پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله‌العظمی دکتر محمد صادقی تهرانی

جستجو

کلمات کلیدی

خلاصه بحث

جلسه دویست و پنجاه و هشتم درس خارج فقه

نماز (نماز جماعت)

الحمدالله رب العالمین و صلی الله علی محمد وعلی آله طاهرین

راجب احتراظ طهارت المولد که مربوط به امام جماعت است یا به تعبیری دیگر مانعیته قروه الولاد است مطلب رو آقایون عده ای میگن اجمالی است ولکن از خود این آقایون که ادعای اجماع کردن میگن اشکال نداره حالا براتون میخونم چه اجماعی است که اینجور مثلا فتت گرم فی العلام حلی ورایت الاحکام و المنتهی للعلام حلی وذکری لشهید الاول   علیک سلام فی بحث الجماع علیک السلام وفی المدارک ل سید محمد صاحب مدارک الحکم فی الکاریه کرایه چی اونها خودشون میگن علیک سلام که میگن مرجوح است که پشت امامی که ولد الحرام است انسان نماز بخونه و فی الذکری نفل عن ذلک ذکری مال شهید اول است که اینجا اشکال نداره خب نفل بعث یعنی کراهت هم ندارد نه حرمت دارد و نه       حالا عدم جوازه فی الاتصاق والخلاف والقریه والذکری همون ذکرهای بالا  همون ذکرهای بالا که نفل بعث عن الاعتمام به ولد الزنا همون ادعای اجماع میکند برای چی شد؟ ولا معتبر و لانت الاحکام وتذکره تذکره مال علامه علامه قبلا در تذکره فرموده بود که عرض میشود که این اشکال نداره حالا در تذکره میبینید که اجماع هست بر اینکه اشکال دارد والذخیره والمدارک ومصابیح السلی خب البته ما احتیاجی به این مطلب نداریم که اجماع بر خلاف آنچه بر روایات و سنت باشد یا بر وفاق اون باشد این برای ما فرقی ندارد چون محور اصلی ما دلالت کتاب الله و سنت رسول الله صلوات الله علیه و سلم است ولی خب از باب این که اقوال این جوره عرض کردیم حالایک  مقداری درمورد طهارت المولد بحث کنیم طهارت المولد شش هفت بعد دارد طهارت المولد عن الزنا عن الحیض عن النفاس عن حالت الاحرام عن حالت الصیام  اینا حرامه دیگه درحال حیض در حال نفاس در حال احرام در حال صوم میفرماید که عرض میشود که زنا تمام اینا حرامه دیگه یه پنج تاشدو کذالک فی حالت ممنوعیت الجماع یه مرد وزنی است که اصلا براشون فرقی نمیکه این کارو میکنند بچه هم درست میشه اینم حرامه دیگه یا نه ممنوعیت جماع نیست ممنوعیت الایلاده درست است فرزند درست کردن در اصل واجب است این شکی ندارد علیکم سلام در اصل برحسب آنچه از قرآن شریف از آیات استفاده میکنیم جلوگیری حرام است واگر کسی کاری انجام میدهد فرزند درست کردن واجب اما در بعضی موارد حرام است همین فرزند درست کردن واجباتی است که احیانا حرام میشد به علل دیگری مثلا اگر فرزندی از این زن به عمل بیاید این زن در حال ولادت میمیره براش خطر داره یا خطر دارد یا میمیرد یا نه نه مادر میمیرد نه فرزند میمیرد اما این فرزند را آنچه در واجبات تربیتی شرعا مقرر است این پدر و مادر نمی توانند ده تا پانزده تا اولاد را چه کنند آخه نمیتوانند یکی از برادران هم دوره ی ما بهش گفتم که شما پیدات نیست گفت والا بچه داری میکنم. گفتم چند تا داری؟ گفت شونزده تا. گفتم همین گفت بیست وچهارتا بودن ازش مردن گفتم خودت هم برو. الان یه چند تاییش رو انسان بخواد واجبات شرعی را عمل کند و اینها رو طبق موازین شرع تربیت کند اون تربیتی که واجب است چون والدیت و والدی بودن و فرزند بودن تمام اینها مسئولیت دارد در قرآن شریف در سوره ی بلد ما عرض کنم  صحبت میکردیم و والد وما ولد لقد خلقنا الانسان فی کبد قسم به والد وقسم به ماولد درحقیقت مستمع به عبارت است از موضوعاتی که مسئولیت اور است پدر بودن مسئولیت آور است مادر بودن هم چنین فرزند بودن هم چنین شوهر بودن هم چنین زن بودن هم چنین اینا مسئولیت آور است اگر کسی نمیخواهد و یا نمی تواند از مسئولیات واجبه ی شرعی را انجام دهد نباید موضوع  مسئولیت درست بشه کما در باب ازدواج مگه همین طور نیست؟ عرض میشود که در باب حرف ازدواج و نه فقط در باب تعدد ازدواج ان لا تفسدوا فی الیتامی فنکهوا ما تاب لکم نسا مثنی و سلاسه و رباع و ان خفتم ان لا تعزلو فایده که در مثلث اضلاعه لا تعدلوا از زوجیات فرد است. لا تعدلوا بانفسکم شما به ظلم گرفتی اگر در داشتن بیش از یک زن به ظلم می افتی فواحده واحده نه

فواحده او ما ملکت ایمانکم که ما ملکت ایمانکم اعم از ازدواج منقطع یا عرض میشود که معذور      اونچه به دستت میاد اونچه به دستت میاد شرعا بعد از چی بعد از عقد دائم بعد از عقد دائم دوتا سه تا چهارتا بعد یکی در یکی هم  ان تبتم لا یعدلوا و واحده او ما ملکت ایمانکم اگر نسبت به راحله هم شما عدل در سازمان زوجیت رو میترسید که عمل نکنید آخه زن زائو نگیرید زن منقطع بگیرید یا چه حالا موضوعاتی که مسئولیت آور است مسئولیت وجوبی بیاورد اثباتا و مسئولیت سلبی می آورد.   اصلا اقدام کردن در درست کردن چنین موضوعاتی حرام است مگر در صورتی که انسان بخواهد و بتواند که حفظ مسئولیات واجبه عرض میشود که عرض میکنم حالا در اینجا. فرزند درست کردن واجب است احیانا راجع است راجع به ائمه علیه سلام راجع اونجایی که افاقه دارد یعنی جون انسان نفس انسان بالا میاد اما به حرام نمی افته البته ما این رو یه موقع بحث کردیم خدمت برادران صحبت کنیم که از کجا در بیاوریم وجوب. از آیاتی از قرآن شریف استفاده وجوب میکنیم که باید با هم صحبت کنیم اگر اینجا بخوام صحبت کنم از بحث خارج میشیم. اجازه بدین که بعدا با هم صحبت کنیم عرض میشود که چون به عنوان اصل موضوع بحث چرا داریم حالا باید صحبت میکنیم شاید که شاید هم من قانع  شدم شاید هم شما قانع شدید  بله عرض میشود که حالا در اینجا این ولادتی که این تولید حرام باشد بعد اول دوم سوم چهارم پنجم ششم هفتم هشتم هر بعدی حرام باشد آقایون بعضی یا همه شون میگن که طهارت المولد شرط است در امام جماعت بعضی میگن طهارت المولد و طهارت الولاده نسبت به زنا شرط است که زنا نباشد حیض باشد نفاس باشد احرام باشد چه باشد چه باشد اون نباشد هم حرف اولشون درست نیست هم حرف دوم درست نیست چرا؟ ببینید اونچه که شرط است در امام جماعت و شرط محوری است و شکی درش نیست عداله است حالا بقیه را باید صحبت کنیم عداله البته عداله سر همون بعد اول چون پنج بعد دارد عدالت همون طور که دیروز اشاره کردم عدالت مرجعیت کجا عدالت قاضی بودن کجا عدالت شهادت کجا عدالت چه کجا علیک سلام  پایین ترین و نازل ترین مراحل عدالت عدالتی که مسئولیت آور نیست اگه نباشد چیزی از بین نرفته اما در باب شهادت عدالت نباشد  حرز وناموس وچه از بین میره در باب قضاوت هم چنین در باب مرجعیت هم چنین در باب شهادت طلاق هم چنین یه مطلبی است که اگر وفق باشد و دروغ بگه اما اگر امام جماعت یهودی هم بود شما نمیدونستی یهودی بود و شما نمیدانستی نص دارد که پشت سر کسی نما زخوندی به خیال این که مسلمان است بعد معلوم میشه یهودیه نمازمون درست است یا نه؟ فرمود نماز های قبلی درست است بعدا با او نماز نخوانید. پس عدالت در باب امامت جماعت خیلی کمرنگ تر است وکم عمق تر است از عدالت های سایر مراحل که مسئولیت آور است وکمل ایمان درجات کذلک العداله درجات  وکمل کفر درکات کذلک الفسق درکات

اینطور نیست که مطلب واحده باشد خب حالا اینکه اجماع کردن عده ای از برادران بزرگوار فقیه که عمیدا وحدیثا من در عروه الوثقی نگاه میکردم دیدم  تمام نه نفری که حاشیه زدن همه شون گفتن حرامه. مرحوم صاحب عروه گفتن حرام است و نمیشود به امامی که غیر طاهر المولد است انسان اقتدا کنه و تمام محشین  حیایا وامواتا اون نه نفر که شما میشناسید اینا هیچی نگفتن یعنی همه حرام بودن حالا ببین مطلب خیلی مهمی نیست مطلب مهم این است که در طول تاریخ اسلامی بین شیعه حالا سنی هم بعضیا میگن و شیعه الامامیه از شرایط اصلی جواز اقتدا به امام اینه گرفتن که امام یا باید طاهرالمولد باشد که شرط هست بله همین دیگه یکی از اشکالات بنده همین بود که میخوام بازم عرض کنم میگن که نه خیر مانع است نجس المولد باشد این دو تا فرق داره به همدیگه اگر شرط است طاهر المولد بودن باید ثابت کنیم یعنی بنده و شماهایی که میخوایم نماز جماعت بخونیم باید بریم بگردیم ثابت کنیم بابا با این ننه درست خوابیدن این شرط طاهر المولد بودن است بسیار خب عزیزم ما روایت میگم در باب زنا  روایت نداریم اصلا ما که دلالت عزیزم ما که عدالت رو بحث نمیکنیم ما که عدالت رو بحث نمیکنیم بابا کسی که ولدزناست اما اعدل فرض کنیم کسی که ولدزنا است اما برخلاف وضع ولدزنا بودن چون چیزهایی است که سرد میکند نزدیک شدن رو ولدزنا بودن محیط خانه بد بودن محیط اجتماع بد بودن رفقای بد بودن بد بودن بد بودن خیلی سخت میکند

عادل بودن رو مگه این طور نیست حالا اگر کسی تمام این سختی ها رو گذاشت زیر پا و عادل شد ولدزنا هم این ولدزنا که اعدل است و اعلم است و اطفی است از کل کسانی که در شهر میخوان جماعت بخونن و عادلن میبینی که ولدزناست نه راجب خدا و شما اختلافه خدا میفرماید ان اکرمکم عند الله  اطفائکم شده آقا عزیزم عزیزم شده فعل حرام نکرده که بابا این بچه ای که کی میگه نمیتونه نه شده شده ما توجه کنید این کسی که ولد من زناست خودش عصیان کرده است ؟ نه خودش مقصر است؟ بعدا مکلف است یا نه؟ بله مکلف است ممکن است عادل بشد یا نه؟ ممکن است واجبات شرعی را عمل کند یا محرمات رو ترک کند یا ممکن نیست؟ کسی نمیگه ممکن نیست نه مشگله ببینید بزارید من حرفمو بزنم اجازه به من بدید مشگله اگه این مشگل رو کسی حل کرد اگر این مشگل را کسی  عمل کرد زحمت کشید آقا من یه طلبه سراغ دارم که نمیخوام بگم کیه که. این طلبه میگه من ولدزنام  چیکار کنم؟ طلبه ی خوبی هم هست درس خون  عاقل ساهی عادل ببین خودش میگه فقط خودش من که نپرسیدم ازش که کا داریم در مسائل در مطالب بحث نمیکنیم میگیم کسی که ولدزنا است آیا محال است  بشه یا ممکن است؟ اگر بگیم محال است نجیب بشه که این مکلف نیست مکلف کسی ست که اختیار داشته باشد منتهی اختیار گاه ده درصده گاه پنجاه درصده گاه نودودو درصده گاه نود درصده اختیارات فرق میکنه اگر یک درصد ولو انسان اختیار داشته باشد عمل عمل اختیاری هست یا نه حالا کسی که ولدزناست بقیه را اضافه نمیکنیم کسی که ولد زنا است اما در جایی زندگی میکند به عداله است اونو بعد عرض میکنم مجتمعش چنین است رفقاش چنین اند ولدی که به عدالت وادار میکنند فقط ولدزنا است این یک درصده مختصری از اینا مانع از دارن، اولا خدا خلقش کرده ثانیا خودش خودش رو به اختیار به خودش طیبه بله اگر کی گفت؟ کی گفت به شما آخه؟ عزیزم وقتی نطفه اومد بیرون از فلان مرد به فلان زن معذرت میخوام این مرد و این زن هردو گناه کردن یا مرد زنا کرد زن نیاد یا زن زنا کرد مرد نه این بچه که نبود اصلا مکلف باشه تقصیری نداره خب نه خیر کی میگه کجا صبر کنید شما صبر کنید اولادکافراگر بمیرد قبل از بلوغ جهنم میره نه خیر اونی که میره جهنم خودش بهشت عزیزم ببینید شما ما مراتبی داریم یک عدالت شرط است در امام جماعت من چه میدونم هر غیر ولد زنا بهشته آقا مگر محمدرضا خان ولدزنا بود؟ تو بهشته؟ مگه هر ولدزنا تو جهنمه؟ و هر غیر ولد زنا بهشته؟ پس تایید می فرمایید ببینید

این فرضیه شد اگرمن حوصله دارم نماز میشد اجازه بدین ببینید اونیکه شرط محوری است در باب صلات جماعت چیه آقایون؟ عدالت اما حر باشد عبد نباشد چون که بعضی گفته اند خدمت شما حالا صحبت میکنیم یک اما غروی نباشد اهل بادیه نباشد که بعضی ها گفتن باز قبول عرض میشود که نجس المولد نباشد به قول بعضی ها که میگن نجس حالا داریم طاهرالمولد باشد اینم یه مطلبی اما اون شرطی که شرط محوره چیه آقایون؟ عدالته من میخوام روی عدالت مقداری بحث کنم که دیگه برسیم ببینید در عدالت آیا من که میخوام با این شخص نماز بخونم و باد عادل باشد آیا من حق دارم تفتیش کنم که مبادا یک موقعی ظلم کرده است و توبه نکرده است ؟ حق ندارد خیلی خب حالا ممکن است این آدم در واقع الان ظالم باشه که اگر من تفتیش کنم ظلمش و فسقش معلوم میشه اما من نه جوازا تا چه رسد  وجوبا حق تفتیش ندارم چون تفتیش از اثرات مومنین جایز نیست. این اول دوم ببینید اینجا دو بعد داره تفتی این شخصی که الان دربلد اسلامی است و ایستاده نماز من میخوام باهاش نماز بخونم تفتیش کنم کافر هست یانه؟ نه  این یک این مراتب بی خود عرض نمیکنم منظور دارم تفتیش کنم فاسق هست یانه؟ نه تفتیش کنم کافر بوده است یا نه؟ نه قبلا چه بسا تفتیش کنم فاسق بوده است یا نه که بعد عادل شده؟ نه حق تفتیش من ندارم حق تفتیش ندارم نه نسبت به حال موجودش اسلاماو عدالته و نه نسبت به حال قبلی اش کفرا و فسقا. سوم، تفتیش چه این قبلا طبق شریعت یهود عمل میکرده جمع بین اختین میکرده است یانه؟ چون اگر جمع بین اختین می کرده است الان در اسلام حرامه در اونا حلال بوده ولی چون در اونا حلال بوده اما در اسلام حرامه من حالا حساب کنم همه اش نه دیگه هیچ گونه تفتیشی لازم نیست بلکه جایز نیست برا چی؟ برا این که اینا عدالتی که در اینجا لازم است اون واقع عدالت حقیقیه در حال و ماضی و این حرفا نیست بلکه در وضع حاضر و در وضع ظاهر ایشون باید عادل باشد مگر اینطور نیست؟ خب عدالت که شرط است اینجوریه اما طاهر المولد بودن که شرط نیست خب اینم بگردید شرط بودن طاهر المولد دلیل میخواد ما در عدالت دلیل داریم و اینجوره. که اگر در واقع کافر باشد در واقع ظالم باشد قبلا هر چه بوده است الان در حال حاضر در بلد اسلامی است و از اون فسق ظاهرما نمیبینیم پشت سرش نماز بخونیم تفتیش نکنیم تفتیش از فسقش نکنیم از کفرش نکنیم اما تفتیش کنیم از چیزی که  نه فسق است و نه کفر است و نه هیچی اون نجاست المولده  عن زنا بوده عن حیض بوده عن نفاس بوده عن احرام بوده صوم بوده تفتیش کنیم جایز است تفتیش کنیم؟ چرا تفتیش کنیم حتی اگر جایز بود تفتیش این سر از چی بالا میاره که بریم بگردیم که این بابا ننه درست با هم خوابیدن یا غلط خوابیدن؟ بریم تفتیش کنیم ظاهر رو از کجا بدست میاریم در جایی که وضع باطنی این جور است که ملاحظه میفرمایید ولو در بلد اسلامی است ما ظاهر رو از کجا بدست بیاریم؟ خب این اولا، ثانیا وان لیس للانسان الا ما سعی و و لا تزر وازرته ذکر اخری و از این قبیل آیات کسی که گناهی نکرده است چرا ممنوع باشد از بروز در صف  سما کاران و عادلان؟ کسی که الان فاسق نیست قطعا عادل است و اعدل العدول است و اعلم العلما است و اعرف العرفا است فرض داریم میکنیم، از تمام امام جماعت های  شهر فرض کنید که عادل تر است و عالم ترست و فاضل تر است و ولی یقین دارد که میخواد نماز بخونه باهاش در ولادت این طور بوده خب خدا که اینو مقدر میدانه ان اکرمکم عند الله اطقاکم این عند الله مگر اطقی نیست؟ مگر این اطقی بودنش منافات دارد با این که مولود الزناست ؟ مگه مولودزنا به اختیار خودش به اختیار خودش که مولود زنا نبود که گناهی که نکرده  این خودش و بعدا هم بر خلاف وضع عادی ولدزنا بودن ونطفه حرام بودن که سخت از ندید شدن که ولد زنا لایق  است این تمام عراقیل رو موانع رو  سختی ها رو همه رو پشت سر گذاشت؟ عادل که شد که هیچ بلکه اعدل العادلین و اعلم علما شد پس این خیلی راه ها روبا صعوبت  و با مشقت طی کرده است تا به این ها رسیده. اینو باید باریکلا گفت یا تو سرش زد؟ باریکلا داره اگر یک مشرکی موحد شد این باریکلا بیشتر دارد یا یک سنی شیعه شد؟ خب سنی مسلمان بود کسی که این همه فتنه ها را قدم برداشت این همه صدمات و مصیبت ها را به خود گرفت و آمد وارد معرکه ی ایمان شد این بیشتر عملش مورد اجر است یا کسی که به سادگی پدر و مادر مسلمان بودن آیت الله بودن چه بودن چه بودن اینم ارتوپاتتی عرض میشود که اینطوری شد  این که مسلم است که افضل الاعمال احمذها   کتاب وسنته این مطلب معلوم است عقلا این مطلب معلوم است اسوه معلوم است که اگر یک کار خیری رو انسان با زحمت بیشتر انجام داد کمیت مطرح نیست کیفیت مطرحه اگر یک کار خیری رو انسان با کیفیت بسیار سخت و مشکلی انجام داد این اجرش عندالله بیشتراست و لو فلان کس صد شب نماز شب خونده اما این آقا نماز صبح وظهرومغرب و عشا رو در وسط منجلاب کثافتو فسق و کفر و چی و چی همه هم مسخره میکنن این نماز واجبش خیلی از این مستحبات که ایشون مرتب انجام میده عندالله بالاتر است چون افضل الاعمال احمذها حالا شخص ولدزنا که نجیب شدنش مشکل است ونه مستحیح  مستحیح یعنی مکلف نیست والا چرا ولدزنا رو لعن میکنن؟ لعن میکنن کسی رو که مکلف نیست به سگ لعن میکنن مثلا به سنگ لعن میکنن پس این  مکلف است این مسلمه این ولدزنا که مکلف است پس امکان نجیب شدن و برطرف کردن تمام  موجبات فسق از درون است این کارها رو کرد این کارها رو کرد این باریکلا داره چرا کرد؟ این باریکلا داره  آیا این باریکلاست که نه امام جماعت بشه نه مرجع تقلید بشه نه شاهد بشه نه ماهق بشه هیچی هیچی توی اجتماع توپ سرش کنن که این چنین است بنابراین نماز باهاش نمیخونیم شاهد نیست قاضی نیست حاکم شرع نیست مرجع تقلید نیست نیست نیست نیست اینو بیشتر به رکود وادار میکنیم کسی که مائوس شود از این که من این قدر زحمت بکشم و فعالیت کنم به جایی برسم اگر از اول  در نطفه اینو خفه کنن بگن تو اونطور نیستی این طور نیستی این طور نیستی این جور نخواهد شد خب از اول نمیرم دنبالش  اصلا این به عکس قضیه است اصلا نه چون عمر به اختیار امد شد  عمر به اختیار امد شد عمر که حاج آقا عمر به اختیار  عمر شد خدا که مجبورش نکرد که عمر بشه عمری که به اختیار عمر شد میگیم تو عمری. همین بله ما به ولدزناش کاری نداریم ببینید صبر کنید اگر بگیم فلانی صبر کنید اگر بگیم فلانی پدرش کافر بوده

پس  این پس غلطه چرا؟ پدر کافربوده خودش مومن پدر کافر بوده اینو ضربه ی ایمانی بهش میزنه امرات فرعون  که زن فرعون است  و در خانه ی فرعون و هم خوابه ی فرعون وهم بستر فرعون و اینها این از مریم در قرآن شریف مقدم شده است اول خداوند اینو ذکر مفرماید و ضرب الله للذین آمنوا امراه فرعون اذ قالت رب رببنی انک البیت فی الجنه  و نجی من الفرعون وعمله ونجی من القوم الظالمین و مریم بنت عمران الذی که بعد میگه حساب داره خب چرا مریم رو جلو ننداخت؟ میخواد بگد که پدر کی بودن مادر کی بودن دختر کی بودن اینا کاری درست نمیکنه کارساز این است که خود انسان ساخته شده باشد این زن فرعون که آسیه بنت مزام است این مزام نه باباش نه ننه اش  نه شوهرش نه هیچکس آدم نبودن درست نبودن خودش آدم شد این مهم تر است فلذا مقدم شد و قاعده همینطوره اگر کسی در یک زمینه ی نکبتی و یک زمینه ی بد خراب کننده ای این تمام این زمینه ها را  معارضه کرد و قدم های بلند برداشت قدم های جانانه برداشت و به راه حق استوار شد این مقامش بالاتر است باشد که این مقامش بالاتر است از کسی که این زحمات رو نکشیده و این عرائض وموارد برای او در کار نبوده حالا ولدزنای این جوری رو حالا لفظ ولدزنا بده لفظ بده کسی که نطفه اش منعقد شد خودش که اراده نداشت بدون  دیگران اراده ی بد کردند پدر یا مادر یا پدر و مادر اراده ی بد کردند و این نطفه از طریق حرام درست شد آیا خدا هم این نطفه رو درستش کرد کار حرام کرد؟ آیا این نطفه که خدا بزرگش کرد این در حالی که نطفه بود حرام کرد؟ نه وقتی بزرگ شد بالغ  شد خودش کار حرام کرد؟ نه بحث در این است که این آدم تمام عوامل حرام بودن ونکبت را گذاشت کنار و این آدم اعدل العدول شد، شما میگی پشت سر این اعدل العدول حرام است نماز خوندن؟ خدا میفرماید که ان اکرمکم عند الله اطقی کم این عند الله اطقی نیست چون اطقی است کسی که اکرم عند الله است بابا ولو یجوز عندالله نکره دیگران نسبت به این نکره هستند حالا میرسیم حالا میرسیم میرسیم حالا کم کم  حال درباره ی امام جماعت داریم بحث میکنیم  این معلوم الحال است این دو حالش معلومه یک فرض کنید مولود شده است از زنا معلوم است این ضرر نداره بله معلوم الحال است که در علم و تقوا و سیاست وکیاست و فراست از همه مقدم است این مهارته اون تکلیف نبود که ببینید ما مبتلا به یک عوام زدگی هستیم مبتلا به افکاری هستیم که با این افکار نمیتوانیم حقایق را آنطور که هست  درک کنیم دریافت کنیم  مثلا این جمله ی که  عرض کردم راجب این بین العللین عرض میکنم راجب این که مروت شرطه عدالت است مرحوم آقای طباطبایی صاحب الوار الوار رخ بود فرمودن ایشون  ولی بعضی دیگر یه جور دیگه فرمودن معنی مروت اینه جوری نباشد که اورا متحاون به دین ببینید نسبت به دین سست است کسی که سست است خب این عادل نیست فاسقه اونایی که نسبت به دین سست نیستن بعضیا فاسقن تاجری که نسبت به دین از نظر عقیدتی از نظر عملی سست باشد اگر این است عرض میشود که مروت واقعا شرط مروت  مروت است اما اونی که بعد دیگر بله اگر بر خلاف عرف عمل کند توی خیابون یه لقمه نون بخوره  این خلاف مروت است و بنابراین نماز نمیشود این که نمیشه که اما این مروته اینو در بین مباحث عرض کردم حالا در باب اجتهاد طهارت المولد تمام ادله در این زمینه باز عرض میکنیم. بله مثلا  در بعضی روایات دارد که پشت سر ولدالزنا نماز نخوان داریم مخالفی هم داره ها یا اینو ترک میکنیم یا تعبیرمیکنیم. تعبیر میکنیم بابا ولدزنا نوعا این جوریه وقتی ولد زنا نوعا این جوریه چطور پشت سرش نماز بخونیم؟ اما اگر برخلاف نوع معمول بود و این ولدزنا خودش در نکبتی که براش درست کردند این نکبت ها را برطرف کرد مثل آدمی که ببینید یک آدمی مشرک بوده زانی بوده لاتی بوده دزد بوده قاتل بوده بوده بوده تمام محرمات رو عمل کرده بعد توبه کرده و و حالا مسلمون شده و بعد که به عکس برخلاف معمول بر خلاف وضع عادی این مراتب عالی عدالت و علم  طی کرده  پشت سر این نماز نخوانید اما پشت سر اون که تمام فن های فقه وکفرو حدیث بوده خب حالا هم توبه کرده  راجب عرض میشود که قاتل حمزه رسول الله صلوات الله علیه فرمود که این خجالت می کشید اومد خدمت رسول الله عرض کرد که ممکنه توبه کنم؟ حضرت فرمود بله تعجب کرد.تعجب تعجب  تا آیه نازل شد آیات در سوره ی مبارکه یادم نیست انفال است یا توبه نازل شد کسی که همه فن حریف بوده است حق الناس باید بری بدی کسی که همه فن حریف بوده است و ما میدانیم وضعش چنین بوده است اما این آدم آمده الان مسلمان شده است و ظاهر عدالت هم درش هست و با این نماز بخوانید با این که تمام کارهای خلاف رو قبلا کرده است مکلف بوده و کرده ولکن کسی که کاری نکرده است کاری کرده اندکه این جوری درآمده و خدام این جوری خلقش کرده بعدا هم وقتی مکلف شد این تمام شرایط معرفت و عدالت وحسن و  صلاه را انجام داده است و اعلم و اعدل است پشت سر این نماز نخونیم؟   این معنیش چیه؟ معنیش تو سر کسانی زدن است که با زحمت و جدیت به راه خدا میروند  عرض میشود که من نمونه اش رو عرض کنم مثلا یقال یقال اذا کان الانسان مسلم  عبدا لا تصلوا  روایات و فی روایات اخری سندا و اقد اصرح متنا و اصلح ولادتا ولویجور لو یجور رو قبول نمیکنی  ولو معارض نداشته باشه روایت داریم پشت سر عبد نماز نخون خب چرا؟ در اسلام عبد و حر و انا و این حرفا یعنی چه اصلا تمام امتیازات را پیغمبر زیر پا گذاشت قدش چنین باشد عربی باشد لا فض العربیه و علی  عجمیه و لا اسود و لا ابیض ولا    فضیلتی در کار نیست مگر اطفا بودن اون که قران شریف محوره و هیچ قرار داده است از برای جلو بودن در تمام مجتمعات اسلامیه عبارت است از اطقی بودن و در حاشیه اطقی بودن عرض میشود که اعلم بودنه عبده کی تو سر عبد میزنه؟ کسی که خرافات جاهلیت هنوز در مغزش رسوخ دارد این تو سر عبد میزنه نباید کسی که در راه خدا قدم بر میداره و راهش هم چاله چوله زیاد داره اذیت زیاد داره مانع زیاد دارد تو سرش بزنیم همونجا ترمز کنه  اما کسی که نه راهش صاف است و مطلبی نیست هی تشویقش کنیم باریکلا و و چنین حرفا بیاد جلو. خلاف عقل است خلاف فطرت است خلاف انسانیت است خلاف شرع است در شرع مقدس هی مارو هل میدن طرف تقوا سابقوا الی مغفره من ربکم سارعو الی مغفره من ربکم و از این قبیل و از این قبیل این برخلاف تمام مبانی است که ما از نظر انسانی و اسلامی عرض میشود که اطلاع داریم. این یه حرف حرف دوم

مگه نداره اصرار نداره اگر چنانچه مولا اجازه ی صبر کنید اینم یکی از حرفاست اگر مولا اجازه ی پیش نمازی نداد تو سر اون مولا میزنه شخص تو حق نداری مثل این که یک عبدی این اعلم علمای عصره مولا میگه من اجازه نمیدم   اعلمه دیگه و بشر عباد الذین یستمعون القول خدا گفته است که باید پیروی از این کرد این مولا مولا غلط میکنه مولا که نمیتونه جلو شر رو بگیره پس عبد بودن ولو انثی بودن اگر بخواد انثی امام باشد از برا مذکر  اون ممنوع است طبق موازین شرع ام الانثی للانسی وذکر من ذکر و الانسی للانسی عرض میشود که مطلبی است حالا این یه مطلب کسانی اینطور میگن اخه بعضی مطالب رو بعضیا میگن و میخوان براش دلیل بتراشن این که درست نیست که مطلبی که دلیل دارد انسان بزند تو مغز دلیل با کلنگ سوراخش کنه از دلالت بیفته و مطلبی که خودش میخواد بگه چون اجتهادم رو تقویت مدنظرشه باید دلیل براش بتراشه از جمله دلیل های تراشیدن اینه که شخصی که ادم     چندشش میشه پشت سرش نماز بخونه چندشش میشه چون چندشش میشه و بدش میاد و ناراحت است پشت سر این نماز بخونه شرع هم مطابق  هشریات ما میگد پشت این نماز نخون جواب چندش چیه؟ ما چه چندش باشه چه مندش باشه رای شرع باید باشد حالا من چند تا نمونه چندش بیارم در زمانی که رسول الله تشریف آوردند در عرف جاهلیت عرب نکاح ازحلایق ریا حرام بود یعنی زن پسرخوانده رو انسان بگیره یعنی زن پسر رو گرفته حرامه آیات سوره ی احزاب شلاق وار وارد شد بابا پسر خونده پسر نیست ما جعل اطعیاکم ابنائکم  ذلکم قولو بابنائکم  و یقول الحق  چرا اما عرف هست. یعنی این مسلمانانی که قبلا مشرک بودند مسیحی بودن یهودی بودن، الان مسلمان شدند الان در مغزشون این مطلب هست ادغام شده است در مغز و حافظه شون که بابا زن پسرخوانده حالا  اگه یه موقع هم حلال شد ما نمیگیریم مثلا خیلی زور بزنه حلال شد ما این کارو نمیکنیم چرا برا این که مسخره مون میکنن بد میگن چه میکنن چه میکنن پیغمبر چیکارکرد؟ ایا پیغمبر نباید مراعات عرفی که شارع قبول دارد بکند؟ اولین قدم رو پیغمبر بزرگوار زد  چیکار کرد پیغمبر؟ پیغمبر زن زید را برداشت فلما قضا زیدا مثلا زوجناکها چرا؟ یکون للمومنین هرج فی ازواج ادعیاعهم من هن مثلا و کان امر الله قدرا مقدورا و کان امر الله مقدورا وکان چه  یعنی سیلی زد به چهره جاهلیتی که موجود بود به طور ریشه ای در میان مسلمان ها    حج هم تازه باز کردند اول خود پیغمبر با پیغمبریش به این آسونی ها نمیخواد اینکارو بکنه مثلا یعنی امر اومد فلما قضا زید منها فلنا زوجناکها خدا عقد کرد خدا این تزویج را انجام داد پیغمبر من که خدا هستم این کارو برا تو انجام دادم چون مردم بدشون میاد چندششون میشه مندششون میشه این حرفا یعنی چی؟ چون مردم از اصل دین هم چندششون میشه مگر چندش شدن ما موجب است که حکم خدا عوض شه؟ قران شریف میفرماید و یحرم علیهم الخوائص و یحرم هم طیبات کی میخواد بگه؟ میخواد بگه اونی که مردم بدشون میاد خدا هم نوکر مردم بدش میاد اونی که مردم خوب میدونن خدا هم نوکر مردم خوب میدونه پس چرا خدا حکم صادر کرد؟ بین خوائص و طیبات در نظر مکلفین و در نظر شرع عموم و خصوص نسبت هست چنانکه بحثش مفصل در جایگاه خودش عرض شد، خب این چندشش میشه یا این که فرض کنید که اگر یک ایت الله بزرگواری که نماز جماعت میخواند تو خیابون حالا زخم معده هم دارد مثلا ی لقمه نون خورد پس نماز پشت سرش نمیخونیم چندشه دیگه بابا قران میگد که نهی میکند از مشرکین و مال هذا الرسول یاکل و یمشی فی الاسواق این کارو میکرد پیغمبر یانمیکرد اگر نیمکرد که پس چرا خدا نقل دروغ داره میکنه جواب نمیده اگر خدا مطلبی را از یک کافری به دروغ که کافر دروغ گفته کافر حق نگفته دروغ گفته واقعیت نداشته و خدا نقل کنه هیچی هم نگه خب نمیشه اگر خداوند چیزی از شیطان نقل میکند و جواب ندهد یعنی این حرف شرک شیطان درسته چنان که در سوره ی مبارکه ی ابراهیم وقال شیطان لقضی فی امر عندالله وعدکم وعدالحق  و وعدتکم  و اخرجتکم ما کان لی علیکم بسلطان الا عن دعاکم وستجبکم احکام با زمان فرق داره زمان مکان انسان ولی موضوعات فرق میکنه الان عرض میکنم موضوعات فرق میکنه علت داره علت داره امام حسن نه حالا عرض میکنیم امیرالمونین و لذا به امام حسن عرض کرد  شما چرا لباس زیباتو پوشیدی؟ زمان ما زمان پول است من چرا مثل گداها راه برم اما زمان پدرم علی زمان گرسنگی بود و اون که رهبره مثل گرسنه ها باید باشه پس زمانه فرق میکنه اگر آقای فلان لباس نو میپوشه وعبای نو خب مطلبی نیستش که ولی در زمان امیرالمونین صلوات الله علیه همه گرسنه بودن از گرسنگی سکته میکردن اونجا امیرالمونین  لباسش سیاه بود این جور نیستش که زمان ومکان و وضعیت احکام رو عوض کنه بله موضوعات عوض میشه مثلا یکی از موضوعاتی که عوض میشه نماز قص ولمسیره الیوم و اغلب سیر  قالب علی المسیر  حداقله که الان هزار و چند صد کیلومتره هشت  عرض میشود که  فرسخ نیست  علی ذلک حالا در اینجا ببینم آیا اگر کسی بدون گناه خودش زنا زاده است گناه نکرده که بدون گناه خودش زنا زاده است اما پای اطقیا و اعلم علما شده است چندشت میشه اما کسی که همه فن حریف بوده تمام غلطها رو کرده بعد توبه کرده چندشتون میشه  خیلی خرابه وضع این مزاج خیلی منحرفه  مزاج آنقدر منحرف است که نسبت به کسی که تمام غلط ها را کرده است بعد توبه کرده حالا چندشت نمیشه اما بدونی کسی هیچ غلطی نکرده غلطی کردن و عمر را متوقف کردن از طریق زنا ادم چندشش میشه این اولا ثانیا مگه ولدزنا میاد بگه من ولدزنام نمیاد بگه من یادمه در مکه و کربلا یه جوانی میامد سراغم مرتب پشت مقام ابراهیم که مینشستم مراجعات مختلف میشد مینشست گوش میداد بعد یه روز گفت اقا یه چیز میخوام در گوشتون بگم به کسی نفرمایید  حتی به خودمم نفرمایید من خیلی ناراحتم از این گفتم چرا؟ گفت من تحقیق کردم از نسلم ومعلوم شد من از بنی امیه ام. سنی هم بودا سنی هم از بنی امیه بودن بدش میاد من تحقیق کردم از نسلم دیدم بنی امیه ام و این بنی امیه بودن من و این از نسل بنی امیه بودن من این منو داره خفه میکند ناراحت میکنه گفتم خفه شود اون کسی که این فکر رو به توداد نه چرا مگر تو اعمال بد بنی امیه را داری و انت لیت انقدر باهاش صحبت کردم راحت شد آزاد شد بابا  عدل از کجا بوده کاری نداریم که  عدل از هر جا بوده است بابا ننه برادر شهر هر جا بوده است اونیکه انسان را در برابر حق  مختع میکند یا مصیب میکند عبارت است از افکار و اعمال خود این انسان حالا ما در جو اسلامی خودمون اگر بنا باشد کسی که فلان  قبل چنین کاری شده  فلان وقت رو در نظر بگیریم پس عرض میشود که هیچ کس نمیتونه حتی علی هم نمیدونه که حتی علی هم نمیدونه ما در وضع موجود باید حساب کنیم این آدم چه بوده است هرچه بوده است این آدم قبلا ضدانقلاب بوده ولی برا واقعا نیازه نه اینکه  انقلاب یا از انقلاب نه ها به درد نمیخوره پنجاه سال پیش را ودیع کنیم یا وکیل کنیم یا آموزش ها رو بکنیم الانه منتهی به شرطیکه کلاه سرمون نره حالا در اعمالی که ما میکنیم در این اعمال اگر اعمال صالحه باشد تشویقاتی دارد و اگر اعمال غیر صالحه باشد این تمهیدات و تبصیراتی دارد اصل عرض کنم در باب نجاست و کافر که وقت دیگر نیست در باب نجاست الکافر حالا ما دلیل نداریم  من نمیدونم ولی یکی از مطالبی که ما اینجا عرض کردیم و باز اشاره میکنیم اینه اگر بنا باشد مثلا یهود ونصاری نجس العین باشند      اشک دستی مستحقین زکات کیان   همونا رفتن که مسلمان نیستن از عرض میشود که مصادیق مسلمان نیست اذیت هم میکنه مسلمانان رو اصرار هم میکنه چه هم میکنه چه هم میکنه ولی اگر ما  این مسلمان شد    آخه  هردو باطل است اگر بخوایم جمع کنیم که هر دو باطله ولدزنا را اگر در مجتمع اسلامی اولا ثابت است ولد زنا بودنش نمیشه نماز خوند  صحیح است که شما بدونی با کی خوابیده نمیشه اثبات این که

بری تو خیابون ببینی  این شهادتش سابقه ی سابق اسلامی است

الهم شرح صدورنا  بنور ایمان  ومعارف القرآن العظیم  غفرنا تحبوا و تزضا و جنب نا تحبوا علی ترضی و سلام علیکم