پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله‌العظمی دکتر محمد صادقی تهرانی

جستجو

کلمات کلیدی

خلاصه بحث

جلسه دویست و بیست و یکم درس خارج فقه

نماز (اوقات نمازهای پنجگانه)

اللهم صل علی محمد و آل محمد

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و صل الله علی محمد و علی آله الطاهرین

اللهم صل علی محمد و آل محمد

والذی اوحینا الیک من الکتاب هو الحق مصدقا لما بین یدیه ان الله بعباده لخبیر بصیر ثم اورثنا الکتاب الذین اصطفینا من عبادنا فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخیرات باذن الله این ایه دوم از آیاتیست که من ندیدم مورد استدلال برای اثبات مقام عصمت ائمه معصومین علیهم السلام قرار بگیره ولکن وقتی انسان دقت کند از قویترین دلالتها را این ایه مبارکه برخوردار است.

مطلب مختصری که قبلا باید حضور برادران عرض کنم اینست که ما راجع به ائمه معصومین علیهم السلام و سایر معصومین دو بعد از سخن را داریم یک بعد اثباتیست و یک بعد سلبی. بعد اثباتی اثبات مقام عصمت اولیای اونهاست چون عصمت دارای مراتبیست ولو که ما دلمون میخواد اینطور باشه بلکه ازنظر ادله کتاب و علاقه الکتاب ادله سنت برای ما ثابت است که این چاهارده بزرگوار که راس الزاویه هندسه رسالت محمدیه محمد بن عبدالله صلوات الله علیه است اینها در بالاترین قله عصمت و طهارت و علم و تقوا و معرفت و عبادت و کل خیرات هستن و اوحینا الیهم فعل الخیرات و اقام الصلاه و ایتاء الزکاه و کانوا لنا عابدین. برای ما مسلم است برمحور قران که قبول داریم در بعد اول و برای محور سنت موافقه قران که قبول داریم در بعد ثانی که این چاهارده بزرگوار با تفاوت اندکی که احیانا هست بین راس الزاویه و سایر اضلاع از بالاترین مقام عصمت و طهارت در طول تاریخ عصمتها و طهارتهای انسانها و فرشتگان و غیر و غیر برخوردار هستن این بعد اثبات.

اما بعد سلبی چون کلمه طیبه لا اله الا الله در کل اصول و فروع ما باید نقش داشته باشه در کل علوم و عقاید و افکار و اعمال و اقوال ما باید نقش داشته باشه. اینجا نقش ایجابیست که الی الله است الا مقام اولیای عصمت این مرحله اولا ومقام سلبی انچه منافات با مقام عصمت اولیا دارد تا چه رسد عصمت عالیه تا چه رسد عدالت اولیا تا چه رسد عدالت عادیه تا چه رسد اسلام متوسط تمام اینها باید که از ساحت قدس معصومین علیه السلام نقش ولکن برحسب فرموده معصوم علیه السلام کثر وحدی استنا عالم متهتک و جاهلون بالذکر کمر مقام رسالت رو میشکند هیچ چیز نمیشکنه فقط دو چیز عالم متهتک  و جاهل متنسک.

عالمی که به نیروی علم بر خلاف حقایق قیام میکند عالمی که استحمار میکند مردم را با احمق کردن مردم و اون جهات نادانی مردم را زمینه گرفتن مردم را به زمین میزند و نادان ها رو نادانتر میکنه و جاهل متنسک نادانی که نشان میدهد من عابد هستم زاهد

این مردم نادان مانند خود و بدتر از خود را به جهالتهای ناهنجار و ناهموار میکشاند به حساب چهره ظلم و چهره تقوا که در عمقش جز حمق چیزی وجود ندارد اگر ما نسبت به پیغمبر بزرگوار خودمون و ائمه صحبت میکنیم فعلا. اگرپیغمبر بزرگوار را زدن فحش دادن معده گوسفند به سرش ریختند در شعب ابی طالب حبسش کردن محبور به فرار شد از غار بعد از سه روز به مدینه مجنونش گفتن چه گفتن چه گفتن صدمه های لفظی صدمه های عملی صدمه های ظاهری به اون بزرگوار زدن نوعا به جسم وارد بود به جسم مقام نبوت وارد بود اما صدمه بالاتر از اینست که روح نبوت رو میخواد بکشه پیغمبر که کل عقل است بگن دیوانه است کاهن است ساحر است هرز میگه چرت میگه اما یه بدتر ازاینم ما داریم.

بدتر از ابوجهل ها و ابولهب ها ما داریم چه ابوجهل ها و ابولهب های عالم و چه جاهل که صاف میگد این دیوانه است نه اینکه پیغمبر نیست ادم عادیم نیست این دیوانه است این خل است این چه است این چه است این چه است بدتر ازاینام داریم مسلمان نمازخون احیانا نماز شب خون احیانا راوی احیانا محدثه احیانه فلان نسبتهایی را بعنوان فلان عن فلان عن فلان عن فلان عن جعفر صادق نقل میکند که مقام اولیای عصمت رسالتی محمدی صلوات الله علیه رو میبرد به افل السافلین اونچه که ازبرای مسلمونها ولو در عدنا درجات اسلام باشند ثابت است عصمت اولیای رسول الله صلوات الله علیه عه ولی اگر نسبت فقه بدن و معنعن عن عن عن عن نسبت چه نسبت چه نسبت چه اونم به چهره دین دین ضد دین قرآن ضد قران خدا ضد خدا محمد ضد محمد علی ضد علی اینو چیکارش باید کرد؟

میتوانیم ما اگر مسلمان هستیم ولو درصد اسلام ما کم است ساکت باشیم اگر نفس ما هم ساکت باشد نباید ساکت باشیم وقتی که نسبت به امیرالمومنین صلوات الله علیه که مقام دوم را در کل مراحل عالیه عصمت هاییست بعد از رسول الله صلوات الله علیه امیرالمومنینه اونوقت براش خبر جعل میکنن خبر از الله از محمد از علی از حسن از حسین از باقر از صادق از رضا از ائمه نقل میکنن تفسیر برهان و و و و که چی دابه الارض دابه الارض شیعه هام نقل میکنن مفسرین نقل میکنن و اذا وقع سوره نمل و اذا وقع علیهم القول اخرجنا لهم دابه من الارض تکلمهم ان الناس کانوا بآیاتنا لا یوقنون روایت قروقروقر صحیحه و محیحه و لحیحه همینطور که ایشون دابه الارضه و من یکدونه روایت ندیدم که ایشون دابه الارض نیست اون چه حماقت بار است این روایات علی دابه الارض است خدا انقد بی ادبی میکنه خدا از مومنین عالی فرمود یا ایها الذین آمنوا تعبیر الذین آمنوا میکنه امنوا نوشته است یا ایها الناس خدا به انسان حیوان نمیگه مگر الاغ کالانعام مطلب دیگری

کسانی که هیچ انسانیت ندارن کسانی که خوی و خلق حیوانیت دارن و مقصرن و خاص مرحوم فرمود ومقصرن اونارو میگد که کالانعام تازه کالانعام و این شیعه مرتضی علیه راویه راویه عن راویه عن راویه کاتب عن کاتب ناقل عن ناقل میگد بله دابه الارض علی اینرو بعنوان معجزه اقا معرفی میکنه چطور خب دابه که نمیتونه حرف بزنه که پس این دابه ای که حرف میزنه این حیوانی که مانند انسان سخنرانی میکنه این معجزه کرده است پس این مال اقا علیه من در سوره نمل اینطور نوشتم کان دابه الشیعیه التقط بدابه الناسبیه فطهارتا اون دابه ناسبی خواست خواست کلاه سر دابه شیعه بزاره روایت جعل روایتم که کاری نداره که

بله این و اذا وقع علیهم القول اخرجنا لهم دابه من الارض تکلمهم دابه که حرف میزنه اقا علیه دیگه خب بله دیگه تو‌ام که اینطور هستی قبول داری پس نور علی نور شد شروع کرد جعل کردن از الله من روایت نقل کردم در خارجیه از الله از رسول الله از علی از از از از فقط یدونه روایت زورزورکی به ما رسیده است از امام علی علیه السلام اونم در دار المنصوف نه در روایت شیعه باید خون گریه کرد که یه نفر بهش میگه السلام علیک یا دابه الارض مسخره میکنن امیرالمومنینو من دابه الارضم دابه الارض دم داره سم داره شاخ داره من نه دم دارم نه سم دارم نه شاخ دارم اینه وضع اسلام ما

امیرالمومنین که در بالاترین مقام عصمت و طهارت است که خاک کفشش میرزد به تمام قدیسین الا ائمه و رسول الله صلوات الله علیه ایشون حیوان خب به این دابه الارض باید گفتش که یا دابه الارض خب این چرا دابه الارض معجزه بود برای اینکه دابه حرف میزنه خب بابا ما ام که داریم حرف

خداوند به زبان این حیوان میاورد حقایقی را که به نفع ظهور صاحب الامر و صلوات الله علیه صحبت کنه خب مطلبی نیستش که باید علی رسما دابه الارض کنی گفتم در دار المنصور گفت السلام علیک یا داب فرمود ان الدابه الارض لها ذنبا و ذهبا و قلبا و کذا و رفت بلا این طور مظلوم بودن ائمه ما علیه السلام

یا فرض کنید که در سوره المومنون قد افلح بسم الله الرحمن الرحیم قد افلح المومنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون و و و و روایات یک دو‌سه چاهار بالا که امیرالمومنین وقتی متولد شدن این آیات را خواندن تورات را همشو خواندن انجیل را همشو خواندن خواندن خواندن خواندن این شیعه احمق الاغ خیال میکند که مقام آقا رو برد بالا بابا پیغمبرو زدی زمین چون قرآن فقط ماکن و ماکنت تتلو من قبله من کتاب و لاتخطه بیمینک اذا لارتاب المبطلون بابا دوازده سال مونده که وحی بر پیغمبر نازل شه قبل از اینکه دوازده سال مونده وحی بر پیغمبر نازل شه به علی نازل شد وحی علی پیغمبر بود در اون حالت اونوقت ایه میخونیم میگه و آتیناه الحکم صبیا یحیی میگیم بله اینو قران داره میگه قران میگد و اتیناه الحکم صبیا یعنی در صبابتش نبوت داریم ولی پیغمبر ما در چهل سالگی نبوت داد صحبت این نیست که اون بالاتره این پایینتره نه صحبت سالم نیست

خب حالا قبل از اینکه خدا وحی کند به پیغمبر دوازده چون امیرالمومنین بعد از اینکه دوازده سالش شد پیغمبر پیغمبر شد و ماکنت تتلو من قبله من کتاب و لاتخطه بیمینک اذا لارتاب المبطلون حالا ایات مومنون بر امیرالمومنین نازل شده و تورات و انجیل ایناکه مقام میاری پله رو بالا اون پله دیگرو میزنی زمین یا قضیه رد الشمس که چه عرض کنم خرافاتی ترین خرافات اسلام و کفر حتی کافرها وقتی که ضعماشونو میخوان بالاببرن انقد خرکی بالا نمیبرن دوستی خاله خرسه

و آیاتی رو که روایاتی دارد ائمه علیهم السلام مثلا معنی فرمودن جوری از امام معصوم معنای روایت رو نقل میکند که هیچ حمالی اینطور نقل نمیکنه هیچ حمالی اینطور حرف نمیرنه هیچ جاهلی هیچ دیوانه ای هیچ بیشعوری اینطور حرف نمیزنه مطالبی را از ائمه نقل کرده ان که بچه دوساله اقا دودوتا چارتاس میگه نخیر دو دوتا دوتاس دابه الارض دابه الارضه یعنی یک حیوانی از زمین بیاد بیرون این در موقع قبل رجعت است چون خارق عادت خوارق عادت اون موقع است حیوانی از زمین میاد بیرون و این حیوان به اراده الهی سخن میگوید به نفع مومنان که رجعت میکند در دولت مهدی سلام الله علیه بعد بله ایمان بعضیا توجیه میکنن مثلا میگن که این دابه خب مگر انسان حیوان الناطق نیست چرا پس حیوان بر انسان صدق میکنه بله اما اگر سوال کردن ایت الله بروجردی کی بود حیوان بود این چطوره؟ این دیگه فصل عدناست دیگه ایت الله بروجردی رو تعریف کنید حیوان عرض میشود که این درسته؟

اعلا و فصل اعلا کسی میخواد تعریف کند تعریف کند و خداوند که ادبش در قران که همه جا اینطوره ایها الناس ایها الذین آمنوا عرض میشود هم علی هدی من ربهم و و و اونوقت استثنا اخرجنا لهم دابه من الارض یک حیوانی را از زمین بیرون میاریم تکلمهم ان الناس کانوا بآیاتنا مگه خدا بلد نیست بگه که اخرجنا ولیهم من الناس بلد نبود بگه ولی من الناس عبد من عبادنا دابه من الارض انقد خداوند در لغت غلط میکنه معاذالله ببینید کل اونجا کله اونجا کله جوابتونم من قبلا دادم که نبودید اگر بخواین که از شرق بزارید  اگه بگیم اقای فلان که شما هستید سوال کنم این اقا کیه؟ این حیوانیست چطوره و اما بگیم که همه نفسکش های جهان بهره ای از حیوانیت دارن مراتبی دارد اینکه باید بفهمیم وقتی که ما میفهمیم خدا نمیفهمه این توجیه در حقیقت تقلیحه که دابه من الارضو بگیم علی رو منبرا بخوانید کتابا بنویسید تفسیرا بنویسید و و و و ازاین قبیلهاست. و علی ذلک ایه ای را که من خوندم از همه ایات مهمه از مهمترین آیاتیست که هرچه مقام عصمت را به نص قرآن ثابت میکند که هیچ عمری هم نمیتونه انکار کنه سنیهام قبول دارن

خب اگر روایت بکنیم قال الصلاه داریم قال عمر میکنه قال ابو میکنه و فایده نداره من دوسال که با اینا برخورد مستقیم هرروزی داشتم شبانه روز در مکه چون با قرآن میرفتیم جلو قبول میکرد ولی من نمیدونم در حوزه ما چرا با قران میایم جلو چاقو میکشن دشنه میکشن فحش میدن چه میکنن فلان میکنن البته اینها طبیعت الحاله ها ما انتظار چنین جریاناتی رو داریم حتی انتطار داریم که در بین راه اگر پیاده برویم با دشنه و خنجر ما رو نصف کنن ولی الفرقانو که نمیتونن نصف کنن اگر علی را کشتن نهج البلاغشو که نمیتونن بکشن که اگر محمد رسول الله صلوات الله علیه دنیا رفت یا مسموم کردن قرانش که هست ولکن ما باید جدیت داشته باشیم تا اون مقدار ممکن باشیم و باکمال قدرت قال الله رو ببریم جلو یعنی ما نقش رسول الله صلوات الله علیه در این زمان داریم کار میکنیم ادعا نمیکنم ولکن طول تاریخ مشاهده بفرمایید.

در طول تاریخ کدام عالم یا عالمهایی قرآن را محور قرار دادن و همه چیزو بر قران سنجیدن جز رسول الله و ائمه معصومین علیهم السلام زهرای نازنین در مسجد در مقابل ابوبکر و مهاجرین و انصار با چی استدلال کرد اولین فقیهه ای بود که به آیات قران استدلال کرد حتی به قال علی رسول الله استدلال  نکرد که همه قبول بشن نگن تو راوی هستی و خبر چنین هست و فلان نخیر به آیات استدلال کرد محکومشون کرد به آیات به ما میگویند که وهابیت دارد اینارو میگیره یکی ازبزرگان که خیلی هم بهم علاقه داریم که به من گفت شما شایستگی در جواب دارید گفتم نه این جوابش اینست که ما هم شبیه اونها بشیم چون اونها با قرآن استدلال میکنن منتهی غلط ما بیایم آشنای به معارف قرآن بشیم قشنگ جوابشونو ما میدیم ما در و دیوار و همرو باز اقا ما برج و باروی قران داریم ما قدرتهای قرآنی داریم ما ضدهوایی ها و ضد زمینی های قرانی داریم ضد جهالت ها و قساوتها و وانحرفات قرانی داریم قرآن جوابگوی تمام انحرافات گذشته و فعلی و اینده است

خب ما عوض اینکه به طرف این قرآن برویم و هم ینهی هم عنه و ینهون عنه اگر من میتونم صحبت کنم باز نورانیت قران لله حالش مساعد نیست آیه ای که خوندم از سوره مبارکه فاطر ایه سی و یک و سی و دو چنتا سنیهای ترکیه اومده بودن اینجا چندفعه اومدن گفتن میشه از آیات ولایت برای ما بخوانی نیومدی شیعه بشم که گفتم چی میگیم ما من یه ایه رو خوندم و صحبت کردم و اخرسر گفتم عجب عجب عجب خیلی حرف حق زیاد در قرآن راجب معصومین هست چندین مرتبه امدن بعد آخرین روز امدن و از من خداحافظی کردن باید به امام زمان عرض کنیم که ما اینجا بیشتر باید گریه کنیم تا بعد کشتن جسد شما جسد شمارو پاره پاره کشتن مسموم کردن اما جسد قران اینطور مسموم هف هش ده تابودن گفتم دارید میرید چرا اومدید و چرا دارید میرید گفتن ما صوت سیط قران شیعه را شنیده بودیم اومدیم از نزدیک ولی به ما خانه ندادن ما اقامه ندادن ما ندادن ما فحش دادن چند مرتبه خواستیم بیایم ما را اذیت کردن خب مام جلوی این

ایه اینه والذی اوحینا الیک من الکتاب هو الحق کیه این؟ قرآنه دیگه پیغمبر مصدقا لما بین یدیه ان الله بعباده لخبیر بصیر بعد چی بعد این قرآن که بر محمد صلوات الله علیه نازل شد و ایشون در سه بعد عهده دار قران شریف بود در تلقی وحی و القای وحی و تطبیق وحی بطور معصوم قرآن که خودش معصومه که قرآن خودش در کل ابعاد معصومه ولکن کسی که فذکر بالقران من یخاف بعید بوسیله این قران میخواهد مردم را آگاه کند و راهنمای به سوی حق باشه باید این سه بعدو داشته باشد یا اصل این سه بعدو یا این سه بعدو درست تلقی کند وحی تلقی وحی درست القا کند یادش نره تحمل نکنه درست عمل کند وحی را خب این ایا وقتی رسول الله صلوات الله علیه ارتحال الی رحمت ربه کردن تموم شد دیگه نه علیست نه عمریست نه ابوبکریست نه حسینی نه حسنی اینا نیستن همه امت یکسانن اینطوریه؟

نخیر والدی اوحینا الیک من الکتاب هو الحق مصدقا لما بین یدیه ان الله بعباده لخبیر بصیر نتیجه لخبیر بصیر چیه؟ ثم اورثنا الکتاب الذین اصطفینا من عبادنا فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخیرات باذن الله ذلک هو الفضل الکبیر این عبادنا پنج دسته ان یه دسته مسلمان نیستن نیستن مسلمون نیستن تو‌ معرکه نیستن که از میان اونها اصطفا اصطفا یعنی چه؟ اصطفا این افتعال در صفوه است یعنی بین صافها صافترین را انتخاب کردن همونطوریکه پروردگار در میان کل صافهای عالم هستی صافترین را که محمد ابن عبدالله صلوات الله علیه بود انتخاب کرد او را مقام عالیه رسالت خاتم بعد از او هم برای استمرار انچه مسئولیت نسبت به این کتاب است الی یوم الدین باید صافترین را انتخاب کنی صافترین را از میان چیا انتخاب میکنی؟ میشه گفت ما صافترین اب

از میان لجن ها و مستراها ابهای صاف صافی ندارن اخه صافتر در مقابل صاف است حداقل صافی اصلاح هست یا نه آقایون این قرآن که میخواد دست کسی سپرده بشه که بفهمد که بداند که معتقد شود که عمل کند که به عمل اورد حداقل اقل این میراث بله ما میراث بمعنای مطلق هم داریم در آیات دیگر میراث اینجا داریم بحث میکنیم و الا یهودم خیانت کردن میراث اینجارو یعنی اون مقامی که رسول الله صلوات الله علیه به قران داشت همون مقام را منتقل کردیم به الذین اصطفینا من عبادنا این الذین اصطفینا بین صافها باید باشد پس مسلمونها دیگه مسلمونها منافق که نیستش که البته مسلمونها کسانی که صافن وفا دارن حالا فقه کند احیانا ظلم بخود کند احیانا عادل باشد چه باشد چه باشد صافها

خب بین این صافها ولکن تو مسلمونها ما ظالم به نفس داریم ظالم به غیرم داریم خدا ظالم بغیرو داخل اینا نیاورده اصلا و فنهم ظالم لنفسه این عبادنا رو که خدا داره تقسیم میکنه یعنی مخزن اصطفا را سه ضلع براش معین کرده فقط چارنه پنج نه شیش نه سه ضلع فمنهم ظالم لنفسه ظالم لغیرو داره بخود ظلم میکند به دیگران ظلم نکند اینجا ظلم به دیگران است که فمنهم ظالم لنفسه بالاتر و منهم مقتصد عادل و منهم سابق بالخیرات باذن الله ذلک هو الفضل الکبیر پس تو مسلمونها همه مسلمون

نه نخیر خودش نماز نمیخونه و دیگران رو به نماز نخوندن وادار نمیکنه نه چیزی ملازمتی نداریم اما اگر کسی بعکسه اگر کسی به دیگری ظلم کند به خود هم ظلم کرده است و میکند چون ظلم به دیگری ظلم به خود است اولا ثانیا به دیگری که ظلم کند این در محیط ظلم زندگی میکنه اما کسی بخودش ظلم میکنه لزوم ندارد به دیگری ظلم کند خودش نماز را نمیخوانه دیگری را نمیگه نماز نخون روزه نمیگیره ملازمت نداره پس ظالم لنفسه اعم است از ظالم لغیره خداوند ظالم لغیره نگفت ظالم هم نگفت بگه ومنهم ظالم هردو ظالم لغیر میگفت که این ناجور بود که فرمود ظالم لنفسه اون فرد ادنای مسلمانانی که سفائی دارن سفائکی دارن ولذا ولذا اون نیست اصطفاعه ولذا اون نیست حالا ببینید ایه رو شما در خدمت قرآن هستید ملاحظه کنید میفرماید که ثم اورثنا الکتاب بله اون مطلب دیگره ببینید

یه وقتی بهش ظلم به دیگری کرده است و مرتب ظلم به دیگری البته ظلم به خود هم کرده ولکن یه مرتبه ظلم به دیگری نکرده به خود ظلم میکنه این کوتاه تره دیگه این ظلم غیر متعدیست اون دیگری ظلم متعدیست خداوند ظالم در ظلم متعدی را در دوبعد نیاورده ملاحظه کنید شما چون با مقام اصطفا جور نیست بله شما به حرف مردم توسل میفرمایید نه اینطور نیست برای اینکه ممکن است کسی بخود ظلم کند به دیگری نکند پس این بهتر که بهتر ممکن است خداوند روی حساب میخواد حرف بزنه نه نیست داره تحقیق میکنه ببین شما حرفو بزنم ببینید ثم اورثنا الکتاب کی؟ دسته خاصی یا همه مسلمونها الذین اصطفینا من عبادنا من عبادنا تبعیضه عبادنا جمع مستقرقه عبادنا ایا در اینجا کفار رو هم میگیرد؟

نه چون از اصطفا نیست کفارو نمیگیره عبادا ولی دارای مقام عبودیت نیستن که اصطفا از اونها باشه اخه اصطفا که میشه که اول عرض کردم اصطفا یعنی طلب الاصفا مگر کافر صافیست که طلب الاصفا کنیم که این که مسلمانه یعنی از خود ایه درمیاریم ثم اورثنا الکتاب خاصه کی؟ الذین اصطفینا من عبادنا عبادنا کین؟ عبادنا کسانی که تا اندازه ای دارای مقام عبودیت هستن نه من خلقنا نه من یکلفین کسانی که تا اندازه ای دارای مقام عبودیت هستن پس کافر نیستن یک.

دو منافق نیستن اوجب مثلا سه ظالم بغیر نیستن چرا چون فمنهم ظالم‌ لنفسه ظالم مطلق نفرمود اگر ظالم مطلق میفرمود ظالم لنفسه و ظالم لغیره و ظالم به هردو رو شامل بود اما کسی که مثل فرض کنید که یزید و کی و کی و اینها مرتب ظلم بغیر میکنن اینا صفایی ندارن ولو نماز میخونه ولو عمامه میزاره ولو ریش داره یک صفای مختصری دارد وقتی ظلم به غیر نمیکند اما خودش ظالم بعضی وقتا این لمه در حقیقته الا اللمه بعضی وقتا خودش یک کوتاهی میکند اما مبناش کوتاهی نیست به دیگری هم تجاوز نداره پس خداوند از این چند بعد فقط سه ضلع این فقط یک مثلثی است که محور است و زمینه است و است از برای اقسام عبادنا که ومنهم کسی سوال کنه بگد ثم عرض میشود ثم اورثنا الکتاب الذین اصطفینا من عبادنا خب مگه عبادنا مگه همین مصطفا حساب میکنه؟ نه خب مراد از عبادنا کدوما؟

میگد که فمنهم اون عبادنا که ما میگیم ظالم لنفسه پایینتر و منهم مقتصد بالاتر و منهم سابق بالخیرات حالا الذین اصطفینا من عبادنا ظالم لنفسه هست از مقتصل است یا از سابق بالخیرات است خداوند سابق بالخیرات را مقدم میدارد بر مقتصد و ظالم لنفسه یا ظالم لنفسه را مقدم بر اون دو میدانه یا مقتصد را که عادل است مقدم بر معصوم میداره دیگه در میان این سه هرکسی که عقل و شعور داشته باشه اصطفا که میکند اونی که اعلاست اونو انتخاب میکند ایا اعلایی در میان این سه دسته که هرسه مسلمانن ولکن اولی فسقی هم انجام میدهد خودش اونکه ظلم به دیگر است خارجه اصلا صفایی نداره فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخیرات ذلک هو الفضل الکبیر در اینجا از امام رضا علیه السلام مامون سوال میکند که این شما از کجا میگید که مراد ائمه معصومین صبر کنید از کجا میگید ائمه معصومین در این مرادن ادله ای حضرت فرمودن ازجمله فرمود آیه جنات عدن یدخلونها کی؟ همین عبادنا فقط الذین اصطفینا که نیست که پس عبادنا اینایی هستن که به جنت خواهند رفت کفار که نمیرن که کسانی که حیاتشون و زندگیشون ظلم به دیگران است که چه عرض کنم و البته استدلال دیگرم هست ولیکن

هست ما میگیم هست نه نه اون گفتش که همه امت اون شخص میگفتش که مراد از عبادنا همه امته حضرت فرمود پس همه امت بهشت میرن حتی یزید و معاویه و اینها فهمید اشتباه کردن اون شخص میگفتش که من عبادنا یعنی همه امت مامون گفت حضرت فرمود که همه امتن پس جنات عدن یدخلونها پس همه امت اسلام بوده بهشت همه نمیرن سه دسته ان

منتهی این سه دسته که بالاخره بهشت خواهند رفت با مراتبهم با درجاتهم اونیکه وارث کتاب قرار داده شده کیه؟ الذین اصطفینا اصطفا مال چیه شما در سراسر قرآن مراجعه بفرمایید اگر یک جا پیدا کردید که اصطفا برای غیر معصومه یا معصوم یا معصوم ان الله اصطفی عادل و آل ابراهیم ان الله یصطفی من الملائکه رسلا و من الناس یا اینکه ان الله اصطفی لکم الدین یا اگر در طالوت خداوند میگد طالوت شخصی بود اونقدر عاقل بود اونقدر عادل بود ولی نبی نبود که اصطفا بین کسانی که شایسته فرماندهی دارن بنابراین اینا طالوت طالوت نبوت حداقل باید باشن الذین اصطفینا من عبادنا تاریتل بلا متصل نبوت باید باشن و ما چه میگیم تاریتل میگفتیم نبی چون لا نبوت بعد نبوت بله بعد از اسلام که نبوتی و کتابی نیست.

بنابراین اگر الذین اصطفینا من عبادنا مانند محمد نیستن که وحی بر اونها نازل شود ولکن محمدین هستن یعنی تاریتل یعنی خلیفه ان از همه سنی ها سوال کنید ایا این ائمه عرض میشود که اربعه شما الذین اصطفینا من عبادنا هستن یا خلفای ثلاثه الذین اصطفینا من عبادنا هستن ولکن اگر ما از همه این سنیها سوال کنیم ایا علی گناهکار بود میگن نه در بین دوازده امام حرفایی که خود اینها زدن نمیگیم جعل شده ایا این دوازده تا یه کلمه با هم اختلاف دارن؟ نه بنابراین این من القضا التی قیاساتها معا است که اینها ورثه کتابن منتهی ورثه کتاب بودن ائمه یعنی چه؟

یعنی امام اگه بود ما قرآن میفهمیدیم اما اگه نبود ما نمیفهمیدیم خب الان که چاهارده قرن تقریبا دوازده قرن است که ما در خدمت ائمه علیهم السلام نیستیم ولکن در خدمت ثقل اکبر که قرآن هست هستیم ودر خدمت ثقل اصغر که بیانات ائمه هست هستیم منتهی بیانات ائمه قروقاطی شده کماینکه بیانات رسول قروقاطی شده ما اینهارو بر مقیاس کتاب میسنجیم و مطالب رو بدست میاریم.

اخیرا باید عرض کنم که ما هر مناسبتی که برای ائمه علیهم السلام داریم در دو وجهه باید صحبت کنیم یک وجهش مهمتره وجهه نفاق بلدن اما روایات خرکی که نسبت به اونها دادن روایتی که فسق اونها رو ثابت میکند بیشعوری اونهارو ثابت میکند که این بی شعور تر از هربیشعوری نسبت دادن این روایات رو و در کتب نوشته ان و نسبتهای ناهنجار به ائمه علیهم السلام با اینها باید مبارزه کنیم من یادم است که یکی از بزرگواران که حالا تشریف دارن نمیگم کیه من در مراسم چهل سال پیش نشسته بودم یکی اومد گفت جلد امام حسینو من چاپ کردم ناطق التواریخ گفتم عه دستش بود من بازکردم دیدم که این نوشته امام حسین نوشته نوشته بله پیغمبر بزرگوار انقدر امام حسینو دوست داشت که اون التشو میکرد تو دهنش میمکید گفتم شما حاضری الت بچتو دهنت بمکی یخورده نگاه کرد گفت خب اخه ناسخ گفتم غلط کرده ناسخ شما چرا اینجا اینو نقل کردی اصلا این پیغمبر حیوانم حیوانتره

شما کدوم گاوی که فلان بچشو میمکه یا به فلان بچش زبون بزنه این محبته یعنی شما میخواید مقام امام حسینو بالا ببری پیغمبرو از حیوان حیوانتر میکنی خب ناسخ نوشته غلط کرده نوشته یا فرض کنید میان نقل میکنن که عمر از اونجاش خراب بود و هفتازایید این پس عمر کردی عمر از مریم بالاتره چون مریم هم یدونه زایید زن بود اونم به اجازه الهی

خدا راجع مریم راجع به مریم یعنی معجزه است و جعلنهاها وهبنا ایه للمومنین معجزه است اما عمر خدا در قران تسریح میفرماید که انی یکون له ولد ولم تکن له صاحبه محال است نمیشه نه محال قدرت الهی مصلحتا محاله چیزی که خدا میگه مصلحتا است محال است انی یکون له ولد ولم تکن له صاحبه اخه نر بدون زن بزاد این یعنی چه عمر هفتا زایید اونم از پشت زایید ولی ازینایی که خیلی ولایتی بود اقا میشه بفرمایید که کیو زایید گفتم تورو زایید تو ام ازون بچه هایی که از ماتحت عمر

اللهم اشرح صدورنا بالنور العلم و الایمان و معارف القرآن العظیم و وفقنا لما تحبوا و ترضا و جنبنا ان ما لا تحبوا و لا ترضا

مادامی که شیاطین بیرون مزاحمن ما همینجا بحث قران را ادامه خواهیم داد انشالله

السلام علیکم