پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله‌العظمی دکتر محمد صادقی تهرانی

جستجو

کلمات کلیدی

خلاصه بحث

جلسه دویست و پنجاه و ششم درس خارج فقه

نماز (نماز جماعت)

بسم الله الرحمن الرحیم

صلی الله علی محمد و علی آل طاهرین

اجتماع در امری از امور یا اصلا در اجتماعا  اسلامی است یا اصلا اجتماعا غیر اسلامی است یا احد هما اسلامی است غیر اسلامی است

اذا کانت شرعت الاسلامیه  شرعت اجتماعیه و لا  تعنی الا ان الاسلامیات اجتماعیه  لا تغنی عن کل اجتماع مقدس اجتماع  فاتح الخیر اجتماع علی الاعراب عن کتاب الله خیر اجتماع عن کتاب الله عن خیر اجتماع علی الحرام خیر

این طور نیست که ما مرید لفظ اجتماع باشیم این قضیه اجتماعی است نشد که در بت خانه ها بت پرستی هم اجتماعی است پس اگر اسلام دین اجتماعی است میخواد بگه شما عبادات را کارهای خوب را  که باید انجام بدهید با اجتماع انجام بدهید عللی دارن عن یدالله مع الجماعت و هم در مقابل دشمنان اجتماع مسلمون ها در عبادت خدا  اور است و هم مسلمان با هم جمع بشن  همدیگر را بهتر می شناسند و با هم هم فکریه و همکاری وتعاون بیشتری دارن نه این است که خداوند احتیاج به اجتماع داره ربنا له  الا عبادتنا فرضیتا ولا اجتماعیه و لکن نهن بحاجه الا ان نعبد ربنا سبحان عباده وحدویه و عباده الاجتماعیه . مباهات باریات نداره .بعضیا خیال میکنن ما نماز جماعت نمیریم برا این که ریا میشه بابا همه نماز جماعت. پس حج هم نرین حج هم بزارین غیر ذی حجه برین چون در ذی حجه همه هستن این نشد که. علیک سلام شیطون خیلی بلده کلاه بزاره اون قدر کلاه میزاره سر آدم که خیال میکنیم کارش خوبه و هم یحسبون انهم یحسنون صنعا اعمالا الذین ضل سعیهم فی الحیاه الدنیا و هم یحسبون انهم یحسنون صنعا

نماز جماعت نرفتن خوب است آنهایی که نرفتن. اگر نماز جماعت نرفتن خوب است چرا واجب کردن؟ چرا واجب کردن نماز جماعت رو  با اون خصوصیات که از آیات ما استفاده کردیم و از روایات استفاده میکنیم و دنباله داره ببینید این جور نیست که ما یه لفظی را مقدس بدانیم و هرجا که رفت بریم جای لفظ رو مونث بدانیم و السیاسه معروفه بین الساسه   فی العالمین علی  طول فی التاریخ  العرض و الجغرافی عنها شیطانیه مفتضیه ان السیاسه شیطانیه لا فساده العباده و قاده البلاد و ارکان ساسه العباد از امتیازات مقامات قدسیه عصمت است شما باید رهبر جمعیت باشید در سیره ی ابن مالک میگن و لا یجور النکره نکره ها برن عقب و لا یجوز الافترا بالنکره ابتدا بالجماعت ابتدا بالجمعه ابتدا بالمرجعیه ابتدا  ابتدا بخ کزی به سیاست لا یجوز الافترا بالنکره لا  معرفه  معروف بالعلم و طغی و والمعرفه و الکذی و لا یجوز بالافتری نکره کم لا یفتفذ حتی نکره هم

این جور نیستش که علیک سلام مرحوم آقای خمینی مکرر میفرمودن رضوان الله علیه این جور نیست که لفظ  سیاست چون دست شاهان و شیخ ها وسیخها و رئیس جمهور ها و ظالم ها بوده است و بنابراین علی بن ابی طالب هم این قائده امت نشه پیغمبر هم تشکیل دولت اسلام ندهند جمهوری اسلامی هم ما تشکیل ندیم حالا خرابش کردن کاری نداریم جمهوری اسلامی هم تشکیل ما ندیم این طور که نیست السیاسه تعمیم الغیابه بین صالحه و طالحه السیاسه بالاقیاده  الصالحه مقروم و طالحه مفروضه و فی علی بینکما

وهم چنین وحدت وحدت خوبه الوحده علی الحق مفروضه والوحده علی الله والوحشت مرفوضه  دشمنای اسلام وحدت دارن در دشمنی با اسلام و مسلمین

استعمار و استحبار و استکبار و استدبارو چیه   اینا وحدت دارن د ر اینکه قرآن را از میان و امت اسلام ببرن بیرون و ما رو مشغول کنن اموالمون احوالمون، افکارمون اوقاتمون مصرف بشود در استعمار شب و روز میرقصه اجتماع خوبیه؟ هر شهرتی هر اجتماعی هر اتباعی  اذا کانت فی شهره اولاجماع  اول اجتماع علی الاباطن مرحوم واذا کانت فی الوحده علی الحق مفروق انما اعزکم بواحده عن تقول الناس مثنی و فرادی  نظر  فرادی چرا؟ سخته واقعا  مثنی و فرادی ثم تتفکر ما بصاحبکم من جنه قیام لله باید کرد. دوتا دوتا نشد خب یکی دیگه بعد یکی ها به هم وصل میشن سه تا چهار تا ده تا الامه الاولی فی الاصلاح  حماره ان یصلح انسان مکلف نفسه و نفسیات عقائد علوم اعمال افعال ایجابیات صلات الثانیه عن  الیقوم الی نفسه و الی نفائسه ی     والعقلی والعربیه آخرین هو انفسکم و اهلیکم ضار وقودها الناس والحجاره علیها  ملائکه البحار

خب بعضی توضیحش واضحه، ولی ترتیبشو عرض میکنم.این یه مقدماتیه که در بحث جماعت و در بحث های اجتماعی برای ما لازمه جماعت المسلمین طیب و لکن جماعت غیر مفرقه و ان الجماعات مفرقا  و هی مرفوضا جماعت المسلمین فی صلاه جماعت امام کذا  لطبیعه الحمد مفروضا  ولکن واذا کان تائید لان لامک وهو فاسق و هو شارع ان شرعته الله

چرا حضرت موسی بن جعفر به سفان فرمودن این چه غلطیه میکنی؟ سفان مگه چیکار میکرد شیعه بود خالص بود چی بود شتر کرایه میداد برای حج بیت الله الحرام از طرف عرض میشود که بله اسلام از طرف هارون حضرت محاکمه اش کرد امام علیه السلام محاکمه کرد این سفان جمال را  لماذا توجر جمالک قال  فی حج بیت الحرام قال فی ذلک تایید فریضه

چرا گرفتن قرآن شاه حرام بود که در نجف  به سر فریاد  زدین آقای شاهرودی و آقای حکیم چرا قرآن گرفتی؟ تقلید کنه  چرا برا اینکه شاه قران چاپ کرده قرآنش رو مراجع بگیرن و یعلمون و قل یعلمون   تائید شاهه تائید ظلم و تائید ظالم با نماز خوندن با حج رفتن با نماز شب خوندن با روضه خوندن. چرا در دربار شاه رفتن حرام بود؟ حلال که نبود که بر ای اینکه شاه روضه هم گرفته بودگریه هم میکنه سه روز روضه گرفت برا امام حسین گریه کرد خودش کشته امام حسینا یه چیز در میارن برا اهل کوفه شعری در میارن به صفت الحسین یا اهل الکوفه عذاب النور جبرئیل عرض میکنه البته حرفه ها  دوتا دسته در بیارن در کوفه حسین یا اهل الکوفه  چرا کشتی اهل کوفه  نحن     شاه که این همه بازی درآورد سر اسلام تاریخ اسلام را عوض کرد کرد تاریخ عرض میشود که شاهنشاهی این بازیا رو درآورد حالا سه روز روضه میخونه بیشتر برا این گریه کنم آقای فلان بره منبر شاهنشاهو فلان و فلان  ما که نمیخوایم  یه واقعیاتی است از نظر  اسلامی آقا جماعت درست است جماعت ولی جماعتی که بر محور اسلام باشد نماز جماعت باشد که هستند علیک سلام در بعد اول نماز است که عمود الدین وعباد الیقین است در بعد دوم این نمازها و نماز ها و نمازهاییکه   با اختلاف مراجع شئون و اموال و احوالی که دارن

پشت یک امام بایستند و نماز بخوانند این مقبول تر است رکعه واحده فی بیت الله الحرام من صلاتک ولو فی غیر الجماعت  جماعت نباشه ها    رکعه واحده فی صلاه فی بیت الله الحرام تسمع عن عرض رکعه چرا چون بیت الله الحرام  محل اجتماع کل مسلمین عالمه  هر قدر اجتماع وسیعتر باشد قویتر باشد از نظر علیک سلام هیئت از نظر کمیت تقارن مسلمین به هم نزدیکتره. در یک بعد و کفار چرا وحشت میکنن؟   در جنگ که رسول الله صلوات الله علیه چند رکعت از نماز میندازد برا خاطر نماز جماعت ولی کفارمیبینن چه قدر سفتن اینا. چه قدر محکمن در عبادت خدا که در مقابل تیرو شمشیرو عرض میشود که نیزه اینها نماز میخونن عبادات ما دارای دو بعد است بعد ایجابی است و دارای بعد سلبی است  البعد الایجابی فی عبادات و فی اعمال الاسلامیه و هو بعد الذی  یسمع کل واحده انا مسلم مستحکم لامر الله والبعد ایجابیه و البعد ایجابیه ان نجتمع الخیرات ثم بعد سلبی اول ولا ثانی نسی عن نعم الصلاه جماعه یصلی صلات  الکفار امام المکرین امام الناکرین امام المستحضرین امام لا یریدون اجتماع فی الاسلامیات  این بعد سلبی است ایجاب اسلام و عظمت اسلامی و سلب کسانی که با اسلام اختلاف دارند یا بی تفاوت هستند و یا چه هستند حالا صلاه الجماعت فی الاصل واجبه فی شروطها حسن الکتاب و احضرالسنت  تتهتنا آیه فی ذکر الحقیر و مع ذلک من الروایات اقرا فاصله مطالبی که هست ببینید اسلام همه اش حرکت است سکون نداره.الاسلام کله حرفیات  وفیها برکات فردیه  و اجتماعیات. حرفیات همش حرفیات و مسابقه است سابقوا الی مغفره من ربهم ربکم و جنه الارض سابقوا اذهاب الی مغفره الله واجب علیک واجبه مسئلت واجب است یا نه؟انسان یه کاری میکند که خدا ببخشتش واجبه یا نه بله  سابقوا  سابقوا الی مغفره ربکم  یعنی میدان مغفره الله تعالی. میدان سباق مع الرفاق علیک ان تکون مع الرفاق فی هذه المیدان و سابقا و متسابقا هرکسی جلوتر رفت نمره اش بیشتره اونی که کمتر نمره اش کمتره.  نخونده نمره اش صفره و لذا در دعا هم دارد که  با هم دعا کنید اگر شما هم تنها دعا میکنید اول برا ی غیر دعا کنید  یا بعد الجار ثم در دعا در دعا  از جار و لوالدی وللمومنین اگه من خودم درست نشم که زبونم سخته که دعا کنم من باید خودمو درست کنم تا بتونم دیگرانو دعا کنم ما هم همینو نقل میکنیم.

وغفرلی ولوالدی وللمومنین یوم اول اغفرلی چرا   اگر اغفرلی نباشه که خدا قبول نمیکنه و بعد خدا از ما  قبول کنه خب جمعه دیگه جمعه اهدنا الصراط المستقیم،جمعه. ایاک نعبد جمعه همه اش نه جمعه همه اش نه همه اش آره است به حساب اجتماع حالا شما در میدان های اقتصاد میدان های علم معرفت عمل در تمام میادین ملاحظه میکنید اسلام مسابقه گذاشته مسابقه و این مسابقه هم واجبه همان طور که اصل واجبات واجب است مسابقه در انجام واجبات هم واجب است مسابقه زمانا مسابقه مکانا مسابقه  کیانا هر کس بهتر بود بهتر عالی تر مهمتر انجام بده مسابقه دربالا رفتن است مسابقه در عداله است مثلا در نماز جماعت عدالت شرطه   خب خب امام چه عادل باشد چه عادل نباشد وقتیکه درست حمد و سوره رو خوند درست تکبیر گفت نمازش باطله یا صحیحه؟ نماز خودش؟ببین     صلاه الامام علی یا امک و انت تام به الی صلاه صحیح فی  کان فاسقا ولماذا لا یجوز ان تن تبه کتاب چیه؟ برا این که درست باید که عالی باشد اونی که رهبر است در هر بعدی از ابعاد کوچک باشد منزلی باشد محلی باشد شهری باشد مملکتی باشد جهانی باشد او باید از همه جلوتر باشد کسی که قاضی است در یک شهری از نظر اسلامی و اعلم قضات و اعلم علوم و اعلم العلما باشد که قاضی باشد و لا یجوز خوب گفته   حواسمون جمع باشه و خیلی بالاتر از مالک قرآن شریف  گفته  حالا شاید در بعد ادبی خب ببینید. من بارها عرض کردم حضور برادران و این درس ما درس اختصاصی است چون قرآن اختصاصیه   است ماکه چیزی نیستیم که حرفایی که اینجا باهم میزنیم و سوال میکنیم از همدیگه جواب میدیم چون محور قرآنی است وما مقلد هیچ چیزی جز قرآن نیستیم و علی ظهور القران سنت است و حرفا جدید در میاد خیلی زیاد جدید در میاد پنجاه شصت درصد صد در صد جدید در میاد و جدید نیست قدیمه

چهارده  قرن سابقه دارد صحبت میکرد تعالی علیه هم از صحت ایشون خبر ندارم هم از زکات شون حالا   بله  بله خب باشه ها بله  داشتم یه مطلبی روبحثی میکردم ایشون فرمودن که مطلب جدیده راجب زکات  و رمان و چه عرض میکردن درسته زیتون و رمان جز نه تای زکات نیست اما خب جدید گفتم فقه شما جدید تره فقه ما چهارده قرنه قرآن گفته قرآن قبل از سنت شما نوشته    جدید در جو شماست چون تنها بودنش رو قبول فرمودن بعد دیگران قبول میکردن. خب ببینید ما در تمام ابعاد مسابقه داریم حالا عدالت در امام جماعت شرط   اونم نه اون عدالتی که درهیچ جایی پیدا نمیشه نه  خیلی عدالته تظاهر به فسق داره عدالت  همینطوره میخواد بگد که باید مسلمان در اصل عادل باشد آقا عادل بودن واجبه یا نه؟ فاسق بودن حرامه یانه؟ بله کل اجوی علی کل مکلف ان یکون  تعال و لا فاسقا فی باب الشهادت فی باب الصلاه فی باب المرجعیت فی باب کذی فی مقامات عالیه مرجعیت اعلی المقامات است و شهادت از مقامات عالیه و و و  نمازجماعت چنین چنان نماز جمعه باید عادل باشه خب این وراء عدالت شد  میادین الریاضه نحو العداله علی المسلم عن ینهو نحو العداله واعدل واحرر و اجمل  و  فی المیدان السباق الاسلامیه حساب و مغفره و جنت الی آخر

یا آیات دیگر و این مطلب مطلب فیصی است مطلب عقلی است مطلب عقول کلی است کسانی که زنگار درافکارشون نیست در قلوب شان زنگار نیست منازلی که در اون قرآن است بت فطرتها و عقل ها صحبت میکند، می پذیرم.  به نکاتی رسیدیم من این مطالب مقدمه ای است حالا عرض کردیم اگر کسی در خانه اش نماز بخواند جماعت خیلی خوبه حتی در زمان ما در هر محلی مسجدی است که اگر شما معذورید یا معذور نیستید در منزل تون جماعت بخوانید این ارزش عدالت هست آقایون  میدان ریاضت و میدان ارزش  عدالت از منزل باید شروع بشه هو انفسکم و اهلیکم نار من از خود باید شروع کنم بعد نزدیک تر بعد دور تر بعد دورتر بعد دورتر  اگر نزدیک ترین افراد به من این عیب و اشکال را دارد  بتونم رفع کنم نمیکنم خب زودتر نمیپذیره از من اگر تو چنینی پس این چیه؟ دختر چی  زنت چی خواهرت چی برادرت چی  رفیقت چی  طبیعی است مطلب هو انفسکم اولا و اولی  واهلیکم نارا وقوداالناس و الحجاره  خب حالا عرض میکنم.نه همه اش  خونه فقط  میخوام توی خونه نماز خوندن رو عرض کنم.ببینید اجتماعات والاسلامیه ناشعه  من الجمعیه العاعلیه الی المحلیه الی البلدیه الی القدریه و الی العالمین علی

اجتماع در اول زن و شوهر بعد خواهر برادر بعد اهل محله بعد اهل محله ی بزرگ بعد اهل شهر بعد اهل مملکت بعد اهل عالم از پائین از صفر باید شروع کرد آقای خمینی فرمودن ما از صفر شروع میکنیم حکومت تشکیل بدیم حالا کاری نداریم دیگران خرابش کردن  ایشالله درست خواهد شد بعد فرمودن که رضا خان قلدر شعورش از ما بیشتره؟ رضا خان پن پازن حکومت تشکیل داد ما نمیتونیم؟ چرا نتونیم؟ ولی از صفر باید شروع کرد صفر یا نقطه ی اولی نقطه ی اولی یعنی در بیت ما. اگر من در خانه عادل نیستم در بیرون عادلم؟

نفهمیدم  اگر من در خانه مستقی نیستم نسبت به کسانی  بیرون از خانه تحت سیطره ی من هستند تحت ولایت من هستند با من هستند با من زندگی میکنند اگر اونها رو بر مبنای شریعت الهیه من نتونم به عدالت رفتار کنم نکنم به عدالت من تو محله عادلم؟ تو شهر عادلم؟ تو مملکت عادلم؟ تو دنیا عادلم؟ اولین میدان ورزش عدالت خانه است برادرعزیز در خانه آنقدر عادل باشید زنت پشت سرت  نماز بخونه دخترت پسرت برادرت باهات نماز بخونن اگر توی خونه عادل شدید در محله هم عادلی در محله عادل شدی در شهر هم عادلی در شهر بودی در مملکت عادلی عادل پروره برادران در قضیه تعداد ازدواج چه حسابیه باهم    و ان خفتم ان  لا تبصروا   ولکن ان خفتم و لا بین مثنی و فرادی  

چرا ؟از زنها سوال کنید غش میکنن  از مردا فرار میکنن برا اینکه هیچ زنی حاضر نیست که هوو براش بیاد واقعیت عظیمی است  و هیچ مردی هم عدالتی میشود اما یک کارمیشه یک کار هم از طرف مرد میشود و هم از طرف زنها میشه اگر پا روی هوس بگذارن و پا روی این خیالات غلط بگذارن اگر مرد عدالت کند در مرد بودن و زن ها عدالت کنند در زنها بودن در زندگی داخلی میشه چرا نشه؟ منتها کمه ولی این کم رو خدا گفته چی این ورزش عدالته. یعنی  اگر کسی بتواند بیشتر از یک زن بگیره و واقعا عدالت کند این اعدل عدوله واقعا این از هر عالمی مراجع تقلید هم که  این کارو نکردن ممکن است عادل تر باشد.چرا؟ درسته ولا تستسئلوا  بین النسا ولو خلفتم کل المیت تقسیم کرده  بله در علاقه ی قلبی که نمیشه وحدت قائل شد. بین  فرزندان تون، بین پدر و مادر بعضی وقتا پدری داریم مادری داریم ولی از لحاظ ظاهری یکسان باید باشد و لن نستطیع ان تعدلوا بین النسا ولا خلفتم و میت و لا کالمعلقه در امور ظاهری ازدواجی درامور رفتن و آمدن،در امور اخلاقی، در امور مالی در امور نفقاتی در امور ملاک  در امور زکات اینها و الا چه یه زن پونزده ساله چه یه زنه هشتاد ساله  منتها شصت سال خب اگر قلبشو بهت بدن قلب ادم که نیست که معذرت میخوام قلب خر ماده قلب خر نر نمیشود در قلب یکسان باشد بله ،همون جور که به اون هشتاد ساله غذا میدی به همونم بدی. همون لباس سرخ رو میپوشه. این میدان لرزش عدالته ببینید کل میدان الاسلامیه  فرضیا والاجتماعیه میادین  الاخرا  والاعدل والاعلم والاخضر یا ایها الانسان انک کادح الی  ربک فتحا فاولئک نماز جماعت رو توخونه آقا با من نمیخونن چرا نمیخونن؟ چیکار کردی؟ ظلم کردی؟ اگر ظلم کردی که ظلم نکن دیگه اگر هم ظلم نکردی بهش بفهمون بابا منکه ظلم نکردم آخه بعضیا خیال میکنن اگه ادم آخوند شد دیگه از اون کارا بکنه چیزه حرامه اولا مال آدمه یاکل بالاحمار پیغمبرهم میخوره یعنی پیغمبر نمیخوره پیغمبر نه میخورد نه زن میگیرد خب بشره ان لله. اون هایی که واقعا فسق خدا رو کرده فسق نکن خود طرف فسق نکند خدا شما فسق نکن دروغ نگی غیبت نکنید چه نکنید چه نکنید علیهن بالمعروف و رجال  درجه اونام که اجتماع کرده بودن دیگه نه جنابعالی چون چنین است قسطی که ما نماز نمیخونیم اگر تو هم زن نبودی باهات نماز میخوندن اگر عادل بودی ولی چون نمیشه مرد به زن اقتدا کنه حالا من به فرزندام میگم من  شما را عادل میدونم شما پیرترین شما جدید ترین  چشم نمیخوام خودموعرض میشود که خودم رو تنبیه کنم ولی مطلب اینه اصلا که در منزل اگر در حالت منزلی خودمون جو تطابق عدالت تشکیل بدیم که اگر این مرد نبود زن شما بایستد دخترا پشتش نماز بخونن اونام عادله باشن دختر بایستد مادر پشت اش نماز بخوند پسر بایسته پدر باهاش نماز بخونه  اگر پدر ایستاده میخواد بخونه پسر نشسته که مستحب است که عرض میشود که ایستاده به نشسته اقتدا نکنن ایستاده اقتدا نکنند بکه نشسته به ایستاده اقتدا کند. این سوالی که دیروز برادران فرمودن که اگر شما نماز جماعت را واجب میدانید اگر نماز جماعت را واجب میدونید پس چیکار میکنید گفتم اگه بتونم میرم خب نماز جماعت میخونی خونه و عذاب ولربک فحدث برخلاف آن آیاتی که کردن و نسبت هایی حلالی که به ما زدنواونم نشده بود که چه شده و چه شده هفت هشت تا زن گرفته فردا بفهمند مارو میکشند هفت سال خانواده ی ما نماز جماعت میخونن میشود فاسق نیستن بنابراین. من نوعی کلا  بچه ده ساله نماز جماعت میخونه اگه بیدارش نکنیم،خودش  داد میزنه منو بیدار نکردین نماز جماعت نمیخوام خودمو تنظیم کنم میخوام عرض کنم جو داخلی بیت ما باید اینطور باشد این جو داخلی، بعد از جو خارجی. نه این که منزل را بگیریم مسجد محله را بزاریم کنار یا مسجد محله رو میگیریم منزل رو میزاریم کنار فقط مسجد محله است که امامش عادله بنده و شما فاسقیم؟  خب چرا چون امام مون نکردن. خب نکرده باشن

میگه منو امام باید بکنن. در آیاتی که ما نسبت به نماز جماعت خوندیم ملاحظه فرمودین که فرض وجوب است دیگه. غیر از این روایات     آیات فرمود ورکعوا مع الراکعین استفاده کردیم در یکی دو روزی که باید با نماز جماعت انسان شرکت کنیم. نماز جماعت بخوانیم حالا اگر نماز جماعت نروم سه بعد دارد خب در دو بعدش به اسلام  وبلکه مراجین آورد که واجبه در یک بعدش این تظاهر بین مهمه  به همه هم واجب نیست در یک بعد  من خدایی نکرده نروم به نماز جماعت مسلمین نماز جماعتی که مفرق نباشه ها به نماز جماعت مسلمین نروم ولو سنی هم باشه حتی نروم برا اینکه بدم میاد از جماعت مسلمین یعنی خانه اش را آتش میزنن پیغمبر خانه اش را آتش میزد جانم نمازجماعت مسلمین نروم خونه ام رو آتیش بزنم مثلا نماز جماعت مسلمین نروم سستیه خب  بزار شما چطور در روزه گرفتن اگر روزه نگیرید بدتون میاد از روزه کفره اگر روزه نگیرید خوشتون میاد سستی میکنید خب ترک واجب است  اینجا ما میتونیم بعد دوم ترک جماعت اینه من سستی میکنم، دو قدم نمیرم مسجد صبر نمیکنم با امام نماز جماعت  بخونم یا خونه ام رو درست نمیکنم خودم رو درست نمیکنم که نما ز جماعت بخونم این سستی حرام است بر حسب اطلاق آیات و بالاتر از اطلاقه که ما تکرار نمیکنیم. اما سوم اگر من معذور بودم چی؟ اگر انسان روزه هم معذور بود خب نمیگیره. اون عذری که مفصل بحث کردیم که یا ضرر است یا عرض کنیم طاقت و این حرف ها. خب نماز جماعت هم تمییزه. تامرواحدا من اهل بیتی حتی تسکن  حرفم تقریبا در این جا تمام شد به خاطر این که شما همه عزیزان ما هستید نور چشمان ما هستید حالا که خب الان مناسب شد که ما روایات را برای برای برادران بخونیم بعضی روایت دارن که  فریضه نیست نماز جماعت سنته فریضه نیست  سنته یعنی پس مستحبه.

سنت یعنی ماسن رسول الله فریضه ما فرضه  الله .چیز هایی که خداوند در قرآن فرموده واجبه اون فرق میکنه چیزهایی که خدا درقرآن نفرموده واجبه صریحا   صریحا ها؟ ظاهرا که فرموده در  الصلاه الجماعته واجبه . اینو نفرموده. بله ورکعوا مع الراکعین هست.صریحا نفرموده ولی سنت، رسول الله صلوات الله علیه به علل شتی  به جهت شتی، این نماز جماعت رو واجب میداند علما و عملا این سنت است اما سنت الواجبه و لیس سنت مستحبه حتی مباح هم سنت بوده، اگر پیغمبر بزرگوار چیزی را مباح میداند نسا و ما برخلاف آنچه را پیغمبر مباح میداند بگوییم مستحب است ترک سنت کرده و حرامه عملا یا علما عقیدتا اگر آنچه را او به عنوان وحی این رو عرض میشود که مباح میداند مستحب میداند یا چه بداند این حرام خواهد بود. روایت در این باره صفحه ی شصت و پنج جلد یازده حدائق شیخ بهرامی رضوان الله تعالی علیه که تا اینجا رسیده عرض میشود که بله  رمی الشیخ بالصحیح عن الحسن عن ضراره  والفضیل این همون است که شما باید بهش بپردازید قالا قلنا لهو عن صلاه فی جماعته فریضا هی فقال الصلاه فریضه و لیس الاجتماع لمفروضه بالصلوات کلها و لا کنها سنته من ترکها رغبتا عنها وعن جماعت المسلمین من غیر علته  فلا صلاه کلا خب حالا ما نداریم که سنت مستحبه

حتی واجب همه اش  فرد نیست. وجب   سبتت اگر منتها گفت وجب یعنی  سبتت یعنی  صد در صد ترک کرده امااگر قرینه بود مرجعیت سبتت یعنی ترک هم کنی مطلبی نیست اما حرام این طور نیست حالا در اینجا چرا سنته. چون مفروض این نیست که در قرآن باشه امام. در روایت اینو زیاد داریم. ببینید ما در روایاتمون چون وجوب مراتبی داره یه وجوب خیلی عالی وجوب پایین تره یه وجوب پایینتره. اون وجوبی که خیلی عالیست اونی که قران براش تنسیس کرده است این در منطق قران و سنت این فرض است فریضه است اما اون وجوبی که درقران تصریح نشده ولو اشاره شده ولو اطلاق درقران تصحیح نشده و لاکن  درلسان رسول یا در لسان رسالتیه معصومین از رسول تنزیل شده که این واجبه میگن واجب سنته اون کتابی واجب فریضه والفرق بین فریضه وسنت  چیه؟ الفریضه سنته عموم مطلق کل فریض سنت و لیس کل فریضه . هر چی در سنت باشد خوشبختانه، مستحب است  مکروه هم نیست حرام هم داریم در سنت این چیز حرام شده است ولی در قرآن تسبیح به این ندارد خب  ترکش ترک اسلامیش این سنت است تصحیح داره.چرا ما یه روایت رو خوندیم. این روایت رو خوندیم در باب صلاه جماعت اونایی که دیروز خوندیم و پریروز و امروز داریم میخونیم اینا کلمات واحده دیگه که غیر علت ترک کرد این ترک واجب کرده است حتی در این روایت ترک واجب کرده و حتی اگر اصرار کند بر این ترک ما خانه اش را آتش میزنیم با خودش. با خو دش خانه اش را آتش میزنیم برای ترک مستحب است؟ چه عرض کنیم ببینید نمیتونستن بالاترش رو بالاترش رو گفتن عزیزم بالاترش رو گفتن دیگه میدونی مثل چی میمونه البته این درمثال مناقشه در لبنان که من بودم بعضیا معذرت میخوام در مثال دارم میگم یادم اومد بد نیست بگم استفاده کنیم   بعضی ها میگفتن که آقا خمر که حرام نیست گفتیم چطور؟ گفت در قرآن نزده حرام الالبنان   برای اینکه در قران هیچ آیه ای نداریم که خرمت الکا خمر حرام است ما نداریم نهی داریم که من این طورجواب میدم گفتم بالاتر از تحریم است ولی این که حرمت حرمت پایینی حرمت وسط حرمت بالا  قرآن میگوید اسم کبیر یسئلونک عن الخمر والمیسر  اسمهما اکبر  ولامنافعنا  اکبر من نفعهما اذا خمر اذا اسم کبیر و اذا هو ما فیه حرمتها اکبر لان الاسم فی ثمانیه و اربعینیه آیه فی ذکر حکیم و مکی و مدنی اسم حرم انما الا حرم ربی الفواحش ما ظهر منها و ما بصر والاسم والبغی بغیر حق و الی آخر

اسم حرامه  ابن کفی چطوره کدوم حرام تره   پس خمس حالا د راین جا فرض کنیم نفهمیدیم واجبه  فرمود که این کاری که اگر ترک کنی خونه تون رو آتیش زدم با خودت  واجب تره دیگه حالا شما اینجا توضیح کنید چی؟ تشریح نیست که این نقله نقل نیس میگم تشریح نیست نقله این تشریح نقله. یعنی رسول الله صلوات الله علیه حامل وحی است منتهی اگر چیزی را به رسول الله نسبت دادند که بر خلاف قرآن بود  مگه رسول الله نفرموده. اما از باب عرض میشود ما یستوی الهوی ما تاکم رسول اطیعوا الرسول از این ابوابی که خداوند فرموده آنچه را قطعا رسول فرموده است و در قرآن تنصیف نشده است خدا فرموده دیگه منتها رسول ناقل وحی الهی است ،گاه ناقل وحی کتابی است و گاه ناقل وحی سنتی است حالا این حدیث رو ملاحظه کنید، حالا این حدیث رو بهش استدلال میکنن و عدم وجوب چطور این طور میگن میگن که قلنا لهو الصلاه فی جماعته فریضه هی فقال الصلاه فریضه و لیس الاجتماع بمرفوضه فی صلوات کلها خب  یکی اینطور معنی میکنه. میگه الصلاه جماعت لیس فریضه و لیس واجبه انما الصلاه الواجبه  این یه مرتبه. نه خیر درست دقت کنید در روایت و مفاهیمی که ما از روایات دیگر صحبت میکنیم اینکه هذه فریضه و لیس سنت هذه سنته  و در مواردی که قطعا واجب است بگوید سنت است فریضه نیست. مثلا ان الصفا و المروه من شعائر لله و من حج بیت فلا جناح علیک ان یتخذ بهما در روایت دارد که ان صفح الفریض و لیس السنت ولکن بعضی از رمی الجمرات رمی الجمرات سنت و لیس فریضه واجب است یا نه؟ رمی الجمرات  الحقو منی ثم      بله مشعر فریضه

المشعر عرض میشود که د رقرآن دارد در عرفات قرآن دارد عرض میشود که اونهایی را که قرآن ذکر کرده است از واجبات حج این فریضه است یعنی خیلی بالاست عرفات  و مشعر و چه … اونایی که قرآن ذکر نکرده است اصلا اما درسنت رسول الله علیه ثابت است این در سنت رسول الله ثابت است این سنت  واجب است میگوییم واجبه پس سنت فی اعم من الواجب و غیر واجب واجب ولکن  السنت لیس فریقتا الفریضه هم هی الواجب  الذی ذکر النفس فی الذکر حکیم و غیر سنت وبین سنت والفریضه  عموم و خصوص مطلق. حالا این روایت رو ملاحظه کنید لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه چی باشه خب همینو عرض کردیم اگر جماعت  اگر  ببینید صبر کنید. اگر در صحن حیدری که ما بودیم نجف اشرف شش تا نما زجماعت میخوندن هفت تا ما با هیچ کدوم نماز نمیخوندیم نمیگفتیم ولی این جماعت مفرق است اصلا این جماعت نه این که مفروض نیست شرکت کردن. بلکه مفروضه فلذا  میرفتیم در خانه نماز میخوندیم درجای دیگه نماز میخوندیم ما با شرائط عرض میکنیم عرض داریم ما اگر مقابل باشی بله اگر مقابل باشی بله صبر کنید عرض کردم مراحلی داره  عرض کردم مراحلی داره شما یادتون باشه ببینید  بنده که نمیگم فقط در خانه بخونید و نمیگم فقط در مسجد نماز  در خانه اگر مخیر باشد انسان در شرکت در جماعت  در فی جماعت الصالحه انت متخیر عن متخیر کشف اما فی البیت  المخیر منتهی یه مطلب کن ذلک الافراد فی جماعات الصالحه عزت و سوابق هست دیگه و لذا در مسجد الحرام یه رکعت یه میلیون رکعته در مسجد محله صد رکعته . مسجد النبی ده هزار رکعته مسجد کوفه هزار رکعته مسجد کجا ببینید هر قدر مکان از نظر مکانا و از نظر حساسیت جمعیت قویتر باشد چون اجتماعات و هم فکری ها و تعاون ها و نزدیک شدن ها و سایر منافع اجتماعی بیشتراست ثواب زیادتره لله همون نمازی که شما فرض کنید تنها میخونید همون نماز است بلکه در تنها خودتون حمد وسوره میخونید و در نما زجماعت دیگه حمد وسوره نمیخونی چه شما به گوشتون برسه و نرسه این بعد دوم رو درنظر میگیره که از نظر تقویت اجتماع و تعاون اجتماعی و وحدتی که در اجتماع ایجاد میشود  حساب میکنه و لذاما عرض میکنیم در اونجایی که نما زهای جماعت مفرق است من دیگر نماز نمیخونم چون مفرق است اگر مفرق  و اما اگر مسجد آقای گلپایگانی نماز میخونن مسجد فلانی نماز میخونه این کجا مفرقه یه نفرنمیشینه چند تا مسجده. در چند محلن اما در مسجد الحرام اگر خدایی نکرده این جوری بشه یه موقعی که دست کسانی بیفتدکه آخوند فلان اونجا آخوند فلان اونجا آخوند فلان اونجا و صد تا نماز جماعت به طور کلی بیت الله و تشکیلات وحدت به طور کلی نباید نماز خوند یعنی یک رکعت که هزار یک میلیونه یک رکعتش که حساب نمیشه اصلا یه رکعت حساب نمیشه. چرا ؟ برای این که نماز جماعته به حساب عرض میشود که حسن اجتماعیه اسلامی بود قبح است چرا این که درآیه ی ضرار لمسجد اسس علی تقوا من اول  یوم ان تقول فیه رجال یحبون ان تطهروا والله یحب مطهرین بله که بعد ش هم خوندیم پس .ها اینحرف اوله عرض کردیم هرجماعتیه که اگر جماعت دو نفری برمحور کتاب الله است و جماعت صد میلیون نفری بر خلاف اون محور است باید سیلی زد برصورت اون جمعیت این خرابه این جمعیت علی الفسق است اگر جمعیت علی ال فلذی این مطلب من یادم اومد  اگر برادرانی روی حرف حساب بفهمند  شما چطور برخلاف جمعیت کل علمای شیعه  و سنی فتوا میدین این بد نیست؟

اجتهاد داری میکنی ؟ اگر روزی کل علمای شیعه  وسنی یا اکثر یا چه برحسب اجتهاد ما و نظر ما برخلاف ما فتوا دادن این مخالفت با جماعت اینجا واجب است دعوا نداریم ما که  کتک کاری نداریم. مخالفت فتوایی با این جماعت واجبه چرا؟ برا این که جماعت بلکه وحدت اگر بر مبنای کتاب الله باشد و الا پس خدا خدا یکیه جماعتیه یکیه خدا یکی. خب حق مطلقه اون حق مطلقه دوتا بودنش غلطه حالا دراین جایی که دو وسه و بیشتر بودند سریعا اگر بر مبنای حق باشه اما اگر هزارها نفر بر مبنای باطل باشد بدانند یا ندانند اگر ندانند که    اگر بدانند که  چه عرض کنم هزارها نفر بر مبنای باطل باشند خیلی اجتماعشون  قوی باشد محکم باشد ضوابط باشد، چه باشد اما شما یه نفری یا دو نفری مطلب بین و بین ربک از کتاب الله ما میگیم قبول نداریم فرمایش شما رو؟ ا بر خلاف جماعت هر جماعتی که نیستش که جماعتی که بر محور حق باشد جماعتی که مضر به حق نباشد جماعتی که دور از حق و خدایی نکرده معارض با حق عرض میشودکه نباشد این حدیث رو ما تمام نکردیم اما این  یکی دو دقیقه ی که مانده منتظر بفرمایید که قالا قلنا لهو  الصلاه فی جماعته فریضه هی و قال الصلاه فریضه وللاجتماع بمفروضه فی الصلوات کل ها. بله یا صلاه جمعه هست اگه فرادی بخونید باطله ولکنها سنت چه سنتیه؟ سنتی که من ترکها  رقبه انها و عن جماعت المسلمین من غیر علم باطل است اصلا اگر حرام باشه اما اگر  حرام نباشه تتااولاه باشد نمیگیم باطله اما ترک واجب دوم را کرده است چون نماز جماعت صحیح این دارای دو بعده بعد اول  وجوب صلاته  بعد دوم وجوبها جماعت هستن. این هست  بعد دوم رو ترک کرده و بعد اول که صلات است صحیح منتها کجا صحیحه؟ اونجایی که چک به چهره ی جمعیت مسلمین نزنه بعد اول نه اونجایی نباشدکه پیغمبر بزرگوار میفرمودن خانه اش را آتش میزدند که کیو خونه اش رو آتش که مسلمون  قتل نکرده است که فقط افساد فی الارض کرده، افساد فی الارض یکی از موادش  مواردی که بر خلاف جماعت بر حق مسلمین این کاری رو نسبتا انجام نداده اصلا مسلمان نیست این حالت اضطرار دارد و حکم آتش زدن او   اما اگر چیزی رو به این حساب ترک نکرده حساب شلی و تصاعد و تنبلی و  تکاهل عرض میشود که از این حرفها اون فقط ترک واجب کرده نه آتش زدن داره نه کتک زدن و این حرفها داره و  مرحوم کلینی والشیخ عنهم به الناظرین. تموم شد. احدهما من الصحا ابوالحسام عن ضراره قال کنتم الجالسه عند ابی جعفر الباقر علیه السلام ذات یوم اذ جاء هو رجل فتخل علیه فقال لهو انی رجل جار لمسجد قوم لمسجد لقومی و اذا انا لم اصل معهم رقعوا و فی غلطه رقعوا  غیبت میکنند چون رقعوا  رقعوا فیه و قالوا فیه کذی و کذی خب بعضی اینجورین نماز جماعت نیومد پس چنینه پس چنان اینا رو که میگن. که به یک گناه گناهان دیگر را اضافه میکنند فقال اما لان قلت ذلک لقد قال امیرالمومنین علیه السلام من سمع النداء فلم یجد من غیر عله  فلا صلاه له  این اعمه چه اعراض از جماعت مسلمین چه تطابق.  این مطابق آرایه است که