلاة نیست، تا چه برسه که عرض می شود که نسیانش باشه و همچنین روایت دیگر.

بنابراین روایت اول هم آیتاً هم روایتاً هم به ادله دیگر که اشاره کردیم، عرض می شود که غلطه، بنابراین کسی که این روزا پیدا شده متاسفانه و خیال کرده است، در رساله اش نوشته است که اذان و اقامه از مستحبات، عرض می شود که شهادت ثالثه از مستحبات اذان و اقامه است، که اینجا عرض کردم و این شهادت ثالثه که از مستحباته، اگر امام جماعتی این مستحب را که شهادت ثالثه رو ترک کند، هم نماز خودش باطل است، هم نماز مأمومینش باطل است. این ایمانش باطل است، عقلش باطل است، شعورش باطل است، همه چیزش باطله، هیچی نداره اصلاً راحته.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

(صحبت حضار)

مماس صلاة بشه

(صحبت حضار)

بله بله بله بله بله بله

(صحبت حضار)

امر که نیست ببینید (إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ) [جمعه: آیه ۹] ندا شد، آیا ندا کردن واجبه؟ نه وجوب داره و نه استحباب داره، مثل (إِذَا نَادَيْتُمْ)

(صحبت حضار)

سنت بله چون أقم داره، (نُودِيَ)، (نَادَيْتُمْ) و (نُودِيَ) با أقم فرق داره، أقم امره (نَادَيْتُمْ) و (نُودِيَ) امر که نیست که،

(صحبت حضار)

أقم است و ندا، أقم و (فَاسْعَوْا) [جمعه: آیه ۹] أقم (فَاسْعَوْا) واجب میکنه، اگر أقم و (فَاسْعَوْا) نداشتیم (نُودِيَ) و (نَادَيْتُمْ) وجوب نمی رسونه، نسبت به نماز واجب است چه جمعه، چه غیر جمعه، نسبت به اذان و اقامه (نُودِيَ) و (نَادَيْتُمْ) و امر که نیستش که.

(صحبت حضار)

ببینید نخیر نخیر، (نُودِيَ) نخیر ببینید یه مطلبی که باید عرض کنم این است که (نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ) [مائده: آیه ۵۸] در عرض می شود مصداق اولش اذانه، مصداق دومش اقامه است.

(نُودِيَ لِلصَّلَاةِ) [جمعه: آیه ۹] مصداق اولش اقامه است، مصداق دومش عرض می شود که اذانه، برای اینکه (نُودِيَ لِلصَّلَاةِ) مماسه، منتهی مماس گاه اعم است از غیر مماس، گاه اخص است.

(إِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ) [مائده: آیه ۵۸] (إِلَى) عرض می شود غیر مماسه، منتهی (إِلَى) یا مماسه یا غیر مماس، یعنی الی بگن هم دور میگیرد، هم بعید رو. ل بگن هم نزدیک رو میگد هم دور رو، پس نزدیک و دور فرق داره، متعاکسه، عرض می شود که (نُودِيَ) (إِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ) اول، اول دور رو میگیره، بُعد نزدیک رو میگیره، شامل هر دوست و (لِلصَّلَاةِ) اول نزدیک رو میگیره اقامه است، بعد دور رو. بنابراین هر دوش شامل اذان و اقامه به وجهٍ عام هستند.

(صحبت حضار)

(نُودِيَ) که امر نداره که عزیز.