جلسه صد و نود و پنجم درس خارج فقه

زناشویی

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدالله الرّب العالمین و صلی الله علی محمد و علی آله الطاهرین

این بحثی که علیک السلام. دوگانه بود و یک گونه. تمام نشد. و من فکر کردم که از کجا معلوم است تا بحث نکاح ما زنده بمانیم. گروهی از برادران سوالاتی فرمودند گروهی هم سوالاتی نفرمودند مطالبیست که خودمان عرض نکردیم بنابراین باید عرض کنیم. در این دو شبه از بحث ما مقداری بحث می کنیم. شبه اول مربوط است به حیض زنان علیک سلام و شبه دوم مربوط است به ابعاد استیلاد. بحث دوم را دوم عرض می کنیم به حساب اینکه برادران همه باشند. و بحث اول را که بحث تخصصیست اول عرض می کنیم که اولیت هم از لحاظ تریبت فقهی داشت. به طور کلی و از نظر به باب عدیر ادعای زنان یک تقسیمی رو عرض می کنم که در اینجا به حساب اون نظری که بعنوان تتمه است نتجه بخش باشد. عده زنان یا دو گونه است و یا سه گونه است و یا چندگونه. اینکه یا عرض می کنم خیر ابه قسم به او باهمی و اشکر و اضراب بها حیث النون. همه اینها هست. تقسیم اولی که برای عده زنان می شود یک عده مستقلا مربوط است به وفات شوهر که این زن صغیره باشد کبیره باشد حامله باشد یائسه باشد حائضه باشد هر چه باشد این زن دائمه باشد منقطعه باشد کنیز باشد تمام اینها عده وفات باید مراعات کنند برای … این یک بحث. یک قسم. قسم دوم عده ایست که مربوط است به حیض. یا قطعاً و یا احتمالاً. یا قطعاً یا احتمالاً. ولکن در این میان عده ای که مربوط به حیض است قطعاً یا احتمالاً محور اصلیش احتمال حمل است. بنابراین ما دو جور عده داریم. یکی عده وفات. وفات قطعی و یکی هم عده حمل. منتها عده حمل دو جوره. یکجور حمل قطعیست یک جور حمل احتمالیست. و اولات الاحمال اجلهن عن یدبن حلهن. معلوم. این کلیت داره. هرچه می خواد باشه. ولو سارا زن ابراهیم باشد که قریب صد سالش بود. که ازون وقت پنجاه و شصت سال و این حرفا گذشته. و اولائک الاحمال اجلهن عن یدبن حلهن. این کلیت. منتها اگر زنی حامله نیست یائسیه قطعیه هم نیست اما یائسه متردده است آیاتشو می خونیم. اما یائسه متردده است یا حیض می شود یا هنوز حیض نشده است چون در تمام این موارد احتمال ولو ضعیف حمل وجود دارد بنابراین والمطلقات یتربسن بانفسهن و لا تتبروا و لا یکتم ما خلق الله فی ارحامهم ان کن یومن بالله و یوم الآخرت. اینم بعد دوم اما مجموع رو که ما حساب کنیم هشت تا می شه. زنان هشت جورن. در برابر عده داشتن. عده نداشتن نوع عده عده حمل است احتمال حمل است قطع حمل است قطع حیض قطع به حیض است احتمال حیض است عرض می شود که وفات است هشت جور زن ما داریم. یکی زن صغیره. که اصلاً حیض اصلا نشده و نمی شود. در این حالت. زنی که قبل از نه ساله حالا در بلاد سردسیر که نه سالم معنا نداره ده سالم معنا نداره. این یک گروه. این خارج از محور عده است. این اول. مرحله آخر زنی که یائسه قطعیه است. چون یائسه دو جور ما داریم شاید اول بار است که هم من می شنوم هم شما. ما یائسه دو جور داریم. یک یائسه قطعیه است که قطعاً به سنی رسیده است که نمی شود حیض گردد. این یائسه نیستش که این قاطعه است. یائسه زنیست که مأیوس از حیضه مگر تو یأس قطع داریم. که زن مأیوس باشد از حیض حالا احتمال یک در صد بدهد که … جدید دارد می زند به حیض. شما حرف قدیمو دارید می زنید. اونو ما بلدیم. پس زنی که حیض نمی شود به سن شصت رسیده مثلا یا پنجاه یا شصت رسیده این دو جوره. یک اینکه این قطعاً حیض نمی شود بگید هشتاد سالشه بگید نود سالشه بگید صد سالشه. این عجوزه زنبیلی که شصت و هفتاد و هشتاد و نود و صد سالشه این قطعا حیض نمی شود که یائسه نیستش که. یائسه خوب صبر کنید شما. یاس یعنی نامیدی. در نومیدی بسی امید است پایان شب سیه سفید است منتها نومید یعنی ظن قریب به قطعه. ببینید گفتم حرف جدیده خود شما گوش کنید منم گوش می کنم. حالا ببینیم چی میشه. یه مرتبه هست که انسان قطع دارد چیزی نخواهد شد این مأیوس. اگرم می گه مأیوس این بصورت مجاز می گن مأیوس. یه مرتبه نه یه درصدی دو درصدی درصد کمی ممکن است بشود اما نود هشت درصد نود نه این چی؟ یأس داره. اینو می گن سن یأس اما اگر صد در صد می داند قطعاً می داند طب می گوید واقعه خارجی می گوید سن می گوید حالت می گوید صد در صد قطعاً حیض نخواهد شد اینو اگر بگن یائسه مجازن گفتن یائسه. قطعاً این از دور عده خارجه. اون یائسه اوله. اون یائسه اول بود یائسه دوم. من یائسه دومو گفتم قاطعه. یائسه دوم قاطعه است. آخه شما لغت یأسو ملاحظه کنید. یأسو کجا ما. همینطورم هست. همینطورم هست. نخیر نشد. کی میگه؟ مگر کفار نه نشد نخیر. هرجا یأسه بیارید در قرآن بیارد در سنت بیارد در لغت بیارد یأس یعنی . ببینید ظن قریب به یقین یأس اینه اصلاً یأس در مقابل احتماله اصلاً اگر احتمال خیلی ضعیف باشد خیلی خیلی ضعیف باشد می گن مأیوس است اما در حال یأس امکان هست امکان عقلی هست امکان وجوبی هست مثلاً. منتها امکان دوجوره. حالا تفسیرو توجه بفرمایید. پس گوش کنید. بله؟ بله خوب حالا یا اثر حیض  چون حیض مقدمه اولاست اگر زنی قطعاً حیض نمی شود به حساب اینکه … نیست که حیض نمی شود خوب اولادمنمی شود. مگر اینکه مثل هاجر باشد مثل فرض کنید که سارا زن ابراهیم باشد که اون در سن پیری خداوند بهش اولاد داد که حرف دیگریست ما در وضعیت عادی روش صحبت میکنیم. اجازه بدید من تقسیمو عرض کنم. دیگه گفتم حرف جدید داریم خوب برا منم جدیده. من بین النوم و الجعزه فکر کردم. چون همیشه باید فکر بکنیم باید که زندگیمون زندگی ای باشد که روی معارف قرآن دقت کنیم. یه مطلبی رو من صبح دیدم در یک جلدی از جلد هفتم تفسیر مرحوم ملاصدرا رضوان الله علیه صاحب انفال. لااقل علما اینجورین من چارشنبه عرض خواهم کرد. دو صفحه نوشته که چقد مأیوس چقد ناراحته چقد نگرانه چقد عرض می شود که مضطرب است که چرا من انقدر عمرمو مصرف کردم در فلسفه. حالا یه یه عده هستن خود ملاصدرا آقای خمینی همیطور فخر راضی همینطور کی همینطور کی همینطور. ولی چرا بذاریم آخر عمر؟ بذاریم ما از اوایل عمر داخل دریای نور بشیم. خوب تفسیرو ملاحظه کنید. ما بر مبنای آیات بحث میکنیم. ببینید زنها هشت دسته ان. یک دسته که صغیره ان. صغیره هم مثل یائسگی. قطعاً این حیض نشده هنوز این صغیره این هیچی این که عده ندارد که عده وفات مطلب دیگریست عده وفات مال همه است. عده وفات مال همه است عده حمل مال همه است اما صغیره. صغیره که حیض نشدست و قطعاً حیض نشدست و احتمال حیضم ندارد این عده ندارد. یعنی عده طلاق ندارد البته عده وفات که همه دارند. این یک. دوم در مقابل چندتا یائسه ما داریم. سه تا. ما سه تا یائسه داریم. یک یائسه ای که قطعاً سنیست که یک درصد یک جو هم احتمال ولو مگر به اعجاز مثلا یک در میلیون یک در بی نهایتم احتمال اینکه این حیض شود و بچه بیاورد این صد سالشه. ما مثال صد سال میزنیم که روشن بشه. این که یائسه نباید بگیم. این خارج از دور است. این قاطعةٌ. این یک. دو. دو اینست که به سن پنجاه رسیده است سن پنجاه به بعد اگر. یقین بله. منظور همینه. این سه تا یائسه. یک یائسه که یقین دارد که به سنی رسیده به وضعی که اصلاً امکان ندارد مگر به اعجاز که این حیض بشه. اینکه از دور خارجه. دو به سنی رسیده است که ظن قالب است. ظن قالب است به حساب سن و به حساب خصوصیات خون که حائض نمی شود پس حامله نمی شود. این یائسه به حساب سنیست.  یائسه به این می گن. یعنی ظنش به اینکه حیض نمی شود خیلی بالاتس درصد احتمال حیض خیلی کمه یه درصد دو درصد. مثل زنیکه فرض کنید بعد شصت سال یا بعد پنجاه سال بین پنجاه سال شصت سال این دو سه سال حیض ندیده مثلا. ولی امکانش که هست. ممکن است انحراف مزاج باشد ممکن است وضعیت دیگر باشد ولاکن این ظن قوی قوی دارد که اینکه حیض نمی شود پس این یائسه است و لکن به ظنی که چیه؟ به ظنی که قریب است به یقین. اینو می گن یائسه. یائسه دو. یائسه سوم. یائسه سوم خدا در صورت طلاق می فرماید. وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِن نِّسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ ۚ وَأُولَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ الی آخر. من آدرس آیه رم بهتون می دم که مراجعه به قرآن شریف بکنید. ملاحظه بفرمایید قرآن شریف فرمودست که سوره طلاق شصت و پنج آیه چهار. وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِن نِّسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ. یعنی یأس که مورد صحبت است نیست. یأسی نیست که عده ندارد بلکه یأس بعد سوم است. چون سه یأسه. یه یأسیست که ان ارتبتم. یه یأسیست که نه احتیاطی نیست ظن قریب به یقینه. این دو. یه یأسی که صد در صده. پس سه یأسه. خوب آیا همه یائسه ها اینها عده ندارن؟ نه. یه یائسه ای داریم که عده دارد چون احتمال حیض دارد و احتمال حمل دارد این آیه می گد. فرماید. وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِن نِّسَائِكُمْ اما چجور؟ إِنِ ارْتَبْتُمْ. خوب یئستت دو جوره. یه مرتبه یئسن اما احتیاطی در کار نیست انحراف مزاجی نیست چیزی نیست فلانی نیست. احتیاط در کار نیست ولو اینکه نود درصد است نود و نه درصده نود و چند درصده. یه وقتیم نه یئسن من المیحض من نسائکم این بنده خدا پنچاه و چند سالشه پنجاه سالشه چند ماه چند سال ندیده اما حالت ارتیاع به ما مترددیم آیا این واقعاً دیگه حیض نخواهد شد یا حیض خواهد شد و ما نمی دونیم کی خواهد شد. چی می فرماید؟ وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِن نِّسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ. سه ماه باید عده بگیرند بعد از طلاق. وفات نه ها. چرا با اینکه یائسه است. این یائسه ایست که باید عده بگیرد چرا؟ برای این که ان ارتبتم. بعدش.  وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ. یعنی چه؟ یعنی زنی که به سن زنیست که باید حائض بشود و حائض نشده. پونزده سالشه شونزده سالشه بیست سالشه بیشتر بیشتر این به سن من تاییده ولی حیض نشده. اما احتمال قوی حیض در آینده هست. این چقدر؟ اینو اگر طلاق بدیم حیضم نشده است… شماست. اینم باید سه ماه عده بگیره. چرا چون احتمال حیض هست پس احتمال حمل هست. ممکنم هست حیض نشده حمل بشه ممکن است در حال حیض حمل بشه. ببینید از سر می خونم آیه رو. کسانی که در خدمت قرآن فعلاً هستند. چون همه در خدمت قرآنیم توجه بفرمایند. ولائی سوره شصت و پنج آیه چهار. سوره شصت و پنج آیه چهار وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِن نِّسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ. با قید ان ارتبتم داره می گه صرف یأس نه و لذا خدواند دو حالت دیگرو نگفته. صغیره رو نفرموده و اون دو تا یائسه دیگرم نفرموده. نفرمودن دلیل بر اینست که عده نداره. اونایی که عده دارند یا عده حمل است یا عده حیض است یقین به حیض است احتمال به حیض است عرض می شود که یا اینکه وفات شوهر است اینارو قرآن فرموده. اما اونایی رو که نفرموده خوب چرا عده بگیرن؟ مگر عده گرفتن زن دلیل نمی خواد خوب دلیل می خواد. کتاب الله راجع به عده فرموده عده هست و عده دیگه رو نفرموده. دو تا از یائسه ها رو نفرموده عده داره. یک یائسه رو فرموده عده داره. این یائسه که عده داره اینه. وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِن نِّسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ  هم همینطور. به دلیل چی؟ به دلیل با وَأُولَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ این اجلهن ان یضعن حملهن ما اولات الاحماله نه مال لم یحضن. برای اینکه لم یحض که فرض نشد که اینا حیض دارن که. وَأُولَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ ۚ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا. خوب ببینید دراینجا احتمال اینکه این الان یائسه شده درصد اینکه حیض نشود زیاده اما ان رتبتم. جای ارتیا به اینکه نه این واقعاً منقطع نشده موقتاً منقطع شده ممکن است بعداً حیض بشه ممکن است بعداً حمل بگیره ممکن است بدون حیض حمل بگیره چون این احتمالات در کاره خداوند این احتیاط رو برای ما کرده عدتهن ثلاثة اشهر اما کسی که حمل دارد . وَأُولَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ ۚ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا این از این. خوب مناسبتش خیلیه برای اینکه در حال که این حلم داره خوب نباید این ازدواج که. باید تقوی الله کرد دیگه تقوی الله ازین محرم است دیگه. آیه ای دیگر سوره مبارکه بقره آیه دویست و سی و چهار. مربوط به وفاته. بله سه ماه دیگه. گفتم که. اونایی که یئسن من المحیض من نسائکم ان ارتبتم فعدتهن ثلاثة اشهر. توجه کنید. ولایی وجه ولایی لم یحضن به کدوم می خوره به قبل. … چرا؟ برای اینکه به . وَأُولَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ. حمل در اینجا مفروضه. بنابراین اونا عدشون کی تموم می شه موقعی که حملشون بیاد بیرو. بچه بزان. خوب ولایی لم یحضن … بر بچه داشتن نیستش که. اینو مراجعه بفرمایید به همون بحث مفصلی که در سوره طلاق ما کردیم اما اونیکه اونجا … عرض می کنم. ببینید آیه دیگر که بله؟ … هم مال وفات است هم مال حمل ببینید. بله خوب. این سوره بقره آیه دویست سی و چار. وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا. زاواجاً مطلقه دیگه. صغیره باشد کبیره باشد یائسه باشد یائسه اول یائسه دوم یائسه سوم ذات حق هرچه می خواد باشد. بله بله. بله بله. … منقطع است.  باید همه باشه. امره دیگه وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا چه کار کنن؟ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا ۖ فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ. یه جمله اینجا عرض کنم که اینجا ما اختلاف داریم با سایر برادران فقیه. برادران عزیز فقیه ما سنتاً و شیعتاً تا اونجا که من دیدم ندیدم جور دیگه. می فرمایند چهار ماه ده روز قرآن می فرماید چهار ماه و ده شب. توجه کنید به آیات. وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا. بین تمیز و عدد اختلافه. مذکر و مونث بودن هست یا نه؟ عشراً یعنی عشر لیالٍ. ده شب در نه روز می شود یا نه؟ چهار ماه و نه روز ده شب. آقایون می فرمایند نخیر چهارماه و ده شبانه روز. این یه اختلافیست که خواستم اشاره کنم. حالا. این عده وفات کاری ندارد به یأس و غیر یأس و صغیره و کبیره و حامله و غیر حامله. منتها اگر چنانچه حامله بود و شوهرشم مرد اینجا ابعد و اجلین مناطه. اگر فرض کنیم که دو ماه دیگر کمتر از چار ماه و نه شب ایشون ولادت کرد اما باید تکمیل کند تا چار ماه و نه شب که اون محور اصلیست و ابعد الاجله. و اگر چنانچه چار ماه و نه شب گذشت اما هنوز حامله است ُولَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ. ابعد اجلین در … اشاره فرموده. خوب اینم ازین. بعد راجع به طلاق. بله؟ بله ضمنشه بله دیگه شکی نیست ضمنشه. اگر مثلاً این زن را طلاق داد و دو ماهه حامله بود. خوب این زنی که طلاق داد و دو ماهه حامله بود خوب کی می تونه شوهر کنه؟ ان یضعن حملهم. و باعکسه. اونی که ابعد الاجله. بعد در سوره مبارکه بقره آیه دویست و بیست و هشت. وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ. کدوم مطلقات؟ اون مطلقاتی که باهاشون معامله جنسی شده است. اون مطلقاتی که صغیره نیستند اون مطلقاتی که یائسه نیستند اون مطلقاتی که شوهرشون نمرده اون مطلقاتی که حامله نیستند اگر حامله هستند قبل از ثلاثة القروء این ثلاثة القروء مال طلاقه فقط. سه قرء که قرء اعم است از حیض و طهر. سه طهر و سه حیض این مال طلاقه. تداخل هم میشه. تفسیر بیشتر من نمی گم چون لزومی نداره. حالا ببینید این مقدمه ای بود بر این مطلب که دیروز چهار جور روایات ما خوندیم براتون راجع به سن یأس دو صحیحه بود مال ابن الحجاج گفت پنجاه سالگی. پنجاه سالگی از اول ولادت ها. نه از اول حیض. و یک موثقه بود مال همین ابن الحجاج که گفت شصت سالگی و یک مرسله ابن ابی عمیر بود گفت فرق است بین قریشیه و غیر قریشیه ما با کمال احترام به ائمه علیهم السلام و برای حفظ احترام ائمه علیهم السلام می گیم هر سه روایت اشتباست. قرآن آقا قرآن برای احتمال حیض احتما حمل می گد ثلاثة عرض می شود که اشهر. در اون یائسه ای که یائسه رسمیه نیست بلکه ولایی من المحیض من نسائکم ان ارتبتم فعدتهن ثلاثة اشهر. روی احتیاط روی احتمال. احتیاط کجا کامل می شه؟ اگر یک زنی هاشمیه نیست و از سن پنجاه سال گذشت و خیلی هم داریم خیلی داریم ها شما می دونید که. زنی هاشمیه نیست قریشیه نیست از سن پنجاه سال گذشت بر همون وقت عده حیض خون حیض دید همون رنگ حیضم هست همون وقت حیضم هست می گید چون هاشمیه حیض نیست؟ آقا خدا برای احتمالش می گد که این باید عده نگه دارد بعد این حکم گذشت حیض رو در نظر می گیره شما برای یقینش می گید نه؟ درست معارضه دارد احادیث با این آیه. این آیه که می فرماید برای ان ارتبتم برای احتمال حیض این احتمال حیض ممکن اس در سن هفتاد سالگی هم باشه. حالا ما نمی گیریم بالا. اما در سن بین پنجاه و شصت سال زنی که قریشیه نیست دیگه ارتیا نداره؟ آقا ارتیاد چطور ندارد؟ با اینکه خیلی خیلی از زنان غیر قریشیه تا شصت سال حیض نمی شن و خیلی از زنان قریشه تا پنجاه سال گذشت و همینطور حیض می شن. خیلی زیاد حالا شما خبر ندارید. بله. خوب ببینید این مربوط به این بحث. بحث دیگر. بحث دیگر گفتم که دوم عرض می کنم با حال اینکه از نظر اجتماعی اولیت داره. … در ایران ما در لبنان اونها در جاهای دیگر مصر بلاد اسلامی داریم بحث می کنیم بلاد غیر اسلامی که تبعیت از ما نمی کنند. آیا ما مسلمونها حق داریم مرزو تهدید کنیم. با این آیات. یه مقدماتی عرض کنم. ببینید آیاتی هست که ما گرفتیم چلوندیم مختصرش کردیم. ما چه کاره ایم آخه؟ ما چه کاره ایم مطلق خدا را مقید کنیم؟ عام خدا را مخصص کنیم. کلام وسیع و مطلب وسیع رو قید بزنیم خوب چرا؟ این آیه مبارکه سوره انفال که می فرماید. وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ. بله در بین آیات حربه. اشکالی داره ولی مقصودش اینجاست. مگه آیه خمس اینطور نیست؟ آیه خمس که آیه چهلم سوره انفال است باید و اعلموا در بین آیات حربه. قبلش حربه بعدش حربه. و تمام علمای شیعه و بعضی از سنی ها می گن این و للتم اعم. اعم از … جنگی و غیر جنگی. وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ تومرون بِاللَّهِ و الی آخر. ان کنتم آمنتم بالله. خوب اینجا چون در اینجا ما غنمتم در ضمن حرفه بگیم ما غنمتم حربه. نه آقا ما غنمتم نفرمود ما غنمتم من الحرب و لذا ما غنمتم غنیمت تجارت هست غنیمت زراعت هست غنیمت عرض می شود که همه چی هست. حتی دراینجا. بله. بعضیا رو قبول میکنیم.  بله می دونم. خوب ببینید ما سیاق و میاق قبول نداریم اتلاق است و اتلاق. حالا در اینجا و احدو لهم مستطئتم. خطاب به چیه؟ به کل مومنین. کسانی که ایمان به کل قرآن آورده اند و اعدوا لهم. این حاشیه نیست این هم متن است هم حاشیه. اما متن است بعنوان وجه کلی و اما حاشیه است در باب حرب. آقا اگر در باب حرب افراد ما کم باشد که عدمون کمه. و عُده مونم کمه هم قدرت فردی حربمون کمتر از دشمنه هم قدرت عُده ای و آمادگی حربی کمتره. خوب ما مغلوب می شیم. نمی تونیم بریم جلو. پس چکار باید بکنیم؟ مگر ما نباید اسلام خودمون رو حفظ کنیم اولاً؟ مگر ما نباید اسلام رو صادر کنیم. ما مستقل باشیم در اسلامیات و معارف اسلامی خودمون باید جوری باشیم که اگر دشمن خواست به حجوم کند غالب نشود یا لا غالب و لا مغلوب یا مغلوب گردد. این چجوره؟ این فقط برای جنگه نخیر ببینید. رو آیات بیشتر عنایت کنید. حالا بعضیا که می رفتن بیرون به بعضی از برادران فرمودن که این گروه گروه گمراه کننده حوزست. گفتم حوزه رو از کتاب الله گفت عرض می شود به کتاب الله هدایت می کنه و از غیر کتاب الله گمراه می کنه. حالا این حرفا هست دیگه. ما انتظار نداریم که حرفا نباشه ما حرف خودمونو داریم می زنیم. ولی البته خوب ما به یه کتابی داریم استناد می کنیم که خیلی اجنبیه. کتاب … کتاب اجنبی ایه مولفشم پیدا نیست. و اصلاً به قول فلانی می گفتن داخل آدم نیست. داخل کتابهایی که باید بهش استناد کرد مستقلاً در فلسفمون در عرفانمون در منطقمون در عرفانمون در فقهمون در اصولمون در ادبمون در مدبمون نیستش. اینست که بعضیا می خیالونن که اینجور است. حالا. وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَيلِ. من قوةٍ تختصُ کل قوةٍ ایجابیتاً. کل قوةٍ عقلیتٍ علمیتٍ مالیتٍ حالیتٍ ایلادیتٍ استقائیتٍ تربعویتٍ فما الی ذالک من کافتٍ قوات الممتاز. منتها قوت دو جوره. یه مرتبست انسان قوه دارد خوب باید اعداد کند قوه رو در مقابل کفار اصولا اعداد قوات ایمانی برای مسلمان چه قوات داخلی ایمانی و چه قوات خارجی ایمانی برای مسلمان برای خودساختگی لازمه. بعد اول. بعد دوم ما مسلمان ها در طول تاریخ اسلامی در عالمی زندگی می کنیم که اکثریت مطلقه اش کفارند یهودن نثارا مشرکین اند چه اند چه اند حالا باشه که بخوان مسجد باقری رو بگیرن چقد آدم کشتن مسلمون کشتن. خوب پس وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ. هذه آیت مبارکة بلیغتٌ بلیغتٌ بلیغتٌ تحلل الابکار قوات الحاضرة والحوزات التی یمکن لک ان تحسن علیها. این قوه قوه اقتصادی را می گیرد قوه علمی را می گیرد قوه عقلی را می گیرد قوه ادبی را می گیرد. ادب زیاد باشه. قوه عددی را می گیرد. آمادگی هر کس ممکنه عدد ما یک میلیون عدد دشمن صد هزار مثل جریان اسرائیل و مصر و سایر دول. اسرائیل شاید بیش از صدهزار نداشت اما اعداد داشتند اینا اعداد نداشتن. وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم. این ما استطعتم دو بعده. یک بعدی که قوه ای دارد اون قوه رو باید اعداد بکند. آباد بکند. که نزدیک مرز یا اینکه نه قوه ای ندارد می تواند تحصیل کند. من قوه ندارم که برم حج اما می توانم تحصیل قوه کنم. چه قوه بدنی چه قوه راهی قوه سری قوه مالی قوه ندارم اما می توانم تحصیل قوه کنم. مگه من مستطیع نیستم؟ من اگر بخوام برم مشهد دو سه روز وقت لازم داره که چکار کنم  چکار کنم چکار کنم.  الان که این دو سه روز نشده و الان که این مقدمات فراهم نشده مستطیع رفتن مشهد هستم یا نه؟ استطاعت معنیش اینست که حاضر به دل باشه و همه چیز باشه. نخیر. استطاعت یعنی بر طوع شما قرار بگیره یعنی در امکان شما باشد که این رو با پنج مقدمه با ده مقدمه با صد مقدمه با هر مقداری می خواد که حرجی نباشد عسری نباشد اینو بتوانی انجام بدی. حالا. وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم و من رباط الخیل. این یه نمونست. چون بحث بحث حربه اینجا و من رباط الخیل. وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم و من رباط الخیل. که چی؟  تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُم وَآخَرينَ مِن دونِهِم لا تَعلَمونَهُمُ نحن نعلمهم. این خیلی بالا رفت مطلب. اصلاً باید از سر ما اسلام رو یاد بگیریم قرآنو درست مطالعه کنیم. خیلی بخونیم قرآن. وَآخَرينَ مِن دونِهِم لا تَعلَمونَهُمُ نحن نعلمهم. آیه رو ملاحظه بکنید. آیه چندم سوره مبارکه انفال است.بله؟ پنجاه و نه. بله. آیه پنجاه نه سوره مبارکه انفال یا شصت. وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَيلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُم وَآخَرينَ مِن دونِهِم لا تَعلَمونَهُمُ اللَّهُ يَعلَمُهُم ۚ وَما تُنفِقوا مِن في سَبيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيكُم وَأَنتُم لا تُظلَمونَ. انفاق چی؟ انفاق مال انفاق حال انفاق عدد انفاق عُدد انفاق علم انفاق معرفت انفاق عقل انفاق قدرت در کل ابعاد. وقتی که غرب اروپا یا بالاتر از غرب که آمریکاست اینا اعداد کردن خود را از نظر اقتصادی از نظر سیاسی از نظر افراد که زیاد ترن. گرچه دارند کمتر می شن. از این نظر اعداد کردن خوب ما مسلمونا که احق و احرا هستیم. وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَيلِ. که دو بعدیست. دو بعدی رو حالا ما پیاده کنیم. در اقتصاد. وَأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ . چی می خواد بگد؟ می گه اگه پول داری اگر من پول ندارم و می تونم تهیه کنم عسر و حرجم نیست می توانم تهیه کنم ولی بهمون صنار جوب باریکه اکتفا می کنم اینجا انفقوا شامل حال من نیست؟ مگه من مسلمان نیستم. قدرت ندارم. لایکلف الله نفساً  الّا وسعها آیا در وسع من هست که مقداری زحمت بکشم که مقداری پول درارم که مقدری بیشتر از خرج زندگی شخص خودم باشد که به اون شل و کورها و کسانی که نمی توانند و واقعا کشش ندارند و ناتوانی دارند به اونها کمک کنم؟ آیاتو از سر باید نگاه کرد؟ انفقوا مال کسی که مال داره حتماً نیستش که. و همچنین درباره حج لالله علی الناس حج البیت من استطاع علیه سبیلا و من کفر عن الله غنی عن العالمین. من یستطاع رو برادران فقیه اینطور معنا فرمودند. مال باشد سر باشد راه باز باشد اگر بسته بود می تونم بازکنم نه ها. اگه راه باز باشد مال باشد حال هم باشد. می گیم نخیر نه مال باشد نه حال باشد نه راه باز باشد اما من می توانم بدون عسر و حرج هم مال تهیه کنم هم حال تهیه کنم هم راه باز کنم. دیگه مستطیع نیستم من. خیلی مستطیع زیاد می شه بنابراین. در باب حج که این دارای دو بعد است. لالله علی الناس حج البیت من استطاع علیه سبیلا دو بعد دارد یک بعد بعد حجی که این حج خانه خدا که کنگره عامه اسلامیه است این باید همیشه باشد. ولو یک مرتبه در عمر واجبه بقیه اش مستحبه اما اگر یه موقع واجبات انجام شد و چون مستحبات انجام نمی شود خانه خدا خالی بود نخیر این کنگره ملتقای عموم مسلمین باید در اینجا باشد که نسخه ثانیه کوچیکترش نماز جمعه است نسخه ثالثه اش نمازهای جماعت است و هچنین و همچنین و همچنین خوب این بعد اول. بعد دوم. بعد دوم اسلام. الاسلام شریعته الحربیه. شریعت الحربیه مکاف. و کافی و کافة الکمالات الدخلانیة و … از نظر اقتصادی اون مقداری که می شود عسر و حرج نیست که ما اقتصادو درست کنیم که خود کفا و دیگران کفا باشیم. چون دیگران همشون که نمی توانند کار کنند. اونایی که نمی توانند کار کنند یا اگر کار کنند کم میارن.یا نمیتونه کار کنه یا مقداری که می تواند کار کند کار می کند و کم میارد. وَأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ . به همچنین. حالا مهم تر از همه اینا چیه؟ اونی که در قله اعدادات و استعدادات انسان های مسلمان هست غیر مسلمان رو کار نداریم در قله استعدادات و اعدادات مسلمونه بچه درست کردنه. شما خودتون مسلمانید یه مسلمان درست کنید دو مسلمان سه مسلمان چار مسلمان پونزده مسلمان هیجده مسلمون چارصد مسلمون. این عرض می شود که ملک فهد می گن که صدتا اولاد داره نمی گیم صدتا اولاد داشته باشین. کسانی که امکان حالا اون کسانی که امکان دارندما عرض کردیم. کسانی که امکان اقتصادی دارند امکان حالی بنابراین دارند امکان اجتماعی دارند چرا به چار  پنج تا اکتفا کنن؟ خوب صد تا درست کن دویست تا درست کن. چارتا عقدی بگیر  پونصد تا صیغه بگیر مثلاً. شمارو که عرض نمی کنم. شما یکیش هم نصفش زیاده. نه اگر بشه نه. ببینید ببینید مگر خدا زن ها رو چند برابر مردها خلق نکرده؟ خوب سه سه برابرشون … یه برابرم بد ترکیبن بعضیاشون زن نگیرن شوهر نکنن. بعضیشون سهیم بشن بعضیشون سرشون بالا باشه. نمی خوام تشویق کنم که زن زیاد بگیرید نه ما بعد اولو داریم بحث می کنیم. بعد اول اینه. بعد اول که قرآن می فرماید که نسائکم حرث لکم فاتوا حرثکم انّی شئتم و قدموا لانفسکم که بحثش دو سه روز گذشته گذشت اینه.این نسائکم حرث لکم مادامی که به محضور برخورد نمی کنید مادامیکه به حرج برخورد نکردید. اگر خود رو به حرج بندازید که برای کار خیر قدموا لانفسکم که عیب ندارد که. مادامیکه حرام نباشد اولاد درست کردن. حرام واقعی نه حرام جعلی. اونایی که می گن مدرسه کم است استاد کمه تو فلان مدرسه باید باشه این حرفارو ما نداریم که. مثلاً آیات خشیت املاق رو شما ملاحظه بفرمایید. در آیاتت خیشیت الله خدا چی می فرماید. ببینید. عرض می شود که آیاتی راجع به کشتن وعد. دو  جور وعد ما داریم. یکجور وعد اولا که فرزند شروع کرد به کار دختر بد پسر بود بی گرسنگی. یه جورم وعد بنات. وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ دختراشون رو عرب جاهلی زیر خاک می کردن. چون می گفتن ناموسه این دست کس دیگه بیفته ما چشامون باز بشه ببینیم مثلا انقد ماشالله اینا احمق بودن. خوب قرآن شریف هر دو بعد را می داند آیات متعدده ای در این جریان دارد. وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُم یکی نحن نرزقمهم و ایاهم دو تا این چی می خواد بگه. می گه بچه درست کردی خوب اونکه از روی گرسنگی بچشو می خواد زیر خاک کنه واقعا گرسنست دیگه. می ترسد که خودش  گرسنه تر بشه یا اگر خودش گرسنه تر نشه بچش نتونه تحمل کنه. می گه نخیر نحن نرزقکم و ایاهم یک آیه نحن نرزقکم و ایهم دو آیه إنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْءًا كَبِيرًا. اینو من مثال آوردم برای این جریان. انسان بگه نه این بچه یدونه بسه دومیش آخه تشکیلات می خواد. این تشکیلات آخه  جعله اصلا. اگر ما عدمون را و عُدمون را زیاد کنیم که واجب است زیاد کنیم و نمی کنیم تمام عالم را اسلام می گیرد. منتها این دستوری که قرآن شریف می فرماید نسائکم حرثٌ لکم فاتوا حرثکم انی شئتم و قدموا لانفسکم. این ل رو بایست درست کرد. یه مرتبست که من اگر بی حالی کنم بچه همینطور بی تربیت بار میاد از یهود و نثارا هم بدتر بار میاد نه نخیر. قدموا لانفسکم. هرکسی اگر مسلمان است اقلاً مانند خودش این فرزند رو تربیت معنوی کند. تربیت جسمانی که خیلی سادست تربیت معنوی کند اگر حد حرج نیست اگر عسری که فوق الطاقه است نیست. حساب نکند که این خانه می خواد این لانه می خواد این آشیانه می خواد این دختر شوهر می خواد این پسر زن می خواد این چنین چنان می خواد این حرفا چیه اصلاً؟ بنابراین ما بشینیم خودمون رو بخیالونیم که نخیر یکی بسه. دو تا بسه. بله اگر حرج بود واقعاً اگر حرج بود که انسان جونش بالا میومد که این بچه رو بزرگ کنه چون خودش نصف شکمش سیر نمیشه خوب این یه مطلبیست خوب درست نکرد نکرد. واجب نیست. اما رجحان داره. و این آیه مبارکه که می فرماید وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَيلِ. من القوة عن استیلاد. من القوة تربیت الاولاد. تبریتاً اسلامیتاً سلونه. اولاد رو جوری تربیت کنید که همش چرت نباشه و خمیازه نباشد این اولادی که به درد خودش و به درد جامعه اسلامی بخورد. در موقعی که بسیج می خوان بکنن نیروها رو علیه دشمن دشمن نیاد خاک مارو بگیره با اینکه خودش خاک بر سر یک دهم ماست. اینطور نباشه. و مخصوصاً در ایران عزیز اسلامی که حدود یک میلیون نفر ما شهید دادیم. ما که یک میلیون یا بیشتر شهید دادیم کاری به کشته ها نداریم. یک میلیون یا بیشتر شهید دادیم این جبران باید بشه یا نه؟ بالعکس کنیم ما. به عقب برگردیم. باید جبران بشه خوب. این باید جبران بشه اگه پنجاه میلیونیم باید شصت میلیون بشیم هفتاد میلیون بشیم صد میلیون بشیم دویست میلیون بشیم مگه ما خاک کم داریم. مگر زمین کم داریم. مگر آب کم داریم؟ مگر نون کم داریم. مگر کسی در ایران ما مرده است از گرسنگی. مگر کسی مرده است از لباس هیچی نداشتن. خوب کم باشه زیاد باشه منتها این هر که بامش بیش برفش بیشتر. اون کسی که استعداد اقتصادیش بیشتر است اقتصاد عرض می شود که استعداد اقتصادیش بیشتر است استعداد فرهنگیش زیادتر است یا می تواند زیادتر باشد اینا باید بیشتر تولید کنن. همانطوری که اگر تاجری می تواند روزی ده هزار تومن دست بیارد از راه حلال خوب این ده هزار تومن در بیاره هزارتومنش مال خودش نه هزارتومنم مال کسانی که نمی تونن. همونطور که از نظر مالی اعداد لازم است از نظر علمی لازم است از نظر عقیدتی و اخلاقی لازم است از نظر فرهنگی لازم است از نظر سیاسی لازم است از نظر حربی هم لازم است اعداد ما در قله اعدادهای ما قرار گرفته است که اعداد از نظر عدد افراد مسلمان و عُدد افراد مسلمان. عدد افراد زیاد بشد. و عُدد افراد زیاد بشه. و این وظیفست. نمی تونیم بگیم که نخیر در این اجتماع اگر ما بچه داشتیم چنین میشه آقا جمهوری اسلامیه دیگه. زنا که رفتند زیر چادر و خمرم که نیست و عرقم که نیست و قمارم که نیست و مگه بعضی از قمارایی که بعضیا اشتباه کردن کاری نداریم. اینا که نیستش که پس اجتماع ما اجتماع اسلامیست. قانوناً اسلامیست دولتاً اسلامیست جمهوریتاً اسلامیست رهبراً اسلامیست وزیراً اسلامیست نخست وزیراً اسلامیست اینی که اسلامیست شما ازین جو اسلامی استفاده کنید.  لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَيلِ تُرهِبونَ بِهِ. باید ما قوه ارعابی درست کنیم. باید علم ما بترساند علم اروپا را قدرت های فکری ما بترساند قدرت های اروپایی را قدرت های اقتصادی و مالی ما بترساند. و خداوند داده. اغلب الآبا للآبا الفطرونیت فی بلاد الاسلامیة. الیس حرکته؟ و لکن و لکن لا حیات لمن تنات. نود درصد و بیشتر از چاه های نفت در بلاد اسلامیست ولی مثل اون فهد احمق یا دیگری دیگری  دیگری که این نفت ها را همینطور میدن به غرب کافر و غرب ملهد و اگر یک ماه به اینا نفت ندیم از تشنگی نفت می میرن سقط می شن. خداوند به ما داده هم تحت الارضی به ما داده هم فوق الارضی به ما داده اما قرآن شریف شما را تربیت می کند در کل ابعاد تربیت می کند ما رو. در ابعاد اقتصادی و فرهنگی و عقیدتی و  علمی و معرفتی و سیاسی و اجتماعی و اخلاقی و در کل ابعاد ما رو تربیت می کند ولی ما لا حیات لمن تراد. بعضی مواقع حرمت مواقع دیگریست که اگرم بحث تتمه ای دارد فردا عرض می کنم ولکن بحث تیمم رو بعداً صحبت می کنیم و البته همه ابواب فقه روی چشمه ولی ابواب اجتماعی رو خیلی باید روش حساب کنیم ابواب اجتماعی فقه و ابواب سیاسی فقه بسیار بسیار حائض اهمیت است.

الهم شرح صدورنا به نور علم و ایمان و معارف القرآن العظیم واغفرنا  لما تحبون و تالله و جنت ما اما لا تحب و لا ترداه اسلام علیکم.