جلسه هفتصد و پنجاه و ششم درس خارج فقه

نماز مسافر

765

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین

و صل الله علی محمد و علی اله الطاهرین

استدراکاتی و تبلوراتی در بعضی از مسایل گذشته داریم که از اهم این مسایل مساله اصل و حکمان و ا… است مقدمتا عرض کردم

اضافه بر انچه قبلا عرض شده و نوشته شده که قران شریف قاعدتا کل مسایل و احکام را متعهد است الا احکام جزیه ای که با تواتر قطعی علم مسلمین از رسول الله صل الله علیه آله و سلم ثابت می شود و نه آنچه اختلاف حدیث است بین مسلمین کلا و یا بین هر فرقه ای از فرق شیعه و سنی که اصلی هم در قران نداشته باشه چون اینها احکام الهیه حجت بالغه هست و از باب وَلا تَقفُ ما لَيسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ انچه را معلوم است حکم خداتس باید تبعیت کنیم و انچه را معلوم نیست تبعیتش جایز نیست بنابراین برگشت می کنیم به حرف اول که کل احکام باید در قرآن باشد الا اون احکامی که با تواتر قطعی بین مسلمین از رسول الله صل الله علیه و اله و سلم باشد حالا در میان احکام فرعیه مهمترین حکم حکم صلات است صلات عمود الدین است و عماد الیقین است رکعات حفظ احکام صلات از مسلمات قطعیه متواتره بین کل المسلمین است که هفده رکعت است هفده رکعت بودن پنج نماز یومیه از قطعیات و ثابتاتی است که هم مخالفت با قران ندارد هم موافق است با انچه مقبول روایی و عقیدتی کل مسلمین است در طول تاریخ اما اصل وجود صلات ایاتی دارد اقام اصلاه ایاتی دارد محافظ بر صلات ایاتی دارد و ایات بسیار زیادی دارد وستعینوا بالصبر و الصلاه انها لکبیره الا علی الخاشعین ایه ای دارد به همین منوال که خوانیدم و ایه دیگر که به تعبیر دیگر حالا این صلات که هفده رکعت است برحسب سنت قطعیه و این صلات که اقامه اش اقامه حفظ حرکت است با تمام جهاتش چه هیئتا چه از نظر عدد رکعات چه از نظر اوقات ان الصلاه کانت علی المومنین چه حسابا اگر استثنایی در اصل خوندن صلات باشد باید در قران ذکر بشه چون نماز عام البلوا است اولا و ثانیا مهمترین عبادات است که اصلا شناخت مسلم بودن کسی با اقام الصلاه است از نظر عروجیت و ایتی الزکات است از نظر انفاق و خدمت مالی به خلق که فان تابوا اقاموا الصلات و اتوا الزکات و اخوانکم فی الدین بنابراین اگر در سفر معینی قصری از صلات باشد و اشکالی در صوم باشد باید در قران لفظ سفر اقلا بیاد حالا حق سفر کاری نداریم لفظ سفر در قران شریف ده ایه است از برای سفر و اصلا مربوط به قصر صلات کما یا کیفا یا هر دو و اصلا مربوط به افطار صوم نیست و پنج ایه داریم که این ایات با تعبیرات گوناگون ضرب فی الارض اند و ضرب فی الارض لغتا روایت دیگر فی الصلات ده ایه سفر است و این سفر مربوط به قصر صلات نیست راجع به اینم بحث می کنیم روایات دیگرم بحث خواهیم کرد اینکه برسر اینکه عذر حتمی … به عنوان سفر ..به عنوان عسر است بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْر حالا در بحث الان پنج ایه در قران شریف داریم که این پنج ایه در …شده یک ایه اش مربوط به صلات خوف است که فقهای اسلام و بالاخص فقهای شیعه قصر من الصلات را دو گونه و یا سه گونه کرده اند دو گونه کرده اند که صلات خوف و صلات مسافر و سه گونه کرده اند که صلات غرقی است که از کمش کم می شود و هم از کیفش کم می شود و این پنج ایه عبارت اند از ایه صد و پنجاه شش سوره آل عمران إِذَا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كَانُوا غُزًّى إِذَا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كَانُوا غُزًّى هر دو در بعد جهاد یکی خود جهاد است یکی راه جهاد است خود جهاد او کانوا غزی در حال جهاد باشند إِذَا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ در راه جهاد پس ضرب فی لارض بر فرض اینه بلکه جهاد است حالا جهاد اسلامی چون نوعا در خارج بلد بوده معیار ضرب فی الارض است در ضرب فی الارض جهاد است در غزیا عزض می کنم عرض می شود که لفظ سفر معلوم است نفس است در سفر یعنی از بلد خارج شدن ولکن در فی الارض نه نص است و نه ظاهر است ضرب ضرب فی الارض در چند ایه ذکر شد می خونیم ضرب الارض یعنی زدن در زمین یعنی عادی نیست یک راه رفتن عادی یک راه رفتن غیر عادی راه رفتن عادی برای کاری یا در وطن است یا در سفر در وطن مشی است و در سفر .. ولکن راه رفتن غیر عادی که پا به زمین کوبیدن است برای کار مهمی است یا در سفر که واصل و تشکیلات و مراقبت ها و احتیاجات ازش تعبیر ضرب فی الارض می شه کم بزنید حدودا و یا .. ولکن چون مقارنه بوده است بین سفر جنگی و جنگ و جنگهای اسلامم معمولا در داخل بلاد نبوده یعنی اگر دشمن هجوم میکرد مسلمونها مجاز نبودند که در مدینه بمانند تا دشمن هجوم کند بر مدینه جنگ کنه نه خیر از بلد اسلامی خارج می شدند و جنگ می کردند بنابراین اگر ضرب فی الارض به مصداق سفر تدوین شده است نه از باب اینکه ضرب .. از سفر است بلکه ضرب فی الارض برای جهاد است قدم نهادن برای جهاد است و قدم نهادن برای جهاد معمولا در سفر و خارج بلد بوده است این ایه صد و پنجاه و شش سوره آل عمران الفرقان رو باز کنید تفسیر رو بخونید سوره آل عمران بله آل عمران صد و پنجاه و شش بله (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا وَقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كَانُوا غُزًّى لَوْ كَانُوا عِنْدَنَا مَا مَاتُوا وَمَا قُتِلُوا لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذَلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ وَاللَّهُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ) [آل عمران: آیه ۱۵۶] اصلا بحث سفر در اینجا نیست بلکه بحث … است بله ممکن است بله ممکن است در خانه ما در محله ما بیرون برند تو خیابون نرند از محله بیرون نرند پس عندنا دو عند یک عند وطنی یک عند مجمع خانگی مجمع بازاری بنابراین اذا ضربوا فی الارض یا ایها الذین امنوا بله می دونم نه مردن در جنگه یا اصولاً این اصولاً این اصولاً این کمرنگ است که مردن در جنگ بلدی باشد مردن در جنگ بلدی کم است چرا برای اینکه جنگ در بلد نبوده این … ندارد که ضربوا فی الارض سفر باشه نه خیر فرق میکنه ببنید یک بار ضربوا فی الارض سفره نه خیر ضربوا فی الارض نوعا در سفر است که این یعنی ببینید فرض کنی ضربوا فی الارض لغتا سفره اما سفر نیست ضرب سفره؟ ضربوا فی الارض سفر نیست ولی نوعا ضرب فی الارض که جنگ است در سفره  حالا اذا ضرب استعمال نیست مصداقه اذا ضربوا فی الارض او کانوا غزی فرقه یکی مقدمه است که ضربوا فی الارض می رود از برای جنگ که نوعا سفر است یا احیانا در سفرند او کانوا غزی جنگی پس این دو تعریف دومی متن جنگ است که کانوا غزی مشغول جنگ است یا اینکه ضربوا فی الارض می رود در زمین برای جنگ غُزًّى لَوْ كَانُوا عِنْدَنَا مَا مَاتُوا وَمَا قُتِلُوا این یکی بحث می کنیم حالا بله ایه چهل سوره هفتادو سه وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ این اخرین ضربه می زند ضرب فی الارض مانع از صلات غیره اون صلات غیب یک ارامشی لازم دارد انسان ارام باشد در خانه باشد به طور عادی ولکن اگر حالت حالت عادی نبود ضرب فیالارض بود یا درصد جهاد یا در مقدمه جهاد یا خارج بلد که بیشتره یا داخل بلد که کمتره کمرنگ تره این معذور است از نماز شب قول های نماز شب اینه وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ این سفر نیست چرا چرا اگر منافقینی مقاتلینی در شهر وارد شدند در خیابانها در محله ها در این صورت دفاع مقتضی چیه می دونم اخرون یقاتلون فی سبیل الله مثل ایه قبلی یقاتلون نوشته لا حالت فعلی یضربون مقدمه ایه قبلی بله بله چرا اگر نیمه شب اگر نیمه شی هجوم کردند در داخل بلد در داخل خیابان خوب بله اخرون یضربون فی الارض یضربون چی میگه جهاده یضربون جهاده در شب در شب کسی عزیزم اخه یه مرتبه خود متن جهاده یه مرتبه در راه جهاده درست شد اخرون یضرون علی الارض مثل ضربتم فی سبیل الله مثل اذا ..فی الارض عرض می شود که اخرون یقاتلون در متن قتاله گاه در متن قتال است گاه در چه در متن قتال باشد چه در مقدمه قتال باشد چه داخل بلد باشد چه خارج بلد معذور از نماز شبه معذور از نماز شبه ببینید مرض سه بعدیه مرض فارق از نماز شب قتال فی سبیل الله فارق از نماز شبه مقدمه قتال که ضربوا هستش خیر چون شب عزیزم … شبه ایه رو بخونید پس سه تا شد یکی این است که مریضه یکی مقاتله فی سبیل الله بالفعل یکی ضرب فی الارضه مقدمه قتاله عزیزم ابتغا ابتغا غزی وضغ نیست ابتغا فضل الله در بعد قتال قتاله بله در راه رفتن به جنگ است در راه رفتن به جنگ در شب حداقلش قتاله ابتغا الله یا خود قتال است که در راه قتاله یا قتالی است که عرض می شود که اسلحه ای که از عدو میگرد غالب بشند والا یبتغ من فضل الله در شب هیچ کس نصف شب بعد از نصف شب کسی ابتغا نمیره نمیره برای عرض می شود که تحصیل شب است شب کسی عزیزم در شب کسی از .. استفاده نمی کنه در شب … یعنی مسافرت می کردند اون سفرهای خطرناک که در سفر … مقصده بله اون بله می فرماید که نکته معلوم این است که ضرب فی الارض گرچه ملازم است .. با جنگ دارد با سفر دارد اما سفر نیست ضربوا فی الارض سفر نیست و از جمله  لَا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِي الْأَرْضِ بالفقرا الذین امنوا فی سبیل الله لا یستطیعون ضربا فی الارض یعنی چی نمی توانند برای جنگ بروند جنگ داخلی جنگ خارجی چون جان ندارند قدرت ندارد فلان ندارند چون وسایل جنگی ندارند وسایل درونی ندارند وسایل برونی ندارند لا یستطیعون ضربا فی الارض و همچنین ایه نود و چهار سوره نسا يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا اگر منافقینی شهر را در داخل احاطه کردند گفته می شود منافق اند همون قدر که گفته می شود منافق اند ایا می شود بدون تبین ضرب فی سبیل الله کرد نه خیر شرب فی سبیل الله یعنی یعنی حرکت غیر عادی و حرکت محکم و قاطع از برای عرض می شود که دفع عوده دفع عدو بله ملازمت نوعیش خارج بلد است بصر است ولیکن ملازن به .. سفر آیا سفری که می شود در … سفر هشت فرسخ … مرحله اولی ضرب فی سبیل الله و ضرب فی الارض ملازم نوعی با سفر است و سفر اولا ثانیا اگرم ضربه فی سبیل الله سفر باشد چه سفری؟ ایا سفری است که مسیره الیوم باشد حتما در خارج … اگر رفتند جنگ کردند یوم بود یا چهار فرسخ بود نه خیر پس بنابراین سفر محور نیست بلکه ضرب فی سبیل الله محوره فرقی نمیکنه حالا بحث می کنیم یعنی وقتی که جنگ می کنند در چهار کیلومتری جنگ ان خفتم لا..  ولکن در سه کیلومتری اگرم باشند سفر اصلا ضرب فی سبیل الله اولا ثانیا سفر است مطلق سفر است میگیم مطلق خارج شده از مامن از مامن خارج شدی ولو یک کیلومتر دو کیلومتر این جنگه و در جنگ لا … این ایات پنجگانه ضرب فی الارض ده ایه داریم راجع به سفر یک دونه از ده ایه سفر اشاره ای به قصر صلاة ندارد یک دونه از ایات ضرب فی الارض هم اشاره ای به قصر ندارد مگر ایه نسا حالا ما قبل از ایه نسا ایه بلاغه رو می خونیم چون دو ایه در باب قصر وجود دارد و اصولا صلات هیکل صلات دارای چند بعد است بعد درونی یکی بعد کمی یکی بعد کیفی خوب حالا عذری که پیش می اید برحسب تصور یا از کم صلات می کاهد یا زا کیف صلات می کاهد یا از هر دو می کاهد یا اصلاً کل صلات قابل تصور است این عذری که پیش می اید یا عذری است که اصولا صلاتو میزاره کنار قابل تصوره اصلا از کم صلات می کاهد رکعات یا از کیف صلاة می کاهد که رکوع است قیامش قعودش و تشهدش یا هم از کم می کاهد هم از کیف می کاهد صلاة .. کسی که دریا غرق می شه این هم کیف رکعات را و هم کم رکعات را نمی تونه انجام بده بلکه با یک تکبیر گفتن با دو تکبیر گفتن نماز رو انجام میده حالا اگر از کم یا کیف یا هم از کم و کیف صلات باید کم کرد در سفر باید نصی و یا ظاهری در قران وجود داشته باشد نه نصی داریم و نه ظاهری فقط دو ایه است یک ایه اش سوره بقره حافظوا علی صلوات ایه دویست و هشت حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَىٰ وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْبَانًا  فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ محور اقم الصلات مقدماتش خودش وقتش کم اش کیف اش ظاهرش باطن اش نیتش این محافظ علی صلوات مقدمات صلات اینه که هم وقت را هم قبله را همرکوع و سجود را بنابراین اونی که امر واجب است حافظوا علی الصلوات این قیام لله قانتین خاضعین یعنی مسلمان اصلا زندگیش قیام لله چه قیام لله در صلات علی صلوات چه لله در جهاد و در تجارت در کارای دیگر در تمام کارها تنها باید که قیام لله باشد این اولا سوال بله حافظوا علی الصلات و قوموا لله قانتین حاال در صلات عرض میکنیم اگر محافظه بر صلات در زمینه خوف عن النفس باشد خوف بر یکی از نوامیس پنج گانه باشد چه کنیم ایا صلات را ترک کنیم یا از کمش یا از کیفش یا از هر دو بکاهیم و ان خفتم و ان خفتم در باب محافظ علی صلوات من می خواهم با تمام قدرت محافظ بر صلوات بکنم خوف جانی دارم اگر بایستم در اینجا گرگ منو پاره می کنه یا خطر دشمن هست اگر رکوع بروم سجود بروم تشهد بروم ممکن است بر من هجوم کنند و حمله کنند حالا چه رد شهر باشد چه رد وطن باشد چه در سفر باشد هر جا میخواد باشد فرقی نمیکنه ایا خوف در سفر هست خوف در .. فقط خوف خوف در سفر باشد ..منتها خوف معمولا در سفر بوده حالا نمی دونم حالا خوف معمولا در سفر بوده بیابانها بوده مسافت ها بوده خطر دزد بوده خطر چه بوده خطر چه بوده ولکن خوفی که مقتضی … است این مستلزم سفر نیست مگر سابقا مانند …که معنی سفر نیست فقط استلزامه حالا بین ان خفتم اگر … بترسید بر جان بر مال در علم کلیت دارد نه اینکه خوف قتل باشد اگر بترسید انچه را که بر انچه که واجب خفت است اگر بترسید بر مالتون بر زن و بچه تون بر جان تون بر صحتون و ان خفتم فرجالا عرفا پیاده راه بروید … پیاده سواره رکوع ندارد سجود ندارد قیام ندارد برای اینکه سوای اینکه ظواهره حتما علی قبله نیست که از این ور میره از اون ور میره بنابراین اون شرایط هیئتی و کیفیتی از بین می رود نه اصل صلات اصل صلات باقی است یعنی چهار رکعت چهار رکعته سه رکعت دو رکعت سرجای خودشه ولکن کیفیت در اینجا خوف از بین می رود به مقدار خوف به مقدار خوف قصر کیفیت می شود و ان خفتم فرجالا او رضوانا و اذا امنتم خوب حالا و ان خفتم اعم است از سفر و غیر سفر که نوعا سفر بوده است و حالا سفر نیست سفر هر چه باشد و از هر که باشد فلذا امنتم امنه امر در وطن حاصل شد خوف در سفر حاصل شد خوف اگر امن در وطن حاصل شد در سفر حاصل شد مشهد رفتید راحتتره رفتید شام راحتتره سوار طیاره اید راحتتره مثل خانه است امن است در حالی که امن نیست ودکروا الله کما علمکم ما لم تکن تعملون یعنی برمیگرده … حافظوا علی صلوات شما علمکم الله اونطوری که خداوند تعلیم کرده است و واجب کرده است در شما محافظ علی صلوات را این هیئت به مقدار خوف از بین می رود مادامی که خوفه ولکن که فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ حالا من در حذر هستم در حذر  خوف شامل شد نماز ظهر را رجالا خوندم ولکن نماز عصر نخونده سفر میرم در سفر امنه ایا در سفر که امن است باز رجالا او رکبانا … بنابراین موضوعیت ندارد کما اینکه حذرم دلیل ندارد نه سفر موجب ایجابی دارد خفتم نه حذر موجب سلبی دارد برای عرض می شود خفتم ایه رکنی ما این ایه است و ایه دیگر که ایه صلات خوف باشد به تعبیر ایه و اذا ضربتم فی الارض قبلش فمن یهاجر فی سبیل لله ایه صد وَمَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً وَمَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً وَمَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا و اذا ضربتم در بعد مهاجرت خوب در بعد مهاجرت فی سبیل لله سفره ولکن ایا اصل ضربتم سفره خیر و اذا ضربتم اعم از در بعد مهاجرت که ملازمه صددرصد دارد در سفر مهاجرت فی سبیل لله مهاجرت کردن ولکن در بعد ضرب فی الارض ملازم صددرصد با مهاجر بودن داره مثلا انسان مهاجر فی سبیل لله است و در مهاجرت فی سبیل لله جنگ می کند یا نه خیر مهاجر فی سبیل لله نیست در وطنشه و در وطن جنگ می کنه در وطن جنگ کردن مهاجرت مسافتی فی سبیل لله نیست بلکه مهاجرت مسافی و جنگی است اگر مهاجرت فی سبیل لله درش سفر قید باشد که قید نیست من یهاجر فی سبیل لله غیر سفر نیست ولی نوعا از وطن مهاجرت کردن و دور شدن فی سبیل لله وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ سوال اذا ضربتم فی الارض سفر باشد که نوعا است .. باشد ضرب فی الارض سفر جنگی یا حالت جنگی حالت فعالیت جنگی یا مقدمه است یا خودش که خودش در اینجا مراد است فلیس علیکم جناح عن تقصروا نت الصلاه اگر قصد من الصلاه در حال خوف واجب است باید کجاها باشه کجاها باشه … لیس علیکم جناح در دو جای قران هست یکی در باب صلات که اهم واجبات است و یکی در باب رکن ارکان حج که … إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا چرا جناح چون اقایون … در مدینه بودند فردا که مشرکین حج عمره ای انجام دادن عمره انجام شد بعضی از مسلمون ها تاخیر انداختند صفا مروه رو مشرکین وقت غنیمت شمردند وقت غنیمت شمردند بت ها را اعاده کردند در صفا مروه فتهرج … اون عده قلیلی از مسلمین که وقت نکرده بودند نرفته بودند سعی کنند گفتند خوب پس ما سعی نمی کنیم گناهه گناه هست ما نماز بخوانیم در .. گناه است نماز بخوانیم در کجا گناه است که سعی در … بت ها اصلا حج برای دگرگون کردن بت ها و مدنیت ها و شرک ها است به این خیال اینها ابا کردند از اینکه … صفا و المروه شعاعر الله شعاعر الله اوج عباداته واجبات خدا دوقسمه یک واجبات شعاعری است و یک واجبات غیر شعاعری است واجبات غیر شعاعری یک وجوب دارد واجبات شعاعری دو وجوب دارد برای اینکه وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ اگه در کسی تعظیم نکند تازه عمل نکند اگر کسی تعظیم نکند شعاعر الله را من تقوی القلوب است من تقوس القلوب تعظیم شعاعر الله … عدم تعظیم شعاعر الله که از ابعاد ترک شعاعر است من تقوی القلوبه پس ترک شعاعر الله حرام است خوب إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ  فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا واجب بود معلومه واجبه معلوم بوده است بر مسلمون ها حتی بر مشرکین که سعی صفا مروه واجبه وجوب بوده بلکه این وجوب مبتلای به مذمه گناه شده ولا جناح علیه ان یطوف بهما در اینجا نماز اونقدر بعد وجوبش در نظر عمیق بوده اونقدرعمیق بوده اونقدر عمیق بوده که ول کردند خوب وقتی که ما جنگ بودیم جنوب عدو هم محیط بر ماست و مراقب ماست اما نماز می خونیم و نماز رو به جماعت می خونیم ولو در نماز جماعت در رکوع در سجود در تشهد کشته شویم در قیام کشته شویم کشته شدیم فی سبیل صلات کشته شدیم … وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ هیچ گناهی ندارد .. گناه دارد گناه دارد برای حفظ جان کم کنی از نماز کم کنی از جماعت کم کنی از هیئه نه خیر فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ پس جناح علیک چیه وقتی که در جنگ است انسان چه در جماعت نماز که در ایات بعدی چه در فرادای نماز ایا خوف هجوم دشمن کوتاهی در کیفیت نماز در کمیت یا هر دو برای کمیت نمیاره شما به جای چهار رکعت چهل رکعت بخوان ولی ولی بدون خضوع بدون رکوع بدون قیام بدون قبله بدون تشهد چهل رکعت بخوان چهارصد رکعت بخوان لفظه لفظه لفظ حمد است سوره است رکوع است تشهد است قیام است قعود است بنابراین چون خوف است که بر مبنای خوف لیس علیکم جناح ان تقصروا من الصلاه پس از کیفیت است فقط و انچه را در تفسیر مفصلا نوشته ایم این دقتش به حاشیه می زنیم قصر در کم یا کیف یا هر دو نیست قصر قصر در کیف است فقط بله قصر در هر دوی کم و کیف در … کسی که دارد غرق می شود هم کم رکعات یک الله اکبر هم کیف رکعات نه قبله و نه سجود و نه رکوع و نه قیام نه قعود و نه سجود و این حرفا نیست اما در صلاتی که صلات .. نیست وقت هست مفصل هم وقت هست در این وقت مفصل فلیس علیکم جناح ان تقصروا من الصلات ان خفتم خوفی که مانع از تکمیل صلات است خوفی که مانع از تکمیل صلات است هر خوفی باشد خوف از جان باشد خوف از هر چیزی خوف صددرصد از هر بعدی که باشد که مهمترش خوف جانی است این خوف جانی و خوف غیر جانی ایا مانع  از تکمیل رکعات صلات است خیر مانع از هیئه صلات است اگر قیام کنی قعود کنی مراعات قبله رکوع کنی سجود کنی تشهد کنی در جماعت این کیفیته اما کمیت صلات چهار رکعتو شما بخونید در حال جنگ کردن در حالی که اسلحه دستتونه و دارید جنگ می کنید مراقب عدوم هستید خیلیم مراقبید بلکه قوت و نیروی معنوی شما بیشتر از اونه چرا برای اینکه دشمن مشرک است کافر است و با شما جنگ میکنه استکبار الله ندارد ولیکن شما استکبار باطنی بر الله دارید بسم الله الرحمن الرحیم ایاک نعبد و ایاک نستعین سبحان الله با … معنوی روحیه معنوی میگیرید با گرفتن روحیه معنوی در صلات بر بیشتر از کار صلات هم ذکر بگویید و بیشتر از حالت صلات توجه کنید روحیه معنوی شما بیشتر می شود ودر حال جنگ غلبه با شما خواهد بود  چون غلبه در جنگ نوعا مربوط به روحیه است بنابراین در اینجا ان تقصروا قصر و کم کردن از کم صلات نیست مانع ندارد چهار رکعت دو رکعت بشه تا چه رسد یه رکعت شود نه صلات  خوف یه رکعت است نه دو رکعت است چهار رکعت است از کم صلات اصلا کم نمی کند خوف خوف از کیف صلات فقط کم می کند اونم به مقدار خوف منتها کم کردن از کیف صلات دو کم کردن است یک کیف جماعتی یک کیف ارکانی بله بله منافات ندارد برای اینکه شما بالاتر رو اشاره می کنید در جنگ با … دست می بیرید بالا پا می برید بالا سر می برید بالا خوب اینا رو به عنوان اشاره … یا اینکه اگر هم معذورید از ذکر بگید سبحان الله الحمد لله سبحان الله اشهد ان لا اله اینها تقویت است اینها خوف مانع از اینها نیست بلکه خوف انسان بیشتر باشد از عدو در حال جنگ رجائش به خدا با ذکر قلبی خدا با ذکر لسانی خدا بلکه اصولا رسول الله صلوات الهل علیه اذا کنتم فیهم … الصلات رسول الله مخصوصا به جماعت نماز را در جنگ حضور دشمن می خواند چرا برای تقویت روحیه روحیه دشمن را ضعیف کردن بداند دشمن که ما صلات را جماعت صلات را حتی در جنگ هم رها نمی کنیم و مسلمونها روحیه بگیرند اینطور نیستش که صلات در حال جنگ در حال عدو عرض می شود که حداقل است از کمیاتش از کیفیتش کم میشه ولی از کمیتش کم نمیشه بنابراین نقطه اولی اذا ضربتم فی الارض منحصر به سفر نیست فلیس علیکم جناح در بابش که جناح فرضا ایا اگر ایه نازل بشه که  اقایون شما اگر سفر کردید هشت فرسخ یا سفر کردید مسیرتون رو و این هشت فرسخ یا مسیر یوم هرگز خوفی سختی زحمتی ندارد ایا لا جناح گفته میشه … گفته میشه دیگه بله کما اینکه در قسمتی از روایت داره قسمتی از روایات داریم که ان الله من علیکم بتقصیر الصلات تعبیر این نیست حالا معنیش خداوند منت گذاشته است بر شما از رسول الله صل الله روایت است ایمه روایت است روایات مختلفی هم هست ولی قابل قبول … که خداوند منت گذاشته است بر شما که در سفر نماز را قصر کنید یا قصر دو رکعتی یا قصر … سوال حالا بنده در خانه هستم در خانه و در شهر وظایفی دارم ایا وظایفی که در شهر دارم این وظایف را در هواپیما که میرم مشهد دارم نه خیر وظایف انسان در سفری که خیلی سبکتر است بلکه هیچ وظیفه ای و سحر کردن مثلا غذا اماده اب اماده وسیله اماده خواب اماده همه چیز اماده ایا من … مثل اینکه شما دو نفر پسر دارید یک پسرتون درامدش خیلی کم است و به بدبختی زندگی می کند پسر دیگر درامدش زیاده و خوشبختی که من به این پسرم که درامدش زیاده منت می گذارم بر فرزندم که … اون کسی که زیادتر دارد منت کمتر منته اون کسی که به اندازه .. ندارد او منت است نه اون کسی که زیادتر دارد حالا کسی که در صفر راحت است وظایف وظایف ندارد وقتش زیاد تر است کار سفر کار کمتر است کار .. زیاد تر است خداوند منت گذاشته است بر مسافرین امت من که نماز را دو رکعت و روزه را بخورند برای اینکه راحت اند راحت فی راحه نماز را بشکنند دو رکعت بخوانند و روزه را هم بخورند حالا اینا مضافات و مضاعفاتی است که تتمه بحث بعد بحث میشه من سفری را که راحت است را عرض کردم ببینید من مصداق اون سفری که راحت است با هلی کوپتر از اینجا رفتید مشهد با هواپیما اون سفری که راحت است ایا به فتوای فتوا دهندگان نماز قصر است یا نیست بله اونجا افطار است یا نیست یک در میلیون من وجود ندارد در این مصداق عرض می کنم در مصداق سفری که کار کمتر است راحتتر است آزاد تر است راحتتر است غذا و خواب همه چیز اماده است و فقط حرکت می دهند شما را شما حرکت نمی دید در این سفر من علیکم اینجا در یک میلیارد من علیکمه حالا و اذا ضربتم فی الارض فلیس عیکم جناح بله هم هدیه هر دو هم هدیه خوب هدیه هدیه به قول سفر یا به .. راحتتر … نشد اگر بنا است اگر بنا است اگر بنا است که دو رکعت کم بشه خوب باید کمتر بشه یه رکعت باید حاجب یه رکعت بشه در نشد دیگه ایا مسافری که راحت است و کاری ندارد حق است هدیه بگیرد فرض کنید مسافر یک میلیون دارد بله حاضر پونصد هزار حاضر .. ایاب و این حرفا ما هدیه می دهیم به مسافر مسافر یه میلیون دو برابر اون کسی که حاجتش بیشتر است و نیازش به هدیه زیادتر است به اون باید هدیه داد یا به هیچ کدوم ندی یا اونی که نیازش بیشتره خوب خوب پس این هدیه که خداوند هدیه داده است به مسافر که دو رکعت نماز کم بشه و روزه رو بخورند

این هدیه سرشو باید بردی در اون جاهایی که هدیه به عکسه یعنی اگر بنا بر هدیه است هدیه … کسی که در این سفر خاص کسی که در این سفر خاص در راحتتر است وقتش بیشتر است نماز باید بیشتر بخونه حالا نماز که به اندازه حاجت بخونه ولکن چهار رکعت رو دو رکعت بخواند کار نمیکنه که نه تجارت است نه زراعت است نه درس است نه مرس است هیچی نیست بنابراین سر این روایت کلا بریده میشه و اگر منظور این است که چون سفر تعب دارد خوب سفر تعب دارد ایا اگر سفر تعب دارد این مطلب را اقایون بگردید کاملا ایا در میان کل واجبات اسلام یک دونه واجب ضعیف شما دارید که این واجب یا سقوط کند از اصل یا کم شود ازش بدون معارضه این معارضه یعنی در … عن مهم اهم مقدمه ولکن صلات که اهم عبادات است و اوجب واجبات است و توحید الله و از عقاید اصلی دینی است این صلات رو در میان کل واجبات یک دونه واجب ضعیف ضعیف هم نداریم که ساقط بشه ولکن نماز که از واجبات است بدون معارف واجب ساقط بشه یعنی سفر سفر چه .. دارد با .. صلات مخصوصا سفر در سفر هم تعب شرط نیستش که در سفری که صلات و قصر می کند و صوم .. می کند اصلا تعب شرط ندونستن هیچ کدام از فقها کلا مگه رد بعضی از این … اینها البته ما دو جور داریم یک دلیل نص کتاب است و یک دلیل مقدماتی است که این نص را بالاتر می بره مقدمه این نص ما یک دونه واجب از واجبات کوچک اسلامی نداریم که این واجب بدون معارضه با اوجب یا گوش کنید بدون معارضه با اوجب یا بدون معارضه با واجب این است که یا بدون معارضه

با … نداریم و نمیشه نه نمیشه اصلا یعنی من القضا التی واجب واجب است واجب کی معذوره عمل واجب را کی انسان معذوره که نتواند یا واجب اهمی است یا واجب برابر اما عملی که واجب است بر انسان و مطلقا واجب است این عمل واجب صعود کند کلا یا قسمتی صعود کند مثلا واجب است من صدهزار تومن به شما بدهکارم بدم و دارم نشد شما در .. پنجاه هزار تومن چرا چی شد چی شد بگید ندارید بله اگر ندارید اگر خرج زیاد دارید بله ولی من دارم زیادی ام دارم

ولکن شما اگر شاه عبدالعظیم رفتید بدهی صدهزار تومن رو پنجاه هزار تومن خوب چرا سقوط کرده چرا واجب سقوط کرد از قسمتی از بخشی از بخشی از واجب سقوط کردن مانند سقوط کردن اصل واجبه چنانچه سقوط کردن اصل واجب یا دوران بین امرهم لازم است یا برابر باشه اما صلات که امر واجبات است دو رکعتش سقوط کند چون من مسافرت کردم روزه را چون من چهار فرسخ مسافرت کردم بدون هیچ تعبی عسری حرجی فلانی عرض می شود که … این سوال اول است که این قبل از ایه است قبل از اینکه ایه

فایل ناقص است

45.31