الحمدلله رب العالمین و صل الله علی محمد و علی آله الطاهرین
با تبریک به نسبت به ولادت با سعادت امام جواد الائمه صلوات الله و سلام علیه ما بحثمون را منقطع نمیکنیم چون خود حضرات ائمه علیهم السلام نیز هیچوقت بحثهای الهی رو منقطع نمیفرمودن فعلا بحثی که داریم راجب حالات و قالات و لباس و مکان و اوضاع دیگر صلاه است واجبا و محرما چون محور کل بحوث ما کتاب الله است بنابراین قبل از اونکه به روایاتی که کم است یا زیاد است یا نیست و همچنین آرا متعارضه ای که یا متفقه ای که بین برادران فقیه عزیز ما هست ما به کتاب الله مراجعه میکنیم.
دو مطلب است راجع به صلاه البته هیکل صلاه بعد بحث میشه مورد اختلافه ما راجب وقت صلاه صحبت کردیم و راجب قبله صلاه هم صحبت کردیم ظاهرا چیز اصلی نمانده حالا لباس مصلی مکان مصلی قال مصلی حال مصلی افعال مصلی در حد باید و در حد نباید چیست؟ لباسی که واجب است بپوشد و لباسی که حرام است بپوشد مکانی احیانا واجب است در حال صلاه باشد و مکانی که حرام است باشد سخن غیر صلاتی که احیانا جایز است بگوید و احیانا حرام است افعال غیر صلاتی که احیانا در حالت حالت صلاه جایز است و احیانا حرام است و مبطل صلاه است تمام اینها سرجمع و مااشبه دو محور دارد یک محور محور قرآنی و محور دوم محور سنت و روایات.
بحث ما در محور اوله خب معنی صلاه چه بود که قبلا صحبت کردیم صلاه به معنای النور بود دیگه مفصل ما بحث کردیم گیرانه نور این گیرانه نوری که به هیکل ظاهری و هیکل معرفتی باطنی صلاتی برحسب نصوص کتاب و سنت مقرر شده است این نور نباید با نار توام باشه این رحمت با زحمت نباید توام باشه این طاعت با معصیت نباید توام باشه و این معقول نیست که حق سبحانه و تعالی به چیزی امر بفرماید اما راضی باشد در یه حالتی در یه وضعیتی در یک کیفیتی که حرام میداند ما انجام بدیم. امر کند که سفره ای بیندازیم و فلان و بهمان و فلطان رو دعوت کنیم اما سفره را به زور در خانه مردم بندازیم و با جیغ و داد این ادم عادی هم راضی نیست تا چه رسد حضرت حق سبحانه و تعالی در بالاترین قله عبادات که سلام علیکم صلاه است علیک السلام اجازه بفرماید ولو برای یک فرد ولو برای یک حال از حالات غیر اضطراریه که ما این صلاه را در مکان محرم در لباس محرم در گفتار محرم در اشاره محرم در وضع محرم چه ظاهریش که ظاهر صلاتست و چه باطنیش که باطن صلاه است انجام بده.
بله ناریست که نوریست که نور صرف است و سوزاننده نیست وقول حالا ما شرع شرع مقدس در هیچکدام از احکامش نیازمند به افکار ما ها و علما و عقلا و دیگران نیست مخصوصا در مطالبی که مورد اختلافه مثلا یه فرعی عرض میکنم اشاره که بعد اصل صحبت مثلا در باب اینکه صلاه در دار مغصوبه صحیح است یا نه بزرگان علمای اصول و فقه باهم اختلاف دارن. از این طرف کسانی هستن میگن که اجتماع امر و نهی در واحد شخصی محال است پس نمیشود دیگری میگوید اجتماع امر و نهی در واحد شخصی محال نیست پس میشود گروهی حلال میدانند ازنظر استدلال عقلی و اصولی و گروهی حرام و ناصحیح میدانن از نظر استدلال عقلی و اصولی.
و باید سوال کنیم ایا اگر ما نص قرانی براین مطلب نمیداشتیم و روایتم که نداریم اصلا نداریم بگردید شما یک دونه روایت نداریم برای اینکه شما نماز در خانه غصبی بخوانید باطله چیکار کنیم اینجا ایا فتوای به بطلان بدهیم به حساب اجتهاد و یا تقلید از اون گروهی از فقها و اصولین عزیز که میگویند اجتماع امر و نهی در واحد شخصی محال است پس چنین صلاه باطل است یعنی شارع مقدس نیازمند است به افکار آیندگان و یا کسانی که در زمان شارع اقدسن خودتون بیان نکردین نخیر حرف دوم بزنیم بگیم چون نماز یک واجب یومیست و چون یک واجب یومیست و از مسائل عامه البلواست بنابراین اگر نماز در دار غصبی باطل بود نصوصی باید باشه عدم وجود نص مثلا کتاب و سنتا کتابا که داریم حالا اونایی که به سنت زیاد به روایات زیاد عدم وجود نص که آقایون استدلال نکردن اصلا و عدم وجود نصی براین که صلاه در دار غصبی باطل است ما بیایم فرض دوم بشیم دلیل است بر صحت صلاه
بله حال عرض میکنیم مطلب دوم اون پس مطلب دومه ببینید میخوایم بگیم که غصب منکر صلاه واجب صلاه را میخوانیم در دار غصبی واجبمونو انجام میدیم اگر چنانچه این غصب موجب بطلان صلاه است چون صلاه یک امر عام البلواییست این بطلان نیازمند به دلیل است و یک دونه روایت نداریم بر بطلان چه کنیم؟
لازم باشه اینجا اختلاف آرائه شما ازون دسته ای هستید که میگید که غصب منکر حرف اول من زدم شما ازون دسته ای هستید میگید غصب منکر است پس واجب را در منکر انجام دادن باطل است میگیم نخیر ممکن است که این صلاه بله خب این جواب این حرفی که اخر ما باید بزنیم این حرف ماست این فرمایش شما عرض ماست که بعدا عرض میکنیم پس ما دسته دوم بشیم بگیم با صرف نظر از قرآن که اصلا این آیه رو که ما آوردیم جلو همینه اصلا میگیم قرآن دارید
حالا آقایون که به قرآن عنایت توجه نفرمودن راجب این مسئله و اینگونه مسائل بهشون عرض میکنیم شرع که نمیشود برعهده نظرات متخالفه شما عرض میشود از باب دیگر نبود نصی که شما قبول دارید و بهش مراجعه میکنید یعنی روایات نبود ولو یک دونه روایت بر اینکه نماز در دار غصبی باطل است دلیل است بر صحت این صلاه ولی فرض سوم ممکنه باشه
فرض سوم که به قرآن مراجعه میکنید نمازی را که قرآن معرفی کرده است یک واجباتی براش مقرر کرده یک محرماتی مقررکرده یک منافیاتی مقرر کرده اصل نماز رو وقتی قران شریف نماز را معرفی میکند این نماز در ابعاد گوناگون اون حدی را که خداوند مقرر کرده و عبادات توقیفیه است و نباید زیادتر انجام بدیم و نباید کم انجام بدیم از نظر ماده و از نظر هیئت اونطوریکه شرع مقرر کرده یخورده کم بشه عمدا باطل میشه یخورده زیاد بشه عمدا این باطل مگر اینطور نیست.
حالا اولا به لفظ صلاه توجه کنید لفظ صلاه چه بود الصلاه یعنی نور روشن کردن گیرانه ای را درست کردن که بینما و حق روشنتر گردد خب این گیرانه را روشن کنیم با ظلمت با ظلمت این طاعت با معصیت ازون ظلمها و ازون ظلمتها و ازون نکبتهایی که نجات بده من با همون ظلمتها بیام و میقاد نور بکنم چه تناسبی داره؟ پس لفظ صلاه با این منافات داره این اولا
ثانیا ایات اقیم الصلاه چی میگه خب نماز دوجوره یه نماز بلند شده است یه نماز زمین خورده است آیا نماز در خانه مردم بلند شده است یا زمین خورده است؟ نماز بالباس غصبی زمین خورده است یا بلند شده است؟ نماز با حالت سکر با حالت کسالت این زمین خورده است یا بلند شده است ایقام الصلاه اقام الصلاه نماز را بلند کنید بلند کنید از رذالتها از کصافتها از ظلمتها از ظلمها از غصبها از گناهان البته تا اون مقداری که شما قدرت دارید و امکان دارید قدرت نداره که از رکعات نماز هم کم میشه از هیئات صلاه هم کم میشه بعضی وقتا صلاه تبدیل میشه به یه الله اکبر گفتن مثل صلاه قرقا حالا از آیاتی که صلاه را به ماهیت صلاه میکند همین آیه ان الصلاه تنهی عن الفحشا و المنکر است صفحه شصت و نهم جلد عنکبوت و سجده ایه چهل و پنج اتل ما اوحی الیک من الکتاب علیک السلام و اقم الصلاه ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر و الله یعلم ما تصنعون تفصیل بحث به خود تفسیر راجح است که ملاحظه خواهید فرمود و اینکه گفتم کتابو آقایون باز کنید بعضی مطالب است که از روی کتاب باید عرض کنم روایاتی هست مطالبی هست کتاب باید عرض کنم.
حالا اول ایه اتل ما اوحی الیک من کتاب ربک صفحه شصت و نه اتل علیهم که نداره اخه یه تلاوس یه تلا علیه یه تلا له یه تلا منه یه تلافی اینا فرق میکنه دیگه مثل ضرب و اضراب با هم فرق میکنه باهم متقابلینن حالا اینکه فرمود که و اتل ما اوحی یعنی اتل علیه یعنی قرائت کن قرائت که خب هرکسی میتونه قرائت کنه کتابو قرا قرآن مگه قرائت نمیکنن شیطانم میتونه قرائت کنه پس میگه اتل ما اوحی الیک من کتاب ربک ابعادی دارد این تلاوت متابعت است کما اینکه و الشمس و ضحاها و القمر اذا تلاها ایا قمر میخواند شمس را یا تبعیت میکند شمس را به مقداری که قمر تبعیت میکند شمس را به اون مقدار استناره میکنیم مگه اینطور نیست و اتل ما اوحی چون ما اوحی الیک من کتاب ربک مرکز نور است محور نور است باید تبعیت کنه این محور نور
محمد باید قرآنی شوی و بعدا قرآن گردی تا بعد ازون که ازنظر معرفتی از نظر عقلاوی ازنظر عملی قرانی شدی اونوقت اتل علیه اول اتل فی نفسک اتل فلذا در آیه دیگر فان اتل القران از بزرگترین محور های دعوت محمدیه صلوات الله علیه و اتل القران دیگران نمیتونن نه عن اطلب علیکم نیست یعنی اتبع القران ولذا خداوند متعال در بعضی از جاها خود پیغمبر را میگد قرآن است و ذکر است و ما علمنا هوشیار و ماینبغی له ان هو کی؟ پیامبرالا ذکر و قرآن مبین انا القران و استغفر و ما علمناه عشی وما علمناه ه کیه؟ و ما ینبغی له ان هو پیغمبر یه وجهشو بگیرید ان هو خود پیغمبر انه لذکر و لقومه ولکن خود رسولم قد انزل الله علیکم ذکرا رسولا یتلوا علیک خود پیغمبر منتهی ذکر است بوسیله قرآن و ذکر بالقران من یخاف و یعید حالا این پیغمبر بزرگوار مادامی که خودش پر از قرآن نگردد علما و اخلاقا و عقیدتا و عملا و تصدیقا که نمیتواند این برمردم قرآن را بخواند چون خواندن قرآن بر مردم برای وادار کردن مردم به ابعاد گوناگونیست که بر محور قران مکلفین باید داشته باشن
حالا اولش واتل ما اوحی الیک اتل ما اوحی الیک من الکتاب بعد چی و اقم الصلاه یعنی چی یعنی خوندن قرآن نخواندم متابعت قرآن تبعیت کامل از قرآن تبعیت محمدیه از قرآن در بعد اول که خود پیغمبر است و در بعد دوم که رساندن این تلاوت است به دیگران تبلورش در چیه؟ و اقم الصلاه.
نماز همه چی است تمام قرآن در نماز هست لفظا هست معنا هست نیتا هست عملا هست که لفظا خود سوره مبارکه حمد کل قران است دیگه اتل ما اوحی الیک من الکتاب و اقم الصلاه اقم به پادار نماز رو اینکه ما نسبت به ائمه علیهم السلام میگیم اشهد انک اقمت یعنی نماز خوندیم خب همه نماز دارن میخونن اقمت نماز زمین خورده نه نمازی که بالای سرتوست نمازی که معراج المومن است نمازی که خداپسند است نمازی که عیقاد نور کردی نمازی که بینه و بینک
علی علیه السلام در حال نماز وقتیکه اون تیر به استخوان اصابت کرد در طی نماز نمیشه چون در حال نماز هیچ توجهی به خود ندارد تمام توجه به حق سبحانه و تعالی اتل ما اوحی من الکتاب و اقم الصلاه خب چرا قرآن مگه چیکارس مگر قرآن نهی از فحشاومنکر نمیکند قرآن بامته بعد اولش نهی از فحشاومنکره و دو بعد دوم امر به معروفه ولی در قدم اول که ما اندر خم یک کوچه ایم در بعد اول که قرآن نهی میکند از فحشا و منکر که فحشاومنکر فرق داره فحشا اون بدی که متجاوزگر است منکر اون بدی که خودش بد است میگه اون از اون بد بدتر و ازاون از بدهای علمی بدهای اخلاقی بدهای عقیدتی بدهای معرفتی بدهای فکری بدهای عقلی بدهای عملی بدهای شخصی و بدهای اجتماعی در تمام ابعاد بدی قرآن شریف نهی میکند نمومنش چیه؟ اون نمونه ای که یک الگویی باشد و یک مجموعه ای باشد ازبرای نهی از کل فحشاومنکرات چیه؟ و اقم الصلاه خدا حرف نمیزند که
اول اتل ما اوحی الیک من الکتاب و اقم الصلاه چرا؟ ان الصلاه تنهی عن الفحشا و المنکر صلاه مگه فعل مصلی نیست صلاتی که فعل من نیست ممکنه هرچی نهی کنه به من چه دیگری منونهی کنه ممکنه قبول کنم ممکنه نه ولی خود من چی اگر خود من خود را نهی کنم از بدی منتهی نمیشم چرا نهی کردم خودشخصه شخصی حالا صلاه که فعل من است و من در حالت صلاه در حال معراج المومن هستم و ایقاد نور کرده ام که وظیفه من اینست میگه این صلاتی که میخونی یکی از خصوصیات اصلیش و ریشه ایش تنهی عن الفحشا و المنکر خب چی میخواد بگه بعضی از نمازهارو میخواد بگه الصلاه بعضی از نمازها الصلاه الصلاه یعنی صلاه محمد؟
بابا اتل ما اوحی نه برای خودت خودت اتل تلاوتا محمدیه و اتل علیهم تلاوت رسالیه تلاوت رسولیه تلاوت رسالیه تلاوت رسالیه یعنی تمام آنچه را که از قرآن بر تو وحی شده است بر این مردم بخوان و تبیین کن نتیجه اینست که اینها منتهی از فحشاومنکر گردن و اون نمونه بسیار بارز هرشبانه روزی عبارتست از صلاه و اقم الصلاه ان الصلاه تنهی عن الفحشا و المنکر این همه صلاه داره میگه اون صلاتی که خدا داره میگه داره معرفی میکنه یا صلاتی که شیطونم بلده صلاتی که ابوجهلم مثلا احیانا بخوانه و ابوسفیان بخوانه؟ خب خدا صلاه خودشو میگه خدا صلاتی را که بر ما مقرر کرده است و حالا امر داره میکنه اقم الصلاه امر وجوبه دیگه واجب است که نماز را اقامه کنید و از ابعاد اقامه نماز و اینکه نماز را بالا ببری از رذالتها از کصافتها از فحشاها از منکرها از زنا ها از ظلمتها که تنهی عن الفحشا و المنکر.
کسی بیاد بگد که نخیر اخه به این آیه که معمولا استدلال نکردن که چرا استدلال کنیم من یادمون بحث اجتهاد تقلید که نوشته بودم عربی بردم به یکی از فضلای بسیار بزرگوار تهران که حقا مجتهد است مسلما مجتهد است و حق است که او هم رساله بنویسه در فقه سنتی و اون طرف فرموده بود نگاه کردم ولکن ایشون استدلال به ایه ای کردن که فقها استدلال نکردن و رفتیم نشستیم حوزه ای او جواب داده بود که اگر فقها استدلال به این آیه نکردن که الذین یستمعون القول و یتبعون احسن نباید استدلال کرد حالا ما داریم به آیه ای استدلال میکنیم که اگر روایاتی نداریم بر اینکه در مکان غصبی و لباس غصبی نماز باطل است اما آیه داریم این آیه کجاش اشکال دارد میفرمایید که قرآن ظنی الدلاله است حالا فرض کنید که این آیه رو نگفتیم قال گفتیم قال فلان عن فلان عن فلان عن فلان قال ان الصلاه تنهی عن الفحشا و المنکر قبول میکردیم اخه نص اما چون قرآن است زبانش لال هست قرآن ضمه از دیوانه دیوانه تر است دیوانه آی فریاد میکند سرم و میگن که قرص بهش بدید سرش خوب بشه حالا قرآن اینطور میفرماید اتل ما اوحی الیک من الکتاب و اقم الصلاه ان الصلاه تنهی عن الفحشا و المنکر بعدشم ولذکر الله اکبر نماز دو ذکره فالذکروا اذکروکم در نماز ما خدا را یاد میکنیم خدا هم مارو یاد میکنه یاد کردن ما خدا را مطلبیست یاد کردن خدا ما رو مطلبیست ما خدا رویاد میکنیم از نسیان به ذکر میرویم خدا ما رو یاد میکند فراموش نمیکند یعنی نعمتهایی که شایسته مقام عابدین هست به ما توجه بوده معنی اذکرونی اذکرکم که همینه
در اینجا و لذکرالله اکبر یعنی ذکر الله ایاکم ذکر الله دوبعد داره یکی ذکرک الله این اکبر الاذکاره یکی ذکر الله ایاک ذکر الله ایاک دنبال ذکرک الله هست هر مقدار که ما خدا را یاد کنیم خدا هم ما را در یاد الطاف و رحمات خاصه خودش میاره این ولذکر الاکبر میخواد جان نمازو بگد نماز دارای دوبعد روحیست بعد اول ذکرک ربک و بعد دوم ذکر ربک ایاک اکبر چیزی که در صلاه است و علت اینکه ان الصلاه تنهی عن الفحشا و المنکر اینه چی ما را بین ما و فحشا راه رو باز میکند چی راه بین ما و منکر را باز میکند غفلت از حق اگر ما بدانیم در محضر حقیم اگر به یاد خدا باشیم که در نتیجه خدا به یاد ماست ما به یاد خدا باشیم گناه نمیکنیم که خدا هم به یاد ماست جلوی گناه بشری خواهد بود سرجمع این مطلبو میدونست اصلا جان نماز اینه نگفتن فقط ما دولاراست بشیم که مثلا خدا حض کند این دولا میشه راست میشه نه میخواد در کل اوقات رئیسیه شب و روز که قبلا بحث شد ما یک کاری انجام بدیم که از فحشا و منکر منتهی بشیم اقلش چیه آقایون در خود صلاه اقلش حالا در خارج صلاه
روایت داریم که از پیغمبر اکرم سوال کردن که فلانی نماز میخونه ولی بعدش دزدی میکنه فرمود سوف تنهی الصلاه بعد رو کاری نداریم ولکن در خود نماز داره نماز میخونه به یه زن لخت نگاه میکنه داره نماز میخونه ولکن با لباس مردم غصبی در مکان مردم غصبی میخونه داره نماز میخونه با بدن پر از کصافط طاهره ها پر از کصافط قرآن میگد و یحرم علیهم الخبائث اصلا کثیف بودن حرامه تا چه رسد در حال نماز داره نماز میخونه با چکمه نماز میخونه اخلع نعلیک انک بالواد المقدس طوی ما از این آیه مبارکه و آیاتی دیگر مثل و اقم الصلاه لذکری اصلا برای اینه خب لذکری دارای ابعادیست که دوبعد که عرض کنم.
اقم الصلاه لذکری نماز را بپادار اقامه کن برای یاد من که تو یاد کنی مرا که من یاد کنم تورا با لباس مردم با مکان مردم با حالت غصبی با مکان غصبی با وضع غصبی که امر نمیتونه داشته باشد کاری نداریم به اون جهتی که اجتماع امرونهی میشه یا نه البته یه حرف خوبم آقای بروجردی میزنن که احتیاج اونم ما نداریم دیگران احتیاج دارن فرمودن که مقرب مبعد نمیتواند باشد حرف خوبه ولی اینجا اینو لازم نداریم اصلا خداوند وقتی که میفرماید که اقم الصلاه لذکری قاطی ذکری ما عصیان رب کنیم؟ عصیان رب که مناقض است با ذکری بله حالا نه ذکر رب و نه عرض میشود که عصیان رب نه نسیان رب به حد عصیان و نه ذکر رب این حد متوسط صلاته اما این ذکری که در کار نباشد اعرض عن ذکری در کار باشد و من اعرض عن ذکری فان له معیشه ضنکا و نحشره یوم القیامه اعمی این اعراض عن ذکر الله است که در ذکر الله که صلاه است که معراج المومن است که عمود الدین و عماد الیقین است انسان لباس غصبی رو مردم داد بزنه بپوشه در مکان غصبی نماز میخونه یا فرض کنید چشمش عرض میشود که نگاه کند به حرام یا گوشش گوش بدهد به تهمت و غیبت و چه و چه و چه
اینجا در این عرض میشود که این ایه که مفصل بحث داره ما اول آیاتی را که ازش مطلب رو تنورا و یا تاییدا یا هرچه میفهمیم دقت بفرمایید بنده اینجا در حاشیه نوشتم که ان نفس الصلاه و یقود النور و اقامتها و انها لذکرالله و نهیها عن الفحشا و المنکر و ان الله لا یرضی عن توتی عبادته بمعصیته هذه اساکر من البرائین علی بطلانها اذا اتوی بها یقال اوحاله محرمته و ما اشبه و هنا ایاته اخری تخرج الصلاه بملابسه المحرم عن الصحه. ملابسه محرم با حرام بودن با حرام لفظی با حرام نظری با حرام قولی با حرام فعلی با حرام لفظی با حرام مکانی با هر حرامی از محرمات در حال صلاه اگه ملابس بشیم آیات ذیلو ملاحظه کنید
واستعینوا بالصبر و الصلاه این واجب است یا نه؟ البته آیات ابعادی داره درست است ما این ایاتو در جای دیگر بحث کردیم اما آیات ابعاد زیاد دارد و استعینوا بالصبر و الصلاه این من در حاشیه صفحه هفتاد نوشتم اما آدرس بهتون میدم و استعینوا بالصبر و الصلاه سوره بقره آیه چهل و پنج بله بله این واستعینوا خود صبر و صلاه واجب بر ایا استعانت بالصبر و الصلاه واجبه یا نه؟ بله ما استعانت در چی بکنیم؟ در ترک محرمات دیگر در ترک محرمات و فعل واجبات یکی از محرمات غصبه
ما از نماز کمک بگیریم برای غصب نکردن و لباس غصبی تنمونه از نماز کمک بگیریم برای مکانی غصب نکردن و در مکان غصبی نمازبخونیم از نماز کمک بگیریم برای نظر محرم به غیر ذات محرم کردن و چیشد نقیضه این این واستعینوا امره امر واجب الطاعه است اگر ما واجبی ازواجبات صلاه را عمدا ترک کردیم و میتوانیم انجام بدیم ما صلاه را انجام میدیم چه فرق میکند این واجبی که دارای ده جز است بیست جز است چه است اگر عمدا یک جز از صد جز واجب را شما عمدا و بدون عذرترک کردی اون واجب رو انجام دادی؟ خب انجام ندادی یعنی این واجب تبدیل به حرام میشود یا اگر تبدیل به حرام نشود اون واجبی که مقرر بود شما انجام ندادی این یک
دیگر حافظوا علی الصلوات این محافظه است حافظوا یعنی چه؟ حافظوا بر همه چیزش بر خودش بر وقتش بر حالش بر قالش بر لباسش بر ایا این محافظت کردن برنماز است که در خانه غصبی نماز بخواند مخالفته یا اینکه با حال غصبی با لباس غصبی با عرض میشود که تکلم حرام یا با نظر حرام یا با فعل حرام یا با چه این چه محافظه ایست آیا محافظه بر صلاه واجب است یا نه؟ بله خب این عدن المحافظاته عدن المحافظات اینست که همونطور که نماز رو در وقت باید بخونن اگه در خارج وقت خوندن ترک واجب کردن اثر محافظت اینست که من در حال صلاه اون ملابسات صلاه ملابسات حرام نباشد که من عمدا انجام دادم بعدش
و اقام الصلاه اقامه نیست این اقاد الصلاته بعدش کفوا ایدیکم و اقیموا الصلاه سوره نسا آیه هفتاد و هفت خداوند امر کرده کفوا ایدیکم و اقیموا الصلاه دست بردارید از محرمات از محرمات دست بردارید و نماز را به پا دارید خب یکی از محرمات غصبه من غصب میکنم معاذالله در خانه غصبی در مکان غصبی اقیم الصلاه چیشد شد میگد شما دست بردارید یکیش غصبه از غصب دست بردارید و نماز به پادارید من که از غصب دست برنداشتم و نماز رو به زمین زدم یکی از زمین خوردگیهای نماز هم این حالته
من به برادران عرض میکنم کاری نداریم استدلال فرمودن یا نه چون قرآن در وسطم قرآن در میان ما نبوده و لذا وقتی ما به قرآن استدلال میکنیم عربده لاتها بلند میشد که چنین و چنان و از عربده ابوجهل ها و ابولهب ها بدتر چون اونا منکر بودن رسما ولی کسی که مثلا خودشو کسانی که خودشو مسلمان بدونن بحساب چنین و چنان عرض میشود که
و ان اقیموا الصلاه واتقوه سوره انعام آیه هفتاد اقیم الصلاه یکی از اثار الصلاه واتقوه خب واتقوه حداقل در صلاه حداقل در صلاه گناه نکنید پس تمام این جریاناتی که عرض میشود که آیه هفتاد و دو سوره انعام و الذین یمسکون بالکتاب و اقاموا الصلاه انا لا نضیع اجر المصلحین کدوم مقیم الصلاه مصلحه خب صلاه باید مصلح باشه اگر مفسد باشد که هیچ در صلاه اگه در صلاه مفسد باشد صددرصد که هیچ اگر درصدی هم در صلاه مفسد باشد غصب لباس مردم غصب مکان مردم و و و چه افساد فحشائی باشد و چه افساد منکری باشد این انا لا نضیع اجر المصلحین مطلب رو بیان میکند.
یا سوره سی روم آیه سی و یک منیبین الیه واتقوه و اقیموا الصلاه ولا تکونوا من المشرکین صلاه انابه الی الله عه در حال اناب الی الله تقوی الله لازمه و مشرک نباید باشیم و اشراک اشراک عقیدتی اشراک عملی کسی که عمدا گناه میکند این نفس اماره بسو و شیطان را شریک شریک بزرگتر که ترجیح داده است رای او را بر اراده حق.
یا انما تنذر الذین یخشون ربهم بالغیب و اقاموا الصلاه سوره سی و پنج ایه هیجده انما تنذر چی میخواد بگه انذار دو بعد داره یک بعد انذار درکسانیست که سواء علیه اانذرتهم ام لم تنذرهم لایومنون هیچی انذار واجبه ولی ولکن انذار در کیا اثر میکند انذار رسالتی در اینا اثر میکند که الذین یخشون ربهم بالغیب که بالغیب هم ابعادی دارد رب الغیب است و شما هم در غیب مردم بین خودتون و بین حق خشی الرب داشته باشید این خشی الرب نمونه و تبلور عالیش کجاس؟ و اقام الصلاه که ابعاد اقامه الصلاه خشی الرب است بالغیب فی الصلاه این با ملابست محرم صلاه هرگز نمیسازد.
آیه دیگر سوره چهل دو آیه سی و هشت والذین استجابوا لربهم و اقاموا الصلاه استجاب لرب ابعاد گوناگونی دارد سلبا ترک محرمات ایجابا فعل واجبات اما اونیکه نمونه کلیست ازبرای تمام اون سلبها و این ایجابها چیه؟ و اقام الصلاه کسی که اقامه کند صلاه را که به استجابه رب ممکن است ملابست محرم داشته باشد استجاب رب یا استجاب شیطان
ایه دیگر سوره نود و هشت ایه پنجم مخلصین له الدین حنفاء و یقیموا الصلاه حنفا یعنی معرض اما یخالف الحق با اعراض اما یخالف الحق با اعراض عن الباطل با الت و قالت و فعالت و ملابسات اعراض عن الباطل باید در جو حق نور و نور حق وارد شد پس با ملابسات محرمات این
یا اینکه سوره بیست و سه مومنون ایه دو الذینهم فی صلاتهم خاشعون در نماز باید دلباخته حق باشد خضوع مال اعضا جوارحه و خشوع مال قلبه خب با خشوع قلب میسازد ایاک نعبد اما تو خونه مردم دارن داد و قال میکند نماز میخونه با لباس مردم با چی مردم ایاک نعبد و داره نگاه میکند اون نزدیک سهم ابلیسه
یا در سوره صد و دو ایه پنج فویل للمصلین الذین هم عن صلاتهم ساهون این صلاتهم ساعون دوجوره یکی بعضی وقتا نماز میخونی بعضی وقتا نمیخونی جور دومش از اون نمازی که خداوند مقرر کرده است که چنین باشد چنان نباشد چنین باشد سهل انگاری میکنن و بدترین سهل انگاری که در حالت صلاه محرمات انجام بشه در خود حالت صلاه در خود عمل صلاه در جو محرم در لباس محرم در حالت محرم و در قالت محرم انجام بشه بقیه آیات باشه روایاتی که در این زمینه از رسول الله صلوات الله علیه و سلام علیه نقل میکنیم
شما بگید ولکن خدا میفرماید نماز اینه خدا که میگه نماز که من میگم اینه شما چی میفرمایید خدا نفرموده نماز راجح و مستحب اینست نه بابا نمازی که خداوند امر کرده اقیموا چه چه چه اذا قمتم الصلاه میگد که و اقم الصلاه کدوم صلاه اونیکه من میگم یا شیطون میگه یا دیگران نه اون نمازی که خداوند الصلاه یعنی تویعت الصلاه وضعش در نظر حق اینست که ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر
حالا در اینجا در صفحه هفتاد و یک بنده اینطور نوشتم و اقم الصلاه هنی لها ابعاد العده صله الی حال الرسول و تلاوته الکتاب فحاله المتعدی من تعمد قومه الوط تقاضی ریاحتا و هی حاسبه لصلاه لانها صلاه من رب واطمعنان لقلب المترجح برجعات المتخلفین عن شرعه و هکذا کان این روایت کان اذا قمه امرا استراحا الی الصلاه درست عکس اونه و بعد الثان ان انتجح ما تمتجه تلاوت الکتاب لنفسه و علیهم هو اقام الصلاه فانها عمود الدین و اقم هنا تجعل الصلاه مقامت لشروطها و اجزائها و ارکانها ظاهره فقهیه و باطنه معرفیا وقد تعت الصلاه دون اقامه و هی الصلاه فی سکرعن فی کسل ذلک بانهم لا یعطون الصلاه الا و هم کسالا یرائون الناس فهی صلاه قاعده نماز زمین خورده است متخلفه عن القاعده فیها و هی اقامتها و هی فی الحقه لیست اللتی تنهی عن الفحشا و المنکر مهما شمکله الصلاه کل صلاه بریئه عن النفاق و قد جا رجل الی النبی صلوات الله علیه روایت است در پاورقی نوشته الدر منصور پنج صد و چهل و شیش نگاه میکنید
وقد جا النبی و قد جا رجل الی النبی صلی الله علیه و آله و سلم فقال ان فلانا یصلی باللیل و اذا اصبحت سرق این بعد دومو گرفته ها بعد اول که در حال صلاه حرام انجام بده نه نماز حرام انجام نمیده ان فلانا یصلی باللیل فاذا اصبح سرق قال صلی الله علیه و آله و سلم انه سینهاه ماتقولون البته اگر نماز نفاقی نباشه چون خود نماز بازدارنده است خود نماز بازدارندس از اون فحشاومنکری که میداند فحشاومنکر است و هذا اقل ما تنهی الصلاه عن الفحشا و المنکر این وقتیکه تبع صلاه نهی از فحشاومنکر عه این خود حداقل در خود نماز نهی بشه و این نهی ناهیش کیه نمازه نماز کار کیه؟ کار منه وقتی کار من قال من فعل من مرا نهی کند و منتهی نشم پس این فعل من صلاه این کاری که من باید انجام بدمه
خب بعد حدبالاترشه نشد ببینید نشد توجه کنید توجه کنید اینکه میگن تنهی این جنسه دیگه حداقل باید کافی باشید حداقل در حالت صلاته دیگه اینو یه موقع دیگم فرمودید حداقل یعنی نهی و مایی در کار باید باشه و نهی و مای صلاه عن الفحشا و المنکر حداقل در خود صلاته اینطوریه دیگه. نه اون مطلب بالاترشه ببینید نماز باید در کل مواقع از هر فحشاومنکری نهی کنه بسم الله با بسم الله ولی اونیکه صلاه را صلاه میکند حداقل واجب جنس تنهاس جنسش در نماز جنس تنهی عن الفحشا و المنکر اینست که حداقل در خود نماز در خلاف نماز و ضد نماز عرض میشود که کاری انجام نده.
خب و هذا من اقل ما تنهی الصلاه عن الفحشا و المنکر و اقل منه ان اصلاه روایته الصلاه حجزه الله این حجت الله است این مانع الهیست و انها تحجد المصلی عن المعاصی مادامه فی الصلاته این روایت امام معصوم بر رسول الله میفرماید که الخطیب فی رباط مالک عن ابن عمر قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در تفسیر آیه الصلاه حجت الله و انها تحجزالمصلین عن المعاصی مادام فی صلاته بعدو نگفت چرا میخواد اون بعدی که صلاتیت صلاه را از نظر صحت ازنظر شرع مقرر میکنه اون بعد رو بیان کنه و الا اون روایت قبلی چی بود؟ که این شب نماز میخونه و روز دزدی عرض میشود که دزدی میکند فرمود که سوف تنهی اون سوف مراحل بعدی و کضابطه ضابطه لصلاه من صلی صلاتا لم تامره بالمعروف و تنهی عن المنکر لم تزحد صلاته من اللهی الا بعد صلاتش حرام میشه نه اینکه واجب انجام نداده اصلا حرام میشه
این صلاه حداقل در خود صلاه باید نهیش کنه اینکه میفرماید که لم تنهه لم تامروا بالمعروف و تنهی عن المنکر حداقلش کجاست؟ در خود صلاه در خود صلاه واجب را ترک کند در ولو ملابس باشه و در خود صلاه منکری را عمل کند ولو ملابس باشد لم الصلاه من الله الا بعدا این نور الثقلین است که در پاورقی
حدیث دیگر من احب عن یعلم قبلت صلاته عن لم تقبل فلینظر هل منعته الصلاته عن الفحشا و المنکر فبقدر ما منعته قولت صلاته این قبول دوبعده داره یک بعد صحت یک بعد رحمت بعد صحت اینست که در خود نماز از فحشاومنکر او رو منع کند و بعد بالاتراینست که در غیر نماز هم او را از فحشاومنکر منع کند وانگهی شما ملاحظه کنید این خصوصیاتی که در صلاه مقرر شده آبی که باید وضو گرفت انسان را از غصب مال مردم منع کند اینطور نیست نیتی که در صلاه است انسان نیتش شرکی منع میکند تمام اجزای درونی و برونی صلاه انسان را از اونچه منافات با صلاه دارد تبعا منع کند مگر اینکه نیت نماز نیت ریائی باشد یا نیت شرکی باشد مگر اینکه قالات صلاه قالات غیر صلاتی باشد
بنابراین ما در باب مکان مصلی و در باب لباس مصلی و در باب اقوال و افعال مصلی غیر صلاتی میگیم انچه را که محرم است یا کلا یا در حال صلاه باید که ما انجام ندیم و از جمله چیزهایی که اقایون نمیفرماین و ما عرض میکنیم همینه که ما با کفش نماز میخونیم این در غیر حال صلاه که حرام نیست که اما در حال صلاه حرامه چرا برای اینکه موسی رسول صلوات الله علیه بدون اینکه نقص بشه آیه فاخلع نعلیک انک بالواد المقدس طوی کدوم وادی از وادی نماز مقدس تره انک بالواد المقدس طوی
فاخلع نعلیک رو چرا معنا میکنن که از جلد حمار میته است نعلیک بما هو نعلیه باید این کفشهارو در اون پنج شیش معنای دیگه داره یک معنای ظاهر بیانش اینه با کفش انسان بایستد در محضر حق باید پابرهنه باشد باید با حالت تزلزل و تخضع باشد پس هرکفشی را انسان در حالت نماز بپوشد ولو در غیر حال نماز اشکال نداره ولی در حال نماز اشکال داره یا لباسی که پاک است از نجاسات اما کثیفه کثیفه کثیفه هرچی آب دماغ و آب دهن و فلان و فلان و فلان اگر از دیگران فقهای سنتی سوال بفرمایید خواهند فرمود که خب این اشکال نداره حالا که ما عرض میکنیم نماز باطل است چون قرآن در سوره مبارکه اعراف میفرماید که ویحرم علیهم الخبائث این یحرم علیهم الخبائث میگه نباید تو خبیث باشی جسمت همون که روحت اگر جسم تو اون اونقدر چرک