پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله‌العظمی دکتر محمد صادقی تهرانی

جستجو

کلمات کلیدی

خلاصه بحث

جلسه ششصد و سی و دوم درس خارج فقه

نکاح (حقوق مشترکه زن و شوهر)

بسلم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صل الله علی محمد و علی آله طاهرین

دومین و آخرین آیه ای که گمان شده است دلالت دارد در افضلیت مردان بر زنان آیه سیوچهارم سوره مبارکه نسا، الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ  معتیاتی که مکلفان دارند دو گونست یک گونه معتیاتی که پرودرگار عالم به اونها داده است و به عنوان جزا و اجر نیست .

مرد را مرد و در نیروهایی بیشتر از زن مقرر کرده است ، و زن را زن و در خصوصیاتی بالاتر از مرد مقرر کرده است . یا بعضی از حقوق مشترکست بین زنان و مردان ، در این مثلث از هندسه زن و مرد افضلیت این بر ان و آن بر این یا برابری در بعد جزا و استحقاق نیست بلکه هرکددام به حساب خودش مسئولیت آورند.

در میان مسلمانها به وججهن عام هرکس نیروی عقلی علمی بدنی مالی کلامی و غیره اش بیشتر باشد مسئولیت بیشتری در دو بعد دارد . یک بعد بهتر ساختن خود و بعد دیگر بهتر کمک کردن به دیگران .

این گونه نیست که اگر کسی نیروی مالیش یا نیروی بدنیش یا عقلیش یا علمیش فکریش بیشتر باشد خداوند به او عنایت فرموده است این یک ثوابی به او داده شده ، جزایی به او داده شده مگر مردان پیش از اینکه آفریده شوند چه کرده اند که جزاشون مرد شدن باشه ؟

و زنان چه نکرده اند که جزای اونها زن شدن باشه، مرد بودن زن بودن نیروی بیشتر داشتن از نظر درونی و برونی از نظر عقلی و فکری و علمی از نظر بدنی و مالی از نظر فردی و اجتماعی این نیروها و معتیاته ربانیه بعنوان جزا ندارد .

این گونه نیست که دارنده مال بر کسی که اون مقدار مال را ندارد مفضلست نزد خدا محترم ترست و اینگونه نیست کسی که مال کمتری دارد این جزاعه عمل بدی به او داده شده است که مال کمتری دارد و از این قبیل

تنها چیزی که در این میان است اینست که هرکس قدرت بیشتر و نیروی زیادتری چه متصلن و چه منفصلن چه از نظر درون و چه از نظر برون چه فردی و اجتماعی بیشتر داشته باشد مسئولیت او زیادتره ، در میان زنان و مردان در دو بعد باید بحث کنیم

اونچه باید در باب نکاح دربعد است که بعد زناشویی و مسئولیت زنان نسبت به مردان و مردان نسبت به زنان پاسداری و پاسبانی شوهران نسبت زنان و زنان نسبت به شوهران. آیه که مماس است در این قضیه و خاص است نسبت به این مطلب در بعد دوم گرچه بعد اول را نیز شامل است آیه سیوچهارم سوره نسا است الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ نه قامعون علی النسا یه قام علیه است ینی دیده بانی میکند دیده بانی میکند در بعد سلبی و ایجابی که بعد بحث میکنیم

چه در بعد سلبی که خطراتی ضررهایی آسیب هایی به اون طرف که مورد دیده بانیست توجه نکند. دیده بانی دوم دیده بانی ایجابیست کمالاتی که اون طرف دارد معتیاتی که اون طرف دارد و باید اون کمالات و معتیات برای اون طرف باشد و تبلور و تکامل و تبری پیدا کند این مراقب باشد که چنین باشه

چون اصولا هر شخصی در دارو ندارش در راهو بیراهه اش کسانی هستند که به له او یا علیه او کمک میکنند. چه زن باشد در بعد زن بودن و چه مرد باشد در بعد مرد بودن، هیچ فرقی نمیتواند جنبه سلبی و ایجابی در ابعاد مسئولیت و در ابعاد تکلیف و انجام تکلیف را به خودی خود انجام بده.

باید به یکدیگر کمک کرد در هر بعدی از ابعاد انسان ها در بعد شریعت مخصوصا به یکدیگر باید کمک کنند کمک کردن به این معنا که دیده بان یکدیگر پاسدار یکدیگر نگهدار یکدیگر همانطوری که نسبت به خودشون این جریان محقق است

حالا، ما بدون اینکه معاذالله تحمیلی بر آیه مبارکه بکنیم و بدون اینکه اونچه را که فرموده اند ما نقش دهیم در معنای آیه درست مستقیم نظر کنیم به آیه آیه چه دلالت دارد ، الرجال قوامون علی النسا در بعد دوم زناشویی داریم بحث میکنیم مردان بسیار نگهبانند بر زنان ،

مگر قوامون ولایتست ؟ مگر قوامون فضیلت عندالله است ؟ مگر قوامون اجر بیشتر نزد خدا داشتند است ؟ نخیر پاسداران هم قوامونند بر بزرگان باید باشند بزرگان که دارای مقام بسیار عظیم هستند از هر نظری از نظرات که واجب الحفظ است در بعد سلبی که خطرات به اونها توجه نکند و در بعد ایجابی که مقامشون محفوظ باشد و تبلور پیدا کند کسانی باید باشند که نگهبان اونها و دیده بان اونها و حافظ اونها باشند ، از اینکه فلان کس نگهبان فلان کس است و باید چون قوامون در اینجا هم ازش اخبار میفهمیم هم انشا میکنیم

خداوند بعنوان ربوبیت ربانیه میفرماید که مردان نگهبانان زنانند این دو بعد است یکی هستند خدا اینجور خلق کرده که مردان بهتر میتوانند از زنان نگهبانی کنند در ابعادی چنانکه زنان هم باید از مردان در ابعاد دیگری نگهباین کنند و در ابعادی هم طرفینی

در ابعادی مردان باید نسبت به زنان نگهبان باشند در ابعادی زنان نسبت به مردان در ابعادی از هردو طرفین خب الرجال قوامون علی النسا فضیلت از کجا دراومد .

مردان بسیار نگهبانند نسبت به زنان و باید باشند. هم خبر هم انشاع مردان باید نگهبان زنان باشند

مردان باید نسبت به زنان نگهبان باشند این حتمیت دارد هم هستند و هم باید باشند هستند در بعد تکوینی و باید باشند در بعد تشریحی چرا؟ دو علت داره، یکی بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ قرآن اختصار گویی دراد یا مفصل گویی داره؟ اگر مفصلی بگوید که مختصری هم بجای او هست که همان معنای مفصلو بیان میکند چرا مفصل میگه اگر مراد مفضل بودن مردان است بر زنان یا چون مردان بر زنان مفضلند پس مردان قوامون بر زنانند میفرمود بما فضلهم الله علیهم چرا از این صراحت دست برداشته شد ؟ و از این اختصار

اولا هم اطرح است و هم افضلست .

چه ولایتی، آیا ولایت منحصره دارد مرد بر زن و زن بر مرد نداره ؟ این بحث دومه بحث اولو همه قبول درایم آیات زیاد و از نظر فقهی و از نظر عقلی مردان نزد خدا بالاتر از زنان نیستند زنان نزد خدا پایین تر از مردان نیستند این قبول نه میخوایم ولایتو عرض کنیم

ولایتی که میخواد بگه مردان بر زنان دارند ولایت یسره است فقط مردان بر زنان ولایت دارند به این دوجهت یا زنان هم بر مردان ولایت دارند؟ در باب امر به معروف و نهی از منکر و دعوت الی الله و ابواب دیگری که مورد نیاز هست مردان بر زنان و زنان بر مردان هردو ولایت دارند

وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ  هم مردان بر زنان ولایت امرو نهی دارند هم زنان بر مردان ولایت امرونهی دارند . اینطور نیست که فقط مردان قوامند و مردان ولایت بر زنان دارند اما زنان ولایت بر مردان ندارند اون هم نکته اول سیاش که اینا میگن میگن از آیه استفاده میشد که مردان بر زنان ولایت دارند کلا نه زنان بر مردان این یک ، دو اگر ما فرض کنیم این صحیح باشه که مردان بر زنان ولایت دارند کلا مثل پدر بر پسر مادون تکلیف ولایت داره

اگر ولایت کلی داشته باشند که قبول نیست و برخلاف نص خود این ایات و ایات دیگرست میگیم آیا ولایت دارند به نفع زنان ولایت دارند برای حفظ موقعیت زنان در بعد زناشویی جمعا و در بعد شخصی زنان فردا یا نه ولایت به معنی کنترل کنند زنان را حتی نسبت به کارهای صالحی که میخواهند بکنند باید کنترل باشه

زن بخواد نماز بخواند روزه بگیرد ذکر بگوید قرآن حفظ کند نماز مستحب بخواند نماز شب بخواند نذر کند عهد کند قسم بخورد آنچه را که مستحبست باید انجام بده این خوبه فی نفسه یا بدست ؟

آیا اگر زن اضافه بر فعل واجبات و ترک محرمات مستحبات را نیز جدیت کند که انجام بده و مرجوحات را نیز جدیت کند که ترک کنه چه در بعد فردی و چه در بعد اجتماعی خود را آراسته کند به زیور انجام مستحبات ازنظر عملی از نظر علمی از نظر عقیدتی از نظر عقلی و دیگران را نیز آراسته کند زنان دیگر را نیز دعوت الی الله کند و همچنین خودرا پیراسته کند از مرجوحات مرجوحاتو مکروهاتو ترک کند و دیگران را نیز دعوت کند که ترک کنند در کل ابعاد علمیو معرفتیو عقیدتی این کار خوبست یا بدست ؟

اگر بدست در شرع چرا جهت ایجابیش مستحب شد و جهت سلبیش مرجوحه این خوبست یا خوبست برای مردان خوبست ، برای مردان بهترست مستحب رو انجام بدن و مکروه رو ترک کنند برای زنان بهتر نیست این هم که غلطه

مرحله سوم اینست که پس چرا شما آقایون فقهای بزرگوار فتوا میدهید که زن در خانه شوهر حق روضه مستحبی گرفتن نذر کردن عهد کردن قسم خوردن حق بیرون رفتن برای کارهای شایسته و صالحش که مستحبم هست ندارد

این ولایت در اسلام نیست . این ولایتی را که شما برای مردان اولا در نقطه سیاه اولا که ولایت مطلقه باشد و ثانیا ولایت به ضرر زن ولایت جلوی ترقی زن را گرفتن ولایت جلوی آزادی زن را گفتن که از اون آزادی سو استفاده نیست بلکه حسن استفاده است حسن استفاده است برای خودش برای فرزندانش برای خانواده خودش برای شوهرش برای دیگران که این زن فقیهه باشد مفسره باشد عارفه باشد عالمه باشد با اخلاق باشد و چه باشد و چه باشد که از برای کل مسلمان ها رجحان دارد احیانن در حد وجوب

ما در این نقطه اصلی با برادران فقیه دیگر بحث داریم و بسیاری از فتاوا زیر سوال میره حالا ، الرجال قوامون علی النسا نقطه اول ، آیا از این قوامون در میاریم که فقط مردان بر زنان ولایت دارند البته اونهم دربعد مصلحت فقط مردانند که مصلحت زنان را میدانند و برای حفظ این مصلحت ولایت دارند یا زنان هم مصلحت مردان را میشود بدانند و برای حفظ مصلحت مردان ولایت داشته باشند ؟

هردو آن است دیگه، بله آیه میفرماید که الرجال قوامون اینجا چند جوره یا فقط قوامیت و ولایت مال مردان است و مال زنان هیچ نیست یا نه از نظر پاسداری سهم مردان بیشترست . پاسداری که مردان نسبت به زنان باید بکنند از پاسداری که زنان نسبت به مردان باید بکنند بیشتره . خب قطعا همین بیشتره چرا ؟ قدرته فکری مردان نوعا بیشترست قدرت بدنی مردان بیشترست نیروهای دیگر مردان نوعن بیشترست و زنان کمتره

چون نیروی مردان بیشترست در پاسداری پس مسئولیت پاسداری مردان نسبت به زنان زیادتره مال زنان اینجا ذکر نشده جای دیگه ذکر شده پاسداری که زنان نسبت به مردان باید داشته باشند اینجا فرض کن ذکر نشده جای دیگه ذکر شده پاسداری که زنان نسبت به مردان باید داشته باشند اینجا فرض کن ذکر نشده ذکر شده ها فرض کن ذکر شده جای دیگر

وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ مال مردان اما وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا ۚ زنی که از نشوز مرد میترسد جناهی نیست که اصلاح بشه چه اصلاح کنه ، زنومرد با هم شرکت کنند در اصلاح مرد و زن در اصلاح مرد بکوشه پس زن در اینجا ولایت دارد در باب نهی از منکر در باب امر به معروف در ابواب مادی در ابواب جنسی در ابواب چه و چه و چه همونطور که مرد دخالت دارد که امرونهی کند در موارد خودش زن هم دخالت دارد که امرو نهی کند در موارد ولکن اونی که اقواست و اونی که مسئولیتش بالاترست و نیروش زیادترست در دو بعد که قرآن ذکر کرده همین آیه این مردانند .

الرجال قوامون علی النسا، بله، در این آیه با این دو احتمال که مراد از قوامیت رجال بر نسا این صددرصد مردان نسبت به زنان ولی زنان نسبت به مردان نه یه احتمال بود که اینجا عرض کردم

دو، بله هم مردن نسبت به زنان هم زنان نسبت به مردان ولکن قوامیت مردان و پاسداری مردان به حساب نیروی بیشتر مردان مسئولیت زیادتر میاره پس قوامیتو دیدبانی مردان نسبت به زنان بیشترست اینم احتمال دوم

اتحتمال دوم رو آیه تایید میکنه چطور؟ الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ  دقت بفرمایید بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ  چی میخواد بگه میخواد بگه بعض اول مردانند و بعض دوم زنانند 1704 که مردان است الی بعض که زنانه، خدا چون فضیلت داد الرجال رو بر النسا بعنوان فضیلت افضلیت پس مردان قوامند و دیدبانند و پاسدارند چرا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ  فرمود؟

بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ  دو مطلب میخواد برسونه اگر این بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ  نبود این دو مطلب فهمیده نمیشد چطور؟ اگر میفرمود که الرجال قوامون علی النسا بما فضلهم الله علیهن مختصرتر بود صریحم بود.

بما فضلهم الله علیهن هم صریح بود که چون مردان فضیلت دارند بر زنان خداوند مردان را بر فضیلت زنان داده بر زنان داده است ولذا قوامند این یک دوم مختصرتره خداوند صریح تر به اون معنایی که شما میخواین صریح تر به اون معنای دیگر صریح ، صریحه به اون معنایی که شما میخواین ترک کرده و مختصرتر را ترک کرده بلکه اعم از فضیلت آورده و مفصل تر بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ

دو بعد استفاده میشه یک بعضکم من بعض در قرآن ما زیاد داریم زنومرد بعض یکدیگرند اعضای یکدیگرند نه انسان ها بنی آدم اعضای یکدیگرند عرض می شود که به طور جدا نخیر ، زنو مرد وقتی با هم ازدواج کردند دو یک شد مرد بعض زنست و زن بعض مردست .

مرد به مصلحت زن زن به مصلحت مرد . مرد حرف صحیح زن را گوش بدهد و زن حرف صحیح مردو گوش بدهد بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ  یک، که مباهله درست میکنه مطلب دوم اینست که بعض بر بعض مفضلند کدوم بعض بر کدوم بعض مرد بر زن مفضلست در اموری زنم بر مرد مفضلست در اموری مرد بر زن مفضتلت در اموری در قدرت مالی در قدرت بدنی فرض کنید در قدرت فکری نوعن در قدرت علمی نوعا و و و و ، ولکن زنها بر مردان مفضلند در بعضی،

زنانند که فرزند می آورند ولو شوهر نداشته باشه مریم، مرد بدون زن اولاد ندارد این فضیلتیه ، زن که میتواند آبستن شود و بچه بزاید و تکثیر نسل بشه این افضلیت نیست عند الله نمیخوام بگیم ها افضلیت در بعد خارجی در بعد منافع خارجی، مرد به طور کلی اگر زن نگیرد نمیتونه مرد آبستن شه ولی زن میتواند ولو به عنوان نمونه مریم سلام الله علیهم بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ  این بحث دوم

یک ، دو ، اون لطافتی که زن دارد ازنظر جنسی و دنبالش میروند اون لطافتو مرد داره؟ دنبال مرد بیشتر میروند مردان یا دنبال زن بیشتر میروند مردان زن است که به دنبال او میروند لطافت دارد از نظر جنسی عرض می شود که کشش دارد و جاذبیت دارد این فضیلت نیست؟ اگر کسی از یک نظری بیشتر دنبالش میرن و به طور صحیح البته کسی از نظر جنسی بیشتر دنبالش میرن این افضلیت از نظر معنوی که نمیخوایم بگن از نظر ارزشی آیا ارزش جنسی زن بیشترست یا ارزش جنسی مرد؟

مرد ارزش جنسی دارد در بعد زناشویی برای مردان نیست ، زن ارزش جنسی دارد در بعد زناشویی خیلی بیشتر از مرد پی اینم فضیلت دوم فضیلت دوم، خب این سوم فضیلت نگهبانی فرزندان نگهبانی فرزندان یک فضیلتیست یا نیست این مجلس داخلی که فرزندان را تربیت کنند و تربیت فرزندان در مدرسه داخلی خانه نقطه اولای تربیت کل مردم است .

مدرسه اول خانه است مدرسه دوم مدرسه است مدرسه سوم اجتماعست و همچنین ، نقطه اولای درخشان تربیت که بایدست و لازمست برای مردوزن هردو که بر عهده زن بیشتر است اینه اینها یک چیزهاییست که زنها بر مردها فضیلت دارند.

اینی بود که قرآن میگه وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ  میخواستم عرض  کنم پس بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ  در بعضی چیزها مردان بر زنان فضیلت دارند نه برتری عند الله یعنی قدرت بیشتره، عنایت بیشتره نعمت بیشتره در بعضی زنان بر مردان فضیلت دارند عنایت بیشتره عرض می شود که اونچه را که مورد توجه است بیشتره در بعضی فضیلت مردوزن هردو یکی نیم کیلو غذا میخورند نمیشه گفت مرد چون مردست یک کیلو غذا بخوره این نیم کیلو

مردوزن هردو عبادتشون اونجوری که هست حساب میشه نه مرد چون مرد است دورکعت نماز صبح چهاررکعته زن چون زنست دو رکعته نخیر، در ابعاد مذهبی و در ابعاد رجحان عند الله این عرض می شود که لَیسَ لِلاِنسانِ اِلّا ما سَعیٰ  ولکن در بعد مسئولیت ما داریم صحبت میکنیم در بعد مسئولیت نسبت به دیگران مسئولیتی که مرد نسبت به زن دارد بیشتر است یا مسئولیتی که زن نسبت به مرد داره؟ مرد نسبت به زن چرا؟ برای اینکه در دو بعد زن باید محافظه بشه در بعد سلبی و در بعد ایجابی ، در بعد سلبی اگر کسانی به زن توجه میخوان بکنند از نظر ناموسی که باید محافظ زن باشه خودش و شوهرش در صورتی که مرد اینطور نیست نسبت به مرد حجوم ناموسی کنند زن حفظ کنه، بخوان مردی رو ببرند مثلا خب این خیلی در اقلیتست و خیلی عرض می شود که کمه

در ابعاد گوناگون مسئولیت اونی که قوامیتش بالاترست نیروش زیادترست پس مسئولیتش بیشتر است هم در بعد تکوینی هم بعد تشریحی کیه؟ مرده، بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ  دو ، خب ، مردان شما در دو بعد مسئولیتتون بیشتره و در دو بعد قوامیت شما زیادتره یک بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ  اون نیروهایی که مسئولیت بیشتر میاورد به  تکوین الهی در شما بیشتره

تکوین عقلی تکوین عرض می شود که قدرت جسمی، دو فضیلت منفصل  وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ  در زندگی مشترک آیا مردست دهنده یا زنست دهنده ، مردست دهنده مال ، دهنده مال مردست که این زن را نفقه میدهد مهریه میدهد هدیه میدهد پس مرد مسئولیتش بیشتره اگرم تو چیزی به زن نمیدادی مسئولیت تو در قوامیت نسبت به زن و پاسداری نسبت به زن بیشتر بود چون نیرو بیشتر داری

ولکن حالا پولم میدی هم نیروت بیشتره و هم پول میدی چطور تو که نیروت بیشترست از زن پس پاسداریت باید قویتر باشه و پول هم میدی نسبت به اونچه را که پول میدی بیشتر مراقب باشی اما زن بیاد مراقب مرد باشد که ندزدنش نبرنش بله این هست ، به طور کمرنگ هست نسبت به پاسداری مرد و مسئولیت مرد به طور کمرنگ برای زن است اما اون مقداری که برای مرده برای زن نیست

و لذا در باب نشوز نسبت به مرد وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ ۖ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا ۗ  اما نسبت به زن وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا  فقط اشاره چرا ؟ بله زنان حق دارین این سه مرحله رو ولی زن این مقدار قدرت نداره در 2457 قدرت ندارد چندان در 2459 زور مرد بیشتره خب حجر کنه و همچنین در مورد ازین حرفا

ببینید این هردو نسبت به هم مسئولیت دارند اما در این آیه مبارکه به طور اشاره ترسیم شده است که لرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ ۚ در این دو بعد ، بعد خلقی و بعد تکلیفی.

بعد تکلیفی که خلقی نیست بِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ ۚ  پول داری میدی پس مراقب باشد پول داری به این اینجا میدی پولت هدر نره اگر این زن هدر بره اگر چه بشه اگر ببرند چه کنند فلان پول تو هم از دست رفته زن تو از دست رفته پول تو هم از دست رفته ولی اگر زن مراقبت کمی بکند یا مراقبت زیادی نکند پولی از دست نرفته خب شوهر از دست رفته

ببینید پس قدرت قوامون در مرد نسبت به زن عرض می شود که خیلی بیشتره، حالا زن ها سه دسته اند ، این زنها که مردان نسبت به اونها قوامیت دارند در بعد ازدواج سه دسته اند ، یک دسته زنانی که فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ ۚ  این دسته اول دسته بسیار زیبنده زنان که در اینجا ولایت مردان در بعدی قویتر میشد ایجابی نه در بعد سلبی در بعدی قوی تر میشود فصالحات شایستگان ، قانتات این خضوع عند الله دارد حافظاتن للغیب خودرا خفظ میکنند در غیب ، در غیب ربوبیت در غیب شوهران شوهر چه باشد و چه نباشد زن رفتارش با نامحرمان همانجورست که باید باشه

حافظات للغیب به عکس نیست که اگر زن نباشد مرد خود را حفظ کند از چی، از کاری که حرامست که معاذلله لواطه مثلا چیست ؟ ولی اونی که حفظش لازمست و حفظ خانواده است و حفظ طهارت اولادست و طهارت رحم اینست که زن خودرا حفظ کند و به مردهای دیگر ارتباط چه مماس چه غیر  مماس جنسی نداشته باشد .

پس صالحات مرحله اولا چیم، قانتاتن ینی خاضعاتن عابداتن بالله اما قانتات به ازواجهم خب اینم در حاشیه خاضعند در برابر شوهر برای اموری باید خاضع بود شوهرم در برابر زن باید خاضع باشه برای اموری که باید باشه .

هم شوهر نسبت به زن در واجبات خانوادگی باید خاضع باشه هم زن نسبت به شوهر ولکن هردو خضوع امام الله است ما یک خضوع مستقیم امام الله داریم صلات است صیام است حجست چه ویک خضوع خلقی امام الله داریم نسبت به امر به معروف نهی از منکر جهاد اطعام عرض می شود که انفاق و چه و چه تمام اینها قنوت لله است .

پس صالحات قانتاتن خب از جمله قنوت ها و صلاح هایی که زنان درجه اول حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ  آنچه را که خداوند از زنان حفظ کرده است که مال شوهران را هدر ندهید خودرا هدر ندهید در انحصار شوهر باشید در غیاب شوهر و در حضور شوهر فرق نکند این حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ ۚ  خب آیا مسئولیت مرد چقدره؟ این زن هرقدر عفیفه تر باشد هرقدر حافظه تر باشد هرقدر عابده تر باشد بیشتر باید مراقب او بود چون اگر مراقب او نباشید این حافظه بودنش عابده بودنش و چه بودنش لکه میخورد چون خود قدرت ندارد خویشتن را حفظ کند از چپاول و از دست درازی دیگران بنابراین مسئولیت مردان در اینجا در بعد ایجابی بیشترست ، در بعد سلبی هم بیشتره مانع بشوند مردان از اینکه دست درازی به اینها بشه و کمک کنند مردان که بعد صالحات بودن و عرض می شود که قانتات بودن و حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ  در اینجا بیشتر بشه

این قسم اول زنان قسم دوم قسم مقابله ، وسط هم داریم قسم مقابل اینست که ناشزه هستند اما نشوز دو نشوزست یک نشوز مخیف است یک نشوز غیر مخیفه گناه احیانن گناه متجاوزست احیانن گناه عادیه، اگر یه نفر آدم خودش گناه کنه و این گناه به دیگران لطمه ای نزند صدمه ای به دیگران وارد نکند این گناه گناه بزرگ نی از نظر عملی از نظر عقیدتی مسئلهدیگریست از نظر عملی اگر کسی خود نماز نمیخواند اما دیگرن نمی دانند و دیگران را به ترک صلات دعوت نمیکند این گناه پایینتریه

اما این نشوزه، این نشوز شخصیست اما اگر نشوز و سرکشی و سرپیچی از حکم الله در زندگی خانوادگی این متجاوز باشد نشوز مخیف باشد ارتباط عقلاوی زن ارتباط عقیدتیش ارتباط معاذلله جنسیش ارتباط مالیش با دیگران جوریست که شیرازه خانواده رو بهم میزند این نشوز مخیفه این دو

سوم بین الامرین، بین الامرین هم مرد داره هم زن، مگر وقتی که مرد با زنی ازدواج میکنه هردو عادلند؟ عادل نیستند هم مرد گناه میکند هم زن گناه میکنه نه گناه مرد که نشوزست مخیفست برا خانواده نه گناه زن که احیانن گناه میکند مخیفست برای خانواده این اینهمه تشریفتو نخواهد داشت که فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ ۖ  اگر یه زنی تقصیر کرد استکان از دستش افتاد شکست این حرامست یا نه ؟ بله خب این کارارو بکنیم فَعِظُوهُنَّ  بعدم توی رختخواب پشت بکنید به شوهرشون کتکش بزنید

اینارو نداره که ، اصل نشوز این مطالبو نداره بله اصل نشوز که تخلفست و کار حرامست این نهی از منکر دارد ولی به این شدت تمام مراتب نهی از منکرو خداوند اینجا پیاده کرده مگر تمام مراتب نهی از منکر برای هر گناهی هست ؟ نخیر اون گناهی که اولا گناه بزرگه در بعد شخصی و ثانیا این ویرانگرست گناهی که تعدی میکند به غیر خود گناهکار و ویرانگرست اینجا جلوگیری بالاتری باید داشته باشه هرقدر گناه کوچکتر باشد و ویرانگریش کمتر باشد جلوگیری کمتری

اما اگر گناه بزرگتر شد و ویرانگریش بالاتر شد جلوگیری از اون بیشتره سه مرحله دارند زنان پس در سه مرحله الرجال قوامون علی النسا در بعد اول ، و زنان نیز قواماتن علی الرجال که اشارتن از بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ  فهمیدیم و صریحا از الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ  و همچنین إِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا  حالا این دسته اول ، فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ ۚ  حالا این زن قوامه زینب  سلام الله علیها که شوهرش عبدالله بن جعرفست حالا زینب که صدها و هزارها مقابل فکرش علمش طهارتش قدسیتش تقواش بالاتره اینجا عبدالله این جعفر قوامون علی النسا از نظر علم از نظر تقوا از نظر معرفت جلوگیری از اشتباه از انحراف کجا قوامون، بله زور دارد این مرد اگر معاذلله تتاولی از ایدیه ناجور شد جلوگیری اون بهتر میتواند بکند

اگر زنو مردی با هم باشند مثال خیلی بین اگر زنومردی با هم باشند حالا حلالش آیا اگر بخواد کاری انجام بشه زن زورش بیشتره یا مرد ، خب مرد دیگه، درجهات مختلف شما میبینید مرد خب زورش بیشتر است از زن زن آیا بهتر میتواند وادار کند مردو که چنین کن ازنظر زورو قدرت یا مرد میتواند بهتر این کارو بکنه

پس مردست که هم در بعد خودش و هم در بعد دیگران میتواند منع قویتری را و قوامیت زیادتری را عرض می شود که داشته باشه حالا فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ ۚ  نقطه مقابل اینجام قوامیت است بسم الله یعنی مسئولیت است .

گرچه مسئولیت ها و پاسداری ها البته بر حسب مراحل فرق میکنه اما اون نقطه ای که مسئولیت بارزه نهی از منکر بسیار قویست امر به معروف نیست نهی از منکره نهی از منکرست و بسیار قویست وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ  با کمال تاسف یا بقران توجه نمیشه یا اگر احیانن با ایات احکامی توجه بشه غلط معنا میشه

اینجا نوع آقایون چه فرمودند من یادم است آلمان که بودیم برای معالجه جلسه ای تشکیل داده بودند که ما صحبت کنیم و سوالاتی بود یک جلسه زنانه یک جلسه مردانه روزای مختلف یکیشون گفت که ایشون نماینده بزرگه آقای آیت الله بروجردی تشریف داشتند این آیه را ازشون سوال کردیم اینطور فرمودند حالا ملاحظه کنید نماینده بزرگ آیت الله بروجردی بزرگ خیلی خوب عمقیشم هست از نظر سلبی ولکن کسی که با قرآن آشنایی نداره چرا جواب میده ؟

ما سوال کردیم که این فضربوهن به چه حساب چرا فضربو چرا زنو بزنید زن برای زدن نیستش که و لا نیامده که زن مردو بزنه ایشون معنا کرده که فضربوهن از صفر بیاد، وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ  ینی سفر بگین اگر زن وضعش خرابه که سفر برید بدتر میشه که اگر زن وضعش خرابه که باید بیشتر حبس بشه سفر بده ، مثل اینکه اگر میخواد در بره از اون مطلب غلط

آقا آیه رو درست توجه بفرمایید نه ایشون و نه دیگران خب دیگران چی میگن میگن بله خب باید که اگر ما بترسیم که زن ناشزه شود خیلی جالبه ها ببینید برخلاف جهت ادبی لغت اگر مرد بترسد که زن ناشزه شود یعنی یک گناهی انجام بده نه گناه بزرگ ها اگر مرد بترسد که زن تفره رو دروغ بگه 3515 قصد داره بزنش نفهمیده اگر مرد بترسد که احیانن ممکنست زن چنین کند که گناه عادیم است از حالا فَعِظُوهُنَّ  از حالا تو رختخواب پشت کن از حالا چک بزن

و بعد مجبور شدند با این معنایی که کردند بگن خب بله از اینور اونور که ما قابل نقل نیست که نقل کنیم نخیر اینطور نیست سه مرحله داره زن یا زن اصلا نشوزی ندارد و نخواهد داشت اینکه خارجه ، یه مرتبه است زن نشوز دارد مخیف نیست این زن که ترفع دارد از واجباتی از واجبات زوجیت در بیت زناشویی بله خب مرد گناهی میکند زن گناهی میکند حالا به مرد میگن تو چون ولایت مطلقه صددرصد بر زن داری مرتب موعظه پشت به او کردن در خواب با کتک

چرا؟ برای اینکه ممکنست بعدا چنین شود یا نه فعلا ممکنست که افتضاحه اگر ممکنست حسابه بنابراین دائما باید شورهان زنانشون رو بزنند برا اینکه حالا سالمه حالا دوروزه تازه عروسه چیزیم نمیگه ولو ممکنست پسفردا شور کنه غذارو پسون فردا استکان بشکنه پسون فردا درو بزنه به ههم

اگر قضیه اینه پس بنابراین خانه های زوجیت دائما باید یطرفی مرتب مرد موعظه کن پشت کن به او و بزن پس هیچوقت پیش به او نکن و هیچوقت نازش نکن و هیچوقت باهاش صحبت نکن

این در بعد تخافن که اگر بترسی بترسند مردان که زنان ناشزه شوند اینست ، دو نشوز عادی، که زن خب این تخلفی احیانن کمااینکه مرد تخلفی احیانا اینم باید دائما اینطوری باشه بعد دائمن چون زن احیانن در یه روز در دو روز در یه هفته هرچه بالاخره عادل که نیست بنا نیست که زن عادل باشد که بنانیست مردم عادل باشه اگر زن یه تخلفی از واجبات خیلی عادی زوجیت را ایجاد کرد فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ ۖ  نیست قرآن که اینارو نمیگه

قرآن میگه وَ الّاَتی تخَافُونَ نُشوزَهُنَّ  عزیزم در فعلو فاعلو مفعول باید هرسه موجود باشند احیانن ضربت وزیدن باید من باشم ضرب باشه زیدم باشه اگر زید هنوز نیست باز ضرر تو زیده زید نیست دیگه بعدم بیادضربتو در اینجام وَ الّاَتی تخَافُونَ تخافونه یعنی شما شوهران ، شما شوهران بترسید بودن شوهران بالفعل ترس بالفعل خب نشوزنم بالفعل نمیشه گفت تخافون من نشوزهم شما اگر اینو معنا کردین زنانی که میترسید از اینکه ناشزه شوند که منم به حساب اینکه آینده رو میخواد بگه

من نداره آیه شما چرا من میارید چرا من من میکنید یا سراق آیه نمیروید یا اینطوری میکنید نخیر و الاتی ینشزن نیست والناشزات نیست وَ الّاَتی تخَافُونَ نُشوزَهُنَّ  تخافون خوفو از تخافون در میاریم نشوزهن واقع بشه پس باید نشوزی باشه حالا گاه نشوز مخیفه گاه مخیف نیست .

اینجام نشوز مخیفو داره میگه دیگه آیه همینو میگه پس دو قید در اینجاست یک نشوز

حال مردهایی که به حساب اینکه مردن ، مردهای که خب معصوم که نیستند عادلم که نیستند همونطوری که زن گناهی میکند احیانا مردم میکنه ولکن نه گناه مرد مخیف است بر زندگی خانوادگی نه گناه زن مخیف نیست خب اگر هر گناهی مخیف است ، مگر هر نشوزی مخیفه اگه یک گناه کوچکی کرد نشوز است یا نه چه مرد چه زن این مرد یا زن اگر که گناهی کوچکی کردند این گناهست ولی مگر مخیفه

گناهانی بزرگی که تجاوزگرستو ویرانگرست اینها مخیفه اگر در خانه شما سر سفره شما فرزندتون با فرزند دیگر یکخورده کلامی با هم دیگه گفتند مثلا قابل زدنه نه یه چیزی میگن و بعد تمام میشه مثلا این مخیف نیست اما اگر این چاقو رو ورداشت میخواد بزنه تو مغز برادزش این نشوز مخیفه

پس اینجا 3937 دوبعده یک باید نشوز باشه اگر این زن نشوز ندارد نه نشوز مخیف نه غیر مخیف دیگه فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ ۖ  ینی چی، باید نشوز باشه اولا ثانیا نشوزی که تخافون نشوزی که لا تخافونه نیست ولیکن نشوزی که لاتخافون از محور آیه به طور کلی خارجه ینی از محور کل مراتب نهی از منکر که در اینجا سرجمع ذکر شده است نشوز غیر مخیف عرض می شود که خارجه

پس اگر ما به آیه توجه کنیم بدون اینکه ما عوامل داخلیو خارجیو بدون اینکه الفاظی رو اضافه کنیم یا کم کنیم خود آیه دلالت دارد که نقطه اولای زنان در زندگی خانوادگی نقطه درخشان فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ  اینجا پاسداری هست اینجا پاسداری ایجابیست بیشتر

سلبی نیست اما پاسداری سلبی که نمود سلبی پاسداری خیلی بالاست زنهاییست که نشوز دارند نشوز مخیفه شیرازه عرز خانواده مال خانواده در جهات مختلف دیگه عرز خانواده مال خانواده ناموس خانواده اولاد خانواده را دارند میکشند هم در اینجا پاسداری چیه الرجال قوامون علی النساباید محکم جلو این گرفته بشه

این محکم جلوش گرفته بشه تا مرحله طلاق چیه ؟ چار مرحله است بعد از مرحله چهارم مرحله پنجم طلاقه چهار مرحله  وَ الّاَتی تخَافُونَ نُشوزَهُنَّ فَعِظوهُنَّ  یک اهْجُرُوهُنَّ فی الْمَضاجِع  نه اَنِ الْمَضاجِع   نه اینکه باهاش نخوابی نخیر بخواب پشت و رو شو که این شخصیتشو خورد میکنه.

که این بعد … و عرض می شود که فَعِظوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فی الْمَضاجِع وَ اضرِبُوهُنَّ  فَإِنْ أَطعْنَکمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیهِنَّ سبِیلاً إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیًّا کبِیراً چهارم وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ  تا اینجا داخل خانواده مرد … کسی دیگه نباید بداند حتی فرزندان ندانند برادران ندانند خاندان ندانند نهی از منکر باید در خفا انجام بشه ما دامی که امکان دارد منکر را در خفا و بینکما این منکر رو رها کنید باید در خفا باشه نه اینکه جلو مردم نهی از منکر که آبروشم بره هم آبروش بره هم نهی از منکر نخیر این مرحله اولاست اما این مرحله اولا در مرحله ثالثه که فضربوهنست اثر نکرد اینجا به بیرون میاد وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا  تا آخر عرض می شود که إِنْ يُرِيدا إِصْلاحاً يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُما  این مرحله چهارمست و مرحله بعدیم وَ إِنْ يَتَفَرَّقا يُغْنِ اللَّهُ كُلًّا مِنْ سَعَتِهِ  مرحله پنجمه ما درسهایی از این عرض می شود که آیه و آیات میگیریم که باید باز بحث کنیم.