پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله‌العظمی دکتر محمد صادقی تهرانی

جستجو

کلمات کلیدی

خلاصه بحث

جلسه صد و پنجاه و یکم درس خارج فقه

نماز

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و علی آله الطاهرین

اللهم صل علی محمد و آل محمد

بحث در صلوات خمسه و اوقات پنجگانه بر مبنای پنج آیه قرآنی مسلم است، آیه چهل سوره ق، آیه هیژده سوره روم، آیه سی و هفت سوره اسرا، آیه صد و چهارده سوره هود، آیه پنجاه و هشت سوره نور و آیاتی دیگر.

از جمله آیاتی که تعداد صلوات و تعیین اوقات پنجگانه نماز رو تا اندازه ای تبیین میکند آیه چهلم سوره ق است. ( اعوذ بالله من الشیطان الرجیم فاصبر علی ما یقولون و سبح بحمد ربک قبل طلوع الشمس و قبل الغروب و من اللیل فسبحه و ادبار السجود ) این سبح بحمد ربک اصولا هرجا تسبیح خالیست با حمد است و هرجا حمد خالیست با تسبیح است بدلیل آیاتی از قبیل همین آیه که ( و سبح بحمد ربک ) تسبیح به تنهایی کافی نیست حمد هم به تنهایی کافی نیست. چون تسبیح رب سر از عدم او درمیاره. خدا چنین نیست چنین نیست چنین نیست چنین نیست نیست نیست سر از نیستی مطلق درمیاره اگر هم این در بعد سلبی.

در بعد سلبی که صفات کل مخلوقان را از حق سبحان و تعالی سلب کنیم سر از عدم مطلق درمیاریم. در بعد ایجابی هم که حمد است چنین است چنین است چنین است چنین است سر از تشبیه درمیاریم. موجود است عالم است قادر است سمیع است بصیر است این است ها در مفهوم ها، همون است های حالت امکان است. موجود است از موجود چه میفهمیم وجود خودمون رو میفهمیم. عالم است قادر است حی است سمیع است بصیر است. و همچنین از این صفات ایجابی ما اگر سلبی در کار نباشد ایجاب صفات و خودمو میفهمیم، بنابراین ( و سبح بحمد ربک).

با ایجاب باید سلب کنیم با سلب که نمیشه ایجاب کرد با ایجاب تنهام ایجاب ایجاد ایجاب صفاتیست که مشابه اون صفات داره متصور میشه بنابراین باید با ایجاب سلب کرد. ( سبح بحمد ربک ) یعنی خدا موجود است نه مانند وجودات ما عالم است نه مانند علم ما این نه با آره، سلب با اثبات، بر هردو توام باشد. چنانچه عرض کردیم سلب مطلق سر از مطلق سلب درمیاره بجای مطلق سر از مطلق ایجاب در میاره و مطلق سلب همون سلب عرض میشود که کائنات است ممکنات است و مطلق ایجاب همون ایجاب ممکنات است.

بنابراین ( سبح بحمد ربک ) یعنی اگر میگیم که خدا عالم است عالم است نه مانند علم ما سبح بحمد یعنی با عالمس حمل میکنیم با نمانند علم ما تنزیه میکنیم او رو از علم خودمون. موجود است نه همچون موجود ما. سمیع است نه همچون سمع ما. بصیر است نه همچون بصر ما. حی است نه همچون حیات ما. بنابراین ما چون با سلب بیشتر رفیقیم ایجاب اورم در برابر سلب تبین میکنیم و تبیین میکنیم و این عرض میشود درسته و کل صلاه اینطوره.

بنابراین آیاتی که تسبیح خالی دارد به معونه آیات ( و سبح بحمد ربک ) یعنی تسبیح با حمد. آیاتی هم که حمد خالی دارد به معونه اینگونه آیات این تسبیح حمده، تسبیح خالی نیست حمد خالی نیست تسبیح حمده.

حالا ( فاصبر علی ما یقولون و سبح بحمد ) البته مخاطب در بعد در بعد دوم در بعد رسالتی در بعد شخصی و در بعد نوعی. در بعد شخصی اول رسول الله صلوات الله علیه مامور است که تسبیح کند به حمد رب و بعد در بعد رسالتی مامور است که به مسلمان و علیهم تبیبن کند که تسبیح کنید بحمد ربک. بنابراین نمیشود گفت که سبح مفرد است و این خطاب مفرد رسول الله فقطه نخیر. محد صلوات الله علیه نیست رسول الله است رسول الله در بعد شخصی اولا سبح و در بعد عرض میشود که بطور کلی

خب قبل طلوع شمس ما راجب نماز صبح قرآن الفجر داریم دیگه. اگر قرآن فجر به تنهایی بود ما خیال میکردیم که نماز صبح رو فقط در موقع فجر باید خوند، اگر از طلوع فجر بگذرد تا قبل از طلوع آفتاب این نماز درست نیست چون نماز فجر است. اگر نماز صبح بود از فجر تا قبل طلوع شمس صادق بود ولکن چون صلاه با قرآن الفجر است ( اقم الصلاه لدلوک الشمس الی غسق اللیل و قرآن الفجر ) خواندنی فجر یعنی نماز نماز فجره نماز فجر نمازیست که در موقع طلوع فجر عرض میشود خوانده میشه ولکن

نه اونجا شروع نیستش که اونجا کلیست ببینید. عرض میشود و قرآن قرآن خواندنی صلاه  فجر را بخوانید خواندن فجر چیه همین صلاه صبحه صلاه صبح که اسمش صلاه فجره بنابراین اگر یک ساعت و نیم بین طلوع فجر و طلوع آفتاب هست اون همون اوقات عوام و اوقات اول عرض میشود صلاه فجره. مثل صلاه ظهر صلاه ظهر یعنی ظهر عصر نیست صلاه عصر یعنی عصر ظهر نیست صلاه عشا یعنی عشا مغرب نیست صلاه مغرب یعنی مغرب عشا نیست.

از روایت ما چند بحث داریم یک بحث این است که ایا اصولا این صلوات خمسه که صلاه فجر است و صلاه ظهر است و صلاه عصر است و صلاه عشا هست و صلاه مغرب، اینها وقتشون با هم جداست غیر از صلاه صبح یا نخیر باهم میشه خوند؟ ظهرین رو باهم بخوانیم عصرین رو باهم بخوانیم صلاه و فصل بین ظهرین و عشائین ما باید بحث کنیم.

اول از نقطه نظر اسما میگیم که خب وقتی گفتن صلاه ظهر ظهیره در قرآن دارد در سوره نور صلاه ظهر صلاه ظهر یعنی صلاتی که ظهر باید خونده شه آیا میشود بگیم صلاه ظهر و این صلاتو عصر بخونیم؟ نه قاعدتا اینطور نیست یا صلاه مصا که عصر است این صلاتو یه مقداری بعد از ظهر بخونیم اینم درست نیست. یا فرض کنید که بعد طلوع فجر نزدیک آفتاب بخونیم اینم درست نیست ولکن با ادله دیگر قرآنی و درضمن حدیثی استدلال میکنیم که بله افضل اوقات صلاه صبح عند الفجر است و افضل ظهر عندالظهر است و افضل عصر عندالعصر است افضل مغرب عندالمغرب است افضل عشا عندالعشاعه

هرجا میری آیس میبینی ( و اصبر علی مایقولون و سبح بحمد ربک قبل از الطلوع الشمس ) پس این صلاه فجر صلاه فجره ولکن دو مرحله دارد یک مرحله افضلیتی وقتیست که عندالفجر است و یک مرحله اجزا است که قبل از طلوع شمسه اگر قبل طلوع شمس نبود صلاه فجر را باید فقط فجر خوند اگر از فجر بگذرد این قضا میشه. کمااینکه اگر هم نماز صبح را بعد طلوع آفتاب بخونیم قضاست نماز ظهرو عرض میشود که نماز عصر رو بعد غروب شمس بخونیم قضاست همینطور هم اگر این عرض میشود که قرآن الفجر فقط بود و قبل طلوع شمس نبود میگفتیم که خب در مقابل فجر باید خونده بشه. اگر بعد از فجر خونده شه باطله. ولکن این قبل از طلوع شمس تبیین کرده است جواز تاخیر نمازصبح را تا قبل از طلوع شمس ولکن اسمش چیه؟ اسم خاص نماز صبح قرآن الفجر عه و این اسم خاص تخصیص میدهد افضلیت انجام نماز صبح را عندالفجر و قبل از طلوع شمس تبیین میکند که جائز است نماز فجر را تاخیر از فجر تا قبل از عرض میشود که آفتاب.

و همچنین و قبل الغروب قبل الغروب خب صلاه عصر عصره عصر تاغروب فاصله داره. مثلا اگر روزها دوازده ساعته از ساعت دوازده تا شیش شیش ساعته این شیش ساعت صلاه ظهر مثلا یک ‌ساعته عرض میشود که از اول ظهر تا ظهر داشته بعد صلاه عصر ساعت مثلا سه و چاهار اما ده دیقه پنج دیقه مونده به غروب نماز خوندن این مثلا گفته میشد درسته ولکن قبل الغروب بگیم نماز ( و من اللیل فسبحه و ادبار السجود ) من اللیل شامل نماز مغرب است و شامل نماز عشاست و ادبار السجود.

حالا کسی بگد که این جا نماز صبح ذکر شد قبل از طلوع شمس بله نماز صبح ذکر شد که قبل از طلوع شمسه و نماز عصر هم ذکر شد که قبل از غروبه و عشاعین هم ذکر شد که من اللیل فسبحه بنابراین چی برگشته نماز ظهر ذکر نشده

جواب است قبل از طلوع شمس نماز ظهر و عصر هردو را شامل است و لاسیما به معونه آیاتی که نماز ظهر را تبیین کرده است صلاه وسطاست عرض میشود که بله قبل غروب قبل غروب شمس خب مطلب اینست که آیا وقت نماز عصر تا کیه تا مغرب است چنانکه آقایون میفرمایند یا نه تا غروب شمسه به دلیل این آیه قبل از غروب و عرض میشود که قبل الغروب

و آیه دیگر قبل غروب شمس این دو آیه اینست که غروب قرص چون غروب شمس در موقع عرض میشود مغرب که نیستش که بین غروب شمس مغرب ده دوازده دیقه فاصلس بنابراین این دعای نص است برای اینکه نماز عصر قبل از غروب قرص است نه قبل از مغرب است. یعنی بین غروب قرص خورشید تا مغرب هیچ نمازی ازنماز های واجب اصلا نیست. مگر نماز عصر انسان بعد از غروب شمس بخواند این عرض میشود که قضاست اما صلاه ادا نماز ادا عرض میشود که در وقتای معین است و این وقت بین غروب شمس و عرض میشود که مغرب این وقت هیچ نماز ادایی نیست.

خب دیگه محجوجن به این دلیل به دلیل این آیه محجوجن درست نیستش. این یک آیه. بله صیام اینطوره  نوعه صیام اینطوره یعنی نوعا فتاوای فقهای اینست که تا قبل از مغرب وقته ولی به نص این دو آیه قبل از غروبه.

آیا غروب شمس که شد آیا غروب قرص غروب قرص است یا بیشتر از غروب قرصه شمس چیه شمس خود خورشیده خود خورشید که غروب کرد نماز عصر کلا صحبت میکردیم در بیروت یک جلسه از من سوال شد که آیا وقتی که توپ میزنن میشد افطار کرد یا نه؟ گفتم نخیر توپ زدن دلیل نیست گفت پس کی گفتم که باید صدق اللیل بکنه ( ثم اتموا الصیام الی اللیل ). یکیشون گفتش که خب آقای فقها میگن که تا قبل از غروب تا غروب شمس تا غروب شمس کافیه عرض میشود که صیام رو از غروب شمس گفتم که نه غروب شمس صدق لیل نمیکنه ( ثم اتموا الصیام الی اللیل ).

خب حالا آیه دوم سوره روم ( فسبحان الله حین تمسون و حین ) قبل غروب شمس و قبل از غروب است بدلیل این دو آیه ( و حین تصبحون ) تصبحون هم اعم است از کل وقت بین طلوع فجر تا طلوع شمس چون صبح صدقش از کی است صدق صبح از طلوع فجر است تا کی طلوع شمس. این صبح اصبح است و صبح بعدی هم بعد طلوع شمس است تا بعد.

خب ( و له الحمد فی السماوات و الارض و عشیا و حین تظهرون ) سوال چرا اینجا برای حین تمسون و تصبحون سبحان الله ذکر شده؟ و ازبرای عشی که نماز مغرب و عشا و حین تظهرون ظهر است له الحمد ذکر شده؟ آیا این نمازهای پنجگانه فرق داره حین تمسون که نماز عصر است و حین تصبحون که نماز صبح است فقط سبحان الله است و عرض میشود که و عشیا و حین تظهرون فقط حمد است؟

جوابشو قبلا عرض کردم که همونطوری که عرض میشود که سبح بحمد ربک در آیات متفاوتی داریم هرجا تسبیح است اگرم بحمد نباشد بحمد بهش وصل میشه هرجا هم حمد است اگه تسبیح نباشد تسبیح بهش وصل میشه بنابراین فسبحان الله تسبیح به حمده و له الحمد هم حمد با تسبیحه توجه کردین خب

( و عشیا و حین تظهرون ) سوال آیا از حین تظهرون اسنفاده میشود که نماز ظهر اونیست که در ظهر انجام میشه اگر بعد از ظهر انجام بشه درست نیست؟ جوابش این است که این قبل غروب شمس و قبل الغروب هم نماز ظهرو میگیرد هم نماز عصرو. درسته همونطوریکه لفظ قرآن الفجر ترجیح میدهد که نماز صبح عند قرآن الفجر باشه عند الفجر باشه همونطور هم حین تظهرون ترجیح میدهد که وقت ظهر باشد اما تاخیرجایزه.

آیه دیگر ( و اقم الصلاه ) سوره هود آیه صد و چارده ( و اقم الصلاه طرفی النهار و زلفا من اللیل ) طرف اول نهار صبح است و این صبح چنانکه عرض کردیم از طلوع فجر است تا طلوع شمس و عرض میشود که و بعدشم عرض میشود که ظهر است. بعدشم عصر است حالا سوال آیا طرفین نهار دو‌طرفه است؟ خب معلومه دو طرفه است دیگه. طرف اول نماز صبح است طرف دوم نماز عصر است.

( و زلفا من اللیل ) زلفا من اللیل، زلفا جمعه بنابراین نماز واجب باید بگن زلفا من الیل جمعه و حداقل جمع دوتاس و عرض میشود که نماز مغرب و عشا شامله ( الحسنات یذهبن السیئات ذلک ذکری للذاکرین ) حالا دراینجا نماز ظهر ذکر نشده ولیکن با اشاره ذکر شده برای اینکه طرف نهار. نهار دارای دو بعده یک بعد اول و آخر، یک بعد ظهر آخر. اول و اخر اولش نماز صبح است آخرش نماز عصر، بعد دوم طرف اول دلوک شمس است بر حسب آیه دلوک و طرف دوم عصر است بنابراین اشارتا نماز ظهر هم مشموله وانگهی در آیات دیگر که نماز ظهر را تبیین کرده ما میفهمیم که نماز ظهر هم جز نمازهای پنجگانست.

و اما آیات سوره نور آیه پنجاه و هشت سوره نور ( یا ایها الذین آمنوا لیستاذنکم الذین ملکت ایمانکم و الذین لم یبلغوا الحلم منکم ثلاث مرات من قبل صلاه الفجر ) خب صلاه فجر قرآن الفجر و تعبیرات دیگر در قرآن داشتیم و اینم عرض کردیم که صلاه فجر درست است که ظهور دارد در اینکه نماز صبح باید عندالفجر باشه ولکن قبل طلوع شمس تبیین کرده است که بعدم جایزه. خب من قبل الصلاه ( و حین تضعون ثیابکم من الظهیره ) ظهیره چیه؟ ظهیره نماز ظهره دیگه خب. آیا انسان بعد از نماز ظهر میخوابه یا بعد از نماز عصر میخوابه اگر ظهرین جمعش شایسته است خب انسان نماز ظهر و عصر رو باهم میخونه بعد میخوابه. ولکن اینکه میفرماید که ( و حین تضعون ثیابکم من الظهیره ) بعد از نماز ظهر لباسهاتون رو‌ برمیدارید میکنید میخوابید این دلیل است براینکه بین نماز ظهر و عصر خوابه پس این آیه دلیل است دلیل قطعی بر فصل بین نماز ظهر و نماز عصر.

ولکن آیا جایز است نماز ظهرو تاخیر کنیم از ظهر جائز است نماز عصرو تقدیم کنیم بعد عرض میشود عصر؟ این جایز است چرا؟ به همون دلیل که عرض کردم که الظهیره، قرآن الفجر،تمسون اینها دلیل خاص است بر رجحان دلیل بر وجوب نیست رجحانه وجوب. کمااینکه در بعضی روایات داریم که تاخیر نماز از وقت اولش، ذنب مغفور. تاخیر الظهر الی العصر ذنب مغفور. ذنب اینکه گناهه نه اینکه حرامه. یعنی اونقدر رجحان دارد که نماز در وقت انسان میخوند که تقریبا یا تحقیقا میشود گفت ذنب. یعنی در مرز وجوبه نماز ظهرو اول ظهر نماز عصرو عصر نماز مغرب مغرب نماز غشا عشا نماز صبح رو اول عرض میشود که طلوع فجر این عرض میشود که در مرز وجوبه که اگر عذری در کار نباشد باید که در وقت خوند.

رو این اصل اعتراض میشود به ما شیعه ها چرا ظهرینو باهم میخونیم و عشائینو باهم میخونیم برای بعضیا توجیه دارد برای بعضیا توجیه ندارد. مثلا اگر امر دائر به امرین بشه که ما نماز رو به جماعت بخوانیم یا عرض میشود که فصل بین صلاتین بخونیم. فصل بین صلاتین خیلی رجحان دارد نزدیک وجوب است اما جماعت واجب است کمااینکه در نماز جماعت نماز جماعت واجب است ازنظر امکان چون نماز جماعت واجب است از نظر امکان بنابراین اذا دار الامر بین امرین، اهم رو باید ما  در نظر بگیریم.

اگر بشه اما اگه نشه چی؟ مثلا فرض کنید بله اگه بشه اگر بشود روایت کرد کما سنیها اینکارو میکنن ولیکن اگه بله حالا اگر چنانچه گروهی هستن که در جایی جمع میشن و این گروه نماز ظهر که میخونن اگه نماز عصر نخونی میرن تا نماز هم اونا نماز فرادی هم امام صادق میخونه در اینجا عرض میشود که تقدیم اهم بر مهم اینست که ما نماز عصر را هم بعد از نماز ظهر باجماعت بخوانیم ولکن اگر تصمیم گرفت جماعت یا دو نفرسه نفر دو نفر تصمیم گرفت جماعت که نماز ظهر رو ظهر با جماعت، نماز عصرو عصر با جماعت، مغرب رو مغرب با جماعت، عشا رو عشا باجماعت اینها در جمع چطور بله میتونیم اینکارو بکنیم. امکان داره

ولکن این توانستن دو توانستنه یک توانستن هرجیست یک توانستن یسره اگر توانستن هرجی باشد که بنده از خانه ام عرض میشود که میرم فلانجا نماز میخونم بعد برم خانه ام عرض میشود که بعد برگردم اگه هرج بشه این هرج موجب است که این عرض میشود که رجحان قریب به وجوب از بین بره. اشکال میکند سنی اینکارو بله سنی اینکارو انجام میدن حالا جماعت هم لزومی نداره جماعت کلی باشه جماعت جزئی هم باشه کافیه. برچی جوازه فقط جوازه، فقط باهم خوندن جوازه اما رجحان بسیار بسیار قویش فصله طبق آیات قرآن و از جمله آیات نور که الان داریم بحث میکنیم.

بله عرض کردم که این مثلا عرض میشود که نماز صبح رو که تاخیر از وقت میکنیم دلیلش چی بود قبل طلوع شمس بود عرض میشود که نماز ظهر هم ( لدلوک الشمس الی غسق اللیل ) لدلوک دلوک مماسه که ما بحث کردیم لدلوک از اول ظهر میگیرد تا غروب چون از اول ظهر تا غروب میگیرد بنابراین نماز ظهر نماز ظهر است ولکن نماز ظهرو بعدازظهرم بخونی باز لدلوک شمسه صدق دلوک شمس از اول ظهر است تا غروب. بله بله بله خب

حالا من قبل عرض میشود و من بعد الصلاه بله ( و حین تضعون ثیابکم من الظهیره و من بعد صلاه العشا ) اینم دلیل است بر فصل بین نماز مغرب و عشا برای اینکه انسان اگر نماز مغرب را و عشا را اول وقت بخواند بعد میخوابه بلافاصله نه دیگه بعد غذاییست کاریست فلان پس اینکه میگد ( من بعد صلاه العشا ) این دلیل است براینکه نماز عشا فاصله دارد مغرب یعنی نماز مغربو خونده شامو خورده کاری کرده بعد نماز شروع میکند بعد وقت خوابه. وقت خواب انسان در شب کیه همون نیم ساعت بعد از مغربه اگر چنانچه نماز مغرب و عشارو باهم رجحان داره خواندنش یا برابر است خوندنش

بنابراین این برخلاف واقعه که اول شب صلاه مغربو بخونه نماز عشارو بخونه بعد بخوابه نه شام بخوره نه کار بکنه پس این ( من بعد صلاه العشا ) دلیل است بر فصل بین نماز مغرب و عشا. ( ثلاث عورات لکم الی ) روایت هم در این زمینه ما بسیار زیاد داریم عرض میشود که مثلا فرض کنید که در وسائل الشیعه جلد چهارم صفحه دویست و دو حدیث پونصد و پنجاه و شش، فقیه عبدالله ابن سنان عن الصادق علیه السلام ان رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم جمع بین الظهر و العصر به اذان و اقامتین و جمع بین المغرب و العشا فی الحذر من غیر علتا به اذان و الاقامتین، این کارو چرا کرد؟ برای اینکه اگر پیغمبر بزرگوار طبق سنت سنیه مستمره حتما همیشه صد درصد فصل میکرد بین ظهرین و فصل میکرد بین عشاعین، این وجوب بود دیگه چون ( سلوا کما رایتمونی اصلی ) بنابراین پیغمبر بزرگوار حتما آنچه مستحب است باید احیانا ترک کند تا بدانند واجب نیست و آنچه مرجوح است احیانا باید عمل کند تا بدانند حرام نیست.

حالا درست است که فصل بین ظهرین و عشاعین بسیار بسیار مستحب است نزدیک وجوب ولکن واجب قطعی نیست و دلیل بر قطعی نبودن اینست که پیغمبر بزگوار بعضی وقتا بر حسب روایت متواتر شیعه و روایت متواتر سنی بعضی وقتا بدون علت، لالخطر و لامطر و لاصفر و لاضرر و لاهیچی بدون هیچ علتی بین ظهرین جمع میکرد بین عشاعین جمع میکرد برای اینکه بفهموند که اشکالی در این مطلب نیست بنابراین اینجا توافق بین کتاب و سنت است که در دو مطلب بگیم که نماز ظهر افضل بطیش اول ظهره، نماز عصر افضل بطیش عصره، نماز مغرب افضل بطی و حتمیش مغربه، نماز عشا افضل بطیش عشاعه، ولکن جایز است جمع بین صلاتین بدون هیچ علتی ازجمله در تهذیب

این جوابش این است که ما دو لغت برای صلاه عصر داریم یک قبل غروب شمسه یک عصر. قبل غروب شمس هم عصرو شامل است هم قبل از عصر شامل است. لدلوک الشمس هم ظهرو شامل است هم بعد از ظهر رو شامل است توجه کردید نکته رو.

بنابراین ما جمع بین ازنظر کتاب و سنت میکنیم. و فی التهذیب الفضی و زرارا عن ابی جعفر باقر علیه السلام انما فعل ذلک رسول الله صلوات الله علیه لیتصع الوقت علی امته، برای اینکه امت بدانن وقت وسیعه ولو افضل قریب وجوب اونه ولی اتصل الوقت علی امته، و ان اظهارون امار عن ابی عبدالله علیه السلام قال ان رسول الله صلوات الله و سلام علیه سل ظهرا و العصر مکانه من غیر علتم ولا سبب فقال عمر فوضول بود فقال عمر و کان اجر القوم علیه احدث فی الصلاه شی او حدث بالصلاه شی احدث، ایا در نماز چیزی چون مامور و مستمر عرض میشود که شب و روز بود که بین ظهرین و بین عشاعین فاصله بشه حالا که پیغمبر میگد که یعنی صلاتینو باهم خوند عمر سوال کرد که آیا چیز جدیدی اومده که صلاتین میشه عرض میشود که باهم بخونیم قال لا نه چیز جدید نیست ولکن اردت عن اوسع علی امتی اوسع وحینی رسالتنه شخصا نیست و عن العباس

در یک مکان این دو نمازو یکجا خوندن بله از من غیر علتهم فهمیدیم یجا خونده میشه. برای اینکه اگر یک مکان با فاصله باشد که من غیرتهم نمیخواد که اگر در یک مکان در همون محراب پیغمبر درهمون محراب پیغمبر مسجد در یک مکان با فاصله بخواند که من غیرتهم نمیخواد چه علت باشد یا نباشد پس من غیرتهم دلیل اینست که اینکه نماز در این مکان نماز ظهر و عصر در این مکان خوند هیچ سببی نیست در سلب نداشتن چیه یعنی این رو یجا خونده اگر بافاصله خونده علت نمیخواد که علت ضرر خطر مطر اذیت اینا نمیخواد که.

و ازجمله ابن عباس در درالمنصور قال جمع رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بین ظهر و العصر من غیر خوف ولاصفر، چون در خوف در صفر زحمت بود در خوف زحمت بود در مطر زحمت بود روی حساب زحمت که هرج بود بر روی هرج جمع بین صلاتین میشد ولکن پیغمبر اکرم سه کار کرد. یک کار در حال عادی نوعا فصل بین صلاتین بود کار دوم در حال غیر عادی که سفری بود خطری بود ضرری بود مطر بود جمع میکرد و یک کار سوم اینست که نخیر بدون سفر بدون خطر بدون ضرر بدون هیچی باز جمع کرد برای چی برای اینکه بفهموند به امت که اینکار جایز است. حرام نیست.

فقال اراد الله یهرج علی احد من امتهی، پس هرجه. پس اگر در فصل بین صلاتین هرجی در کار باشد اشکال ندارد اگر هرج در کار نباشد دیگه اشکال نیست و فی آخر اراده توسع لامتی، رو این اصل در صورت عسر که معلوم است در صورت هرج که جان انسان به گلوش میرسه و خیلی خیلی مشکل است اونجا جمع بین صلاتین میشه ولکن اگه مشکل نباشد چرا جمع صلاتین میکنی مگر در صورت ترجیح جماعت بر فرادی. اگر امر دائره بین جماعت و جمع بین صلاتین و بین فرادی که یکی رو جماعت بخوانیم، یکی رو عرض میشود که فرادی بخونیم اینجا جمع بین صلاتین ارجح است به حساب عرض میشود که مراعات نماز جماعت.

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته