بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی آله الطاهرین
تتمهی ولایت اَبَوین یا غیر اَبَوین 0:22 میفرماید، از صفحه 114 ام 0:30 تا 0:40 . پدر و پدر یعنی پدرِ پسرِ صغیر و پدرِ دخترِ صغیر(اقوام درجه یک معنی نداره، پدر و مادر که معنا نداره). اگر پدرِ پسرِ صغیر و پدرِ دخترِ صغیر، این دوتارو با هم ازدواج دادند 1:03 خب این 1:08 به چه حساب؟ این دوتا که صغیرند و اختیار و رضایت اینها منوط است از برای سلب و ایجاد ازدواج که نیست. پس چرا 1:19 ؟ اگر روی مصلحت صحیح ولایت این دو پدر، این دو صغیر را با هم ازدواج دادند، اگر این مصلحت بوده، خب ازدواجه، وقتی که ازدواجه بنابراین 1:36 دارند که 1:37 اگر چنانچه این دخترو پسر کوچک بمیرند قبل از اینکه کِوَر پیدا کنند و بالغ بشوند، توارث در اینجا حاصله. چیست که در اینجا نفی توارث کنه؟ آیا زوجیّت در کار نیست؟ هست. آیا زوجیت بین صغرین درکار است و ولایت غلط بوده؟ ولایت درست بوده. آیا ولایت درست بوده و روی مصلحت نبوده؟ بحث این است که روی مصلحت بوده. پس اصل موضوع رو توجه کنید؛ 2:17 اصل مطلب 2:25 درسته که این دختر کمتر از تکلیف و این پسر کمتر از تکلیف را، پدر این و پدر اون، این دوتارو با هم ازدواج دادند و در حال ثِقَل یا هر دو فوت شدهاند یا یکی مُرده. آیا اون کسی که مُرده است و دیگری که زنده است از او ارث میبرد یا نه؟ بهشون میگن توارثا، مطلب هم درسته به شرط اینکه این ولایت بر مبنای مصلحت در این ازدواج انجام شده، اگر بر مبنای مصلحت انجام شده، این چه فرق دارد با اون حالتی که پسربالغ با دختر بالغ از روی فکر و شعور ازدواج میکنند، اینا با هم توارث دارند یا نه؟ خب توارث دارند. در اینجا هم که ولایت صحیح است و ازدواج دادن هم صحیح است بنابراین اگر مرگی در کار باشد خب توارث 3:23 تا 3:55 چرا؟ برای اینکه، اون قدرتی که ولایت دو پدر دارد در ازدواج دادن، اون قدرت را ولایت دیگری ندارد. ولایت دیگران فقط تحلیل میکند بین صغیرین را اما استمرار پیدا کند که اگر مرگی در کار باشد یعنی توارث در کار است، توارث در اینجا در کار نیست چون دلیلی بر این مطلب نیست. (ابوان یعنی دو پدر، 4:25 یعنی دختر صغیره و پسر صغیره، الابوان یعنی اَبِ پسر صغیر و اَبِ دختر صغیر). اما مطلبی که ما روی آن بحث داریم؛ 4:38 اگر یکی از این دو قبل البلوغ مُرد، چی میشه؟ بَطَل، باطل میشه، چرا؟ برای اینکه باید اجازه بده، خب نبود که اجازه بده. چون در صورتی اگر غیر دو پدر این ازدواج رو انجام بدهند، در صورتی درست است که این دو پدر باشند اما چون دو پدر نبودند بلکه کسی دیگر که ولایت 5:08 دارد انجام داده، اینجاست که 5:10 منوط به اجازه است، اجازه در صورتی که بالغ بشه و اجازه بده. اما قبل از بلوغ رو، اگر قبل از بلوغ این دختر یا پسر مُرد چرا مورّث باشه؟ خب میاد که؛ 5:24 اینجارو عرض میکنیم؛ 5:38 این دو صغیر را که به هم ازدواج دادهاند، اگر یکیشون مثلا پسر بالغ شد، پسر بالغ شد و اجازه داد. 5:49 پسر مُرد اما دختر هنوز کوچیکه 5:55 صبر میکنند که این مرده است(چه پسر و چه دختر) صبر میکنند تا این بالغ بشه و بعد از اینکه بالغ شد، قسم بخورد که من طمعی در این اجازه دادن ندارم(حالا داره اجازه میده دیگه). با این حساب اگر قسم بخورد بر 6:16 اگر قسم بر 6:19 تا 6:27 ببینید این شخصی که 6:31 دختر مُرده یا پسر مُرده. (اگر ابوان باشد اجازه نمیخواهد، اینو که ما رد کردیم و گفتیم ابوان اجازه میخواهد واما اگر ابوان نباشند مادامی که صغیرین هستند بسم الله، وقتی کبیر شدن باید اجازه بدن، اونجا منافات نداره. ما حرفمون در بحث آخره، ببینید؛ 7:08 پسر بالغ شد و اجازه داد. 7:15 همین پسر که اجازه داد، مُرد. بعد میاد که؛ 7:20 دومی این قسم اجازه میده، دومی اجازه میدهد بر بلوغش، حالا که بالغ نیست پس اجازه نمیده، بعد از اینکه بالغ شد اجازه میده و قسم میخورد 7:35 این چرا قسم بخوره؟ این اجازه داد دیگه، این چه او زنده بود، اجازه بده و چه او مُرده بود، اجازه بده. مسلمانیست که اجازه داده است اون نکاحی را که با 7:49 انجام شده. چرا قسم بخوره؟ اینجا برای اینکه 7:53 . (باید یقین داشته باشید که این راضی نیست، ببینید یقینش این است که این اگر چنانچه مالی در کار نبود، اجازه نمیداد ثانیا مالی هم در کار بود، اجازه نمیداد. فرقی نمیکند، چه مالی در کار باشد و چه نباشد، اگر میخاد اجازه بدهد مالی در کار است 8:32 اگر اجازه نده که مالی در کار نیست خب اجازه نمیده ) ببخشید اگر مالی در کار نیست اجازه نمیده و مالی در کار هست اجازه میده، اینطور میشه دیگه. میگیم خب این باید ثابت بشه، باید ثابت بشود که این آدم روی طمع دارد اجازه میدهد که ارثی ببره. قسم در صورتی است که یک حجتی بر خلاف این مطلب باشد.ما دنبال اثباتیم، ببینید این نکاح درسته یا نه؟ بله. 9:24 اجازه بده یا نه؟ بله اجازه داد، چی میگیم بعدا؟ یکیشون بزرگ شد، اجازه داد و مُرد، اجازه دوم رو میخایم دیگه و این دومی هم بزرگ شد و اجازه داد ، اجازه دادن دوم چه گیری داره؟ این اجازه دادن حجت است بر تصبیت این نکاح. شما چطور این حجت تصبیت بر نکاح رو با احتمال برطرف میکنید چرا؟ بحث بعدی در مُحَرّماته، در مُحَرّمات(بحث بسیار مفسله و مقادیرش رو قبلا حضور برادران عرض کردیم). مُحَرّمات نکاحی چند قسمت داره؛ قسمت اول این است که مُحَرّمات یا سَبَبی است یا نَسَبی است یا مساحره ایست یا رضایی است و یا اینکه 10:27 . چرا با این زن حرام است ازدواج یا 10:33 ؟ چرا؟ به احتمال سببی مادر زنه چرا؟ برای اینکه مادر رضایی است و یا خواهر رضایی است. چرا؟ چون سِحره. چرا؟ چون این مرد 10:47 تا 10:53 . این چند جهت از مُسَلَماتی ست که ما از کتاب و سنت استفاده میکنیم، که اینها بعضی حُرمَت ذاتی است و بعضی حُرمَت، عرضی است. مثلا حرمت عرضی زن زانیه. زن زانیه مادامی که زانیه است و توبه نکرده است، ازدواج با او حرام است، اگر توبه کرد چی؟ این حُرمَت یا ذاتی است یا عرضی. خب بعضیا رو هم فقها اضافه میکنند؛ اگر انسان با دختری ازدواج کرد، خاله او را حرام است با او در ازدواج بیارد مگر به اجازه این، عمه او را حرام است مگر با اجازه این. اینجا این سوال پیش میاد که؛ آیا این حُرمَت چه معنا میدهد؟ معنی حُرمت 11:33 باطله یا نه؟ ازدواج درسته اما حرامه، ما دلیلی بر اولی نداریم و بعد بحث میکنیم (دلیل نداریم اگر کسی زنی گرفت و اگر بخواهد با خاله او ازدواج کند، اینم باید موافقت کنه). زنی میگه نمیخاد دختر خواهرشو بگیره، اگر دختر خواهرش را زنی میخواهد بگیرد، میگن با اجازه باید باشه، میگیم خب، اینی که با اجازه باشه، با اجازه برای 12:10 نکاح است یا برای 12:12 . خب ما دلیل بر این نداریم که این حرمت دارد و اگر چنانچه اجازه ندهد، این باطله. نه خیرر. ممکن است صحیح باشد اما حرام باشد. کسی که در حال هیز، در حال هیز زن یا در حال احرام یا در حال روزه یا در حال نفاس ، حرام است با این زن عمل جنسی انجام بدهد. اما این زِنا ست؟ نه خیر پس 12:35 حلال مطلق، حرام مطلق، بینهما. حلال مطلق(زنشه هر کاری میخاد بکنه) حرام مطلق(زنش نیست و کاری نمیتونه بکنه) بینهما(این زنشه اما عمل جنسی با او حرامه در این مواردی که عرض کردیم) البته این تفسیرشو بعدا عرض خواهیم کرد. عرض شود که ایشون در فصل ثالث، اولا دو قسمت بیان کردهاند؛ نوشتیم که: 13:04 نکاح، عمل جنسی 13:12 این مُحَرّمات دو قِسم است؛ نسب و سبب. ما بهشون عرض میکنیم چرا فرق 13:24 برای اینکه احکام داره و 5 قِسمه. شما که نمیگید 13:28 اگر مرادتون از این 13:31 این است که محرم اصلی، خب در مادر زن هم محرم اصلی است. عرض بشود که نَسَب و سَبَب ؛ نَسَب: مادر و دختر و خواهر و عمه و خاله و خواهر زاده و برادر زاده و… و سَبَب مثل مادرِزن و دخترِزن و… ولاکن اون مرحله بعدی که رضا باشد مگر رضا تحریم دائمی نمیکند؟ رضا مستقله، ما یک نسب و یک سبب داریم که سبب فقط 14:11 است. بعدا ایشون عرض شود که مراحل بعدی رو هم میگه، رضا رو مستقلا ذکر میکنه. حالا ما در لفظ تفسیر که بحث نداریم بلکه در خود تفسیر. یک مرتبه هست که نسب است که اصالت میاره، این حرمت رو اصالت میاره. یک مرتبه هست نه خیر، این حرمت اصالت داره، قبل از اینکه مادر زن بشود این حرام نبوده، میتونست مادر زن رو بگیره و زن رو نگیره. پس بنابراین 14:44 به این معناست که یا حرمت دارد همیشه، بدون اینکه چیزی عارض بشه یا نه چون جریانی عارض شده که سببی در کار شده یا از سبب اصلی یا فرعی. سبب اصلی مانند اینکه داماد بودن و عروس بودن و… و سبب فرعی مانند رضا و زن 15:07 و مرد نیست یا بلعکس. 15:12 اینجا ما یک بحثی داریم که ایشون نفرمودند. مُحَرّمات نسبیه در سوره مبارکه نسا 7 مورد رو خداوند تحریم فرموده. اعوذ بالله مِن الشیطان الرجیم ﴿حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ وَعَمَّاتُكُمْ….﴾ {نسا: آیه 23} تمام محرماتی را که خداوند ذکر فرموده است که حرمت اصلیست به این معنا که این نکاح باطل است اصلا اینجا ذکر شده. سوال: آیا این أُمَّهَاتُ که حرام شده، ازدواج با اونها فقط حرام است یا نه تمام کارهایی را که مرد با زن انجام میدهد به اضافه 16:17 حرام است، این یه بحثه. البته نمونه هاشو قبلا داشتیم. 16:23 دوم: این مادر انسان که بر انسان حرام است در هر چه حرام است یا فقط ازدواج است یا چیز دیگر هم، آیا مادر شرعی باید باشد؟ یا مادر از زنا هم باشد، این حرام است. در باب ازدواج این حرف میاد، در باب توارث این حرف میاد، در کل ابواب ارتباط زن و مرد با هم میاد، البته در باب توارث آقایون میفرمایند که نه. اگر کسی از زنی متولد شده است که از زِناست که هم پدر دانست و هم مادر دانست و این بچه حتما از این پدر و مادر از زِناست 17:04 البته این حرف درست نیست و قبول نداریم و در واقعیت عرض کردیم که توارث در اینجا 17:09 چرا؟ برای اینکه آیات مقدسات، اِبن بودن، اَبو بودن، اَخ بودن، اینهارو محرم قرار داده نه گفته از طریق حلال. والا اگر از طریق حلال باشه پس در حالت غیظ هم اگر کسی کاری بکند، این حرام است بنابراین در اونجا نباید ارث ببریم 17:27 . آقایونی که میگن که فرزندی که پدر و مادر از طریق زنا بدست آوردهاند، این ارث میبره، چه ارثی میبره؟ میگن حرامه. این حرامه یا زناست؟ نمیتونن بگن زنا، زنا دلیلی ندارند بلکه میگویند حرام است. 17:48 اینها هم تمام ولده حرام است. ما نمیتونیم قاطی کنیم چون بحث بسیار مهمه و من شِق شِق میکنم، 18:03 بحث رو عرض میکنم و آقایون 18:04 کنید. ببینید حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ ، حُرِّمَتْ اولا چی میخاد تحریم کنه؟ حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ آیا میخواهد فقط ازدواج را تحریم کند؟ که اگر پسری نطفه خود را تزریق کرد در رحم مادرش و از مادر فرزندی متولد شد که هم فرزند این پسر است و هم برادر اوست، اشکال نداره مثلااا، اینه مطلب، چون حُرِّمَتْ 18:30 ازدواج رفته؟ یا نه خیر مطلب بالاتره، حُرِّمَتْ رفته رو موضوع، نفرموده حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ ازدواج نکاح، نه خیر، حُرِّمَتْ رفته رو موضوع. حُرِّمَتْ که رفته رو موضوع، تعمیم میده یعنی هر استفاده جنسی و هر استفادهای که مرد از زن به حساب مرد بودن و اون زن بودن میشود ببرد به حساب تجارب جنسی، این نسبت به امهات حرامه و این درسته که حالا بعد بحث میکنیم. مطلب سوم: این أُمَّهَاتُكُمْ که در بُعد اول خاص که نکاح باشد و چه در بُعد کل استفادههای جنسی که محور 19:10 است. آیا مادر الحلاله باید بشه حتما یا اگر از زنا هم باشد همینطوره؟ ما د هر سه بُعد میگیم که اطلاق آیه و عموم آیه، تمام مراحل رو شامل میشه، حالا بحث اول؛ حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ نمیگوید نکاح با أُمَّهَاتُكُمْ، نه خیر حرمت رفته رو موضوع، بین این پسر و این مادر حرمت در کار است، این نگاه کردنه؟ نه. اون جهتی که جهت جنسی دارد و جهت رجولیت به 19:50 دارد، اون جهت حرام است. خب یه مراحلی داریم؛ یک مرحله 19:54 که عمل جنسی. مراحل مقدم است، نگاه کردن از روی شهوت، بوسیدن از روی شهوت، لمس از روی شهوت، صحبت از روی شهوت، اینا مشمول حُرِّمَتْ هستند. یک مرحله است که از هر دو مهمتره چون قرآن میفرماید وَقَدّمو لانفسکم، غرض مهمه از ازدواج، شهوت رانی فقط نیست ولی حلاله، شهوت رانی حلال ولی 20:18 از ازدواج وَقَدّمو لانفسکم هست. در آیات متعددی محور اصلی ازدواج را وَقَدّمو لانفسکم قرار داده، حالا این وَقَدّمو لانفسکم دو جوره؛ یک جورش که قبلا بوده و یک جورش جدیده. اونی که قبلا بوده و همیشه هست، قضیه عمل جنسی هست، قضیهای که فعلا هست، این است که نطفه مرد را بگیرند و تزریق کنند در رحم این معاذالله مادر یا خواهر یا…، اینجا حُرِّمَتْ نمیگیره؟ چرا نگیره!. این حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ سه بُعد داره دیگه، بُعد اهماش استیلاد است، این بُعد هم که استیلاد است، استیلاد دارای دو بُعده؛ یک بُعدش مضاجعه است و یک بُعدش تزریقه، خب چرا فقط مضاجعه را میگیره؟ و تزریق رو نگیره! و حال آنکه قَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ این در انحصار این نیست که از طریق مضاجعه؟ فرض کنید یک مردی از طریق مضاجعه نمیتواند با زنش کاری انجام بدهد ولاکن اگر مَنی او را بگیرند و در رحم زن خودش قرار بدهند، فرزند 21:23 این حرامه؟ 21:25 اونجارو نمیگیره، این جز محرمات نبود که و در این سه بعدی که خداوند در اینجا تحریم کرده ودر مقابلش تحلیل کرده. چه با زن بخوابد و چه کار مقدماتی انجام بدهد، چه نخوابیده با زن نطفه رو در او قرار بدهد مخصوصا در حالت اضطرار، این حلاله. و در أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ و… این 21:45 حرام میشه بنابراین در اینجا دعوایی که بین آقای خمینی وحاج حسن قمی بود، حل میشه. دعوای بین این دو بزرگوارکه هر دو فقیه هستند بود. حاج حسن قمی گفته بود که 21:59 ایشون گفته بودند که 22:04 که آیا میشود پسری، نطفه خود را در رحم مادر قرار دهد و بچه دار شود؟ گفته بود میشه، گفتند چرا؟ گفته دلیل بر حرمت نداره. از آقای خمینی سوال کردند و ایشون گفتند نمیشه. چرا؟ یک حدیث در باب نکاح از 22:20 پیدا کردند که دلالت ندارد و بعدشم سر و صدا شد که اون گفت تو فقیه نیستی و برعکس. ما میگیم هر دو اشتباه فرمودند؛ چون قرآن میفرماید حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ، با حدیث نمیخاد که. اگر این جریان حرام باشد، با این حدیث دست و پا شکسته دلالت نکن! مثل باب عرض بشود که 22:41 . در 22:44 که همه آقایون میگویند 22:46 دوم میگن که پاکه و بعضیا در راستای بعضیا میگن که نجسه و بعضیا که میگن اصلا متنجس، منجس نیست، خب این درسته، چون هیچ دلیل از کتاب و سنت نداریم. فقط یک روایات آقای خمینی در نجف پیدا کردند و فرمودند که فردا میارن، که اوردن و دلالت نداشت. خواستن به دلالت کنند روایت رو، گفتم اگر هم دلالت 23:09 قبول نمیکردیم چون مسئله، مسئله 23:11 یک روایت اونم آدم زور بزنه که دلالت کند، قطع میکنیم که نه خیر متنجس، منجس نیست. حالا اسلامی که آمده است برای کل زمان ها الی یوم القیامه و آورنده اسلام که خداست و ارسال کرده است این 23:30 میداند که بعدا این باب خواهد شد که نطفهای را از مرد میگیرند و در رحم زنی قرار میدهند. خب اگر این مُحَرّم باشه، حتما باید در کتاب و یا سنت ذکر بشود. اگر نه درکتاب است و نه در سنت است (که حاج حسن گفته سنت دلالت ندارد و آقای خمینی گفتن که دلالت داره) 23:56 میکنیم که حلاله اما وقتی که به کتاب مراجعه میکنیم با تحلیل صحیح، نه اینکه شما بگی یک روایت میرسید، آخرش سند نداره و هی توجیه هی بیان اما روی آیهای که مینویسی دقت نمیکنی. ملاحظه کنید؛ خود آقای 24:11 این حرف رو قبول ندارند، که اگر حکم رفت روی موضوعی، موضوعی که حرام نمیشه که، حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ مادر حرامه؟ 24:21 اگر گفته شد شراب حرام است، سم حرام است، یعنی خودش حرام نیست؟ نه دیگه یعنی خوردنش یا چی و… گاهی اوقات حکم میرود روی کاری خاص که نسبت به اون انجام میده انسان 24:39 اما اگر چنانچه حرمت در 24:44 نیست، چه خوردن و چه خوراندن، چه درست کردن و چه فروختن، چه خریدن، مغازه اجاره دادن، اگر همین حرامه، حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أالخمر. حُرِّمَتْ میره رو موضوع میگیم، موضوع هر جا پیداش بشه، هر عملی از اعمال ایجابی 25:01 . هر عملی از اعمال ایجابی 25:04 بشود، این حرام است، خوردنش- حوراندنش- ساختنش- انگور فروختن برای شراب درست کردنش- مغازه اجاره دادن برای …- حملش، عمل میگیره. در اینجا حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ آقایون خودشون در بحث اصول فقهی اینو دارند ولی کسی توجه ندارد. 25:23 نه مربوط به حُرِّمَ عَلَيْكُمْ نکاح 25:26 تا 25:47. کارهایی که با امهات میشود انجام بشه دو بخشه؛ یک بخش: مادر است و محبت و رحمت و شهوت نیست و چشم و لمس بد نیست و… اینا نزدیکتر هستند از دیگران که. به مادرش انسان محبت کند که بهتر از دیگرانه. مادر را ببوسد و احترام کند این یک طرف است و طرف دوم، این 26:16 بسیار شدیده دارد که جز احسان به والدین هست. در مقابل حرمت بسیار شدید، اون کاری که از زن از نظر جنسی انسان میخواهد نسبت به مادر میگه نه خیر، این همه چیزه. این چه مقدمات است و چه مواخرات است و چه مواخر مواخرات. مقدماتش، نظر شهوانی و بوسه شهوانی و لمس و صحبت کردن شهوانی 26:39 که حرمتش بیشتره. دوم: عمل جنسی است و سوم: استفاده از عمل جنسی است. نتیجه عمل جنسی بر حسب آیاتی از قرآن ﴿وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ﴾ {بقره: آیه 223}استیلاد است از مادر. استیلاد از مادر که محور اصلی ازدواج است که خود ازدواج حرامه، استیلاد مادر هم به طریق اولاد حرام است. که این استیلاد از طریق مضاجعه و هم خالی باشد وچه از طریق نطفه را تزریق کردن، پس آیه قطعا دلالت دارد بر 27:12 این جریان. این مرحلهای بود هااا ، نسبت به امهات این امهات است که البته آقایون هم میفرمایند؛ چه مادر 27:21، چه مادرِ مادر، مادرِ پدر و… این غلط، هر چه بره بالا، جده اولیا باشد، کسانی هستند که با پنج 27:33 جده هستند خب این حرامه. این پسری که با پنج 27:38 این حرامه، چون امهاتکم جمع 27:43 اضافه هم هست، هر کس 27:46 بر او بشود اون حرامه. 27:49 فقط اُمه؟ جده اُم نیست؟ مادرِمادر ام نیست؟ . واما مطلب سوم: آیا حتما باید که این مادر فقط 28:05 مادر بکند کافیست؟ یا مادر از طریق حلال مادر میشود، آیا ندارد از طریق حلال؟ کمااینکه در باب ارث همینطوره دیگه، در باب ارث خداوند مقرر کرده است که؛ ﴿يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلَادِكُمْ ۖ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ﴾ {نسا: آیه 11} 28:26 . اگر کسی زنا کرد و بچهای قطعا مال این پدر و مادره، فرزند اینا که از تو باغچه درآومده یا از کسی است، فرزنده یا نیست 28:42 قرآن هم نفرموده که اولادکم من طریق الحلال، من طریق النکاح. يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلَادِكُمْ ۖ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ این ولو از زنا باشد، حلال باشد، حلالتر باشد، غیظ باشد، نفاس باشد و… باشد شامل است. بنابراین ما این اعتراض رو در موقع ارث داریم که چرا آقایون محروم میکنند 29:04 از ارث. هم وارث است و هم مورث ولاکن اگر شبهه باشه مطلب دیگیریس. اگر زنی معاذالله با چند نفر کاری انجام داده و این فرزند که آمده معلوم نیست مال کیه، 29:17 . الولد للفراش و للعاهر الحجر مال اونجاست واما دو نفر زن و مرد با هم زنا کردند معاذلله و فرزندی متولد شد و هیچ مردی هم دیگه با این زن نبود، معلوم است که این نطفه مال این مرد است، این فرزند قطعا مال این پدر و مادر است و تمام احکامی که بین پدر ومادر و فرزند هست در اینجا جاری است. و از حهت عجیب این است که یک روایت جعلی هم ما نداریم، یک روایت که 29:44 خراب بشه نداریم. یکدونه روایت در کل شیعه و سنی نداریم که اگر فرزند از طریق زنا بود، این مصدوم المیراث است و یا اینکه مصدوم ال 29:54 . به جریان 29:57 ما استدلال میکنیم. بنی امیه و بنی عباس با ائمه(ع) این دعوا رو داشتند، حضرات میفرمودند که ما ابنا الرسول الله هستیم، گفتند نه خیر شما از طریق مادرید. شما چون از طریق مادر به رسول الله منتسب هستید، شما از 30:14 . این حماقت جاهلی که هنوز هم استمرار و استقرار دارد درفقه ما این است که اگر کسی از طریق مادر، فرزند پیغمبر است، این فرزند پیغمبر نیست. ائمه استدلال به آیات میکردند، استدلال به آیه 30:28، استدلال به آیه 30:29 تا به عیسی که عیسی از ذریه ابراهیم است. عیسی که از ذریه ابراهیم است، از طریق مادر هست، از طریق پدر که نیستش.خب اینا چی میگفتن؟ میگفتند حتما باید از طریق پدر باشد و نه از مادر . عدهای هم پیدا میشدن، میگن باید از طریق حلال باشد نه حرام، اگر از طریق حلال است فرزند و یکی از استدلالاتی که یکی از ائمه فرمودند؛ این بود که غیر از قرآن. به یک از عرفای جعلی فرمودند که آیا اگر پیغمبر زنده بودند، من هم که هستم، آیا دختر من بر پیغمبر جایز بود؟ گفت نه، گفت چرا؟ 31:12 اگر از ذریه نیستم چرا دختر من بر او حرام باشد 31:18 خب این فرزنده دیگه. این فرزند از طریق حلال باشد، فرزنده، از طریق حرام باشد، فرزنده. حرام اصلی باشد فرزنده. حرام فرعی باشد فرزند است(از فرزند بودن خارج نیست) هم در باب ارث وهم درابواب دیگر، اینجا هم همینطوره. اگر یک مادری معاذالله انسان داشت که از طریق زنا این مادر، فرزند رو درست کرده، این چون فرزند اوست حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ اینو خب میگیره؟ اون کسانی که در باب ارث میگویند معصومه، اینجا هم بگن معصومه دیگه. چطور 31:50 در باب ارث میگن اگر از طریق زناست، ارث نمیبره. ولی در اینجا میگن اگر از طریق زنا باشد، همشون قبول دارند از شیعه وسنی و تمام فقها بلا استثنا که در اینجا 32:01 این جا مادرشه و اونجا نیست؟ خب یا هر دو مادرشه یا هر دو مادرش نیست. حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ البته اینجا که داریم میخونیم تمام امهات همون نسبی هست دیگه، امهات رضایی و… اون جز فرعیات است. و در تفسیر ما دلیل میخواهیم، اگر 32:22 در کار نبود که ﴿أُمَّهَاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ مِنَ الرَّضَاعَةِ﴾ {نسا: آیه 23} ما چی میگفتیم؟ اگر یک سال هم شیر میداد، میگفتیم که اون مادرش نیست. پس اونی که اصالت دارد حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ 32:36 مادر اینه یعنی مادر صددرصد. مادر کسی است که او را متولد کرده است اما مادری که شیر داده است، مادر نیست فقط در بُعد حُرمت ازدواج و در بُعد مَحرَمیّت است. چون مادر بودن سه بُعد داره؛ ﴿وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ﴾ {احزاب: آیه 6} زنان پیغمبر هم امهات هستند. هم نامرحرماند و هم ازدواج با آنها حرامه وهم فقط اینکه امهاتم هست، حرمت ازدواجه اما نامحرم بودن، مادر بودن. ارث، مادر بودن. نه در بُعد میراث مادر هستند و نه در بُعد محرمیت بلکه فقط در بُعد ازدواج. پس این مادر بودن اصلی در سه بُعد است؛ هم ازدواج حرامه، هم میراث و هم محرمیت. در باب امهات رضایی، بینابین است ، مادر رضایی ارث نمیدهد و ارث هم نمیگیرد اما حرام است ازدواجش و محرم هم هست. پس ما سه جور مادر داریم، در اینجا از سه جور مادر دومه؟ اونی که هر سه بُعد درونش جمع است. 33:38 تا 34:10 برای اینکه اگر یک زنی از طریق زنا، یک پسر زاییده و یک دختر، همانطور که این دختر و پسر فرزند این مادر هستند، این پسر و دختر، خواهر و برادر هستند دیگه، شکی نیست. خب این از حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ. بَنَاتُكُمْ هم الی ما نظر 34:34 تا آخر بنت هست، چه از طریق زنا، چه از طریق نکاح، چه نه نکاح است و نه زنا، از طریق حرام. 34:46 تا 35:00 نه خیر مگر مومنین کار حرام نمیکنند؟ نمونه داریم در قرآن، سوره نسا؛ یا ایها الذین امنوا 35:06 . 35:09 اگه فرموده بود یا ایها المعصومین، خب بله ولی الذین امنوا، مگر ملازم صددرصد است با 35:21 مراحلی دارد دیگه. حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ…. در هر سه بُعد، از طریق حلال، از طریق حرام اصلی، از طریق بینابین که در حال غیظه در حال نفاسه و در حال احرامه و در حال… است که این دختر رو درست کرده خب باز این بناتکم است. واخواتکم، این هم همین طور. اخواتکم، اخوات الاخوات رو نمیگیره هااا، ببینید بعضی وقتا خواهر این پسر هست ولاکن خواهر او، خواهر این نیست چون از مادر و پدر دیگری هست. از پدر دیگر و از مادر دیگری که جدا هستن با هم، کمااینکه این مطلب اتفاق هم میوفته؛ که ممکن است که یک پسری و یک دختری، اینها با هم ارتباطی به یک جایی پیدا کنند ولاکن با هم خواهر وبرادر نباشند. واخواتکم و عماتکم. عَمَّات، عرض بشود که این عمه انسان است دیگه، اما عمه چی؟ عمه پدر، بله. عمه مادر، بله. عمه جَد، بله ولی عمهِ عمه، عمه انسان نیستش که. عمهِ عمه، عمهِ عمه است و عمه خود انسان نیست. پس اینو فقط عَمَّاتُکم میگه. و خَالَاتُكُمْ، عرض بشود که خاله؛ خالهِ خاله، خالهِ خاله انسان نیست. 36:45 تا 36:53 بله عمهِ پدر، عمه خود انسان است ولی عمهِ عمه چیه؟ ما اونایی که کلا هست رو داریم عرض میکنیم. وَبَنَاتُ الْأُخْتِ، تمام اینها در سه بُعدش هست، زنا باشد، حلال باشد و چه و چه باشد. وَأُمَّهَاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ اینجا عجیب است که علامه بزرگوار میفرماید که وَأُمَّهَاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ قید در اینجا حالا بعد بحث میکنیم. خب تا اینجا أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ، سه مورد. عَمَّاتُكُمْ چهار. خَالَاتُكُمْ پنج. بَنَاتُ الْأَخِ شش و بَنَاتُ الْأُخْتِ هفت، اینها محرمات نسبی هستند، محرمات نَسَبیه 37:38 در این هفت تا شکل. بعد، محرمات رضائیه که جز 37:43 حساب کنیم. أُمَّهَاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ اینجا تمام فقها شیعه و سنی دعوا داریم از اول اسلام تا حالا که بحث کردیم و بازم بحث میکنیم چون این مثل پادردیست است که هر چه روغن بمالد باز لازم داره.