بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و صل الله علی محمد و علی آله طاهرین
در آیات اولای سوره طلاق مقدرای بحث کردیم حالا آیه سوم که راجع به عده مسترابه بحث میکند، وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ ۚ وَأُولَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ ۚ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا قبلها بحث ها راجع به عده ها کرده ایم اما با نظری دیگر و عمیق تر به آیاتی که مربوطه به عده است باز شاید مطالب جدیدی به دست ما بیاد. بلکه باید چون قرآن شریف نهایت ندارد و هرقدر انسان کوشش و کاوش و تفکر کند و آیات مبارکات مخصوصا هماهنگی آیات را مورد نظر قرار بدهد مطالب بهتر و روشن تری رو انسان به دست میاره
در باب عده اولا قاعده چیست ؟ آیا قاعده اینست که اگر مرد زنی را طلاق داد در هر حالتی از حالات باید عده ای نگه دارد چه دوماه چه سه ماه چه دو حیض چه سه حیض چه یک حیض چه چهار ماهو ده روز بر حسب اختلاف عدد آیا اصولا باید که زن عده نگه دارد یا نه عده در موارد خاصه
نمیشود گفت زن چون زنست فقط فقط چون زنست باید عده نگه دارد اینکه عرض میکنیم چون فقط زنست نه از باب حمل نه از باب اختلاف نیاز تنها از باب زن بودن صرف اینکه زنست و شوهر کرده هنگامی که مرد این زن را طلاق داد بگیم قاعده اینست که این زن مقداری عده نگه دارد صبر کند ازدواج نکند و بعد از گذشتن این مدت مقرره حق دارد ازدواج کند این غلط است عقلن غلط است عرفن غلط است عدلن غلط است عادتن غلط است کتابا غلط است و سنتن غلط است قبل از تمام این جریانات چرا وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ که هست و حدود را یکسان علیه و علیها و له لها مقرر فرموده است مگر در یک جا که 0342 چرا باید زن بماند مدتی بعد بتواند شوهر کند اما مرد زنش مرد میتواند زنش هم زندست حالا، مادامی که زن زنده است میتواند این حد مقرر را ازدواج کند زن هم که مرد بلافاصله میتواند ازدواج کند اما زن معلومست مادام که شوهر دارد نباید ازدواج کند چون این حامل امانتستو از این قبیل و چیز دیگر
و بعد از وفات هم بگیم که نباید ازدواج کند و عده نگه دارد برای احترام زوجیت این یعنی چه اگر احترام زوجیت است چطور زن باید به احترام زوجیت پس از طلاق یا پس از .مرگ مدتی صبر کند و ازدواج نکند اما مرد احترام زوجیت رو نگه نداره آیا زن بیشتر نیازمند به احترام است یا مرد تاثر پذیری زن بیشترست یا مرد لطافت زن بیشترست یا مرد خشونت زن بیشترست یا مرد معلومست زن یا اگر هردو یکسان باشند بر فرض محال باید تصویه باشد اگر بناست عده بعد از طلاق یا بعد از وفات بعنوان احترام زوجیت باشد زوجیت طرفینیست
خب مردم عده نگه دارد چنانکه زن یا نه مرد عده نگه دارد و نه زن از قرآن هم ما استفاهد عده کلی نمیکنیم و از روایات نیز استفاده عده کلی نمیکنیم اما نظری عمیق به طور هماهنگ به آیات میکنیم ببینیم وضعی چجوره
زن دارای حالاتیست و اوضاعیست بعد از ازدواج ،یا صغیره است یا کبیره، اگر صغیره نیست یا یائسه است یا غیر یائسه اگر معتدل است که نه صغیره است نه یائسه یا مدخولن بها است یا غیر مدخولن بها این حالات گوناگویست که زن دارد
قرآن و سنت از برای همه این زنان عده مقرر نکرده است عده مربوطه به گروه خاصیست یا مثلا یا در زمان حیض است حیض میشود یا نمیشود اگر حیض میشود دو حیض یا سه حیض بر حسب اینکه نکاح داعم باشد یا منقطع و اگر حیض نمیشود و در حال منتحیض است و در سن منتحیض است ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ چنانکه آیه چهار سوره طلاق وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ الی آخر ، این آیه بحثش بعد از آیه بقره است که روی آیه بقره بعد ما دفاع کنیم
سوره مبارکه بقره صفحه سیو شیش قرآن ،
داریم بحث میکنیم تازه شروع کردیم خب حالا یک مقدرای حالا بحث متنیست .
در سوره مبارکه عرض میشود که بقره آیه دویستو بیستو هشت، وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ ۚ الی آخر ، سوال، مگر این آیه مبارکه متلقه نیست چون این آیه اطلاق دارد بنابراین بر خلاف اونچه را که شما گفتید قائله اینست که زن مطلقه عده داشته باشد . نه اینکه قاعده اینست که عده نباشد مگر در موارد خاصه کسی اینطور بگد ما به آیه بقره که مراجعه میکنیم آیه دویستو بیست هشته بقره وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ ۚ المطلقات همه زنهای طلاق یافته رو میگیره صغیره باشند کبیره باشند یائسه باشند غیر یائسه مدخولو بهنه غیر مدخولو بهنه الی آخر بعنوان قاعده پس این برخلاف اون یچزیست که شما گفتید که قاعده عده نیست الا،نخیر قاعده عده هست الا ، این استدلال ، جواب این آیه هم آیه قبلیش و هم خود آیه در تکمله بحث و هم آیات بعدی به طور ملزم و همچنین آیات مبارکات سوره طلاق سرجمع دلالت دارد بر اینکه المطلقات زنهایی هستندت که مدخول بهنه باشند فقط نه تنها مدخول بهن بلکه امکان حمل بر اونها باشد
پس صغیره نه پس یائسه نه غیر مدخولو بها نه از خود این آیات این مطلبو استفاده میکنیم ظاهرا قبلا اینو خیلی بحث نکردیم گفتیم که بعدا بحث خواهیم کرد حالا ملاحظه بفرمایید قبلش چی بود ،قبلش لِلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ در جای خودش اولا بحث کرده ایم و خواهیم کرد که ایلاع در جاییست که زن مدخولو بها باشد اگر زنی را انسان این از باب قضایایی موضوعیت که باید بعدا در باب ایلاب بحث کنیم از خود این آیه و از روایات و چه و چه استفاده میکنیم که اصولن ایلاع زهرک که زهر امی یا از این قبیل این فقط در صورتیست که با زن عمل جنسی انجام داده باشد .
اگر با زنی عمل جنسی انجام نداده است ایلاع زمینه ندارد یک ،دوم باید این زن زن دائمه باشد چون در خود آیه میفرماید وَإِنْ عَزَمُوا الطَّلَاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ و طلاق در داعمه است و در منقطعه نیست خب این آیه ،حالا پس بحث سر کیه بحث سر زنانیست که میشود اونها را ایلاع کرد که ایلاع حرام بر اینها تحقق پیدا میکند و کفاره دارد و حدود دارد فقط این زنها
عرض کردم بحثش مربوط به حوزه ایلاعه بحث میکنیم ما نمیتونیم تمام بحثو در اینجا بکنیم ما دراینجا راجع به والمطلقات داریم بحث میکنیم این المطلقات آیه قبلیش مطلقات خاصه است و مسائله بعدیم مطلقات خاصص ملاحظه کنید
خب لِلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ که میگن ظهرک کظهرهن ، تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ
بله ایلاع قسمه ،تعبیر مان قسم است. کسی که قسم میخورد که والله چنینه ، قسم میخورد به اسم جلاله که با زنم جمع نمیشم پس حالا تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فَاءُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ اگر برگشتن و توبه کردن و ایلاع رو برگردوندن قسم برگردوندن خداوند میبخشه خب وَإِنْ عَزَمُوا الطَّلَاقَ چیو ، زنهایی را که مورد ایلاع میشوند قرار بگیرند. زنی میتواند مورد ایلاع قرار بگیرد که این مدخولو بها باشه ، و عقد دائم باشد اگر نکاح داعمست و مدخولو بهاست در این صورت میشود مورد طلاق و مورد ایلاع قرار گیرد.
بعدش، والمطلقات کیارو میگه، اولا 1154 الف لام سره اسم مفعوله ، الف لام سر اسم مفعول موصوله ینی وَاللَّائِي طلقنَ این استقرا ، پس اداته جمع استقراقی و حتی ادات کل نیست زنانی که ،خب کدوم زنان همه زنان، آیا تمام زنانی که طلاق مییابند صغیره کبیره مدخولو بها غیر مدخول بها یائسه غیر یائسه مسترابه غیر مسترابه نخیر، بحث سر همین هاست اضافش دلیل میخواد ببینید اگر گفتیم این پنج نفر چنین بعد هم چنان گفتیم ، چنان پنج نفرو بیشتر شامل نمیشه
مگر دلیل ما بر کار داشته باشیم که ادات استقراقی و چنین حرفا پس والمطلقات یعنی این زنانی که عقد داعم شده اند پس امکان ایلاع هست پس امکان طلاق هست و مدخوله بها شده اند این والمطلقات اینها این یک دلیل،حالا دلیل بعدی وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ ۚ واجب غروبست که این تکرار نمیکنیم که سه حیضست سه طهر، که طهر اول طهر غیر مواقعه است و حیض ثالث آخرین لحظه حیض است برخلاف اونچه عزیزان میفرمایند
حالا وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ ۚ وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ کیا؟همین مطلقات، اولا المطلقات یک قید از آیه قبلی خورد که مدخولون بهن داخلشه، این یک، البته این اسثابت نفی نمیکند فرمایشش رو ،
اونچه را که ماداریم عرض میکنیم شما اگر ایراد به اون دارین ما استفاده میکنیم این چه عاطفه باشد …
خیلی خب همین کسانی که ایلاع کرده قسم خورده است که با او جمع نشه لابد ناراحته خب طلاق داده اگر طلاق داد اینطوره ببینید وَإِنْ عَزَمُوا الطَّلَاقَ اگر ناراحته از این زن چرا قسم میخورد که این زن باشه زنش و کاریش نکنه خب طلاق بده ، وَإِنْ عَزَمُوا الطَّلَاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ کدوم مطلقات شما کمک فرمودید به عرض بنده ببینید کدوم مطلقات اون مطلقاتی که مورد ایلاع قرار گرفته اند یعنی نمیخواهد با این زن زندگی کند اگر نمیخواهد و تصمیم طلاق دارد خب پس طلاق بده نه اینکه همینطور زنو نگه داره و این زنش باشه نتونه شوهر کنه باهاشم کاری نداشته باشه
والمطلقات یعنی این زنانی که بلاخره طلاق میابند يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ ۚ خب بر چی، وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ کی؟ همین مطلقات آیا همه مطلقات خب بله دیگه اگر گفتیم این پنج نفر امدند و اونها چنین یعنی هر پنجتا دیگه نه شیشتاست نه چارتا در اینجام وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ ینی حلال نیست از برای این مطلقات که چه؟ أَنْ يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ بدون عمل جنسی پس عمل جنسی شده نه تنها عمل جنسی عمل جنسی که احتمال عقلایی حمل در کار هست و الا اگر زنی را گرفتستو عمل جنسی نکرده استو طلاق داده است دیگه وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ این جا ندارد
جا در زمینه ندارد که عمل جنسی شده است و عمل جنسی هم که امکان حمل درش باشد نه اینکه ده ماه پیش عمل جنسی کرده کاری نکدره حالا داره طلاق میده اینکه وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ در اینجا معنا ندارد چون احتمال حمل در اینجا اصلا در کار نیست درست عنایت کنید آقایون يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ ۚ وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ سوال؟ این جا خب چند احتماله، یک این زنهایی که طلاق یافته اندو مدخولون بهن هستند حامله هستند این یک، احتمال دوم قطعا حامله نیستند احتمال سوم احتمال حمل هست.
آیه کدومو میخواد بگه آیه که میفرماید که وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ اون مطلقاتی را میگوید که دخول درشون نشده است زمینه ندارد یا اون مطلقاتی که ده ماه دخول شده است و بعدا دخول نشده است و احتمال حمل نیست بازم نه ، یا اون مطلقاتی که اصلا احتمال حمل درشون نیست یائسه اند یا اون مطلقاتی که قبل از سن بلوغند؟ و زنی که قابل حمل اصلا نیست و احتمال حمل درش نیتس یا دخول نشده یا فاصله دخول زیادست یا صغیره است یا عرض میشود که یائسه هست قطعا یائسه است که شامل نمیشه
اونی که اصلا نمیشه با مصادیقی داره حالا پس اینا خارج شد از این سه احتمال راجع به مطلقات کیا خارج شدند اون کسانی که قطعا قطعی که صددرصد با واقع موافق است این حملی در کار نیست خب چرا عده ، دو دو نقطه مقابل، زنی که طلاقش دادن الان حاملست سه ماهست چارماهست پنج ماهست خب این ثلاثه غروبه خب اینم نیست اینکه برحسب نص آیه مبارکه طلاق حاملات 1746 پس اینم در کار اتست چی بود آقایون؟احتمال سوم زنی که مدخولون بها است و احتمال حمل دارد فقط این نیست که چون اگر قطع حملست که ثلاثه غروب ینی چه اگر قطع به عدم حملست که باز عده یعنی چه؟
ما از قبل استفاده کردیم این خصوصیات رو …
پس احتمال نیست اونچه که احتمال حمله، خب اگر احتمال حمله کتمان کند بگه نخیر حملی نیست کتمان هست یا نه در جایی که احتمال حمل است و زمینه هم داره عمل جنسی شده عمل جنسی و قاعدتن حملم باید باشه ولی هنوز معلوم نیست در اینجا اگر برا خاطرر اینکه این زن احساس کند که بله فقط سه ماه بعد از سه ماه خلاص میشم ولی اینکه بعد از سه ماه خلاص شه کتمان کند حمل محتمل را حمل یقینی نه ها حمل محتمل را کتمان کند که بعد از سه ماه خلاص شه و دو استفاده دارد یکی که شوهر او برنگرده دیگری اینکه بچه مال خودش باشه به شوهر نده پس این وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ فقط در احتمال سومه ، پس کجا شد در جایی که دخولی هست که زمینه حمل در این دخول وجود دارد
پس بنابراین معارضه ای بین این آیه و آیه طلاق نیست 1922 با این دعوایی ندارد که برای اینکه در اینجا در زمینه سومش چیه احتمال حمل در کاره ، یه مطلب دیگه ما صرف دخول را نمیگیم اگر جریانی بین اون زن و مرد انجام شده است که نطفه این مرد در رحم این زن قرار گرفته یا با عمل جنسی یا با جذب در هر دو صورت عده است مگه نیست اگر فرض کنید مرد بی عرضه است نمیتونه کاری بکنه و ازش چیزی خارج شد زن جذب کرد امکان داره در روایتم داریم امکان داره زن جذب کردو احتمال حمل یا قطع حمل این اگه طلاق بده عده دارد یا نه ؟
داره دیگه عده مال این خود جریان نیست. مال نتیجه جریان است که نطفه مرد در رحم این زن قرار میگیرد نطفه این مرد 2011 خب ببینید انسان اول که نظر به آیه میکنه مخصوصا اون نظرهای ضمنی و نظرهای عبودیو نظرهای چه همینطور میبینیم تبرکن به آیه توجه کنید میبینید خیال میکند که والمطلقات قاعده درست میکنه که تمام زنهای طلاق یافته در هر سنی در هر وضعی در هر جهتی باید عده نگه دارند الا نخیر قضیه به عکسه،این والمطلقات در سه بعد شامل کل زنان مطلقه نمیشود یک خود المطلقات که الاسلام الاسلام استخراج که نیست الاسلام موصوله موصولم استراق نداره الذین این استقراق نداره مثل کل حتی نیست.
مثل عام نیست مثل کل نیست مثل چه نیست و قبلا هم که راجع به ایلاعه که قسم بخورد با زن عملی انجام ندهد اینم ایلاعم در زمینه ایست که عرض کردیم عرض خواهیم کرد در باب ایلاع که فقط مدخوله بهاست و مرحله سوم وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ اون وقت در این سه قرع وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَٰلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا بحث کردیم، حالا از اینجا در کل قرآن مراجعه کنید آقایون در کل آیات طلاق و آیات عده ما اصلا آیه ای نداریم که حتی اشاره کند به اینکه عده قاعده داشته باشد حتی عده نداشتن قاعده است همونجور که مرد عده ندارد به هیچ وقت زن هم عده ندارد مگر در صورتی چه صورت صورت احتمال حمل ، در صورت احتمال حمل البته عده طلاق دارم عرض میکنم در باب عده طلاق که عده وفاتو بعد بحث میکنیم در باب عده طلاق در صورتی که این زن طلاق داده اند عده دارد که احتمال حمل در کار باشه در اینجا تطابق است بین کتابو سنت بحث کردیم بازم بحث میکنیم از نظر سنتم روایات بسیار زیاد 2210 و و و عجیبست از برادراون فقهایی که اهل سنتن یعنی استدلال سنت میکند چرا به این سنت عمل نمیکنند
چرا یک نفر از اینها فتوا نمیدد که اگر یک زنو شوهری با هم ماه هایی زیادی نبودند حتی یه نفر نه سال است با هم نبودند بعد طلاق داده شده عده نگه میداره نه شوهر مرده ،این برخلاف کتابو سنت فتوا دادن برای چی برای کتب شهرتی که در فتاوا هستو از این حرفا اگر اهل کتابی کتاب اگر اهل سنتید سنت میگه اگر نااهلی که چه عرض کنم
خب حالا راجع به آیه چهارم سوره مبارکه طلاق وَاللَّائِي يَئِسْنَ ببینید مواردی را که عده بر مبنای حیض نیست چون عده بر مبنای حیض نیست و حیض هم علامت حمله خود حیض یک علامت مماس است برای حمل که اگر حیضی در کار نباشد احتمال حمل اگرم باشد احتمال ضعیفه اونم کیه ،اگر حیضی در کار نباشد و مادون تکلیف نباشد و در سن عرض میشود که یاس کلی نباشد اینجا احتمال حمل است که حیض یک راهیست از برای احتمال حمل حالا در اینجا واللهی سه شرط را قرآن شریف بیان میکند که اینها وضع عده شون چجوریه
وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ زن اگر یاس از محیض پس یاس از حمل، چون محیض مقدمه حمله اگر یاس از محیض حاصل شد پس از حمله منتها این یاس دو جوره گاه اوقات یاس بستی و قطعیست سن اونقدر بالا رفته است که دیگه همگان خودشو دیگران هرکس به این ممکن نیست که حمل داشته باشد طبق میزان
این دیگه ارْتَبْتُمْ در کار نیست ولکن در اینجا ارْتَبْتُمْ وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ زنیست پنجاه سالش شده حالا کاری نداریم به زن سیده غیر سیده فرقی نداره نه خارجن فرقی داره نه از نظر بهداشتی فرق داره روایتیم که درسته استفاده میکنیم . حالا وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ ان ارتبنَ نفرموده چون زن همش در این حال جوان باشه و اگرم حیض نمیشه خب نه این یه چیزیست که حیض نشده احتمال حمل است چون من جوانم زن همیشه علاقه دارد جوان باشه
یک زنی به پسرش که هفتاد سالش شده بود میگفت که بیشت چار سالشه چرا برای اینکه سن زن بالا نره حالا ولذا اینجا 2500 نیست اگر شما که مربوطه به این زن هستید مردی که با این زن زندگی کرده است این زنم خودش یاس از محیض مثلا پیدا کرده است اما شما اعتیاد دارید إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ اینجا اگر زمینه زمینه ارتیانه ممکنست که این زن یاس از حیض دارد بگد اشکال دارد 2527 چنین است چنان است نگید چیکار کنید
خب در اینجا اگر ایشون یاس پیدا کرد اما زمینه احتمال حمل در کار هست که بعدا حیض بشود و حمل حاصل شه یا حیض نشده حمل حاصل شه اگر این در کاره پس یاس دارد زن اما یاس صددرصد که به حد اطمینان برسد نیست . اون یائسه عرض میشود که عده ندارد اون یائسه ای میشود بدون عده شوهر کند که صددرصد یقینست بر اینکه این حمل نخواهد داشت صددرصد که موافق با واقع باشد اما اگر چنانچه این زن خودش یاس دارد اما زمینه زمینه یاس نیست ارتدتم در کارست ان ارتدتم شک دارین که اینکه یاس از حیض پیدا کرده خب اشکالی داره حیض پیدا نکرده ممکنه حیض بشه ممکنه نشه
پس ممکنست حامله بشد ممکنه نشه در اینجا از کجا بهفهمیم که باید چقدر ینی این عده دارد یا نه ؟خب بله اما عدش چجوره سه قرع است قرع که نیست برای اینکه حیض باشه ، فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ سه ماهه روشن میشه سر سه ماه روشن میشد یا حیض میشود یا نمیشود اگرم حیض نشد خب اگر آثار حمل درش بود بدون حیض که خب معلومه اگرم نبود که این سه ماه کافیه این مال وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِكُمْ خب در همینجا سوال، این زنی که یاس از حیض پیدا کرده است پس یاس از ولادت و لکن احتمال حیض یا احتمال ولادت بلاحیض یا با حیض در کار هست در اینجا سه ماه برای چی باید صبر کند برای احتمال حمل اما زنه یائسه مقابل زن یائسه ای که یاس کلیست هم خودش هم دیگران و و که اصلا احتمال حمل هشتاد سالشه هفتاد سالشه که احتمال حمل به طور کلی به وجهن من الوجوه در اینجا نیست خب این زنی که فرض کنید هشتاد سالشه شصت سال با شما زندگی کرده حالا شما طلاقش دادید و در این شصت سال چقدم اولات برا شما درست کرده حالا این زن دیگه عده ندارد.
اگر عده برای احترام زوجیته چطور شصت سال احترام نداره اما یه شب احترام داره اگر یه شبی انسان زنی رو بگیره و این عرض میشود که حیضم میشه و قابل حملم است حالا طلاق داد این عده داره یه شبه احترام داره اما شصت ساله احترام ندارد نمیخوام استدلال کنم این استقراق داره .
خب وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ خب یعسه بر چه مبناست البته احیتاجم نداریم اونطرفو بریم ولیکن یعسنه بر مبنای اینست که این مایوس است از حیض پس مایوس است 2808در صورت ارتیاد چنینه اگه ارتیاد نباشد نه بنابراین اگر زنی انسان گرفت دخول هم شده فرزند دارد فرزند دارد فرض کنید ولکن بعدن فاصله زیادی در کار شد فاصله یک سال یا کمتر یا چه فاصله ای که قطعا این حمل نخواهد داشت در اینجا احتمال حمل دارد این زن ، بله حیض در کار هست یائسه نیست ولی احتمال حمل در کار نیست حالا که احتمال حمل در کار نیست پس چرا عده ،چون عده قاعده که نیست عده بر مبنای چیه ؟ وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ
در آیه بقره خوندیم این به حساب احتمال حمله خب این بعد اول …
ببینید ما یه یاس بدچی داریم یه یاس احتنایی داریم باس بدتی یعنی صددرصد چیزی نخواهد بود بنابراین یاس کلیست.
وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ ۚ اگر وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ ۚ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ بود چرا بعدا اومد اگر زنی که هنوز حیض نشده چون بچست پدر دوازده سیزده سالست هنوز حیض نشده حالا که هنوز حیض نشده و عمل جنسی هم شده و احتمال حمل در کاره در اینجا ببینیم که چون حیض در کار نیست ثلاثه غروب در کار نیست بنابراین این نباید عده نگه داره ؟نخیر زنی که قابل حیض شدن هنوز نشده و بعدن ممکنه حیض بشه حالا اگر دیر یا زود در اینجا این زن چون هنوز حیض نشده است بنابراین احتمال حمل در کار نیست بنابراین عده اصلا در کار هست یا نیست ؟
صغیره است ولی احتمال حیض است و احتمال حملم هست یا نه ، بله، ببینید نص آیه اینه وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ معلومه، وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ سوال، صبر کنید این 3025 صبر کنید مال این عرض میشود که یعسنست ،صبر کنید ، نخیر وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ ، ارْتَبْتُمْ نیست چرا برای اینکه این زنی که هنوز حیض نشده است سوال ،هنوز حیض نشده است وقت حیض شده استو نشده است یا نشده وقت حیض ؟
اگر وقت حیض نشده است که عده یعنی چی؟
صبر کنید، این چند احتماله ،یه مرتبه وقت حیض شده استو حیض نشده این لم یحضن آمده ، یارو دختری که پونزده سالشه چارده سالشه شونزده سالشه وقته حیضه خب نشده ولی اینکه وقت حیضش هست و حیض نشده احتمال حمل در کار هست یا نه ؟ بله پس در اینجام ثلاثه عشره مثل چیه مثل همون عرض میشود که وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ اینجا إِنِ ارْتَبْتُمْ هم ارتیاق در کار است با این که حیضم در کار نیست چرا برای اینکه لم یحضنست اگر میگفتیم که زید نماز نمیخواند این باید زمانی باشد که وقت نماز خوندنشه حالا شک داریم به 3111 زید یک سالشه بگیم زید نماز نمیخواند غلطه سلبه نماز خوندن از زید که یک سالشه این معنا نداره در اینجا وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ ۚ یعنی این زمان حیضش هست و هنوز حیض نشده اگر زمان حیضش هست و حیض نشده است پس احتمال حمل هست .
چون دخول شده ، دخول شده احتمال حمل است بنابراین فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ معنی 3201 میشه وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ منتها ان ارتدتم اگه اینجوریه چون با تمام ملحقات در اصل یکیه ان ارتدتم کسی که زمان حیضش هست و حیض نشده از دو حال خارج نیست یا زمینه ارتیاب هست خب این درسته حیض نشده ولکن سن سنیست که ممکنست حمل بیاد بر حسب امکان حمل مانند اون مسترابه باید سه ماه صبر کنه اما اگر زنی جوانه پونزده سالست شونزده سالست رحم رو به طور کلی گرفتند طوری که صددرصد موافق با واقع این حمل نخواهد بود ببینید ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ نمیاد پس لم یحزن کجاست در اونجاییست که آمادگی برای حیض هست پس آمادگی از برای حمل هست اما اونجایی که آمادگی در حیض اصلا نشده مشمول نیست
اونجایی که امادگی بر حیض شده است اما زمینرو کندن و به طور کل برداشتند اینم مشمول نیست فقط کجاست فقط بعد سومی اونجایی که این وقت وقت حیض هست ولی هنوز حیض نشده پس اولو آخرو داره میگه آیه وسطو نمیگیره وسط 3311 اولو آخر اول زنی که ابتدای کارشه هنوز حیض ندیده و بین حیض هست یا دخول شده چنان ، این اول کار هست
آخرشم زنی که به حد یاس رسیده است اما یاس صددرصد نیست چرا ان ارتدتم اینم آخرش،وسط وَأُولَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ سوال، سوال چرا وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ بلافاصله بعد از اولی ذکر نکرد اگه حکم یکیه چرا بلافاصله بعد از اولی ذکر نشده اینطوری میشه وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ فَعِدَّتُهُنَّ چرای اینطور نشد جواب، جواب اینست که آیا این لَمْ يَحِضْنَ ۚ حکمش بیان شده است یا نه؟یا خودش بیخودی آمده حکم بیان شده بله حکم عده و لاعده بیان شده است یا نه ، طبعا بیان شده اگر بیان شده است خب أُولَاتُ الْأَحْمَالِ حکمش یا قبلیه ، سوم که نداریم اگر بگیم وَأُولَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ ، أَنْ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ که عده وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ نیستش که خود الله لم یحزن هنوز در خم اول یک کوچه است هنوز حیض نشده تا معلوم شود که این حامله است یا نه
أُولَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ ۚ مسلم گرفته است که این زن حامله است و عده عرض میشود که طلاقش اینست که بعدا نقل میکنیم پس این أَنْ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ ۚ شامل وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ پس چی ؟ حکم قبلی حکم قبلی که فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ عدتهن ثلاث اشکر هم حکم مسترابه است هم حکم والله لم یحزن و چرا والله لم یحزن بعدا آمده قبلا نیامده چون اگر قبلا میامد مطلب جدا میشود اصلا چون دو موضوع است یک موضوع آخر است که مسترابه است یک موضوع اولست که والله لم یحزن است و خوف از این هم که قاطی بشه مطلب در کار نیست چرا ؟برای اینکه والله لم یحزن حکمش بیان شده است و حکمش یا قبله یا بعده
بعد که قطعا نیست چون حمل قطعی نداره احتمال حملم نیست پس حکم قبلیست که فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ ، وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا
خب ما بر مبنای این دو آیه و آیات دیگر طلاق که بحث شده و بحث خواهد شد این مطلب رو کاملا میتونیم استفاده کنیم که اولا زنی که انسان باش ازدواج کرده صرفا به عنوانی که زن انسان بوده است این بعد از طلاق عده ندارد. خب سه شرط دارد یک شرط اینست که حالت عرض میشود که احتمال حمل داشته باشد شرط دوم اینست که عمل جنسی شده باشد شرط سوم عمل جنسی مقداری قبل از طلاق شده باشد که احتمال حمل در بعد از طلاق وجود داره اما اگر این نباشد چون محور ماع است و محور احتمال حمله اگر این حمل نباشد بنابراین عده طلاق هیچ معنا نداره روی این اصل ما قرص و محکم این مطلب رو فتوا میدهیم بر مبنای کتاب و سنت که اگر فرض کنید که مردی را عمل جراحی کردن که به طور کلی احتمال اینکه باردار کند نیست.
اگر ،روی اگر عرض میکنم ، یا زنی را چنین کنند یا عمل جنسی کردن و فاصله زیاد شده است در کل این صور اگر چنانچه این زن رو این مرد طلاق بده اصلا عده هیچ معنا نداره هم کتابا ، و اما عقیم ،اگر ادعا شد که این زن عقیمه این زن بیست پنج سالست سی سالست و عرض میشود که حیضم میشه یا نمیشه فرض کنید ادعا میشه این عقیمه این قطعی نیست چون ما دو جور قطع داریم یک قطعی که صددرصد با واقع موافق است و هیچ تخلف در یک میلیونم ندارد ما دنبال اینیم اما اگر این زن قصد دارد که حمل نمیشه و دکترم گفته نمیشه و مردم گفته چنین ولکن بعدا تخلفات شده است در لبنان در محله ای که 3728 یه مردو زنی گله میکردندو شکایت میکردندو دعا میخواستندو چنین میخواستندو چنان میخواستند که هرچی دکترم هست بریم ما بیست ساله ازدواج کردیم اولاد دار نشدیم خب باید یه طوری شد یکی دوتا سه تا همینطور از اولادخسته شدن اینطور نیستش که اگر یه مدتی اولاد نشد یکی از پسرای خود من ده سال ازدواج کرد اولاد نشد ، بعد شد حتا بهش گفتم اگه مطلبیه کار دیگر انجام ، گفت نخیر انشالله درست خواهد شد
پس اینجور نیست که اگر یک زنی یا یک مردی یا هردوشون برای مدتی عقیم بودند این دلیل بشد برا اینکه حکم قطع بده نخیر باید که این احتمال عدم حمل صددرصد باشد و مطابق با واقع باشه ، نمیشه گفتش که عمل جنسی شده است با واسطه پس نمیشه نخیر با واسطه هم میشه عمل جنسی شده است و افراق شده نخیر افراقم بشه اونقدر جاذبه قوی است که بعضی وقتا برقی این به جای خودش میرسد و حمل حاصل میشد
نمیشد به این احتمالات انسان بیاد بگه این عده ندارد اگر طلاق داده شد عده ندارد و چنینه ، بله در اونجایی جناحین به طور کلی دارد صلح به طور کلی چنین کرده اند و احتمال حمل اصلا در کار نیست که یک در عرض میشود که هزارها در کار نیست در اینجا البته عده نداره
کجاست این در جاییست که عده ای باشد ،عده یا عده رجعیه است عده بائنه است اگر عده اصلا نباشد لاتدری است …
اگه نظرتون باشه و اگر بودید عرض کردیم که این آیه مربوط به جاییست که دخول شده است جایی که دخول شده است و عده رجعیه است اما اونجایی که عده نیست ببینید اول شما ثابت کنید عده است بعد لاتدری بیارید ، لاتدری در زمینه ایست که اصولا دخول است پس عده است و اما اگر که دخولی نباشد پس عده ای نیست یا دخولی قبل بوده است که احتمال حمل نیست پس عده نیست
خب این بحث تتمه داره انشالله فردا بحث میکنیم.