پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله‌العظمی دکتر محمد صادقی تهرانی

جستجو

کلمات کلیدی

خلاصه بحث

جلسه چهارصد و هفدهم درس خارج فقه

ریش تراشی

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدالله الرّب العالمین و صلی الله علی محمد و علی آله الطاهرین

یکی از مهمترین بحث های معرفتی و فقهی در نظر آیه مبارکه صد و نوزده سوره نساء که مقداری روش صحبت کردم عمیقاً باید روش فکر کنید. اصولاً همونطوریکه کراراً عرض شده است یا آقایون فقها به این آیات مراجعه نمی فرمایند یا اگر مراجعه می کنند اونطوری که شهرت و اجماع و چه هست معنا می فرمایند و یا اصولاً دقت در مضمون آیه اونجوری که باید و شاید اصلاً نمی کنند. این خودش اهمیت خاصی دارد توجه به اعماق و اشارات و لطایف آیات مقدسات قرآن. ما با نظر  دیگر رو این آیه الآن فکر می کنیم. کسانیکه در خدمت قرآن هستند قرآن باز می کنند و اگر نیستند تفسیری که هست من از تفسیر عبارتاً چیزی عرض نمی کنم الان اما خوب آیات قرآن هست ملاحظه بفرمایید. تهدیداتی که شیطان کرده است یک مربعی را تشکیل می دهد اضلاع این مربع با هم فرق دارند. متداخل هستند عام و خاص است سبب و مسبب است. وسیله و نتیجه است تداخل دارند اما چهار گونه تعبیر است که شیطان در این تهدی که کرده است نسبت به فرزندان آدم اولاً و کل مکلفین ثانیاً تمام شیطنت های خود را در این مربع بیان کرده است. چیزی راجح نیست. خوب این مطلب معلوم شد. چون شیطان داره گزارش می ده. شیطان عصبانی شده در اثر ترد شدن ترک سجده احترام به حضرت حق سبحان الله تعالی و شکر و احترام به آدم بعنوان معلم این دیگه همه شیطنت هاش در اینجا بعنوان عرض می شود عقوبت فرزندان آدم ظلم کرده و اینطور می گه و لَآمُرَنَّهُمْ یک راه حق داریم و یک راه باطل نمی گذارند اینها بین بین بمانند نخیر. اینها را موکداً و اصلاً و با تمام وسایلی که در اختیار دارند از راه حق اینها باز رویگردون می کنند نه فقط سرگردان. یک سرگردانیست و یکی رویگردانیست. سرگردان کسیست که نداند حق کدام است و باطل کدام است و بین بین بماند کما این که ما کان امت واحدة سرگردان بودند روگردان اینست که حق بیاد. حق با آیات بینات و حجج بالغه بیاد اما انسان با شناختنش اعراض کند. و جهدوا دعا و … انفسهم ظلمً و … شیطان اینو داره می گه و لَآمُرَنَّهُمْ  حتماً اینها را از راه خداوند رویگردان می کنم که رویگردانی قطعاً بعد از سرگردانیست. اول سرگردان می کنم و بعد رویگردان چون شیطان خطوات داره دیگه. و لا تتبعوا خطوات الشیطان قدم قدم میاد و انسان را به حد اعراض می رساند. این مرحله اولی. و لاضلنهم این قاعده عامه که انسان کارش اضلاله. درمسجد اضلال در حسینیه اضلال در قمارخونه اضلال در جنگ اضلال در بازار اضلال در مقامات اضلال در فقر در عناد در قدرت در ضعف در تمام مراحل در فقه اضلال در اصول اضلال رئیس … و رئیس فقها همه می دونن. همه رو می دونن. اضلال. کارش اضلاله. مسجد ضد مسجد خدا ضد خدا قرآن ضد قرآن محمد ضد محمد ابوبکر ضد ابوبکر این در تمام چهره ها و در تمام مسائل مادتاً و هیئتاً و مدتاً و اصلاً و فرعاً کارش اضلاله. خودمون می دونیم. بنابراین ما تا اونجایی که می توانیم در برابر اضلال شیطان باید ایستادگی کنیم. در منظر عقل و قدرت این قاعده کلیست. حالا وسیله کلی اضلال چیست؟ یکی از وسایل کلی اضلال به طور مختصر ولَآمُرَنَّهُم مگر انسان با آرزو زنده نیست؟ آرزوی آینده ها را. برای اونایی که تنبلند آینده ای که خودش بیاد. ولی اونایی که کاریند نخیر کاری می کنند به آرزویی که اون کار نتیجه بدهد. برای حال و برای آینده و آینده ها انسان به آرزو زنده است. منتها یک آرزوی حق است و یک آرزوی باطله. آرزوهای حق را خداوند تاکید می کند توفیر می دهد جلو می برد. کسی که آرزوی حق دارد همونجور که آیشو خوندم یرحما ارسلنا رسولً و نبیً الّا اذا تمنا. تمنیات رسُل تمنیا حق است در دعوت الی الحق. یه مرتبه نخیر تمینات شیطانیه است که این تمنیات شیطانیه دو بعدیست. کمااینکه حتماً دوبعدیست. تمنیات حقه دوبعدیست. یک قرب به شیطان یک قرب رحمان. تمنیات شیطان دو بعد مضاد است یک قرب عن الرحمن یک قرب به شیطان. هر قدر قرب به شیطان بعد عن الرحمان بیشتر هر قدر بعد عن الرحمان قرب به شیطان بیشتر از نظر فکری و عقیدتی و علمی و هر چه در جهات حس و ادراک درونی و برونی است. خوب پس این یک وسیله بسیار بسیار مهم برای اضلاله. یه مرتبه انسان با فکر الانی الان گمراه می شه خوب الان قرب می شه بعد اونطور نه. یه مرتبه نه اصلاً در طول زندگی نه فعل را آینده را آرزو. آرزوی رسیدن به این شهوت باطل شما را الآن به کارهای باطل بیندازه. این ضلعش وسیع تره. ضلع اضلال فعلی الآن گمراه می کنه. … و لکن ضلع اضلال علی طول خط در طول زندگی اینست که کارهایی که الان می کنیم الان گمراهیست برای بعد هم گمراهیست. برای بعد هم گمراهیست. گمراهی فوق گمراهی. گمراهی گمراهی آور. به چه حساب؟ به حساب امیات باطله و تمامیات باطل. بعدش. حالا این ولَأُضِلَّنَّهُمْ  و لَأُمَنِّیَنَّهُم این فقط بعد عملی و تکوینی و فعلی این حرفا نیست. فعل شرعی هم هست دیگه. شیطان از دو راه انسانو می خواد گمراه کنه. یکی راه آیات و بینات قومیه و یکی راه آیات و بینات شرعیه. هم از دلالت آیات ربانیه بر رب جلوگیری می کند. و هم در فعال بودن شریعت الهی جلوگیری می کند. در مقابل شریعت الهیه شریعت درست می کند حلال حرام می کند حرام حلال می کند. حکم خدا می کند درست می کند شریک می کند چه. یک جمله اش یک نمونه اش فَلَیُبَتِّکُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ. و نسبت به آیات ربانیه چه آیات عامه که سنریهم آیاتنا بالآفاق فی انفسهم و چه آیات خاصه درونی و چه آیات خاصه برونی که انبیا و معجزات و شرایع باشند در تمام این مراحل اونوقت فَلَیُبَتِّکُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ بعد شرعیست. این گوشت های حیواناتی که می خواهند خوردنشو حرام کنند که آیات مفصلاتی در این موضوع داره که و انعام حرمت ظهورها و انعام … یک دسته از حیوانات حلال گوشتی که در تمام شرایع الهیه حلال بوده است اینها می گفتند چون این چندتا زاییده چون این فلانه چون این چنانه اینهارو برای اینکه علامت بزند این حرام است و کسی نخورد و نکشه گوشهاشون رو می بریدند یا سوراخ می کردند یا چه. این بعد شرعیست. این هم در بعد کنونی دلالت آیات. آیات بینات. و هم در بعد شرعی ایشون لَأُضِلَّنَّهُمْ است و وَ لَأُمَنِّیَنَّهُمْ. لَأُضِلَّنَّهُمْ عن شریعت الحق فَلَیُبَتِّکُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ. لَأُضِلَّنَّهُمْ عرض می شود که در آرزو. آرزویی که به سوی حق است هدایت است آرزویی که شیطانانه است و ضلال هم هست. پس لاضلنهم نقش کلی مجمل در لاُمنینَّهم می بندد بعداً وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّیَنَّهُمْ در لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ. این نشونه نمی ذارد بر حیوان که خودش نخوره. نخیر. بعداً هم کسان دیگر هم بعد از مرگ این آدم بعد ازاینکه این حیوان کشته شد دیگران هم زیر صدای این … این آیه. آرزو دارد که خود که این حلال را حرام کرد دیگران هم این حلال را حرام بدانند و ما بالحرام … بعد چهارم ولامرنهم ولامرنهم از همه مهمتره والامرنهم، لاضلنهم ماده اضلاله. کیفیت چجور؟ نداره. والامنینهم ماده اضلاله. کیفیت چجور؟ نداره.  وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ کیفیت خاصه در بعد شرعی اضلال و عرض می شود که لامرنهم. اما اونیکه هم ماده اضلال رو بیان می کند هم کیفیت اضلال رو بیان می کند. محور اضلال رو در اصل بیان می کند و فروع اضلال رو در فرع و آمرنهم و لیغیر محی الله. اول ضابطه آخر ضابطه وسط ضابطه ولی ضابطه آخر از ضابطه اول مهمتر تا چه رسد به دو نمونه دیگر. حالا خلق الله چی؟ و لامرنهم خلیق آمرنهم. ببینید به طور حق وادار کردن است امر نیست. شیطان به طور حق تا آنجایی که قدرت دارد و می تواند در توانایی او هست ولو حجت نیست. به هر وسایل شیطانی که می تواند تمام مکلفان را وادار می کند که حتماً به یغیر خلق الله. … که نیستش که. لاتقدیر خلق الله. خلق اللهی که در قرآن کریم در سوره روم در آیه خلقت ذکر شده است این فترته. لا تبدیل به خلق الله. خلق الله تبدیل پذیر نیست. اون ابعادی که دیروز عرض کردم اون خارج از اللهه. کسی نمی تواند با خدا مبارزه کند این صفات انسانی را بردارد فطرت دیگر بروی او بگذارد. اینارو دیروز عرض کردیم اما مطلب دیگر. اینجا وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ. یعنی چی؟ خلق الله یه وجهه خاص دارد یه وجهه عام دارد وجهه خاص خلق الله که تبدیل پذیر نیست و تغییر پذیر هست فطرته دیگه. فطرت تبدیل پذیر نیست. لا تبدیل. ولی تغییر پذیره. غبار می شه روش بیاد این آدم بی صفته. بی صفت هست ولی بی صفت عمل نخواهد کرد. افلا تعقلون که خدا در قرآن شریف می فرماید ما که عقل نداریم که عقل داریم ولی عقل را بکار نمی بندیم غبار روی عقل می نشیند. صفت صفت همگان دارند. ببینید عقل می شود بوسیله ای از وسایل تبدیل به جنون بشه بله می شه ولی فطرت ولو تبدیل کوچکی در فطرت نیست. فطرت هیچگاه محو نمیشه. عقل محو میشه. عقل محو میشه عمر انسان محو می شه چی محو می شه  چی محو می شه. اونی که در انسان اثبت الثوابت است و باقیست عبارت است از فطرت لاتبدیل … اما تغییر پذیر هست. فطرت عقل و و تمام خلق های درونی و تمام خلق های برونی به تعبیری دیگر تمام آیات ربانی درونی انسان برونی انسان متصل به انسان منفصل از انسان قابل تغییر هست ولی قابل تبدیل. نمیشه عقل انسان بردارند عقل خر بذارند. لکن ممکن است که این عقل از بین بره و چه بشه. ما در تغییر داریم بحث می کنیم. حالا. فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ دو بعد داره یک بعد از قرآن چون از قرآن می خواد دو بعد را … ما یک بعدش رو از آیه صفت پیدا می کنیم لا تبدیل خلق الله. تبدیل نمی تونیم ولی تغییرو که می تونیم. … انسان رو ضلالات رو امیی ها و و و و و این فطرت گویای پویای درخشان را فطرت بالفعل لال و نابینا و تاریک کنیم. اما همین تاریکی در ابوجهل هم بعضی وقتا روشن می شه. اون کسی که ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم اشاره شده این  ایمان نمیاره اصلاً. هیچ ایمان نخواهد آورد. همین آخرین قدمی که از برای روشن کردن امر حق بود چیه؟ و اذا رکبوا فی الفلک دعوا الله مخلصین له الدین. در اینجا که تمام وسایل جاهلی منتقل می شه …گاه اوقات غبارهایی که پوشانده است فطرت رو اختیاری از بین می ره. یا میاد از بین بره انسان قبول می کنه. گاه نه اتوماسیه. اتوماسی فایده نداره. وقت که اتوماتیکی از بین رفت فلما نجّاهم الی البرّ اذا هم یشرکون. ببینید در اینجا آی خدا ما داریم از … این در خمر و در قمار و در چه و در چه گرفتار. آی خدا دعا کن آی خدا گرفتاری در … این فطرت به طور اوتوماتیکی غشا ها و غبارهاش از بین می رود این حجت اخیره ربانی هم حتی برای کسانی که ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و الاعصا. پس فطرت یک خلق اللهیستت که محور المحاور است در کل خلق الله. ما یه خلق الله خاص داریم یه فطرت داریم این رأس الزاویه است . اگر فطرت پوشیده شد عقل هم فکر هم سعی هم قلب هم … هم در درون جسم هم در برون ابصار و دریافت که آیات علومی ربانیه سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی انفسهم نه بشر دریافت می کند انسانی نه بصیرت آیات کلیست آیات رسولی آیات رسالتی آیات شریعتی تمام این ده مرحله از بین می ره در این ده مرحله که آیات … فطرت رأس الزاویه است. یک ذوزنقه ده ضلعیست. ضلع اصیل قاعده ایش هم در طریق هدایت و هم در طریق ضلالت عبارتست از فطرت. اگر فطرت … عقل دریافت کننده از فطرت همچنین. عقلی که تفکر می کند لب می شود همچنین. لب شیطانی می شود. لب رحمانی نیست که و و و الی آخر. از درون خودش. خوب. حالا. ملاحظه کنید. در بعد اول. لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ. خَلَق الله نیست. خَلْقَ. خلائق. ده ضلع اینجاست ولی چون رأس الزاویه است لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ. این خلق اللهی که فطرت است غیر الی ما یغایر فطرت. یغیرن یعبدن یعبدن نیست. یغیرن. یغیرن یعنی فطرت بر حسب وضع خلقی آفرینشی خودش خداخواه است و خدا راه است و خدا دین است و در تمام مراحل. اما یغیر یعنی فطرت خودخواه و شیطان خواه و ضد راه خدا و همش به غیر اینگونه نیست مغایرت درش نیست. بله بله. ما به درصدش کاری نداریم اصل تغییرو کار داریم. بعضی ها فطرتو کلا تغییر می دن. بعضی ها بعضاً. اون که کلاً تغییرمیده ختم الله. اون که بعضاً تغییر می ده بین بین. تبدیل می کند. چون تبدیل می شه. برداره. می شه بین بین. بریم سر ختم الله. در ختم الله بالفعل صد درصده بالفعل پس هیچوقت ایمان نمیاره. ولو به اختیار خودش. ولکن اذا رکبو فی الفلک چی می شه؟ پس اینجا درصد ذاتی هست. درصد ذاتی وجود دارد اما درصد فعلی درصدهایی که دریافت کند و بپذیرد و بفهمد و بپسندد نیست. صد در صد در … نه در باطن صد در صد  در … است که ختم الله است دیگه ببینید فترت از کار بیفته از کار بیفته در بعد اختیار صد در صد شده. ولیکن در بعد عمل بسیار نخیر. درصدی هست …از کار افتاده. حالا ببینید این فلیغیرن خلق الله در بعد اول عبارت است از فطرت بعد های دیگه. ببینید توجه کنید. این فلیغیرن خلق الله این که خدا خلق کرده خدا برای چی خلق کرده؟ خلقی که خداوند کرده برای اینکه در راه او برن دیگه. ما خلقت الجن و الانس الّا لیعبدون آنچه را از جن و انس و آنچه را در جن و انس و آنچه را برای جن و انس متصلاً منفصلاً آفریده است برای چی؟ الّا لیعبدون صلوت الی الله خود والانسان صلوت الی الله و هرچه داده صلوت الی الله. آیات عمومی آیات رسالتی آیات درونی هرچه داده است صلوت الی الله…. مقابل صلوت الی الله صلوت شیطان است بین بین نه ها بین بینو اکتفا نمی کنه شیطان چون خطوات داره. پس یک صلوت الی الله است که خلق الخلق برای همینه اصلاً. یک صلوت الی ما یغایر. اونیکه یغایر مغایرت دارد منافات دارد ضدیت دارد در هر بعدی از ابعاد با صلوت الی الله صلوت الی الشیطان است. اولین سوال اینکه الی الله کدامه. فطرت بعد عقل  بعد فکر است و … است بعد صدر است بعد قبل است بعد معاد است ابعادی در اوست بعد حس است حس به طرف حق. فکر تقدیر هوش حق شنو زبان حق گو شکم اونیکه حلال است بخوره و و الی آخر بعد از این مرحله کل آیات رو خداوند خلق کرده یکی از ابعاد تکلیفی خلقتی کل آیات سنریهم آیاتنا فی الآفاق و اینا خلق کرده برای یادگیری یکی از یادگیری ها اینه که ما اینا رو ببینیم به خدا توجه کنیم. فیظروا ماذات سموات فی الارض و ما سئل الآیات و النظر عن قوم ما یوقنون و تعین من آیتٍ فی سموات و الارض یمرون علیها و انبیا برای اینکه به حق توجه می کنن … به حق توجه می کنن. شرایط به حق توجه می کنن نمی خوام ده تا هست. … ده تاست. بشمرم؟ فطرت. عقل عقل در تعقل دو بعد صدر سوم بعد قلب پنجم بعد فعاده ششم بعد حسه هفتم حس درونی بود حس چیه هفتم بعد کل آیات ربانیه هشتم بعد آیات رسولیه نهم بعد آیات رسالیه شرایط شیطان همه را می خواد عوض کنه. عوض کرده دیگه … ده مرحله