پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله‌العظمی دکتر محمد صادقی تهرانی

جستجو

کلمات کلیدی

خلاصه بحث

جلسه صد و چهل و سوم درس خارج فقه

نماز (اذان و اقامه)

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و علی آله الطاهرین

اللهم صل علی محمد و آل محمد

بحث های مقدماتی صلاة تقریباً به پایان رسیده، فقط بحثی که مونده است، اذان و اقامه است. اولاً اذان و اقامه را در لغت و در ابعاد گوناگونش باید معنا کنی. در ثانی حکم اذان و اقامه چیست؟ آیا وجوب است هر دو؟ آیا استحباب است هر دو؟ آیا استحباب است اذان و وجوب است اقامه؟ یا هر چه؟

بحث بعدی این است که آیا فصول اذان و اقامه چند است؟ و بحث آخرین این است که آیا شهادت ثالثه که به عنوان فصل سوم اذان و اقامه در میان شیعه معروف است، مشهور است، از نظر عملی تقریباً اجماعی و کلی ست، آیا این شهادت ثلاثه واجب است یا مستحب است؟

اگر اذان و اقامه واجب باشد، آیا همون طوری که کل فصول اذان و اقامه واجب است، این شهادت ثالثه اگر شرعی ست، واجب است یا مستحب است یا نه واجب است و نه مستحب است بلکه به نیت رجاء می توان گفت؟

چون در بعضی از روایات وارد است که مثلاً در احتجای طبرسی عن الصادق علیه السلام و تنها همین روایت بر این مطلب میخواد دلالت کنه. این که میگیم میخواد دلالت کنه دلالت نداره، میخوان بدلالتونن روایت رو.

(عن الصادق علیه السلام إِذَا قَالَ أَحَدُكُمْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اَللَّهِ (ص) فَلْيَقُلْ عَلِيٌّ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ). این یک روایت در احتجاج طبرسی از امام صادق علیه‌السلام نقل شده، البته از نظر سند ضعیفه.

از نظر متن هم یک دلالت عامه ای دارد باید بحث کنیم و مانند این روایت، در بُعد اضافه بر آل، در صحیح بخاری ست. صحیح بخاری یک باب دارد که (كَيْفَ نُصَلِّي عَلَى مُحَمَّدٍ صلوات الله علیه كَيْفَ اَلصَّلاَةُ عَلَى) (03:15)

روایات متعددی دارد که (إِذَا قَالَ أَحَدُكُمْ ٱللَّٰهُمَّ صَلِّ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ فالیضعف وَ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ ولا تصلوا علی الصلاة البتراء) صلوات ناقص بر من نفرستید. (قیل و ما هی الصلاة صلوات البتراء قال ان تقولوا اللهم صل علی محمد) که آل را اضافه میکنی.

بنابراین بر مبنای روایاتی در صحیح بخاری و روایات زیادی در کتب شیعه، آل محمد باید اضافه شود بر محمد در صلوات و إلّا صلوات، صلوات بتراء و ناقص خواهد بود.

(علیک السلام)

این چند بحث را که بحث های بسیار مهمی ست در عین آنکه اذان و اقامه از مقدمات نماز است، ولکن کار به جایی رسیده است در اضافه ای که سنی ها می کنند و در اضافه ای که شیعه ها می کنند که الصلاة هم اهمیتش بالاتر شده یا مثل صلاة شده.

مثلاً برادران سنی (حَیَّ عَلیٰ خَیرِ الْعَمَلِ) را ترک می کنند کلاً و اضافه می کنند در اذان و اقامه صبح یا در اذان صبح یا در اقامه صبح، (الصلاة خیر من النور).

در طول تاریخ سنیان چنین می کنند و در قسمت عظیمی از تاریخ شیعه و نه در طول تاریخ، در قسمت عظیمی از تاریخ شیعه شهادت ثالثه را که (أَشْهَدُ أنَّ عَلیّاً وَلیُّ اللّهِ) است شیعه ها اضافه می کنند.

و حال آنکه کل روایات اسلام از این دو جهت خالی ست. یعنی روایاتی که در فتح الباری ست، پنجاه و هفت روایت است. این پنجاه و هفت روایت در فتح الباری که شرح صحیح بخاری ست و این صحیح بخاری رو که بحث کرده، صحاح دیگر را هم مورد بحث قرار داده، یعنی کل صحاح و کل احادیثی که اهل تسنن نقل کرده اند در هر بُعدی از ابعاد اسلامی، این آورده.

در باب اذان و اقامه عرض می شود که پنجاه و هفت باب، پنجاه و هفت باب راجع به اذان و اقامه است و یک اشاره، یک کلمه، راجع به آنچه را که سنی ها کم می کنند یا اضافه، و آنچه را ما شیعه ها اضافه می کنیم، یک کلمه اشاره ای هم وجود ندارد.

(صحبت حضار) خب صلوات وقتی که (06:48)

عرض می کنیم، همه رو عرض می کنیم.

ما راجع به اذان و اقامه داریم بحث می کنیم فعلاً تشهد مطلب دیگری ست. اگر در اذان اقامه نیست، در تشهد هست، هر دو دستوری ست. هر جا هست دستوره، هر جا نیست دستوره، دستور مثبت، دستور منفی، اینو بحث می کنیم.

حالا در پنجاه و هفت باب فتح الباری و در سی و سه باب جامع الاحادیث که جمعاً هفتاد باب میشه.

(صحبت حضار) ۳۳ باب؟

بله، سی و سه باب جامع احادیث شیعه مال مرحوم آیت الله عظمی بروجردی استاد الاعظم، رحمت الله علیه، در سی و سه باب عرض می شود که باب صلاة عرض می شود که همش راجع به اذان و اقامه است.

(صحبت حضار) باب سی و سه؟

بله؟

(صحبت حضار) باب سی و سه؟

در سی و سه باب نه باب سی و سه، سی و سه باب، در سی و سه باب، سی و سه باب مطرح است که اذان است و اقامه است و تشکیلات مختلف اذان و اقامه.

کما اینکه در فتح الباری هم پنجاه و هفت بابه، پنجاه و هفت باب فتح الباری، سی و سه باب جامع الاحادیث که جمعاً هفتاد بابه. در این هفتاد باب، سیصد و بیست و چهار حدیث

(صحبت حضار) بیشتر میشه استاد

بله؟

(صحبت حضار) نود باب میشه

نود باب میشه، بله اشتباه کردم.

(صحبت حضار) ببخشید تعداد احادیثش هم هست؟

تعدد احادیث در جامع الاحادیث سیصد و بیست و چهار حدیثه.

(صحبت حضار) سیصد و

بیست و چهار حدیث و در فتح الباری نشمردم، ولکن که در فتح الباری پنجاه و هفت، ببخشید معذرت میخوام، پنجاه و هفت صفحه، نه باب، پنجاه و هفت صفحه در فتح الباری و سی و سه باب جامع الاحادیث که جمعاً عرض می شود که هفتاد باب می شود، هفتاد باب ولیکن باب با صفحه فرق داره. اون وقت سیصد و بیست و چهار حدیث در جامع الاحادیثه و حدود دویست حدیث هم با کم و زیادش در فتح الباری.

کلاً ببینید، در کل احادیث اسلام، ضعیف، قوی، صحیح، موثق، در کل جهات اذان و اقامه بحث شده، یک حدیث ولو ضعیف و یک اشاره ولو اشاره ضعیف، نه به نفی اثبات سنی هاست و نه اثبات شیعه.

به نفی سنیا که (حَیَّ عَلیٰ خَیرِ الْعَمَلِ) نباشد، نداریم. به اثباتشون که در نماز صبح عرض می شود که (الصلاة خیر من النوم) اصلا ًنداریم. در جامع الاحادیث که مفصل ترین کتاب، مفصل ترین کتاب حدیثی، در یک اشاره اصلاً راجع به شهادت ثالثه کلاً نداریم.

حالا، فقط حدیثی را که نقل می کنند همون حدیثی که عرض کردم. احتجاج طبرسی (عن الصادق علیه السلام إِذَا قَالَ أَحَدُكُمْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اَللَّهِ (ص) فَلْيَقُلْ عَلِيٌّ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ).

(صحبت حضار) (وَلیُّ اللّهِ) نداره؟

نخیر، (عَلِيٌّ)

(صحبت حضار) ببخشید یک بار دیگه حدیث رو بخونید

(إِذَا قَالَ أَحَدُكُمْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اَللَّهِ (ص) فَلْيَقُلْ عَلِيٌّ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ).

خب، عرض می شود که در جواهر الکلام این بحث به گونه مفصل هست، آخرشم خودش تسلیم می شود که هیچ حدیثی و هیچ اشاره ای بر (عَلیّاً وَلیُّ اللّهِ) ما نداریم. فقط

(صحبت حضار) در جواهر؟

بله در جواهر. فقط شیخ طوسی در مبسوط، در النهایه، در الخلاف، در این سه کتاب حدیثی می گوید که این (عَلیّاً أمیرالْمُؤْمِنیٖنَ وَلیُّ اللّهِ) رو یا عبارات دیگر رو، شهادت ثالثه رو، روافض عرض می شود که مُفوضه اضافه کردند. مُوفض کسانی هستند از مسلمون ها که خود را بستند به تشیع ولی مفوضه هستند، میگن خدا هیچ کاره است و همه کار انسانه.

حالا گروهی از مسلمون ها که خودشونو بستند به شیعه ها، این ها جعل کردند که (عَلیّاً وَلیُّ اللّهِ) شهادت ثالثه،

(صحبت حضار) اینو کی گفته؟

اینو عرض می شود که شیخ طوسی میگه. شیخ طوسی در سه کتاب حدیثی نهایه و مبسوط و خلاف. بعد عرض می شود که ابن ابراهیم قمی، ابن ابراهیم قمی در عرض میشود که در کتاب حدیثیش که اسمش چیه؟ کتاب

(صحبت حضار)

بله در (11:48)

میگد که (لعن الله المُوفضه). خدا لعنت کند مُفوضه رو که جعل کردند شهادت ثالثه رو، (عَلیّاً أمیرالْمُؤْمِنیٖنَ وَلیُّ اللّهِ)، (عَلیّاً وَلیُّ اللّهِ) و این ها رو جعل کردن.

خب و علمای دیگر هم احیاناً این طور میگن، ولیکن ما این دو رو ذکر کردیم برای اینکه این دو استادن

(صحبت حضار)

بله؟

(صحبت حضار)

عرض می شود که ابن ابراهیم قمی، شیخ صدوق، حالا این نصوصش رو فردا براتون میخونم انشالله.

خب حالا رو این اساس که یک حدیث سنی یا یک حدیث شیعه بر نفی اثبات سنی یا بر اثبات شیعه که شهادت ثالثه است نداریم، چجوری ما میتونیم حکم کنیم به وجوب یا استحباب یا جواز؟

(صحبت حضار) جدیداً ببخشید یکی از آقایون به وجوبش حکم کرده بود که اگه گفته نشه، نماز باطله

بله، بله، بله، بله میدونم کیه، میدونم کیه، بله بله بله، ببینید،

(صحبت حضار)

شیخ طوسی ست، بله

ببینید ما در کل اسلامیات روایات جعلی زیاد داریم، تناقض زیاد داریم، ولکن اگر در یک مطلبی از مطالب که شیعه یا سنی اثبات، عمل کرده اند و قبول دارند، یک دانه حدیث نداشته باشیم، دلیل بر چیه؟ دلیل بر قطع صددرصد است برای اینکه شهادت ثالثه اسلامی نیست، نه وجوبش و نه استحبابش.

(صحبت حضار) این شهادت ثالثه در زمان غیبت کبری اضافه شده

حالا عرض می کنیم، بله عرض می کنیم.

شهادت ثالثه اسلامی نیست نه وجوباً، نه استحباباً، نه اباحتاً چون همونطوری که وجوب دلیل میخواد، استحباب هم دلیل میخواد، اباحه هم دلیل میخواد. نه وجوباً، نه استحباباً، نه اباحتاً هرگز دلیلی بر شهادت ثالثه وجود ندارد.

اما حالا بحثای بعدی رو می کنیم، به طور مجمل، به طور کلی امروز می کنیم بحثا رو، اما این روایاتی که در صحیح بخاری دارد که صلوات بر پیغمبر بزرگوار کاملش این است که (ٱللَّٰهُمَّ صَلِّ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَ عَلی آلِ مُحَمَّدٍ) یا در روایت شیعه است که وقتی صلوات بر پیغمبر می فرستید بر آل هم صلوات بفرستید یا در حدیث احتجاج که (عَلیّاً) (عَلیّاً وَلیُّ اللّهِ) رو هم بگید، این رو قبول داریم.

منتهی اصل اینکه صلوات بر پیغمبر تنها بدون آل درست نیست، این قبوله. وانگهی در صحیح بخاری چنانکه عرض کردیم و در روایت شیعه بر مبنای آیه (وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا) [الاحزاب: آیه ۵۶] این تبیین شده. (إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا) [الاحزاب: آیه ۵۶] (صَلُّوا عَلَيْهِ) معلومه، (ٱللَّٰهُمَّ صَلِّ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ صلوات الله علیه).

(سَلِّمُوا تَسْلِيمًا) دو بُعده. یک بُعد تسلیم بشوید در برابر فرمایشات رسول الله که بر مبنای وحی میگه و در قرآن هم نیست، نه موافقش در قرآنه، نه مخالفش در قرآنه و لذا تسلیم در برابر سنت وحیانی رسول الله بود.

مثالشم هست هفده رکعت، این هفده رکعت نماز، دو رکعتی و سه رکعتی و چهار و چهار رکعتی، این در کتاب نه اثباتشه نه نفیش، ولی (سَلِّمُوا تَسْلِيمًا). چون پیغمبر (مَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى، إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى) [نجم: آیات ۳ و ۴] بنابراین پیغمبر برمبنای وحی این سنت رو اجرا کرده، عمل کنید.

همچنین روایات زیادی که پیغمبر بزرگوار میفرماید که بر من صلوات ختم کردید، صلوات بفرستید، باید آل را هم اضافه کنید، بنابراین اگر ما آل را اضافه نکردیم (سَلِّمُوا تَسْلِيمًا) نکردیم، چنانکه اگر ما نمازهای هفده رکعتی را نخوانیم، کمتر یا بیشتر بخوانیم، برخلاف (سَلِّمُوا تَسْلِيمًا) ست این درسته.

ولکن آیا اینکه آل پیغمبر یا علی علیه السلام رو اضافه کنیم، همیشه باید اضافه کنیم؟ بله

(صحبت حضار) یعنی ببخشید مراد از آل فقط همون یازده فرزندان

علی علیه السلام آله دیگه، علیه السلام آل است.

(صحبت حضار) مگه اصحاب نیست؟

نخیر اصله، خودش اصله، خودش اصله

حالا اینکه این احادیثی که داریم که مثلاً حدیث (عَلیّاً وَلیُّ اللّهِ) همین یه حدیثه، ولکن حدیث آل زیاد است، هم در کتب سنی ها، هم در کتب شیعه ها حدیث آل زیاده، ولکن تنها یک حدیث داریم در اضافه علی علیه‌ السلام بر پیغمبر ولی راجع به اذان و اقامه نیست، کلیت دارد.

(صحبت حضار) نشد حاج آقا، میگم یعنی علی علیه السلام از آل نیست؟

چرا آله.

(صحبت حضار)

رو این اصل میخوایم بحث مخلوط نشه و ترتیب پیدا کنه که یک بحث بسیار مهمی ست راجع به این عرض می شود که شهادت ثالثه.

حالا ان قال قائلُ که این روایت احتجاج میاد که (إِذَا قَالَ أَحَدُكُمْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اَللَّهِ (ص) فَلْيَقُلْ عَلِيٌّ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ) این در اذانه؟ نخیر، در اقامه است؟ نخیر، بلکه در بُعد اقرار شهادات است از نظر تشیع که (لا إِلهَ إلّا اللّهُ) اصل است (مُحَمَّد رَسُوْلُ اللّهِ) فرع اول است که فرع اصل اسلام، فرع اسلامی، (عَلیّاً وَلیُّ اللّهِ) فرع مذهبی ست، بله اینو قبول داریم.

ولکن آیا این یک حدیث با اضافه (عَلیّاً وَلیُّ اللّهِ) مقتنی ست که ما در اذان و اقامه هم بگیم (أَشْهَدُ أنَّ عَلیّاً وَلیُّ اللّهِ)؟نخیر، برای اینکه همونطوری که در این ابواب بسیار زیاد، ارکان اذان و اقامه ذکر شده و جزء ارکان اذان و اقامه هرگز (عَلیّاً وَلیُّ اللّهِ) نیامده است، این نیومدن (عَلیّاً وَلیُّ اللّهِ) در کل ارکان شیعه و سنی اذان و اقامه، آیا دلیل

(علیکم السلام)

آیا دلیل بر نفی نیست؟ دلیل بر نفیه، برای اینکه از چند جهت اذان، در اذان و اقامه اگر شهادت ثالثه بود باید روایات زیاد داشته باشه، این یک.

اینکه چطور می شود راجع به اذان و اقامه که حدود چهارصد حدیث شیعه و سنی داریم، یک اشاره راجع به شهادت ثالثه نشده و حال آنکه این چهارصد حدیث تمام ارکان اذان و اقامه رو ذکر کرده. یادشون رفته است ائمه علیه السلام؟ رسول‌ الله از یاد برده؟ ائمه علیه السلام از یاد برده اند؟ تمام ارکان را گفته اند (حَیَّ عَلَی الصَّلاةِ، حَیَّ عَلی الفَلٰاحِ، حَیَّ عَلیٰ خَیرِ الْعَمَلِ) و و و، همه رو گفته اند، البته با کم و زیاد که مقدار مسلمش رو ما انجام میدیم.

ولکن شهادت ثالثه رو اصلاً نگفته اند. پس شهادت ثالثه در اذان و اقامه هرگز وجود نداره. بله علی ولیّ الله است صلوات الله علیه، حسن ولیّ الله است، حسین ولیّ الله است، حضرت فاطمه معصومه است و بقیه أئمه، ولکن عصمت و ولایت أئمه علیه السلام مقتضی این نیست که در هر جایی باشه.

مثلاً شما در نماز که میخونید میگید (إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ) [فاتحه: آیه ۵]. آیا جایز است بگید که (إِيَّاكَ نَعْبُدُ أَشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُوْلُ اللّهِ) درسته؟ یا بگید (إِيَّاكَ نَعْبُدُ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) بعد (إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ) درسته؟

هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد. همچنین در اذان و اقامه. در اذان و اقامه که این فصول مرتب رو ذکر کردند، هرگز شهادت ثالثه به میان نیامده، بنابراین ذکرش وجوباً که هیچ، استحباباً هم هیچ، بلکه جوازاً هم جایز نیست.

حرفه، همونطوری که واجب نیست و مستحب نیست و جائز نیست بین آیات سوره حمد یا  آیات سوره بعد از حمد چیزی اضافه کنیم، ولو خیلی مهمه، (لا إِلٰهَ إلّا اللّهُ) را که محور اصلی کل دین و کل ادیان است، ما اضافه کنیم در  آیات  سوره توحید.

(بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ لاإِلٰهَ إلّا اللّهُ، اللَّهُ الصَّمَدُ) درسته؟ (لا إِلٰهَ إلّا اللّهُ) أهم ارکان عقیدتی ماست ولی جایز است که در بین  آیات حمد، در بین آیات سوره اضافه کنیم؟ نخیر.

بنابراین چطور می شود عقیده داشت که شهادت ثالثه رو که معروف است بین شیعه، این رو اضافه کنیم به عنوان وجوب چنانکه بعضیا خیال کردند؟ به عنوان استحباب بعضیا خیال کردند، به عنوان رجا بعضیا خیال کردند، اصلاً به عنوان اباحه هم نیست، مباحم نیست.

یعنی این اذان و اقامه رو اصلاً ابطال می کند و عرض می شود که قابل قبول نیست در اذان و اقامه. چه واجب باشد اذان و اقامه، چه مستحب باشد، چه حتی مباح باشد، نه واجب باشد، نه مستحب، بلکه اذان و اقامه فقط مباح باشد، این مباح جزء شهادت ثالثه هرگز نیست.

(صحبت حضار) یعنی از شهادات اسلام محسوب نمیشه؟

شهادت اسلام هست ولی شهادت اسلام رو هر جوری میشه انجام داد؟ مثلاً اگر شعار توحید باشد که (لا إِلٰهَ إلّا اللّهُ) در بوق و کرنا میگیم (لا إِلٰهَ إلّا اللّهُ)، این از شعار های بزرگ اسلام هست یا نه؟ آیا (لا إِلٰهَ إلّا اللّهُ) رو می تونیم در ضمن نماز، در ضمن سوره حمد اضافه کنیم؟

(صحبت حضار) آخه ما نگفتیم، این خارج از نماز است، داخل نماز که نیست

میدونم، میدونم، اینم خارج از اذان و اقامه است. اون خارج از نمازه، خارج از نماز رو داخل نماز انجام دادن، نماز رو باطل میکنه، اینم خارج از اذانه. چیزی که خارج از اذان و اقامه است داخل اذان و اقامه، چرا میاریم؟ چیزی که خارج از اذان و اقامه است و یک اشاره در کل چهار صد روایت شیعه و سنی نوشته بهش نشده، چرا بیاریم ما؟

وانگهی کسی اگر این حرف رو الان بزنه میگن شاید سنیه

(صحبت حضار)

حالا، ولکن اقای شیخ طوسی هم سنیه که در سه کتابش ذکر کرده؟ آیا ابن ابراهیم سنیه؟ آیا صاحب جواهر سنیه؟ آیا صاحب جواهر سنیه؟ صاحب جواهر این حرفا رو تسلیم داره و جواب میده، میگه اما این روایت که نقل کردیم، دلیل نیست بر اینکه (عَلیّاً وَلیُّ اللّهِ) همه جا جایزه، بله علی ولیّ الله است، از اولیای بزرگ، ولی ولیّ الله بودن علی دلیل نیست که در اذان و اقامه که وارد نشده، وارد کنیم.

(صحبت حضار) آیا نقصان میرسونه کسی اسم علی رو بذاره در اذان یا اقامه؟

آیا نماز شما ناقص میشه اگر (لا إِلٰهَ إلّا اللّهُ) رو بین (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) بذارید؟

(صحبت حضار) نه بحث می کنیم

خب ما هم داریم بحث می کنیم

(صحبت حضار) اگر

ما هم داریم بحث می کنیم،

(صحبت حضار) اگر نقصان میرسونه

باطل می کنه، باطل می کنه،

(صحبت حضار)

(اللّهُ‏ أَکْبَرُ) چطوره؟ خوبه یا نه؟

(صحبت حضار) خوبه

خوبه؟

(صحبت حضار)

چون، صبر کنید، صبر کنید، شما (اللّهُ‏ أَکْبَرُ) گفتی برای افتتاح نماز، درسته؟ بعد (بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ) بعد میگی (اللّهُ‏ أَکْبَرُ)،

(صحبت حضار) آخر نماز رو شما مقایسه نکنید

صبر کنید آقا جان، عزیزم، آخر شما که عجله داری آخه، میگم (اللّهُ‏ أَکْبَرُ) گفتی برای افتتاح نماز درسته؟ بعد (بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ) [فاتحه: آیه ۱] بعد به جای اینکه (الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ) [فاتحه: آیه ۳] میگید (اللّهُ‏ أَکْبَرُ) این (اللّهُ‏ أَکْبَرُ) دوم که میگید چطوره؟ خوبه یا بده؟

در بُعد اصلی خوبه ولی مبطل نمازه، چون رکنه دیگه، اضافه بر رکنه. اضافه رکن مبطل نمازه دیگه. کم کردن (الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ) [فاتحه: آیه ۲] مبطل نمازه، اضافه کردن (اللّهُ‏ أَکْبَرُ) و (لا إِلٰهَ إلّا اللّهُ) و (مُحَمَّداً رَسُوْلُ اللّهِ) و (عَلیّاً وَلیُّ اللّهِ) بین  آیات سوره حمد و بین آیات سوره بعدی مبطله دیگه.

(صحبت حضار) اونطوری که در روایات گفته شده همونطور باید وارد بشه، بیشتر از اون نباید بشه

بله بله.

اگر ما من عندی بخوایم وصل کنیم، بله مطلب دیگه.

ببینید اصولاً امیرالمومنین علیه السلام که خاک پایش چشم ماست و روح ماست، عقل ماست، فطرت ماست، جان ماست، همه چیز ماست، آیا امیر المومنین رو در صدر اسلام همه مسلمون ها به بیعت قبول داشتند یا بعضی ها قبول داشتند؟

اکثریت علی علیه السلام را به مقام خلافت رسول الله قبول داشتند یا نداشتند؟ نداشتند، نداشتند، اگه داشتند، اگه داشتن که سقیفه انجام نمیشد که،

(صحبت حضار)

اگه داشتند که بیست و پنج سال علی رو کنار نمیزدن که، تازه بعد بیست و پنج سال علی رو آوردن، علی رو به عنوان امام نیاوردن، به عنوان خلیفه آوردن، علی را بیست و پنج سال بعد حضرت پیغمبر اکرم، نذاشتند مقام خلافت پیدا کنه، مسند بشینه، بعد از بیست و پنج سال هم به مقام خلافت بود نه مقام امامت.

خب حالا علی علیه السلام رو که از زمان وجود پیغمبر، از زمان حیات پیغمبر تا رحلت پیغمبر، زمان ابوبکر، زمان عمر، زمان عثمان، زمان خود علی علیه السلام، در این زمان ها، اکثریت، در زمان های بعدی هم همینطوره، اکثریت مسلمون ها به طور مطلق، به طور اطلاق، اکثریت مسلمون ها اگر به عنوان خلافت قبول کردند، به عنوان امامت قبول نکردند، مگر شیعه ها که در اقلیت هستند، آیا می شود که پیغمبر که نماز میخوند، بگد (اللّهُ‏ أَکْبَرُ) (اللّهُ‏ أَکْبَرُ) (أَشْهَدُ أَنْ لا إِلٰهَ إلّا اللّهُ) (أَشْهَدُ أنَّ عَلیّاً وَلیُّ اللّهِ) پیغمبر رو می کشتند، اصلاً نابودش میکردند، اصلاً قابل گفتن نبود.

اگر (أَشْهَدُ أنَّ عَلیّاً وَلیُّ اللّهِ) جزو ارکان بود، قابل قول نبود، قابل گفتن نبود،

(صحبت حضار) وقتی که قرآن تأکید می کند که (بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ) [مائده: آیه ۶۷]

(صحبت حضار)

بله؟

(صحبت حضار) اگه پیغمبر میفرمود، ما هم میگفتیم، حالا که نگفته ما هم نمیگیم

بله، مقصود، ما تابع پیغمبریم یا مقابل پیغمبریم؟ اگر تابع پیغمبریم، پیغمبر نفرموده، عرض می شود که

(صحبت حضار) خود امیرالمومنین نفرموده

خود امیرالمومنین نفرموده، أئمه ما نفرمودند و اینکه شیخ صدوق میگد که (لعن الله المفوض) خدا لعنت کنه مفوضه روکه (اختلقوا حدیثا فی الشهادت الثالثه) که (أَشْهَدُ أنَّ عَلیّاً وَلیُّ اللّهِ) (أَشْهَدُ أنَّ أمیرالْمُؤْمِنیٖنَ وَلیُّ اللّهِ) میگد لعنت الله المفوضه.

آیا ابن ابراهیم سنی بود یا شیخ طوسی که میگد این حدیث عرض می شود که این شهادت ثالثه جعل است و در خلاف و در مبسوط و در عرض می شود که نهایه در هر سه کتاب حدیثش میگد که این حدیث جعل است، آیا ایشون سنی است؟ بله انسان گاه مراعات عمل مستمر رو امت را می کند و مراعات حکم خدا را نمی کند، خب باید فتوا بدی که به رجاء محبوبیت یا استحبابه کلی.

ولکن اگر کسی حکم ما انزل الله بخواد بکند، بله؟

(صحبت حضار) موفضه همون قلات هستند یا فرق میکنه؟

قُلات دو دسته اند، قلات عرض می شود که علویا هستند که علی رو الله می دونند و

(صحبت حضار) همون علویایی که

بله، علی رو الله میدونن و پشت سر پیامبر، ولی مفوضین دسته ای هستن که آخه یه دسته مجبره داریم، یک دسته مفوضه، یک دسته بین الامرین،

(صحبت حضار) ببخشید موفضه رو یک مقداری توضیح بدین

موفضه که میگیم اینکه، هر کاری انسان می کند صددرصد مختاره، خودش دخالت داره، خدا اصلاً دخالتی در کارها ندارد. مجبرین میگن که اصلاً ما هیچ کاره ایم، خدا صددرصد همه کاره است و ما همه کارمون جبره. مفوضین نقطه مقابلن که میگن که، ما هر کاری می کنیم، همه کارمون به اختیار ماست خدا هیچ اختیاری نداره، بنابراین بین افراط تفریطن، افراط عرض می شود جبر و تفریط تفویض یا به عکس.

(صحبت حضار)

بله؟

(صحبت حضار)

خب اونا مختلف اند، بنابراین سرجمع این عبارتی که امروز عرض کردم به طور مختصر تبیین این مطلب بود که (أَشْهَدُ أنَّ عَلیّاً وَلیُّ اللّهِ) یا (أمیرالْمُؤْمِنیٖنَ وَلیُّ اللّهِ) و و روی چشم، در همه جا اما در صلاة نه، در اذان نه، در اقامه نه، حتی پیغمبر که بالاتر از امیرالمؤمنینه و خدا که بالاتر از هر دوست، بالاتر از همه جهانیان است، ما نمی‌توانیم (لا إِلٰهَ إلّا اللّهُ) را در هر جا بگوییم.

(صحبت حضار)

کی میگه جعلی؟ کی میگه جعلی؟ کی گفت جعلی؟ کی گفت جعلی؟ کی گفت جعلی؟ من نگفتم جعلی که.

گفتم دو مطلب است، یکی علی علیه السلام، امام حسن، امام حسین، فاطمه، ائمه روی چشم مان، بله ولیکن آیا روی چشم ما بودن دلیل است بر اینکه ما در نمازم میتونیم بگیم (أَشْهَدُ أنَّ عَلیّاً وَلیُّ اللّهِ) یا در خود نماز اضافه کنیم؟

مثلاً مقام ولایت ائمه مقام سومه، مقام رسالت رسول مقام دومه، مقام اول چیه؟ توحیده. آیا ما می توانیم کلمه توحید را، (لا إِلٰهَ إلّا اللّهُ) را در ضمن حمد بیاریم؟

(صحبت حضار) حاج آقا بهتر اینه که ما

در ضمن حمده دیگه

(صحبت حضار) (لا إِلٰهَ إلّا اللّهُ) رو چند بار در بین اذان و اقامه بگیم.

(صحبت حضار) خود اذان و اقامه، به جای اینکه دو بار بگیم (أَشْهَدُ أَنْ لا إِلٰهَ إلّا اللّهُ)

سه بار بگیم

(صحبت حضار) چهار بار بگیم

بله

(صحبت حضار) میتونیم چهار بار بگیم؟

بله، مثلاً در اذان که چهار باره می تونیم یکبار بگیم؟ می تونیم پنج بار بگیم؟

(صحبت حضار) طبق روایات معصومین

می تونیم پنج بار بگیم؟ اینکه هر چی بیشتر بهتر، این چهار باره، ما چهل بار میگیم. نماز که دو رکعته ما می تونیم بیست رکعتش کنیم، سه رکعتش کنیم یا یه رکعتش کنیم؟

(صحبت حضار)

آیا نماز هر چی، نماز که ذکر خداست، آیا ذکر خدا هرچی بیشتر باشه بهتر نیست؟

بنابراین بیایم بگیم که نماز صبح که بهترین نمازه و ثواب زیاد داره، به جای دو رکعت، چهار رکعت بخونیم، پنج رکعت، چهل رکعت بخونیم اصلاً، میشه؟ بنابراین اگر ما تابع شرعیم، تابع هوس و تابع حماقت نیستیم. (قطع صدا)