جلسه پانصد و نود و پنجم درس خارج فقه

محرمات نکاح

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله طاهرین

ارتباط بین مرد و زن که موجب حرمت ازدواج است در این دو بعدی که ما بحث میکنیم چند جوره یا مرد و زن از نظر صلبی اخوت دارند یا از نظر رضاعی فقط اخوت دارند و یا بینهما چه جوره از نظر صلبی که معلومه، از نظر صلبی این پسر و دختر منتهی به یک رحم اند خواهر بردارن یا منتهی به یک صلب اند مادر دوتاست باز خواهر و برادرن یا هر دو منتهی به یک صلب و یک رحم اند باز خواهر و برادرند طبق اخوت در  هر سه به حساب ارتباط مای صلبی و رحمی و یا هر دو هست. ارتباط صلبی، پدری و یا ارتباط رحمی، مادری یا ارتباط در هر دو بعد که هم صلبی است و هم رحمی این را مقدمتاً عرض می کنم.

حالا در تلحیق،  در اخوت تلحیقی هم چند جوره گاه دو نفر مذکر و مؤنث هر دو از یک زن شیر خورده اند که همزمان که در دو زمان اینجا ارتباط پیدا کرده اند با هم در بعد مادر فقط پدر در کار نیست. در بعد ارتباط خواهر و برادر از نظر صلبی سه جوره ولی در بعد تلحیقی و رضاعی فقط یکجوره، سه جور نیست. پدر در کار نیست و أمهاتکم التی أرضعنکم، شوهرش پدرتون  نمیشه و إخواتکم من رضاعه، شوهر داره نداره، چند تا بوده، پشت سرهم نبوده، بوده، اصلاً مرد در کار نیست، اونکه تلحیق میکند در بعد رحم است فقط صلب رفت کنار و در بعد اصل رحم و أم نیست و در بعد الرضاعه أم هست گاه اوقات ارتباط، ارتباط ریشه اصلی و بنیادی ست صلباً و رحماً و هردو گاه ارتباط اصلی بر ریشه های و بنیادی یا اصلاً نیست یا کلاً نیست. اگر ارتباط اصلی و ریشه و بنیادی و نسبی کلاً نباشد مثل این که مصداق اول إخواتکم من رضاعه است که پسر و دختری از یک زن فقط شیر بخورند، مرد دیگه کاری نداره. از یک زن و مرد در یک زمان یا دو زمان اگر شیر خوردند میشه إخواتکم من الرضاعه میشه مصداق اول خیلی بینش همون شیرخوارگی کم هست که شیرخوارگی نسبی نیست، شیرخوارگی به عنوان فرعی و تلحیقی است. خوب این یکی، که دختر و پسر هر دو از یک زن شیر خورده اند و اما اگر چنانچه پسر پسر زنه، دختر شیر خورده، دختر دختر زن است پسر شیر خورده، اما اگر هیچ کدام شیر نخوردند که هیچی. اگر پسر شیر خورده، دختر شیر نخورده، خوب چه کاره است. دخترش نیست. اگر دختر این زن شیر خورده یا نخورده اما پسری از این زن که اجنبی است شیر نخورده، خب باس چی؟. پس اونی که در اینجا تلحیق و تلحین ایجاد میکند که لحمه رضاع کالحمه الرضاعه اس و إخواتکم من الرضاعه، همانطوری که اگر صلبی البته قبلاً مطالب را عرض کردم ولی این یه ترتیب دیگری است. همان طوری که اگر صلبی در میان باشد بین پسر و دختر خواهر و برادر اصلی اند. اگر هم صلب باشند و هم رحم، خواهر و برادر اصلی اند اینجا هم اگر رضاعه و شیرخوارگی در کار باشد، خواهر و برادر رضاعی و فرعی هستند. دیگه به جایی دیگه نمیرسه نه به صاحب البن میرسه نه به عمه، نه به خاله، نه به دایی، نه به عمو، نه به چی به هیچی کاری نداره فقط دلیل رو توقف میکنه، برای اینکه تلحیقه. در باب تلحیق آنچه که باید عرض کنم عرض کردم ولی آنچه که می خوام امروز عرض کنم مقدمه بقیه مطالب مرحوم علامه حلی رضوان الله علیه که بحث خواهیم کرد. خوب حالا این الرضاعه ای که در کار باشد بین پسر و دختری که این پسر و دختر اگر هر دو شیر خوردن که معلومه. اگر پسر این زن است و دختر شیر خورده الرضاعه اگر دختر این زن است و پسر شیر خورده الرضاعه. همانطوری که در اونجا از… نه خوب دیگه قبلا عرض کردیم، شیر نخورده ولی  الرضاعه داریم. این در بعد اوله. دوم، مراضعه ولی در دو رضاعه.  سوم مراضعه در کار نیست، الرضاعه است. ببینید، گفتم، اگر هر دو یک صلب و رحم باشند، حرفی نیست هر دو فرع اند خواهر و برادر رضاعی. اگر یکی اصل است و دیگری شیر خورده است شیر بخوره یا نخوره؟ این بُعد سومه ها، الرضاعه جنسه، دومی را عرض می کنم. ببینید، اگر پسر این زن شیر نخورده ولی یه دختری از این زن شیر خورده الرضاعه ای در کار هست یا نه؟ بینهما نیست، عزیزم بینهما نیست. ببینید این دختر را شیرخوارگی متصل این پسر می کند یا نه؟ برعکس پسر را.  اگر دختری دارد این زن و شیر نخورده پسری از شیر این زن خورد آیا این پسر را شیرخوارگی به عنوان الرضاعه متصل این زن می کند که فرزند این زن خواهد شد؟ و أمهاتکم التی أرضعنکم، احسنت نمیخوام قیاس کنم. همچنین این اصل شیرخوارگی این پسر از این زنی که دختری دارد  که شیرش را نخورده یا این دختر شیر خورده از زنی که پسری را که شیرش نخورده اینجا تلحیق حاصل است در هر دو، چرا؟ به علت اینکه اونی که تلحیق میکند و وصل میکند این دختر و پسر را چیه؟ الرضاعه اس. الرضاعه که تعریف عینی نداره که بله همانطوریکه در باب نسب آیا اگر میخواد تنزیه کنه اگر پسر و دختری خواهر و برادرند حتماً باید از طرفین باشد؟ از طرف پدر پدری، مادر مادری، پدر و مادر ابوینی، در الرضاعه ملحق دیگه، در الرضاعه ملحقه یعنی گاه اوقات البته پدر کناره، پدر که شیر نداره  بده پدر کناره. در الرضاعه که مربوط مادر است، چند جوره: گاه هر دو پسرفرعی اند شیر خوردن، گاه دختر فرعیست شیر خورده پسر فرعیست شیر خورده، گاه پسر فرعیست شیر خورده دخترفرعیست شیر خورده، هشت جور، گاه، پسر اصلیست شیر نخورده دختر فرعیست شیر خورده و عکس. دختر اصلی ست شیر نخورده پسر فرعیست شیر نخورده. در تمام موارد الرضاعه است. و إخواتکم من الرضاعه. عمده‌ تلحیفه، همانطوریکه در باب نسب تلحیق پدری کرد سه بعد بود، در باب رضاع هم تحلیق است منهای بعد أب، سه بعد هست، خوب، أب صلب دارد صلبی، أم رحم دارد رحمی، أب و أم صلب و رحم دارد هردوانه. جالا که در باب شیرخوارگی أب صلب داده؟نه، شیر داده؟نه، أم خب شیر داده، الرضاعه در کار است. این الرضاعه ای که در کار است، الحاق می کند اون دختر اجنبی را که از شیره مادر شما خورده است که شما از او نخوردی الرضاعه تلحیقه. چون و إخواتکم من الرضاعه چون جنس بود دیگه، الرضاعه، نه الرضاعه مراضعه در یک زمان و نه الرضاعه مراضعه در دو زمان نخیر الرضاعه فقط یک رضاعه مراضعه، فقط این پسر از مادرش، مادر خودش شیر نخورده است اما دختر اجنبی از مادر این پسر شیر خورده این دختر با این پسر می شود، إخواتکم من الرضاعه از طریق شیرخوارگی اتصال تلحیقی به شما دارد و همچنین عرض می شود که، برعکس. این اصل مطلبی است که با دقت زیاد و فکر زیاد از مرحله اول به دوم آمدیم و از دوم به سوم آمدیم. ولی آقایون اونی که مثل مسلمه در مسلمه در مسلمه که عرض کردم صدها بار هم فریاد بزنیم، داد بزنیم، گریه کنیم، جیغ بزنیم حق داریم، سر این فقها که شما چرا این که مسلمه در مسلمه است، خارج کردید؟ علامه حلی میگه اگر دختر و پسری که اصلی نیستند هر دو از یک زنی شیر خوردن خواهر برادر نیستند. اصل آیه است و أمهاتکم التی أرضعنکم یعنی شما پسری هستید که پسر رضاعی این زن هستید. وإخواتکم من الرضاعه این بعد اول بود این همون شیرخوارگی که شما را پسر این زن کرد، همون شیرخوارگی هم این دختر را خواهر شما کرد، این را آقایون میگن خارجه! خوب حالا بقیه فرمایشات علامه را ببینیم کجا میره، صفحه صد و بیست و نه، و لأولادهم الذین ببخشید و لاینکح أبوالمرتضع فی أولاد صاحب لبن ولادتاً و رضاعاً، صاحب لبن چه کاره است؟ ابوالمرتضع چه کاره است؟ پدر این پسر یا دختر که شیر خورده میگد او نباید ازدواج کند با فرزندان پدر شیرخواره دو مردند در اینجا، دو مردند و هر کدام اولاد دارند اولاد اصلی دارند و اولاد رضاعی دارند خوب اونی که حرمت در این بین ایجاد می کند بین مادر و پسر رضاعی است، معلومه. بین خواهر و برادر رضاعی که معلومه اینجا یه سری بالاتر میره میگه ولا ینکح أبوالمرتضع، پدر این پسری که شیر خورده یا دختری که شیر خورده، لا ینکح فی أولاد صاحب لبن ولادتاً و رضاعاً، فرزندانی این مردی که زنش شیر داده است به بچه هایی، فرزندانی، داره فرزندان رضاعی دارد که در مونث قبول نیست در مذکر هم قبول نیست، حالا قبول کردیم. فرزندان رضاعی دارد یعنی این مرد از زنش دخترانی یا پسرانی شیر خورده‌اند دختران این مرد و پسران این مرد به عنوان رضاعی حق ندارند ازدواج کنند با پدر این بچه ای که شیر خورده چی شد؟ چه ربطی به هم دارند؟ پدر او، پدر این، اصلاً پدر مرد در کار نیست. اونی که موجب تلحیق است،  عبارت است از؛ شیرخوارگی، شیرخوارگی از زنه مگه مرده که شیر میده اگر مرد هم بخواد شیر بده مطلب دیگه میشه که میشه زن. و لا ینکح أبوالمرتضع فی أولاد صاحب لبن ولادتاً، ما میگیم هر دوش دروغه و ما هی نسبته بین أبالمرتضع و أولاد صاحب البن، چه اولاد اصلی چه اولاد فرعی إذا کان اولاد صاحب البن من المرضعه، اولاد صاحب لبن  از این مرضع هستند، فلا نسبته أذا حتی تنتشر الحرمه ألا بین أولادها نسباً و رضاعاً، رضاعاً که معلومه، أولادها نسباً و رضاعاً درسته اما این عرض می شود که اولاد مرتضع یا أبوالمرتضع شود حرام باشد ازدواج کند با اولاد صاحب لبن با اولاد اون مرد که زنش پسری یا دختری را شیر داده اینجا غلطه. برای اینکه اون مردی که زنش  به کسی شیر داده، اون عرض می شود که پدر رضاعی اون بچه رضاعی نمیشه. این بچه رضاعی پسر باشد چه بچه رضاعی دختر باشد نمیشه. اگر هم می شد این مشمول آیه مبارکه اصلاً نبود و لا فی أولاد المرضعه ولادتاً و لا رضاعاً ما میگیم، بل یجوز دون ریب لخروجهم عن العنوانین فی نص القرآن، نه أمهاتکم التی أرضعنکم و نه إخواتکم من الرضاعه اس، چه ربطی به هم داره؟. محرمه… برای اینکه این خالص نص قرآنه. بله؟ پسری که از این زنه، نه از مرده. ببینید، فرض کنید که این مرد اولادی از، پسری از زن دیگه داره. ببینید، این مرد پسری از زن دیگر داره و زن این مرد  به یک دختری شیر داد، این دختر به کی حرامه؟ توجه کردی؟ تکرار کنم؟ این مرد یک پسری از خاله رقیه داره و زنشم به خاله سکینه شیر داده ، حالا این دختر با این پسر اینا از نظر أمهاتکم من الرضاعه هستند؟ نه، أخواتکم من الرضاعه هستند؟ نه، برای اینکه اون پسری که این مرد داره از زن دیگر داره چیکار داریم ما اینجا؟ و این دختر که این زن داره تازه دختری که این زن داره دختر این زنه اخیر ما دختر رضاعی برای زن که نداریم پسر رضاعی داریم. چون دختر رضاعی برای زن معنیش این می شود که این دختری را که این زن شیر داده است حرام است این زن با این دختر ازدواج کنه. یا اینکه این پسری را که این زن شیر داده بر این زن حرام است فرزند رضاعیه و حرام است که این پسر رضاعی با صاحب البن ازدواج کند، این حرفا چیه آخه؟ یکم فکر کنید. ندارن دیگه بابا جان، خواهر برادری ندارند اصلاً باهم. نه به یک صلب اند، نه به یک رحم اند، نه به هر دو هستند،  نه به یک رضاع اند، هیچکدوم نیستند. یک پسری رفته یزد زن گرفته یه پسری را زاییده بعد اومده قم یه زن گرفته زنشم یک دختری شیر داده، خوب حالا این پسر و دختر در شیر یک مادرند نه، در شیرخوارگی یا شیرنخوارگی ربطی با هم ندارند.  پس و لأولادهم الذین لم ترتضع صاحب اللبن النکاح فی أولاد المرضعه،  فرزندان رضیع، این بچه ای که شیر خورده فرزندانی که از این زن شیر نخورده اند، بله این ها میتونن باهم ازدواج کنند. ولی اگر از این زن شیر خورده خب معلومه دیگه، پنجه را باز کرد گفت وجب. و لأولادهم الذین لم یرتضع هذا اللبن النکاح فی أولاد المرضعه و الفحل و لو أرضعت کبیره الزوجین صغیرتهما حرمتا، إن کانت دخل بالمرضعه و إلّا فالمرضعه. دوتا زن دارید شما یک زن بزرگ بیست سالشه یک زن یک سالشه حالا این زنی که بزرگه بیست سالشه به این زنی که یک سالشه شیر داد حالا که شیر داد مادر و دختر میشن مادر و دختر را نمیشه که گرفت که چون مادر و دختر را نمیشه گرفت بنابراین در اینجا حرمت پیش میاد. میگیم نخیر این دو تا زن داره اول دوتا زنش بودند حالا دوتا زنند اون عرض می شود که  زن بزرگتر که به این زن کوچکتر شیر داد مادر این شد؟ خوب نه، مرد زاییده بود زن شیر داد این پسره شیر داده بود أمهاتکم التی أرضعنکم، اما دختری که از این زن شیر خورد دختر اون میشه؟ که اگر این دختر بعدا ازدواج کرد این مرد داماد این میشه؟ نه. حالا بحث میکنیم، حالا بحث می کنیم که آیا در همون دو سال رضاعه است یا خیر؟  بعد از وصل، فصل شرط دارد یا خیر؟ اونا رو یه اشاره کردیم، چشم. آیا این رضاعه رضاعه در سن رضاعه باید باشه که سن رضاعه این بچه… شیرخواره که نباشه… حالا عرض می‌شود که این دو تا زنی که داره زن بیست ساله و زن فرض کن یک ساله، حالا این زن بیست ساله به این زن یک ساله  شیر داد، آقایون میگن زن بیست ساله شد مادر زن.  اونوقت اینجا فرق میزارن میگد که: امکان دخل بالمرضعه و ألّا فالمرضعه، به حساب همون آیه که عرض میشود که، و أمهاتکم نسائکم و ربائبکم التی فی حجورکم من النساکم التی دخلتم بهم، فإن لم تکن دخلتم بهم فلا جناح علیکم، برای اینکه این زن بیست سال  که گرفته است که و این زن بیست ساله شیر داده  است به این بچه، اگر با این زن بیست ساله خوابیده است یه حکمی داره، اگر با این زن بیست ساله نخوابیده است یه حکم دیگه. برای اینکه آیه میگه، اگر با این زن بیست ساله خوابیده است دخترش بر او حرام میشه. اگر با این زن بیست ساله نخوابیده است دختر حرام نمیشه، خودش حرام میشه. ببینید یا این حرام میشه یا اون. حالا بلاخره یکی رو از دست میده. دوتایی رو داشته باشه نمیشه. البته دو تا به حساب جمع که حرام نیست به حساب داشتن مادر زنه. مادرزن کلاً حرام، درسته؟ مادر زن این زن بزرگ کلا حرامه. اما آیا این بچه هم که شیر خورده از او حرام اینم حرام یا نه؟ در صورتی که با مادر کاری انجام داده است این دختر حرام میشه و اگر کاری انجام نداده، نه. در هر صورت این زن بزرگ از بین رفته است اما این دختر بچه از بین رفته است یا نه اگر دخول هست از بین رفته است. فإن لم تکن دخلتم بهم فلا جناح اگر دخول نیست از بین رفته نیست مادرش چیه؟ در اینجا اگر از آقایون سوال کنیم که  خب مادران رو طلاق بدیم یا نه چی میگن آقایون؟ این دوتا که مادره حرام میشه اینجا که با مادر جمع نشده حالا با مادر جمع نشده از مادر شیر خورده شده دختر رضاعی این دختر رضاعی انسان نمیتواند مادر زن را بگیرد. این بچه کوچیک زن رضاعی عرض میشود که دختر رضاعی این زنه، وقتی دختر رضاعی این زنه عرض میشود که زن این آقا، ایشون هم مادر زن را هم دختر زن را داره. اونی که مسلم است سه مرحله این است که  این مادر سقوط می کند از زوجیت. اگر این مادر سقوط می کند چه جور؟ طلاق صورت می گیرد یا خودش سقوط میکند؟ اگر مادر عرض میشود زنی یک دختر اصلی داشت و با این زن کاری نکرده است، می تواند قبل از اینکه مادر را طلاق بده، دختر ازدواج کنه مادر اینجا… اینو قبول نمی کردند ولی …. بله ما میگیم بنابراین، بنابراین داریم میگیم اینجا هیچی نمیشه اگر این زن بزرگ شما به یه دختربه دو دختر سد دختر شیر بده حرام میشه پیش شما مطلبی هم نیست و این دختر که شیر میده دختر خواهر نمیشه اگر به پنج دختر شیر داد این زن این پنج دختر خواهر نمیشن چرا برای و إخواتکم من الرضاعه باید مذکری در کار باشه؟ اگر فرض کنید به پنج تا پسر شیر داد پنج تا پسر حرام با هم برادر میشن نمیشن بر پنج تا پسر حرام است که این زن و می گیرند این پنج تا پسر برادر میشن پنج تا دختر خواهر میشن نه چون در بود حرمت ازدواج بین مونث و مذکر نه به این هم ذکرها نه به این مونث ها بین مذکر ها نه بین مونث ها که حرام لواطه که حرامه چون مبنا از اول غلط بود دیگه بعضی برادران میگن که شما که در وسیله النجاه حاشیه نوشتید خب وسیله النجاه مرحوم اصفهانی رضوان الله علیه خوب کتاب بزرگیه دو جلده  این حاشیه شما هشتصد صفحه اس چه جوریه؟خب مسئله ساده اس، به باب کل که رسیدیم دیدیم هیچی شرط نیست در بقای طهارت مگر اینکه آب مغلوب باشه تموم شد دیگه در باب نماز مسافر دیدیم هیچ وقت قطع نیست مگر البته ما استدلال در جای خودش کردیم العلم نقطه کثره بین ما،  عرض میشود که اینم مال این خب ولو أرضعت أم من الرضاعه، زوجه حرام است اینم که گفتیم هیچی،  ولا تحرم أم من ولد الی آخر.

خوب راجع به بحث های دیگه آقا اشاره فرمودند در باب این شیری که نشر حرمت می کند آیا اصولاً شرایطی هست یا نه؟ یکی از شرایطی که آقایون ذکر کردند و دیروز عرض کردیم این است که فاصله بین شیرخوارگی یا اصلا هم باشد و هم نباشد اگر فاصله به مقدار کمی است که به حساب نمیاد خوب باشد طوری نیست اما اگر فاصله جوری است که به حساب میاد البته این الرضاعه یعنی شد العظم و انبات لحم از این زن نیست از دو زن شده مثلاً از نظر عرض میشود که مدت هم که عرض کردیم فرض کنیم بیست و چهار ساعته تعداد هم که پانزده رضعه اس است و این دوتا فرع اند از برای شد العظم و انبات الحم و لکن اونی که ایشون سوال فرموده اند اگر یک بچه پانزده ساله شیر خورد ما داریم ها من یاد دارم یه بچه هفت ساله بود که با هم بازی می کردیم شیر مادرش را می خورد من مدرسه میرفتم خوب یک بچه پنج ساله، چهار ساله شیر خورد یک بچه پسر این أمهاتکم من الرضاعه میشه این الرضاعه نیست که این بازی الرضاعه شیرخوارگی شیرخوارگی سن داره سنم قرآن معین کرده قرآن شریف سن را معین کرده است بین دو سال و مقدار کمتر از دو سال برای اینکه حمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً، بله جمع بین این دو آیه این میشه جمع بین این دو این میشه اکثر شیرخوارگی دو سال است و بالاتر از دو سال ما سن شیرخوارگی نداریم بنابراین این از خود آیه ما استفاده می کنیم که باید در سن شیرخوارگی باشه و الا فرض کنید که یه مردی زن گرفته و هوس کرد که شیر این زن را بخوره حالا یک شبانه روز خورد حالا این  مرد ازدواج منقطع میشه  دیگه از بین میبره… این بستگی داره چرا حرمت داره؟ کسانی که میگن از خبائثه اگر شیر حیوان حرام گوشت کلا حرامه، بچه چرا میخوره؟ به بچه حرام شد حرفت صحیح  برای این که خودشم لابد میل کرده حتما از قضا بهترین شیره از شیر گاو از شیر خر از شیر از همه ی شیرها بهتره و دکترها هم سفارش میکنن چرا بچه بخوره شما نخوری؟  بله استثنا مگه اول حرام بوده که استثنا باشه میفهمم ببین نشد اولا  اگر از خبائث باشه اگر از خبائث باشه مگه شما حق دارید به فرزندتون حرام بدید؟ گوشت خوک بدید؟ میفهمم بچه بزرگ میشه بزرگ و که نمیتونید شیر بدید نه نه نشد آخه بزرگ از محور خارجه بزرگ خودش شیر و میخوره بهش نمیدن اون بچه است که باید بهش شیر بدن بله خوب من مثال جایی عرض کردم که آخه الرضاعه  نمیشه وقتی الرضاعه سن شیر خوارگیه وقتی الرضاعه سن شیرخوارگیه اگه کسی خارج از این دوسال بخورد مطلب دیگری است پسر زیر دوسال رو عقد کرده است از برای دختر بیست ساله بعد اون دختر بهش شیر داد  میشه أمهاتکم من الرضاعه طبق نص آیه بله؟ برای مادر رضاعی میگیم اما اگه دختر بود که مطلبی نبود اگر دختر از این زن شیر میخورد دخترش میشد؟ نمیشد دیگه پس ببینید موازین مختل در باب رضاعه در باب رضاعه موازین به طور کلی مختله بنابراین باید در سن رضاعه باشه شرایط دیگری ما قبول نداریم عرض می شود که صاحب لبن وارد معرکه نیست که اگر صاحب لبن یکی باشد، بله باید اگر صاحب صاحب اصلی لبن زنه، این زن است که با شیری از پستانش میدهد نشر حرمت میکند،  نه اون مرد است که چنین و چنان است. خوب این پرونده باب رضاع به طور کلی می بندیم بقیه لازم نیست صحبت بشه دیگه نر و نر، ماده و ماده. عمه، خاله، دایی نمیدونم، عمو اینا دیگه برن کنار، نباشه چه کار دارید؟ رضیع باشد. فرض کنید بچه ای تا ده سال شیر میخوره، چون از خود الرضاعه معین میکنه الرضاعه یعنی شیرخوارگی، شیرخوارگی که در این دو سال بیشتر از این دو سال نیست یک زنی به پسر دختر ش شیر میده اگر به پسر دختر شیر بده چی میشه به نظر شما؟ میشه پسر این زن دیگه، مجدد بفرمایید… بله خب چیه؟ یعنی بله مادر بزرگ به پسر دخترش شیر داد اگه به پسر دختر شیر داد، همون نوه دارم میگم دیگه، مادربزرگ به پسر دخترش شیر داد اگه ب پسر دختر شیر داد بنابراین این پسر میشه پسر مادر بزرگ.  در تمام مواردی که این مصداق باشه نشر حرمت نمیکنه خوب اگر شیر بده چی میشه؟ نه چرا شیر نده؟ چرا با پدرش حرامه؟ پدر چه کاره است؟ آخه پدر چه کاره است؟ خوب، صحیح، در حقیقت اون پسر پسر میشه پسر جده، پسر که پسر جده شد حالا که پسر مادر بزرگ شد که چه اشکالی پیش اومد؟ مگه شوهر شیر داده؟ ها؟چه ربطی داره؟ این عین همون  قضیه ی ربائبه دیگه و ربائبکم التی فی حجورکم، اگه این دختر داشت صبیبه این دختره حرام میشه؟  نه ربیبه نیستش که. خب.. ببینید یه زنی هستش که دخترانی داره صب کنید آقایون توجه کنید یک زنی هست که دخترانی داره یک پسر اجنبی از این زن شیر خورد این پسر با دختران این زن شد خواهر و برادر،  این زن دخترانی داره پسر اجنبی از این زن شیر خورد میشه خواهر و برادر… نه خواهرش حرام نمیشه دیگه.. برای اینکه خود رضیعه ضمیر به حال متعلق و موصوف نمیشه خود رضیعه باید باشه

و قس علی ذلک فعلل فلاتعلل، همه را حساب کنید حساب، حساب ارثه دیگه.

 اللهم إشف صدورنا بنور الإیمان و القرآن، اللهم وفقنا لما تحب و ترضی و جنّبنا عمّا لا تحب و لا ترضی.

مسئله فردای ما راجع به حرمت نکاح زنای زانیه اس،  که بحث کال کردیم تا اندازه ای قبلا حالا میخواهیم بجث رسیده صددر صد بکنیم البته تکراری زیاد صحبت نخواهیم کرد البته چون بحث مهمیه یه دور در تذکره الفقها مطالعه بفرمایید و نظرات آقایون و دیگران را ملاحظه بفرمایید در باب نکاح زانیه ی غیر تائبه.