حضرت فرمودند چون در هر ایه ای که میرسند دقت میکنند فکر میکنند ثقل اصغر خود را محو در اقیانوسه نور ثقل اکبر میکند، تا مراحل نورانی آیات بینات اون هم با تفکرات و تدبرات در بعد عصمت عصمت بشری و تاییدات و توفیقات حضرت حق سبحان و تعالی هی بالاتر و بالاتر و بالاتر رود ما در بعد بایدها و نباید های فقه فردی که عرض نمیکنیم چون باید ها و نبایدهای فقه فردی و حد کافی تکلیفی فقه اکبر رسول الله و ائمه علیهم السلام همه چیز را به وحی خداوند در کتاب و سنت میدانستند همه چیز در بعد رسولی و رسالی اما در ابعاد دیگر معرفتی این ها دائم التلالوند، و دائم التبلورند، فتح به جمله ای که اول عرض شد که قرآن شریف حد ندارد معارفش، بر حسب روایتی که قرآن دارای هفت بطن است و در هر بطنی هفت بطن است، و هر بطنی هفت و هفت و هفت، که هفت یک عدد حساب شده ای است در جنبه های صلبیه و ایجابیه ی و باید ها و نبایدها و شاید ها و نشایدها رواین حساب بعد از متیا والتی من عرض میکنم حضور برادران در این مائده ی قرآن شریف که اوقات بسیار نورانی خود را مصرف میکنید در تفکر در آیات بینات اون تبلوراتی که در پرتو آیاتی از قرآن شریف حضورتون عرض میشود مجانی به دست نیامده، این ها را کسانی که تفسیر از قرآن دارند در حاشیه یادداشت بفرمایند و کسانی که ندارند در دفتری یادداشت بفرمایند بعدا هم نویسنده ی از فرقان استفاده میکنه ازش، هم شماها و اگر نویسنده هم مرد در برزخ هم به شما دعا میکنند که همین طور روی آیات مقدسات قرآن فکر شود شاید شما از من بهتر نوشتید شاید مفسر شدید و بهتر نوشتید شاید نظر داشتید این مقدمه بود از برای جریان ترتیبی عمقی واسعی که از برای آیه صلات وسطی بنده باز فکر کردم البته نفی ما سبغ نمیخوایم بکنیم نفی ما سبغ خیلی کم است چون محور معارف ما کتاب و معصوم است، که قرآن است گرچه ما معصوم نیستیم، اما تبلوارت و تعالیات و تشعشعاتی است همونطوری که صلوات پنج دانه ای هر روز همان صلوات پنج دانه تکراری است اما اگر بر محور سندها و بر محور گیرانه های نور پخش شه نور پخش شه نماز های پنج گانه هم قدرت عبودیت و هم قدرت معرفت ما افزون شود این نماز امروز همان نماز دیروز است و نماز دیروز نیز همان نماز دیروز است در بعد فیزیکی و هندسی در بعد رکعات در بعد اقوال اما همان نماز دیروزیست چون ایاک را قویتر گفتیم، چون الله اکبر با نورانیت و حالت معرفتی بیشتر گفتیم، و بر حسب حدیث امام صادق علیه السلام من ساقا یعمی و هو مغبون، ما خیلیامون مغبونیم از نظر علم بسیار مهم نیست بلکه از نظر معرفت است یا درجا میزنیم یا عقب میریم، باید جلو بریم یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا و ملاقیه، سیر زندگی ما فقط سیر عرضی و درجایی نباید باشد حیوان هم درجا میزنه همون علفی که هر روز خب میخوره و نتیجه هم همون پشگل هاست، اما انسان سیرش سیر طولی است و اصلا حیات انسانیت انسان بر مبنای اصل فطری و عقلی و فکری انسان حیات سیر است سیر الی الله است مخصوصا اگر فطرت و عقل و فکر و تمام امکانات انسان در پرتو شریعت الله قرار بگیرد با شرایطی که در شرع مقرر شده است این دائم السلوک الی النور است، حالا حافظوا علی الصلوات و الصلات الوسطی صلوات چیه؟ فقط صلوات همین نماز هاست؟ مگر صلوات بر رسول صلات نیست؟ مگر صلوات الله از صلوات نیست؟ مگر غیر از این ها غیر از نماز و غیر از صلوات الله و الرسول و صلواتنا مگر صلات از اصل صداق که به معنای میقاد النور بود، نیست، صداق میقاد نار است و صلات میقاد نور است همه ی گیرانه های نور صلات است، اگر نه این است دو سه روز زحمت کشیدیم و فکر کردیم، و عرض هم کردیم تمام گیرانه های نور صلات است بعضی از گیرانه های نور صلبی است، مانند صوم است مانند صبر است مانند ترک محرمات است، و بعضی از گیرانه های نور ایجابی است مانند صلات است مانند حج است مانند زکات است مانند خمس است مانند دعا است گیرانه های نور صلبی لا اله و گیرانی ها و گیرانه های نور ایجابی الی الله و این لا اله الا الله در دوبعده گیرانه ی نور صلبی که ظلمات را سد میکنه و نور ایجابی که نور معرفیات را می افزاید، نقش دارد لا اله الله، در بعد معنوی و عمقی اش و نه تنها در بعد لفظی اش، در کل عبادات ما قالات ما حالات ما افعال ما باید نقش داشته باشه، این که شاعر میگوید نمیدونم فهمیده یا نفهمیده ولی ما بزارید بفهمیم خوشا آنان که دائم در صلاتن نمیگه همیشه نماز صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشاء و نماز آیات و نماز اموات و نماز چه بخون، نه خیر دائم الصله هستند دائما در تمام حالاتشون مکان هاشون زمان هاشون افعالشون افکارشون اقوالشون تمام این ها رو وسیله میگیرند از برای روشن کردن نور همین ها وقود است تمام این ها گیرانه ی نور است که در بعد صلبی چه در بعد ایجابی الی الله انک کادح الی ربک فملاقیه پس خوشا آنان که دائم در نمازند خب همین فکر در قران میقاد نور است مطالعه ی قرآن گیراندن گیرانه ی نور است از نظر علمی و معرفتی هم از نظر عملی روزه گیراندن گیرانه ی نور است صبر های در راه خدا هم چنین،
ترک محرمات هم چنین فعل واجبات هم چنین از محراب صلات باشد تا محراب جنگ محراب صلات در بعد صلبی حرب با شیطان است شیطان درونی و برونی و محراب و حرب جنگ هم محراب نفی دشمنان دشمنان دین و خداست و اثبات نقش مهم ایمان در ماموره به وجه عام پس صلات فقط نماز های یومیه نیست یا اضافه کنیم نماز جمعه را فقط نیست، یا اضافه کنیم نماز آیات و نماز اموات را فقط نیست، یا اضافه کنیم نماز طواف را که مهم ترین نماز هاست نماز طواف از نماز جمعه مهم تر است از نماز صبح مهم تر است از نماز ظهر حالا ترتیبش عرض میکنیم نماز طواف که دو رکعت است بعد از احرام و طواف و قبل از سعی که حالا سعی یا بعدش تقصیر باشد یا چه باشد یا چه باشد که در قلب حج و در قلب عمر واقع شده است این طور نیست که حافظوا علی الصلوات صلات طواف را هم فقط بگیره و این طور نیست که فقط نماز های واجبه را بگیره نماز های مستحبه رو هم میگیره منتهی حافظوا در نماز های واجبه حفظ واجب است و در نماز های مستحبه حفظ مستحب، همان طوری که اقامه ی نماز های واجبه واجب است محافظه بر اونها هم با مراتبها واجب است و همان طوری که اقامه ی نماز های مستحبه مستحبه است همچنین میگیرد هم صلوات واجبه هم صلوات مستحبه و اما ایا فقط صلاتهای در لغت فارسی به معنای نماز را میگیرد؟ که حتی نماز ایستاده که چند دعا دارد مثل نماز بر میت یا نخیر؟ صلوات از صلات است و صلات از صدا است یعنی گیرانه ی نور تمام عبادات ما گیرانه ی نور است حج ما جهاد ما امر به معروف ما نهی از منکر ما تمام ترک های محرمات تمام فعل های واجبات عباداتی که لفظ ندارد مانند حج و عمری که اکثر لفظ ندارد، عباداتی که همه اش لفظ است عباداتی که لفظ عمل با هم است، و کل عبادات که بر محور نیت است که انما الاعمال بالنیات و انما لکل القرا لما نوا و من کانت هجرته الی الله و رسوله و هجرته الی الله و رسوله و من کانت هجرته الی دنیا یسیبها عن امراه ینکها فهجرته الی مهاجره الیه همه اش میقاد نور است منتهی میقادها فرق میکند، نورها فرق میکند، گیرانه های نور درجاتی دارد کمااین که گیرانه های نار که میسوزاند به ظلم درکاتی دارد همانطوری که تقوا درجاتی دارد، و تقوا که عصیان باشد درکاتی دارد با این مقدمات و بر مبنای آیاتی که لفظ صلات رو در غیر این نماز هم ذکر کرده هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمات الی النور و کان فی المومنین رحیما تهیتهم یوم ارکانهم صلات هو الذی یصلی خدا نماز میخونه، خداوند میقاد نور میکند بر مبنای فعالیت و سعی ما در سوره نجم فان لیس للانسان الی ما سعی و ان سعیه سوف یری ثم یجزی هم جزاه سوفی هر مقدار که انسان به طرف حق برود، خداوند بیشتر دستگیر اوست و او را تایید میکند و عنایت بیشتر میکند هو الذی یصلی علیکم صلات و ملائکته صلاتن صلات خدا تایید است و صلات ملائکه طلب تایید است، خداوند که از کسی تایید نمیکنه که خداوند خود تایید میکند کسانی که گام به سوی او بر میدارند، صلات الله است صلوات الله است، هو الذی یصلی علیکم بعدش و ملائکته کما این که الله الله است ملائکه نیست صلات الله هم صلات الله است که تایید در روشن کردن گیرانه های نور است مثل و همون طور که ملائکه ملائکه ان الله نیستن صلات ملائکه هم این است که از خداوند استدعای تایید و توفیق میکنند برا این که این گیرانه نور بیشتری را ایجاد کند، نور زیاد تر و روشنایی بیشتری را خداوند به وسیله ی این دعایی که گفته میشود دعا عنایت میکند و هم چنین ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلو علیهم و سلموا تسلیما. ملائکه و خدا صلوات میفرستند یا این که ما دستور دادیم خودمون بر یکدیگر صلوات بفرستیم اصلا صلوات الله علیکم سلام علیکم هست ولی صلوات الله علیکم هست، صلوات الله علیکم ما چیه؟ یعنی از خدا میخواهیم که به شما نورانیت زیاد تری عنایت کند در بعد رسول الله در بالاترین قله ی عصمت در بعد ائمه در بعد دیگر در بعد حدود سائر مومنین در بعد فسا درهر بعدی از ابعاد صلوات های ما این جور است و نص قرآن شریف است که خدا صلوات میفرسته تا ما من در مسجد الحرام بودم یکی از این وهابی ها اومد گفت شما چرا بر علی بن ابی طالب صلوات میفرستین؟ گفتم چون ما مقلد خدا هستیم گفت چی میفرمایید؟ خب میدونست من شیعه ام نمیدونست من قرآن بلدم گفت چی مفرمایید؟ گفتم خدا میگه هو الذی یصلی علیکم و ملائکته خب تخلو باخلاق الله خب یکی از اخلاق الله اینه من رحمت میفرستم ما بلد نیستیم رحمت بفرستیم نمیتونیم خدا نیستیم از خدا طلب میکنیم که نور میقات کند میقات گیرانه ی نور کند از برای رسول الله و این صلوات بر رسول رو ما دو بعد برش در نظر داریم یک بعد که رسول گرچه در بالاترین قله ی معرفت و عبودیته باز هم محتاجه نه محتاج به ما محتاج به خدا بعد دیگر این است که ما اگر بخواهیم چیزی را برای خودمون به طور صحیح از خدا بخوایم قبلش و بعدش بر پیغمبر صلوات میفرستیم روایت دارد که خدا وقتی که شما قبلا صلوات و دعا بر پیغمبر و بعدا دعا بر پیغمبر چنان که در صحیفه سجادیه است اللهم صل علی محمد وآله وفعل صل علی محمد و ال محمد این بسنده خدا قبول میکنه اونجایی که شایسته ی قبول است و یا احیانا بایسته ی قبول است خب صلات مراحلی داره منتهی بعضی از مراحل صلات کم یا زیاد در قرآن شریف ذکر شده است مثلا و صل علیهم در قرآن شریف چیه؟ صل علیهم، خذ من اموالهم صدقه و طهرهم و تزکیهم بها و صل علیهم ان صلاتک سکن لهم نه این که با زور پول بگیری و هیچ هم بهش اعتنا نکنی نه خیر خذ من اموالهم صدقه صدقات و مالیات های مستقیم و غیر مستقیم را در وجه خاص و عام بگیر تو که رئیس دولت اسلام هستی، خذ من اموالهم صدقه که چی؟ اولا تطهرهم ثانیا تزکیهم بها بعد و صل علیهم خدا لطف کند خدا رحمت کند خدا برکت دهد این اخلاق اسلامی است صل علیهم پیغمبر صلوات بفرستد بر اینها یعنی چه؟ خب خدا صلوات میفرستد بر ما به اون معنای الهی پیغمبر هم صلوات میفرستد ماموره و صل علیهم چرا؟ ان صلاتک سکنن لهم آرامش برای مضطربین میاد کسی که با کز یمین و عرق جبین مال تهیه کرده و تو ازش بگیری ماموری به امید حق برا این که رفع و رجوع او اضطراب بشه باز هم استمرار پیدا کند این انفاقی که لازم است یا راجح است و صل علیهم ان صلاتک سکنن لهم اینا صلات صلات بر میت هم صلاته مثلا راجب منافقین خدا میفرماید که ولا تصل علی احد منهم مات ابدا بر کسی که بر نفاق بمیرد نماز میت حرام است ما این جا فتوا میدیم طبق نص قرآن کسی که مجاهد عرض نمیکنم منافق منافقی که در قلب کلا کافره و در ظاهر مسلم، اگر به حال نفاق بمیرد نماز میت خوندن بر او واجب که نیست حرامه، ولا تصل علی احد منهم مات عدی این کدوم نمازه؟ این نماز میته خداوند در نماز میت هم که رکوع ندارد سجود ندارد بلکه چهار تا دعاست بعد تکبیر ولات هاست وجوب میفرماید که ولا تصل علیهم مات ابدا انهم کفرو بالله و رسوله و ما توبهم کافرون چون در حال کفر مردن شخصی که به حال کفر مرده است که نمیشه برش دعا کرد که مثلا فرض کنید که دعا کردن بر کافر جایز نیست که مگر کافری که ممکن است مسلمان شه ممکن است با دعاکردن جلوتر بتونه بیاد اما کافر ابولهبی و ابوجهلی که به حالت کفر میرد بر اون دعا کردن حرامه چه به عنوان نماز میت چه استغفار در غیر تعبیر نماز میت شود، و ما کان للذین آمنوا ما کان للنبی ولذین آمنو آیه نصه دیگه؟ ما کان للذی وللذین آمنوا الیستغفروا للمشرکین و لو کانوا اولی القربی بعد ما تبین لهم انهم اصحاب الجهیم بعد انتظار و ما کان استغفار ابراهیم لابی الا ان موعده وعده ایا فلما تبین انهوا عدوا لله تبرء منه ابراهیم هم خیال کرد که اهجر مدیا نشونه ی این است که میخواد فکر کنه آذر، بعد این مرد در حال کفر خدا میگد این قصور بوده از ابراهیم، ابراهیم لقد کان لکم اسوه حسنه فی ابراهیم الا هم الا قولوا لابی لاستغفرنکم اسوه در اونچه اشتباه کرده نیست ولکن و لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه بله نه خیر نماز نمیشه خونده باشی برا این که اگر قبل از این آیه است مطلبی است پیغمبر خب عمر عمری نقل کرده ، ما هم عمری را قبول نمیکنیم برا این که بعد از این که آیه نص میکند و لا تسل علیهم و لا تسل علی احد منهم ما دعوا انهم کفروا بالله و رسوله و ماتوهم کافرون بر خلاف نص ا ین ایه پیغمبر مصلحتی بر منافق نماز خوند مثلا نمیشه همچین چیزی نمیشه بله تازه قبلش هم آیه نقل میکنه ببینید مگر صلات میت استقرار بر میت نیست؟خب قرآن میفرماید که ما کان للنبی و الذین آمنوا به اعماق ماضی میزنه از وقتی که ایمان به وحی آمد تا خاتم النبیین از آدم تا خاتم ما کان للنبی والذین آمنوا الیستغفروا للمشرکین مشرک چه منافق باشد چه غیر منافق بت پرست، من بعد ما تبین لهم بعد من بعد ما تبین لهم انهم اصحاب الجحیم و ما کان استغفار ابراهیم لابی الا الموعده و فالا لما تبین انهم عدوا لله تبر نیست؟ پس این ایه صحبت این که مکی است یا مدنی است نیست. این آیه اگر زمان آدم هم نازل شده بود بر تمام انبیا بلکه بر تمام مومنین حرام بود که استغفار عرض میشود فلذا آیات استغفار زیاده نمیخوایم بحث رو مفصل بکنیم، اسوه کیه؟ یکی است فقط یا دوتاست نه خیر استغفار که نیست استنتاج نوره همین فقط چیز دیگه نیست حالا استغفار که استناج نوره یعنی نار عصیان برود کنار و نار عصیان دیگر نیاد و در نور باشد تقدم در نور همان یک معناست حالا ببینید صلات بنابراین عبارت است از گیرانه ی نور تمام عبادات ما سلبا، ایجابا، واجبا ترک حرام اینها گیرانه ی نور است همه نور است در قرآن شریف صلات میت که صلات نیست با این که نداریم این که بعضی برادران عزیز فقیه میفرمایند که نماز میت را مجازا میگن نماز، شما خدا رو هم مجازی فرمودین اخه نماز رو چی معنا میکنید؟ شما نماز رو صاحب سجود معنا میکنید، خدا که این طور معنا نمیکنه قرآن که میفرماید که ولا تصل علیهم ما تعبدا نفی اون صلاته که واقعا صلاته منتهی صلات مصادیق داره، بعضی مصادیق رکوع و سجود داره بعضیا طواف داره سعی داره بعضیا زدن شمشیر داره، بعضیا خوردن داره همه ی عبادات صلاته تمام این ها میقاد نور و زبانه ی نوره و هم چنین در قران شریف اون نماز خاصه اون نماز نماز خاصه قرآن هم نماز خاص نفرموده میفرماید که آفتوا علی الصلوات صلوات نماز خاص رو نفرموده ما حق نداریم حاشیه به قرآن بزنیم این یکیش اون یکیش ولکن ملاحظه کنید حالا عرض میکنم من در مقدمه ی مطلبیم ما هنوز در خم این کوچه هستیم تو این صاف میشه ببینید صلوات بر صلوات یومیه صلات اطلاق شده عموما بر صلات جمعه یک سوره به نام سوره ی جمعه است، پس صلات طواف واتخذوا من مقام ابراهیم و مصلی و لا ولا خاصه واتخذوا من مقام ابراهیم و مصلی واعنا الی ابراهیم و اسماعیل انت حرابیت طائفین الی آخر واتخذوا از خود این آیه مطلبو رو در بیارین که نماز بعد از طواف دو رکعت بعد از طواف چه وضعی دارد چه حالتی دارد چه موقعیتی دارد کونش در چه مکانیست؟ کیانش در چه وضعیست؟ در چه مقامی است در میان صلوات پس نماز بی رکوع و سجود نمازه نماز طواف نماز طواف نماز بر عرض میشود که بر رسول و بر مومنین که صلاته نماز داشته نماز خاصه در لغت ما صلات استدعای عرض میشود که نوره صلات خدا صلاته، صلات ملائکه و مومنین صلاته صلاته بر رسول و ائمه صلاته، صلاته بر یک دیگر میتونه صلاته بنابراین برمیگرده، چی قید زد این آیه رو که حافظوا علی الصلوات کی گفته صلاته رکوع سجود داره فقط کی گفت؟ کی گفت صلاتهای واجب فقط، نسبت به صلات علی الصلوات این الف لام استقرار است جمع مستغرق است و جمع مستغرق دلالت بر عموم بدون استدلال میکند،مگه این طور نیست آقایون؟ الرجالی که گفتن معنیش همینه دیگه جوابتون رو دادم اگر یک مقدار واجبو یک مقدارمستحب که واجب بودن واجباتش که بر ما معلومه، مستح بودن مستحبات بر ما معلومه اگه گفت اینا رو همه رو انجام بده این همه رو انجام بده انجام بده در واجباتش و مستحباتش اشتباه متوجه نمیشه میشه؟یک لفظ استماع کند، هم اراده ی وجود کند در بعدی که نماز های واجبه و هم اراده ی استحباب کند در بعد دیگری که نماز های مستحب است اول عرض کردم حالا نه مجاز خوب رو قائلیم که مجاز هایی که زیباتر از حقیقت است که شکی نداره ولی این حقیقت است مجاز نیست، ببینید مجاز نیست بلکه میشود گفتش که نماز ارکان مخصوصا و اگر قید به ارکان مخصوص این صلاته این میشه مجاز ولی اینم مجازیه. مسایی مثلا ما میگیم انسان اگر ما بگیم انسان انسان محمد انسان ابو جهله انسانه آیا انسان در محمد مجازه یا در ابوجهل یا در مسا؟ در هم حقیقتی لفظ انسان این در انسان محمدی و انسان ابوجهلی انسانه و بینهما الا این که اگر زیاد استعمال شد در محمد این یه عرض میشود که رجحان پیدا میکند این حقیقت انسانی که بعد انسانیت و معنوی و معرفتی انسان مثلا بالاتره حالا ملاحظه کنید جوابتون رو دادم در مقدمه شما این جا نبودین مثل این که عرض کردم حافظوا توی صلوات امده صلوات دودسته است یک دسته واجبه است یک دسته مستحبه حافظوا ی صلوات واجبه حفظ واجب است حافظوا صلات مستحبه حفظ مستحبه، و یک لفظ در دو معنا استعمال شده چه معنایی داره؟ ازصلوات از صلوات که گفتن که گفتن اگر گفتن از صلوات صلوات جمع الف لام الف لام استغرار همه ی ادبا هم میگویند و ما کلید فهم قرآن را که لغت است و ادب است باید اول این کلید رو دست بگیریم بعد باز کنیم اون وقت در اقیانوس بی کران نور خواهیم افتاد حالا ببینید این قدر افزوده ما که نگفتیم واجبه باز اینجا نبودین حافظوا امر است به حفظ امر به محافظت در واجبات در صلات های واجبه امر وجوب در سایر مستحبه اما مستحب صلات واجبه خودش واجب محافظه هم وجوب دوم صلات مستحبه خودش مستحب محافظه هم مستحب دوم مستحب علی مستحب نور علی نور یهتدالله ذنوبهم من یشا اینو من دارم عرض میکنم پنجم نشه دیگه استدعا میکنم عنایت بفرمائید من معذرت میخوام از برادران بزرگ و از برادران خودمون ببینید حافظوا علی الصلوات اصرار نداریم ما ببینید یه وقته ما میخوایم از جیب مون بزاریم رو آیه این جا پاره کرد و آتش زد انداخت دور جیبی در مقابل قرآن نیست توجیه معنا ندارد حافظوا خطاب به کل مومنین الا الصلوات ما از لغت خود قران و آیات مقدسات قرآنیه که لفظ صلات رو استعمال کرده است در تمام ابعاد و تمام مصادیق گیرانه های نور با اون بیانی که دو سه روز عرض کردم پس حافظوا علی الصلوات نمازها واجبه نماز های مستحبه رکوع سجود دار بی رکوع و سجود غیرنمازها حج طوافش نمازش جهاد ها امرها نهی ها برو ها نروها فعل های واجب مستحب ترک های واجب مستحب تمام این ها صلواته دیگه مگه صلوات نیست اینها؟ تمام این ها صلواته حالا ببینید ما وقتی دقت کنیم روایات معصومین رو به این صورت نمیشه گذاشت کنار نه این که از معصومینه روایات برگرفته از معصومین تا اونجایی که میشود ما از قرآن استفاده کنیم تایید شه میشه بزاریم کنار من نفهمیدم اگر من نفهمیدم یه روایتی اهدنا الصراط المستقیمو روایت دیگر صراط علی بن ابی طالب چرا بزارم کنار؟ تاییده چون صراط مستقیم اول قران است بعد محمد است بعد علی و علی ها این بعد سوم را که مختلطن فیه است به عنوان تعبیر بنا میکنه چرا بزارم کنار؟ من جایی میزام کنار که هم با ظاهر قران مخالف است هم تعبیرش با قرآن مخالفه بعد از دقت در آیات اما هنوز دقت نکرده در آیه میگیم این روایت سندش چطوره؟ مندش که نه سند مند به چه درد میخوره بزرگترین سند ایجابا موافق با قرآن است تا اونجایی که من می شده است بفهمم و واجب بوده بفهمم و مخالفت با قرآن از قدش هر چی هم سندش اعلا باشد حالا ببینید مرحله ی بعد، صلوات خمس بر حسب روایات فرقین همش صلات وسطی است یعنی چی؟ شما مراجعه کنید بنده جمع کردم در فرقان جلد دو و سه این آیه حافظوا علی الصلوات از ثقلین و از عرض میشود که درر المنصور و از تفسیر برهان از روایت شیعه و سنی پنج لغت و پنج جمله از رسول الله صلوات الله علیه و ائمه معصومین داریم راجب صلات وسطی صلات وسطی صلات فجر صلات ظهر صلات الجمعه صلات المغرب صلات العشا پنج نماز داره صلات جمعه هم داره شیش تا شیش تا روایت داریم. جمعه را من گفتم جز پنج تائه اونایی که جمعه هم ظهره جمعه است دیگه ما شیش روایت داریم راجب صلات وسطی چیه؟ یکی از این شیش تا نه دو تا نه سه تا نه چهار تا نه پنج تا نه شش تا هشت تا چرا؟ خب اونجا کسی اعتراض کنه بگه اقا این نشد که بگه تقی را دعوت کردم و تقی را دعوت کردم این معنی نداره که تقی را دعوت کردم این جا محافظوا علی الصلوات اگر صلوات یومیه است پس صلوات وسطی باید که بعضی از این باید باشه جوابش اینه جوابش این است که الصلوات همه رو میگیره تمام نمازها و غیرنماز ها را یعنی تمام گیرانه های نور را چه نماز باشد چه نماز نباشد واجب باشد مستحب باشد رکوع سجود دارد ندارد یومیه است غیر همه رو گرفت چی میشی؟ در میان کل عبادات کل عبادات سلبا و ایجابا که این ها گیرانه ی نور است کدوم وسطی است؟ در کدوم وساطت حق والحق بیشتره، یکی از معانی وسطی اینه دیگه وسطی عین فعلی یه وسیطه است وسیطه مبالغه ی واسطه است واسطتن وسیطتن وسطی پله ی اول واسطتن فلوسیط پله ی دوم وسیطتن عرض میشود که این صفت مشبهه پله ی سوم وسطی اونی که در بالاترین قله ی وساطت قرار گرفته چون این وساطت چند معنا میده یکی وساطت وقتی است یکی وساطت معنی عمقه یکی وساطت رکعاتیست یکی وساطت بین الله و خلقه است یکی وساطت بین الخلق است وساطت بین صلوات است وساطت بین همه ی وساطت است و در قران که وساطت است مثلا دیروز یکیش رو عرض کردم که میدونم برا همین میخوام عرض بکنم چون خاص بر عامه میگیم بنابراین عام در صورتی میشود که خاصش پنج نماز باشد که عام اعم از پنج نماز باشد این ترتیب فرمایشات که مروی از رسول الله و ائمه علیه سلام که پنج صلات یا شش صلات وسطی است. چرا؟ این یکیش رو عرض میکنم. این بعدها که اگر الصلوات کل وقود ها و گیرانه های نور کل عبادات سلبیه ایجاد بشد در بالاترین قله ی اولیا چی قرار گرفته؟ الصلات وسطی الصلات وسطی چیه؟ چند بعد داره عرض میکنیم ولی این بعد اعم را که بعد که شامل تمام گیرانه های نور است ما عرض میشود که عرض کردیم بر محور آیات حافظوا علی الصلوات صلات هم از صله بود مگه نخوندی صله نه واسطه مگه صلات از صلاح نبود صلاح این ایجاد نور میکند بین اول رب این ایجاد نور میکند پس واسطه ی این است که راه را صاف برود در صراط مستقیم قدم بردارد راه شوسه را قدم بردارد این ور و اون ور نشود و گمراه نگردد تمام عبادات ما میقاد نور میکند ولی سه بعد داره بعد عالی واسطتن بعد والاتر وسیطتن بعد سوم که بعد قاعده ی هندسه ی قرب الی الله است وسطی در میان کل گیرانه های نور صلوات ببخشید صلات وسطی صلات وسطی گیرانه ی نور نیست گیرانه ی دوم نیست گیرانه ی سوم است که در بالاترین قله ی نورانیت قرار دارد. بالاترین قله ی گیرانه های نور این چی هست؟ صلات وسطی است صلات وسطی این صلات وسطی جنسه عنایت میکنید من یادم میره صلات وسطی جنسه و جنس مگه یه خط داره فقط، بشرو که گفتیم یعنی یه فرد اگر گفتیم که انسان ها بله این منزه است در تعداد اما انسانا یک فرد الصلات الوسطی این جنس صلات وسطی است در این جا روایت ائمه رو این جور میتونیم به تعبیر آیات معنا کنیم که الصلات وسطی تمام نماز های شش جور است پنج گانه یومیه و نماز جمعه تمام نماز های شش جور است البته اضافه هم داره عرض میکنم نماز های شش جور است، در میان کل صلوات بله ما که یومیه نمیگیم نماز هایی که نماز های پنج گانه نماز جمعه نماز طواف نماز آیات نماز بر اموات نماز واج نماز مستحب اینا چیه؟ تمام نمازها پنج تا شو روایت داره شش تا شو بقیه هم شمول آیه تمام اون که اسمش نمازست در لغت فارسی ارکان این جوری دارد ندارد حتی نماز میت تمام این ها الوسطی خود این وسطی ها مراحلی دارد خود این نماز وسطی مراتب دارد چیه مراتبش؟ مراتب اولین نماز وسطی بر خلاف آنچه تا کنون میگفتیم و میفهمیدیم نماز طوافه صلات طواف از تمام نماز ها عمیق تره. در کل معانی عطاله یا وساطت بین الحق والخلق. در وسط جبر بودن وسط میقاد نور بودن در وسط عمق وقت بودن در تمام اوصاف و معانی وسط نماز طوافه چرا ؟ برا این که بزرگترین اجتماعات مسلمین در وقتی است که ما نماز طواف را که قبلش طواف است و بعدش سعی است و قبلش اعمالیست و بعدش اعمالیست انجام میدیم قلب عمر وحج همین دو رکعت نماز طوافه از خود طواف مهمتره از سعی مهمتره از احرام مهم تره از رمی مهمتره از صب مهم تره از حلق و تفسیر مهمتره از همه ی این ها مهمتره پس دو رکعت دلیل دارم عرض میکنم دو رکعت نماز طواف مگر نماز نیست؟ این نماز طواف در وسطی بودن کل احتمالات صحیحه در کل است حالا یه مقداری صحبت کنیم بعد وسطی دوم که جمعه است وسطی سوم که صبح است وسطی چهارم ظهر است دیگه وسطی ای نداریم، در بین صلات اما وقتیکه ما از صلوات بگیریم کل عبادات در میان کل عبادات هر نمازی اولیاست ولکن اگر صلوات رو فقط نمازها بدونیم در میان نماز ها اونی که وسطی نصفیه دیگه عبادت وسطی عالیه ای که صله اش زیادتر است در میان کل عبادات نمازه. در میان نماز ها اون نمازی وسطی است حد پایین نیست حد وسط نیست حد بالاست سه مرتبه داره هم عبادات سه مرتبه داره هم نماز این نماز هایی که از صلوات همه ی نماز ها رو فقط میگیره در احتمال دوم اولی نیست ثانی نیست در قله است قاعده ی عظیمی وقود نور است این چیه؟ نماز ظهر است خیر صبح است؟ نه جمعه است؟ نه نماز طواف است؟ بله حساب داره من تتمه ی وقت را که دارم در این مطلب عرض میکنم و هنوز هم این جوره که این ناجیست بعد از دوسال در مکه موندن و نوشتن کتاب اسرار و مناسک در ادله ی حج اوقاتی که دلم میگیره او را نگاه میکنم به حساب این که در جو وحی نوشته شده یه حساب خاصیه من ننوشتم نمیخوام ترغیب کنم بخریدا نه خیر هاجر مادی به این معنا انشالله نیستیم ولی حج یه حساب خاصی دارد، حج مجموعه ی کل اسلام است. در عبادت درونی نیت در عبادت قاری لفظ لبیک ها و نماز هیچ لفظ واجبی در حج ما نداریم غیر از لبیک ها که اذن دخول حجه و اون خب اول مطلبه ولکن در عمق حج و عمره اون عبادتی که از نظر لفظ وجود دارد فقط رکعتین طواف است دیگه غیر از این که نیست فقط رکعتین طوافه رکعتین طواف وسطی یه در میان صلوات است چرا؟ یک معنای وسط عمقه فوسطن بهی جمعا استدلال به قرآن فوسطن سوره ی عادیات فوسطن بهی جمعا وسطن بهی جمعا یعنی چه؟یعنی در قلب دشمن قرار گرفتی. این مجاهدین اسلام که والعادیات قدحا فالموریات قدحا فال چی فوسطن به جمعا بعد از تمام این مقدمات جهادی و انقلابیه اسلامی اون کسانی که عادیات عادیات جمعیه عادیات بردیه عادیات بهریه وقتش فقط عرض میشود که بردی بود ولی قران مطلق است کل عادیات که به دشمن هجوم میکند از بهترین نمونه های هجوم این است که فوسطن بهی جمعا در قلب دشمن قرار دارد پس وسط داره جمعی به معنی قلبه حالا نماز آیات قلب نماز طواف قلب القلب است خود حج و خود عمره قلب کل عبادات است و در قلب جمعیت مسلمان ها تشکیل میشه مگر این طور نیست نماز جمعه قلب هایی از جمعیت هاست نماز جماعت قلب هایی کمتری است اما نماز طواف که در طواف حج است یا در طواف عمره است این قلب القلوبه. این نور الانواره اون معنایی که قرآن میگد که فوسطن بهی جمعا ما هم که به حج بیت الله میریم یا به عمره بیت الله میریم مخصوصا حج تمتع مخصوصا حج که کل مستطیعین عالم اسلامی با کل مراتبشون و کل مراحل شون من استطاع جمع میشن در اونجا که و اذ جعل البیت مثابتن للناس و امنن والتخذوا من مقام ابراهیم مصلی الی اخر و خصوصیات دیگر حج که اگر بیشتر عرض کنم دیگه زبانم بند میاد نمیتونم حرف بزنم ضعف از ماست قدرت از حج است این عرض میشود که وسطی است مهم ترین وسطی بعد از عام اول بعد از عام اول که کل عبادات سلبیه و ایجابیه ما یا واسطه است یا وسیطه اند بالاتر از واسطه وسیطه، وسطی است چیه؟ کل عبادات وسیطه و واسطه است وسطی چون صلواته کل صلوات واسطه و وسیطه هستند وسطی یه کل صلوات دو رکعت نمازه طواف است دو رکعت نماز طواف از نظر مکان مقدس ترین مکان از نظر زمان مقدس ترین زمان از نظر وضعیت ظرفی در قلب حج و در قلب عمره بعد از طواف که اون اهمیت و عظمت رو داره که وقتی شما به بیت نگاه کنید این بیتی که تمامش سنگ سیاه است بی نهایت نور مشاهده میکنید دو ساعت با این چشم ضعیف بی نهایت نور مشاهده میشد سنگ سیاه خیال هم نبود حالا این دو رکعت طوافی که در قلب حج و در قلب عمره چه واجب باشد که بالاتر چه مستحب باشد که پایین تر قرار دارد این الصلات الوسطی یه منحصر به فرد به قول مطلق است نسبت به این بعد دوم. جوابش این است که یکی از امام صادق علیه سلام سوال کرد که آقا قدرت نداریم حج بریم حضرت فرمود صل الجمعه و ان الجمعه فان الجمعه حج المساکین بدل داره جواب شماست. اهان توجیه چیه شما یک دونه خرما اگر از یک باغ خرما بدید یه دونه خرما میده اما اگر فقط یه دونه خرما دادی بیشتر از یه باغ خرما داری این حساب داره، انما الاعمال بالنیات تتمه اش فردا انشالله اللهم الشرح صدورنا بنور والعلم و الایمان و معارف القران العظیم و وفقنا لما تحبهو و تقضاء و جنبنا عن ما لا تحبهو و لا ترضاه