جلسه چهارصد و پنجاه و نهم درس خارج فقه

تجارت و بیع (ربا)

468

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین

و صل الله علی محمد و علی آله الطاهرین

این بحث درباره حیله و کلاه گذاری در بعضی احکام و اعمال شرعی داریم به وجهی کلی بعد راجع به حیله ربا بحث می کنیم در صفحه سیصد و نود و هفت تبصره الفقها ذلک و اصل الربا هو ربا القرض ان یجعل لثمن قسطا لمن ثمن و حتی معنویا کقرایه قران و ما اشبح ما جعل و نفعا دیگه من صد هزار تومن به شما قرض میدم چه معاذ الله مقرر کنم که ماهی انقدر بدی یا نه صد هزار تومن قرض میدم به شرط اینکه شما زیاره امین الله برام بخونی یه دعا برام بخونید یا چیزی رو به من تعلیم کنی پس اونی که سود گرفته می شود و منظور می گردد به حساب قرض که زمان در اینجا محور سنجش است چه بهره معنوی باشد دعا خوندن دست دادن چه کردن و چه کردن و چه بهره مادی باشد و چه بهره عملی باشد من به شما صد هزار تومن قرض میدم به شرط اینکه فلان بار را از فلان جا بردارید فلان جا بگذارید به شرط یک روز دم مغازه من جنس بفروشی در هر سه بعد و در هر چهار بعد در هر چند بعد ما یجر نفعا که شما رو موظف میکنیم که این کار را از برای من بکن که این کار ارزش دارد چه ارزش مادی و چه ارزش معنوی چه ارزش در هر دو بعد دارد این ربا است ذلک اصل الربا هو ربا القرض اذ یجعل لزمن قسط من الثمن و حتی معنویا کلقرایت قران و ما اشبح فضلا عن المال معنویش رو میگه بی معنا تا چه رسد مادی والحیضه الشرعیه هی غیله علی الشارع و المتشرعین حیث تهلل لهم عملیتا حیله الیهودیه التی جعلتهم قردا که بحث می کنیم فقد یربا الرسول الهدی صل الله علیه و آله وسلم تندیدا به هولا محتاجین مفتنیهم … کسانی که فتوا میدهند و کسانی که فتوا می گیرند کسی که رای می دهد و کسی که تقلید می کند از این رای که باب حیله و کلاه گذاری در باب ربا است هم قران اینها رو تنزید می کند و توبیخ می کند و هم حدیث حدیث ان القوم سیفتنون باموالهم با چند نقطه و یستحلون حرامه بشبهات کاذبه و الاهواء ساحیه فیتحلل الخمر بالنبیذ خمر را با نبیذ استحلال می کنن یستحلل الخمر بالنبیذ نبیذ اونی است که مسکر هست اما لفظ خمر براش اطلاق نمی شود میان میگن که خوب ما استحلال می کنیم نبیذ رو بعدم از نبیذ میرن سراغ خمر  خمر را هم احیانا استحلال میکنن برای اینکه لفظ نبیذ میزارن براش مثلا با تغییر لفظ چیزی که حرام است حلال می کنن و سحت بالهدیه مال حرامی را از کسی می گیرند میگن هدیه است من به شما صد هزار تومن قرض می دهم شش ماهه به شرط اینکه ده هزار تومن به من هدیه بدی لفظ هدیه رو میاره با لفظ هدیه میخواد ربا را تعدیل کند با لفظ معنای غلط را میخوان تثبیت کنن به حساب شرع بگذارند و الربا بالبیع یستحلون الربا بالبیع چطور همون کاری که فقها و متفقهین احیانا می کنند صد هزار تومن را با یک قوطی کبریت که پنج هزار نمی ارزه مثلا صد هزار تومنو با یک قوطی کبریت شش ماهه به صد و ده هزار تومن خوب می فروشد قوطری کبریت را ده هزار تومن ربا است این ولی میگه بیعه میگیم نه بیع است بیع که غلطه هیچ دیوانه ای نمیاد ده هزار تومن بده قوطی کبریت بخره پس ربا است ربا است برای این مدت شش ماهه شما امدید ده هزار تومن عرض می شود که گرفتید این یه روایت دوم لیعطین علی الناس زمان لا یبقی احد الا اکل الربا بانکهایی که به عنوان کارمزد و مارمزد و از این حرفا الا اکل الربا فمن لم باکله اسابته من غباره به شما سهم امام میدن زکات میدن مکات میدن چه میدن و لکن از اون به عنوان لفظی است ربا نیست ولیکن واقعا مفتخوریه از مالی که مفت خوری کرده به مفت خوران دیگر از این پول میدن و مال شارع الاقدس ربانی و الحیله غیله غیله یعنی دیوانگی حیله ای که این حیله دیوانگی است واقعا بعضی حیله ها دیوانگی است بعضی ها حماقته والحیله الغیله فیما یضر واقعه ام حس ضرر مخمختلف اسمه اگر خداوند ربا رو حرام کرد برای لفظش نیست برای اون ضرر اقتصادی که در بعد مفت خواری اجباری است ما گاه مفت خواری غیر اجباری داریم گاه مفت خواری اجباری مفت خواری غیر اجباری منی که استحقاق ندارم به من سهم امام بدن و مصرف کنم این مفت خواری غیر اجباری است حرامه مفت خواری اجباری این است که کلاه سر خدا و شرع بگذارم طرف بگذارم و اونی که واقعا ربا است در مقابل تاخیر مدت و در مقابل مدت پولی که قرض دادم من پولی بگیرم مفت خواری چه اجباری است چه غیر اجباری اش این حرام است فان رسمه یرسم خریصتا خالصتا بین المسلمین رسم ربا باقی ربا و نه اسم و رسوم خود ربا پدر مسلمین رو از نظر اقتصادی درمیاره و نه تنها از نظر اقتصادی بلکه خود مفت خواری اجباری یا مفت خواری مادونش غیر اجباری موجب اعدا و اختلاف بین مسلمانها خواهد شد و ما هو الا اکل من الغفا مال یتیم را نخورید خوردن یعنی اینطوری اقا از اون وری طوری نیستش که اکل و ما هو الا اکل من الغفا و تهمت … علی الشارع الربانی بجهل او عجز یهملانهی علی ال.. اغتیال که یا عاجز است معاذالله شارع یا جاهل است یا خائن است که به ما دستور می دهد که شما حیله کنید و اغتیال کنید مال مردم را به دیوانگی و اجبار بخورید و و لیس الحرمت الربا الا لواقع المضلم الاقتصادیه و فصل ظالم بین بطالین و العالیمن و العاملین مفصلا در تفسیر سوره بقره در آیه ربا بحث کردیم اینجا به اختصارا اشاره میکنیم که یکی از چیزهایی که فاصله های بسیار زیادی بین مردم ایجاد میکند یک دسته بخورند و بخوابند و تنبلی و مفت خوری و همش گردن کلفتی یک دسته بدواند و کار کنند و زحمت بکشند همش گرسنگی و به اینها بخورونند که این یک فصله بین السما و الارض بین مردم ایجاد میکند اون کسی که ربا خواره هم پول را به مفت خواری به دست اورده و هم پول را به ربا می دهد به مفت خواری مفت خواری روی مفت خواری یا مفت خواری یک بعدی و چند بعدی باید عده ای همینطوری کار کنند و سه بعدی خطرند یک بیشتر کار کردن چرا برای اینکه باید که اضافه بر زندگی خودش و ربای منفعت پول طرفم بده دو مردم که از او می خردند گرانتر بخرند این مردمی که گرانتر می خرند این بد بختی دومش که در باب ربا است سه عنادهایی که بین طبقات خیلی بالای مفت خور و طبقات پایین بدبخت زحمت کش ایجاد میشه بعد برای سعی و جربزه بر فکر ارزشی قایل نشدن فقط از برای پول و زمان اذا فصحیح اینو بعدا بخونید من یه مقدمه ای دارم که عرض می کنم به طور کلی اصولا حیله کار کیست استعدا حیله تجاهل عرض می شود که مسخره کردن این بازیارو دراوردن که برخلاف کار کیه کار جاهل عاجز خاین حقه باز کار اینها حالا در این حیله هایی که در باب ربا در باب عمل در باب دعا در باب عقیده در باب علم در باب های دیگر هم ما داریم که عرض می کنم درست دقت بفرمایید اقایون این نوار حتما پاک بشه ان شاالله این حیله هایی که ما داریم در بحارها در محارها در وسایل ها در مفاتیح ها این حیله های رو برا ما ذکر کردند ما با این حیله ها دعوا داریم چرا برای اینکه اصل مطلب نزد ما عصمت ربانیه است و عصمت رسول است و عصمت ایمه اگر بخوان نسبتهای ناروای ناشایسته ای به خدا و پیغمبر و پیغمبران و ایمه بدهند دروغ میگند یا دورغ میگند عمدا یا دروغ میگن روی حماقت هر قدر سند روایت قوی باشد هر قدر کتاب قوی باشد هر قدر نویسنده محترم باشد هر وقت قوی باشد هر قدر بت باشد که ما بت درست کردیم در طول تاریخ بتها درست کردیم که این بت ها بر خدا تقدم دارد اون مشرکینی که لات و عزی و منات ثالث الاخری رو عبادت می کردند خدا رو نه بت را بر خدا مقدم می ذاشتند ماهام آسید فلان آ شیخ فلان آخوند فلان و راوی فلان و زراره و مرارره و کی و کی چون روایت نقل کرده است پس اقا این روایت دارد خدا رو از خدایی می اندازد پیغمبر رو دروغگو معرفی می کند پیغمبرو حقه باز معرفی می کند امام صادق رو کلاه بردار معاذ الله معرفی می کند ما چطور از این کلاه بردارهای احمق و ظالم این نسبتهاو تهمت ها رو نسبت به خدا و رسول و ایمه ما قبول کنیم احیانا گفته میشود این حرفها گفتنی نیست بعد اینکه تو کتابای زیادیه خوب باشه پیغمبر بزرگوار تشریف آوردند چقدر مزخرفات در تورات و انجیل و تلمود ملمود و این حرفا بود یا پیغمبر پیغمبر خود را ابراز نکند پیغمبر یا ابراز کند یه باید پوست کتک خوردن تبعید شدن کشته شدن در رفتن قایم شدن گرسنه شدن اذیت شدن استحدام همه رو باید در نظر بگیره دستبوسی نکردن بلکه دستگاز گرفتن و اذیت کردن همه رو باید در نظر بگیره چهارده قرن است زحمات پیغمبر زیر پا رفته چهارده قرن است زحمات اصلی پیغمبر که قران است و زحمات فرعیش که سنت است به دست ما مسلمانهای نامسلمان احمق زیر پا رفته نوشته ایم گفته ایم معتقد کرده ایم معتقد شده ایم ولکه های ننگی و لکه های بسیار سیاهی که بر دیوانه ها بزنند دیوانه تر می شوند دیوانه دیوانه تر میشه ما به اسلام نسبت دادیم نگید بمیریم بهتر است نگوییم چون برخلاف شهرت شد برخلاف بحار شد برخلاف مفاتیح شد برخلاف فواتیح شد برخلاف چی شد چطور شما از مخالفت نوشته های دیگران می ترسید ولی از مخالفت سنت ضروری و وحی ضروری رب العالمین خوفی ندارید و ترسی ندارید نمونه هاشو عرض کنم نمونه هایی که همه عادت کردیم بشنویم و بگوییم و در منبرها بگیم و ما از حوزه ها که میریم بیرون حرفی که برای مردم میخوایم بزنیم چی میخوایم بگیم حرفهایی که پیززنها و پیرمردها و روزضه خونها موزه خونها معرکه گیرها رو شنیدیم باید بگیم که حرفایی که تو حوزه ها خوندیم که به درد هیشکی جایی نمی خورد به درد هیچ عطاری نمی خورد به درد هیچ .. نمی خورد این حرفها. این همه به درد کجا میخوره مثلا ببینید حقه بازیهایی که در روایات ما شده یا جهلا یا عنادا جهل شده است در روایات ما اینا تمام بر محور همین که یک بعده حیله شرعی کلاه شرعی کلاه گذار دیگه کلاه بردار به کی میخواد کلاه شرعی نسبت بدی ایا خداوند که شرع را مقرر کرده است و این احکام را که برای درست کردن واقعیت به عنوان واقعیت و به عنوان عمل در خارج مانند اقتصاد مالی اسلامی مانند علم مانند عمل مانند عقیده مانند اخلاق که واقعیتهایی است و مقوله لفظ فقط بیانگر این واقعیت هاست شما میخواید واقعیت ها رو به هم بزنید گاه نسبت به خدا بدید گاه خودتون یعنی نسبت به خدا میدند میگن حیله شرعی قال الباقر علیه السلام کلاه بزاریم مانعی نداره پدر من این کارو میکرد حیله شرعی است شما حیله شرعی نسبت به خدا میدید اخه حیله کار کیه بله حیله در مقابل مطلبی است استحضا در مقابل استحضا الله یستحض بهم و یمدهم فی طغیانهم مکر در مقابل مکر جزا ومکروا و مکر الله ولی خوب این مسلمان گرسنه بدبختی که به من مکری نکرده بنده بیام با حیله و مکر صدهزار تومن قرض بدم صد وبیست هزارتومن بگیرم چرا بیتس هزار تومن میگیری چه مکری کرده اگر بیست هزار تومن از شما خورده شمام به این وسیله بیست هزار تومن بخورید کسی که از مال شما نخورده این کارگره می خواد کار کند پول ندارد از شما قرض میکنه شما مکر می کنید و به حساب خدا میگذارید در مقابل کسی که چه مکری با شما کرده مکری جز گرسنگی ندارد مکری جز بدبختی و بیچارگی ندارد ما یک مکر در مقابل مکر داریم جزا به اندازه اون حیله در مقابل حیله مکر در مقابل مکر حقه در مقابل حقه اگر مکر یا حیله یا استحضا یا حقه در مقابل اون باشد جزای وفاق است اما در بابی که کسی گرسنه است و محتاج است و شما بهش مالی قرض می دید و میگید ماهی انقدر کبریت می فروشم میخواید حاج اقا بشید کربلایی حج لطمه نخوره کر شدید دیگه کر میگن اعتصام داره رفتی حج رسید دیگه خدا رو منکر شید مانعی ندارد که این حیله هایی که نسبت به خدا زده میشه حیله مقابل حیله که نیست حیله اکل در جهل است خیانت است حماقت است بیشعوری است بابا اگر واقعیت دارد و مصلحت دارد که صد هزار تومن  را شش ماهه در مقابل صد هزار تومن را با یک قوطی کبریت شش ماهه در مقابل صد و بیست هزار تومن اگر مصلحت دارد واقعیت دارد خوب صاف میگه خدا چرا بازی دربیاره بازی نیست اگر مصلحت دارد خوب چی میگه اگر مصلحت ندارد و مفسده دارد چرا کلاه میگذارد خدا کلاه بزاره خدا مارو منع کرده است از غرض از ضرر از حیله از کلاه برداری از استحضا از چه باید بعد میگه باید شما حیله کنید خوب است حیله کنید این عینا قضیه عرض می شود که مسیحیان است که چند روز پیش عرض کردم که بابا ادم گناه کرد و ذاتی العصیان شد بچه هاشم ذاتی العصیان شدند خدا هیچ چاره ای برای بخشش گناهان این انسانها نداشت مگر اینکه پسر خود را تحویل دار بده با تحویل دار دادن معلون شود با ملعون شدن تمام گناهان این بندگان بخشیده شود چه خدای عاجزیه زورش نمیرسه خودش ببخشه عجیبه ها این خدا چقدر کم زوره هم پیزوری زورش میرسه بابا یه ادم عاجزه کچل نفله بدبخت دیوانه همه چیز اگر نسبت به او گناه کردند میتوند ببخشه یا نمی تونه خوب میتونه باید انتحار کنه تا ببخشه باید بچه شو خرخر ببره مسیحیان به خدا اینگونه نسبت میدند و شما مسلمونها همین نسبت و دارید میدید میگید خداوند اگر بخواهد حلال کند مفت خوری را کلاه شرعی مفت خوری رو مفت خوری به زور را که آقای پولدار صد هزار تومن بدهد شش ماهه صد و بیست هزار تومن بگیرد این بیست هزار تومن مفت خوری به زور را خدا کلاه گذاری کرده یک قوطی کبریت در مقابل بزارید استناد به روایت چرا به خدا نسبت میدید مفت خوری رو امر به مفت خوری که خدا میگد لاتاکلوا اموالکم بینکم بالباطل میگد مفت خوری حرام است مفت خوری اجباری یا غیر اجباری حرام است شما به خدا نسبت میدید که خدا اجازه داده است که ما مفت خوری اجباری که خودش حرام کرده است به عنوان کلاه شرعی بگذاریم بعد در قارن شریف در سوره اعراف وَ إِذْ قالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْماً اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ ببینید در سوره مبارکه اعراف و اذ قیل لهم اسکنوا هذه القریه و کلوا منها این نیست بله وسالهم ایه صد و شصته وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ روی ایه فکر کنید بعد صحبت می کنیم وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا وَيَوْمَ لَا يَسْبِتُونَ لَا تَأْتِيهِمْ كَذَٰلِكَ نَبْلُوهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ کلاه شرعی گذاشتند وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ بله وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ دو دستی یه دست اونایی که کلاه شرعی گذاشتند یه دسته کسانی که نهیشون نکردند یا نهی کردند نهی کنندگان رو وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ منتها این عذاب بئیس دو بعد داره یک بعدش عذاب بسیار سختتر مال اونایی که کلاه شرعی گذاشتند خودشون به حساب کلاه شرعی این ماهی ها رو گرفتند و خوردند روز شنبه دیدند ماهی ها زیاد میان ماهی ها فهمیده بودند می اومدند رقاصی می کردند زیاد می اومدند اینا جلوی راه برگشت ماهی ها رو گرفتند و روز یک شنبه صید کردند گفتند ما صید نکردیم روز شنبه که فَلَمَّا عَتَوْا عَنْ مَا نُهُوا عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ اگر به اون حقه بازها و کلاه شرعی گذارندگان یهودی که اون حقه رو زدند  کلاه خواستند سر شرع خدا بذارند گفته شد کونوا قرده خاسئین به مسلمان کلاه شرعی گذار میگد کونوا حمیرا خاسئین کونوا کلابا خاسئین کونوا خنادرا خاسئین چون شرع بالاتره هر قدر شرع بالاتر باشد و حکم مهم تر باشد کلاه های شرعی گذاشتن برای از بین بردن اون حکم این کونواش بیشتر میشه اونجا قرده خاسئینه اینجا هر چی میخواد بگین ما به عنوان کلی میبینید این باب ربا است که بحث می کنیم در آیاتشو در روایاتشو بحث می کنیم در جاهای دیگه مثلا ایا زور مستحبات به واجبات می رسه نه مادامی که چیزی واجب است میشود گفت که اگر شما مستحبو انجام بدید این واجب ساقط میشه خوب نه دو ایا مستحباتی بسیار بزرگ مانند عمره های مستحب حجه مستحب مستحبات بسیار بزرگ را می شود گفت شما اگر مستحب کوچک را یک مرتبه انجام بدی نود و نه برابر مستحب بزرگ است کلاه شرعی است کلاه ست دیگه ایا می شود یک قرون را در مقابل صد قرون معاوضه کرد؟ نه کلاه شرعی طوری نیست یه قرون رو با یه کارایی مقابل صد فروخت کلاه شرعی دراینجام ایا می شود یک عمل مستحب را به اندازه نود کار واجب براش حساب باز کرد کلاه شرعی ایا می شود یک کار مستحب پایین رو در مقابل نود کار مستحب به بالا معاوضه کرد کلاه شرعی و الی آخر حالا مگر ما نداریم در باب زیارات که اگر یک مرتبه کسی امام حسین رو زیارت کنه نود حج و نود عمره انجام داده چی شد. این حج و عمره کدامه اولا زیارت امام حسین واجب که نیست مستحب موکد است زیارت جهادی زیارت .. اما ایا امام حسین که تشریف داشتند اگر می خواستند مستحب عالی انجام بدند دور خانه خدا می گشتند یا دور خودشون بگید شما ایا دور خانه خدا می گشتند یا دور خودشون رسول الله که می خواست خدا رو عبادت کند دور خانه خدا می گشت یا دور خودشون ایا زیارت کعبه محترم تر است یا زیارت پیغمبر پس چی میگید شما که اگر یکی یک زیاره یک دفعه زیارت کنه امام حسین رو مانند ده حج نه خیر صد حج نه خیر نود حج نه خیر نودو نه حج و بالا و بالا نود و نه حج و عمره یک زیارت اگر حج عمره واجب است مستحب که جای واجب رو نمیگیره اگر حج عمره مستحب است که خوب یک حج بالاتر از زیارت امام حسینه بالاتر از زیارت امام رضا است خود امام حسین و خود امام رضا اگر میخواستن مستحبی در این بین انجام بدن دور خانه خدا می گشتند و حج عمره میکردند یا دور خودشون می گشتند یا دور جایی که بعدا قبرشون خواهد بود می گشتند دور خانه خودشون می گشتند این مزخرفات چیه شما جعل کردید به عنوان بحارالمفاتیح و این حرفا به خرود مردم می دید تو منبرها میگید تو نوشته ها می نویسید اینا کلاهه کلاه علمی است کلاه اخلاقی است کلاه عقیدتی است کلاه عملی است کلاه اقتصادی است کلاه معرفتی است این کلاها رو بردارید بندازید دور بله به نام خدا شما دارید سر خدا کلاه میزارید به نام خدا خدا و دین رو حقه باز معرفی کردید شما این حیله هایی که میگن حیله ای شرعی دروغ شرعی حیله شرعی کلاه شرعی زنای شرعی لواط شرعی … بیا اگه مهلت دادن میای شما اگر شما رو مهلت بدن میای او احمقی که در روزنامه در مجله ورزشی دانشگاه نوشته بود در چند سال پیش که خواسته مثلا با دلیل دور قاب چین باشه و اون بیچاره مظلوم که این حرفو نزده بود که امام این حرفو نزده بود که اون احمق که مجله نمی خواستم این حرفارو بزنم چون دو سال پیش …خوب حالا این جمله رو عرض می کنم نوشته بود که امام زین العابدین اولین شطرنج باز مدینه بود دیوانه چی میگی تو خجالت بکش از عمامه و ریشت از اون اسمت از اون مجلسی که نماینده بودی احمق امام زین العابدین اولین شطرنج باز بود این خیال میکنه داره کمک میکند به اقای خمینی یا حضرت … علیه السلام اولین خواننده مدینه بود احمق یعنی اولین زناکار اولین خواننده اولین آوازه خوان مدینه اولین فاحشه یعنی دیوانه چیه این حرف تو میزنی زمان شاه … اگر این بود شاه رو مردم بیرون می کردند زودتر بیرون می کردند لجن می گرفتند این مجله رو چرا در جمهوری مبارک اسلامی کسی نطقش در نیومد و اگرم کسی نطقش در اومد دعواش کردند مسخره کردند فحش دادند رفته المان و برگشته پول اردو به طلبه های قران بده ما وقتی مراجعه میکنیم به قران شریف بعد وضع دیگری است همش نور است همش معرفت است همش عدالت است همش لطف است رحمت است انسانیت است همش ربوبیت است ولی روایت اینطوره دیگه اگر شما امیرالمومنین صلوات الله علیه رو تاریخ شهادتشو ملاحظه کنید حضرت فرمود برید دکتر ارمنیو رو بیارید حضرت که دعاش بالاتر از دکتر بود و آب دهنش بالاتر از دکتر بود حساب میخوان میخواد یاد بده می خواد مارو ..فهم کنه اونوقت بنده انقدر این جمله رو بخوانم کرما از تو دندونم میاد بیرون از شکمم میاد بیرون رودمم صاف میشه سرطان از بین میره تب از بین میره مب از بین میره این تنبل بازیا چیه اسلام نیامد ما رو دعایی کنه با دعا اگر کسی این دعا را بخواند گناهان گذشته و آینده و فعلیه اش مانندبرگ دختران و ستاره آسمان و قطرات دریاها و ماهی ها باشد بخشیده میشه تموم شد رفت هیچ منافات نداره بنده میگردم جدیت میکنم فلان چیزو پیدا کنم میگم بسم الله الرحمن الرحیم پیدا میشه میگم ناد علیا پیدا میشه چشم من میخوام عرض کنم تنبل بازی رو باید گذاشت کنار یعنی راهی که ما میخوایم مثلا بریم تهران جاده داره راهش اتوبانه منظورم دور کره زمین تو دریاها و دره ها و جنگلا بگردم برم باز رفتم ولی خریته یا نمی رسم یامیمیرم یا رفتن یعنی چی خداوند راه را به ما نشون داده شما در باب علم در باب اعتقاد در باب عمل در باب اقتصاد در باب چه در هر جایی حقه بازی میکنین همه جا حقه بازی مثلا همونی که عرض کردم مثلا فرض کنید که اگر کسی یک صاعمی را عرض می شود روزه داری را که افطار کنه افطار یک تکه مختصری از خرما بده مثل اینکه بنده رو آزاد کرده خوب معنی کنید اینو اگه می فهمید معنی کنید معنیش چیه؟ ما دیدیم که خرما پخش میکنه فلان میلیاردر تیلیاردر توصف نماز فلان جا خرما چرا برای اینکه براش خوندن اگر کسی روزه داری را افطار بدهد با یک تکه خرما یک بنده آزاد کرده صد تا خرما صد بنده ازاد کرده بابا بهش بفهمونید آهوها که اگر کسی ندارد بیش از این چون انما اعمال بالنیات و انما لکل امر ما نوا اگر ندارد اونی که دارد نه اونی که داره میخواد سر خدا کلاه بزاره بعضی وقتا ولی منبرها رو میبینیم یا فرض کنید که و همچنین مستحباتی که این مستحب از نظر مستحب بودنم پایین تره اگر شما یک مرتبه امام رضا را زیارت کنید مثل اونکه چندین بار خانه خدا رو زیارت کردی خوب چرا حج برم اصلا حج مستحبم نمیرم اصلا در حج مستحب بسته میشه یا نه مگه آقایون ببینید هیچ احمقی زیر بار این حرف میره که زیارت مستحب وقتی که چندین برابر حج عمره مستحب ثواب داره کدوم احمقی میره حج بره اصلا برا چی میره مگه دیوانه است این پول خرج کردن حرامه وقتی که من بتونم با یه تومن چیزی بخرم صد تومن بدم همون چیزو بخرم این یعنی چه این بستر سفاهته این روایتی که برای ما جعل کردند که اگر زیارت امام حسین زیارت امام رضا زیارت امیرالمومنین زیارت پیغبر که بالاتر از همه است شما یه مرتبه بکنید بهتر از چندین حج عمره است واجبش که معلومه غلط مستحبش پس شما جلوی مستحبات بالاتر را کلا بگیرید چرا؟ یه مرتبه زیارت امام حسین میرم صد مرتبه حج عمره استحبابی انجام دادم واجبشو کار نداریم پس جلوی مستحبات بزرگ به طور گرفته میشه اینها رو کسانی که بی شعور بودند و تنبل بودند یا خاین بودند فهم نداشتند یا عناد داشتند جعل کردند در روایت ما که یک اسلام خام بی عرضه بی شعور جاهل تنبل پف کرده از ما درست کنند حال اینکه اسلام شریف یا ایها الانسان انک کادحا الی ربه کدحا و ملقی برمیگردی باب ربا در باب ربا که مفتخواری درست کردند خواستن با عوض کردن لفظ حرمت را بردارند و جاش استحباب بگذارند و جاش جواز بگذارند این قرض الحسنه که استحباب داره و هجده برابر هبه این فایده داره میگه من قرض میدم قرض الحسنه ام هست هیچیم در برابر مدت نمیگیرم فقط این کبریت رو میگم بیست هزار تومن برای شش ماه نمی گم برای شش ماه صدهزار تومن با یه قوطی کبریت شش ماهه در مقابل صدو بیست هزار تومن قرض الحسنه است ثوابم هست من ثواب کردم کباب کردم پدر صاحب بچه رو درآوردید باید بدویه پدرش درباید جونش بالا بیاد جون دیگرم بالا بیاد شما بیست هزار تومن اینجا کلاه شرعی میل فرمودی سر خدا کلاه گذاشتی سر خودتون کلاه گذاشتید اگر خدا دستتون بیاد کلاه بزارید خدای کلاه گزاری رو ما مقبول نداریم خدای حقه باز کلاه گذاری که از جهالت مردم استفاده میکنه و هیچ دیوانه ای اگر یه دیوانه ای دعواش بشه چک بزنه که خوب من برای اینکه تورو ببخشم به خودم چک میزنم نفهمیم به دیگری میزنم بابا به اون بزن اگر تو بخوای جزای اونو بدی به خودش و این خدا تو رو درست کرده خدا مجبور است فرزندش مسیح رو بفرستند که دار بزنند تا گناهان اتوماتیکی اگر خود خدا عرزه ندارد که خدا نیست خرمام نیست زهرماره اگر خدا عرزه دارد و می تواند ببخشد خوب به شایستگی می بخشد اینها ریشه مسیحیت دارد ریشه یهودیت دارد ریشه شرک دارد ریشه بت پرستی و مادیت و الحاد دارد اینها همینطور رخنه کرده است در افکار ما مسلمانها کتابهای ما مسلمونها منبرهای ما مسلمون ها و ما رو به طور کلی از اسلام بیرون کرده است و از کفار هم مزخرفتر کرده. اسلام رو از جدید عرض می شود که مجددا با مطالعه کنیم اگر بخوایم اسلام صحیح رو مطالعه کنیم و این حقه بازی ها و کلک ها و مسخره ها و استحضاعات و غلط بازیها و اینا رو بزاریم کنار اسلام صحیح رو بر محور قران باید درست ما مطالعه کنیم و سنت رسول الله و در حاشیه اش ایمه معصومین علیهم السلام رو ما قبول داریم ولکن هیچ وقت روایتی که خدا رو از خدایی بیندازد پیغمبر رو از پیغمبری امام صادق را از ادم عادی بودن بندازه در اون روایت از سوال می کنند روایتی که ما نقل کردیم اینجا که سوال می کنند از امام باقر خودشون امام باقر ما که اینطور حرف نمیزنه اذا فصحیح در صفحه سیصد و نود و هفت اذا فصحیح فی سماه الاحتیال غیر صحیح سندش صحیحه خودش صحیح اذ و فیه فقلت له اشتری به امام باقر علیه السلام اشتری الف درهم و دینارا بالف درهم هزار درهم را با یک دینار به دو هزار درهم و یه دینار چند درهمه ده درهم یعنی هزار و صد درهم ارزش را در مقابل دو هزار درهم ارزش یعنی نهصد و نود درهم مفت خوری میکنم اینو داره سوال میکنه فقال لابعث من ذلک اشکال نداره که امام مفت خورا دیگه امام باقر که نیست اون کسی که میگفته بدتره بقره نسبت به اما باقر دادن فقال لا بعث به اینم اکتفا نمی کنیم میبینید این احمقی که این جعل کرده نمیگیه فقط ایشون میگد که انا ابی کان اجر اهل المدینه منی از تمام اهل مدینه از من جراتش در این حقه بازی بیشتر بود چطور فیقولون انما هذا الفرار اهل مدینه می گفتند این فرار شما امام باقر از عرض می شود که حرام به حلال فرار می کنید لو جا رجل بدینار لم یوطع درهم به طور عادی دیوانه ام باشه یک شخصی یه دینار بیاره هزار درهم میدن نه ده درهم میدن نصد نود درهم رو خوب نمیدن ولوجا بعد درهم لم یطع الف دینار پس چه جوری حساب می کنین و کان یقول نعم الشی یعنی امام صادق که روایت است از حضرت نقل می کنند نقل می کنه از پدر امام باقر و کان ابی نعم الفرار من الحرام الی الحلال خوب بقیه رم این کارو بکنید برای اینکه شما اگر بحث لفظ است بحث معنا نیست زنا رو حلال کنید لواط و حلال کنید مسابق و حلال کنید لفظ حلال است دیگه من که دزدی نمی کنم من پول را از شخصی می گیرم دزدی که نیست سرقت نیست اخذه من که زنا نمی کنم به مزاج من افتاده به ملا درویشی گفتند که چون این کارا چیه میکنی با بچه ها پسرا خوب اینو ازش سوال میکنیم رفتند از اقای ملا درویشی سوال کردند گفت حالا من مزاجم اینطوریه مقتضا است اقتضای مزاجم اینه به مزاج آقا میاد که لواط حلال بشه مثلا اگر حلال کردن حرام اینجوری یا بعضی از احمقها که معاذالله به نام انقلاب میگن و از ضد انقلاب اسلامی است این حرف میگن زمان شاه قران خوندن از صدا و سیمای شاه حرام بود الان رقصیدن و اواز و موسیقی از صدا و سیمای جمهوری اسلامی حلال است نفهمیدم مثل اینکه پیغمبر بگد که اگر عمر راست بگوید دورغ است اما من پیغمبر دورغ بگویم راست است این حرف کی میزنه موسیقی بله موسیقی همون موسیقی که رقص اور و رقص و چه آورد اگر در عربستان موسیقی حلال پخش می شود حرام است در ایران اسلام موسیقی حرام پخش بشود حلال است در عربستان اگر نکاح کنند حرام است در اینجا زنا کنند حلال است در عربستان اگر تجارت کنند مال خودشون رو عرض می شود که به دست بیارند به طور شرعی حلال است اما اگر اینجا مال مردمو به زور بگیرند حلال است اونجا حرام است اینجا حلاله نفهمیدیم سبح کم الله عافیه و …

اللهم اشرح صدورنا به نور علم و الایمان و معارف القران العظیم و وفقنا لما تحبوه و ترضاه و جنبنا اما لا تحوبه و لاترضاه

و السلام علیکم

تا 35 دقیقه و 50 ثانیه