جلسه صد و هشتاد و پنجم درس خارج فقه

غسل

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صل الله علی محمد و علی آله الطاهرین

أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا ۚ  ما هرچه هستیم و هرکه هستیم و در هر حالی هستیم یک مطلب در ما باید ثابت باشد تا در حاله ترقی و تعالی باشیم و اون 0030 الی الله است . اگر کسی غفلت کند از افتقار الی الله این خود را غنی دانسته است و کسی که خود را غنیه از حق بداند یا انکار خداست یا دهویه الوهیته ثانیه و ثالثه است

ما بعنوان عبادالله و مومنینه بالله در دو جریان باید مستمر باشیم تا این فرمایش حضرت حق صبحانهو و تعالا که یا يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ کدهه ربانی باشد وملاقاته مرضیه حق حضرت حق صبحانهو و تعالا باشد .

تاعره انسانی با دو بال میتواند پرواز کند در سماعه تقربه الی الله صبحانهو و تعالا یکی باله معرفتست و یکی هم باله عبودیت ،‌ تا معرفتن ماعی نباشد عبودیتو ماعی نیست ، و تا عبودیت نباشد نتیجه معرفتی حاصل نخواهد شد اما در بینه این دو محور اصلیه ترقیات و تعالیاته انسانیه اونی که زیربناست معرفتست و اون که روبناست عبادتست  و چون معروف و معبود لا نهایت است عبادت و معرفتم لا نهایته

حالا این رحمت رحیمیه حضرت حق صبحانهو و تعالا شامله حالها حواله کله عبادلله که مکلفند هست غیر مکلف مطلب دیگریست ، یکی عبادت اله است که هر روزو هر شبست ،‌و یکی هم معرفت الله است که هر روزو هر شبست ، عبادت اللهی که در قله کل عبادات از نظر جامعیت و همیشگی و همگانیه در بعد تکلیف قرار گرفته است صلات است که عمودودین و عمادول یقین است ،‌

و معرفت اللهی که بر محور وحی باید باشد و اگر از محور وحی بیرون باشد و اتجاعه به محور وحی نباشد این معرفت نیست بلکه مخرفتست ، انحرافست ، این است که کتابی کتاب وحیه خالصی از حضرت حق صبحانهو و تعالا در اختیار ما باشد که همیشه بتوانیم اون را مطالعه کنیم و فکر کنیم

و این دو نعمته عظمای ربانیه از برای ما به طور همیشگی و همگانیه در ابعاد گوناگونه تکلیف هست ، عبادتی که همیشگیست صلاتست که هدر پنج وقته و در پنج وقته حساس است ، که اقامو صلات در قرآن شریف از هر امریب بیشترست و اهمیته این حکمه فرعی از هر حکمه فرعیه دیگر بعد از اصول دینی مهمتر و تکرارش زیادترست ، و در بعد دوم که بعد معرفتی باشد که باید بر مبنای کتابه وحیه خالص باشد قرآنست فَاقرَئوا ماتَیَسَّرَ مِنَ القُرآنِ سوال ، خب نماز که تکراره ، نمازی که صبح میخوانید مانند او ظهرست ،‌عصرست مغربست عشا است تکرارست پس چرا میگیم تکرار عبودیت است تکرار عبودیتست در نسقه واحد از نظر عمق گرچه از نظره هیعت رکعاتش فرق داره

این تکرارست که اگر روی حساب و میزان این تکرار را ما انجام بدهیم سیر علل الله را در بعد معرفتی و در بعد تعبد تعدبه عبودی درست انجام داده ایم و از این جهت است که میفرماید إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‌ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ و در باله دوم و لنگه دومه از برای تاعره قدسیه انسانی کتاب الله است ، آقا قرآن خب تکرار دارد خب بله تکرار دارد دوارم بعضی وقتا تکرار میکنیم تا خوب بشید یه مرتبه بخورید فایده نداره

ممکنه دوایی که تکرارش لازمه یک مرتبه بیمار بخوره اصن بمیره اصلن این باید که اثر کند در عمقه مزاجه انسان در حدودی که طبیب صلاح میبیند قرآن شریف تکرار دارد خود این تکرار دار هم باید فَاقرَئوا ماتَیَسَّرَ مِنَ القُرآنِ ، تا اوجا که میشود و توانایی داریم قرآن رو مطالعه کنیم ، بعد از نماز صبح قرآن رو مطالعه کنیم بینه نماز ظهرو عصر همچنین بینه مغروب عشا همچنین قبل از درسهای معمولیمون همچنین بعدش همچنین

محور در کل تفکراته ما و اعمال ما این قرآن باید باشه ،‌ما دارای دو حالت گدایی هستیم در محضر حضرت حق صبحانهو و تعالا یک گدایی عملیه عبودیتی که بالاترین قله اشاره نماز است و یک گداعیه معرفتی که ما در قرآن درست دقت کنیم

فکر کنیم ، یک مرتبه آیه رو دیدیم مرتبه دوم مرتبه سوم مرتبه چهارم مرتبه پنجم صدم هزاروم چون گوینده این سخنان آنچه بایسته و شایسته بوده است گفته است خداوند گفتنیه دیگری ندارد بعنوان اصل که در این آخرین سخن وحی نباشد

پس اگر ما بخواهیم از نظر شناخته مراداته شناخته حضرت حق صبحانهو و تعالا و شناخت ربانییات در ابعاد اصلیه و فرعیه گام های بلندو استواری و با مقصد صحیح برداریم باید به مطالعه قرآن درست بپردازیم این مقدمه بر این جمله بود ما دو مسعله اینجا داریم بعنوان تتمه ، در بابه غسل

یک مسعله اینست که آیا هر غسل واجبی کافیه از وضوست که از فروعات این مسعله اینست که آیا غسل های مستحبه ثابتول استحباب هم کافی از وضوست یا نه این یک مسعله ، مراجعه به آیه بکنیم دوباره سه باره ده باره صدباره ، بنده ناچیز اکتفا نمیکنم که فکر زیاد کردم و نود صفحه در الفرقان راجبه طهارت ثلاث نوشتم ،‌نگاه میکنم بعد تبلور پیدا میکنه بعد بیشتر ممکنست بفهمیم ،‌بعضی مطالبو احیانن نقض کنیم ،‌البته نقض ما کمه چون محورمان معصومه کتاب الله، اما خب اینطور نیست که چون اونطور گفته ام پس تا آخر عمر اونطور باشد ماکه ملا نصردین که نیستم که

چهل سال پیش چند سالته ؟ چهل سال، حالا چند سال چهل سال آقا چهل سال گذشته هشتاد سالته ، ما در فهم کتاب الله که ملانصردین به این معنا که نیستیم باید هی فکر کنیم هی فکر کنیم أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى‌ قُلُوبٍ أَقْفالُها   0858 بطل باید بود در تعرفه به سوی مرادات حضرت حق صبحانهو و تعالا و فکر های بسیار زیاد و زیبا و بجا و تازه را در بهترین وقت و بهترین حال باید در قرآن بکنیم

همانطور که از برای تشرف به محضر حضرت حق صبحانهو و تعالا که نمونه بارزش از برای همگان از پیمبر و غیر پیمبر نمازست بعد بهترین حال با بهترین قال را بهترین مجال را بهترین وقت را ما انتخاب کنیم که درست مشرف شویم به محضر اقدسه حضرت حق صبحانهو و تعالا در تفکر در قرآن چنینه

اینجور نیست که بعد از اینکه بنده کفایه رو خوب مطالعه کردم برم سراقه قرآن ، خب قرآن رو باید مطالعه کرد این نور آورست وقتی که مطالعه درسته قرآن نور آورست و تمام نورست و نور معصوم است اون وقتست که میتوانم بگم مرحومه آخوند فلان جا درست فرمودند فلان جا درست نفرمودند فلان جا صحیح است فلان جا ناصحیح است با کمال احترامی که برادران بزرگوار فقیه و اصولی و علمای اسلام کلن داریم

حالا ، در این دو مسعله ما به جای اینکه به روایات مختلفه متعارضه یا متناقضه یا تعارض مثلث دارد یا تعارضه مثنا دارد یا تعارضه بیشتر دارد و همچنین بجای اینکه و قبل از اینکه مراجعه به اقوال کنیم کدام قول مشهورست کدام نیست کدام قدیمیست کدام جدید کدام اجماعست کدام منقولست کدامه محصله کدام اطباق ،‌ما میریم محک رو پیدا میکنیم

ببینیم که آیا میشود که ما محروم باشیم از معرفته ضابطه ،‌ضابطه و قاعده ای که این یکدونه آیه قرآن که کاملترست از نظر بیان از آیه سوره نساع چون طهاراته ثلاث رو دارد اول وضو بعد غسل بعد تیمم را دارد با کل تفاصیلی که به عبارتن مجملتن جمیله تبیین فرموده است آیا این ضابطه به دست میاد ؟‌مگه میشه به دست نیاد

مگر میشود خداوند ضوابط فقهیه و غیر فقهیه که اصولن در عهده کتاب اخیر وحیست و کتابه وحیست خداوند محول کند در میادینه اختلافه روایاتو اقوالو نظراتو اجتهاداتو اینها این که غیر ممکنست که ، حالا ببینید آیه مبارکه وضو در اول که خطاب میفرماید الذین امنو رو کلن شاملست ، يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا همه میگن بله دیگه

محدثست به حدثه اصغر بعله نیست بعله به حدثه اکبر بعله نیست بعله حدثین دارد بعله حدثین ندارد بعله مگه اطلاق اول اینجور نیست آقایون ،‌اولو عرض میکنیم ، حالا بعد میرسیم کم کم این اطلاق تقیید میشه بعد تقیید میشه به خود آیه ،‌يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تبعن مکلفینم هستن ،‌چون ایمان یر مکلف که لازم نیست اگرم باشد ولو قبول باشد ولاکن محور وجوب واجبات و حرمته محرمات نیست مگر ما وسایل و مساعله دیگری که به وسیله مکلفینست ، حالا يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لبیک ،‌چیکار کنیم ‌؟‌

إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ چیکار کنه ؟ إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ همه یا بعضی ، خب فعلن که اطلاقست بعد میرسه به ان کنتم جنبا ، بعد میرسیم وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَىٰ أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ این بعد ،‌حالا اول چیه ؟‌این جمله اول که در آیه مبارکه طهارته ثلاثست چیست ؟‌

وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَىٰ أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ کارای وضو رو بکنید تا اینجا ،‌ تا قبل از ان کنتم جنبن چی شد ؟‌ از توش در میاد محدث باشید نه حدثه اصغر نه اکبر نه ،‌هیچکدوم نه هردو نه یکی نه ،‌پس تا اینجا اینطور میشه اگر کسی حدثه اصغر دارد فغسلو اکبر دارد فغسلو هردو را دارد فغسلو هیچکدام ندارد فغسلو ،‌ اینطوریه دیگه اول مطلب اینجوره تا کم کم بریم جلو ما که از دید خودمون که نمتونیم چیزی رو بیاریم

بعد، بعد میفرماید وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا ۚ چی فرمودیم یعنی غیر جنب مراد بوده دیگه ، آخه چون وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا ۚ تکلیف دیگر آمد ، تکلیف اول غسلتین و مسحتین بود که عبارت میشد از وضو شستن و مسح کردنه بعضی بود نه شستن کلی بود نه مسح کردن کلی بود نه هردو

این يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ بعد چی بعد وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا ۚ چی شد ؟‌ اینه قبلنم عرض کردم که فَاطَّهَّرُوا تفریعه یعنی کسی که جنب باشد از کیا ؟‌از الذین امنو پس الذین امنو دو دسته شدن ، یک دسته ان کنتم جنبن یک دسته لم تکونو جنبن

پس این وضو برای لم تکونو جنبنه ، اما لن تکونون جنبن که حدثه اکبر ندارد اصغر دارد ؟ ندارد ؟‌ از جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ که بعدن فرمود استفاده میکنیم حالا ماله بعد ،‌پس این ۚ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا ۚ تغیید کرد اطلاق را اینجور نیست که هر الذین امنو این مکلف به وضو باشد الذین امنو مکلف به وضوست که جنابتی در کار نباشد

جنابت به معنیه وسیع البته جنابته جنسی نباشد جنابته حیضی نباشد نفاسی نباشد استحضاه کثیره نباشه این جسمانیه عرض میکنیم جنابته مسه میت نباشد جنابت نباشد

اگر جنب نبود اون وقت این الذین امنوی غیر جنب باید که وضو بگیرد پس وضو منحصره به غیر جنب شد این تقیید کرد ۚ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا ۚ وضو منحصره به غیر جنب شد

حالا سوال ، اگر یک انسانی هم حدثه اصغر سر زده است هم اکبر و دوتارم بعد ذکر فرموده و ترتیب به قدری عمیق و رقی است در آیه که اگر 1545 بفرمایید به قدری دقیقست که اصن فوقهو که چی مثل او هم نمیشود انسان تصور کند

وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَىٰ أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ این دوتا حسابش جداست ،‌یعنی چه ؟‌یعنی عدم وجدانه ما بعلت انحرافه مزاجی مرضا ، عدم وجدانه ما بعلتی که دسترسی نداریم ممکنه باشه هست ، بعد أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ حدثه اصغر أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ حدثه اکبر ، چهارتاست ولی دوتاست

هم رباعیست هم ثناعی برای اینکه دوتای اول حدث نیست دوتای دوم حدسه ،‌ از اینجا استفاده میکنیم که فَلَمْ تَجِدُوا عدمه وجود ما نیست ،‌ عدمه دسترسیه به آبه یا دسترسی ندارید چون کنتم مرضا یا دسترسی نداریم علا سفر جمعش اینست که دسترسیه عقلی یا شرعی یا عرفی به آب نداریم

دسترسیه صحی یا خارجی یا مالی یا حالی به آب نداریم این مطلب دیگره حالا مطلبی که خواستیم اینجا عرض کنیم ،‌ ۚ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا ۚ ازین ان کنتم جنبا فَاطَّهَّرُوا اطلاق میفهمیم یا نه ؟ اطلاق داره دیگه ،‌هرکس جنبست باید غسل کند

خب این کسی که ۚ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا ۚ یک تقییدی به اطلاقه يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ زد ولی اینجا جلوی وضو نیست ،‌وضو ماله غیر وضو ماله غیر جنبه ، برای شخصی که جنبست وضو دیگه نیست بلکه برش فَاطَّهَّرُواست ،‌که اگر چنانکه چنینست دامنه إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا وسعت داشت تمام حدثهای کبیره رو گرفت حتا وروده یومل جمعه رو  که حدثست نسبت به غسل جمعه چون غسل جمعه رفعه حدثه اکبر ورود در جمعه رو میکند ولاسیما از برای کسی که بخواد نماز بخوند حالا إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا آیا این مطلق میزند کنار وضو را کلن ؟‌برای ان کنتم جنبن ؟‌خب چرا نزند

اگر مطلقه محدودتری آمد بعد از مطلق کلی این مطلق محدودتر آیا مطلق کلی را به اطلاق محدود خودش تقیید میکند یا نه ؟,‌خب بله ،‌ اگر گفت اکرمول علما بعد گفت اکرمل مفسرین این المفسیرن کل مفسرو میگیره این کل کل مفسرین تقلید دهد علما را مگه اینطور نیست ؟

در اینجام يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ همرو گرفت ، محدثه به هردو حدثین محدث به هردو هیچ محدثه به هیچکدام همرو گرفت دیگه مربع رو گرفت ،‌بعد إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا جنبن رو خارج کرد، کسی که جنبست فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ نیست چی کدومش؟

این جنبن چند حالت داره ،‌این جنبست حدثه اکبر داره اصغرم داره ، هم اکبر دارد هم اصغر مشموله إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا هست یا نه ؟‌مطلقه دیگه یا نه ، اکبر دارد اصغر نداره مشموله بله ، اصغر قبلز اکبر بعده مشموله بعله ،‌قبلز غسل داریم عرض میکنیم ، اکبر قبلست اصغر بعده قبلن جنب شده بعد قایت قبل از غسل همرو داریم میگیم این حدثان که حدثه اصغر و اکبر باشد هردو با هم انجام شده است قبلز غسل شامله ،‌اصغر قبلز اکبرست قبلل غسل شامله

اکبر قبلز اصغرست قبلز غسل شامله ، خب این وقتی که شمول دارد این اطلاق قرآن این اطلاقه جمله که إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا که حسابرو جدا کرده است اگر چنانچه تعویلو عوض میکنیم اگر محدثی به حدثه اکبر اینجا تمام شوعی باید بکنید یعنی بعض شوعی رفت کنار ،‌بعض شوعی ماله غیر محدثه به حدثه اکبره ، پس کسی که محدثه به حدثه اکبره همانطوری که يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اول همرو گرفت ،‌بعد مقید شد به إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا ،‌إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا هرکس إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا دیگه

این إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا چه موازیه با حدثه اصغر باشد چه نباشد ، اصلن باشد اصلن نباشد ، قبلز اکبر باشد اصغر بعدز اکبر باشد با هم باشد تمام اینها یکجا قبلز فَاطَّهَّرُوا البته چون فَاطَّهَّرُوا بعده دیگه إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا این تمام شوعی که غسل مینامیم بعدز إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا پس چی شد پس بنابراین غسل غسل که انجام میشود نه در حال انجام شدن نه ، این مسعله بعدیست که امروز صحبت میکنیم در حال غسل انسان بول کنه اون مطلب دیگریست که حالا عرض میکنیم

این مقدمست ، در حالی که هنوز غسل نکردیم میخواهیم غسل کنیم این غسلی که میخواهیم انجام بدهیم کله احداثه کبیره و صغیره قبلی را به قوله مطلق از بین میبرد استناد به آیه ، پس اگر روایاتی داشتیم در اینجا که داریم که کلو غسلن قبلهو وضو الا غسل الجنابه یا حدیثو میزاریم کنار یا معنا میکنیم ، اما اون احادیثه دیگر که میگد تمامه اغساله واجبه بلکه و مستحبه حالا مستحبه بعده تمام اغساله واجبه کافیست از وضو قبول میکنیم موافقه اطلاقه بینه آیه است

و اون روایتیم که میفرمایند که ایو وضوعهن اطهر من الغسل اون رو هم بعنوان یک حکمت عامه ما عرض می شود که تقبل میکنیم تمامی غسل ها اینجا چه غسل واجب چه مستحب حالا ما فعلن داریم واجب بحث میکنیم تمام غسل ها به ما انها اغسال این انظفه از وضوست ایو وضوعن انظف من الغسل پس غسل به ماهو غسل انظفست از وضو به ما وضو پس کسیکه برعهده او غسل و وضو هردو است غسل از هردو حدث کافیست

خب ، بله ، از قرآن اعراض کردم ؟‌اگر اصحاب از قران اعراض کردن مام از اصحاب اعراض میکنیم ولی از قرآن اعراض نکردن اونها ، توجه نفرمودن ، ما داریم گدایی میکنیم که از آیه ضابطه بفهمیم البته اعراضم نیست ها چون اختلافه ،

عرض می شود که حالا ببینید در اینجا از خود این جمله مبارکه و إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا فهمیدیم حساب جدا شد یعنی کسی که جنبست وضو نیست ، وضو رو گفتیم اثتسنا کرد این مطلق ثانی مطلق اول را تکرار نمیکنم چون البته خیلی حرفا تازست چون قرآن همش تازست این نیست که من اگر تکرارم کنم خودم بیشتر میتونم بفهمم حالا برادران هرجور صلاح میدانن

ببینید پس و إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا جدا شد ، این فَاطَّهَّرُوا که تمام شوعیست بنا بعنوان شستن همه بدن فقط ماله إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا هست ، ماله حدثه اصغر نیست حالام که فقط ماله إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا مطلق هست چه جنبن باشد که حدثه اکبر تنهاست یا اصغرم هست با همند اون قبله این بعده همرو میگیره اما مسعله دوم

سوال ، البته بر میگردیم راجبه مستحبش بر میگردیم ،‌سوال ، اگر کسی داره غسل تبعیضی میکند که ترتیبی میفرمایند آقایون سرو گردن رو شست ، بعد بول کرد حالا چیکار کنه ؟‌این دارای سه یا چهار قوله اما خب بر محور آیه میتونیم مطلبو بفهمیم حالا ببینیم میفهمیم یا نه ملاحظه بفرمایید ، غسل که حدثه اکبرو از بین میبرد همش از بین میبرد یا بعضش ؟‌

یعنی اگر انسان سرو گردنو بشوید آیا جنابت از بین رفت ؟‌خب نه ،‌ جنابت را به هر معنایی باشد چه از بین ببرد کله غسل ،‌حالا ما در غسل ارتماسی که بحث نمیکنیم در غسل تبعیضی و ترتیبی داریم بحث میکنیم ، مادامیکه تمام بدن شسته نشود به هر ترتیبی اگر بعض بدن شسته شده است هنوز حدثه اکبر از بین نرفته است اینطور نیست مگه آقایون ؟ بله

خود حدثه اکبر از بین نمیره جنبه هنوز ، بعضو کاری نداریم جنب هست یا نه ؟‌خب هنوز حدثه اکبر از بین نرفته است کلن حالا تبعیضم قاعل بشیم پس این آدمی که إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا مادامیکه فَاطَّهَّرُوا نیاد إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا هست یا نه اگه تمام بدن را بشوید یه بند انگشت بماند این إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا هست یا نیست ؟ هست چون فَاطَّهَّرُوا نشده

بله به تبعیض کاری نداریم اصن ما ریزه میزه هاش کرای نداریم همین درشت مرشتوشاشو بفرماییم إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا این ادم اگر بعض از بدن را غسل داده است و بعض دیگر را نه ، هنوز جنبست ، نیست اینطور ،‌خب این ادمی که هنوز جنبست هنوز حدثه اکبر رفع نشده بول کرد حالا که بول کرد در بینه شستنه سرو گردن و شستنه بقیه بدن بول کرد آیا اینجا غسل را ادامه بدهد و وضو نگیرد این یه حرف غسل را ادامه بدهد و وضو بگیرد این یه حرف یا نخیر این غسل اصن خرابه از سر باید غسل کند ولی وضو هم بگیرد احتیاتن

یا نه از سر غسل کند و وضو نگیرد ، در این چهارتا ما یکیشو رو از خود آیه طهارت ثلاث میفهمیم چطور ؟‌ببینید مگر وضو اضاله حدثه اصغر نمیکرد ؟‌چرا ، بعضش یا کلش ‌؟کلش

غسلیم که العان غسل تبعیض داریم میکنیم کله این غسل اضاله حدثه اکبر میکند ، بعض که نیستش که اگر بعض غسل رو انجام داد و بقیه رو هنوز انجام نداده حدثه اکبر رفته از بین ؟‌نه حدثه اصغرم که قبلن بوده از بین رفته ؟‌نه

اگر این غسل رو انجام داد تمام شد هم حدثه اکبر از بین رفته است هم در ضمن حدثه اصغر به حسابه دلالته اطلاقی که از فهمیدیم ، اما اینجایی که در وسط بول کرده است این بول حدث هست یا نیست ، حدثست تبعن این بول که حدث است این وضو لازم دارد یا نه ؟‌تبعن بله

چیزی که میخواد بگد که غسل کافی از وضوست چی میگه ؟‌همه غسل کافی از وضوست یا بعضش ؟‌همه غسل همانطوری که همه غسل کافی از حدثه اکبرست همه غسل حدثه اکبر از بین میبرد همینطورم همه غسل حدثه اصغر رو از بین میبره این آدمی که قبلن حدثه اصغر نداشته یا داشته کاری نداریم ،‌ولی فعلن که حدثه اصغر دارد در ضمنه غسل انجام میدهد اینجا چند مطلبست ، یک مطلب اینست که اشون فَاطَّهَّرُوا انجام نداده هنوز

مطلب دوم اینست که در ضمن است ،‌یعنی این ضمنه غسلست ، مطلب سوم اینست که در ضمنه غسل این حدثه اصغر انجام شده است ،‌خب شما چی میخواید بفرمایید ببینیم این حرفی که ما داریم میزنیم با کجا منافات دارد بلکه موافقت دارد با خود آیه ،‌چطور ؟‌

ما عرض میکنیم این غسلو چرا بشکنه آقایون مگر این غسل از بین رفت مگه جنب شد ،؟‌این ادمی که سرو گردنو شسته بعد بول کرد مگر بول حدثه اکبرست ؟‌ مگر حدثه اکبرست که یا کل غسل یا بعض غسل رو از بین ببرد مگر حدثه اصغر کل یا بعض غسل رو از بین میبرد ؟ از بین نمیبره پس من چرا غسلو ادامه ندم ؟

به چه حساب میفرمایید که غسل رو ادامه ندید از سر بگیرید نخیر ، من اگر غسلو ادامه ندم از سر بگیرم وضم خراب تر میشه که بعد عرض میکنیم ، در اینجا باید چیکار کنیم ؟‌در یانجا حدثه اکبری سر نزده است در ضمن که غسل رو از سر بگیره ،‌حدثه اصغر سر زده است و حدثه اصغر که موجبه غسل نیست  موجبه وضو است

خب حدثه اصغر موجبه وضوست ،‌پس وضو باید گرفت بعدن ، حدثه اکبر موجبه غسلست انجام نشده ، قبلن حدثه اکبر بوده و شروع کردن به غسل کردن این غسل رو باید مادامیکه حدثه اکبر نیامده تمام کنه پس موظفست که این غسلو تمام کنه حالا که موظفست این غسل رو تمام کنه پس این غسلی که تمام میکند حدثه اکبر را از بین میبرد سوال ، آیا حدثه اصغر ضمنی رم از بین میبرد ؟‌نخیر چرا فرمود إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا

فَ چیه یعنی از حالا شروع کنه این که وسطه که ،‌ این شاملش نمیشه عناست بفرمایید آقایون ،‌ و إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا این وسط غسلو که نمیگه اگر جنب بودید فَاطَّهَّرُوا اطهرو اگر گوش کنید منم گوش میکنم که چی دارم میگم فکر کنید چون خیلی این مطلب اینجا باریکه إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا کنتم جنبن جنابت حاصله فَاطَّهَّرُوا غسل حاصل کنید غسل حاصل کنید ،‌ از اولش داره میگه یا از وسطش ؟ از اولش ،‌شروع کنید به غسل

درست ‌،من که شروع به غسل اینجا نکردم که ،‌در اینجا ضمنه غسل هستم ،‌حالا که ضمن غسل هستم إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا به من میگد که این غسلی که در ضمن هستید ادامه بدید چون ضرری اینجا نخورد حدثه اکبری نیامد که این غسلو از بین ببره حدثه اکبر دیگر ایجاد کنه درست ، اما وضو کی معفوف بود آقایون وضو رو از کجا فهمیدیم معفوفه ؟‌از اینجا ، که إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا ،‌کسی که جنبست این وظیفه اش  فقط غسلست کسیکه جنبست وظیفش فقط غسلست کی ؟ غسلی که هنوز انجام نداده میخواد انجام بده

اما وظیفه اش غسلست این غسلی که کافی از وضوست غسلی که میشود فکر کرد کافی از وضوست دو جوره ، یک غسلی که هنوز شروع نکرده ام ، شروع میکنم انجام میدم تمام میکنم ،‌این همانطوری که کافیست از حدثه اکبر از بین میبرد کافی از وضو هم هست اما غسلی که من شروع کرده ام و در ضمن غسل حدثه اصغر سر زد  اینجا دیگه إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا این غسل را شامل نمیشود که کافی از وضو باشد بلکه این غسل حدثه اکبر رو از بین میبرد اما کافی از وضو نیست چون کافی از وضو بودنش فَاطَّهَّرُوا این فَاطَّهَّرُوا نیست که اینجا در ضمنه مطلب

فَاطَّهَّرُوا ،‌عزیزم ، عزیزم مثه کسی که از …

امر وسط چیز دیگست ،‌امر وسط ادیبول غسل ادامه دادنه غسل را غیر از اینکه تمام شویی کنید تمام شوعی کردن از آغازست تا انجام منتها اگر من قسمتی از غسل رو انجام دادم باید دنبالشو انجام بدم چون فَاطَّهَّرُوا تکمیل نشد یک ماش آغاز فَاطَّهَّرُواست یکی تکمیله ،‌ببینید تکمیله فَاطَّهَّرُوا مسلمست مادامیکه که من سرو گردن و شستم بقیه رو نشستم فَاطَّهَّرُوا تکمیل نشد

اما فَاطَّهَّرُوا چی میگه ؟‌فَاطَّهَّرُوا آغاز را میگیرد که شروع کنید انجام بدهید این غسلی که آغاز را میگیرد ببینید غسل دوجوره یک غسلیست که فَاطَّهَّرُوا انجام میدهیم آغاز انجام حدثه اصغر سر نمیزنه از خود إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا میفهمیم که وظیفه وضو نیست اما غسلی که یه مقداری انجام داد بعد دز ضمن حدثه اصغر سر زد اینکه در ضمن حدثه اصغر سر زد فَاطَّهَّرُوا ادامه ای میاد اینجا برای چی برای إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا

اما فَاطَّهَّرُوا آغازی که هردو حدثو از بین میبرد که اینجا نمیاد که فَاطَّهَّرُوا برای آغاز غسل کردن در جاییست که هنو غسل نکردن من که شروع کردم به غسل فرض کنید ههمه بدنو شستم انقدر از انگشته پای چپ مونده ما اینجارو میگیم واضح تر بشه همه بدن رو شستم انقدر از انگشت پای چپ مونده هنوز نشستم اینجا فَاطَّهَّرُوا ادامه باید داد ، اما قبل از اینکه این انگشت چپ را بشوید بول کرد این بول که کرد آیا این حدثه اصغر را هم از بین میبرد غسل ؟‌سوال آقایون ،‌کله غسل حدثه اصغر رو از بین میبرد یا بعضش ؟

گوش کنید کله غسل حدثه اکبر را از بین میبرد یا بعضش ؟‌آیا به طریق اولا کل غسل حدثه اصغر را از بین میبرد یا بعضش ؟‌کل ببینید اینجا یه انگشت مونده ایا این یه انگشتی که مونده است حدثه اصغر را از بین میبرد کله غسل حدثه اصغرو از بین میبره وقتی که کله غسل حدثه اصغر و اکبر رو از بین میبرد از بین بردنه حدثه اکبر به تکمیل غسلست اما از بین حدثه اصغر فَاطَّهَّرُوست ،‌آغازه

پس از آیه ما کاملن میفهمیم در بینه این اقواله اربعه که باید انسان غسل رو ادامه بدهد ،‌ روایتیم داره قبول نمیکنیم البته روایت دارد که غسلو ادامه بده وضو هم بگیره میگیم نخیر ببخشید روایت دارد که غسل را اداماه بدهد و وضو نگیرد این درست نیست غسل را ادامه بدهد چون حدثه اکبر صادر نشده ، چرا وضو بگیرد ؟‌برای اینکه غسلی میتواند کافی از وضو باشد که کله غسل باشه

اینجا کله غسل نیستش اینجا یه خوردش مونده این یه خوردش که مونده تتمه فَاطَّهَّرُوست که رفعه حدثه اکبر میکند اما حدثه اصغر چی؟ حدثه اصغر که میخواد در ضمن از بین برود با چی از بین میره ؟‌آقا این شخصی که در ضمنه غسل بول کرد حدثه اصغر صادر شده یا نه ؟‌بله حالا که حاصل شد با بعضه تتمه غسل از بین میره ؟‌

آیا خود حدثه اکبر فقط با بعض از بین میرد ؟‌اینجا که ما میگیم خود حدثه اکبر از بین میره فقط با بعض نیست چون قبلم بوده ،‌اما از برای این حدثه اصغر که سر زد بول کرد برای این بولی که کرد اون غسل های قبلیم اینو از بین میبرد ؟‌ ببینید درین وسط قرار گرفته الان العان در بینه غسل بول کرد ،‌این بول کرد حدثه اصغر صادر شد یا نه بله خب چی این حدثه اصغرو از بین میبرد این بعض بعدی که میخواید بشویید بعضول غسله که ،‌بعض قبلی بعض قبلی که خراب شده حدثه اصغر ولی نسبت به حدثه اکبر خراب نشد برای اینکه بول که حدثه اکبر نیست روی این جهت عنابت بفرمایید آقایون ما بر محور آیه اینجا قشنگ خیلی راحت بدونه زحمت کشیدنه زیادو گشتنه اقوال فتوا میدهیم به اینکه این غسل باید تمام بکنه حتا حق ندارد که ولش کنه اگه این ولش کنه از سر بگیره معموریت نداره آقا غسل باید معموریت داشهت باشه یا نه بنده که میخوام غسل کنم باید امر بهم بشه یا نه

امر به چی شده امر به ادامه است چرا ؟‌نمیتونم قبلیرو ول کنم چرا  برادران اینکه من بعضه غسلو انجام دادم و حدثه اکبر نیامده اونو از بین ببرد بنابراین من اگر ایرو ول کنم از سر غسل کنم این غسل از سر حدثه اصغر را از بین نمیبرد و اگرم اکبر رو از بین ببرد به این معناست که چون که صد امد نود هم پیش ماست یعنی اگراز اول سر رو بشورم سرو شستن بیخوده ولی شستنه بقیه به حسابه تتمه غسلیست که من ولش کردم این مربوطه به این عرض می شود که این مسعله

حالا ، باشه خب ،‌شما اول فرمودید که اعراضه اصحابه گفتم اگر اصحاب از آیه اعراض کنه که مام ازشون اعراض میکنیم ،‌

حرف اولی چی بود ؟‌من احتمالاتو عرض کردم فقط بنابراین ‌،در این مسعله حالا ببینید آیا غسل کافی از اغسال واجبه کلن ،‌اغسال واجبه کافیست از کله وضوعات یا نه ؟‌بنابر مبنایی که ما از آیه فهمیدیم خب بله ،‌چرا ؟برای اینکه إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا کل حدثهای اکبر را گرفت ، حالا

به مشهورش کاری نداریم . ما خیلی احترام مشهورو میکنیم ولاکن خدای مشهور کلامش اینجوریه ما اینطور فهمیدیم با کماله احترام مشهور ،‌حالا ببینید در این إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا که جنابت عبارتست از اون بحثی که یکی دو روز کردیم که حدثه اکبر عوض کنیم حالتو ، اگر حدثه اکبر داشتید غسل کنید ، یعنی وضو لازم نیست حدثه اکبره جنابته جنسیست حیض است نفازست نفاسست استحاضه کثیره است حالا متوسطش مطلب دیگریه و عرض می شود که مسه میتست چون در بابه شستن با آبه اون طهارت های معنویو مغزی رو کاری نداریم

پس بنابراین در کله اغساله واجبه فعلن در کله اغساله واجبه فقط فَاطَّهَّرُوست دیگه وضو یعنی چه ؟‌برای حاعز وضو دیگه یعنی چه اگر چنانچه این حاعز حیضش تمام شده غسل واجبست بکند دیگه وضو یعنی چه این بدعت میشه ،‌اگر مستحاضه کثیرست حالا اون یه مطلبیست اگر نفساست اینجا وضو یعنی چیه و اگر چنانچه مسه میت کرده است دیگه وضو یعنی چه اگر وضو بگیرد بعنوان وجوب بدعتست بعنوان استحبابم بدعتست مگر سنت قطعیه ای بیاد بگد که استحباب دارد مطلبی نیست

اما اگر بعنوان وجوب باشد خلافه دلالتیست که از آیه مبارکه ما استفاده میکنیم ،‌سوال …

من دیدم حالا روایت هارو میخونیم دیدم ولی قبول نداریم ولی ما استناد نمیکنیم ما استناد به کتاب الله میکنیم کتاب ما و اصحابست و میگیم که مرجع کتاب الله و روایات متعارضه تقریبن توی دهتا روایت مثلن نهتاش میگه وضو نگیرید یکیش میگه وضو بگیرید ، اون یکیم که میگه وضو بگیرید دلالت نداره

دلالتم داشت قبول نمیکردیم اگر متواتر هم بود که وضو نگیرید میگفتیم معذرت میخوایم شما یه عیبی دارید قرآن که عیب نداره ما از قرآن استفاده کردیم که این غسل کافی از وضوست

حالا یه مطلب مطلبه سوم آیا غسل جمعه بناعن علل استحباب به حساب دلالته قرآن کافی از وضو هست یا نه ؟ میگیم خب نه چرا ؟‌برای اینکه وجوب رو داره میگه دیگه بله إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا ‌،فَاطَّهَّرُوا وجوبه و غسل واجب رو دارد بیان میفرماید که از بین میبرد حدثه اکبر رو پس غسل جمعه کافی از وضو بر مبنای کتاب نخواد بود اگر مستحب باشه اما اگر واجب باشه ‌کمااینکه واجبه ، واجبه

عرض میکنیم حالا …

امره، جنبه فَاطَّهَّرُوا واجبه در جایی که اگر واجب باشد غسل و غسل واجبست که به اطلاق کافی از وضوست میتونیم ملحق کنیم خودتون مستحب رو با چه زوری شما ، با چه زور نبوتم داشته باشی نمیشه برای اینکه مستحب که پایینه واجبه شما چطور میتویند اگر غسل واجب کافی از وضوست به اطلاق آیه میتونیم ملحق کنیم غسل مستحب رو که کافی از واجبه نه

در اینجا یه مطلب هست و اون مطلب اینه که ببینید غسل جمعه برحسبه سنت واجبه مخصوصن برای کسی که به نماز جمعه میره ،‌ اگرم نره باز واجبه حتا در بعضی از حالا اشاره میکنم حتا در بعضی از روایات هست که اگر غسل جمعه نکرده رفت به نماز جمعه بعد یادش اومد بره غسل جمعه کنه اگر نماز رو خوند یادش اومد بره غسل کنه باز دوباره نماز بخونه حالا نماز جمعه وقتش گذشته مطلبیست نماز ظهر مثلن بخونه

حالا ببینید این بعنوان یه اصله ثابتی که در روایات ما داریم حالا بعدن بحث اشاره خواهیم کرد اگر غسل جمعه غسل واجب باشد پس فَاطَّهَّرُوا شاملش هست ، منتها …

بله حالا عرض میکنیم همینو میخواستم عرض کنم منتها جنابت چند جوره ،‌یه مرتبه انسان کاری انجام میدهد که دور میشود از صلات ،‌و این کار حدثه اکبرست یه مرتبه نه ما که کاری انجام ندادیم خداوند جمعه رو اورده حالا جمعه شد حالا که جمعه شد ،‌ این آمدن جمعه برای ما احداث کرد حالت حدثه اکبر را که با غسل جمعه از بنی میره اگه اینطور شد چی و اینطور هست ؟‌

چطور ؟  صبر کنید صب کنید ،‌این انسان کاری به وضو نداریم روز جمعه عرض می شود که این محدث هست یا نیست کاری نداریم این آدم غسل جمعه میکند بعنوان وجوب بنابر مبنای وجوب ،‌ این آدم که بنا بر مبنای وجوب غسل جمعه میکند فَاطَّهَّرُوا کرده است یا نه ؟‌یعنی واجب رو انجام داده یا نه ؟‌بله

سوال شما اینه این جنب که نیست ، این جنب معنیش چی بود ؟‌ما سه بعد را میگیم ،‌یک جنب فقط مربوطه به عمل جنسی نیست بلکه هر دوری از نماز ، دو دور از نمازم از نظر جریان جسمی دو جوره یک دور از نمازیست که خودش کرده خودش عرض می شود که جنب شده یه دور از نماز که خودش نکرده خودش هیز میشه نه ،‌خودش نفاس میشه نه ،‌بله ، زن که خودش حیض نمیشه که خودش که نفاس نمیشه پس این جنابت حیض و جنابت نفاس اختیاری نیست اونم جنابت است چون دور از صلاته ،‌سوم روز جمعه که آمد روز جمعه لازسمت غسل کند که اگر غسل نکند نمیتواند نماز جمعه یا غیر جمعه بخواند باید حدث لهو حدثن اکبر 4226 نفاس فعل الاهی بود نفاس در اینجام شما تعبیره حدثه اکبر نکنید ولی برای این آدم یک حالتی حاصل شده است که اگر غسل نکند روز جمعه نماز نمیتواند بخواند یا به عکس

یه جور دیگه برای این آدم یه حالتی حاصل شده است که واجبست روز جمعه نمیخوایم بگیم حالته رکیکه نخیر مگر خود جنابت رکیک بود مگر خود حیض رکیک بود ؟‌حیض که به دسته خود انسان نیستش که

ما راجبه جسم داریم ،‌ما راجبه فَاطَّهَّرُویی که جسم را میشوید داریم بحث میکنیم نه عقل را میشوید .

این جنابت که حاصل شده چند جوره یا خود انسان حاصل میکند یا خدا حاصل میکند ،‌احسن آهان در اینکه غسل جمعه اگر واجبه یعنی چه ، یعنی از حدثه اکبر باید غسل کرد یدگه مگه از حدثه اصغر کسی غسل میکنه ؟‌آیا من دونه حدثین کسی غسل میکنه

توجه کنید آخه شما از بحثه حدث نترسید حدث که همش اینجوری نیستش که ،‌حدث یا حادثه عرض می شود که ببینید چیزی شده است که بر مبنای اون چیز ما بدانیم ندانیم بفهمیم نفهمیم چیزی حاصل شده است در بدن یا زمانن یا چه که باید غسل کرد یکی ازین چیزا جمعست جمعه آمده است جمعه شده است و من میتوانم غسل کنم

برحسبه عدله اگر واجبست من غسل کنم إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا مگر کمرش پارو خوردست که نگیره اینجارو چرا نگیره ،‌اطلاق دارد شما چرا اطلاقو مضیغ میکنید مگر جنبن داشت إِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا باختیارکم ؟‌مگه در خواب انسان به اختیار محتلم میشه مگه به اختیار حیض میشه زن به اختیار نفسا میشه زن اختیار در کار نیست

اگر این حالت برا شما حاصل شد که دورید

مثلن فرض کنید زمانه حج در زمانه حج واجبست 4428 حج بره ، این وجوب از کجا اومد چون زمان اومد زمان به اختیار من که نیومد که ،‌ مورد قبول کی ؟ مورد قبول کی ؟

مام همینطور داریم میگیم مگه بنده دارم میگم واجبه عزیزم مگه من میگم واجبه میگم روایت میگه واجبه

داخل جنابت نکردم من