پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله‌العظمی دکتر محمد صادقی تهرانی

جستجو

کلمات کلیدی

خلاصه بحث

جلسه ششصد و پانزدهم درس خارج فقه

حجاب

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و صل الله علی محمد و علی آله الطاهرین

اللهم صل علی محمد و آل محمد

قبلا هم عرض شد حضور برادران که اصولا محرمیت و نامحرمی بین مردان و زنانی بر یک مبنای اصلیست که مقدماتش فرعه. اگر زن بر مرد نامحرم است و باید زن حجاب داشته باشد که طبعا حجابش بیشتر از مرد است و مرد نیز مقداری حجاب داشته باشد که خیلی کمتر از زن است برای اینست که به این آتش و پنبه بهم برخورد نکنند که آتش بسوزاند و پنبه بسوزد. مرد ها بیشتر دنبال زنانند تا زنان دنبال مردان و خیلی هم بیشتر و روی همین حساب هست که حجاب زنان از حجاب مردان نامحرم بسیار زیادتر است و این حجابی که و عدم تماسی که شهوت انگیز باشد بین مردان و زنان نامحرم، شریعت مقدس الهیه مقرر فرموده است برای اینست که به جاهای باریک کشیده نشه. اختلاط نطف نباشد. معلوم باشه این فرزندی که ازین زن متولد شد صد در صد مربوط به کیست.

این اساس اصلیست اما شهوت رانی ها و تماس های شهوانی مردان با زنان که به جای باریک نکشد این یه مقدمه حرام است که خود نیز حرام. مقدمه ی حرام چه مقدمه ی نوصله باشد صد در صد و چه مقدمه ایست که حالت شانیه و معمولیه ایصال دارد این مقدمه حرام هم حرامه. اما در بعد سوم که نگاه کردن مردی به زنی و یا نگاه کردن زنی به مردی نه شهوت زاست و نه به طریق اولی به جای بد می رسد که نمیرسد در اینجا شارع حکم محرمیت را مقرر کرده است به عنوان عام.

مثال علی ذلک، اگر مردی که کاملا بالغ است و زنی هم که کاملا بالغه است و اینها باهم محرمیت سببی یا نسبی یا رضائی مساحره ای ندارند اگر چنانچه هردوشون یا یکی از این دو از نظر جریان تماس جنسی محروم باشن کلا اینجا باهم محرمن چنانکه نص آیه نور بر این مبناست که قبلا بحث کردیم و بعکس اگر پسری نابالغ است اما می داند و میتواند عمل جنسی با زن انجام بدهد این نامحرمه. و اما مردی که هفتاد و هشتاد و چهل و پنجاه سال از عمرش میگذرد اما غیر اولل عروه من الرجال است، که بحثش مفصل عرض شد و اشاره میکنیم، یه آدمیست که حاجت جنسی ندارد یا اصلا ندارد یا وضع جوریست که یک درصد هم درصد کم هم حالت جنسی از او حاصل نمی شود این مرد محرم است ازبرای زن. احیانا هردو معذورند هم مرد غیر اولل عروه من الرجال است و هم زن از قاعداته.

والقواعد من النساء اللاتی لا یرجون نکاح که قواعد جمع قاعدست بازنشست. زنی که بازنشسته است و مردی که بازنشسته است باهم هیچ محرمیت سببی یا نسبی یا مساحره ای یا رضائی ندارن اینا باهم محرمن. در تمام این مراحل که ما سیر میکنیم در نفی و اثبات محرمیت هردوگانه یا از یه جهت که مرد است نسبت به زن یا زن است نسبت به مرد اینکه دو مطلب محور است. یکی قتل اتصال جنسیست که اختلاط نیا و اینکه فرزند مال کیست معلوم نباشه این اصل و مقدمش که این تماس موجب نگرش شهوانی یا تماس دست یا هرچه شهوانی قبل از عمل جنسی اینها مقدمه است به عنوان مقدمه حرام که مقدمه قریب هم است این حرام است.

و لذا قرآن شریف وقتیکه راجب زنا بحث میفرماید ولا تقربوا الزنا لا تزنوا نیست نزدیک به زنا نشوید. این نزدیک به زنا نشوید فقط معناش این نیست که زنا نکنید میفرمود لاتزنوا لا تقربوا الزنا اصل مطلب زناست که نباید انجام داد و آنچه که انسان را به زنا نزدیک میکند نظر شهوانی قوه شهوانی تماس شهوانی و چه شهوانی، هر جریانی که از مرد سر بزند نسبت به زن نامحرم و از زن نامحرم نسبت به مرد نامحرم سر بزند که مقدمه عادی باشد ازبرای اون جریان اخیر این عرض میشود که حرامه. این مقدمه رو عرض کردیم برای تثبیت بحث دومی که درباره ی ربائب ما میخوایم بحث کنیم.

خب ببینید در مواردی هستش که حجابهایی در کاره گرچه هر دو آمادگی دارن اگه آمادگی ندارن بحث کردیم. مرد مردانگی دارد و میفهمد و میتواند، زن زنانگی دارد و میداند و میفهمد در عین حال محرمه یا از نظر نسبی مادران، خواهران، دختر خواهران، دختر برادران، عمه ها، خاله ها، از نظر نسبی و یا از نظر رضائی و امهاتکم اللاتی اربئنکم و اخواتکم من الرضائه یا از نظر مساحره ای که بحث ماست امهات نسائکم و ربائبکم اللاتی فی حجورکم من نسائکم اللاتی دخلتم بهن اینها این ارتباط نسبی اون ارتباط سببی مساحره ای دامادی و اون ارتباط شیرخوارگی ارتباطاتیست که حجاب ایجاب میکند.

ما چند جور حجاب داریم چند جور حجاب نسبت به زن بحث کنیم یکی از حجابهای زن که مردی که نمیتواند با او عمل جنسی انجام بده کلا چه از حجابهای زن حالا مرد جای خودش اینست که این باطنا عفیفه باشد زیر بار نرود یک، این حجاب درونیست. و حجابهای برونی هم ما داریم یکی از حجابهای برونی ولایبدین زینتهن و و و که محاسن و زینت های اصلی و فرعی را نشان ندهد مگر اینهم یک حجاب برونیست. حجابهای برون دیگر هم در کار است از نظر تکوینی ولاصیما از نظر تشریعی، این حجاب سومه.

حجاب اول، عفاف زن که مانع است ازینکه اجابت کند جریان جنسی رو نسبت به نامحرم، حجاب دوم عبارت است از همین تحجب لباسی، تحجب سخن گفتن، تحجب های دیگر که معمولیت داریم در اصل حجاب لباس. حجاب سوم ارتباطیست که چه از نظر عرض میشود که نسبی یا سببی یا مساحره مساحره ای مقرر میشود در اینجا دو دو حجاب دیگر برونی حاصل خواهد شد. یک حجاب برونی تکوینی که خیلی قوی نیست و یک حجاب برونی تشریعی که بسیار قوی.

مادر انسان، دختر انسان، خواهر انسان مقداری ضعیف تر مقداری قوتش کمتر، دختر خواهر انسان، دختر برادر انسان، عمه انسان، خاله انسان، طبع کونی و طبع تکوین انسان این یه حجاب است که به او نظر قطعی کنه. بله اگر شد باید حجاب کنه. قاعده کلی داریم بحث میکنیم. طبع فرزند اینست که به مادر دیگه هرچند زیبا باشد و هرچند این فرزند چنین چنان باشد به مادر جهت جنسی نظر نمیکند و همچنین به سایر زنانی که نسبیاتن این حجاب چندم است؟ حجاب سوم است. حجاب دوم برونی، حجاب دوم درینجا لازم میشه، حجاب دوم که عرض میشود که بپوشاند خودشو عرض میشود زن از پسرش از برادرش از پدرش، از عمو، از داییش، از که حجاب دوم درینجا لازم نیس. حجاب عفاف که درونیست اما بعدا حجابها دیگری چه در بعد تکوینی و چه در بعد تشریعی موجوده. تکوینی به مادر انسان دیگه، خواهر، چه چه  این تکوینی.

ولی بعضیا هستن اینا سرشون نمیشه سرشون نمیشه. نظرم هست که راننده ای در بیروت که سوار تاکسی شده بودم سوال کرد مسئله الشیخ من گفتم بفرمایید. گفت اگر دختر انسان که ظاهرا دختر انسان است از نردبان بالا رفت پاش پیدا شد و انسان جوری شد رفت چنین کرد این ثابت نمی کند دخترش نیست. گفتم نه تصور میکند که آدم نیست ببینید این استثناست. ولی از نظر قاعده کلی داریم بحث میکنیم، از نظر قاعده ی کلی انسان نسبت به دخترش، مادرش، عمه اش، خاله اش، دختر خواهرش دختر خواهرش، دختر برادرش، این حجاب جنسی در کار است، این از نظر تکوین دوم.

از نظر شرعی، چون ازدواج با خواهران و با دختران و با مادران و و و و بطا و کلا در شریعت مقدسه الهی و اسلام احرام است، این هم حجاب دیگر. این حجب ولو عفاف نباشه فرض کنید عفاف نباشه این حجب دست به دست هم میدهند اینا مانع میشن و جلوگیری میکنن ازینکه اتصال جنسی بین این دو نفر محرم حاصل شود. چرا محرم اند؟ چون حجب در کار نیست. چرا محرمن؟ شاید محرم نباشند چون نامحرم بودن بر اینست که اون خود را بپوشاند، این خود را بپوشاند که اتصالات جنسی مقدماتی و موخراتی حاصل نشه. حالا اینکه حاصله تکوینا حاصل است مادرشه، خواهرشه، چه تشریعا حاصل است ازدواج با اینها حرام است.

به این دو جهت اگرم عفافی درونی در کار باشد برای مرد و ازبرای زن. این دو مقدمه برای این مطلب بود که میخوایم بپرورانیم این بحث رو بیشتر. قبلا بحث کرده ایم اما چنانکه ملاحظه فرمودید راجب مادر زن ما عرض دیگری داشتیم. حالا مادر زن، دختر زن، دختر دختری که در تحت تربیت مرد قرار میگیره و هیچ اتصال نسبی و سببی و مساحره ای و چه اصلا ندارد دختر غریبست، یک دختر غریبه ایست که تو کوچه انداختن قنداقی رفت یکی این بچه رو برداشت که نمیره واجب هم هست ضالس اشد الضاله این بچه رو برداشت این دخترو بزرگ کرد بزرگ کرد بزرگ کرد ربیبه است یا نه خب بله. ولی کافی است که محرم باشه؟ نخیر. محرمیت دارای چند شرط است نسبت به دختری که هیچ ارتباط نسبی و ارتباط سببی و ارتباط رضائی ندارد. این دختر نه از نظر نسب به شما ارتباط دارد و نه از نظر سبب به شما ارتباط دارد، زن شما نیست و نه از نظر رضا شیرخوارگی ندارد از نظر مساحره نه زن شماست نه زن دختر شماست نه زن پدر شما، از هیچ راهی این دختری که شما از سر راه برداشتین با شما ارتباط نداره. پس این چرا محرم باشه؟ چرا محرم باشه؟

عللی در اینجا پیداست در تقسیماتی که عرض میکنیم که مطلب بیشتر روشن بشه. و نه از زن شما بوده است، این دختر گم شده تو خیابون رفتید آوردید تو خونه و این دخترم وقت شوهر کردنشم هست، هیچ ارتباطی به شما نداره. میشود حساب کنیم چون در خانه ماست و چاره ای نیست پس محرمیت داره نه، قرآن شرایط مقرر کرده و ربائبکم یک، یعنی تحت تربیت شما باید باشد، زیر پوشش تربیت شما بودن او را به شما مقداری نزدیک میکنه. نسبت به دختر نسبی خود انسان اینارو نمیخواد. انسان یه دختر نسبی دارد که اصلا ندیدتش تا هشتاد سالش شده بعدنم که دیده تربیت هم حاصل نشده این محرمه. این دو حجاب اصلی تکوینی و تشریعی در کاره و لذا محرمه.

اما اگر دختری که دختر شما نیست، دختر زن شما هم نیست هر قدر مورد تربیت شما باشد از چند روزگی که کنار کوچه گذاشتن نگهش داشتید تا پونزده شونزده سال بیست سال حالا وقت شوهرشه، این تحت تربیت شما بوده است. صد در صد تا اونجایی که لازم بوده است زیر پوشش تربیتی باشه ولی این آیا حجابیست که کافیست به شما محرم باشد؟ نه این کافی نیست خب بزرگش کردید خیلی هستن با شماس نه دختر رضائی فایده نداره معنا نداره. اگر دختر اصلی شماست نزد شما بودن، تربیت نزد شما و حتی دیدن او و چه اصلا شرط نیست چون حجاب اصلی در کاره.

پس ربائبکم کافی نیست، ربائبکم اگر به همین اکتفا میشد، ربائبکم، دخترانی که زیر پوشش تربیت شما بالفعل بوده اند ولو زیاد نباشه. اگر دختری زیر پوشش تربیتی شما مرد بوده است این حجاب ما ایجاب میکند اما حجاب مطلق نیست، حجاب ما خب مقداری انسان حساب میکنه که این دختری که من بزرگش کردم ولو دختر من نیست اینو حالا با این جریان جنسی و چه و این حرفا که بعد با مطلق بودن حجاب برونی رو عرض میکنیم درونی که عفافه که چه زن چه مرد. حجاب مطلق و مطبق بودن که نه به ضل مقدمه که زناس برسه و نه مقدمه ای که نظرات شهوانی هم

این حجاب مطلق مطبق اینجا هنوز حاصل نشده. ربائبکم کافیه. بلکه شرط است که فی حجورکم هم باشد اینکه صرفا یه روز دو روز سه روز شما تربیتش کردید طبق ربائبکم بکنه خب بکنه. یه چن روزی یه ماهی دو ماهی کمی زیادی اینو تربیت کردید که در امسها که تحت تربیت شما قرار گرفته مقدار ما که اصل وجود تربیت کافی نیست بلکه زیر پوشش تربیت شما که از نظر دامن شماست که خب بچه کوچک در دامنه ولکن اگر بزرگ هم باشد این دختر در دامن تربیتی شما این صدق باید بکنه کافیه؟ نخیر بلکه من نسائکم شرط سومه. از زن شما.

اگر صدق قلیل هم بکنه صدق حالا ما سه چارتا یک ماه دو ماه، اگر صدق تربیت شده شما تامین هم بکنه ولی این باز کافی نیست. اینجا چندتا چیز لازمه یک، ربائبکم، دو تحکیم کرد فی حجورکم، سه من نسائکم، چهار از راه دخلتم بهن. در امهات نسا این اشارات نیومده. در امهات نسا فقط یک قید بود مادر زنی که به او دخول شده است چون زنیکه به او دخول نشده است مادرش نمیشه به شما محرم باشه، چرا؟ برای اینکه حجاب مطلق مطبق حاصل نشده و لاصی مگر مادر بهتر از دختر باشه یا هرچی باشه. اینو که ما صد دفعه عرض کردیم در این دو هفته که ما رایمون در این مسئله عوض شد و مادر زن هم مانند دختر زن نامحرم است مگر دخول در زن حاصل بشه. اینکه بحثو گذشتیم حالا داریم راجع به ربائب بحث میکنیم.

عرض میشود که اجازه بدید من اونچه را که فکر کردم دقیقا عرض کنم حضور برادران و اون جلسات روزای پنجشنبه که از ساعت ده تا ظهر انشاالله خواهد بود اگر زنده موندیم بین السائل و المجیب هم جواب سوالاتی که مربوط به این دو بحث است خواهیم عرض کرد حضور برادران به طور مطبق و هم سوالات دیگری که.

حالا ببینید پس در مادر زن اونطوری که ما بحث کردیم و معتقد هستیم صد در صد درصد صد در صد، مادر زن چه این زن دائمی باشد چه منقطع باشد چه کنیز باشد زنه، زنه دیگه زن انسان دیگه چه زوجات باشد چه نسا خب این مادر زن چه این مادر زن بلافاصله باشد چه جده باشد چه جده جده باشد همه طبق مادرزن میکند یا نه؟ مثل امهاتکم در امهاتکم مگر مادر مماس رو میگیره؟ هرکس طبق مادر بکند چه مادر مماس مادر بالاتر مادر بالاتر ولو در دختر بناتکم دختر خودتون دختر دختر، دختر دختر دختر تا آخر، تا هم فیها خالدون هم مادرو میگرفت هم دختر رو میگرفت. اما در اینجا چجوره؟

در اینجا ربائبکم اللاتی فی حجورکم دخلتم بهن که همه شرکت دارن ربائبکم اللاتی فی حجورکم شرط دارد در اینجا چند شرط. چهار شرط است که در ربائبکم هست که در مادر زن یک شرط. در مادر زن یک شرط است به شرطی که در این زن دخول شده باشد مادر زن با شما محرم است و ازدواج با او هم محرم است. اما در ربائب چهار شرط است یک، تحت تربیت شما باشد مقداری، دو غلیظ تر از تحت تربیت فی حجورکم، حسابی تحت تربیت شماست و زیر پوشش تربیت شما باشد، سه من نسائکم میبینین حجابا داره زیاد میشه، سه از زن خود انسان، چهار زنی که با اون همبستر شدین. این چهار حجاب موجب چه میشود؟ موجب میشود که این دختری که نه ارتباط نسبی با شما مرد دارد نه ارتباط سببی دارد نه ارتباط رضائی دارد نه ارتباط مساحره ای دارد هیچ کدوم ازین چهار ارتباط نیست، غریبست دیگه. دختری که این زن چه قبل از شماس چه بعد از شما چه حالا که تفسیراشو عرض میکنیم دختری که از شوهر دیگر گرفته، این نطفه شما نیست ربطی به شما نداره. در هیچ کدام ازین مراتبی که خداوند تحریم کرده است و عرض میشود محرمیت رو مقرر فرموده است نیست.

بنابراین باید که حجبی که در اونها بود نائب بنا بشه در اینجا حاصل بشه. حجبی که در اونجا بود نائب بنا بشه در این رابطه مثلا امهاتکم حجبش مطلقه بود ولی امهات نسائکم نه. امهات نسائکم نسائکم اللاتی دخلتم بهن که حجاب مطلق مطبق شد که تکوینا و تشریعا این دیگه نکاح کردنش و جریان جنسی و مقدماتش خیلی بعید است اگر خواست بشه اونجا هم باید حجاب هست. حجاب هست یعنی محرمیت عرض میشود که در اینجا نخواهد بود. حالا اینجا شارع مقدس اسلام و شارع مقدس در کل شرایع به وجه العام که تکاملش در اسلامه در اینجا باید بین این دختری که شما میخواید باهاش محرم باشید و این دختری که نمیشود با او ازدواج کنید، این دو بعدی که در این دختر حاصل شرط محرم شماست و محرم شما. باید این دختر یه حالی پیدا کند یا دختر شما حساب بشود یا مادر شما یا خواهر شما، اینجا دختر شما میشه یجا مادر میشه.

مادر خود انسان محرم و محرم علی طول الخط، مادر زن انسان هم به شرط اینکه به این زن دخول شه چون اگه نشه کافی نیست که این مادر زن انسان است، این حجاب کافی نیست. این حجاب از تخلفات جزئی کافی نیست بلکه مادر زنی که در اون زن دخول شده است این به حساب مادرتون میاد. این یه مادر فرعیست مثل مادر رضائی، مادر رضائی مادر فرعیست نه در بعد تقارض، در بعد تقارض نیست بلکه در یک بعده در بعد محرمیت که اضافی میشود محرمیت. محرمیت و محرمیت هر دو تقارض در کار نیست. یک دو مادر مادر رضائی به شما محرم نیست خودش و امهاتکم ارضعنکم. مادرش که به شما شیر نداده که خودش شیر داده.

ببینید این حجابهایی که در محرمات و محرم های نسبی و سببی و مساحره ای و رضائیست مساحره هست، اینها در بعد اول معلوم در بعد دوم باید که یک شروطی و یک قیودی در کار باشد که این شروط و قیود بتواند اینهارا برآورد کند. این آقایی که میخواد درس تفسیر قرآن بدهد و حقش حقشم هست اگر نبود خب یه نفر کسی که تاریک تر به اوست اما کسی که نخونده است اصلا چی کسی که آیات قرآن رو خونده یه مقدار نمیشه. نائب منابع اون باید این مقداری از جهاتی که برای او حرف میزنه مدرس باشه باشد کسی که امام جماعت شماست و عادل است و فاضل است و چه هست اگر کسی جای اوست باید که خب عدالت مادون او را اقلا داشته باشد اون جهات مادون که بتواند بدلی باشد.

حالا مادر رضائی، مادر زن، دختر زن، مادر رضائی میخواد نائب مقام مادر بشه. شرط است، رضا باید چجور باشه؟ تازه در اون شرطی که هست اگر رضا کامل شد این مادر رضائی صد در صد نائب مادر اصلی شما نیست فقط در محرمیت است و محرمیت نکاح. در اسم نیست در این که مادرش حرام هست نیست، در این که دخترش حرام است نیست، در این که چه هست اینم نیست. تا این مقدار حجاب رو در بعد محرمیت ایجاب میکنه و همچنین، مادر زن، مادر زن جای مادر انسان نیست نائب مقام مادر انسان در بعد محرمیت نخواهد بود مگر اینکه این زن بهش دخول شده باشد، اگر این مرد به این زن دخول کرد عمل جنسی انجام شد، اونوقت این مادر این زن می تواند نائب منابع مادر خود انسان باشد هم در محرمیت و هم در محرمیت در دختر زن.

دختر مطلق که معنا نداره اینجا چند جوره، چهار جوره یا این دختر دختر شما نیست از زن شما هم نیست و نیست و نیست هیچی خب این بحثی نیست که. در این ابعادی که قرآن شریف مقرر کرده که ربائبکم یک، فی حجورکم دو، من نسائکم سه، دخلتم بهن چهار شرط باید باشه. این چهار شرط که باشد نیابت ایجاد میشود برای این دختر زن با اون قیود نسبت به دختر خودتون همونطور که دختر خودتون به شما محرم است و ازدواجش محرم است همونطورم این دختریکه غریبست از شما ولی به حساب این چهار حجاب، این چهار حجاب که آمد، این چهار حجاب بر حسب نص قرآن میاد که این نائب او باشد منتهی در تقارض نیست. فقط در محرمیت هست در محرمیت ازدواج هست در تقارض نیست در اینکه دختر او هم محرم باشد نیست، دختر ربیبه محرم دیگه چیه خود ربیبست، دختر ربیبه و دختر دخترش نه خودش. خود ربیبه اون هم با این قیود.

حالا این قیودی که قرآن شریف ذکر فرموده است و ربائبکم اللاتی دختران تربیت شده ی شما کافیه؟ خیر اللاتی فی حجورکم زیر پوشش تربیتی شما باشند صدق کنه که فقط مورد تربیت شما بودن نه. فی حجورکم، تربیت یک تربیت عادی نیست که بچه همسر شما یا من نخیر باید جوری صدق کند که این بچه زیر پوشش تربیتی شما در مدتی قرار گرفته که در اون نقطه اولا نیست که صدق ما فقط بکند. پس ربائبکم اللاتی فی حجورکم، این غیر غالب نیست، گفته ان و فرموده ان و نوشته ان و چه، که غیر غالب است مام قبلا میگفتیم ولی نمیگیم صدق غالب نمیشه. فی حجورکم دارد تاکید میکند و تایید میکند که تحت تربیتی بالفعل شما باشد این نکته.

ببینید ممکن است کسی اینطور خیال کنه اگر فی حجورکم نبود و ربائبکم بگه شانا فعلا مثل مسجد، مسجد ما اکل او لبس نباید باشه، ما اکل او لبس چند جوره یکی بالفعل میشود خورد بالفعل میشود میشه اما اگر پنبه است، اگر بادمجون سرخ نکرده است، اگر عرض میشود که سیب زمینی سرخ نکرده است، اگرچه اینا بالفعل نمیشه ولی در شرف در راه ما اکل وما لبس است. پنبه اش حریرش در راه مال درست نمیشه پوشید. و سیب زمینی نپخته و گوشت نپخته و چه اینهام در راه هستند یعنی چه؟ یعنی راهیست که معمولا انجام میشود این شانه، شانیست که متصل بالفعله اما سوم، چیزی که هرجور هست، چه قبلا بوده چه هست چیزی که هیچوقت نمیشود ملبوس گردد به هیچ وقت نمیشود ماکول گردد هیچوقت مثل این فرشا.

این فرشا وقتی که پنبه بود قریب بود به ملبوس بودن لباسه و اگر هم لباس درست میکردن که خودش قصه ای بود. اما حالا که فرش شد هیچ عاقلی که نه هیچ سفیهی که نه هیچ دیوانه زنجیری نمیاد که این پشم هارو بگه جدا کنید تنب درست کنید عبا درست کنید. پس این ملبوس نیست نه شانا و نه فعلا. نه شانا این ملبوسه نه فعلا. یکی از فرزندان من نماز میخوند بالا مهر اینو بچه برداشت عرض میشود که اشاره کرد فرش گفتم بله فرش نماز بخون از اول میشه رو فرش نماز خوند چرا؟ برای اینکه فرش نه ملبوس است نه ماکول است نه بالفعل است نه بالشان

چون هیچ کس غیر ممکن است اگر هم کسی این کار را بکند شرع که برای خل ها و دیوونه ها که نیومده، کسانی که دیوانه رسمی هم هستند این کارو نمیکنن. بله اگر این عباست بسم الله اگر پشم است پنبه است که در راه ماکول ملبوس بودن است اون هم با یک زور فقهی بسم الله. اما اونی که فعلا و در آینده و هروقت این هیچ وقت ملبوس نیست و هیچوقت ماکول نیست.

حالا راجب ربیبه ها. ربیبه رو قیده اگر میفرمود که و ربائبکم دختری که شما تربیتش کردید خب یک ماه هم میشه دو ماه هم میشه تربیت کردید، ممکنه در خانه دیگرم باشه شما خرجی بدید مثلا، ولی نه این قید داره چون اگر ربائبکم مطلق بود خب شان هم میومد، دختریکه شان اینست که اگر شما مادرش رو گرفتید پس شان این است که این دخترم نزد شما باشد، و شان ولو بالفعل نیستا و شان اینست که این مادر که از شوهر قبلی طلاق گرفته حالا دخترش پهلو اونه شان این است که این دخترو بتوانید شما بگیرید شرعا یا عرفا ولو چه از شما باشد، این یه شان اما اگر این شان اصلا در کار نیست اینجا قید داده فی حجورکم و ربائبکم باید تحقق پیدا کند این تحت پوشش تربیتی شما قرار گرفته است.

خب پس این قدر مطقن و قدر مسلم ربائب اینست که تحت پوشش تربیتی شما و بالفعل نه شانا نه پنبه ای که شانا لباس میشه نخیر، اینجا بالفعله فی حجورکم، یعنی زیر پوشش تربیتی شماست لزومی نداره بچه باشه مگه حجر که این دامن نیستش که و مگر پدر دخترو در دامن، مادرو در دامن نگه میداره مادر است که در دامن تربیت میکنه، اینجا مراد از دامن دامن تربیتیست، زیر پوشش و در به تعبیر خیلی ساده دامن تربیتی پدر قرار گرفته شده این دختر، این اولا خب این دو شرط با هم ملزم میشه مطقن میشه مدتی با شما باشه و تحت نظر شما باشه. سوم من نسائکم اگه از زن شما نباشه نمیشه، اگر خواهرتون باشه نمیشه اگر از عرض میشود که هر قوم و خویشی از خویشان نزدیک و دور باشد نمیشه، من نسائکم، باز هم کافی نیست، اللاتی دخلتم بهن.

این چهارتا، ربائبکم، فی حجورکم، من نسائکم، اللاتی دخلتم بهن، این قابلیت میدهد که این دختر مانند دختر شما باشد اونم در بعضی جهات تازه، مانند دختر شما، شاید در دو بعد فقط. یک محرمیت دیگری محرمیت ازدواج. اما این ربیبه شما ارث میبره، دختر زن به ارث میبره از شما، چه شما فرزندان خود داشته باشید،چه نه. شما از او ارث میبرید. آیا این دختر زن، دخترش بر شما باز محرم محرم است؟ نخیر فقط بحث آیه حرمت علیکم امهاتکم چیه؟ حرمت دو بعده. بعد اصلی محرمیت ازدواج، بعد دوم که فرع است نوعا در محرمیت قطعی دائمی که محرم است. کسی که کلا محرم است ازدواج او، محرمیت هم به دنبال او عرض میشود که هست.

رو این اساس زنی که دختر دارد و خانه شما میاد، این از چند حال خارج نیست، یا قبلا شوهر کرده و دختری بدست آمده و بعد آمده است خانه شما با دخترش، این یک. یا نزد شما بوده و عرض میشود که دخول هم انجام شده و بعدا طلاقش دادید نمیشه گفت مردید، مرد مرده که کاری نمیتونید بکنید، طلاقش دادید بعد رفت این زن شوهر کرد و دختری آورد، وقتی این زن رفت شوهری کرد دختری آورد باز از او طلاق گرفت آمد نزد شما با اون دختریکه از شوهر بعدی بدست آمده آمد برا شما جزو ربائبکم شد. اینم بسم الله، یا این زن معاذالله در خانه این مرد هست در عین اونکه این مرد شوهرشه، رفت جای دیگر کاری کرد و دختری از زنا آورد، این امص هست در ربائبکم در یک بعد، در یک بعد در یک بعد شرفی و غیرتی و در بعد شرعی نخیر، اصلا ربائبکم نیست چرا؟ برای اینکه اگر این زن رفت زن این شخص این رفت زنا داد و دختری آورد و توبه هم نکرد اصلا این زن دیگه نمیتونه زن شما باشد. بیرونش میکنید شرعا باید بیرونش کنید مگر توبه کنه. اونوقت دختر زنازاده رو شما نگه میدارید تربیت میکنید دختر خودتون زورزورکیه.

ببینید در این اقسامی که عرض کردم، سه بعد ما داریم، سه بعد، اینطور نیست که حکم این سه بعد با شرایطی که عرض کردم یکجور باشه. این سه بعد اون بعدیش ربائبکم اللاتی فی حجورکم من نسائکم اللاتی دخلتم بهن هست که هر چهار شرط درش محقق باشد. تحت تربیتی شما بالفعل اونم فی حجورکم. من نسائکم اللاتی دخلتم بهن، این ربیبه درست و حسابیش. این ربیبه هم محرم هست بر شما و هم محرم است ازدواج با او. اما اگر پای یکی از اینها لنگ بشه، یا عرض میشود که ربیبه بودنو عرض میشود که فی حجورکم یکجا حساب کنیم. اگر تحت پوشش تربیتی فعلی شما نیست و نبوده و نمیتواند بشود ببینید تحت پوشش تربیتی شما نبوده است این دختر و نخواهد شد هیچگاه نخواهد شد، دختر زن مسکونیه شما هست ولی ربائبکم فی حجورکم نیست و هرگز نخواهد شد این خیلی بینه این نقطه مقابله. نیست و هرگز نخواهد شد چطور؟

این زن را شما طلاق دادید بعد رفت شوهر کرد از شوهر دختری آورد، این دختر مال کیه الان؟ مال شوهر دومه. دیگه معنا نداره که خانه شما مثلا بیاد اگرم بیاد مگه تحت پوشش تربیتی شماست این تحت پوشش تربیتی اون مردهو سالها هست و هست و هست و دیگه معنا ندارد که نه شانا بالفعل که معلومه. نه بالفعل نه شانا. این نه ربائبکم است تا چه رسد به فی حجورکم، این نقطه مقابل. پس چرا اونم عرض میکنیم اون وسطه.

خب ببینید ما دوتا دوتا نقطه متقابلو عرض کردیم. در یک نقطه صددرصد این چهار شرط درش وجوده، که و ربائبکم اللاتی فی حجورکم من نسائکم اللاتی دخلتم بهن این نقطه اولا که نقطه درخشان هست. نقطه صددرصد تاریک که محرم و محرم نخواهد شد اینو مثال میزنم که اصلا نخواهد شد. اما بینهما، بینهم بله این زن رو طلاق داد این شخص، حالا که این زن رو طلاق داد رفت شوهری کرد و از شوهرشم دختری آورد خب دختری آورده ولی ممکنه اون شوهر طلاقش بده این بینهم ممکنه طلاقش بده اگر طلاقش داد و اگر دوم آمد مجدد با شما ازدواج کرد، چی میشه این دختر با مادر در خانه شما خواهد آمد میشه فی حجورکم من نسائکم اللاتی دخلتم بهن بله سوال این دختری که از شوهر دیگر دارد، مادامی که شوهر دارد، ربائبکمه؟ بالفعل که نیست. شانا، شان کافی نیستش که. مگه شان کافی بود چون ربائب مال فی حجورکم بالفعله، بالفعل یا گذشتست یا الان نه بعدا، بالفعل یعنی قبلا تحت تربیت شما بوده این دختر یا الان تحت تربیت شماست چه از حلال باشد چه از حرام باشد اگر حرامش اون زیر گناهی نداشته باشد حالا حلالش، این دختر قبلا عرض میشود که از مرد دیگر درست شده و آمده با شما ازدواج کرده این بالفعل ربائبکم فی حجورکمه.

یا فرض کنید که عرض میشود که بعدا که حاصل کرده حالا اومده در خانه شما و فی ربائبکم درست شد فی حجورکم درست شد اما قبل اینکه درست بشه چی؟ اگر این زن رو انسان گرفت دخول هم انجام شد دختر هنوز نیومده اینجا، هنوز که این دخترش نیومده اینجا این ربائبکمه؟ شیر بی راس و دمو کشتم کلید این چنین شیری خدا هم نداره. مثل اینکه اصلا بگیم به خاک، حضرت آیت الله عظمی خب ممکنه بعدا خاک گفته بشه عرقه بشه مرده بشه بعد بعد خب نمیشه آخه نمیشه این فعلیت درش شرطه. یا به خاک آقای رئیس جمهور شما بعد از هشتاد سال میخواید رئیس جمهور بشید. هیچی نیست آخه در اینجا این ربیبه شما نیست فی حجورکم نیست حالا دخلتم بهن شد، نسائکم هست بالفعل، دخلتم بهن هست بالفعل، ولکن این بچه رو تازه آورده امشب دخلتم بهن حاصل شد نسائکم شد. دخلتم بهن هم فورا حاصل شد. مثل بعضی از طلبه ها که گیرش نمیاد گیرشون میاد خودکشی میکنن.

حالا در اینصورت این ربائبکم که نیستش که بذارید ربائبکم بشه، مدتی بماند که اون شرطهای قبلی حاصل شده و شرط بعدی حاصل شه. پس شما نمیتوانید به قول مطلق بگید که دختر زن مدخول بها کلا. نه دختر زن نرفته. ربائبکم و فی حجورکم که تاکید است و تبیین فعلیت میکند باید بالفعل این تحت تربیت بشه. که اگر این چهار شرط حاصل شد اینجا شایستگی دارد که این دختر زن مدخوله به شما مدخوله ها شما که تحت نظر شما تربیت شده است مقداریش صدق کند شایستگی دارد در دو بعد فقط نائب مقام دختر شما باشد، فقط دختر شما نیست، دختر زنه، ولی بجای دختر شما بودن تحت تربیته. بجای دختر شما در بعد دوم بودن، دختر زنیست که با او عمل جنسی انجام شده است.

پس عرض ما در مقابل کل فقهای اسلام از اول تا کنون عرض دوم اینست. باز آقایون فکر بفرمایید. باز تکرار میکنم روزهای پنجشنبه، نه شما برادران اگه میل داشتید به کل برادران که در حوزه تشریف دارند بگید ما روز های پنجشنبه از ساعت دو به دو تا ظهر بین السائل و المجیب داریم. در اقیانوس وارد میشیم غرق هم نمیشیم. چرا؟ چون متصل به اقیانوس هستیم.کسانیکه پشت سر ما حرف میزنند، جیغ میزنند داد میزنن فحش میدن، بیان اشخاصی رو بفرستند سوال کنند، ما بر محور قرآن جواب میدیم.

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

اللهم صل علی محمد و آل محمد